فصل اول کتاب نوروآناتومی اسنل: مقدمه و سازمان سیستم عصبی

یک دانشجوی ۲۳ ساله، هنگام بازگشت از مهمانی، مشغول رانندگی بود که با یک درخت روبروی خود تصادف کرد. او در بخش اورژانس بیمارستان محلی معاینه شد و مشخص شد که دچار شکستگی و دررفتگی مهره سینهای هفتم (fracture dislocation of the seventh thoracic vertebra) شده است. علائم و نشانههای او حکایت از آسیب شدید به نخاع داشت. بعداً مشخص شد که مصدوم دچار فلج پای چپ شده است. آزمایش حساسیت پوستی (Testing of cutaneous sensibility) نشان داد که ناحیهای پوست جدار شکم در سمت چپ در حد ناف دچار حساسیت بیش از حد (cutaneous hyperesthesia) گشته است. زیر این، او نوار باریکی از بیهوشی و بی دردی داشت. در سمت راست، او کل داشت بی دردی، بی حسی حرارتی و از دست دادن نسبی حس لمس پوست دیواره شکم زیر سطح ناف و کل پای راست را درگیر میکند. با دانش آناتومی، یک پزشک میداند که دررفتگی شکستگی مهره هفتم قفسه سینه منجر به آسیب شدید به بخش دهم قفسه سینه نخاع میشود. به دلیل کوچک بودن سوراخ مهره ای در ناحیه قفسه سینه، چنین آسیبی وجود دارد به طور اجتناب ناپذیری منجر به آسیب به طناب نخاعی میشود. آگاهی از سطوح مهره ای بخشهای مختلف نخاع، پزشک را قادر میسازد تا بیماری عصبی احتمالی را تعیین کند. تلفات حسی و حرکتی نابرابر در دو طرف نشان دهنده نیم برش چپ است بند ناف. نوار بیهوشی و بی دردی ناشی از تخریب بند ناف بود. در سمت چپ در سطح بخش ۱۰ قفسه سینه؛ تمام فیبرهای عصبی آوران وارد شده به بند ناف در آن نقطه قطع شد.از دست دادن درد و حساسیتهای حرارتی و از دست دادن لمس خفیف زیر سطح ناف در سمت راست ناشی از قطع شدن مجاری جانبی و قدامیاسپینوتلاموس در سمت چپ بند ناف بود. برای درک آنچه برای این بیمار اتفاق افتاده است، آگاهی از رابطه بین طناب نخاعی و ستون مهرههای اطراف آن باید درک شود. نقایص عصبی مختلف بعد از اینکه خواننده یاد گرفت که چگونه عصبی مسیرها از طناب نخاعی به بالا و پایین میگذرند. این اطلاعات در فصل ۴ مورد بحث قرار خواهد گرفت.
اهداف فصل
● برای درک سازمان اساسی اصلی ساختارهایی که سیستم عصبی را تشکیل میدهند.
● برای به دست آوردن یک درک سه بعدی از بخشهایی از مغز و موقعیتهای نسبی آنها به یک یکی دیگر.
سیستم عصبی و سیستم غدد درون ریز کنترل میکنند عملکردهای بدن. سیستم عصبی اساساً از سلولهای تخصصی تشکیل شده است که وظیفه آنها دریافت محرکهای حسی و انتقال آنها به اندامهای مؤثر است. عضلانی یا غده ای (شکل ۱-۱). محرکهای حسی که در خارج و یا داخل بدن بوجود میآیند در داخل همبستگی دارند سیستم عصبی و تکانههای وابران به گونه ای هماهنگ میشوند که اندامهای موثر به طور هماهنگ کار کنند با هم برای رفاه فرد علاوه بر این سیستم عصبی گونههای بالاتر توانایی ذخیره اطلاعات حسی دریافت شده در طول تجربیات گذشته را دارد. این اطلاعات، در صورت لزوم، با سایر تکانههای عصبی ادغام شده و به وابران مشترک هدایت میشود مسیر مرکزی و محیطی سیستمهای عصبی سیستم عصبی به دو بخش اصلی تقسیم میشود اهداف توصیف: سیستم عصبی مرکزی (شکل ۱-2A) که از مغز و نخاع تشکیل شده است و سیستم عصبی محیطی (شکل ۱-2B)، که شامل از اعصاب جمجمه ای و نخاعی و عقدههای مرتبط با آنها. در سیستم عصبی مرکزی، مغز و نخاع مراکز اصلی که همبستگی و ادغام از اطلاعات عصبی رخ میدهد. هم مغز و هم نخاع با سیستمیاز غشاء پوشیده شده اند که مننژ نامیده میشود. و در مایع مغزی نخاعی معلق هستند. آنها هستند بیشتر توسط استخوانهای جمجمه و مهره محافظت میشود ستون (شکل ۱-۳). سیستم عصبی مرکزی از تعداد زیادی سلول عصبی تحریک پذیر و فرآیندهای آنها به نام نورون تشکیل شده است که توسط بافت تخصصی به نام نوروگلیا پشتیبانی میشود (شکل ۱-۴). فرآیندهای طولانی یک سلول عصبی هستند به نام آکسون یا رشتههای عصبی. فضای داخلی سیستم عصبی مرکزی سازماندهی شده است به ماده خاکستری و سفید ماده خاکستری از عصب تشکیل شده است سلولهای تعبیه شده در نوروگلیا. رنگ خاکستری دارد. ماده سفید متشکل از رشتههای عصبی است که در نوروگلیا تعبیه شده است. آن دارد یک رنگ سفید به دلیل وجود مواد لیپیدی در غلاف میلین بسیاری از رشتههای عصبی. در سیستم عصبی محیطی، جمجمه و ستون فقرات اعصاب، که از دستههایی از رشتههای عصبی یا آکسونها تشکیل شدهاند، انتقال اطلاعات به و از سیستم عصبی مرکزی. اگر چه اعصاب توسط فیبری احاطه شده اند غلافها همانطور که به قسمتهای مختلف بدن میروند، نسبتاً محافظت نشده هستند و معمولاً توسط ضربه آسیب میبینند.
شکل ۱-۱ رابطه محرکهای حسی آوران با حافظه بانک، مراکز همبستگی و هماهنگی و وابران مشترک مسیر
شکل ۱-۲ الف: تقسیمات اصلی سیستم عصبی مرکزی. ب: قسمتهای سیستم عصبی محیطی (اعصاب جمجمه ای حذف شده اند).
سامانه ی عصبی خودمختار
سیستم عصبی خودمختار بخشی از سیستم عصبی است سیستم مربوط به عصب دهی غیر ارادی است ساختارهایی مانند قلب، ماهیچه صاف و غدد درون بدن در سراسر مرکز توزیع شده است و سیستم عصبی محیطی سیستم خودمختار را میتوان به دو بخش تقسیم کرد، بخش دلسوز و بخش پاراسمپاتیک و در هر دو قسمت آوران وجود دارد و رشتههای عصبی وابران. فعالیتهای سمپاتیک بخشی از سیستم خودمختار بدن را برای یک اضطراری. فعالیتهای قسمت پاراسمپاتیک از هدف سیستم خودمختار حفظ و بازیابی انرژی است.
بخشهای اصلی سیستم عصبی مرکزی
قبل از شروع به شرح مفصل ستون فقرات بند ناف و مغز، درک ویژگیهای اصلی این ساختارها و ارتباط کلی آنها با آنها ضروری است یکدیگر (جدول ۱-۱).
نخاع
نخاع در کانال مهره ای واقع شده است ستون مهره ای است و توسط سه مننژ احاطه شده است (شکل ۱-۳ A، ۱-۵، و ۱-۶): سخت شامه، عنکبوتیه mater و pia mater. حفاظت بیشتر ارائه شده است توسط مایع مغزی نخاعی که ستون فقرات را احاطه کرده است بند ناف در فضای زیر عنکبوتیه نخاع تقریباً استوانه ای است (شکل ۱-۶) و از فورامن مگنوم در جمجمه شروع میشود، که در آن با بصل النخاع مستمر است مغز (شکلهای ۱-۵ و ۱-۶). در قسمت پایینی کمر ختم میشود. منطقه در زیر، نخاع به سمت مخروط مخروطی میشود مدولاریس، از راس آن طولانی شدن pia mater، filum terminale، پایین میآید تا به آن متصل شود پشت دنبالچه (شکل ۱-5B).
