نوروفارماکولوژیعلوم اعصابکنکور دکتریمغز و اعصاب

سوالات دکتری علوم اعصاب ۱۳۹۷-۱۳۹۶؛ مباحث نوروفارماکولوژی همراه پاسخ تشریحی

The Brain: “The Divinest Part of the Body”

مغز: والاترین گوهر تن

📘 کتاب آنلاین «پرسش‌های چندگزینه‌ای علوم اعصاب؛ جامع‌ترین مرجع مباحث نوروفارماکولوژی (Neuropharmacology MCQs)»
نویسنده: داریوش طاهری | برند علمی: آینده‌نگاران مغز

این کتاب، با گردآوری جامع تمام پرسش‌های آزمون دکتری علوم اعصاب (۱۳۸۷-۱۴۰۴)، به عنوان یک مرجع کلیدی در نوروفارماکولوژی شناخته می‌شود. ویژگی متمایز این اثر، ارائه پاسخ‌های تشریحی و تحلیلی است که به شما امکان می‌دهد فراتر از حفظ کردن، به درکی عمیق از منطق سلولی-مولکولی و کاربردهای بالینی آن برسید.

این نخستین کتابی است که با رویکردی تحلیلی و بالینی، پلی کارآمد بین دانش تئوریک و مهارت‌های بالینی ایجاد می‌کند. طبقه‌بندی دقیق و استراتژیک مباحث از سطح مولکولی تا شبکه‌های عصبی، آن را به یک راهنمای ضروری برای دانشجویان پزشکی، نورولوژی، روان‌پزشکی و همچنین داوطلبان آزمون دکتری علوم اعصاب تبدیل کرده است.

این اثر ارزشمند، به قلم داریوش طاهری و با پشتیبانی آینده‌نگاران مغز، برای یادگیری عمیق، آمادگی حرفه‌ای و پیشبرد پژوهش‌های علوم اعصاب تدوین شده است.

آینده‌نگاران مغز: «ما مغز را می‌شناسیم، تا آینده را بسازیم.» 

📘 پرسش‌های چندگزینه‌ای علوم اعصاب | نوروفارماکولوژی دکتری ۱۳۹۷-۱۳۹۶

پرسش‌ها و پاسخ‌های آزمون ورودی سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ با رویکردی تحلیلی و کاربردی در این مجموعه قرار گرفته‌اند؛ فرصتی برای تقویت فهم مفهومی و بالینی در نوروفارماکولوژی.

«نوروفارماکولوژی را هوشمندانه بیاموزید، تا در درمان‌های نوین و داروسازی آینده اثرگذار باشید.»

در بیماران اسکیزوفرنی که اقدام به خودکشی نموده‌اند، کدام داروی ضد سایکوز زیر می‌تواند ریسک خودکشی را کاهش دهد؟

الف) Clozapine

ب) Olanzapine

ج) Risperidone

د) Quetiapine


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنی (Schizophrenia)، خودکشی (Suicide)، داروهای ضد سایکوز (Antipsychotic drugs)، کلوزاپین (Clozapine)، اولانزاپین (Olanzapine)، ریسپریدون (Risperidone)، کوتیاپین (Quetiapine)، کاهش ریسک خودکشی (Reduction of suicide risk)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی (Schizophrenia)، ریسک خودکشی (Suicide) به‌طور قابل توجهی افزایش می‌یابد و کنترل این ریسک بخش مهمی از درمان بالینی است. مطالعات متعدد نشان داده‌اند که داروی ضد سایکوز (Antipsychotic drugs) خاصی می‌توانند در کاهش تمایل به خودکشی مؤثر باشند.

