تقسیمبندی مطالعات در حوزه پزشکی: مطالعه توصیفی و مطالعه تحلیلی
تقسیمبندی مطالعات در حوزه پزشکی به دو دسته اصلی توصیفی (Descriptive) و تحلیلی (Analytic) شامل موارد زیر است:
۱. مطالعات توصیفی (Descriptive Studies)
مطالعات توصیفی (Descriptive Studies) به هدف ارائه تصویر کلی از وضعیت یا ویژگیهای خاص در یک جمعیت طراحی میشوند. این مطالعات انواع مختلفی دارند که شامل:
۱. مطالعات مقطعی (Cross-Sectional Studies): بررسی ویژگیها یا وضعیت جمعیت در یک زمان خاص.
۲. مطالعات کیفی (Qualitative Studies) به بررسی و تحلیل تجربیات، نظرات و احساسات افراد میپردازند و معمولاً بهدنبال درک عمیقتری از پدیدهها هستند. مطالعات موردی (Case Studies) که به بررسی عمیق یک یا چند مورد خاص، شامل افراد، گروهها یا رویدادها میپردازد نوعی مطالعه کیفی است.
۳. نظرسنجیها (Surveys): جمعآوری دادهها از گروهی از افراد برای تحلیل رفتارها یا نگرشها. در برخی منابع نظرسنجیها و مطالعات مقطعی را یکسان در نظر میگیرند.
مطالعات مشاهدهای توصیفی، به توصیف واقعه موردنظر از ۴ جنبه زیر میپردازند:
- What (چه چیزی): چه واقعهای مدنظر محقق است؟
- Who (چه کسی): پژوهش بر روی چه کسانی صورت میگیرد؟ چه ویژگیهایی (سن، جنس و ….) دارند؟
- Where (کجا): مطالعه در چه سطحی (شهر، منطقه، کشوری و….) انجام میشود؟
- When (چه زمانی): مطالعه ما در چه بازه زمانی (ماه، فصل و سال) صورت میگیرد؟
این انواع به محققان کمک میکند تا درک بهتری از ویژگیها و الگوهای مختلف در زمینههای پزشکی و بهداشتی داشته باشند. اگر به جزئیات بیشتری نیاز دارید، بفرمایید.
۲. مطالعات تحلیلی (Analytic Studies)
مطالعه تحلیلی در پزشکی به بررسی و تحلیل روابط بین متغیرهای مختلف در زمینه سلامت و بیماریها میپردازد. هدف اصلی این نوع مطالعات، شناسایی علل بیماریها، ارزیابی عوامل خطر و بررسی اثرات مداخلات درمانی است. این اطلاعات به بهبود درمانها و پیشگیری از بیماریها کمک میکند. این نوع مطالعه معمولاً شامل دو نوع اصلی است:
مطالعات تحلیلی به دو دسته اصلی تجربی Experimental Study) یا مداخله ای (Interventional Study) و مشاهدهای (Observational study) تقسیم میشوند:
۱. مطالعات تجربی:
این نوع مطالعات شامل مداخله یا دستکاری در یک یا چند متغیر به منظور بررسی تأثیر آنها بر نتایج است. مهمترین نوع این مطالعات عبارتند از:
۱. مطالعات کارآزمایی بالینی (Randomized Controlled Trial به اختصار RCT): بررسی تأثیر یک درمان یا دارو در گروههای انسانی. به عنوان استاندارد طلایی بررسی ایمنی (safety) و اثربخشی (efficacy) داروها شناخته میشوند و میتوانند یافته های پایدار و قابل اعتمادی را در حیطه علوم پزشکی در اختیار سیستمهای تصمیمگیر سلامت (policy maker) قرار دهد.
سه شرط اصلی برای انجام یک مطالعه کارآزمایی تصادفی کنترلشده (RCT) عبارتند از:
- تصادفیسازی: تخصیص تصادفی شرکتکنندگان به گروههای مداخله و کنترل برای کاهش تعصب.
