آلزایمردمانس

اختلالات روانی مرتبط با آغاز زودهنگام آلزایمر؛ افسردگی و دمانس

امتیازی که به این مقاله می دهید چند ستاره است؟
[کل: ۰ میانگین: ۰]

اختلالات روانی مرتبط با آغاز زودهنگام آلزایمر

تحقیقات جدید نشان می دهند که افسردگی و اضطراب با آغاز زودهنگام بیماری آلزایمر (AD) ارتباط دارند.

محققان دریافته اند که AD در بیماران مبتلا به افسردگی ۲ سال زودتر و در بیماران مبتلا به اضطراب نیز ۳ سال زودتر از افرادی که این اختلالات را ندارند شروع می شود. علاوه بر این داشتن بیش از یک اختلال روانی، سن ابتلا به AD را زودتر هم می کند.

یافته های موجود بر اهمیت غربالگری کاهش قدرت شناختی در بیماران مسن، به ویژه افرادی که دچار اختلالات روانی هستند تاکید کرده اند.

میلر می گوید، من فکر می کنم ما باید غربالگری قدرت شناختی را به عنوان بخشی از فرآیند پیری به طور مکرر انجام بدهیم و این درست همانند این است که همگی باید در سن ۵۰ سالگی کولونوسکوپی انجام بدهند.

او اضافه کرد، در صورت وجود علائم افسردگی یا اضطراب و یا در صورتی که این علائم قبلاً به خوبی درمان نشده اند، اکنون باید درمان گردند؛ و اگر این بیماران علاوه بر نگرانی های روانی و خلقی، به کاهش قدرت شناختی نیز دچار باشند قطعاً باید آنها را شناسایی کنیم.

این یافته ها در اجلاس سالانه آکادمی نورولوژی آمریکا (AAN) در ماه آوریل ۲۰۲۱ ارائه خواهند شد.

تاثیر وابسته به دوز؟

به گفته محققان افسردگی یک ریسک فاکتور برای AD می باشد که می تواند فرآیند پیشرفت و بیماری را سرعت ببخشد. با این حال آن ها اضافه کرده اند که تاثیر سایر اختلالات خلقی مانند روان پریشی و استرس بعد از سانحه (PTSD) بر روی AD کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.

برای بررسی این موضوع، محققان ۱۵۰۰ بیمار مبتلا به AD را در مرکز حافظه و پیری UCSF به منظور کشف سابقه بیماری های روانی مختلف در آن ها مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان داد که ۴۳.۳% از این بیماران سابقه افسردگی، ۳۲.۳% اضطراب، ۱.۲% اختلال دوقطبی، ۱% PTSD و ۰.۴% اسکیزوفرنی داشتند.

شرکت کنندگان در این مطالعه در مقایسه با افراد فاقد افسردگی یا اضطراب از سنین بسیار پایین تری به AD مبتلا شده بودند (به ترتیب ۲.۱ و ۳.۰ سال؛ ۰۰۱. > P).

میلر اظهار داشت که بیمارانی که علائم افسردگی در آن ها مهار شده بود، در مقایسه با بیمارانی که مبتلا به افسردگی بودند و بیماریشان تشخیص داده نشده بود، سن شروع AD بسیار مشابهی داشتند.

محققان بیماران را هنگام مشاهده اولین علائم افسردگی پیش از شروع AD (در طول ۲ سال، ۱۰-۲ سال یا بیشتر از ۱۰ سال) مورد بررسی قرار دادند. میلر گفت، اهمیتی ندارد که علائم روانی چه زمانی ظاهر شده اند بلکه توجه اصلی ما بر روی شروع زودهنگام AD می باشد.

سن شروع AD با هر تشخیص اختلال روانی دو برابر می شود. وجود تنها یک اختلال روانی باعث ۱.۵ سال کمتر شدن سن آغاز آلزایمر، دو بیماری روانی ۳.۳ سال، و سه اختلال یا بیشتر منجر به کمتر شدن ۷.۳ سال سن ابتلا به آلزایمر می گردد (۰۰۱. > P).