کلوزاپین (Clozapine) تنها داروی ضد سایکوز است که به‌طور اختصاصی برای کاهش ریسک خودکشی (Suicide risk) در بیماران اسکیزوفرنی تأیید شده است. مکانیسم آن شامل کاهش شدت علائم سایکوتیک، بهبود عملکرد شناختی و کنترل رفتارهای خشونت‌آمیز و افسردگی همراه با اسکیزوفرنی است. سایر داروهای ضد سایکوز مانند اولانزاپین (Olanzapine)، ریسپریدون (Risperidone) و کوتیاپین (Quetiapine) ممکن است علائم روانی را کاهش دهند اما اثر مستقیم و قابل توجهی بر کاهش ریسک خودکشی ندارند.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) Clozapine
✅ درست است. تنها داروی ضد سایکوزی است که شواهد بالینی قوی و تأیید سازمان‌های بین‌المللی برای کاهش خودکشی در بیماران اسکیزوفرنی دارد.

گزینه ب) Olanzapine
❌ نادرست است. اگرچه در کنترل علائم مثبت و منفی مفید است، اثر اختصاصی و معناداری در کاهش ریسک خودکشی ندارد.

گزینه ج) Risperidone
❌ نادرست است. ریسپریدون علائم روان‌پریشی را کنترل می‌کند ولی اثر مستقیمی بر کاهش خودکشی نشان داده نشده است.

گزینه د) Quetiapine
❌ نادرست است. کوتیاپین بیشتر در کاهش علائم خلقی و اضطرابی مؤثر است ولی برای کاهش خودکشی اثبات نشده است.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

در بیماران اسکیزوفرنی با تمایل به خودکشی (Suicidal behavior)، کلوزاپین (Clozapine) تنها داروی ضد سایکوز است که اثربخشی قابل توجه و اثبات شده در کاهش ریسک خودکشی دارد.

پاسخ صحیح: گزینه الف) Clozapine ✅


اثر پنیری (cheese effect) در مصرف کدامیک از داروهای زیر اتفاق می‌افتد؟

الف) Tranylcypromine

ب) Imipramine

ج) Fluoxetine

د) Doxepin


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: اثر پنیری (Cheese effect)، مهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز غیرانتخابی (Non-selective MAO inhibitors)، ترانسیلسیپرومین (Tranylcypromine)، ایمی‌پرامین (Imipramine)، فلوکستین (Fluoxetine)، دوکسیپین (Doxepin)، تیامین (Tyramine)، فشار خون (Blood pressure)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

اثر پنیری (Cheese effect) به افزایش ناگهانی فشار خون (Blood pressure) در اثر مصرف غذاهای حاوی تیامین (Tyramine) مانند پنیر، شکلات و سوسیس گفته می‌شود. این پدیده عمدتاً در مصرف مهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز غیرانتخابی (Non-selective MAO inhibitors) رخ می‌دهد، زیرا آنزیم MAO مسئول تجزیه تیامین در روده و کبد است.

با مهار MAO توسط داروهایی مانند ترانسیلسیپرومین (Tranylcypromine)، تیامین جذب شده وارد جریان خون می‌شود و موجب آزادسازی شدید نوراپی‌نفرین (Norepinephrine) می‌شود که در نتیجه فشار خون بالا ایجاد می‌کند. سایر داروهای ضد افسردگی مثل ایمی‌پرامین (Imipramine)، فلوکستین (Fluoxetine) و دوکسیپین (Doxepin) مهارکننده‌های MAO نیستند و بنابراین اثر پنیری در آن‌ها دیده نمی‌شود.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) Tranylcypromine
✅ درست است. یک مهارکننده غیرانتخابی MAO (Non-selective MAO inhibitor) است و اثر پنیری را ایجاد می‌کند.

گزینه ب) Imipramine
❌ نادرست است. یک تری‌سایکلین ضدافسردگی (Tricyclic antidepressant) است و اثر پنیری ندارد.

گزینه ج) Fluoxetine
❌ نادرست است. یک SSRI (Selective serotonin reuptake inhibitor) است و با تیامین تداخل ندارد.

