در آلزایمر، التهاب مغز همانند “سوختن جنگل” باعث مرگ سلولی میشود
در بیماران مبتلا به آلزایمر، التهاب مغز همانند “سوختن جنگل” باعث مرگ سلولی می شود و همچنین میتواند باعث جرقه زدن پارکینسون و بیماری های عصبی دیگری بشود.
محققان دهههاست که تمرکزشان بر روی آلزایمر را به سمت دو پروتئین آمیلوئید بتا و تاو سوق داده اند. اجتماع این پروتئین ها در مغز اغلب به عنوان شاخص تعیین کننده ای برای این بیماری در نظر گرفته می شود. بیماران را از شر آمیلوئید و تاو خلاص کنید تا بهبود یابند.
اما با وجود آزمایش پشت آزمایش که برای بهبود حافظه، آشفتگی و اضطراب بیماران انجام شده است، همچنان نتایج ثمربخشی وجود نداشته است. در آزمایشی که بر روی یک دارو انجام شده است، به نظر میرسد که برخی از بیماران حتی بدتر هم شدهاند. این شکستها نشان میدهد که محققان یک چیزی را در تحقیقاتشان کم دارند. مجموعهای از مشاهدات و یافتههای تحقیقاتی که به تازگی منتشر شده است نشان میدهند که پیشرفت آلزایمر مسیر متفاوتی را طی میکند و باعث از بین رفتن و آسیب زدن به حافظه میشود که این امر زندگی ۵.۷ میلیون آمریکایی و خانواده آنها را نابود کرده است.
یکی از سرنخهایی که میتوان با نگاه به گذشته آن را پیدا کرد، بررسی جزئیات همهگیری جهانی آنفولانزا در سال ۱۹۱۸ می باشد که بازماندگان این بیماری بعدها ریسک بالایی در ابتلای به آلزایمر یا پارکینسون داشتند. دومین نتیجهگیری این بود که آمیلوئید در آلزایمر و پروتئین آلفا سینوکلئین در پارکینسون، عوامل ضد میکروبی هستند که به سیستم ایمنی بدن در مقابله با مهاجمان کمک می کند. سومین نمونه مربوط به یافتههای سالهای اخیر میباشد که در بیماران آلزایمر ژنهای بسیاری شناسایی شده اند که تقریباً همه آنها به سیستم ایمنی ربط دارند. در نهایت دانشمندان علوم اعصاب توجهشان را به سلولهای فرعی جلب کرده اند – سلولهای کمک کننده یا پرستار. آنها تشخیص دادند که برخی سلولهای مغزی که میکروگلیا و آستروسیتها نامیده میشوند، نقش مهمی در عملکرد مغز (و همچنین ارتباط نزدیکی با سیستم ایمنی بدن) دارند.
تمامی این نکات در نهایت به این نتیجه می رسند که آلزایمر و پارکینسون میتواند ناشی از التهاب عصبی باشد – که در آن سیستم ایمنی مغز آسیب میبیند. پل مورگان پروفسور ایمونولوژی و عضو موسسه تحقیقات سیستم ایمنی از دانشگاه کاردیف ولز می گوید: شواهد موجود نشان می دهند که در این بیماران التهاب به عنوان محرک این بیماری بسیار بالاست. این یافتهها به لحاظ بیولوژیکی بسیار مفید هستند.
فرآیند دقیق این بیماری هنوز مشخص نمیباشد. در برخی موارد جرقه ای که در ابتدای این بیماری زده میشود ممکن است یک آسیب مغزی باشد – به احتمال زیاد ناشی از یک ویروس گذرا، میکروب روده یا عفونت پنهان بلندمدت. یا به عبارت ساده در برخی از افراد به صورت پیر شدن بروز کند – افزایش وزن چند پوندی یا ابتلا به استرس شدید که ممکن است باعث التهاب گردد و متعاقباً مجموعه ای از عوارض زیان آور را به بار می آورد.