میلر می گوید، ما متوجه شدیم که افرادی که در سنین پایین تر به AD مبتلا شده اند اغلب دچار برخی اختلالات روانی بودند و هرچه شدت این اختلالات بیشتر باشد سن شروع آلزایمر نیز پایین تر خواهد آمد.

او اظهار کرد، گروهی که دارای دو بیماری روانی بودند تقریباً افرادی بودند که دچار اضطراب و افسردگی همزمان بودند و افرادی که دارای سه اختلال یا بیشتر بودند اغلب کسانی بودند که به PTSD نیز در کنار افسردگی و اضطراب دچار بودند.

سوالات بیشتر از پاسخ ها؟

میلر که نورولوژیست رفتاری رفتاری می باشد گفت، روش های مختلفی برای تفسیر داده ها وجود دارد.

ما فکر می کنیم که هنگامی که AD شروع می شود خیلی زود به نقاط پایین تر مغز رسیده و به قسمت های میانی و ساقه مغز حمله می کند و می توان گفت برخی از علائم اولیه پاتولوژیک AD ممکن است در واقع علائم اولیه افسردگی باشد. اما داشتن سابقه افسردگی باعث آسیب خیلی بیشتری به بیماران مبتلا به AD می شود.

محققان برای درک بهتر آن چه که باعث شروع زودهنگام AD در بیماران مبتلا به اختلالات روانی می شود، بررسی های عمیق تری انجام دادند. آن ها عوامل جمعیت شناختی و ریسک فاکتورهای ابتلا به AD مانند فشار خون بالا، چربی خون بالا، دیابت، سطح تحصیلات و APOE4 را مورد بررسی قرار دادند.

آنها متوجه شدند که گروه های مبتلا به افسردگی و اضطراب بیشتر زنان را تشکیل می دهند. میلر می گوید این امر نشان می دهد که زنانی که دچار AD می شوند، بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی و اضطراب هستند.

این شرکت کنندگان همچنین ریسک فاکتورهای رایج کمتری را برای ابتلا به AD دربر داشتند. میلر اظهار داشت که چون این افراد جوان تر هستند، احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و مغزی در آن ها کمتر بود.

محققان همچنین عوامل جدید دیگری که میلر آن ها را مرتبط با AD می داند مورد بررسی قرار دادند، به عنوان مثال بیماری های خود ایمنی مانند دیابت نوع ۱، مولتیپل اسکلروزیس، سابقه تشنج و غیره.

میلر می گوید افراد مبتلا به افسردگی به لحاظ آماری به میزان خیلی بیشتری مستعد بیماری های خود ایمنی بودند و اکثر آن ها سابقه قبلی بیماری های خود ایمنی را هم داشتند. ارزش P برای ارتباط بین افسردگی و بیماری های خود ایمنی ۰.۰۱ می باشد.

التهاب عصبی نیز می تواند با افسردگی و شروع زودهنگام AD ارتباط داشته باشد. میلر اظهار داشت، تحقیقات زیادی هستند که بر روی التهاب به عنوان عامل اصلی افسردگی تاکید کرده اند.

میلر گفت، با وجود این که جهت اصلی این رابطه هنوز معلوم نیست، اما نظر من این است که میزان مشخصی از التهاب سیستمیک می تواند به مغز انتقال یابد و نقاط خاصی از آن را تحت تاثیر قرار داده و در نهایت به شکل افسردگی بروز یابد.

این مطالعه همچنین نشان داد که افرد مبتلا به اضطراب مستعد تشنج بیشتری هستند (۰۰۲. = P). میلر به چند مطالعه قبلی اشاره کرد که ارتباط بین تشنج و اضطراب را نشان داده و اظهار دارد که مکانیسم های پاتوفیزیولوژیکی زمینه ای احتمالاً تحریک پذیری عصبی را سبب می شود.

محققان به نقش داروهای روان پزشکی توجهی نکرده اند. میلر گفت، توجه به فرآیند طولی و درمان یا عدم درمان بیماری با پیشرفت آن ارتباط مستقیم دارد.

او اظهار داشت که این تحقیقات به طور کامل توضیح نمی دهند که چرا بیماران مبتلا به اختلالات روانی ممکن است در برابر ابتلا به AD آسیب پذیرتر باشند. در نهایت بیشتر از پاسخ، سوال وجود دارد و همین باعث بروز هیجان و تمایل به حل این سوالات می گردد.

یک یافته جدید

جان سی موریس استاد نورولوژی و مدیر مرکز تحقیقات بیماری آلزایمر در دانشگاه واشنگتن سنت لوئیس، میسوری در مجله Medscape Medical News گفت که اطلاعات بیشتر از روابط احتمالی می تواند یافته های جدیدی را در خصوص افسردگی و زوال عقل، به ویژه AD در اختیار ما بگذارد.

موریس که خودش در این تحقیق مشارکت نداشت گفت، نقطه قوت این مطالعه این بود که نویسندگان فقط بر روی افسردگی تمرکز نکرده اند اما سایر شرایط روانی را در نظر گرفته اند. با این حال او اضافه کرد که PTSD، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی بیماری های نادری هستند که آنالیز کردن آن ها دشوار است.

موریس به برخی از هشدارها در این مطالعه اشاره کرده است که ممکن است در طول اجلاس AAN مورد توجه قرار بگیرد.

اولاً بیماران مبتلا به افسردگی که به مرکز حافظه و پیری مراجعه می کنند معمولاً دارای علائم افسردگی بسیار خفیفی هستند که به آن علائم افسردگی زیرسندرمی یا SSD می گویند. موریس گفت، چنین بیمارانی واجد شرایط تشخیص اختلالات روانی بزرگ نیستند.

او گفت که دوست دارد در مورد وضعیت افسردگی و اضطراب مشارکت کنندگان اطلاعات بیشتری کسب کند.

علاوه بر این مشخص نیست که بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب ۱ تا ۳ سال زودتر از سایر افراد به خاطر مشکلات حافظه خودشان به مرکز UCSF مراجعه کرده اند. موریس می گوید، شاید زوال عقل ناشی از AD تقریباً در هر دو گروه در یک سن شروع شود، اما گروه مبتلا به افسردگی از همان مراحل اولیه بیماری به دنبال تشخیص بوده باشند.

مسئله دیگر در خصوص آنالیز تاثیرات بالقوه داروهای مورد استفاده برای درمان افسردگی و اضطراب می باشد که ممکن است وضع حافظه و تفکر را بدتر کنند.

موریس می گوید، شاید این اختلالات روان پزشکی به خودی خود مسئول بروز آلزایمر در سنین پایین نباشد، بلکه داروهایی که برای درمان این اختلالات استفاده شده اند این عوارض را به وجود آورده باشند.

او به مطالعه ای اشاره کرد که شواهد اولیه اش نشان می دهد داروهای ضد افسردگی رایج مانند اسکیتالوپرام که یک مهار کننده بازجذب سروتونین است با کاهش میزان آمیلوئید بتا ۴۲ یعنی پروتئین عامل آلزایمر در مایع مغزی نخاعی می توانند برای افرادی که در معرض ابتلا به زوال عقل ناشی از AD هستند مفید باشند.

موریس قبول دارد که وجود ارتباط احتمالی بین افسردگی و زوال عقل مخصوصاً زوال عقل ناشی از آلزایمر هنوز هم قابل بحث می باشد.

مطالعه حاضر توسط موسسه ملی سالمندی پشتیبانی شده است. میلر و موریس هیچ پشتیبان مالی مرتبطی را معرفی نکرده اند.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
بله
تقریبا
خیر
منبع
www.medscape.com

داریوش طاهری

اولیــــــن نیستیــم ولی امیـــــد اســــت بهتـــرین باشیـــــم...!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا