کل مغز یا مجموع اعضای آن؟!

هوش شناختی یک پدیده مرتبط با کل مغز است نه ناحیه ای خاص از مغز.
یافته های جدید در خصوص منشا هوش یا مهارتهای عمومی شناختی (IQ) توسط یک همکاری بین المللی توسط محققان در دانشگاه گالوی ایرلند به دست آمده است.
دانشمندان از روش تصویربرداری به نام diffusion tensor imaging یا DTI استفاده کردند تا متوجه شوند چه تفاوت کوچکی بین سیستم های سیم کشی مغزی مرتبط با IQ در بین جمعیت افراد معمولی و افراد مبتلا به اختلالات عصبی مانند اسکیزوفرنی وجود دارد.
حدود ۴۰ دانشمند از نقاط مختلف دنیا عملکرد شناختی ۱۷۱۷ نفر هم افراد عادی و هم مبتلا به اسکیزوفرنی را مطالعه کردند و اطلاعات مربوط به آنها را در پروژه ارتقا تصویربرداری عصبی‐ژنتیکی توسط اَبرآنالیز در گروه مطالعات اسکیزوفرنی بررسی کردند.
تا به امروز این بزرگترین اَبرآنالیز ساختار مغزی و عملکرد شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی است. درک منشا عصبی و عملکرد شناختی این بیماری برای استفاده از درمانهای موثر، در افرادی که تا به حال درمانی دریافت نکرده اند، نیاز است. این مسئله به دلیل امکان آن در پیش‌بینی دستاورد های اجتماعی مانند استخدام شدن آنها در بازار کار و روابط اجتماعی این افراد، کاربردی و موثر است.
مطالعات پیشین بیانگر این بوده اند که هوش عمومی وابسته به قسمتهای خاصی از ماده خاکستری مغز در قسمت گیجگاهی آهیانه ای و مناطق پیشانی مغز است. در حالی که، نتایج این مطالعه نشان می‌دهند که اتصال موثر مسیرهای عصبی بین قسمتهای مختلف و کل مغز شبکه های عصبی ای به وجود می‌آورند که باعث بروز عملکردهای عمومی شناختی مغز می‌شوند که این خود فقط ناحیه خاکستری مغز و یا ناحیه ای خاص از مغز را شامل نمی‌شود بلکه هم‌چنین ماده سفید مغز و سیم پیچی های عصبی در کل مغز را شامل می‌شود.
نکته قابل توجه دیگر این موضوع است که رابطه بین هوش و سیم پیچی های عصبی مغز در افراد سالم و اسکیزوفرن یکسان است که عدم وجود الگویی خاص در افراد اسکیزوفرن خود نشان دهنده توانایی شناختی افراد اسکیزوفرن است و این یافته بیانگر این حقیقت است که حداقل وقتی صحبت از ماده سفید مغز و عملکرد شناختی افراد است، تفاوتی بین افراد اسکیزوفرن و افراد سالم وجود ندارد.