فرقهای مغز زنان و مغز مردان؛ چرا حس بویایی زنان و مردان فرق دارد
نشانههایی از تفاوت مغز مردان و زنان
تحقیقی که توسط مارگارت مک کارتی، مدیر گروه داروسازی دانشگاه مریلند، انجام شده میتواند به دانشمندان در درک تفاوتهای رشد رفتاری بین مردان و زنان کمک کننده باشد.
تحقیقی که توسط مارگارت مک کارتی، مدیر گروه داروسازی دانشگاه مریلند، انجام شده میتواند به دانشمندان در درک تفاوتهای رشد رفتاری بین مردان و زنان کمک کننده باشد.
این پژوهش که در ژورنال Neuron منتشر شده است، مکانیزمی را کشف کرده که در آن آندروژنها، استروئیدهای جنسی مردانه، مغز موشهای نر را به گونه ای تغییر میدهند که باعث ایجاد تفاوتهای رفتاری، شامل خشونت بیشتر و رفتارهای مرتبط با بازی خشنتر، میشود. دکتر مارگارت مک کارتی میگوید: ” ما پیشتر میدانستیم که مغز مردان و زنان متفاوت است و تستوسترون تولیدی در دورهی سه ماهه ( بارداری برای جنین مذکر) در انسان و دوره آبستنی جوندگان، باعث این تفاوتها میشود، اما مکانیزم عمل تستوسترون مشخص نبوده است.”
جاناتان فن رایزن پژوهشگر فوق دکترا، رهبری این پروژه را بر عهده داشته است.
یکی از فاکتورهای کلیدی در ایجاد تفاوت رفتار بین جنس مذکر و مونث، تفاوت در تعداد سلولهای تازه متولد شده در قسمتی از مغز به نام آمیگدالاست که بر اساس جنسیت تغییر میکند، این قسمت از مغز احساسات و رفتار اجتماعی را کنترل میکند. تحقیقات نشان داده که تعداد این سلولهای نوزاد، در جنس مذکر کمتر از جنس مونث است، چرا که سلولهای ایمنی آنها را به صورت فعال، از بین میبرند.
در جنس مونث، سلولهای نوزاد به نوعی سلول گلیال تمایز پیدا میکنند، که فراوان ترین نوع سلول در سیستم عصبی مرکزی محسوب میشود. اما در جنس مذکر، تستوسترون باعث افزایش سیگنال دهی به گیرندههایی در مغز میشود، که به اندوکانابینوئیدها متصل شده، و باعث میشوند که سلولهای ایمنی فعال شوند. اندوکانابینوئیدها باعث میشوند که سلولهای ایمنی، به طور فعال، به نابود کردن سلولهای نوزاد مغزی، در جنس مذکر بپردازند. موشهای مونث در این مطالعه تحت تاثیر این مکانیزم نبوده، و نشان میدهد که فعال شدن سلولهای ایمنی در جنس مذکر ، برای نابود کردن سلولهای نوزاد مغزی، لازم بوده است. از این جهت، این پژوهش نشان میدهد که استفاده از کانابیس (شاهدانه)، که اندوکانابینوئیدها را در مغز و سیستم عصبی تحریک میکند، میتواند رشد مغزی جنین را تحت تاثیر قرار داده، و این اثر به نوبه خود میتواند باعث تفاوت بین جنین مذکر و مونث گردد.
این مطالعه یک مکانیزم مشخص را برای ایجاد تفاوت رفتاری مرتبط با جنسیت، تعیین میکند و پیشنهاد میکند که تفاوت در سیگنال دهی اندروژن و اندوکانابینوئیدها احتمالا دلیل تفاوتهای فردی در رشد مغزی میباشد و در نتیجه باعث ایجاد تفاوت رفتاری در جامعه میشود.
آلبرت ریس، رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند، میگوید: ” این اکتشافات در رشد مغزی بسیار حیاتی هستند، چرا که ما به دنبال رفع مشکلات اختلالات مغزی، آن هم در سریعترین زمان ممکن هستیم. حتی اگر این زمان در دورهی حاملگی باشد.”
تفاوتهای مغزی «مردان مریخی» و «زنان ونوسی»
دانشمندان بعد از بررسی مغز هزار زن و مرد به این نتیجه رسیدهاند که چه بسا دو جنس بشر به راستی «مریخی» و «ونوسی» باشند، چرا که مغز این دو٬ دستکم در اتصالات عصبی متمایز است و «مداربندی» متفاوتی دارد.
به نوشته روزنامه بریتانیایی «گاردین»، پژوهشگران با بررسی اسکن مغزی حدود هزار زن و مرد متوجه شدند که باورهای دیرین درباره تفاوتهای فاحش میان عملکرد مغزی مردان و زنان تا حدی ریشه در واقعیت دارد.
بنابر گزارش گاردین از نتایج منتشر شده پژوهش یاد شده، الگوهای مدارهای عصبی برگرفته از مغز انسان در این تحقیق نشان داد که اتصالهای عصبی در مغز زنان میان دو نیمکره چپ و راست مغزی تراکم داشته و در مقابل، همین الگوها در مردان اتصالهای عصبی قویتری را در نواحی پَسین و پیشین مغز آشکار کرد.
