۲۴ آبان؛ روز کتاب و کتاب خوانی؛ عشق به یار مهربان
عاشق یار مهربان هستیم، اما عشق مان پیدا نیست
با خواندن اخبار مربوط به سرانه مطالعه، در ذهن هر خواننده ای این سوال مطرح می شود که به راستی سرانه مطالعه در کشوری هم چون ایران با فرهنگ غنی و تاریخ چند هزار ساله، چقدر است؟
ایرانی که سعدیها، خواجه نصیرها، مولویها، حافظها، دکتر حسابیها، و بسیاری از دانشمندان و اندیشمندان مطرح جهانی را در خود پرورانده است و یکی از کشورهای دارنده ادبیات غنی و گذشتهای روشن در ارتباط با کتاب و کتابت بوده است.
همزمان با فرارسیدن هفته کتاب و کتاب خوانی و روز کتابدار، بازار اعلام آمار مطالعه و ارائه راهکار برای ترویج فرهنگ کتابخوانی و اهمیت مطالعه داغ داغ است و هر صاحب نظری ایدههایی را مطرح میکند که اگر عملی شوند این ننگ ساعات کم مطالعه ایرانیها از جبین مبارک همه ما پاک میشود و این خبر که ایران در بین کشورهای منطقه رتبه نخست سرانه مطالعه را دارد به حقیقت میپیوندد. در ادامه به گوشهای از این مبحث پراهمیت پرداخته میشود.
اما چرا کتاب، چرا مطالعه؟
کتاب، بهترین رابط میان گذشته و حال، و تنها مونس انسانهای اندیشمند است که در عرصههای دانش و نوآوری نه تنها اهمیت خود را از دست نداده، بلکه جلوههای گستردهتر، تازهتر و پایدارتری یافته است.
بی گمان آنان که گامهای بلندی در وادی پیشرفتهای گوناگون برداشتهاند، هرگز با کتاب و کتاب خوانی بیگانه نبودهاند، بلکه مطالعه را، عنصر اصلی و ضروری در زندگیخود میدانستهاند. زمانی که مردم یک کشور، کتابخوان و اهل مطالعه باشند، نوار پیشرفت و ترقی علمی و فرهنگی آن دیار پیوسته و ممتد خواهد بود.
اگر از کتاب به خوبی استفاده شود و در جای مناسب به کارگرفته شود چه بسا مسائل و مشکلات عدیده ای که کشور از ابعاد مختلف فرهنگی و اقتصادی با آن درگیر است حل شود. چندی است مبحث کتاب درمانی و استفاده از کتاب در جهت درمان بسیاری بیماریها نیز مطرح است و چه خوب است برای درمان بسیاری از دردهای کشور از مرهم کتاب هم استفاده کنیم. پیشنهاد واژه هایی چون اقتصاد درمانی با کتاب، فرهنگ درمانی با کتاب و رفتار درمانی با کتاب را هم به دایره واژگانی مان اضافه کنیم. اگر در عرصه ها و میدان های فرهنگی، سیاسی و علمی، کتاب به خوبی به کار گرفته شود، قطعا می تواند کارایی خود را به نیکی به منصه ظهور برساند. روشن است که میزان پیشرفت فرهنگ در هر جامعه، بستگی تنگاتنگی به میزان مطالعه فردی و برخورد مناسب افراد آن جامعه با کتاب و کتابخوانی دارد.
چه کنیم تا جامعه ای کتابخوان داشته باشیم؟
مطالعه باید در همان کودکی در ذهن افراد نهادینه شود و ما باید تلاش کنیم تا نسل جوان و نوجوان خود را به مطالعه و کتابخوانی ترغیب کنیم. تقلید در دوران کودکی به وفور مشاهده می شود و بارها شاهد الگوبرداری کودکان از بزرگترها و قرار گرفتن آنها در قالب شخصیتهای مورد علاقهشان بودهایم پدر و مادر کتابخوان و اهل مطالعه میتوانند الگوی مناسبی برای مطالعه و کتابخوانی فرزندانشان باشند تا از این طریق بتوانند عادت رفتن به کتابخانه ها و مطالعه را در کودکان خود نهادینه سازند. اهمیت این موضوع، مجهز شدن تمامی کتابخانههای عمومی را به بخش کودکان و ایجاد مکانی مفرح برای کودکان ملزوم میسازد.
من چه کنم؟
کتابی که خواندید و دیگر نیاز نداشتید را بر روی نیمکتی، میزی یا صندلی در محلهای پرتردد بگذارید و یادداشتی بر روی آن قرار دهید که کتاب را بخوانید و بعد از مطالعه در جایی پر رفت و آمد قرار دهید. خوب است برای ترغیب به خواندن جملاتی از کتاب را که تاثیر گذار است در یادداشت خود بنویسید.