این نظریه همچنین یکی از بزرگترین رازهای آلزایمر را توضیح میدهد: چرا مغز برخی از افراد پر از پلاکهای آمیلوئیدی و اجتماع پروتئینهای تاو میباشد، اما همچنان دارای تفکر و رفتار طبیعی هستند. رودلف تانزی پروفسور نورولوژی از دانشکده پزشکی هاروارد و یکی از رهبران این دیدگاه جدید در مورد آلزایمر میگوید: آنچه که باعث مقاومتر شدن این افراد شده است، عدم التهاب عصبی در آن هاست. او میگوید سیستم ایمنی بدن آنها دارای عملکرد عادی میباشد، از این رو با این که جرقه در آنها روشن شده است، اما آتش نتوانسته است کل جنگل را بسوزاند. در مثال آتش سوزی تانزی، عفونت یا آسیب ممکن است منجر به اتصال آمیلوئید به مغز شود که همان گسترش یافتن آتش میباشد. با اجتماع آمیلوئید و تاو، آنها شروع به دخالت کردن در فعالیت های مغز و کشتن سلولهای عصبی میکنند و نهایتاً التهاب شدیدی را به وجود می آورند که حافظه و تمام قدرتهای شناختی مغز را مختل میکند. او میگوید همانطور که در بسیاری از آزمایشات دارویی پیش نیز اثبات شده است، برای درمان این بیماری از بین بردن پلاکهای آمیلوئید کافی نیست. “اگر شما می.خواهید پلاکها را در این بیماران از بین ببرید، بسان این است که با فوت کردن کبریت بخواهید آتش جنگل را خاموش کنید”.
روشن کردن آتش
یک مطالعه که در ابتدای سال جاری منتشر شده است نشان داد که انتشار بیماری میتواند به همان دلیلی باشد که در یک آتش سوزی اتفاق میافتد – اما این هنوز تانزی را قانع نکرده بود. او میگوید مطالعه انجام شده بسیار کوچکتر از آن است که بتوان نتیجهگیری کرد. بعلاوه او در تلاش بود تا یک ارتباطی بین این عوامل پیدا کند و هنوز نتوانست چیزی بیابد. تحقیقات دیگر نشان دادند که ویروس تبخال میتواند آغاز کننده این مارپیچ رو به پایین باشد و در عین حال نیز به بررسی این پرداخته است که آیا آلودگی هوا نیز میتواند در این فرآیند نقش داشته باشد یا خیر. او تصور میکرد که آمیلوئیدها برای گسترش یافتن نیاز به سالها زمان دارند، اما در مقاله ای که سال گذشته برای تبخال نوشته است، توضیح داد که پلاکهای آمیلوئید عملاً به صورت یک شبه ظاهر میگردند.
جسیکا تیلینگ پروفسور ایمونولوژی تجربی از دانشگاه ساوتهمپتون انگلستان میگوید، مشخص نیست که آیا این میکروبها (به عنوان مثال تبخال یا بیماری لثه) هستند که وارد مغز میشوند یا این که التهاب نقاط دیگر بدن است که باعث بروز این بیماری میشود. تیلینگ میگوید، اگر میکروبها بدون وارد شدن به مغز یا نخاع (همانند آن چه که در سیستم عصبی محیطی رخ میدهد) تاثیر خودشان را بگذارند، ممکن است بدون نیاز به عبور از سد خونی مغزی بتوان آلزایمر را درمان کرد.
ژنتیک نیز مشخصاً در بیماری آلزایمر نقش دارد. برخی موارد نادر از آلزایمر در سنین نسبتاً پایین ناشی از به ارث بردن یک ژن غالب میباشد. نوع دیگری از این ژنها که چربی را از طریق سلولهای مغزی انتقال میدهند یعنی APOE4، ریسک ابتلا به بیماریهای معمول و بیماریهایی که بعداً ظهور مییابند را افزایش میدهد. در طول پنج سال گذشته مطالعات بر روی ژنوم انسانی ده هزار نفر، درصدد یافتن ریسکهای ژنتیکی بودهاند. به گفته آلیسون گوات پروفسور نورولوژی و مدیر مرکز تحقیقات آلزایمر Loeb از دانشکده پزشکی ایکاهن در مونت سینای نیویورک، در این بیماری حدود ۳۰ ژن جهش یافته وجود دارد. گوات که در برخی از این مطالعات مشارکت داشته است میگوید که این ژنها در نحوه واکنش بدن به بقایای بافت نیز نقش دارند – توده ای از بافت که پس از عفونت، مرگ سلولی و آسیبهای مشابه باقی میمانند. بنابراین شاید افرادی که ریسک ژنتیکی بالایی دارند نتوانند با باقیماندههای بافتی پس از عفونت یا آسیبهای مغزی دیگر کنار بیایند و در نهایت بیماری آلزایمر در این افراد با سرعت بیشتری گسترش خواهد یافت. او میگوید: محرکها هرچه باشند، در صورتی که زمینه ژنتیکی وجود داشته باشد پاسخ بافت را بیشتر می کنند و ریسک بیماری را بالاتر میبرند. وقتی که میکروگلیا (سلول های ایمنی داخل مغز) در پاسخ به آسیب بافتی فعال میشود، ژنها و APOE نیز فعال میشوند. او همچنین گفته است: “نحوه واکنش میکروگلیا به این آسیبهای بافتی مهمترین مسئله در توجه به ریسکهای ژنتیکی ابتلا به آلزایمر می باشد.”
با این حال علیرغم این که APOE و ژن های دیگر بخشی از ژنوم کل زمان حیات هستند، پس چرا آلزایمر و پارکینسون بیشتر افراد مسن را تحت تاثیر قرار می دهد؟ جوئل دادلی پروفسور ژنتیک و ژنومیک نیز از دانشگاه مونت سینای همین نظر را دارد. او فکر میکند که این پاسخهای عصبی ممکن است منجر به بروز التهاب شوند ولی نه این که یک علت کلی برای این بیماری باشند، بلکه پاسخ ایمنی از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است.
او می گوید، فناوری های جدیدتر که به محققان این امکان را داده اند تا فعالیت سیستم ایمنی بدن یک فرد را بررسی کنند، می توانند به ارائه برخی از این پاسخ ها کمک نمایند. کاردیف مورگان در حال توسعه پنلی از نشانگرهای التهابی در خون است که می تواند به پیش بینی زمان شروع آلزایمر کمک کند، پیش این که این بیماری آسیبهای بیشتری به مغز بزند.
سرنخ ها
اوله ایساکسون پروفسور نورولوژی از دانشکده پزشکی هاروارد می گوید که یک فرآیند التهابی مشابه در بروز بیماری پارکینسون نیز نقش دارد. ایساکسون به سرنخ اولیه دیگری نیز درباره نقش التهاب در بیماری پارکینسون اشاره می کند: افرادی که همواره از داروهای ضد التهابی مانند ایبوپروفن استفاده می کنند، یک تا دو سال دیرتر از حد متوسط به این بیماری مبتلا شده بودند. در حالی که سایر محققان منحصراً بر روی ژنتیک تمرکز کرده بودند، ایساکسون متوجه شد که شواهد نشان می دهند محیط زندگی تاثیر بسیار زیادی بر روی بیماران مبتلا به پارکینسون دارد.
در سال ۰۹-۲۰۰۸، ایساکسون به همراه یک دانشجوی فوق دکتری یک آزمایشی انجام داده و تلاش کرد تا بفهمد کدام یک از این روندها در بیماری زودتر آغاز می گردد: التهاب یا مرگ نورون های تولید کننده دوپامین که مواد شیمیایی داخل مغز را با انتقال سیگنال به سلول های عصبی جابجا می کنند. این دانشجو مشاهده کرد که در ابتدا باکتری های گرم منفی باعث بروز التهاب در مغز موشهای آزمایشگاهی گردید و سپس نورونهای تولید کننده دوپامین دچار آسیب شدند. در گروه دیگری از موشهای آزمایشگاهی، او ابتدا به نورونها آسیب رساند و سپس التهاب ایجاد شد. هنگامی که التهاب برای اولین بار آغاز میشود، سلول ها به طور جمعی از بین رفتند، درست همانند بیماری پارکینسون. آنها در مجله علوم اعصاب گزارش کردند که جلوگیری از التهاب میتواند از مرگ سلولها جلوگیری کند.
بیماریهای عصبی دیگر نیز با ایمنی ارتباط دارند. در بیماری مولتیپل اسکلروزیس که معمولاً جوانان را درگیر می کند، سیستم ایمنی بدن به عایق سلول های عصبی حمله کرده و انتقال سیگنالها در بدن و مغز را کند میکند.
