نورولوژی بالینی آینده نگاران مغز؛ مالتیپل اسکلروزیس: علائم بالینی

علائم بالینی بیماری ام. اس.
علائم MS به محل و شدت ضایعات (پلاکها) در مغز و نخاع بستگی دارد و میتواند متنوع و غیرقابلپیشبینی باشد. این علائم معمولاً به دلیل اختلال در هدایت پیامهای عصبی در مناطق آسیبدیده بروز میکنند. علائم بالینی M. S. به قرار زیر است:
۱- نوریت اپتیک
نوریت اپتیک یکی از علائم اولیه و شایع بیماری MS است که ناشی از التهاب عصب بینایی میباشد. این اختلال به دلیل دمیلیناسیون عصب بینایی رخ میدهد و علائم زیر را ایجاد میکند:
علائم بالینی
- کاهش بینایی:
- کاهش شدید یا خفیف دید در یک چشم.
- معمولاً یکطرفه است.
- کاهش دید معمولاً موقتی است و بین یک تا چند هفته بهبود مییابد.
- تاری دید:
- بیمار ممکن است اشیاء را بهصورت مبهم ببیند.
- اختلال در دید رنگ:
- کاهش توانایی تمایز رنگها، بهویژه رنگ قرمز.
- درد در حرکات چشم:
- درد در پشت یا اطراف چشم که با حرکت آن تشدید میشود.
یافتههای معاینه
- معاینه دیسک اپتیک (افتالموسکوپی):
- در مراحل اولیه ممکن است دیسک اپتیک نرمال به نظر برسد.
- گاهی التهاب حاشیهای دیسک مشاهده میشود (پاپیلیت).
- آتروفی عصب اپتیک:
- در مراحل مزمن، ممکن است در فوندوسکوپی آتروفی عصب اپتیک دیده شود.
- این حالت باعث رنگپریدگی دیسک اپتیک میشود.
تشخیص
- MRI:
- برای تأیید دمیلیناسیون عصب بینایی و بررسی سایر پلاکهای MS در سیستم عصبی مرکزی.
- پتانسیلهای برانگیخته بینایی (VEP):
- برای شناسایی تأخیر در هدایت عصبی عصب بینایی.
پیشآگهی
- در اغلب موارد، نوریت اپتیک خودبهخود بهبود مییابد و بینایی طی چند هفته بازمیگردد.
- اما در برخی بیماران، ممکن است کاهش خفیف دید یا آتروفی عصب باقی بماند.
نوریت اپتیک میتواند اولین علامت MS باشد و نیازمند بررسی دقیق برای تشخیص زودهنگام بیماری است.
علامت مارکوس گان
علامت مارکوس گان (Marcus Gunn Pupil) به کاهش پاسخ مردمک به نور در یک چشم اشاره دارد که در حالت عادی باید در واکنش به نور تغییر اندازه دهد. این علامت معمولاً به علت آسیب به عصب بینایی (عصب دوم مغزی یا عصب اپتیک) رخ میدهد و بیشتر در بیماریهایی که به سیستم عصبی مرکزی آسیب میزنند، دیده میشود.
ارتباط مارکوس گان با مالتیپل اسکلروزیس (MS)
در مالتیپل اسکلروزیس (MS)، آسیب به عصب بینایی (نوریت اپتیک) به عنوان یکی از علائم شایع بیماری مطرح است. نوریت اپتیک در MS باعث التهاب و آسیب به عصب بینایی میشود که میتواند منجر به کاهش یا از دست رفتن بینایی و یا ایجاد علائمی مانند مارکوس گان شود.
چگونگی ایجاد علامت مارکوس گان در MS
- آسیب به عصب بینایی در MS باعث اختلال در انتقال سیگنالهای نور از شبکیه به مغز میشود.
- زمانی که نور به چشم آسیبدیده تابانده میشود، مردمک در چشم سالم به طور طبیعی منقبض میشود، اما در چشم مبتلا به آسیب عصب بینایی (در نوریت اپتیک)، مردمک دچار کاهش یا تأخیر در انقباض میشود.
- در واکنش به نور تابیدهشده به چشم آسیبدیده، مردمک بهطور غیرطبیعی نسبت به چشم سالم باز میماند یا حتی گشاد میشود، که به این حالت علامت مارکوس گان گفته میشود.
چرا این علامت در MS مهم است؟
- علامت مارکوس گان ممکن است به عنوان یکی از نشانههای نوریت اپتیک در MS ظاهر شود و نشاندهنده آسیب به عصب بینایی باشد.
- شناسایی این علامت میتواند به تشخیص زودهنگام MS کمک کند، زیرا نوریت اپتیک یکی از علائم بالینی شایع در بیماران MS است.
به طور کلی، این علامت در افرادی که دچار آسیب به عصب بینایی ناشی از بیماریهای دمیلینهکننده مانند MS هستند، قابل مشاهده است.
۲- ضعف اندامها
ضعف اندامها در مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از علائم شایع و مهم است که ناشی از درگیری مسیرهای عصبی در مغز یا نخاع میباشد. این ضعف میتواند در درجات مختلف و با توزیع متفاوت در بیماران مشاهده شود.
ویژگیهای ضعف عضلانی در MS
-
توزیع ضعف:
- اندامهای تحتانی: شایعتر است و ممکن است منجر به مشکل در راه رفتن و حفظ تعادل شود.
- چهار اندام (کوادریپارزی): در موارد شدیدتر یا ضایعات گسترده.
- یک اندام (مونوپارزی): کمتر شایع و معمولاً ناشی از ضایعات موضعی.
-
همراهی با سایر علائم پیرامیدال:
- اسپاستیسیتی (سفتی عضلانی): به دلیل افزایش تون عضلانی.
- افزایش رفلکسهای وتری: در معاینه، رفلکسهای غیرطبیعی شدیدتر از حالت عادی هستند.
- علامت بابینسکی: در بیماران مثبت است؛ با تحریک کف پا، انگشت شست به سمت بالا حرکت میکند.
-
ویژگیهای بالینی ضعف:
- ضعف ممکن است متناوب باشد و در دورههای عود (relapse) تشدید یابد.
- با خستگی و عدم تحمل به گرما (پدیده Uhthoff) بدتر میشود.
- ممکن است همراه با آتاکسی (اختلال هماهنگی) باشد، اگر نخاع یا مخچه نیز درگیر باشند.
علل ضعف در MS
-
آسیب به مسیرهای عصبی پیرامیدال:
- دمیلینه شدن فیبرهای عصبی در مغز و نخاع.
- کاهش سرعت و کارایی انتقال پیامهای عصبی.
-
آسیب به نخاع:
- ضایعات در نخاع میتوانند مستقیماً باعث ضعف اندامهای تحتانی یا کوادریپارزی شوند.
-
خستگی مزمن:
- ضعف ممکن است به دلیل خستگی مرتبط با MS شدیدتر به نظر برسد.
مدیریت ضعف عضلانی در MS
۱. درمان بیماری:
- داروهای تعدیلکننده بیماری (DMTs): برای کاهش عود و پیشرفت بیماری.
- درمان حملات حاد با کورتیکواستروئیدها.
۲. کنترل اسپاستیسیتی:
- داروها: مانند باکلوفن، تیزانیدین یا دیازپام.
- فیزیوتراپی برای کشش و تقویت عضلات.
۳. توانبخشی:
- فیزیوتراپی و کاردرمانی:
- تقویت عضلات ضعیف.
- بهبود تعادل و راه رفتن.
- استفاده از وسایل کمکی (مانند عصا یا واکر).
۴. مدیریت خستگی:
- تنظیم فعالیتها و استراحت کافی.
- داروهایی مانند آمانتادین یا مودافینیل برای کاهش خستگی.
۵. درمان علائم همراه:
- درمان اسپاستیسیتی و درد نوروپاتیک.
- مدیریت مشکلات مثانه و روده که ممکن است بر حرکت تأثیر بگذارند.
نکته: ضعف اندامها در MS معمولاً به همراه سایر علائم مانند اسپاستیسیتی یا خستگی ظاهر میشود و تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیمار دارد. تشخیص زودهنگام و درمان مناسب میتواند به کاهش این مشکلات و بهبود عملکرد کمک کند.
۳- خستگی زودرس
خستگی زودرس یکی از علائم شایع و آزاردهنده بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) است که بیش از ۹۰٪ از بیماران مبتلا به این بیماری آن را تجربه میکنند. این خستگی ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله:
- اختلالات سیستم عصبی مرکزی: MS به دلیل آسیب به میلین و اختلال در انتقال سیگنالهای عصبی، میتواند باعث کاهش انرژی و خستگی شود.
- داروها: برخی از داروهایی که برای کنترل MS تجویز میشوند، ممکن است خستگی را تشدید کنند.
- مشکلات خواب: اختلالات خواب به دلیل درد، اسپاسم عضلات یا علائم دیگر MS میتواند به خستگی منجر شود.
- مشکلات روانی: استرس، اضطراب یا افسردگی ناشی از بیماری نیز میتوانند نقش داشته باشند.
- کاهش فعالیت بدنی: ضعف عضلانی و کاهش تحرک در بیماران MS میتواند باعث احساس خستگی شود.
مدیریت خستگی در MS:
- فعالیت بدنی منظم: ورزشهای سبک مانند یوگا یا شنا میتوانند به افزایش انرژی کمک کنند.
- مدیریت استرس: تکنیکهای آرامشبخش مانند مدیتیشن یا مشاوره روانشناختی میتوانند مؤثر باشند.
- برنامهریزی برای فعالیتها: انجام فعالیتهای روزانه در زمانهایی که بیمار انرژی بیشتری دارد.
- مشاوره پزشکی: پزشک ممکن است داروهایی مانند آمانتادین یا مودافینیل را برای کاهش خستگی تجویز کند.
- تنظیم الگوی خواب: بهبود کیفیت خواب از طریق درمان مشکلات خواب و رعایت بهداشت خواب.
اگر این خستگی به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی تأثیر گذاشته است، بهتر است با یک متخصص مغز و اعصاب یا تیم درمانی مشورت کنید.