راجینی وِرما، پژوهشگر دانشگاه پنسیلوانیا و سرپرست گروه پژوهشگران، در توضیح یافتههای پژوهش فوق گفت که بزرگترین شگفتی تحقیق٬ «تأیید باورهای قالبی کهن» درباره عملکرد مغز مردان و زنان بوده است.
به گفته این دانشمند «مداربندی مغز آقایان برای مشاهده و اعمالِ نیازمندِ هماهنگی کارآیی بالاتری داشته، در حالی که در زنان تواناییهایی اجتماعی و حافظه قویتری را ممکن ساخته است؛ به همین دلیل است که بانوان برای انجام چندین کار به صورت همزمان توانایی بیشتری دارند».
وِرما در ادامه توضیحات خود افزود: «اگر به مطالعات انجام شده بر روی عملکرد مغز مراجعه کنید، خواهید دید که نیمکره چپ مغز بیشتر برای انجام تفکر منطقی مورد استفاده قرار میگیرد، و نیمکره راست برای تفکر شهودی. ازین جهت، اگر کاری باشد که نیازمند هر دوی این تواناییها باشد، بر پایه یافتههای ما، زنان توانایی بهتری در انجام آن خواهند داشت.»
وی تصریح کرد: «زنان متفکران شهودی بهتری هستند و حافظه برتری دارند. وقتی که صحبت میکنید، زنان ارتباط احساسی بهتری با پیام شما برقرار میکنند. زنها بیشتر گوش میکنند.»
وِرما – که خود نیز زن است – در ادامه توضیح داد: «متعجب شده بودم که پژوهش ما بسیاری از باورهای قالبی موجود در اذهان را تأیید کرد. حالا متوجه میشوم که چرا وقتی میخواهم، مثلاً، سراغ یک سرآشپز یا آرایشگر استادکار بروم، بیشترشان مرد هستند.»
از دیگر نکات حائز اهمیت این پژوهش آن است که اکثر تغییرات مبتنی بر جنسیت در مغز انسانها از سالهای نوجوانی (حدود ۱۳٫۴ تا ۱۷ سالگی) بروز مییابند. در عمل٬ «اهالی مریخ» و «ساکنان ونوس» بالاترین میزان تفاوت در نیمکرههای مغزی را در سنین یاد شده نشان دادهاند؛ زمانی که در زنان اتصالهای عصبی بیشتری میان دو نیمکره در بخش لوب پیشانی مغز به چشم میخورد.
در مراحل بعدی و با مُسنتر شدن زنان، به تدریج تمرکز اتصال اعصاب از ناحیه لوب پیشانی مغز به دیگر نقاط پراکنده شده و در عمل تفاوت میان عملکر مغز زنان و مردان کاهش مییابد.
اسکن مغز صدها مرد و زن شرکت کننده در این پژوهش همچنین نشان داد که فراوانی اتصالهای عصبی میان دو نیمکره مغز به طور کُلی در زنان بالاتر بوده و در مردان اتصالها بیشتر به درون هر نیمکره – به صورت جداگانه – محدود میشوند. با این همه، تنها در یک نقطه در مغز مردان اتصالهای بیشتری بین نیمکرههای چپ و راست به چشم میخورد که «مُخچه» نام دارد و نقش اصلی آن در هدایت حرکتی است.
وِرما در توضیح تأثیر این تراکم اتصال عصبی در مُخچه مردان گفت که «مثلا اگر بخواهید اسکی یاد بگیرید، یک مُخچه قوی نیاز دارید».
جزئیات پژوهش یاد شده در نشریه «پی. اِن. اِی. اِس» به چاپ رسیده است.
هم اینک، دانشمندان نمیتوانند مقدار الگوی اتصال عصبی مغزی «مردانه» یا «زنانه» را در افراد اندازه گیری کنند. افزون بر این، پرسش دیگری که در برابر محققان قرار دارد این است که آیا تفاوتهای ساختاری موجب تفاوت در عملکرد مغز میشود، یا اینکه این تفاوت در عملکرد است که منجر به تفاوت ساختاری میشود.
تفاوت مغز زنان و مردان از نظر علمی چگونه است؟
تفاوتهای جنسیتی موجود در انسانها و تفاوت زنان و مردان بسیار دقیق است. برای پی بردن به این نکات یک نگاه موشکافانه و دقیق نیازمند است. یک تیم تحقیقاتی دانشمندان از دانشگاه کوئین مری لندن به تفاوت هایی در نوع نگاه و عملکرد چشم در زنان و مردان پی برده اند که بسیار جالب میباشد.
همچنین دانشمندان با وجود تحقیقات متعدد در مورد مغز و نحوه عملکرد آن به تازگی متوجه شدهاند بین مواد شیمیایی مغز، جنسیت و رفتارهای اجتماعی مثل بخشندگی ارتباط مستقیمی وجود دارد. چیزهایی که پیش از این در مورد سلامت مغز و عملکردهای بهتر آن نمیدانستیم. علاوه بر این بویایی زن و مرد نیز با یکدیگر متفاوت است!
ماه گذشته محققان بریتانیایی آخرین نتایج از مطالعات مربوط به تفاوت مغز زنان و مردان را منتشر کردند. حدود ۵۰۰۰ نفر در این تحقیق شرکت داشتند تا به یکی از بحث برانگیزترین پرسشهای تاریخ بشر یعنی تفاوت مغز زنان و مردان از نظر علمی پاسخ داده شود.