هر کتابی که میخوانید را با دیگران شریک شوید و اطلاعات تان را در کانالهای تلگرامی و وبلاگها حتی به شکل نظر منتشر کنید تا کسانی که وقت کافی برای خواندن ۲۰۰ صفحهکتاب ندارند بتوانند با خواندن ۵ صفحه از محتویات کتاب مطلع شوند و به نوعی شاید علاقمند شدند و کتاب را مطالعه کردند.
در زمانهایی که با دوستان تان مشغول حرف زدن هستید سعی کنید گاه گاهی از کتابی که جدیدا خواندهاید حرف بزنید، و تلاش کنید گفتههایتان را با مستندات ارائه کنید.
از فرزندان تان بخواهید برای کارهای شان دلیل بیاورند و هر گاه چیزی بلد نبودید بگویید باید مطالعه کنم و بعد پاسخ سوالت را میدهم. اینگونه کودک میآموزد هر حرفی را بیدلیل و بدون مطالعه نزند.
زمان بیماری کتاب بخوانید، کتابهای زیادی برای درمان بیماریها معرفی شدهاند امتحانش کنید بهتر از قرص و دارو است و کم خطرتر.
برای کودک تان هر از گاهی کتابی هدیه بگیرید. سعی کنید حداقل یک قفسه کتاب در منزل داشته باشید تا کودک تان از همان ابتدا کتاب را لمس کند و با آن انس بگیرد.
برای کودکان تان شبها کتاب داستان بخوانید، کتاب را مشارکتی بخوانید به نوعی که کودک نیز شما را در خواندن یاری دهد.
مادران زمانی که باردار هستند با صدای بلند کتاب بخوانند، کودک متوجه میشود و نتایج پژوهش ها نشان داده است که کودک در زمانی که در شکم مادر است تاثیر میپذیرید.
خوشحال میشوم اگر نظری یا پیشنهادی دارید در قالب کامنت در نوشته بگذارید.
این مطلب به درخواست انجمن علمی دانشجویی علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه تهران به مناسبت فرارسیدن هفته کتاب و کتابخوانی نوشته شد.
به امید روزی که برای حل مسائلمان به جای حدث و گمان و ناامیدی از کتاب بهره ببریم.
۲۴ آبان؛ روز کتاب و کتاب خوانی
هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و با ارزش تر از کتاب نیست.
نامگذاری روز کتاب و کتاب خوانی
در هفته کتاب، در مدارس، مساجد، دانشگاهها، و استانهای کشور نمایشگاهها و جشنهای کتاب و سخنرانی در موضوع چاپ و نشرِ کتاب برگزار میشود.
نقش کتاب در انتقال علوم
کتاب، محصول تجربه های بشری و خلاقیت های ذهنی و آموخته های دراز مدت انسان است. سهم کتاب در انتقال دانش ها گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است. کتاب وسیله ای است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می ماند و به آیندگان منتقل می شود. پدید آوردن آثار علمی و فرهنگ مکتوب از توصیه های مهم اولیای دین است و به گسترش دانش کمک می کند و به عنوان یک میراث فرهنگی برای نسل های آینده ماندگار می شود.
مطالعه و کتابخوانی
بی گمان، هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و با ارزش تر از کتاب نیست؛ چرا که کتاب، مایه آرامش روحی انسان است. کتاب همدمی است که اندوه را می زداید و مطالعه کننده را از تنهایی در می آورد و به او حکمت های جان پرور می آموزد.
در داقع وقتی جهل و بی خبری، جامعه ای را از پای درآورد، یا شبهه ها ذهن جوانان را فلج کند، بدون شک یکی از مهم ترین کارهایی که می تواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه می تواند شبهه های ذهنی را دفع کند و ایمان و اطمینان را به قلب ها باز آورد، کتاب خوانی است. گرفتاران در چنبره پرسش ها و محاصره شدگان در میان انبوه شبهه ها، می توانند برای استمداد فکری به کتابخانه مراجعه کنند و از آن جا نیرو گیرند و به جنگ شبهه ها بروند و پاسخی در برابر القائات و شبهه افکنی های دیگران بیابند.
آثار ماندگار
یک کتاب خوب، ماندگار و تأثیر گذار، چگونه به یک اثر خاطر آفرین و ماندگار بدل میشود؟ یکی از مهم ترین ویژگیهای چنین آثاری، در نظر گرفتن این نکته مهم است که این گونه کتابها دست کم پاسخی به یکی از سوالها و یا نیازهای مخاطبان خود بدهند، پاسخی که با توجه به اولویتها، زیبا و متین و استوار و قانع کننده باشد. برای این که اثری ماندنی بشود، باید خوب باشد. آثار خوب میماند، در دلها جای میگیرند و کهنه نمیشوند. خوب هم که میگوییم یعنی پاسخ به یک سوال و یک نیاز باشد. خوب فقط معنایش این نیست که از لحاظ هنری خوب تنظیم شده باشد و خیلی عمیق باشد، بلکه ممکن است اینطور نباشد، لیکن پاسخی به یک نیاز باشد.
