زبان انگلیسی دکتری

آموزش 504 واژه کاملاً ضروری – بخش دوم: لغات درس 4 تا 6 + مرور کلی

بخش دوم از کتاب 504 واژه ضروری انگلیسی

شامل لغات درس‌های 4 تا 6

همراه با تلفظ بریتانیایی و آمریکایی و معانی فارسی کامل

مجموعه جامع 504 واژه ضروری انگلیسی همراه با تلفظ دقیق بریتانیایی و آمریکایی (فونتیک) و معانی فارسی متنوع و کاربردی را در این صفحه بیابید. آموزش کامل و گام‌به‌گام برای یادگیری آسان و سریع واژگان کلیدی زبان انگلیسی، مناسب برای دانش‌آموزان، داوطلبان آزمون‌های زبان و علاقمندان به یادگیری زبان. با «آینده نگاران مغز» مهارت زبان خود را ارتقا دهید و در مکالمات و امتحانات بدرخشید.

این مجموعه، بخشی از سری آموزش‌های 14 قسمتی «504 واژه کاملاً ضروری انگلیسی با تلفظ بریتانیایی و آمریکایی و معانی فارسی کامل» است که به‌صورت دسته‌بندی شده و کاربردی ارائه می‌شود. در این بخش، با واژگان درس 4 تا 6 آشنا خواهید شد.


کلمات درس ۴ کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری


dense /dɛns/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • انبوه
  • غلیظ
  • ضخیم
  • متراکم

circulate /ˈsɜrkjəˌleɪt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • به‌گردش درآوردن
  • چرخیدن
  • پخش کردن
  • پخش شدن
  • منتشر شدن

descend /dɪˈsɛnd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • پایین آمدن
  • پایین رفتن
  • فرود آمدن

vanish /ˈvænɪʃ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • ناپدید شدن
  • محو شدن
  • غیب شدن

enormous /ɪˈnɔrməs/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • عظیم
  • غول پیکر
  • عظیم الجثه
  • بی نهایت بزرگ
  • خیلی بزرگ

vapor /ˈveɪpər/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • بخار
  • مه

predict /prɪˈdɪkt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • پیش‌بینی کردن
  • پیشگویی کردن
  • حدس زدن

villain /ˈvɪlən/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • آدم شرور و پست
  • تبهکار
  • جانی
  • شخص منفی

utilize /ˈjutəˌlaɪz/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • استفاده کردن
  • به‌کار بردن

eliminate /ɪˈlɪməˌneɪt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • از بین بردن
  • رفع کردن
  • برداشتن
  • حذف کردن

humid /ˈhjuməd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • مرطوب (آب‌وهوا)
  • نمناک

theory /ˈθɪri/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • نظریه
  • فرضیه

کلمات درس ۵ کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری


explore /ɪkˈsplɔr/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • (به‌دقت) بررسی کردن
  • کاوش کردن

majority /məˈʤɔrəti/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • اکثریت
  • بیشتر

evade /ɪˈveɪd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • طفره رفتن
  • دوری کردن
  • گریختن
  • فرار کردن
  • اجتناب کردن

burden /ˈbɜrdən/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • بار (مسئولیت)
  • سنگینی

tradition /trəˈdɪʃən/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • سنت
  • رسم

assemble /əˈsɛmbəl/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • تجمع کردن
  • گرد آمدن
  • جمع‌آوری کردن
  • مونتاژ کردن
  • سازمان‌دهی کردن

rural /ˈrʊrəl/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • روستایی
  • مربوط به دهات

debate /dəˈbeɪt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • مناظره
  • بحث و گفتگو

probe /proʊb/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • واکاویدن
  • تحقیق کردن
  • کاوش کردن
  • بررسی دقیق کردن

reform /riˈfɔrm/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • بازسازی کردن
  • بهبود بخشیدن
  • اصلاح کردن
  • ترمیم کردن

topic /ˈtɑpɪk/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • موضوع
  • مبحث

campus /ˈkæmpəs/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • پردیس و فضای  دانشگاه
  • محوطه دانشگاه

کلمات درس ۶ کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری


employee /ɛmˈplɔɪi/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • کارمند
  • کارگر
  • استخدام‌شده

comprehensive /ˌkɑːmprɪˈhensɪv/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • جامع
  • گسترده
  • مفصل
  • کامل
  • فراگیر

defect /ˈdifɛkt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • نقص
  • عیب
  • نقیصه
  • اشکال

detect /dɪˈtɛkt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • تشخیص دادن
  • پی بردن
  • کشف کردن
  • فهمیدن
  • شناسایی کردن
  • یافتن

undoubtedly /ənˈdaʊtɪdli/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • بی‌شک
  • قطعاً 
  • مطمئناً

thorough /ˈθɜroʊ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • کامل
  • جامع
  • دقیق
  • از هر جهت

popular /ˈpɑːpjələr/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • محبوب
  • مشهور
  • پرطرفدار

approach /əˈproʊʧ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • نزدیک شدن
  • رویکرد
  • برخورد کردن با موضوع

defraud /dɪˈfrɔd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • فریب دادن
  • کلاه برداری کردن

client /ˈklaɪənt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • مشتری
  • موکل
  • ارباب‌رجوع

deceive /dɪˈsiv/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • فریب دادن
  • گمراه کردن
  • گول زدن

neglect /nəˈglɛkt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • کوتاهی کردن
  • نادیده گرفتن
  • بی‌توجهی کردن
  • غفلت ورزیدن

فهرست کامل مرور فوری واژه‌های 504 واژه

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آراء: 1

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ---- ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا