درمانهای آینده برای بیماری آلزایمر: سرنخ آنها کجاست
تحقیقات آلزایمر به شما نیاز دارد
ما برای صدها مطالعه بالینی تحقیقاتی در ارزیابی درمانهای جدید برای بیماری آلزایمر (AD) نیازمند داوطلبانی هستیم. برخی از این مطالعات، بیماران مبتلا به AD را ثبت نام میکنند. برخی دیگر به دنبال افراد بزرگسال سالمی هستند که به AD مبتلا نیستند اما به دلیل عواملی نظیر سن، ژنتیک و غیره در معرض ریسک بیشتری برای ابتلا قرار دارند؛ همچنین محققان به استخدام افراد بالغ کاملاً سالمی میپردازند تا در مورد نحوه تغییرات صورت گرفته در مغز هنگام فرآیند پیری طبیعی اطلاعاتی کسب کنند.
در ادامه بخوانید:
» آقای رابرت مویر: تحقیقات او دیدگاههای آلزایمر را دچار تغییر و تحول کرد
» اتیولوژی آلزایمر: آیا آلزایمر میتواند ریشه در عفونتها داشته باشد؟
» چطور یک فرد غیرمرتبط نظریه اصلی را در تحقیقات آلزایمر رد کرد؟
برای آشنا شدن با انواع تحقیقاتی که شما میتوانید در آنها شرکت کنید و یافتن پاسخ سوالات مهمی که شاید بپرسید، به بروشور BrightFocus با عنوان “کارآزماییهای بالینی: پاسخ به سوالات شما” مراجعه کنید. همچنین انتشارات ما در وبسایتمان قابل دسترسی هستند و نیز شما میتوانید با شماره ۲۴۲۳-۴۳۷-۸۰۰-۱ تماس گرفته و یک نسخه پستی رایگان درخواست نمایید.
برای پیدا کردن پروژه تحقیقاتی در منطقه خودتان که به دنبال داوطلب هستند، میتوانید از جستجوگر کارآزماییهای بالینی ما استفاده کنید.
کارآزماییهای بالینی بر روی داروهای جدید آلزایمر در سال گذشته نتایج ناامید کنندهای به دنبال داشت. علاوه بر این تعدادی از شرکتهای داروسازی به طور کلی از تولید داروهای آلزایمر کنار کشیدند.
از نظر سرژ گوتیر (Serge Gauthier.) نورولوژیست و MD یک کارآزمایی بالینی که واحد تحقیقات بیماری آلزایمر در مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه مک گیل در مونترال، کانادا را مدیریت میکند، هرچند ممکن است این وضعیت ترسناک به نظر برسد، اما همه چیز آنقدرها که به نظر میرسد بد پیش نمیرود. او در شانزدهمین جلسه سالیانه مربوط به اختلالهای شناختی خفیف که اخیراً برگزار شد، آخرین دیدگاههای مربوط به آزمایشهای بالینی بر روی آلزایمر و مسیرهای درمانی آینده را که در حال بررسی میباشند، مرور کرد.
یکی از مهمترین درسهایی که ما اخیراً از تحقیقات گرفتهایم این است که در بسیاری از موارد بیماری آلزایمر دارای یک منشاء ترکیبی است. به عبارت دیگر، آلزایمر و زوال عقلهای ناشی از آن، به جای این که تنها یک علت داشته باشد، توسط مجموعهای از ریسک فاکتورهای ژنتیکی و محیطی که در طی دههها وجود داشتهاند، هدایت شدهاند.
او گفت که تنوع بسیار بالای عوامل تاثیرگذار بر روی آلزایمر باعث شده است تا انتخاب گروه مناسب یا گروهی که بیشترین بهره را از درمان ببرند برای آزمایشات بالینی دشوار گردد. دکتر گوتیر گفت: هرچند نمیتوان انتظار داشت که یک دارو بر روی تمام انواع آلزایمر تاثیر بگذارد، با این حال ما پیشرفت استواری در درک پاتولوژیهای مختلف برای بیماری آلزایمر (AD) داشتهایم که اینها نشانه خوبی هستند؛ بنابراین نسلهای بعدی قادر خواهند بود از این یافتهها در کارآزمایی بالینی خودشان استفاده نمایند.