شکل ۱-۳ الف: پوششهای محافظ نخاع. ب: پوششهای محافظ نخاع مغز
در طول کل طناب نخاعی ۳۱ متصل میشوند جفت اعصاب نخاعی توسط ریشههای قدامییا حرکتی و ریشههای خلفی یا حسی (شکلهای ۱-۶ و ۱-۷). هر یک ریشه توسط یک سری ریشه به طناب متصل میشود که تمام طول بخش مربوطه را گسترش میدهد طناب. هر ریشه عصب خلفی دارای یک خلفی است گانگلیون ریشه، که سلولهای آن محیطی ایجاد میکنند و رشتههای عصبی مرکزی.
شکل ۱-۴ فتومیکروگراف چندین بزرگ سلولهای عصبی با نوروگلیا اطراف.
شکل ۱-۵ الف: جنین با مغز و نخاع در معرض سطح خلفی. توجه داشته باشید که طناب نخاعی تمام طول ستون مهره را گسترش میدهد. ب: بخش ساژیتال ستون مهره در بزرگسالان نشان میدهد که نخاع در پایین تر از سطح پایین ختم میشود. مرز مهره اول کمری C: طناب نخاعی بزرگسالان و مننژهای پوشاننده ارتباط با ساختارهای اطراف را نشان میدهد.
شکل ۱-۶ الف: مغز، طناب نخاعی، ریشههای عصبی نخاعی و اعصاب نخاعی همانطور که در قسمت خلفی آنها دیده میشود جنبه. ب: برش عرضی از ناحیه قفسه سینه نخاع که قدامیو ریشههای خلفی یک عصب نخاعی و مننژها. C: نمای خلفی انتهای تحتانی ستون فقرات بند ناف و اسب اسب دمیکه رابطه آنها را با مهرههای کمری، ساکروم و دنبالچه نشان میدهد.
ساختار نخاع
نخاع از یک هسته داخلی از ماده خاکستری تشکیل شده است که توسط پوشش بیرونی سفید احاطه شده است. ماده (شکل ۱-۷). ماده خاکستری در سطح مقطع به صورت دیده میشود یک ستون H شکل با خاکستری قدامیو خلفی ستونها یا شاخهایی که توسط یک بند نازک خاکستری متحد شدهاند حاوی کانال مرکزی کوچک است. ماده سفید، برای اهداف توصیف، ممکن است به ستونهای سفید قدامی، جانبی و خلفی تقسیم شوند (شکل ۱-۷).
شکل ۱-۷ الف: مقطع عرضی از طریق قسمت کمری طناب نخاعی، نمای مایل. ب: مقطع عرضی از طریق قسمت کمری ستون فقرات بند ناف، نمای صورت، نشان دادن ریشههای قدامیو خلفی a عصب نخاعی
مغز
مغز (شکل ۱-۸) در حفره جمجمه قرار دارد و با طناب نخاعی از طریق فورامن مگنوم پیوسته است. ۱-۶ A). توسط سه مننژ احاطه شده است (شکل ۱-۳): سخت شامه ماده، ماده عنکبوتیه، و ماده پیا. اینها هستند با مننژهای مربوط به ستون فقرات ادامه دارد بند ناف. مایع مغزی نخاعی مغز را در فضای زیر عنکبوتیه احاطه کرده است.
شکل ۱-۸ نمای جانبی از مغز درون جمجمه
مغز به طور معمول به سه عمده تقسیم میشود تقسیمات اینها به ترتیب صعودی از ستون فقرات هستند بند ناف، مغز عقبی، مغز میانی و مغز جلویی. مغز عقبی ممکن است به بصل النخاع، پونز و مخچه تقسیم شود. پیش مغز ممکن است همچنین به دیانسفالون (بین مغز)، که بخش مرکزی پیش مغز است، و مغز ساقه مغز (اصطلاح جمعی برای بصل النخاع، پونز و مغز میانی) آن بخشی از مغز است مغزی که پس از برداشتن نیمکرههای مغزی و مخچه باقی میماند.
مغز عقبی
بصل النخاع بصل النخاع مخروطی شکل است و به هم متصل میشود پلکها بالاتر از طناب نخاعی در قسمت پایینی قرار دارند (شکل ۱-۹). آی تی شامل مجموعههای زیادی از نورونها به نام هسته و به عنوان مجرای عصب صعودی و نزولی عمل میکند الیاف
شکل ۱-۹ نمای تحتانی از مغز
پونز
پونز در سطح قدامیمخچه، پایین تر از مغز میانی و بالاتر از مدولا قرار دارد. oblongata (شکلهای ۱-۹ و ۱-۱۰). حوض، یا پل، از این نام از تعداد زیادی الیاف عرضی در قسمت قدامیآن است که دو نیمکره مخچه را به هم متصل میکند. آی تی همچنین حاوی تعداد زیادی هسته و صعودی و نزولی است رشتههای عصبی.
شکل ۱-۱۰ مغز مشاهده شده است از نمای جانبی راست آن
مخچه
مخچه در حفره جمجمه خلفی قرار دارد جمجمه (شکلهای ۱-۸ تا ۱-۱۰)، خلفی به سمت پونز و بصل النخاع. این شامل دو قرار گرفته جانبی است نیمکرههایی که توسط یک بخش میانی به هم متصل شده اند، ورمیس. مخچه توسط مغز میانی به مغز متصل میشود دمگلهای مخچه برتر، تا پونز توسط دمگلهای مخچه میانی و به سمت بصل النخاع دمگلهای مخچه تحتانی (شکل ۶-۹ را ببینید). این دمگلها از دستههای بزرگی از رشتههای عصبی تشکیل شده اند مخچه را به بقیه مخچه متصل میکند سیستم عصبی. لایه سطحی هر نیمکره مخچه نامیده میشود قشر مغز و از ماده خاکستری تشکیل شده است (شکل ۱-۱۲). این قشر مخچه به چینها یا برگها پرتاب میشود که توسط آنها از هم جدا میشوند شکافهای عرضی را از نزدیک تنظیم کنید. تودههای خاصی از ماده خاکستری در داخل مخچه یافت میشوند که در مخچه تعبیه شده اند ماده سفید؛ بزرگترین آنها به عنوان دندانه شناخته میشود هسته (شکل ۶-۷ را ببینید). بصل النخاع، پونز و مخچه اطراف حفره ای پر از مایع مغزی نخاعی به نام بطن چهارم این بالاتر به سومیمتصل است بطن توسط قنات مغزی؛ در قسمت پایین، با کانال مرکزی نخاع پیوسته است (شکلهای ۱-۱۱ و ۱-۱۲). با فضای زیر عنکبوتیه ارتباط برقرار میکند از طریق سه دهانه در قسمت تحتانی سقف. این است از طریق این منافذ که مایع مغزی نخاعی درون آن قرار دارد سیستم عصبی مرکزی میتواند وارد زیر عنکبوتیه شود فضا.
شکل ۱-۱۱ بخش ساژیتال میانی مغز برای نشان دادن بطن سوم، قنات مغزی و بطن چهارم.
مغز میانی
مغز میانی قسمت باریکی از مغز است که به هم متصل میشود مغز جلویی به مغز عقبی (شکل ۱-2A و ۱-۱۱). حفره باریک مغز میانی قنات مغزی است. که بطن سوم و چهارم را به هم متصل میکند (شکل ۱-۱۱). مغز میانی حاوی هستهها و دستههای زیادی از رشتههای عصبی صعودی و نزولی است.