۴- علائم حسی
علائم حسی در بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایعترین تظاهرات این بیماری است و همانطور که اشاره کردید، بسیار متغیر است. برخی از این علائم شامل موارد زیر هستند:
۱. پارستزی (Paresthesia)
- احساس گزگز، مورمور، یا سوزنسوزن شدن در انگشتان، دستها، پاها یا تنه.
- این احساس ممکن است به صورت موقت یا دائمی بروز کند و معمولاً ناشی از ضایعات عصبی در سیستم اعصاب مرکزی است.
۲. احساس تورم یا گرفتگی اندامها
- بیمار ممکن است بدون وجود تورم واقعی، احساس کند که بخشی از بدنش متورم یا سنگین شده است.
- این احساس معمولاً ناشی از اختلال در انتقال سیگنالهای حسی است.
۳. درد
- بیش از ۵۰٪ بیماران MS، درد را تجربه میکنند که ممکن است به صورت درد مزمن یا درد حاد عصبی باشد.
- درد میتواند در نواحی مختلفی از بدن، از جمله صورت، پشت، یا اندامها احساس شود.
- نورالژی عصب سهقلو یا درد شوکمانند در دستها و پاها از علائم شایع درد در MS هستند.
۴. کاهش یا از بین رفتن حس سطحی یا عمقی
- در معاینه بالینی، ممکن است حسهای سطحی (مانند حس لمس یا درد) یا عمقی (مانند حس ارتعاش یا موقعیت مفصل) کاهش یابند یا کاملاً از بین بروند.
- اگر سطح حسی مشخصی وجود داشته باشد (مانند یک خط روی تنه یا اندام)، نشاندهندهی ضایعه در نخاع است.
مدیریت علائم حسی:
- داروهای تعدیلکننده درد مانند گاباپنتین، پرگابالین یا کاربامازپین ممکن است تجویز شوند.
- فیزیوتراپی و تکنیکهای آرامشبخش برای کاهش ناراحتیهای حسی مفید است.
- مدیریت استرس و تکنیکهای ذهنآگاهی میتوانند شدت علائم را کاهش دهند.
در صورتی که علائم حسی شدید یا طولانیمدت باشند، ارزیابی دقیقتر توسط متخصص مغز و اعصاب توصیه میشود.
۵- دوبینی
دوبینی (دیپلوپی) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) غالباً به علت مشکلات عصبی ناشی از آسیب به مسیرهای حرکتی چشم است. موارد زیر از شایعترین علل دوبینی در MS هستند:
۱. افتالموپلژی بین هستهای (Internuclear Ophthalmoplegia – INO)
-
علت: آسیب به فیبرهای طولی داخلی (Medial Longitudinal Fasciculus – MLF) در ساقه مغز.
-
ویژگیها:
- چشم سمت مبتلا نمیتواند به داخل نگاه کند (نقص در حرکت ادداکسیون).
- چشم مقابل هنگام نگاه به خارج دچار نیستاگموس میشود.
- به عنوان مثال، اگر MLF چپ آسیب ببیند:
- در نگاه به راست، چشم چپ نمیتواند به سمت داخل بیاید.
- چشم راست (در نگاه به خارج) دچار نیستاگموس میشود.
-
علت شایع INO دوطرفه در افراد جوان: بیماری MS.
۲. فلج عصب ششم (Abducens Nerve Palsy)
- این حالت باعث ضعف در حرکت چشم به سمت خارج (لترال) میشود.
- بیمار ممکن است هنگام نگاه به خارج، دوبینی افقی را تجربه کند.
۳. فلج عصب سوم یا چهارم (بسیار نادر در MS)
- فلج عصب سوم: باعث پتوز، مردمک گشاد، و ضعف در حرکات چشم به بالا، پایین یا داخل میشود.
- فلج عصب چهارم: باعث اختلال در حرکت چشم به پایین و داخل میشود که ممکن است دوبینی عمودی ایجاد کند.
تشخیص افتالموپلژی بین هستهای:
- معاینه بالینی حرکات چشم بسیار مهم است.
- MRI مغز و ساقه مغز میتواند ضایعات MS در MLF یا سایر بخشهای مغز را نشان دهد.
مدیریت دوبینی در MS:
- کورتیکواستروئیدها: در صورت دوبینی ناشی از حملات حاد MS.
- پریزم در عینکها: برای کاهش دوبینی در موارد پایدار.
- بوتاکس یا جراحی: در صورت اختلالات حرکتی پایدار و شدید چشم.
- درمانهای تعدیلکننده بیماری (DMTs) مانند اینترفرون یا اوکرلیزومب برای کاهش حملات و جلوگیری از پیشرفت آسیبهای بیشتر.
اگر دوبینی یا علائم چشمی دیگر در MS شدت پیدا کنند، مراجعه به متخصص مغز و اعصاب یا چشم پزشکی ضروری است.
۶- آتاکسی
آتاکسی یکی از علائم شایع در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) است و معمولاً به دلیل آسیب ناشی از پلاکهای التهابی در مخچه، ساقه مغز یا نخاع رخ میدهد.
مکانیزم ایجاد آتاکسی:
- پلاکهای مخچهای:
- مخچه مسئول هماهنگی حرکات است. آسیب به این ناحیه باعث ایجاد آتاکسی مخچهای میشود که مشخصه آن عدم هماهنگی حرکات ارادی، لرزش و عدم تعادل است.