بنابراین دیگر نمیتوان گفت که یک رویکرد جامعی برای تمام بیماران (one-size-fits-all) وجود دارد. گوتیر پیشبینی کرد که آزمایشات دارویی آینده به صورت دقیقتری انجام خواهند شد و ممکن است برای گروه مشخصی از بیماران امیدوار کنندهترین نتایج را دربر داشته باشند.
گام بعدی چیست؟
درمانهایی برای کند کردن یا متوقف ساختن آسیبهای ناشی از آلزایمر به مغز
ربع قرن پیش، گوتیه (Gauthier) محقق اصلی در آزمایشهایی بود که تاکرین (Cognex™) را به بازار عرضه کرد، اولین مهارکننده کولین استراز (CI) که توسط FDA در سال ۱۹۹۳ برای درمان علائم آلزایمر تأیید شد. داروهای CI از تجزیه استیل کولین – ماده شیمیایی تولید شده در بدن که به عنوان یک “انتقال دهنده عصبی” عمل میکند – جلوگیری میکند، به این معنی که وجود این ماده ارتباط بین سلولهای مغز را تحریک میکند و به این ترتیب خاطرات ساخته، ذخیره و بازیابی میشوند.
تاکرین بنا به برخی دلایل ایمنی در سال ۲۰۱۳ از بازار خارج شد. با این حال کولین استرازهای (Cis) جدیدتر از جمله دونپزیل (Aricept™)، گالانتامین (Razadyne™) و ریواستیگماین (Exelon™) به طور گسترده ای در ایالات متحده برای بهبود حافظه و عملکرد ذهنی بیماران دچار زوال عقل ناشی از آلزایمر مورد استفاده قرار گرفتند.
آنچه که همچنان مورد نیاز می باشد و شرکت های داروسازی آلزایمر اخیراً بر روی آن متمرکز شدهاند، داروهایی هستند که پیشرفت آلزایمر را کند میکنند. این موارد شامل داروهایی میشود که سه عامل بیماری آلزایمر دیرهنگام (late-onset Alzheimer’s disease (LOAD)) را هدف قرار می دهند: آمیلوئید بتا (amyloid beta)، تاو (tau) و التهاب (inflammation).
گوتیه گفت: ترکیب هر سه این عوامل باعث از بین رفتن تدریجی سیناپسها (synapses) و نورونها (neurons) میشود تا زمانی که علائم آشکار گردند. او گفت: در حال حاضر تلاش بزرگی که در کارآزماییهای تصادفی کنترل شده (randomized controlled trials (RCTs)) انجام گرفته است، کار بر روی داروهایی است که آمیلوئید، تاو و التهاب را “در مرحله مناسب بیماری و برای بیمار مناسب” هدف قرار میدهند.
برای درمان یک فردی که به آلزایمر مبتلاست، ابتدا به تشخیص درست نیاز داریم. در این زمینه نیز تلاشها برای توسعه نشانگرهای زیستی صورت میگیرد. نشانگرهای زیستی موادی هستند که میتوانند در مغز یا بدن اندازهگیری شوند و به عنوان سیگنالهایی برای حضور و یا بدتر شدن بیماری آلزایمر عمل کنند. انجام یک آزمایش خون یا سوراخ کردن کمر به منظور نمونهبرداری از مایع مغزی نخاعی، درست به اندازه اسکنهای گران قیمت PET قادر خواهند بود تا اندازهگیری دقیقی از سطوح پروتئینهای مرتبط با آلزایمر مانند آمیلوئید بتا (Aβ)، تاو و آلفا – سینوکلئین (alpha-synuclein) و همچنین نشانگرهای التهابی انجام بدهند. به همین ترتیب ریسک فاکتورهای ژنتیکی و زمینه ای نیز قادر هستند که به طور همزمان به تشخیص سایر پاتولوژیهای مؤثر در بروز آلزایمر کمک کنند، از صدمات سر و سکتههای مغزی کوچک گرفته تا پاتولوژی اجسام لوی (Lewy bodies). تمام این ابزارهای غربالگری آلزایمر قادر هستند تا تشخیص را در مراحل اولیه آسانتر کرده و هزینه کمتری نیز به دنبال داشته باشند.