دی انسفالون
دی انسفالون تقریباً به طور کامل از آن پنهان است سطح مغز از یک تالاموس پشتی و یک هیپوتالاموس شکمی(شکل ۱-۱۱). تالاموس بزرگ است، توده ای تخم مرغی از ماده خاکستری که در دو طرف آن قرار دارد بطن سوم انتهای قدامیتالاموس را تشکیل میدهد مرز خلفی سوراخ بین بطنی، باز شدن بین بطن سوم و جانبی (شکل ۱-۱۱). هیپوتالاموس قسمت پایینی دیواره جانبی را تشکیل میدهد و کف بطن سوم (شکل ۱-۱۱).
مخ مغز
مخ، بزرگترین بخش مغز، از دو قسمت تشکیل شده است نیمکرههای مغزی که توسط جرمیبه هم متصل شده اند ماده سفید به نام جسم پینه ای (شکلهای ۱-۱۰ و ۱-۱۱). هر نیمکره از پیشانی به استخوانهای پس سری در جمجمه، بالاتر از حفرههای جمجمه قدامیو میانی گسترش مییابد. در عقب، مخ در بالای تنتوریوم مخچه قرار دارد (شکل ۱۵-۳ را ببینید). نیمکرهها از هم جدا شده اند. توسط یک شکاف عمیق، شکاف طولی، که فالکس سربری به داخل آن بیرون میزند (شکل ۱۵-۱ را ببینید).
لایه سطحی هر نیمکره، قشر مغز، از ماده خاکستری تشکیل شده است. قشر مغز به صورت چین خورده است یا gyri، جدا شده توسط شکاف، یا شیارها (شکل ۱-۱۰). سطح مساحت قشر مغز به این وسیله به میزان زیادی افزایش مییابد. تعدادی از شیارهای بزرگ به راحتی برای تقسیم زیر استفاده میشوند سطح هر نیمکره به لوب. لوبها هستند نامگذاری شده از استخوانهای جمجمه ای که زیر آن قرار دارند. در داخل نیمکره یک هسته مرکزی ماده سفید وجود دارد، حاوی چندین توده بزرگ از ماده خاکستری، پایه هسته یا گانگلیون مجموعه ای به شکل فن از رشتههای عصبی، تاج رادیاتا (شکل ۱-۱۳) نامیده میشود، در رنگ سفید عبور میکند ماده به و از قشر مغز به ساقه مغز corona radiata روی هستههای پایه همگرا شده و عبور میکند بین آنها به عنوان کپسول داخلی. هسته دم دار در سمت داخلی کپسول داخلی قرار دارد به عنوان هسته دمی(شکل ۱-۱۴) شناخته میشود، و هسته عدسی شکل در سمت جانبی کپسول داخلی است. هسته عدسی شکل نامیده میشود. حفره موجود در هر نیمکره مغزی است بطن جانبی نامیده میشود (شکلهای ۱۶-۲ و ۱۶-۳ را ببینید). این بطنهای جانبی با بطن سوم ارتباط برقرار میکنند از طریق سوراخ بین بطنی. در طی فرآیند رشد، مغز به شدت بزرگ میشود و به دی انسفالون، مغز میانی و مغز عقبی آویزان میشود. ساختار مغز برخلاف نخاع، مغز از درونی تشکیل شده است هسته ماده سفید که توسط پوشش بیرونی ماده خاکستری احاطه شده است. با این حال، همانطور که قبلا ذکر شد، تودههای مهم خاصی از ماده خاکستری در اعماق قرار دارند درون ماده سفید به عنوان مثال، در داخل مخچه، هستههای خاکستری مخچه و در داخل مخچه وجود دارد مخ، تالاموس خاکستری، دمیو هستههای عدسی شکل
شکل ۱-۱۲ برش ساژیتال از طریق ساقه مغز و مخچه
شکل ۱-۱۳ نمای جانبی سمت راست که تداوم تاج رادیاتا، داخلی را نشان میدهد کپسول و crus cerebri دمگلهای مغزی. به موقعیت آن توجه کنید هسته عدسی شکل در کنار کپسول داخلی
شکل ۱-۱۴ نموداری که رابطه بین هسته عدسی شکل را نشان میدهد هسته دمی، تالاموس و کپسول داخلی، همانطور که از سمت چپ دیده میشود
بخشهای اصلی سیستم عصبی محیطی
سیستم عصبی محیطی از جمجمه و اعصاب نخاعی و عقدههای مرتبط با آنها
اعصاب جمجمه ای و نخاعی
اعصاب جمجمه ای و نخاعی از دستههایی تشکیل شده اند رشتههای عصبی که توسط بافت همبند پشتیبانی میشوند. ۱۲ جفت اعصاب جمجمه ای وجود دارد (شکل ۱-۹)، که مغز را ترک کرده و از سوراخهای جمجمه عبور کنید ۳۱ جفت اعصاب نخاعی هستند (شکل ۱-۶) که از آن خارج میشوند طناب نخاعی و عبور از سوراخهای بین مهره ای در ستون فقرات. اعصاب نخاعی بر این اساس نامگذاری میشوند به نواحی ستون مهره ای که با آنها هستند مرتبط: ۸ سرویکس، ۱۲ قفسه سینه، ۵ کمری، ۵ ساکرال، و ۱ دنبالچه توجه داشته باشید که ۸ عصب گردنی و فقط ۷ مهره گردنی و ۱ عصب دنبالچه وجود دارد و ۴ مهره دنبالچه وجود دارد. هر عصب نخاعی به وسیله دو عدد به نخاع متصل است ریشه: ریشه قدامیو ریشه خلفی ۱ (شکل ۱-6B). ریشه قدامیشامل دستههایی از رشتههای عصبی است که تکانههای عصبی را از سیستم عصبی مرکزی دور میکنند. چنین رشتههای عصبی را فیبرهای وابران مینامند. آن وابران الیافی که به سمت عضلات اسکلتی رفته و باعث انقباض آنها میشوند فیبرهای موتور نامیده میشوند. سلولهای منشا آنها در شاخ خاکستری قدامینخاع قرار دارد. ریشه خلفی از دستههایی از رشتههای عصبی تشکیل شده است. فیبرهای آوران نامیده میشوند که تکانههای عصبی را به سمت بدن حمل میکنند سیستم عصبی مرکزی.چون این فیبرها نگران هستند با انتقال اطلاعات در مورد احساس لامسه، درد، دما و ارتعاش، آنها را فیبرهای حسی مینامند. اجسام سلولی این رشتههای عصبی در یک قرار دارند تورم در ریشه خلفی به نام ریشه خلفی گانگلیون (شکل ۱-۶). ریشههای عصبی نخاعی از نخاع به سمت نخاع عبور میکنند سطح سوراخ بین مهره ای مربوطه خود، جایی که آنها برای تشکیل یک عصب نخاعی متحد میشوند (شکل ۱-۱۵). در اینجا موتور و فیبرهای حسی با هم مخلوط میشوند. بنابراین، یک عصب نخاعی از مخلوطی از فیبرهای حرکتی و حسی تشکیل شده است. به دلیل رشد نامتناسب در طول ستون مهره در طول رشد، در مقایسه با در مورد طناب نخاعی، طول ریشهها افزایش مییابد به تدریج از بالا به پایین (شکل ۱-۱۵). در ناحیه فوقانی گردن رحم، ریشههای عصبی نخاعی کوتاه و اجرا تقریباً افقی، اما ریشههای کمر و اعصاب خاجی زیر سطح خاتمه بند ناف (حاشیه پایینی اولین مهره کمری در بزرگسالان) یک افسار عمودی از اعصاب را در اطراف فیلوم تشکیل میدهند terminale (شکل ۱-۱۶). با هم، این ریشههای عصبی پایینی هستند اسب دمینامیده میشود.
بسیاری از عصب شناسان ریشههای عصبی قدامیو خلفی را به عنوان ریشههای عصبی شکمیو پشتی، به ترتیب، حتی اگر در حالت قائم باشند انسان، ریشهها قدامیو خلفی هستند. این احتمالاً به دلیل این است این واقعیت که تحقیقات اولیه اولیه بر روی حیوانات انجام شده است. در هر در این صورت، دانش آموز باید به شنیدن هر دو مجموعه اصطلاح عادت کند.