- پلاکهای ساقه مغز:
- ساقه مغز در انتقال سیگنالهای عصبی بین مغز و نخاع نقش دارد. ضایعات در این ناحیه میتوانند باعث آتاکسی و علائم همراه شوند.
- پلاکهای نخاعی:
- آسیب به مسیرهای حسی نخاع (مانند ستون خلفی) میتواند منجر به آتاکسی حسی شود که با عدم آگاهی از موقعیت اندامها و وابستگی بیشتر به بینایی برای حفظ تعادل مشخص میشود.
ویژگیهای آتاکسی در MS:
- آتاکسی مخچهای:
- لرزش حرکتی (Intention tremor) که هنگام انجام حرکات ارادی بدتر میشود.
- عدم تعادل در راه رفتن.
- اختلال در هماهنگی حرکات دست و پا.
- آتاکسی حسی:
- ناشی از اختلال در حس عمقی (پروپریوسپشن).
- بیمار ممکن است برای حفظ تعادل به بینایی خود وابسته باشد (پدیده رومبرگ مثبت).
- آتاکسی تنه:
- بیمار حتی ممکن است در نشستن دچار مشکل شود و به دلیل عدم ثبات تنه، به حمایت نیاز داشته باشد.
- ترکیب آتاکسی حسی و مخچهای:
- در بسیاری از بیماران MS، ترکیبی از این دو نوع آتاکسی مشاهده میشود که منجر به اختلالات پیچیدهتر در حرکت و تعادل میشود.
تشخیص:
- معاینه بالینی:
- تستهای هماهنگی مانند انگشت به بینی و پاشنه به زانو.
- تست تعادل (رومبرگ) برای تشخیص آتاکسی حسی.
- MRI:
- برای شناسایی ضایعات در مخچه، ساقه مغز یا نخاع.
مدیریت آتاکسی در MS:
- فیزیوتراپی:
- تمرینات تقویتی و هماهنگی برای بهبود تعادل و کاهش لرزش.
- کاردرمانی:
- برای کمک به انجام فعالیتهای روزمره با استفاده از ابزار کمکی.
- داروها:
- کلونازپام یا پریمیدون برای لرزش.
- داروهای تعدیلکننده بیماری (DMTs): برای کاهش پیشرفت بیماری.
- حمایت روانی:
- مدیریت استرس و افسردگی که ممکن است به دلیل محدودیتهای ناشی از آتاکسی ایجاد شود.
نکته: در صورت شدت یافتن آتاکسی یا ایجاد اختلال شدید در زندگی روزمره، مراجعه به متخصص مغز و اعصاب و توانبخشی ضروری است.
۷- اختلالات اسفنکتری
اختلالات اسفنکتری یکی از علائم شایع در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) است و در بیش از ۹۰٪ از بیماران رخ میدهد. این اختلالات عمدتاً به دلیل آسیب به مسیرهای عصبی که عملکرد مثانه و روده را کنترل میکنند، ایجاد میشود.
انواع اختلالات اسفنکتری در MS:
-
مشکلات مثانه (نوروژنیک):
- احتباس ادرار:
- ناتوانی در تخلیه کامل مثانه به دلیل اختلال در عملکرد عضله دترسور یا اسفنکتر ادراری.
- بیاختیاری ادرار:
- نشت ناخواسته ادرار به دلیل مثانه بیشفعال یا اسپاسم عضله دترسور.
- تکرر ادرار (Urgency):
- نیاز مکرر به تخلیه مثانه به دلیل تحریک عصبی غیرطبیعی.
- شبادراری:
- نیاز به تخلیه ادرار در طول شب.
- احتباس ادرار:
-
مشکلات روده:
- یبوست:
- شایعترین اختلال روده در MS به دلیل کاهش حرکت روده یا بیتحرکی بیمار.
- بیاختیاری مدفوع:
- ناتوانی در کنترل دفع مدفوع به دلیل ضعف عضلات اسفنکتر یا اختلالات عصبی.
- یبوست:
علت اختلالات اسفنکتری در MS:
- آسیب به نخاع یا ساقه مغز که باعث اختلال در ارتباط بین مغز و اسفنکترهای مثانه و روده میشود.
- دیسسینرژی دترسور-اسفنکتر: انقباض همزمان دترسور و اسفنکتر که تخلیه مثانه را مختل میکند.
تشخیص:
- شرح حال دقیق:
- ارزیابی مشکلات دفع ادرار و مدفوع.
- آزمایشهای تشخیصی:
- اورودینامیک: بررسی عملکرد مثانه و اسفنکتر.
- MRI نخاع و مغز: شناسایی ضایعات MS که بر مسیرهای کنترل مثانه اثر میگذارند.
مدیریت اختلالات اسفنکتری در MS:
الف) برای مشکلات مثانه:
- دارودرمانی:
- آنتیکولینرژیکها (مانند اکسیبوتینین) برای مثانه بیشفعال.
- میرابگرون: برای کاهش انقباضات غیرطبیعی مثانه.
- آلفا بلاکرها: برای تسهیل تخلیه ادرار در صورت احتباس.