گوتیه توضیح داد: از آنجایی که تمامی این دانشها با هم همپوشانی دارند، از این رو ریسکها و شاخصهای موجود میتوانند درمان بیماری را با توجه به تمام این پاتولوژیها در افرادی که به دلایل ژنتیکی یا سایر عوامل در معرض خطر اختلالات شناختی خفیف (mild cognitive impairment (MCI)) یا زوال عقل قرار دارند، هدایت نماید. او این رویکردهای سفارشیسازی شده را “پزشکی شخصی” مینامد که در فرآیندهای درمانی آینده حائز اهمیت میباشند.
گوتیه معتقد است در عین حالی که ما به سوی این هدف پیش میرویم، شبکه تحقیقاتی بیماری آلزایمر مبتنی بر عوامل ارثی (Dominantly Inherited Alzheimer’s Disease Network Trial Unit (DIAN-TU) ) که توسط موسسه بهداشتی ملی انجام میشود، میتواند کمکهای زیادی به ما بکند. از آن جا که DIAN-TU، افراد مبتلا به اشکال ارثی آلزایمر را ثبتنام میکند، ما امیدوار هستیم که در آینده علائم و یا عوامل متعددی که با LOAD مرتبط است به سرعت شناسایی شود؛ عواملی که در گذشته نتایج کارآزماییهای بالینی را دچار سردرگمی میکردند. این امر همچنین کمک خواهد کرد که ما ببینیم آیا درمانهای ضد آمیلوئیدی و سایر استراتژیها واقعاً اثربخشی دارند یا خیر.
در حال حاضر، DIAN-TU در حال آزمایش بر روی سولانزوماب شرکت Lilly (Lilly’s solanezumab) هستند که یک آنتیبادی مونوکلونال (monoclonal antibody) بوده و آمیلوئید بتا محلول را هدف قرار میدهد؛ همچنین گانتنروماب شرکت روچه (Roche’s gantenerumab) را بررسی میکنند که یک آنتیبادی است که به پلاکهای Aβ متصل میگردد. هر دو این داروهای تحقیقاتی در کارآزماییهای بزرگ مورد مطالعه قرار میگیرند.
در مطالعاتی که در حال حاضر انجام میشوند، بتا آمیلوئید به طرق مختلفی توسط داروهای AD هدف قرار داده میشود.
محققان DIAN-TU درصدد هستند تا نوع دیگری از داروها را با عنوان مهار کنندههای آنزیم پیشساز پروتئین آمیلوئید بتا (β-site amyloid precursor protein cleaving enzyme 1 (BACE1)) آزمایش کنند که از تولید پپتیدهای Aβ اضافی در ایجاد AD جلوگیری میکنند. دکتر راندال باتمان، مدیر مطالعات DIAN-TU از دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، رهبر اصلی برنامه تحقیقاتی BrightFocus بر روی آلزایمر در سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۷ بوده است.
یکی دیگر از درمانهای امیدوار کننده ضد آمیلوئید، داروی آدوکانوماب شرکت بایوژن (Biogen’s aducanumab) میباشد که نوعی ایمونوتراپی است که تجمعات (یا پلاکهای) آمیلوئید را هدف قرار میدهد. نتایج کارآزماییهای بالینی اولیه نشان داده است که این دارو قادر است رسوبات آمیلوئیدی را در چند ناحیه مختلف مغز کاهش دهد.