گزینه د) Doxepin
❌ نادرست است. یک تری‌سایکلین ضدافسردگی (Tricyclic antidepressant) است و اثر پنیری ایجاد نمی‌کند.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

اثر پنیری ناشی از تجمع تیامین و افزایش فشار خون در مصرف مهارکننده‌های غیرانتخابی MAO است و تنها ترانسیلسیپرومین (Tranylcypromine) از بین گزینه‌های داده شده این اثر را ایجاد می‌کند.

پاسخ صحیح: گزینه الف) Tranylcypromine ✅


از داروهای مهار کننده باز جذب انتخابی سروتونین (SSRIs) در درمان موارد زیر استفاده می‌شود، بجز:

الف) افسردگی

ب) اختلالات اضطراب

ج) دردهای نوروپاتیک

د) Eating disorder


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SSRIs – Selective Serotonin Reuptake Inhibitors)، افسردگی (Depression)، اختلالات اضطراب (Anxiety disorders)، دردهای نوروپاتیک (Neuropathic pain)، اختلال خوردن (Eating disorder)، کاربرد بالینی (Clinical indications)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SSRIs) دسته‌ای از داروهای ضدافسردگی هستند که با افزایش سطح سروتونین (Serotonin) در سیناپس‌های مغزی، علائم افسردگی (Depression) و اختلالات اضطراب (Anxiety disorders) را کاهش می‌دهند. همچنین، برخی از SSRIs در درمان اختلالات خوردن مانند Bulimia nervosa مؤثر هستند و می‌توانند تمایلات پرخوری و پاکسازی را کنترل کنند.

با این حال، دردهای نوروپاتیک (Neuropathic pain) عمدتاً با داروهای دیگری مانند داروهای ضدصرع (Anticonvulsants) یا تری‌سایکلین‌های ضدافسردگی (Tricyclic antidepressants) درمان می‌شوند. شواهد بالینی نشان داده‌اند که SSRIs تأثیر قابل توجهی بر کاهش درد نوروپاتیک ندارند و به همین دلیل در این مورد کاربرد اصلی ندارند.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) افسردگی (Depression)
❌ نادرست است. SSRIs اولین خط درمان برای افسردگی هستند و اثر بالینی اثبات شده دارند.

گزینه ب) اختلالات اضطراب (Anxiety disorders)
❌ نادرست است. SSRIs در درمان اختلالات اضطراب مانند اختلال اضطراب عمومی (GAD) و اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) کاربرد گسترده دارند.

گزینه ج) دردهای نوروپاتیک (Neuropathic pain)
✅ درست است. SSRIs به طور معمول برای درمان دردهای نوروپاتیک استفاده نمی‌شوند و اثربخشی بالینی قابل توجهی ندارند.

گزینه د) اختلال خوردن (Eating disorder)
❌ نادرست است. SSRIs به ویژه در Bulimia nervosa اثربخشی دارند و برای کاهش پرخوری و پاکسازی تجویز می‌شوند.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

SSRIs در درمان افسردگی، اختلالات اضطراب و برخی اختلالات خوردن مؤثر هستند، اما برای دردهای نوروپاتیک کاربرد اصلی ندارند.

پاسخ صحیح: گزینه ج) دردهای نوروپاتیک ✅


از والپروئیک اسید (Valproic acid) در بیماری روانی دو قطبی (bipolar) به چه منظور استفاده می‌شود؟

الف) کاهش فرکانس سیکل‌های مجدد افسردگی

ب) درمان پیشگیری کننده مانیا

ج) درمان فاز افسردگی بیماران دو قطبی

د) درمان مانیای حاد


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه د

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: والپروئیک اسید (Valproic acid)، بیماری روانی دو قطبی (Bipolar disorder)، درمان مانیای حاد (Acute mania treatment)، درمان پیشگیری کننده مانیا (Mania prophylaxis)، کاهش فرکانس سیکل‌های افسردگی (Depression relapse prevention)، درمان فاز افسردگی (Depressive phase treatment)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

والپروئیک اسید (Valproic acid) یکی از داروهای ضدصرع و تثبیت‌کننده خلق (Mood stabilizer) است که در بیماری روانی دو قطبی (Bipolar disorder) کاربرد بالینی دارد. این دارو به ویژه در کنترل فاز مانیای حاد (Acute mania) مؤثر است و می‌تواند شدت و طول دوره مانیا را کاهش دهد.