پس از بیرون آمدن از سوراخ بین مهره ای، هر کدام عصب نخاعی بلافاصله به یک قدامیبزرگ تقسیم میشود راموس و یک راموس خلفی کوچکتر که هر کدام شامل هم فیبرهای حرکتی و هم الیاف حسی. راموس خلفی عبور میکند خلفی در اطراف ستون مهره برای تامین عضلات و پوست پشت. راموس قدامیبه سمت قدام ادامه میدهد تا ماهیچهها و پوست را تامین کند دیواره قدامیبدن و تمام عضلات و پوست اندامها رامیهای قدامیدر ریشه به یکدیگر میپیوندند اندامها شبکههای عصبی پیچیده ای را تشکیل میدهند (شکل ۱-2B). شبکههای گردنی و بازویی در ریشه یافت میشوند اندام فوقانی و شبکههای کمری و خاجی هستند در ریشه اندام تحتانی یافت میشود.
گانگلیون
گانگلیونها ممکن است به عقدههای حسی ستون فقرات تقسیم شوند اعصاب (گانگلیون ریشه خلفی) و اعصاب جمجمه و عقدههای اتونوم.
عقدههای حسی
عقدههای حسی تورمهای دوکی شکل هستند (شکل ۱-۶) که در ریشه خلفی هر عصب نخاعی دقیقاً نزدیک به آن است محل اتصال ریشه با ریشه قدامیمربوطه است به عنوان گانگلیون ریشه خلفی شناخته میشود. عقدههای مشابهی که همچنین در طول مسیر اعصاب جمجمه ای V، VII، VIII، IX و X عقدههای حسی این اعصاب نامیده میشوند.
شکل ۱-۱۵ نمای خلفی نخاع که منشا ریشههای نخاع را نشان میدهد اعصاب نخاعی و ارتباط آنها با مهرههای مختلف در سمت راست، لامینهها برای نمایان شدن نیمه راست نخاع و ریشههای عصبی برداشته شده اند.
شکل ۱-۱۶ نمای عقبی مورب انتهای تحتانی نخاع و دم اسب در سمت راست، لامینهها برداشته شده اند تا نیمه راست ستون فقرات نمایان شود بند ناف و ریشههای عصبی
گانگلیون خودمختار
عقدههای اتونوم که اغلب شکل نامنظمیدارند، هستند در امتداد رشتههای عصبی وابران سیستم عصبی خودمختار واقع شده اند. آنها در پاراورتبرال یافت میشوند. زنجیرههای سمپاتیک (نگاه کنید به شکل ۱۴-۱ و ۱۴-۲) در اطراف ریشههای شریانهای احشایی بزرگ در شکم و بسته میشوند به دیوارههای احشاء مختلف، یا در داخل آنها تعبیه شده است.
توسعه اولیه سیستم عصبی
قبل از تشکیل سیستم عصبی در جنین، سه لایه سلولی اصلی متمایز میشوند درونی ترین لایه، انتودرم، دستگاه گوارش، ریهها و کبد را ایجاد میکند. مزودرم عضله، بافتهای همبند و عروق را تشکیل میدهد. سیستم. سومین و بیرونی ترین لایه، اکتودرم، تشکیل شده از اپیتلیوم ستونی، باعث ایجاد کل میشود سیستم عصبی. در هفته سوم رشد، اکتودرم در سطح پشتی جنین بین گره اولیه و غشای باکوفارنکس ضخیم میشود برای تشکیل صفحه عصبی بشقاب که به شکل گلابی است و از نظر جمجمه گسترده تر، یک شیار عصبی طولی ایجاد میکند. شیار اکنون عمیق تر میشود به طوری که از دو طرف محدود میشود توسط چینهای عصبی (شکل ۱-۱۷). با توسعه بیشتر، چینهای عصبی با هم ترکیب میشوند و شیار عصبی را به یک لوله عصبی تبدیل میکنند. فیوژن در شروع میشود حدود نقطه میانی در امتداد شیار است و به صورت جمجمه امتداد مییابد و به صورت دمیبه طوری که در ابتدایی ترین مرحله، حفره از لوله در ارتباط با حفره آمنیوتیک باقی میماند از طریق منافذ عصبی قدامیو خلفی (شکل ۱-۱۷)
شکل ۱-۱۷ تشکیل از صفحه عصبی، شیار عصبی و لوله عصبی سلولهای تاج عصبی به سلولهای ریشه خلفی گانگلیون، عقدههای حسی از اعصاب جمجمه، اتونوم گانگلیون، سلولهای عصبی (سلولهای شوان)، سلولهای مدولای فوق کلیوی و ملانوسیتها
ابتدا منافذ عصبی قدامیبسته میشود و ۲ روز بعد، منافذ عصبی بسته میشود منافذ عصبی خلفی بسته میشود. بنابراین، به طور معمول، لوله عصبی بسته شدن ظرف ۲۸ روز کامل میشود. در همین حال، عصبی لوله در زیر سطح اکتودرم فرو رفته است. در طول هجوم صفحه عصبی به شکل شیار عصبی، سلولهایی که حاشیه جانبی صفحه را تشکیل میدهند در لوله عصبی ادغام نمیشوند بلکه در عوض نواری از سلولهای اکتودرمیرا تشکیل میدهند که بین عصبی قرار دارند لوله و اکتودرم پوشاننده این نوار اکتودرم است به نام تاج عصبی (شکل ۱-۱۷). پس از آن، این گروه سلولها به صورت بطنی در هر طرف در اطراف حرکت میکنند لوله عصبی. در نهایت، سلولهای تاج عصبی متمایز خواهند شد به سلولهای گانگلیون ریشه خلفی، حسی عقدههای اعصاب جمجمه ای، عقدههای اتونوم، سلولهای مدولای فوق کلیوی و ملانوسیتها.
شکل ۱-۱۸ الف: گسترش انتهای سفالیک عصبی لوله ای برای تشکیل وزیکولهای جلو، مغز میانی و مغز عقبی. ج: مقطع لوله عصبی در حال توسعه در ناحیه نخاع سلولهای لایه عصبی اپیتلیال بوده است به طور گسترده برای وضوح از هم جدا شده است
آی تی همچنین اعتقاد بر این است که این سلولها باعث ایجاد مزانشیمیمیشوند سلولهای سر و گردن در همین حال، تکثیر سلولها در انتهای سفالیک لوله عصبی باعث گشاد شدن آن و تشکیل سه وزیکول مغزی اولیه میشود: وزیکول جلوی مغز، وزیکول مغز میانی و وزیکول مغز عقبی (شکل ۱-۱۸ و جدول ۱-۲). بقیه لوله کشیده شده و باقی میماند قطر کوچکتر؛ طناب نخاعی را تشکیل خواهد داد. تمایز بعدی سلولها در عصبی لوله توسط فعل و انفعالات القایی یکی ایجاد میشود گروهی از سلولها با دیگری عوامل القا کننده بر کنترل بیان ژن در سلولهای هدف تأثیر میگذارند. در نهایت، ساده ترین سلول پیش ساز متمایز خواهد شد به نورونها و سلولهای نوروگلیال. نکته جالب توجه است تعداد بیش از حد نورونها و سلولهای نوروگلیال توسعه یافته اند و بسیاری (نزدیک به نیمیاز در حال توسعه نورونها) با یک فرآیند شناخته شده برای مردن برنامه ریزی میشوند به عنوان مرگ برنامه ریزی شده سلولی تحقیق در مورد شناسایی عوامل نوروتروفیک که باعث رشد و بقای نورونها میشود از اهمیت بالایی برخوردار است. نتایج را احتمالاً میتوان برای مشکل استفاده کرد بازسازی نورونهای نخاعی پس از تروما یا مهار بیماریهای دژنراتیو، مانند بیماری آلزایمر. توسعه بیشتر سیستم عصبی خواهد بود به طور کامل در فصل ۱۸ در ادامه توضیحات شرح داده شده است قسمتهای مختلف سیستم عصبی و نورون آنها اتصالات
یادداشتهای بالینی
ارتباط بخشهای نخاعی به اعداد مهره ای
از آنجا که نخاع کوتاهتر از ستون مهره است، بخشهای نخاع از نظر عددی مطابقت ندارند مهرههایی که در یک سطح قرار دارند (شکل ۱-۱۵). جدول به پزشک کمک میکند تا مشخص کند کدام بخش ستون فقرات است مربوط به جسم مهره ای معین (جدول ۱-۳). در معاینه کمر بیمار، میتوان متوجه شد که فرآیندهای خاردار تقریباً در همان سطح بدنههای مهره قرار دارند. اما در ناحیه تحتانی قفسه سینه به دلیل طول و انحراف شدید فرآیندهای خاردار، نوک ستون فقرات در سطح بدنه مهرههای پایین قرار دارد.