بحثی که قرنها است در مورد تفاوتهای ساختاری و کارکردی مغز زنان و مردان و نحوه تاثیرگذاری بر رفتار آنها ادامه دارد و بعضا برداشتهای اشتباهی هم از آن شده است.
هر چند مردان و زنان به تفاوتهای زیستی بین دو جنس باور دارند ولی حداقل در مورد تفاوت مغز زنان و مردان همیشه بحثهای داغی بین مردان و زنان در جریان بوده است. به طوری که بیشتر وقتها حتی تفاوتهای رفتاری در یکدیگر را به مغز طرف مقابل ربط داده اند.
طرفداران جنبشهای جدیدی مثل فمینیستها هم معتقدند تفاوتی در مغز زنان و مردان وجود ندارد و تفاوتهای رفتاری در نتیجه فرهنگ جامعه و نحوه تربیت بروز میکند.
دو نظر کاملا متضاد که یا از این سوی بام میافتد یا آن سوی بام و حتی سعی کرده است با وارد شدن به جزئیات از تفاوتهای رفتاری گرفته تا رنگهای مورد علاقه هر دو جنس را توضیح دهد.
علم درباره تفاوتهای رفتاری میان زنان و مردان چه میگوید:
به هر حال علم و آزمایشات و بررسیهای مختلف علمی تفاوت مغز زنان و مردان را پیدا کرده است. هر چند توضیح علت این تفاوتها برای علم هم مشکل است. مثل مطالعاتی که نشان داد مردان بیشتر جذب اشیا میشوند و زنان بودن در اجتماع را ترجیح میدهند. جالب تر این که این تفاوت رفتاری حتی در دوران نوزادی بین دو جنس وجود دارد.
علم همچنین نشان داده است مغز مردان در تجسم فضایی اشیا قدرتمند تر از مغز زنان عمل میکند و البته علم ثابت هم کرده است که مهارتهای زبان آموزی در زنان قوی تر از مردان است. مردان از نظر علمی سریع تر یاد میگیرند ولی تحقیقات علمی نشان میدهد حافظه بلند مدت زنان و یادآوری اطلاعات قلبی در زنان قوی تر است. مردان حس جهت یابی و تخمین مسافتها را بهتر انجام میدهند در حالی که زنان نشانهها را بهتر به خاطر میآورند.
علم در باره تفاوتهای ساختاری و کارکردی چه میگوید:
اهمیت تحقیق اخیر راجع به تفاوت مغز زنان و مردان این بود که تفاوتهای رفتاری زنان و مردان را که پیش از بارها آزمایش شده است بررسی نکرد بلکه ساختار و کارکرد مغز زنان و مردان را مورد تحقیق قرار داد.
تفاوت تراکم بخشهای مغزی زنان و مردان
در تصویر بالا رنگ آبی نمایه تراکم و حجم مغز مردان و رنگ صورتی نمایه تراکم مغز زنان را نشان میدهد. هر جدول نشان دهنده تفاوت ساختاری بین بخشهای مختلف مغز زنان و مردان است.
در سمت چپ سه جدول میبینید که جدول بالایی حجم کلی مغز، جدول وسط تفاوت ماده خاکستری (سلول هایی که مربوط به تفکر است) و جدول پایین تفاوت ماده سفید ( سلول هایی که مربوط به ارتباطات بین نقاط مختلف مغز است) را بین مغز مردان و زنان نشان میدهد.
جدولهای کوچک تر نماینده ساختار هر بخش از مغز بین دو جنس است. هر چند مردان مغزهای بزرگتری دارند همان طور که کبد، دستها و پاهای بزرگتری دارند ولی قسمتهای صورتی نماینده مغز زنان در کلیه بخشهای مغز انحنای بیشتر و بلندتری دارد.
این احتمال وجود دارد که اندازه مغز و حجم هر بخش مغز در رفتارها و تفکر تاثیر گذار باشد، ولی همان طور که ملاحظه میکنید در کلیه موارد بیشتر کارکردها و ساختار هر دو جنس با هم همپوشانی دارد.
یعنی در بیشتر موارد که در شکلهای بالا مشاهده میکنید رنگ صورتی و رنگ آبی در هم ادغام شده اند و نشان دهنده کارکرد و ساختار یکسان مغز در زنان و مردان است. فقط تفاوتهای جزیی وجود دارد که در شکل به صورت رنگ صورتی و رنگ آبی بدون تداخل نشان داده شده است.
این جدول که توسط دانشگاه آکسفورد تهیه شده است تفاوت مغز زنان و مردان میانسال را بررسی کرده است. به هر حال در سنین مختلف کارکرد و ساختار مغز متفاوت است.
جدول بالا چه میگوید
این تحقیق نشان داد تفاوتهای ساختاری در مغز مردان و مغز زنان وجود دارد. به طوری که محققان این تحقیق اعتقاد دارند همین تفاوتها باعث تغییرات رفتاری و احساسی بین مردان و زنان میشود.