- کاتتریزاسیون متناوب:
- برای تخلیه مثانه در موارد احتباس شدید.
- بوتاکس مثانه:
- برای کنترل مثانه بیشفعال.
ب) برای مشکلات روده:
- رژیم غذایی:
- مصرف فیبر بیشتر و افزایش مایعات برای پیشگیری از یبوست.
- داروها:
- ملینها برای کاهش یبوست.
- داروهای کنترل بیاختیاری مدفوع در صورت نیاز.
- تمرینات توانبخشی روده:
- برای تنظیم الگوی دفع.
ج) درمانهای عمومی:
- فیزیوتراپی و کاردرمانی: برای تقویت عضلات کف لگن.
- مشاوره روانشناسی: برای کمک به مدیریت اثرات روانی این اختلالات.
در صورت شدت یافتن علائم، همکاری نزدیک با متخصص مغز و اعصاب، اورولوژیست و متخصص گوارش برای بهبود کیفیت زندگی بیمار ضروری است.
۸- مشکلات شناختی
مشکلات شناختی یکی از تظاهرات شایع و تأثیرگذار بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) است که در درصد قابل توجهی از بیماران مشاهده میشود. این اختلالات میتوانند کیفیت زندگی بیمار را به طور قابل توجهی کاهش دهند.
جنبههای مشکلات شناختی در MS:
-
اختلال در حافظه:
- حافظه کوتاهمدت بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرد.
- بیماران ممکن است در به یادآوری اطلاعات جدید یا جزئیات مکالمات اخیر مشکل داشته باشند.
-
اختلال در تمرکز و توجه:
- کاهش توانایی برای تمرکز بر روی یک فعالیت یا حفظ توجه برای مدت طولانی.
- ممکن است بیماران هنگام انجام وظایف چندگانه (Multitasking) دچار مشکل شوند.
-
کاهش سرعت پردازش اطلاعات:
- زمان بیشتری برای پردازش اطلاعات یا پاسخ به سؤالات نیاز دارند.
- این مشکل به ویژه در محیطهای پر استرس یا شلوغ بیشتر آشکار میشود.
-
اختلال در توانایی تجزیه و تحلیل و حل مسئله:
- دشواری در برنامهریزی، سازماندهی و تصمیمگیری.
- ممکن است بیماران هنگام مواجهه با مسائل پیچیده دچار سردرگمی شوند.
-
اختلال در عملکرد اجرایی:
- ناتوانی در انجام فعالیتهای هدفمند و مدیریت زمان.
-
تغییرات هیجانی و روانی:
- اختلالات شناختی ممکن است با افسردگی، اضطراب یا تغییرات خلقی همراه باشد که مشکلات شناختی را تشدید میکند.
علت مشکلات شناختی در MS:
- ضایعات مغزی:
- پلاکهای التهابی در نواحی مختلف مغز (مانند لوب فرونتال و تمپورال).
- آتروفی مغزی:
- کاهش حجم ماده خاکستری و سفید مغز به دلیل پیشرفت بیماری.
- اختلال در اتصال شبکههای عصبی:
- آسیب به مسیرهای عصبی که اطلاعات را بین بخشهای مختلف مغز انتقال میدهند.
تشخیص:
- ارزیابی شناختی:
- تستهایی مانند MMSE (Mini-Mental State Examination) یا MoCA (Montreal Cognitive Assessment) برای ارزیابی عملکرد شناختی.
- MRI مغز:
- برای بررسی محل و شدت ضایعات.
مدیریت مشکلات شناختی در MS:
۱. درمان دارویی:
- داروهای تعدیلکننده بیماری (DMTs): برای کاهش سرعت پیشرفت ضایعات.
- داروهای بهبود عملکرد شناختی: مانند ممانتین یا آمپیراید.
۲. توانبخشی شناختی:
- تمرینات ذهنی برای تقویت حافظه، توجه و پردازش اطلاعات.
- برنامههای بازآموزی شناختی (Cognitive Rehabilitation).
۳. مدیریت عوامل تشدیدکننده:
- درمان افسردگی و اضطراب.
- بهبود کیفیت خواب.
- کاهش استرس از طریق تکنیکهای آرامشبخش.
۴. سبک زندگی سالم:
- فعالیت بدنی منظم برای تقویت عملکرد مغز.
- رژیم غذایی سالم و متعادل (سرشار از آنتیاکسیدانها و اسیدهای چرب امگا ۳).
۵. حمایت روانی:
- مشاوره روانشناسی برای کاهش تأثیر مشکلات شناختی بر زندگی روزمره.
نکته: مشکلات شناختی در MS معمولاً تدریجی است، اما با درمان مناسب و توانبخشی میتوان از شدت آن کاست و عملکرد بیمار را بهبود بخشید. مشورت با یک متخصص مغز و اعصاب یا روانشناس ضروری است.
۹- افسردگی
افسردگی یکی از شایعترین مشکلات روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) است و بیش از ۵۰٪ از این بیماران درجاتی از افسردگی را تجربه میکنند. همچنین، خطر خودکشی در مبتلایان به MS بالاتر از جمعیت عمومی است، که این مسئله اهمیت شناسایی و مدیریت زودهنگام افسردگی در این بیماران را برجسته میکند.