میچل والین که در زمینه بیماری هایی نظیر مولتیپل اسکلروزیس تحقیق میکند میگوید، مایع نخاعی در افراد مبتلا به MS حاوی آنتی بادی ها و سطح بالایی از گلبول های سفید خون است که نشان می دهد فعالیت سیستم ایمنی بدن در آن ها بالا رفته است – هرچند که هنوز هم مشخص نیست که آیا فعال شدن سیستم ایمنی بدن ناشی از خود بیماری MS است یا خیر. افرادی که آنتی بادی بالایی از ویروس اپشتین بار (Epstein-Barr) در سیستم ایمنی خودشان دارند، علی الخصوص اگر در اوایل دوره نوجوانی یا اوایل زندگی خودشان به این ویروس آلوده شده باشند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری MS قرار دارند – پشتیبانی از ایده که عفونت در بیماری MS نقش دارد.
در هر حال به لطف داروهای جدیدتر و پیشرفتی که در مبارزه با عفونت ها وجود داشته است، افراد مبتلا به MS امروزه عمر بیشتری می کنند. والین می گوید این افزایش در طول عمر این بیماران باعث شده است که آن ها بیشتر در معرض بیماری های عصبی ناشی از پیری مانند آلزایمر و پارکینسون قرار بگیرند. کمبود داده ها نیز از یک طرف باعث شده است که نتوان دقیقاً مشخص کرد که آیا مبتلایان به بیماری MS در معرض خطر یکسانی نسبت به جمعیت عمومی قرار دارند یا خیر. والین می گوید: ما مطالعات در مورد میزان رواج این بیماری را تازه شروع کرده ایم.
به زودی باز خواهیم گشت؟
سال ها طول خواهد کشید تا التهاب عصبی به عنوان عامل بیماری مورد آزمایش و تایید قرار بگیرد، با این حال هم اکنون برخی از داروهای مربوطه در حال تولید هستند. یک شرکت دارویی تازه تاسیس به اسم INmune Bio در کالیفرنیا اخیراً مبلغ ۱ میلیون دلار از انجمن تحقیقات آلزایمر برای ساخت داروی XPro1595 بودجه گرفته است که اولین داروی ضد آلزایمری است که التهاب عصبی را هدف قرار داده است. این شرکت اولین آزمایش بالینی خودش را از بهار سال جاری آغاز کرده و ۱۸ بیمار مبتلا به آلزایمر خفیف تا متوسط را که دارای علائم التهاب بودند تحت درمان قرار داده است. این شرکت قصد دارد خون، فرآورده های تنفسی و مایع مغزی نخاعی این بیماران را مورد آزمایش قرار داده و نیز از اسکن های مغزی برای یافتن تغییر در نشانگرهای التهابی این بیماران استفاده کند. اولین آزمایش فقط به ارزیابی این امر می پردازد که آیا XPro1595 می تواند به راحتی التهاب را از بین ببرد و رفتارهایی مانند افسردگی و اختلالات خواب را نیز بهبود بخشد یا خیر. CEO (مدیر عامل) و بنیان گذار شرکت ریموند تسی (Raymond Tesi) می گوید که انتظار دارد ما حتی در یک دوره آزمایشی کوتاه یا سه ماهه نیز شاهد بهبود این نشانهها در بیماران خودمان باشیم.
بهترین راه برای غلبه کردن بر آلزایمر این است که از شروع شدن آن جلوگیری کنیم و بدین منظور ممکن است نیاز داشته باشیم تا التهاب مغز را به حداقل برسانیم، علی الخصوص در دورههای بعدی زندگی. امروزه اقدامات پیشگیرانه به خوبی شناخته شده اند: غذاهای سالم بخورید، خوب بخوابید، به طور منظم ورزش کنید، استرس را به حداقل برسانید و از سیگار کشیدن و نوشیدن زیاد مشروبات الکلی پرهیز کنید.
تانزی میگوید که شما میتوانید در این رابطه به کتاب راهنمای دیپاک چوپرا با عنوان خود شفادهی مراجعه کنید که برنامه انقلابی جدید را برای تقویت سیستم ایمنی ارائه کرده و باعث می شود تا آخر عمرتان سالم بمانید. “مهم است که ما این دستورالعمل های تعیین شده را هرچه سریع تر آغاز کنیم.”