هر چند آموزش را نمیتوان نادیده گرفت. چنانکه در سال ۲۰۱۱ محققان متوجه شدند در رانندههای تاکسی بخش هیپوکامپ مغز که مربوط به حافظه طولانی مدت و ناوبری فضایی است رشد بیشتری یافته است و دلیل آن تمرین در مورد به یادآوری فضاها و مسیرهای شهری است.
در واقع تمام قسمتهای مغز مردان بزرگتر از همان قسمتها در مغز زنان است. هر چند با اطمینان کامل نمیتوان گفت ولی به نظر میرسد کارکردها و ساختارهای مغز مردان در بخشهای بزرگتری کار میکند. به عنوان مثال قشر اوربیتوفرانتال، چین و شکن طولانی انسولا و چینهای برجسته در مردان بزرگ تر است که با هوش هیجانی در ارتباط است.
به این دلیل مردان هوش هیجانی بهتری دارند و به راحتی از پس کنترل آن بر میآیند. در حالی که در زنان غشا مغزی ضخیم تر است که با هوش عمومی ارتباط مستقیم دارد.
دیوید فریدمن David Freedman پروفسور عصب شناسی دانشگاه شیکاگو که در این تحقیق بریتانیاییها شرکت داشت میگوید: «نمی توان آزمایشات کنترل شدهای انجام داد. چرا که باید افرادی را انتخاب کنیم که دقیقا همان شرایط زندگی و تجربیات یکسانی را داشته باشند که تقریبا غیر ممکن است. در عین حال باید اسکنهای مغزی در شرایط مشابه تهیه کرد که باز هم کار مشکلی است. چیزی که تا به امروز امکان پذیر نشده است.»
دانشمندان به بررسی علت تفاوت مغز زنان و مردان ادامه میدهند تا به این جنگ پایان دهند. ولی هنوز راه درازی در پیش داریم. شاید بهتر باشد در حال حاضر زیاد درباره تفاوتهای جزئی مغز زنان و مردان سخنی نگوییم و رفتارهای طرف مقابل را به مغز او ربط ندهیم.
بلکه با تفاوت هایی که علم کشف کرده است بتوانیم رفتارهای بهتری با یکدیگر داشته باشیم و چه بسا به خودمان و دیگری کمک کنیم تا رشد مغزی بهتری داشته باشد.
تفاوت نگاه مردان و زنان
محققان چشم با ردیابی نگاهها در یک دوره پنج هفتهای بین تماشاچیان به یک چهره بر روی صفحه کامپیوتر متوجه شدند که زنان بیشتر به سمت چپ چهره نگاه میکنند که این نشان دهنده قوی بودن چشم چپ میباشد و خیلی بیشتر از مردان به بررسی جزئیات صورت میپردازند. میتوان گفت زنان در نگاه کردن به یک چهره ۸۰ درصد دقت عمل داشتند.
این مطالعات اولین اظهار نظرها در مورد تفاوت جنسیتی و تفاوت نگاه مردان و زنان به یک چهره میباشد. این آزمایشات بین افرادی از ۶۰ ملیت با نگاه کردن به چهره بازیگران و چهرههای شناخته شده و نشده انجام گرفته است.
تفاوت بصری
نوع نگاه کردن زنان و مردان به تصویر یک انسان کاملا متفاوت میباشد. ردیابی چشم به دنبال یک تصویر در جنس زن و مرد متفاوت است که این نشان دهنده تفاوت اطلاعات بصری میباشد.
این تفاوت نگاه مردان و زنان میتواند بسیاری از بیماریها را در افراد تشخیص دهد. تشخیص اوتیسم یا حتی رفتارهای روزمره مانند تماشای یک فیلم یا رانندگی در یک جاده را میتوان از طریق اسکن اطلاعات بصری به دست آورد.
از آنجایی که تفاوتهای رفتاری در عملکرد جنسیتها متفاوت است یکی دیگر از کشفیات دانشمندان، تفاوت سطح بصری میباشد که این تفاوت نگاه مردان و زنان میتواند آشکار کننده بسیاری از بیماریهای روحی روانی باشد.
زنان بخشنده تر و مهربان تر از مردان هستند
تاکنون به ارتباط میان جنسیت و بخشندگی فکر کردهاید؟ دوپامین پیامرسان عصبی مغز است که تاثیر مستقیمی بر کنترل مراکز پاداش و لذت در مغز دارد. این سیگنال عصبی همچنین تحرک و واکنشهای عاطفی را نظم میدهد، و ما را قادر میسازد تا مهربان تر شویم، از خود گذشتگی کنیم، خودخواه نباشیم یا همه ما را به عنوان آدم دست و دل باز یا بخشندهای بشناسند.
دانشمندان تاکنون میدانستند کارکردهای مغز در زنان و مردان با هم تفاوت دارد ولی این که چرا زنان رفتار نوع دوستانهتری نسبت به مردان دارند را این بار پاسخ داده اند.
تفاوت در رفتارهای اجتماعی
فیلیپ توبلر Philippe Tobler مسوول تحقیقات میگوید: “به طور کلی زنها ارتباط بهتری با جمع برقرار میکنند در صورتی که مردان به رفتارهای خودخواهانه گرایش بیشتری دارند.”
دانشگاه زوریخ که تحقیقات در آن انجام گرفت یک نتیجه را مشخص کرد : “پیامها یا کد گذاریهای دوپامین عامل اصلی این تغییر نگرش و رفتار در هر دو جنس است.”