علتهای افسردگی در بیماران MS:
-
عوامل بیولوژیکی:
- آسیب به مسیرهای عصبی و اختلال در تعادل شیمیایی مغز، از جمله کاهش سطح سروتونین و دوپامین.
- اثر مستقیم ضایعات MS بر بخشهایی از مغز که تنظیم خلقوخو را کنترل میکنند.
-
عوامل روانی:
- مواجهه با استرس و نگرانیهای ناشی از یک بیماری مزمن و غیرقابل پیشبینی.
- کاهش کیفیت زندگی و محدودیتهای فیزیکی.
-
عوامل اجتماعی:
- احساس انزوا و کاهش حمایت اجتماعی.
- تغییر در نقشهای خانوادگی و شغلی.
-
عوامل مرتبط با درمان:
- برخی از داروهای مورد استفاده در MS، مانند اینترفرون بتا، ممکن است افسردگی را تشدید کنند.
علائم افسردگی در MS:
- احساس غم و ناامیدی مداوم.
- کاهش علاقه به فعالیتهای روزمره.
- خستگی شدید و بیانرژی بودن.
- اختلال در خواب (بیخوابی یا خواب بیشازحد).
- کاهش یا افزایش اشتها.
- کاهش تمرکز و حافظه.
- احساس بیارزشی یا گناه.
- افکار مرتبط با مرگ یا خودکشی.
خطر خودکشی در بیماران MS:
- خطر خودکشی در این بیماران بهویژه در اوایل تشخیص یا هنگام تشدید بیماری بالاتر است.
- عوامل خطر برای خودکشی:
- افسردگی شدید درماننشده.
- احساس ناامیدی و بیکفایتی.
- نداشتن حمایت خانوادگی یا اجتماعی.
مدیریت افسردگی و پیشگیری از خودکشی در بیماران MS:
۱. درمان دارویی:
- داروهای ضدافسردگی: مانند SSRIs (فلوکستین، سرترالین) یا SNRIs (دولوکستین).
- تغییر داروهای MS در صورت لزوم: اگر دارویی مانند اینترفرون باعث تشدید افسردگی شود.
۲. رواندرمانی:
- مشاوره فردی: مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) برای تغییر الگوهای فکری منفی.
- گروهدرمانی: برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و کاهش احساس انزوا.
۳. مدیریت سبک زندگی:
- فعالیت بدنی: ورزشهای ملایم مانند پیادهروی یا یوگا میتواند خلقوخو را بهبود بخشد.
- تغذیه سالم: رژیم غذایی متعادل برای تأمین مواد مغذی مورد نیاز مغز.
- مدیریت استرس: با تکنیکهایی مانند مدیتیشن یا تنفس عمیق.
۴. حمایت خانوادگی و اجتماعی:
- تشویق بیمار به صحبت با دوستان و خانواده درباره احساساتش.
- استفاده از خدمات حمایتی و گروههای حمایتی MS.
۵. پیشگیری از خودکشی:
- شناسایی زودهنگام افسردگی و درمان سریع آن.
- ارزیابی دقیق افکار یا رفتارهای خودکشی و ارجاع بیمار به روانپزشک.
- افزایش حمایت اجتماعی و نظارت مداوم.
نکته مهم: افسردگی و افکار خودکشی قابل درمان هستند، و با مداخلات بهموقع میتوان کیفیت زندگی بیمار را بهبود بخشید. در صورت مشاهده هرگونه علامت افسردگی یا افکار خودکشی، مراجعه سریع به متخصص روانپزشکی و تیم درمانی ضروری است.
۱۰- عدم تحمل به گرما
عدم تحمل به گرما یکی از ویژگیهای شایع در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) است. این حالت به دلیل تأثیر گرما بر هدایت عصبی در مسیرهای آسیبدیده ناشی از پلاکهای MS ایجاد میشود.
پدیده Uhthoff چیست؟
پدیده Uhthoff به تشدید موقت علائم بیماری MS در اثر افزایش دمای بدن اشاره دارد. این افزایش دما میتواند ناشی از عوامل زیر باشد:
- فعالیت بدنی یا ورزش.
- قرار گرفتن در محیطهای گرم (مانند هوای گرم، حمام داغ).
- تب یا عفونت.
مکانیسم:
- در بیماران MS، ضایعات میلین در مسیرهای عصبی باعث کاهش کارایی انتقال پیامهای عصبی میشود.
- گرما این هدایت عصبی را بیشتر مختل میکند و علائم بیماری مانند ضعف، تاری دید، خستگی یا اختلالات حسی موقتاً بدتر میشوند.
علائم شایع حساسیت به گرما:
- خستگی شدید.
- تشدید ضعف عضلانی.
- اختلالات بینایی: تاری دید یا دوبینی.
- سرگیجه یا اختلال در تعادل.
- بیحسی یا گزگز.
علائم معمولاً با بازگشت دمای بدن به حالت طبیعی، بهبود مییابند و دائمی نیستند.
مدیریت عدم تحمل به گرما و پدیده Uhthoff:
۱. پیشگیری از افزایش دمای بدن:
- اجتناب از محیطهای گرم یا فعالیتهای سنگین در شرایط آب و هوایی گرم.