آسیب به نخاع و مغز
نخاع و مغز به خوبی محافظت میشوند. هر دو در مایع، مایع مغزی نخاعی، معلق هستند و احاطه شده اند توسط استخوانهای ستون مهره و جمجمه (فصل ۴ را ببینید و ۵). متأسفانه اگر نیروهای خشونت به اندازه کافی باشند عالی است، میتوان بر این ساختارهای محافظ غلبه کرد و در نتیجه به بافت عصبی ظریف زیرین آسیب وارد شد. علاوه بر این، اعصاب جمجمه و نخاعی و عروق خونی نیز هستند احتمال مجروح شدن آسیبهای نخاعی درجه ضایعه نخاعی در سطوح مختلف مهره ای است عمدتاً توسط عوامل تشریحی کنترل میشود. در ناحیه گردن رحم، دررفتگی یا دررفتگی شکستگی شایع است، اما اندازه بزرگ است کانال مهره اغلب از آسیب شدید به ستون فقرات جلوگیری میکند طناب. با این حال، زمانی که جابجایی قابل توجهی وجود دارد استخوانها یا قطعات استخوانی، بند ناف بریده میشود. تنفس اگر بند ناف به طور کامل بالای سگمنتال قطع شود، متوقف میشود منشاء اعصاب فرنیک (C3-5)، زیرا عضلات بین دنده ای و دیافراگم فلج میشوند و مرگ اتفاق میافتد. در دررفتگیهای شکستگی ناحیه قفسه سینه، جابجایی اغلب قابل توجه است، و به دلیل اندازه کوچک کانال مهره، آسیب شدید به این ناحیه از نخاع نتایج. در دررفتگی شکستگی ناحیه کمر، دو آناتومیکال حقایق به بیمار کمک میکند اول، نخاع در بزرگسالان گسترش مییابد فقط تا سطح مرز پایینی اولین مهره کمری پایین میآید (شکل ۱-۱۶). دوم، اندازه بزرگ مهرهها فورامن در این منطقه ریشه دم اسب را میدهد اتاق وسیع بنابراین، آسیب عصبی ممکن است در این مورد حداقل باشد منطقه آسیب به نخاع ممکن است جزئی یا کامل باشد از دست دادن عملکرد در سطح ضایعه و از دست دادن نسبی یا کامل عملکرد دستگاه عصبی آوران و وابران زیر سطح ضایعه.علائم و نشانههای چنین صدمات بعد از ساختار دقیق ستون فقرات در نظر گرفته میشوند بند ناف مورد بحث قرار میگیرد و مسیر صعودی و نزولی است در فصل ۴ در نظر گرفته شده است. آسیبهای عصبی نخاعی بیماری و سوراخ بین مهره ای سوراخهای بین مهره ای (شکل ۱-۱۹) ستون فقرات را منتقل میکند اعصاب و شریانها و وریدهای سگمنتال کوچک که همگی هستند هر سوراخ در بالا و پایین توسط ساقههای مهرههای مجاور، از جلو توسط قسمت پایینی بدن مهرهها و توسط دیسک بین مهره ای، و از عقب توسط فرآیندهای مفصلی و در این شرایط، عصب نخاعی بسیار آسیب پذیر است و ممکن است بر اثر بیماری ساختارهای اطراف فشار آورده یا تحریک شود. فتق دیسک بین مهره ای، شکستگی مهرهها، و آرتروز شامل مفاصل فرآیندهای مفصلی یا مفاصل بین بدن مهرهها ممکن است منجر به فشار، کشش یا ادم شود. عصب نخاعی در حال ظهور چنین فشاری باعث درد پوستی، ضعف عضلانی و کاهش یا عدم وجود آن میشود رفلکسها.
فتق دیسکهای بین مهره ای
فتق دیسکهای بین مهرهای بیشتر در این ناحیه رخ میدهد آن نواحی از ستون مهره که قسمتی متحرک به a میپیوندد بخش نسبتاً بی حرکت – برای مثال، سرویکوتوراسیک اتصال و اتصال لومبوساکرال. در این نواحی، قسمت خلفی آنولوس فیبروزوس دیسک پاره میشود و هسته مرکزی پالپوزوس مانند خمیردندان به سمت عقب فشار داده میشود خارج شدن از یک لوله. این فتق هسته پالپوزوس ممکن است منجر شود یا در یک برآمدگی مرکزی در خط وسط زیر خلفی رباط طولی مهرهها یا در یک برآمدگی جانبی در کنار رباط خلفی نزدیک به بین مهره ای سوراخ (شکل ۱-۲۰). فتق دیسک گردن کمتر از فتق دیسک گردن است ناحیه کمر. دیسکهای حساس به این عارضه هستند بین مهرههای پنجم و ششم و ششم و هفتم مهرههای گردنی. برآمدگیهای جانبی باعث ایجاد فشار بر روی ستون فقرات میشود عصب یا ریشههای آن هر عصب نخاعی از بالای مهره مربوطه بیرون میآید. بنابراین، بیرون زدگی دیسک بین مهرههای پنجم و ششم گردنی ممکن است ستون فقرات C6 را تحت فشار قرار دهند عصب یا ریشههای آن درد در نزدیکی قسمت تحتانی پشت احساس میشود گردن و شانه و در امتداد ناحیه در توزیع عصب نخاعی درگیر برآمدگیهای مرکزی ممکن است بر روی آن فشار بیاورند نخاع و شریان نخاعی قدامیو مجاری مختلف نخاعی را درگیر میکند. فتق دیسک کمر بیشتر از گردنی است فتق دیسک (شکل ۱-۲۰). دیسکهایی که معمولاً تحت تأثیر قرار میگیرند آنهایی هستند بین مهرههای چهارم و پنجم کمری و بین مهرههای کمری مهره پنجم کمری و ساکروم. در ناحیه کمر، ریشههای دم اسبی به سمت عقب بر روی تعدادی از دیسکهای بین مهره ای قرار دارند (شکل ۱-۲۰). فتق جانبی ممکن است روی یکی از دیسکها فشار بیاورد. یا دو ریشه و اغلب شامل ریشه عصبی میشود که به سوراخ بین مهره ای درست در زیر میرود. هسته پالپوزوس گاهی اوقات به طور مستقیم به سمت عقب فتق میکند و اگر فتق بزرگ باشد، کل دم اسبی ممکن است فشرده شود و باعث پاراپلژی شود. در فتق دیسک کمر، درد به پایین ساق پا ارجاع میشود پا در توزیع عصب آسیب دیده. زیرا ریشههای حسی خلفی که بیشتر روی آنها فشار داده میشود، پنجمین ریشههای حسی هستند کمری و اول خاجی، درد معمولا در پایین کمر احساس میشود و سمت جانبی ساق پا که به کف پا میتابد. این وضعیت اغلب سیاتیک نامیده میشود. در موارد شدید پارستزی یا از دست دادن حسی واقعی ممکن است رخ دهد. فشار روی ریشههای حرکتی قدامیباعث ضعف عضلانی میشود. درگیری ریشه حرکتی پنجم کمری باعث ضعیف شدن پشتی میشود. خم شدن مچ پا، در حالی که فشار روی اولین موتور خاجی ریشه باعث ضعف فلکشن کف پا میشود. رفلکس تکان دادن مچ پا ممکن است کاهش یافته یا وجود نداشته باشد (شکل ۱-۲۰). یک برآمدگی بزرگ و مرکزی ممکن است باعث ایجاد دو طرفه شود درد و ضعف عضلانی در هر دو پا. احتباس حاد ادرار نیز ممکن است رخ دهد.