فیلیپ توبلر اعتقاد دارد احساسی که داریم و نوع ارزش گذاری رفتارهای اجتماعی، در بخشهایی از مغز تغییراتی را بوجود میآورد.
این آزمایش که با حضور ۵۶ داوطلب مرد و زن سالم انجام گرفت هدف آن مشخص کردن چگونگی نقش دوپامین در تاثیرگذاری تصمیمگیری در مردان و زنان بود.
پس از مصرف نوعی دارونما Placebo هنگام تصمیم گیری زنان کمتر از مردان خودخواهانه رفتار میکردند و پول خود را با بقیه تقسیم میکردند. این دارونما عملکرد دوپامین را بیشتر و رفتاری را که فرد داشت تشدید میکرد.
بعد باهدف به هم ریختگی دوپامین داروی آمی سولپراید Amisulpride به شرکت کنندگان داده شد. این دارو که برای درمان شیزوفرنی از آن استفاده میشود باعث شد این بار زنان خودخواهانهتر از مردان تصمیم گیری کنند. این آزمایش نشان داد اگر در نحوه عملکرد دوپامین تغییراتی داده شود رفتار فرد هم تغییر میکند.
تاثیر دوپامین بر رفتار اجتماعی
محققان مغز ۹ مرد و ۸ زن را هنگام تصمیم گیری از طریق دستگاه ام آر آی MRI بررسی کردند و مشخص شد در زنان بخش جسم مخطط Striatum مغز هنگام تصمیمگیری برای یک رفتار اجتماعی مثبت فعالتر عمل میکند.
دکتر آنه مورفی Anne Z. Murphy پروفسور دانشگاه جورجیا با انجام تحقیقات بیشتر اکنون با قطعیت میگوید: ” زنان رفتار مهربانانه تر و مردان رفتار خودخواهانه تری دارند. با تغییر در سیگنالها یا پیامهای دوپامین میتوان کاری کرد که زنان کمی خودخواه و مردان کمتر خودخواه باشند. ” این یافته جدید مهم از نظر آنه مورفی ممکن است کمک کند تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن شود.
تفاوت زنان و مردان در بویایی
باور نمیکنید اما بویایی زنان و مردان هم تفاوت دارد. زن و شوهر بعد از تعطیلات با هم به خانه برمی گردند. زن از بوی نامطبوع خانه فورا گلایه میکند و میخواهد پنجرهها را باز کند، یا حتی دستگاه تهویه هوا را، فرقی نمیکند چه فصلی باشد فقط این بوی بد که مثل لاشه مرده حیوانات است باید هر چه زودتر از خانه بیرون برود.
ولی مرد میگوید: من چیزی حس نمیکنم. تو زیادی حساسی. هر دو درست میگویند. ولی علت تفاوت زیاد بین حس بویایی زنان و مردان چیست؟ معمایی که امروز در نت نوشت حل میشود و به احتمال زیاد به اختلافات خانوادگی در این مورد پایان میدهد.
چرا حس بویایی زنان و مردان فرق دارد؟
تیم پزشکی متشکل از برخی از عصب شناسان آمریکایی صدها زن و مرد را طی آزمایشی تحقیقی در معرض بوهای مختلف قرار دادند و پس از اتمام به نتایج جالبی در مورد تفاوت بویایی زنان و مردان رسیدند. پس از مدتی زنان قادر به تشخیص بیش از ۰۰۰ر۱۰۰ بوی مختلف بودند در صورتی که در بویایی مردان تغییری حاصل نشده بود.
چه طور چنین چیزی ممکن است؟
اجازه بدهید ابتدا کمی با نحوه کار سیستم بویایی بدن مان آشنا شویم. گیرندههای حسی بینی، بوها را دریافت میکند و از طریق گیرندههای عصبی مستقیم به مغز میفرستد.
در واقع بویایی تنها حسی است که به طور مستقیم با مغز در ارتباط است. سیگنال بوهای دریافت شده برای مدتی در مغز برای بررسی اطلاعات متوقف میشوند. همین توقف باعث میشود که بخوبی بتوان بوها را شناسایی و از هم تشخیص داد.
در واقع سیستم عصبی مرکزی بدن انسان که مغز هم شامل آن میشود دارای دو نوع سلول است. سلول عصبی یا نرونها که نقش مهمی در بدن به عهده دارد زیرا کلیه اطلاعات دریافتی از محیط اطراف به وسیله سیگنال الکتریکی بین این سلولها به مغز میرسد.
دسته دیگر سلولهای گلیال (Glial) هستند که یکی از وظایف شان ساخت و مدل سازی اطلاعات در مغز است. از دیگر وظایف سلولهای گلیال، حفاظت از سلولهای عصبی یا همان نرونها است. همین نقش اخیر است که باعث میشود تا ارتباط بین سلولهای عصبی یا نورونها بهتر صورت گیرد.
آن چه دانشمندان با بررسیهای خود به آن رسیده اند این است که زنان ۱۶/۲ میلیون و مردان ۹/۲ میلیون سلول عصبی دارند. با بررسی یک گروه ۱۸ نفره متشکل از زنان و مردان بین ۵۵ تا ۹۴ ساله در سال ۲۰۱۴ دانشمندان دریافتند در دوران سالمندی با وجود کاهش حس بویایی این تعداد در زنان ۹/۶ میلیون و در مردان ۵/۳ میلیون سلول عصبی است.