کتاب های ناسالم
بی تردید، به همان اندازه که می توانیم از کتاب بهره بگیریم، ممکن است در معرض آفت ها و خطرهای نوشته های سست و بیمار و مسموم و انحرافی هم قرار گیریم. راه دادن کتاب های ناسالم به مدرسه ها و خانه ها، در واقع مسمومیت فکری و اخلاقی نسل ما را به دست خودمان فراهم می آورد. بنابراین، نظارت بر چاپ کتاب و بررسی محتوای آن، در جامعه سلامت خواه و دوراندیش ضروری است. آنان که به سلامت اندیشه و باورها و گرایش های افراد جامعه دل بستگی دارند، نمی پذیرند که در عرضه آثار منتشر شده، حدّ و مرز و نظارت و محدودیتی نباشد.
نقطه آغازین ایجاد عشق و علاقه به کتاب و کتابخوانی از خانواده آغاز می گردد
شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب
یکی از مفیدترین اطلاعات برای کتابخوان، شناختن آثار خوب و جدید، شناخت نویسندگان متعهد و سالم و آگاهی از مؤسسات انتشاراتی متعهد است. نشان «استاندارد» به عنوان نشانه مرغوبیت کالا، نباید تنها در فرآورده های خوراکی و مصرفی و کالاهای خانگی و صنعتی مورد نظر باشد، بلکه آثار فرهنگی و فرآورده های علمی و فکری هم باید مطابق استانداردهای عقلانی و دینی و ارزشی تهیه شود تا جامعه را به فساد و تباهی و بیماری نکشد. روشن است که خوانندگان آثار و خریداران کتاب و مشتریان مطبوعات و جراید نیز باید به این علایم استاندارد توجه کنند و هر کتاب را نخرند و نخوانند و به هر نویسنده و ناشر، اطمینان صد در صد نکنند و تا شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب خاصی پیدا نکرده اند، در روح و اندیشه خود و فرزندانشان را به روی کالاهای ناسالم و زیان بار فکری نگشایند.
خانواده، نقطه آغازین ایجاد عشق به کتابخوانی
برای ایجاد علاقه به کتاب و کتابخوانی، عوامل متعددی نقش دارند که نخستین آنها «خانواده» است. در واقع نقطه آغازین ایجاد عشق و علاقه به کتاب و کتابخوانی از خانواده آغاز می گردد؛ زیرا طبق دیدگاه روان شناسان، شخصیت و هویت کودک در قدم اول در خانواده شکل می گیرد. به طور طبیعی والدین علاقه مند به کتاب فرزندانی دوستدار مطالعه خواهند داشت و عکس آن نیز صادق است.
تجربه نشان داده است که فرزندانی که در خانواده های اهل دانش بزرگ می شوند، میزان مطالعه و گرایش به کتابخوانی در آنان نسبت به خانواده هایی که تمایلی به کتاب و مطالعه ندارند بسیار بیشتر است. اکثر علما و دانشمندان در خانواده هایی رشد نموده اند که والدین آنان اهل مطالعه و پژوهش بوده اند. زمانی که فرزندی می بیند که کتابخانه ای در خانه هست و پدر و مادر و همگی اعضای خانواده، ساعاتی را به مطالعه اختصاص می دهند، دیگر، حتی نیاز به گفتن این که «باید مطالعه کنی» وجود ندارد.
علت عمده کتاب گریزی در جامعه
یکی از مشکلات و کاستی های جامعه ما گریز از کتاب و پایین بودن سطح فرهنگ مطالعه است. این نقیصه، ریشه ها و علت های مختلفی می تواند داشته باشد که شاید در رأس آنها «عدم احساس ضرورت» است. تا وقتی انسان در وضعیت «نیاز» قرار نگیرد، در پی رفع آن نخواهد افتاد.
اگر در پاسخ شبهه های اعتقادی و پرسش های سیاسی دربمانیم، یا در مجلس و محفلی که از موضوع خاصی صحبت به میان می آید، احساس کنیم در آن زمینه بی اطلاعیم و شرمسار شویم و احساس کنیم از چرخه زمان و گردونه پرشتاب مسایل علمی و فکری جامعه عقب مانده ایم، نسبت به خلأ و نیاز آگاه می شویم و این می تواند شوق به مطالعه و کتابخوانی را در ما تقویت کند.
فوق العاده زیبا و ممنون بابت مطالب مفیدتان