مطالعه بر روی داروهایی که التهابهای عصبی را مهار میکنند نیز در حال پیشرفت هستند. تصویربرداری PET فعال شدن سلولهای ایمنی موجود در مغز به نام میکروگلیا را میتواند نمایش دهد. گوتیه گفت که ما در آینده آزمایشات دارویی خودمان را با هدف جلوگیری از فعال شدن سلولهای میکروگلیال از طریق داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (NSAIDها) و سایر عوامل مرتبط انجام خواهیم داد.
گوتیه گفت: در حال حاضر در زمینه آلزایمر آزمایشاتی طراحی شده اند که یک “نگاه ثانویه” به داروهای قدیمی با هدف قرار دادن برخی جمعیتهای خاص از بیماران میباشند. اینها ممکن است شامل داروهایی بشوند که در آزمایشات قبلی شکست خوردهاند. ابزارهای جدید آنالیز آماری، بررسی زیرمجموعه دادههای قبلی را امکان پذیر میسازد و ما میتوانیم از طریق آنها ببینیم که آیا نشانههایی وجود دارد که ثابت کند استفاده از این داروها بر روی برخی جمعیتهای انتخابی اثربخشی داشته باشد یا خیر. گوتیه گفت، استدلال من این است که این داروها ممکن است موثر واقع شوند.
علاوه بر این داروهایی که قبلاً برای درمان بیماریهای دیگر تایید شده اند، این بار بر روی بیماران آلزایمر مورد ارزیابی قرار گرفتند. این داروها عبارتند از مسدود کنندههای گیرنده آنژیوتانسین (angiotensin receptor blockers)، مهار کنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین (angiotensin converting enzyme (ACE)) و داروهای تقویت کننده انسولین (insulin-enhancing)؛ عوامل بیولوژیکی مورد استفاده در بیماریهای خود ایمنی مانند آرتریت روماتوئید (rheumatoid arthritis)؛ و مهار کنندههای روکیناز (rho-kinase inhibitors) مورد استفاده در درمان سکته.
موفقیت دربردارنده چالش های جدید است
گوتیه گفت: هنگامی که ثابت شود یک دارو شروع MCI را به تعویق میاندازد، شرایطی که میتواند مرحله اولیه آلزایمر به شمار برود یا در به تأخیر انداختن یا متوقف کردن پیشرفت آلزایمر نقش داشته باشد، تمایل به ترکیب درمانهای مختلف برای کسب اثرات درمانی بزرگتر را بالا میبرد. درمانهای ترکیبی به طور گستردهای از مدتها پیش برای مبارزه با سرطان و پیشگیری از ایدز در افراد HIV مثبت مورد استفاده قرار گرفته است. گوتیه گفت« ما باید از حوزههای دیگری مانند آنکولوژی و بیماریهای عفونی در طرحهای آزمایشی خودمان بهره ببریم.
او همچنین از محققان درخواست کرد که در صورت تأیید کردن داروهای حوزه های دیگر، به استفاده از آنها بر روی آلزایمر نیز فکر کنند. به عنوان مثال با توجه به دارویی مانند آدوکانوماب که با تزریق کردن به مغز میرسد، گوتیه با حیرت گفت که آیا راه حل این است که کلینیکهای تزریق آدوکانوماب باید راه اندازی شود؟ و از آنجا که این دارو یک داروی مهندسی زیستی است که ساخت و تولیدش بسیار پرهزینه است، آیا این دارو حاملهای ApoE4 (یعنی قویترین ریسک فاکتورهای ژنتیکی برای LOAD) و سایر مواردی که بالاترین خطر را دارند هدف قرار میدهد یا خیر؟ گوتیه همچنین خواستار قوانین شروع و توقف تجویز این داروها از جمله دورههای زمانی برای سنجش اثر دارو به عنوان شیوهای برای استفاده بهینه از داروهای جدید بوده است.