- کنترل: وجود گروه کنترل که مداخلهای دریافت نمیکند یا درمان استاندارد را دریافت میکند.
- مداخلهای: مداخله تحت کنترل پژوهشگر و محقق.
اگر شرط سوم را نداشته باشد مطالعه از نوع مشاهده ای است. اگر شرط دوم را نداشته باشد مطالعه ماهیت case series یا ﻃﺮاﺣﯽ ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ (Before-after Design) پیدا میکند زیرا در اﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮔﺮوه وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﻣﺪاﺧﻠﻪ را درﯾﺎﻓﺖ میکند. و اگر شرط اول را نداشته باشد مطالعه ما از نوع نیمه تجربی (Quasi-experimental) است.
۲. مطالعات نیمه تجربی (Quasi-experimental Studies): مداخله، در همه انواع مطالعات مداخلهای، فاکتور اساسی میباشد. سوالی که پیش میآید این است که: وجه تمایز این دسته، با گروه قبلی چیست؟ در مطالعات نیمه تجربی تنها دو ویژگی مطالعات تجربی دیده میشود. به عبارتی تفاوت، تنها در تصادفی نبودن انتخاب یا نداشتن گروه شاهد برای مقایسه است.
۳. مطالعات حیوانی (Animall Study) یا مطالعات پیش کلینیکال (Preclinical Study): قبل از شروع مطالعات بالینی مداخله ای بر روی انسان، معمولا محققان برای بررسی اثربخشی اولیه، سمی بودن و فارماکوکینتیک مداخلات مطالعات پیشبالینی در شرایط in vitro (آزمایش لوله آزمایشگاهی یا کشت سلولی) و یا in vivo (آزمایشات حیوانی) را انجام میدهند
۲. مطالعات مشاهدهای (Observational study):
در این نوع مطالعات، محققان بدون مداخله در متغیرها، دادهها را جمعآوری و تحلیل میکنند. محقق و مشاهدهگر است به عبارت دیگر محقق در این نوع مطالعات مداخلهگر (Interventionist) نیست بلکه مشاهدهگر (observer) است.
این دسته شامل:
مطالعات مشاهدهای در پزشکی به چند نوع اصلی تقسیم میشوند:
انواع مطالعات مشاهدهای در پزشکی شامل موارد زیر هستند:
۱. مطالعات مقطعی (Cross-sectional Studies): مطالعه مقطعی ارتباط مواجهه و پیامد را به صورت همزمان در جامعهای معین و در یک مقطع زمانی خاص تعیین میکند. در این مطالعات عمدتاً شیوع لحظه ای اندازه گیری میشود و به همین دلیل به این مطالعات، مطالعات شیوع (Prevalence Studies) نیز میگویند و از طریق اندازه گیری شیوع بیماریها و سایر حالات مرتبط با سلامت، مشکلات موجود در زمینه سلامت جامعه و حجم این مشکلات را مشخص مینماید. مطالعات مقطعی را میتوان به شکل توصیفی یا تحلیلی انجام داد. البته باید توجه داشت که مطالعات مقطعی از نظر تحلیلی ضعیف میباشند و تنها میتوانند بر وجود یک رابطه آماری بین مواجهه و پیامد شهادت دهند. به همین دلیل، برخی اپیدمیولوژیستها مطالعات مقطعی و اکولوژیک را تنها به عنوان مطالعات توصیفی در نظر میگیرند. در مطالعات مقطعی تحلیلی، داده ها در مورد تعدادی مواجهه و پیامد جمع آوری میگردند و سپس ارتباط هر مواجهه با پیامد از طریق آزمونهای آماری مورد بررسی قرار میگیرند تا مشخص گردد کدام مواجهه میتواند با پیامد مورد نظر ارتباط داشته باشد. چون در مطالعه های مقطعی وضعیت پیامد و مواجهه هر دو در یک مقطع زمانی تعیین می شود (مانند گرفتن عکس) گاهی مشخص کردن علت و معلول، برای تعیین روابط علیتی مشکل است. مثلاً من میخواهم ریسک فاکتورهای دیابت را در کشورم بررسی کنم. طراحی براساس مطالعات Cross-sectional به این صورت است که: افراد دیابتی حال حاضر انتخاب میکنم بعد از آنها میپرسم فلان exposure را داشته اید یا خیر. پس در این نوع مطالعه ما fallowup نداریم. کاری نداریم شروع دیابت از چه تاریخی شروع شده یا تا کی ادامه خواهد داشت بلکه وضعیت را در حال حاضر میسنجم. و از این سنجش از او میپرسم که فلان exposure را داشته اید یا خیر؟؟ و سپس رابطه این ریسک فاکتور را با دیابت براساس این پرسشنامه بررسی میکنم.
این مطالعات در هر یک از دستههای مطالعات تحلیلی (Analytic Studies) و یا مطالعات توصیفی (Descriptive Studies) قرار گیرد. ویژگی مشترک مطالعات مقطعی توصیفی و مطالعات مقطعی تحلیلی عدم وجود fallowup است. یعنی سنجش فاکتور اصلی در حال حاضر اتفاق میافتد. در توصیفی ممکن است فقط بیان شود شیوع دیابت در شهر، روستا یا زنان و مردان بیان کند. اما در تحلیلی علاوه بر بررسی outcome پرسشهای دیگری نیز پرسیده میشود: آیا سابقه خانوادگی این بیماری را داشته اید؟، آیا سابقه مصرف سیگار را داشته اید؟،… و دیگر پرسش های ریسک فاکتوری… بعد میآیند رابطه این ریسک فاکتورها را با بیماری بررسی میکنند بدین صورت ماهیت تحلیلی پیدا کرده است.
۲. مطالعات کوهورت یا همگروهی (Cohort Studies): پیگیری گروهی از افراد (کوهورت) که بر اساس یک ویژگی مشترک (مثل قرارگیری در معرض یک عامل) انتخاب شدهاند و مشاهده نتایج در طول زمان. در این مطالعه مشاهدهای از exposure به پیامد (outcome) میرسیم. مثلاً میخواهم رابطه بین سیگار و سرطان ریه را بررسی کنم. روش آن به این صورت است: آدمهای غیرسرطانی را به دو گروه سیگاری و غیرسیگاری تقسیم میکنم. و برای چند سال فالو میکنم. سپس بررسی میکنم چند درصد در گروه سیگاری (exposed) و جند درصد در گروه کنترل (non-exposed) به سرطان ریه مبتلا شدند.
هدف مطالعات کوهورت چیست؟ رابطه بین یک فاکتور یا مواجهه exposure با یک پیامد (outcome) بررسی شود. مثلاً در صورتی بخواهم بررسی کنم آیا سیگار کشیدن ریسک فاکتور ابتلا به سرطان ریه است یا خیر؟ در این صورت می توانم از مطالعه کوهورت استفاده کنم.
انواع مطالعات کوهورت:
– مطالعات کوهورت گذشتهنگر (Retrospective cohort study): تحلیل دادهها و سوابق گذشته برای شناسایی ارتباطها و علل بیماریها. زمانی که این مطالعه را انجام میدهید پیامد (outcome) رخ داده است و شما از ثبت نظاممند بیماریها و یا اصطلاحا رجیستری استفاده میکنید.
– مطالعات کوهورت آیندهنگر (Prospective cohort study): برعکس مطالعات کوهورت گذشتهنگر است. بررسی و رصد گروهی از افراد از زمان حال به آینده برای مشاهده بروز بیماری یا نتایج دیگر. در این مطالعه fallow up وجود دارد.