شکل ۱-۱۹ ج: مفاصل در نواحی گردنی، سینه ای و کمری ستون مهرهها. ب: مهره سوم کمری که از بالا دیده میشود رابطه بین مهرهها را نشان میدهد دیسک و دم اسب. C: بخش ساژیتال از طریق سه مهره کمری که رباطها و دیسکهای بین مهره ای را نشان میدهد. به رابطه بین عصب نخاعی در حال ظهور در یک سوراخ بین مهره ای و دیسک بین مهره ای
شکل ۱-۲۰ الف، ب: نماهای پسینی از بدن مهرهها در گردن رحم و نواحی کمر که رابطه را نشان میدهد که ممکن است بین فتق وجود داشته باشد هسته پالپوس و عصب نخاعی ریشهها توجه داشته باشید که هشت دهانه رحم وجود دارد اعصاب نخاعی و فقط هفت گردنی مهرهها در ناحیه کمر، برای به عنوان مثال، ریشههای عصبی L4 در حال ظهور خارج میشود جانبی نزدیک به ساقه مهره چهارم کمری هستند و نیستند مربوط به دیسک بین مهره ای بین مهرههای چهارم و پنجم کمری. ج: فتق خلفی جانبی هسته پالپوس دیسک بین مهره ای بین مهره پنجم کمری و اولین مهره خاجی که نشان میدهد فشار روی ریشه عصبی S1 د: یک دیسک بین مهره ای که دچار فتق شده است Nucleus pulposus posteriorly.E: فشار بر روی ریشه عصب حرکتی L5 تولید میکند ضعف دورسی فلکشن مچ پا؛ فشار روی ریشه عصب حرکتی S1 باعث ضعف خم شدن کف پا میشود مفصل مچ پا
ضربه ستون فقرات
ضربه زدن به ستون فقرات (پنکسیون کمری) ممکن است برای عقب نشینی انجام شود نمونه ای از مایع مغزی نخاعی برای بررسی میکروسکوپی یا باکتریولوژیک یا تزریق دارو برای مبارزه با عفونت یا القاء بیهوشی خوشبختانه طناب نخاعی در سطح پایینی اولین مهره کمری در بزرگسالان به پایین ختم میشود. (در نوزاد ممکن است به پایین تر از شیرخوار برسد مهره سوم کمری.) فضای زیر عنکبوتیه تا مرز پایینی مهره دوم خاجی امتداد دارد. بنابراین قسمت پایین کمری کانال مهره اشغال شده است توسط فضای زیر عنکبوتیه که شامل کمر و ریشههای عصب خاجی و فیلوم انتهایی (دم equina). سوزنی وارد فضای زیر عنکبوتیه در این ناحیه معمولاً ریشههای عصبی را بدون آن به یک طرف فشار میدهد ایجاد خسارت در حالی که بیمار به پهلو دراز کشیده یا در وضعیت نشسته عمودی قرار دارد و ستون مهرهها به خوبی خم شده است، فضا بین لامینههای مجاور در ناحیه کمر به a باز میشود حداکثر (شکل ۱-۲۱). خطی خیالی که به بالاترین میپیوندد نقاط روی تاجهای ایلیاک از روی چهارمین ستون فقرات کمری عبور میکند. با استفاده از تکنیک آسپتیک دقیق و بی حسی موضعی، پزشک سوزن پونکسیون کمری را که روی آن نصب شده است عبور میدهد استایلت، به کانال مهره در بالا یا پایین کمر چهارم ستون فقرات. سوزن از آناتومیک زیر عبور میکند ساختارهای قبل از ورود به فضای زیر عنکبوتیه: (الف) پوست، (ب) فاسیای سطحی، (ج) رباط فوق خاری، (د) بین خاری
رباط، (ه) ligamentum flavum، (f) بافت آرئولار حاوی شبکه وریدی مهره داخلی، (گرم) سخت شامه، و (ح) ماده عنکبوتیه. عمقی که سوزن باید به آن برسد پاس از ۱ اینچ (۲.۵ سانتی متر) یا کمتر در یک کودک تا همین اندازه متغیر است ۴ اینچ (۱۰ سانتی متر) در بزرگسالان چاق. با برداشتن استایلت، معمولاً چند قطره خون فرار. این معمولاً نشان میدهد که نقطه سوزن در یکی از وریدهای شبکه داخلی مهره ای قرار دارد و هنوز به فضای زیر عنکبوتیه نرسیده است. اگر سوزن ورودی باید یکی از ریشههای عصبی دم را تحریک کند. equina، بیمار یک ناراحتی زودگذر را در یک تجربه خواهد کرد بسته به نوع درماتومها یا ماهیچهها منقبض میشوند چه یک ریشه حسی یا حرکتی به کاشته شده باشد. فشار مایع مغزی نخاعی را میتوان با چسباندن مانومتر به سوزن اندازه گیری کرد. هنگامیکه بیمار در وضعیت خوابیده است، فشار طبیعی حدود ۶۰ تا ۱۵۰ میلی متر است. اب. فشار نوسانات مربوط به را نشان میدهد حرکات تنفس و نبض شریانی. بلوک فضای زیر عنکبوتیه در کانال مهره، که ممکن است ناشی از تومور نخاع یا تومور باشد مننژ، ممکن است با فشرده کردن ژوگولار داخلی تشخیص داده شود رگهای گردن این باعث افزایش فشار وریدی مغز میشود و جذب مایع مغزی نخاعی در عنکبوتیه را مهار میکند دانه بندی، در نتیجه افزایش در مانومتر ایجاد میشود خواندن فشار مایع مغزی نخاعی اگر این افزایش با شکست مواجه شود رخ میدهد، فضای ساب عنکبوتیه مسدود میشود و به بیمار گفته میشود برای نشان دادن علامت کوکنشتد مثبت.
شکل ۱-۲۱ بخش ساژیتال از طریق قسمت کمری ستون مهره در یک موقعیت از خم شدن توجه داشته باشید که خارها و ورقهها به خوبی از هم جدا شده اند در این موقعیت، اجازه میدهد تا سوزن ضربه ای ستون فقرات وارد شود به فضای زیر عنکبوتیه
بیهوشی دمی
محلولهای بی حس کننده ممکن است به داخل کانال خاجی تزریق شود از طریق وقفه خاجی محلولها به سمت بالا عبور میکنند بافت همبند شل شده و اعصاب نخاعی را حمام کنید از غلاف دورال خارج میشوند (شکل ۱-۲۲). متخصص زنان و زایمان از این روش استفاده میکنند روش بلوک عصبی برای تسکین دردهای مرحله اول و دوم زایمان. مزیت این است که وقتی بیهوشی است با استفاده از این روش، نوزاد تحت تاثیر قرار نمیگیرد. دمیهمچنین ممکن است از بیهوشی در عملهای ناحیه خاجی استفاده شود. از جمله جراحی آنورکتال
جراحت سر
ضربه به سر ممکن است باعث شود که پوست سر فقط کبود شود. ضربات شدید ممکن است باعث پاره شدن یا شکافتن پوست سر شود سر توسط یک کلاه ایمنی محافظت میشود، مغز ممکن است به شدت باشد بدون شواهد بالینی آسیب پوست سر آسیب دیده است.
شکل ۱-۲۲ نمای عقبی از ساکروم لامینهها بوده اند برای نشان دادن خاجی حذف شده است ریشههای عصبی در داخل کانال خاجی
شکستگیهای جمجمه
ضربات شدید به سر اغلب منجر به تغییر جمجمه میشود شکل در نقطه ضربه اجسام کوچک ممکن است به داخل نفوذ کنند جمجمه و ایجاد پارگی موضعی در مغز. اشیاء بزرگتر اعمال با نیروی زیاد ممکن است جمجمه و تکههای آن را بشکند استخوان در محل ضربه به مغز هدایت میشود. در بزرگسالان، شکستگی جمجمه شایع است، اما در در کودک خردسال، آنها کمتر شایع هستند. در نوزادان، استخوانهای جمجمه نسبت به بزرگسالان انعطاف پذیرتر هستند و توسط آنها از هم جدا میشوند رباطهای نخی فیبری. در بزرگسالان، جدول داخلی جمجمه به خصوص شکننده است علاوه بر این، رباطهای بخیه شروع به شروع میکنند استخوانی شدن در دوران میانسالی نوع شکستگی که در جمجمه رخ میدهد بستگی به این دارد سن بیمار، شدت ضربه و ناحیه ممکن است جمجمه بالغ را تشبیه کند به پوسته تخم مرغ، زیرا انعطاف پذیری محدودی دارد فراتر از آن میشکافد. یک ضربه شدید و موضعی ایجاد خواهد کرد یک فرورفتگی موضعی، که اغلب با پارگی تورفتگی همراه است استخوان ضربات وارده به طاق اغلب منجر به یک سری شکستگیهای خطی میشود که از طریق نواحی نازک استخوان منتشر میشود. قسمتهای سنگی استخوانهای تمپورال و تاجهای پس سری (نگاه کنید به ص ۱۹۳) به شدت پایه جمجمه را تقویت میکنند و تمایل دارند شکستگیهای خطی را منحرف میکند. ممکن است جمجمه کودک خردسال به تنیس روی میز تشبیه شود توپ، زیرا یک ضربه موضعی باعث ایجاد فرورفتگی بدون خرد شدن این نوع رایج ضایعه محدود شده است به عنوان شکستگی “برکه” شناخته میشود.
آسیبهای مغزی
آسیبهای مغزی با جابجایی و اعوجاج مغز ایجاد میشود بافتهای عصبی در لحظه برخورد (شکل ۱-۲۳).
پرسشهای مروری
Directions: Each of the incomplete statements in this section is
followed by completions of the statement. Select the ONE lettered
completion that is BEST in each case.
1. The spinal cord has
(a) an outer covering of gray matter and an inner core
of white matter.
(b) an enlargement below that forms the conus
medullaris.
(c) anterior and posterior roots of a single spinal nerve
attached to a single segment.
(d) cells in the posterior gray horn that give rise to efferent fibers that supply skeletal muscles.
(e) a central canal that is situated in the white commissure.
2. The medulla oblongata has
(a) a tubular shape.
(b) the fourth ventricle lying posterior to its lower part.
(c) the midbrain directly continuous with its upper
border.
(d) no central canal in its lower part.
(e) the spinal cord directly continuous with its lower
end in the foramen magnum.
3. The midbrain has
(a) a cavity called the cerebral aqueduct.
(b) a large size.
(c) no cerebrospinal fluid around it.
(d) a cavity that opens above into the lateral ventricle.
(e) a location in the middle cranial fossa of the skull.
Directions: Each of the numbered items in this section is followed
by answers. Select the ONE lettered answer that is CORRECT.
4. The following statements concern the cerebellum:
(a) It lies within the middle cranial fossa.
(b) The cerebellar cortex is composed of white matter.
(c) The vermis is the name given to that part joining the
cerebellar hemispheres together.
(d) The cerebellum lies anterior to the fourth ventricle.
(e) The dentate nucleus is a mass of white matter
found in each cerebellar hemisphere.
5. The following statements concern the cerebrum:
(a) The cerebral hemispheres are separated by a
fibrous septum called the tentorium cerebelli.
(b) The bones of the vault of the skull are named for
the lobes of the cerebral hemisphere over which
they lie.
(c) The corpus callosum is a mass of gray matter lying
within each cerebral hemisphere.
(d) The internal capsule is an important collection of
nerve fibers, which has the caudate nucleus and
the thalamus on its medial side and the lentiform
nucleus on its lateral side.
(e) The cavity present within each cerebral hemisphere is called the cerebral ventricle.
6. The following statements concern the peripheral nervous system:
(a) There are ten pairs of cranial nerves.
(b) There are eight pairs of cervical spinal nerves.
REVIEW QUESTIONS
(c) The posterior root of a spinal nerve contains many
efferent motor nerve fibers.
(d) A spinal nerve is formed by the union of an anterior and a posterior ramus in an intervertebral
foramen.
(e) A posterior root ganglion contains the cell bodies
of autonomic nerve fibers leaving the spinal cord.
7. The following statements concern the central nervous
system:
(a) A CT brain scan cannot distinguish between white
matter and gray matter.
(b) The lateral ventricles are in direct communication
with the fourth ventricle.
(c) An MRI of the brain uses the magnetic properties of
the hydrogen nucleus excited by radiofrequency
radiation transmitted by a coil surrounding the
patient’s head.
(d) Following trauma and sudden movement of the
brain within the skull, the large arteries at the base
of the brain are commonly torn.
(e) The movement of the brain at the time of head
injuries is unlikely to damage the small sixth cranial
nerve.
8. The following statements concern the cerebrospinal
fluid:
(a) The cerebrospinal fluid in the central canal of the
spinal cord is unable to enter the fourth ventricle.
(b) With the patient in the recumbent position,the normal pressure is about 60 to 150 mm of water.
(c) It plays only a minor role in the protection of the
brain and spinal cord from traumatic injury.
(d) Compression of the internal jugular veins in the
neck lowers the cerebrospinal fluid pressure.
(e) The subdural space is filled with cerebrospinal
fluid.
9. The following statements concern the vertebral levels
and the spinal cord segmental levels:
(a) The first lumbar vertebra lies opposite the L3-4 segments of the cord.
(b) The third thoracic vertebra lies opposite the third
thoracic spinal cord segment.
(c) The fifth cervical vertebra lies opposite the seventh
cervical spinal cord segment.
(d) The eighth thoracic vertebra lies opposite the ninth
thoracic spinal cord segment.
(e) The third cervical vertebra lies opposite the fourth
cervical spinal cord segment.
Directions: Each case history is followed by questions. Select the
ONE BEST lettered answer.
A 23-year-old woman was unconscious when admitted to
the emergency department.While crossing the road,she had
been hit on the side of the head by a bus.Within an hour,she
was found to have a large doughlike swelling over the right
temporal region.She also had signs of muscular paralysis on
the left side of the body. A lateral radiograph of the skull
showed a fracture line running downward and forward across the anterior inferior angle of the right parietal
bone. Her coma deepened, and she died 5 hours after the
accident.
10. Select the most likely cause of the swelling over the right
temporal region in this patient.
(a) Superficial bruising of the skin
(b) Hemorrhage from a blood vessel in the temporalis
muscle
(c) Rupture of the right middle meningeal vessels
(d) Edema of the skin
(e) Hemorrhage from a blood vessel in the superficial
fascia
11. Select the most likely cause of the muscular paralysis of
the left side of the body in this patient.
(a) Laceration of the right side of the cerebral hemisphere
(b) Right-sided epidural hemorrhage
(c) Left-sided epidural hemorrhage
(d) Injury to the cerebral cortex on the left side of the
brain
(e) Injury to the right cerebellar hemisphere
A 69-year-old man was admitted to the neurology unit complaining of severe discomfort of the lower back. Radiologic
examination of the lumbar region of the vertebral column
revealed significant narrowing of the spinal canal caused
by advanced osteoarthritis.
12. Explain the discomfort in the lower back experienced
by this patient.
(a) Muscle fatigue
(b) Prolapsed intervertebral disc
(c) Torn ligament in the joints of the lumbar region of
the spine
(d) Compression of the cauda equina
(e) Bad posture
Later, in this same patient, the back pain became more
severe and now radiated down the back of the left leg; the
patient was also experiencing difficulty walking. Examination of the patient revealed weakness and some wasting of
the muscles of the left leg. Radiologic examination showed
that the osteoarthritic changes had spread to involve the
boundaries of many of the lumbar intervertebral foramina.