در نهایت گوتیه احساس میکند که حتی اگر درمانهای جدید پیشرفت کرده و نتایج امیدوار کننده ای برای ما داشته باشند، با این حال تاکید اصلی باید بر روی پیشگیری از آلزایمر باشد. او گفت که مداخلات غیر دارویی مانند رژیم غذایی و ورزش نتایج دلگرم کنندهای را نشان داده است و تمام این موارد باید به عنوان بخشی از تلاشهای مقابله با چالشهای آلزایمر در نظر گرفته شوند.
او مطالعه در حال جریان FINGER (the Finnish Geriatric Intervention Study to Prevent Cognitive Impairment and Disability) (یعنی مداخله بر روی سالمندان فنلاند جهت جلوگیری از اختلالات و ناتوانی شناختی) را یک مطالعه کلاسیک و بزرگترین RCT برای پیشگیری از آلزایمر خواند. مطالعه FINGER که در فنلاند انجام شده است، هزاران بیمار ۶۰ تا ۷۷ ساله را که دارای ریسک فاکتورهای اختلالات حافظه بودند ثبت نام کرده و آنها را با یک برنامه ساختار یافته و مداخلات سبک زندگی که بر روی رژیم غذایی، ورزش، درمان ریسک فاکتورهای دیگر مانند بیماریهای قلبی_عروقی (CVD) و اختلالات خلقی تاکید میکرد تحت کنترل قرار داد.
نتایج پس از یک و دو سال نشان دادند که این مداخلات در مقایسه با گروه کنترل به میزان متوسط حدود ۲۵ – ۲۰ درصد به پیشگیری از زوال شناختی کمک کرده است (نگاندو و همکاران، لانست، ۲۰۱۵؛ روزنبرگ و همکاران، زوال عقل ناشی از آلزایمر، ۲۰۱۷). اخیراً زیرگروه FINGER نشان داد که این مزیتها حتی افرادی را که دارای APOE4 مثبت هستند نیز شامل میشود (سولومون و همکاران، نورولوژی JAMA، ۲۰۱۸). نتایج پنج ساله مطالعات FINGER برای سال ۲۰۲۰ برآورد شدهاند.
علاوه بر آمیلوئید بتا، تاو و التهاب، ژنها نیز به عنوان سایر عوامل خطر آلزایمر در تمام طول زندگی افراد در نظر گرفته میشوند. برخی از عوامل دیگر عبارتند از رژیم غذایی، ورزش، روابط اجتماعی و شرایط پزشکی زمینهای که در کارآزماییهای FINGER در سرتاسر جهان مورد توجه قرار گرفته اند.
محقق اصلی FINGER، نورولوژیست Miia Kivipelto، ام.دی. (MD) موسسه کارولینسکا در سوئد از مداخلات FINGER حمایت کرده و اظهار داشته که باید جمعیتهای مختلفی از سرتاسر جهان، از جمله ایالات متحده به عنوان بخشی از استراتژی جهانی پیشگیری از زوال عقل در نظر گرفته شوند. حال با توجه به برنامه ابتکاری جهانی FINGER، مداخلات و آزمایشات بالینی جدیدی در حال انجام هستند تا مشخص کنند آیا این اقدامات به پیشگیری از بیماری آلزایمر در میان جمعیتهای مختلف از نواحی جغرافیایی و فرهنگهای مختلف کمک خواهد کرد یا خیر؟
سایر محققان از جمله بسیاری از محققانی که توسط BrightFocus تامین مالی شده اند، به بررسی تاثیر بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، رژیم غذایی و میکروبیوم، خواب، ورزش، اختلالات خلقی، آسیبهای سر، متابولیسم و سایر ریسک فاکتورهای آلزایمر پرداخته اند. دانش به دست آمده از این تحقیقات منجر به توسعه درمانهای جدید و نیز استراتژیهای کاهش ریسک در افراد میانسال یا کسانی که آلزایمر زودهنگام دارند گردیده و به محافظت از نسلهای جوان در مقابل ابتلا به آلزایمر کمک کرده است.