– مطالعات کوهورت دو سویه (Ambidirectional Cohort Study): تلفیقی از مطالعات کوهورت آیندهنگر (Prospective cohort study) و مطالعات کوهورت گذشتهنگر (Retrospective cohort study) است. مثلا ما تا سال ۲۰۱۵ اطلاعات بیماران را از ثبت نظاممند بیماریها و یا اصطلاحا رجیستری دریافت میکنم و تا سال ۲۰۲۰ آنها را فالوآپ میکنم. بدین ترتیب یک فاز کذشتهنگر و یک فاز آیندهنگر در این مطالعه دارم. این نوع مطالعه به محققان این امکان را میدهد که تأثیرات و روابط را به طور همزمان از جنبههای مختلف بررسی کنند، که میتواند به تحلیل دقیقتری از روندها و تغییرات کمک کند. در نتیجه، این نوع طراحی میتواند نتایج قابل اعتمادتری ارائه دهد.
۳. مطالعات مورد-شاهد (Case-Control Studies): در این نوع از مطالعات افراد به ترتیب برحسب داشتن یا نداشتن یک پیامد معین (همانند یک بیماری یا یک وضعیت خاص) در گروه مورد (Case) و گروه شاهد (Control) قرار میگیرند و سپس این دو گروه از نظر سابقه مواجهه مقایسه میشوند. یعنی مطالعه از پیامد آغاز میشود. پس جهت مطالعات مورد-شاهدی از سمت معلول به علت است. لذا اصطلاحاً به این نوع مطالعات، مطالعات گذشته نگر (Retrospective) میگویند. این مطالعه دقیقاً برعکس کوهورت است یعنی از outcome به exposure میرسیم یعنی آدمها را به دو گروه سرطان ریه ای و غیرسرطان ریه ای تقسیم میکنیم. از آنها میپرسیم قبلا سیگار مصرف میکردید یا خیر!!! این پرسشگری باعث میشود فرد بیان کند سابقه مصرف سیگار دارد یا ندارد. پس من عملا آدمها را براساس بیمار بودن یا نبودن تقسیم کردم. در حالی که در مطالعه کوهورت کاری نداشتم چه کسی مریض است و چه کسی مریض نیست بلکه براساس سیگاری بودن یا غیرسیگاری بودن تقسیم بندی صورت گرفت.
نکته: مطالعات مقطعی (Cross-sectional Studies) می توانند تحلیلی باشند یا توصیفی.
تفاوتهای مطالعه توصیفی و مطالعه تحلیلی
تفاوتهای مطالعه توصیفی و مطالعه تحلیلی عبارتند از:
۱. هدف:
– توصیفی: هدف اصلی توصیف ویژگیها و الگوهای یک یا چند مورد خاص است.
– تحلیلی: هدف بررسی روابط و علل بین متغیرها و تأثیرات آنها بر یکدیگر است.
۲. روش جمعآوری دادهها:
– توصیفی: معمولاً از طریق مشاهده، مصاحبه یا پرسشنامه دادهها جمعآوری میشوند.
– تحلیلی: ممکن است از آزمایشها، مداخلات یا تحلیلهای آماری برای جمعآوری دادهها استفاده شود.
۳. نوع دادهها:
– توصیفی: دادهها عمدتاً کیفی هستند و بر توصیف ویژگیها تمرکز دارند.
– تحلیلی: دادهها میتوانند هم کیفی و هم کمی باشند و به بررسی روابط پیچیدهتر میپردازند.
۴. تحلیل دادهها:
– توصیفی: تحلیل معمولاً بر روی توصیف و تجزیه و تحلیل روندها و الگوها متمرکز است.
– تحلیلی: شامل تحلیلهای آماری پیچیدهتر و مدلسازی روابط بین متغیرها است.
۵. نتایج:
– توصیفی: نتایج بیشتر به توصیف پدیدهها و ویژگیها میپردازند.
– تحلیلی: نتایج به شناسایی روابط و علل کمک میکنند و میتوانند به پیشبینی رفتار آینده پدیدهها کمک کنند.
این تفاوتها میتوانند در طراحی تحقیق و تفسیر نتایج تأثیرگذار باشند.