در حالی که والپروئیک اسید تا حدودی در پیشگیری از مانیا (Mania prophylaxis) و جلوگیری از نوسانات شدید خلق مؤثر است، کاربرد اصلی آن در درمان فاز افسردگی (Depressive phase treatment) یا کاهش فرکانس سیکل‌های افسردگی محدود است و معمولاً برای این موارد از داروهای دیگری مانند لیتیوم (Lithium) یا داروهای ضدافسردگی به همراه تثبیت‌کننده‌های خلق استفاده می‌شود.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) کاهش فرکانس سیکل‌های مجدد افسردگی
❌ نادرست است. والپروئیک اسید اثر قوی بر پیشگیری از افسردگی ندارد و معمولاً برای این منظور داروهای دیگر ترجیح داده می‌شوند.

گزینه ب) درمان پیشگیری کننده مانیا
❌ تا حدودی نادرست است. والپروئیک اسید می‌تواند در پیشگیری از مانیا مؤثر باشد، اما کاربرد اصلی آن در فاز حاد مانیا است، نه صرفاً پیشگیری.

گزینه ج) درمان فاز افسردگی بیماران دو قطبی
❌ نادرست است. اثربخشی والپروئیک اسید در فاز افسردگی محدود است و معمولاً گزینه اول درمان فاز افسردگی نیست.

گزینه د) درمان مانیای حاد
✅ درست است. والپروئیک اسید یکی از داروهای اولیه برای کنترل مانیای حاد (Acute mania treatment) است و با تثبیت خلق در فاز حاد مانیا نقش اصلی دارد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

والپروئیک اسید (Valproic acid) در بیماری دو قطبی (Bipolar disorder) عمدتاً برای درمان مانیای حاد (Acute mania) تجویز می‌شود و اثر اصلی آن کاهش شدت و مدت دوره مانیا است.

پاسخ صحیح: گزینه د) درمان مانیای حاد ✅


 علت مرگ در مصرف دوزهای بالای داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای چیست؟

الف) ایست تنفسی

ب) آریتمی

ج) افزایش شدید فشار خون

د) خونریزی مغزی


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای (Tricyclic antidepressants – TCAs)، مصرف دوز بالا (Overdose)، مرگ (Mortality)، آریتمی قلبی (Cardiac arrhythmia)، ایست تنفسی (Respiratory arrest)، فشار خون بالا (Hypertension)، سمیت قلبی (Cardiotoxicity)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای (Tricyclic antidepressants – TCAs) در درمان افسردگی و برخی اختلالات اضطرابی کاربرد دارند، اما در مصرف دوز بالا (Overdose) می‌توانند بسیار سمی (Toxic) باشند.

مکانیسم سمیت عمده TCAs مربوط به اثر بر کانال‌های سدیم قلب (Cardiac sodium channels) است که منجر به آریتمی قلبی (Cardiac arrhythmia) می‌شود. آریتمی‌ها، به ویژه تاکی‌کاردی بطنی (Ventricular tachycardia) و فیبریلاسیون بطنی (Ventricular fibrillation)، شایع‌ترین علت مرگ در مسمومیت با TCAs هستند.

اگرچه ایست تنفسی (Respiratory arrest) و افزایش فشار خون (Hypertension) ممکن است رخ دهند، این‌ها غالباً ثانویه به اختلال عملکرد قلب هستند و مستقیماً علت مرگ به حساب نمی‌آیند. خونریزی مغزی (Cerebral hemorrhage) ارتباط مستقیم با مسمومیت TCA ندارد.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) ایست تنفسی
❌ نادرست است. ایست تنفسی ممکن است رخ دهد، اما علت اصلی مرگ ناشی از اختلال قلبی و آریتمی است.