در مورد سلولهای گلیال هم زنان گوی رقابت را از مردان ربوده اند. زنان ۹/۳ میلیون و مردان ۷/۵ میلیون سلول گلیال دارند. با این اعداد کشف شده توسط دانشمندان متوجه میشویم که حس بویایی زنان و تشخیص بوها در آنها قوی تر از مردان است.
در مورد زوجی که بعد از تعطیلات به خانه برگشته بودند حق با زن بود. بعد از تمیزکاری معلوم شده دو موش مرده بودند و بوی تعفن جسد آنها بود که توسط زن حس شده بود.
حال اگر شیر بوی ترشیدگی بدهد، حمام بو گرفته است یا خانم خانه در مورد بوی پا به شما غر میزند بهتر است به بویایی زنان اعتماد کنید و به دنبال منبع بوی بد بگردید و آن را سریع از بین ببرید.
تفاوت زنان و مردان در انتخاب همسر
احتمالا با شنیدن تاثیر موسیقی بر زنان در انتخاب همسر متعجب میشوید اما یکی از جالب ترین موضوعات جذب جنس مخالف تاثیر موسیقی بر این امر است.
” چرا موسیقی در جامعه بشری ما اهمیت دارد؟ ” چارلز داروین در کتاب ” نابودی انسان ” در سال ۱۸۱۷ تلاش بسیاری کرد تا به پاسخ مناسب برای این سوال دست یابد. او بر این باور بود که انسان به کمک موسیقی ممکن است بهتر به سمت باروری هدایت شود.
داروین اشاره کرد: ” واقعیت این است که وقتی یک شخص با موسیقی ارتباط برقرار میکند ممکن است شاخص ظریف شناخت و تواناییهای جسمی او افزایش پیدا کند.” موسیقی به عنوان یک نشانه از ویژگیهای یک فرد جذاب به صورت بیولوژیکی عمل میکند. در ادامه از نتایج تحقیقاتی که از تاثیر موسیقی بر زنان در انتخاب همسر میگوید خواهیم گفت.
تاثیر موسیقی بر زنان در انتخاب همسر
تاثیر موسیقی بر زنان
ایدههای داروین هرگز به مرحله اثبات نرسیدند اما در حال حاضر محققان دانشگاه وین و دانشگاه اینسبروک، تصمیم گرفته اند که فرضیه داروین را مورد تحقیق و آزمایش قرار دهند تا متوجه شوند که چه میزان از این فرضیه میتواند واقعیت داشته باشد و آیا ریشه روان شناسی و مکانیسم بیولوژیکی دارد یا خیر ؟
این مطالعات توسط دکتر مانوئلا مارین از دانشگاه وین در حال بررسی است. و این موضوع که آیا موسیقی میتواند تواناییهای بالقوه یک مرد را جذاب تر نشان دهد یا خیر، نیز در حال تحقیق میباشد.
درک جذابیت
پرفسور هلموت لدر دانشیار دانشکده روانشناسی دانشگاه وین، توضیح میدهد که جذابیت یکی از ویژگیهای مهم فیزیکی است که میتواند در انتخاب شریک زندگی تاثیر گذار باشد. حال باید متوجه شد که چگونه موسیقی میتواند درک این ویژگی را تغییر دهد.
موسیقی دارای یک عنصر اجتماعی بسیار قوی است.
گوش دادن به موسیقی میتواند بر چگونگی دیدن چهرههای افراد تاثیر بگذارد. بنابراین میتواند میزان درک جذابیت را تغییر دهد.
در ادبیات روانشناختی برخی از شواهد نشان میدهند که اگر دو محرک به صورت متوالی مورد پردازش قرار گیرند، اثرات انتقال تغییر میکند یا به اصطلاح عامیانه تحریک میشوند. معمولا یک مکانیزم ناخودآگاه میتواند بر روی اعمال ما تاثیر بگذارد. این حالت سبب میشود که فرد در انتخاب جفت خود فعال تر شود.
طی تحقیق و آزمایشات این پزشک درباره تاثیر موسیقی بر زنان ، ۹۶ همجنس گرا ( از هر دو جنسیت ) ۶۴ نفر زن و ۳۲ نفر مرد که بر اساس چرخه قاعدگی، مرحله باروری و . . . انتخاب شدند، به دو گروه تقسیم بندی شدند. در این دو گروه مردان و زنانی که در یک رابطه به سر میبردند سلیقه مشابهی در انتخاب موسیقی و یا آموزش موسیقی داشتند.
به منظور یکپارچگی نتایج و بررسی تفاوت زنان و مردان ، عکس جنس مخالف را به شرکت کنندگان نشان دادند، زنان در معرض موسیقی قرار نگرفتند و مردان در معرض موسیقی قرار گرفتند.
محققان اعلام کردند زنانی که به موسیقی گوش دادند، تماشای موهای مردان برایشان جذاب تر بود و احتمال میدادند که قدمتی در تاریخچه ذهن آنها داشته اند.