13. Explain the change in the symptoms and signs found in
this patient.
(a) The sciatic nerve was compressed in the pelvis by
a spreading rectal cancer.
(b) The patient had developed advanced atherosclerosis of the arteries of the right lower limb.
(c) The osteoarthritic process had produced osteophytes that encroached on the intervertebral foramina, compressing the segmental spinal nerve roots.
(d) Neuritis had developed in the sciatic nerve trunk.
(e) The patient was experiencing psychiatric problems
پاسخها
۱. C is correct. Anterior and posterior roots of a single
spinal nerve are attached to a single spinal cord segment. A.The spinal cord has an outer covering of white
matter and an inner core of gray matter (see Fig. 1-6).
B. The spinal cord tapers off below to form the conus
medullaris.D.The cells in the posterior gray horn of the
spinal cord are associated with sensory function (see
p.139).E.The central canal of the spinal cord is situated
in the gray commissure (see Fig. 1-7).
2. E is correct.The lower end of the medulla oblongata is
directly continuous with the spinal cord in the foramen
magnum (see Fig.1-5).A.The medulla oblongata is conical in shape (see p. 4). B. The medulla oblongata has
the fourth ventricle lying posterior to its upper part. C.
The medulla oblongata has the pons directly continuous with its upper border.D.The medulla oblongata has
a central canal in its lower part that is continuous with
that of the spinal cord.
3. A is correct.The midbrain has a cavity called the cerebral aqueduct. B.The midbrain is of small size (see Fig.
1-۲). C. The midbrain is completely surrounded with
cerebrospinal fluid in the subarachnoid space (see
p. 457). D.The midbrain has a cavity called the cerebral
aqueduct, which opens above into the third ventricle
(see Fig. 1-11). E. The midbrain is located in the posterior cranial fossa.
4. C is correct.The vermis is the name given to that part
of the cerebellum joining the cerebellar hemispheres
together (see p. 231). A. The cerebellum lies in the
posterior cranial fossa (see Fig. 1-8). B.The cerebellar
cortex is composed of gray matter (see p. 231).
D.The cerebellum lies posterior to the fourth ventricle
(see Fig. 1-11). E. The dentate nucleus is a mass of
gray matter found in each cerebellar hemisphere
(see p. 233).
5. D is correct.The internal capsule is an important collection of ascending and descending nerve fibers, which
has the caudate nucleus and the thalamus on its medial
side and the lentiform nucleus on its lateral side (see
Fig. 1-14).A.The cerebral hemispheres are separated by
a vertical, sagittally placed fibrous septum called the
falx cerebri (see p. 428).The tentorium cerebelli is horizontally placed and roofs over the posterior cranial
fossa and separates the cerebellum from the occipital
lobes of the cerebrum (see p. 428). B. The lobes of the
cerebral hemisphere are named for the skull bones
under which they lie. C.The corpus callosum is a mass
of white matter lying within each cerebral hemisphere
(see p. 265). E. The cavity present within each cerebral
hemisphere is called the lateral ventricle.
6. B is correct.There are 8 pairs of cervical spinal nerves
(only 7 cervical vertebrae).A.There are 12 pairs of cranial nerves. C.The posterior root of a spinal nerve contains afferent nerve fibers (see p. 12). D. A spinal nerve
is formed by the union of an anterior and a posterior
root in an intervertebral foramen. E. A posterior root ganglion contains the cell bodies of sensory nerve
fibers entering the spinal cord.
7. C is correct.An MRI of the brain uses the magnetic properties of the hydrogen nucleus excited by radiofrequency radiation transmitted by a coil surrounding the
patient’s head (see p. 24).A.A CT brain scan can distinguish between white and gray matter (see Fig. 1-23). B.
The lateral ventricles communicate indirectly with the
fourth ventricle through the interventricular foramen,the
third ventricle, and the cerebral aqueduct of the midbrain (see Fig. 1-11). D. Following trauma and sudden
movement of the brain within the skull,the large arteries
at the base of the brain are rarely torn.E.The movement
of the brain at the time of head injuries may stretch and
damage the small delicate sixth cranial nerve (the small
fourth cranial nerve may also be injured).
8. B is correct.With the patient in the recumbent position,
the normal pressure of cerebrospinal fluid is 60 to 150
mm of water. A. The cerebrospinal fluid in the central
canal of the spinal cord is able to enter the fourth ventricle through the central canal of the lower part of the
medulla oblongata (see p. 450). C. The cerebrospinal
fluid is important in protecting the brain and spinal
cord from traumatic injury by dissipating the force.
(Compare with the role of the liquor amnii in protecting the fetus in the pregnant uterus.) D.Compression of
the internal jugular vein in the neck raises the cerebrospinal fluid pressure by inhibiting its absorption into
the venous system (see p. 460). E. The subarachnoid
space is filled with cerebrospinal fluid; the potential
subdural space contains only tissue fluid.
9. E is correct.The third cervical vertebra lies opposite the
fourth cervical spinal cord segment (see Table 1-3,
p. 16). A. The first lumbar vertebra lies opposite the
sacral and coccygeal spinal cord segments.B.The third
thoracic vertebra lies opposite the fifth thoracic spinal
cord segment. C. The fifth cervical vertebra lies opposite the sixth cervical spinal cord segment. D. The 8th
thoracic vertebra lies opposite the 11th thoracic spinal
cord segment.
10. C is correct.The swelling over the right temporal region
and the radiologic finding of a linear fracture over the
anterior inferior angle of the right parietal bone would
strongly suggest that the right middle meningeal artery
had been damaged and an epidural (extradural) hemorrhage had occurred. Blood had spread through the
fracture line into the overlying temporalis muscle and
soft tissue.
11. B is correct. The left-sided paralysis (left hemiplegia)
was due to pressure exerted by the right-sided epidural
hemorrhage on the precentral gyrus of the right cerebral hemisphere.
12. D is correct. In persons in whom the spinal canal was
originally small, significant narrowing of the canal in
the lumbar region can lead to neurologic compression
of the cauda equina with pain radiating to the back, as
in this patient.
13. C is correct. One of the complications of osteoarthritis of the vertebral column is the growth of osteophytes, which commonly encroach on the intervertebral foramina, causing pain along the distribution of
the segmental nerve. In this patient, the segmental
nerves L4-5 and S1-3,which form the important sciatic
nerve, were involved. This would explain the pain
radiating down the left leg and the atrophy of the leg
muscles.
ADDITIONAL READING
American Academy of Neurology Therapeutics Subcommittee.Positron
emission tomography.Neurology 41:163, 1991.
Becker,D.P.,Gudeman,S.K.Textbook of Head Injury. Philadelphia: Saunders, 1989.
Brooks, D. J. PET: Its clinical role in neurology. J. Neurol. Neurosurg. Psychiatry 54:1, 1991.
Duhaime, A. C., Christian, C. W., Rorke, L. B., et al. Nonaccidental head
injury in infants—The “shaken-baby syndrome.” N. Engl. J. Med.
338:۱۸۲۲–۱۸۲۹, ۱۹۹۸.
Goetz, C. G. Textbook of Clinical Neurology (2nd ed.). Philadelphia:
Saunders, 2003.
Rowland, L. P. (ed.).Merritt’s Neurology (10th ed.). Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins, 2000.
Snell, R. S. Clinical Anatomy by Systems. Philadelphia: Lippincott
Williams & Wilkins, 2007.
Snell, R. S. Clinical Anatomy by Regions (8th ed.). Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins, 2008.
Standing, S. (ed). Gray’s Anatomy (39th Br. ed.). London: Elsevier
Churchill Livingstone, 2005
در ادامه بخوانید:
» فصل ۲ کتاب نوروآناتومیبالینی اسنل
عالی
🌹👌🏻👌🏻🌹