- استفاده از لباسهای خنککننده یا جلیقههای خنک.
- نوشیدن آب سرد و مایعات کافی برای پیشگیری از گرمازدگی.
- اجتناب از دوش آب داغ و استفاده از آب ولرم یا خنک برای حمام.
۲. ورزش مناسب:
- انجام ورزشهای سبک و در محیطهای خنک (مانند استخرهای آب سرد).
- اجتناب از فعالیتهای طولانی و سنگین که میتواند دمای بدن را بالا ببرد.
۳. مدیریت تب و عفونت:
- درمان سریع عفونتها و کاهش تب به کمک داروهای ضدتب (مانند استامینوفن).
۴. محیط زندگی خنک:
- استفاده از تهویه مناسب، کولر یا پنکه در منزل و محل کار.
۵. مشاوره و آموزش:
- آگاهسازی بیماران و خانوادهها درباره پدیده Uhthoff و روشهای پیشگیری از آن.
نکته: تشدید علائم در پدیده Uhthoff معمولاً موقتی است و نشاندهنده پیشرفت بیماری نیست، اما برای جلوگیری از اختلال در زندگی روزمره، پیشگیری از افزایش دمای بدن بسیار مهم است. در صورت تشدید علائم، مشورت با متخصص مغز و اعصاب ضروری است.
۱۱- علامت لرمیت
علامت لرمیت (Lhermitte’s Sign) یکی از علائم نورولوژیک مهم در بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) است. این علامت نشاندهنده آسیب به نخاع گردنی، بهویژه در مسیرهای عصبی ماده سفید (tracts) است.
توصیف علامت لرمیت:
- بیمار هنگام خم کردن گردن به سمت جلو (flexion)، احساس برقگرفتگی یا شوک الکتریکی را در ستون فقرات، اندامها (معمولاً دستها و پاها) یا گاهی در تنه تجربه میکند.
- این حس معمولاً کوتاهمدت و گذرا است اما میتواند ناراحتکننده باشد.
علت ایجاد علامت لرمیت:
- آسیب میلین در نخاع گردنی:
- در MS، تخریب میلین باعث افزایش حساسیت مسیرهای عصبی به کشش مکانیکی میشود.
- فشار بر اعصاب نخاعی:
- در اثر خم شدن گردن، فشار بر مسیرهای عصبی آسیبدیده افزایش مییابد و این احساس غیرطبیعی ایجاد میشود.
ارتباط با بیماری MS:
- علامت لرمیت در MS نشاندهنده درگیری نخاع گردنی است، اما اختصاصی MS نیست و ممکن است در سایر شرایط نیز دیده شود، از جمله:
- کمبود ویتامین B12 (میلینولیز).
- رادیاسیون نخاع.
- آسیبهای نخاعی یا تومورهای نخاع.
- سایر بیماریهای دمیلینهکننده.
ارزیابی و تشخیص:
- شرح حال و معاینه بالینی:
- ارزیابی دقیق علائم بیمار.
- MRI نخاع گردنی:
- برای شناسایی پلاکهای دمیلینه در نخاع گردنی.
- بررسی کمبود ویتامینها یا سایر عوامل زمینهای:
- بهویژه ویتامین B12.
مدیریت و درمان:
- درمان اختصاصی:
- درمان بیماری زمینهای مانند MS با داروهای تعدیلکننده سیستم ایمنی (DMTs).
- کنترل علامت:
- اجتناب از حرکاتی که علامت را تحریک میکنند.
- فیزیوتراپی برای بهبود انعطافپذیری و کاهش تحریک نخاع.
- استفاده از داروهای نوروپاتیک (مانند گاباپنتین یا پرهگابالین) در صورت شدت علائم.
نکته: علامت لرمیت گرچه معمولاً موقتی و غیرخطرناک است، اما نشاندهنده وجود آسیب در نخاع گردنی است و نیاز به بررسی دقیق دارد. در صورت مشاهده این علامت، مشورت با متخصص مغز و اعصاب ضروری است.
۱۲- سایر علائم
مولتیپل اسکلروزیس (MS) به دلیل ماهیت چندوجهی و پراکندگی ضایعات در سیستم عصبی مرکزی، میتواند علائم متنوعی ایجاد کند. برخی دیگر از علائم MS که ممکن است در بیماران مشاهده شوند، عبارتاند از:
۱. اختلالات جنسی
- شیوع: اختلالات جنسی در بسیاری از بیماران MS، بهویژه در مراحل پیشرفته بیماری دیده میشود.
- علائم رایج:
- کاهش میل جنسی.
- اختلال در نعوظ یا ارگاسم در مردان.
- خشکی واژن یا کاهش حس در ناحیه تناسلی در زنان.
- علل:
- آسیب مستقیم به مسیرهای عصبی مسئول عملکرد جنسی.
- عوامل روانشناختی (مانند افسردگی یا اضطراب).
- خستگی و کاهش انرژی.
- مدیریت:
- مشاوره روانپزشکی یا روانشناسی.
- داروهای مرتبط مانند مهارکنندههای PDE-5 (سیلدنافیل).