باقی زنان صرف نظر از وضعیت باروری آنها و موقعیتهای خاص، نتایج یکسانی داشتند.
با این حال نتایج در مردان به این صورت بود که پخش موسیقی برای مردان تغییرات قابل ملاحظهای در ادراک چهره آنها ایجاد نکرد. همچنین مشخص شد که موسیقیهای کمی پیچیده تر و احساسی تر، تاثیرات بیشتری بر روی شرکت کنندگان داشته است.
به دنبال این آزمایشات محققان علاقمند شدند در زمینه این که آیا موسیقی میتواند کاستیهای ظاهری را جبران کند یا خیر تحقیقاتی داشته باشند که شاید از این طریق بتوانند با موسیقی به کمک فیزیک افراد بروند و انتخاب همسر را راحت تر کنند. ممکن است از طریق موسیقی بتوانند ظاهر و مشکلات فیزیکی را تا حدی از دید افراد پنهان کرد و جذابیت فرد را افزایش داد.
۱۰ فرق عمده بین مغز زنان و مغز مردان
دختران زودتر از پسران به حرف می آیند و دامنه لغات آن ها بیشتر است همچنین سرعت حرف زدن زنان بیشتر از مردان می باشد.
همانطور که بین دو جنس زن و مرد تفاوت های ظاهری وجود دارد در مغز آن ها نیز ویژگی های خاصی وجود دارد که موجب تفاوت های اصلی بین زنان و مردان می شود و واکنش های آن ها را در برابر مسائل مختلف متفاوت می کند.برای اینکه بدانید تفاوت مغز زنان و مردان چیست و هرکدام موجب بروز چه ویژگی منحصر به فردی می شود با ما همراه شوید.
فرقهای مغز زنان و مردان
پس بار دیگر که همسر، دوست یا پدر و مادرتان به شما تذکر دادند که چطور باید کاری را انجام میدادید، در این صورت به این ده فرق اساسی بین زن و مرد رجوع کنید.
روابط انسانی
یک تفاوت مغز زنان و مردان این است که زنان تمایل دارند به نحو کارآمدتری با دیگران ارتباط برقرار کنند و توجه خویش را به یافتن راهحل مفید گروهی، حل و فصل مسایل و کاربرد نشانههای غیرکلامی همچون لحن، هیجان و همدردی معطوف نمایند.
در حالی که مردها بیشتر تمایل دارند که وظیفهشناس، کمحرف و منزویتر باشند. مردان از حیث درک هیجاناتی که آشکارا به زبان نمیآیند، با اشکال مواجه میشوند و حال آنکه زنان معمولا هیجانات و نشانههای عاطفی را احساس میکنند. این تفاوتها مشخص میسازند که چرا زنان گاهی از لحاظ ارتباط دچار مشکلاند و چرا دوستیهای مردانه و زنانه با هم متفاوتاند.
مغز سمت چپ
در سنجش با هر دو نیمکره مغز مردها گرایش دارند در نیمکره چپ مغز پردازش کنند در صورتی که زنها میتوانند از هر دو نیمکره به خوبی استفاده کنند. این تفاوت مشخص میسازد که چرا مردان معمولا از لحاظ فعالیتهای ناشی از نیمکره چپ قوی هستند و از چشمانداز وظیفهشناسی به مشکلگشایی راه مییابند، اما زنان معمولا گره مشکلات را خلاقانهتر حل میکنند و هنگام ارتباط، از احساسات، آگاهترند.
تواناییهای ریاضی
ناحیهای از مغز موسوم به بخش آهیانهای تحتانی (آیپیال) معمولا در مردان بهویژه در سمت چپ، به طرز بارزی بزرگتر از زنان است و این یک تفاوت مغز زنان و مردان است. تصور میشود این بخش از مغز بر قدرت ذهنی ریاضی نظارت میکند و شاید روشن میسازد که چرا مردها اغلب بهتر از زنان از عهده حل مسایل ریاضی برمیآیند. جالب است بدانید این همان ناحیه مغز اینشتین است که معلوم شد به طرز غیرعادی بزرگ است. در ضمن بخش آهیانهای تحتانی (آی.پی.ال) اطلاعات حسی را آمایش میکند و طرف راست بزرگتر مغز زنان، به آنها کمک میکند که متوجه مسایلی مانند گریه شبانه کودکشان شوند.
واکنش نسبت به فشار روانی (استرس)
مردان در مقابل شرایط تنشزا، از خود واکنش ستیز یا گریز نشان میدهند. در حالی که به نظر میآید زنان در رویارویی با چنین اوضاعی، استراتژی تمایل و دوستی کردن را در پیش میگیرند. روانشناسی به نام شلی اییتیلر بعد از اینکه متوجه شد زنها موقع مواجه شدن با فشار روحی از خود و فرزندانشان مراقبت کرده و پیوندهای استوار گروهی به وجود میآورند، عبارت تمایل و دوستی کردن را وضع کرد. چرایی این واکنشهای ناهمانند، ریشه در هورمونها دارد. هنگامی که همه دچار فشار روانی میشوند، هورمون اکسیتوسین آزاد میگردد. با این وصف، استروژن معمولا اکسیتوسین را افزایش داده و به آرامش منجر میشود. در صورتی که تستوسترونی که مردها موقع بروز فشار روحی تولید میکنند، اثرات اکسیتوسین را میکاهد.