۲. سرگیجه و اختلالات تعادلی
- شیوع: شایع در بیماران مبتلا به ضایعات در مخچه یا ساقه مغز.
- علائم:
- احساس چرخش (ورتیگو).
- اختلال در حفظ تعادل.
- حالت تهوع یا ناپایداری در حرکت.
- مدیریت:
- فیزیوتراپی برای بهبود تعادل و هماهنگی.
- داروهایی مانند مکلزین برای کنترل علائم حاد.
۳. نورالژی تریژمینال (Trigeminal Neuralgia)
- شیوع: ممکن است در MS به دلیل آسیب به هسته عصب پنجم یا مسیرهای آن رخ دهد.
- علائم:
- درد شدید و تیز در ناحیه صورت که معمولاً بهصورت اپیزودیک است.
- تحریک توسط لمس، جویدن یا تغییرات دمایی.
- مدیریت:
- داروهای نوروپاتیک مانند کاربامازپین یا گاباپنتین.
- در موارد مقاوم، ممکن است روشهای جراحی (مانند ریزوتومی) مورد نیاز باشد.
۴. فلج عصب هفتم (Facial Palsy)
- شیوع: ممکن است به دلیل درگیری مسیرهای عصبی مربوط به عصب هفتم در ساقه مغز باشد.
- علائم:
- ضعف یا فلج موقت در یک طرف صورت.
- اشکال در بستن چشم، صحبت کردن، یا حرکات ظریف صورت.
- مدیریت:
- درمان بیماری زمینهای MS.
- فیزیوتراپی برای بازگشت قدرت و هماهنگی عضلات صورت.
مدیریت کلی:
- برای تمام این علائم، درمان اصلی کنترل پیشرفت MS با داروهای تعدیلکننده بیماری (DMTs) است.
- حمایت روانشناسی، فیزیوتراپی، و درمان دارویی علامتی نیز در بهبود کیفیت زندگی بیماران نقش اساسی دارند.
توجه: علائم در بیماران MS ممکن است متغیر و غیرقابل پیشبینی باشد. هر علامت جدید یا تشدید علائم باید توسط متخصص مغز و اعصاب ارزیابی شود.
پرسشهایی درباره مالتیپل اسکلروزیس
بیمار خانم جوانی است که با پارستزی نیمه چپ بدن مراجعه کرده است. در معاینه، رفلکسهای وتری افزایش یافته و اختلال حس عمقی و آتروفی ناحیه تنار و هیپوتنار دارد. سابقه نوریت اپتیک را در ۲ سال پیش ذکر مینماید. تمام موارد زیر به نفع تشخیص بیماری MS میباشد. بجز؟(پرانترنی اسفند ۹۳ – قطب ۹ کشوری [دانشگاه مشهد])
الف) آتروفی عضلانی تنار و هیپوتنار
ب) افزایش رفلکسهای وتری
ج) اختلال حس عمقی
د) سابقه نوریت اپتیک
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
خانم ۲۵ سالهای با ضعف اندامهای فوقانی راست که از یک هفته قبل شروع شده مراجعه کرده است. بیمار سال گذشته دچار تاری دید چشم شده که بعد از یک ماه بهبود یافته است. در معاینه، رفلکسهای وتری عمقی سمت راست افزایش یافته و مارکوسگان سمت چپ دارد. کدام تشخیص بیشتر مطرح است؟ (پرانترنی اسفند ۹۴ – قطب ۳ کشوری [دانشگاه همدان و کرمانشاه])
الف) مننژیت TB
ب) تومور مغزی
ج) مولتیپل اسکلروز
د) کمبود ویتامین B12
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ج
مرد ۲۷ سالهای با دوبینی از یک هفته قبل به شما مراجعه کرده است. در معاینه، Internuclear Ophthalmoplegia (INO) سمت راست و آتاکسی اندامهای راست دارد. بیمار سال گذشته دچار تاری دید چشم چپ شده است که پس از دریافت پالس کورتون بهبودی کامل یافته است. محتملترین تشخیص کدام است؟ (پرانترنی اسفند ۹۴ – قطب ۱۰ کشوری [دانشگاه تهران]) الف) کمبود ویتامین B12
ب) بیماری ویلسون
ج) بیماری ADEM
د) مولتیپل اسکلروز
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
بیمار با احساس حس نامطبوع شوک الکتریکی در طول ستون مهرهها در هنگام خم کردن سر به جلو (Neck Felexion) به شما مراجعه کرده است. این علامت چه نام دارد؟
(دستیاری – اسفند ۸۸)
الف) نشانه فالن
ب) نشانه لرمیت
ج) نشانه آدسون
د) نشانه گاورز
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ب
کدامیک از تظاهرات زیر بیشتر به نفع MS است؟
(پرانترنی شهریور ۹۴ – دانشگاه آزاد اسلامی)
الف) سوزش انگشتان چهارم و پنجم دست چپ موقع انجام کار
ب) تاری دید چشمها هنگام بلند شدن از زمین
ج) احساس یک شوک الکتریکی در ستون فقرات هنگام خم کردن گردن
د) ضعف در اندامهای تحتانی که پس از ۵ دقیقه راه رفتن ایجاد میشود.
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ج
»» تمامی کتاب