زبان
دو بخش از مغز که عهدهدار زبان بوده، در زنان بزرگتر از مردان است به یک دلیل که زنها، بهخصوص در موضوعات وابسته به زبان برتر از مردان هستند. علاوه بر این، مردان معمولا فقط زبان را در نیمکره اصلی آماده میکنند، حال آنکه زنان در هر دو نیمکره به این امر میپردازند. این تفاوت مغز زنان و مردان در صورت بروز سکته مغزی، کمی مصونیت به وجود میآورد. امکان دارد زنان بتوانند از ضایعهای که سکته مغزی به نواحی زبانی وارد میکند، کاملا بهبود یابند، ولی شاید مردها از این امتیاز محروم بمانند.
توانایی ارتباطی
زنها، دارای دستگاه حاشیهای (کناری) عمیق و بزرگتری نسبت به مردها هستند که سبب میشود بیشتر با احساساتشان تماس داشته و قادر باشند آنها را بهتر بر زبان آورند و رشته پیوند با دیگران را محکمتر سازند. به خاطر همین توانایی ارتباطی است که آنها بیش از مردها میتوانند از بچهها مراقبت کنند.
اندازه مغز
قاعدتا مغز مردان ۱۱-۱۲ درصد بزرگتر از مغز زنان است. این گوناگونی وزن مطلقا ارتباطی به هوش ندارد، بلکه تنها بیانگر تفاوت جسمی بین زنان و مردان است. مردها به سلولهای عصبی بیشتری نیاز دارند تا توده عضلانی بزرگتر و اندازه بدنی حجیمتر را مهار کنند و از همین روست که معمولا دارای مغز بزرگتری هستند.
درد
دیدگاههای زنان و مردان در مورد درد با هم فرق میکند. پژوهشهای به عمل آمده حکایت از آن دارد که هنگام درد نیاز زنها به مورفین بیش از مردهاست. از طرفی زنان بیشتر از مردان درد را بر زبان میآورند. آن قسمت از مغز که در طی درد فعال میشود، بادامک نامیده میشود و پژوهندگان دریافتهاند که بادامک راست در مردان و بادامک چپ در زنان فعال است. بادامک راست با آن بخشهایی از مغز که اعمال خارجی را مهار میکند، مرتبطتر است در حالی که بادامک راست با کنشهای داخلی ارتباط فزونتری دارد. شاید بر اثر همین تفاوت است که زنها درد را شدیدتر از مردها احساس میکنند.
توانایی فضایی
معمولا قدرتهای فضایی مردها چشمگیرتر است و آنها قادرند شکل یا پویاییاش را از نظر ذهنی مجسم کنند.
متخصصان کشف کردهاند که مغز زنان دارای ناحیه آهیانهای ضخیمتری است که مانع از چرخش ذهنی اشیا در جهت توان فضایی میشود.
آسیبپذیری در برابر نابسامانیها
از آنجایی که زنان و مردان دو نیمکره مغز را به شکل متفاوتی به کار میبرند، بعضی اختلالات وجود دارند که مردان و زنان به شیوههای گوناگونی در معرض آنها قرار میگیرند. مردها بیشتر دچار مشکلات زبانیاند. اگر زنان چنین وضعی را داشته باشند به احتمال زیاد به جبران آن میپردازند و از سویی دیگر بیشتر مستعد اختلالات خلقی نظیر افسردگی و اضطراباند. همچنین ابتلای مردها به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی بیش از جنس مخالف است. مردها به سلولهای عصبی بیشتری نیاز دارند تا توده عضلانی بزرگتر و اندازه بدنی حجیمتر را مهار کنند و از همین روست که معمولا دارای مغز بزرگتری هستند.
بد نیست بدانید آغاز ماجرا و جدا شدن راه مرد و زن
وقتی جنین انسان در شکم مادر شکل میگیرد، مغز جنین دختر و جنین پسر تفاوتی با هم ندارند. اگر جنین پسر باشد در پایان دو ماهگی جنینی، هورمون تستوسترون وارد مغز او میشود و اتفاق مهمی میافتد: تستوسترون، برخی سلولها را از بین میبرد و برخی دیگر را تقویت میکند.
سلولهای که از بین میروند، سلولهای مربوط به توانمندیهای ارتباطی و تکلم هستند (البته خوشبختانه همه شان از بین نمیروند) و سلولهایی که تقویت میشوند، سلولهای مرتبط با خشونت و میل جنسی اند.
این ترشح تستوسترونی در جنین دختر رخ نمیدهد.
دقیقاً از همین جا، راه زن و مردها از هم جدا میشود و تفاوت مغز زنان و مردان ایجاد می شود. دختران و زنان که از این هجوم تستوسترونی در امان مانده اند، در تمام عمرشان از قدرت ارتباطی و تکلمی بیشتری برخوردارند و مردان کم حرفتر از زنان میشوند و قدرت ارتباطی آنان را ندارند.
در عوض، قدرت جسمانی آنها و نیز توانایی جنسی شان بیشتر میشود.
با دقت در این موضوع میتوانیم متوجه شویم که اصل در مغز انسان، زنانه بودن آن است که با هجوم تستوسترون ها، مردانه میشود