گزینه ب) آریتمی
✅ درست است. سمیت قلبی (Cardiotoxicity) TCAs باعث آریتمی شدید و کشنده می‌شود و شایع‌ترین علت مرگ در مصرف دوزهای بالاست.

گزینه ج) افزایش شدید فشار خون
❌ نادرست است. فشار خون ممکن است تغییر کند، اما افزایش شدید فشار خون علت مرگ نیست.

گزینه د) خونریزی مغزی
❌ نادرست است. ارتباطی با مصرف دوز بالای TCAs ندارد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

در مصرف دوز بالای داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای (TCAs)، آریتمی قلبی (Cardiac arrhythmia) علت اصلی مرگ است و کنترل قلبی فوری ضروری است.

پاسخ صحیح: گزینه ب) آریتمی ✅


کدامیک از عوارض پرامی پکسول (Pramipexole) نمی‌باشد؟

الف) بی‌خوابی

ب) تهوع

ج) هیپوتانسیون وضعیتی

د) dyskinesia


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: پرامی‌پکسول (Pramipexole)، آگونیست دوپامین (Dopamine agonist)، بیماری پارکینسون (Parkinson’s disease)، عوارض جانبی (Side effects)، بی‌خوابی (Insomnia)، تهوع (Nausea)، هیپوتانسیون وضعیتی (Orthostatic hypotension)، دیسکینزی (Dyskinesia)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

پرامی‌پکسول (Pramipexole) یک آگونیست دوپامین (Dopamine agonist) است که در درمان بیماری پارکینسون (Parkinson’s disease) و سندروم پای بی‌قرار (Restless legs syndrome) استفاده می‌شود. این دارو می‌تواند عوارض جانبی (Side effects) متعددی ایجاد کند.

شایع‌ترین عوارض پرامی‌پکسول شامل تهوع (Nausea)، هیپوتانسیون وضعیتی (Orthostatic hypotension) و دیسکینزی (Dyskinesia) هستند، که همگی مرتبط با تحریک مسیرهای دوپامینی در مغز هستند.

در مقابل، بی‌خوابی (Insomnia) به عنوان یک عارضه شایع پرامی‌پکسول گزارش نشده و معمولاً بیماران مصرف‌کننده این دارو مشکل خواب شدید ندارند؛ در واقع ممکن است به دلیل اثر آرام‌بخشی خفیف، خواب برخی بیماران حتی بهتر شود.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) بی‌خوابی (Insomnia)
✅ درست است. بی‌خوابی جزء عوارض شایع پرامی‌پکسول نیست و بنابراین این گزینه پاسخ صحیح است.

گزینه ب) تهوع (Nausea)
❌ نادرست است. تهوع یکی از عوارض شایع پرامی‌پکسول است.

گزینه ج) هیپوتانسیون وضعیتی (Orthostatic hypotension)
❌ نادرست است. هیپوتانسیون وضعیتی ناشی از اثرات قلبی-عروقی آگونیست دوپامین شایع است.

گزینه د) دیسکینزی (Dyskinesia)
❌ نادرست است. دیسکینزی به ویژه در بیمارانی که پرامی‌پکسول را همراه با لوودوپا (Levodopa) مصرف می‌کنند، شایع است.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

از بین عوارض جانبی پرامی‌پکسول (Pramipexole)، بی‌خوابی (Insomnia) جزو شایع‌ترین‌ها نیست و بنابراین گزینه صحیح محسوب می‌شود.

پاسخ صحیح: گزینه الف) بی‌خوابی ✅


مصارف کلینیکی بنزودیازپین‌ها شامل موارد زیر می‌باشد، بجز:

الف) جلوگیری از بروز سندرم ترک الکل

ب) ایجاد آرام بخشی و فراموشی قبل از جراحی

 ج) درمان صرع و حالت‌های تشنجی

د) درمان آپنه خواب


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه د

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: بنزودیازپین‌ها (Benzodiazepines)، مصارف بالینی (Clinical uses)، ترک الکل (Alcohol withdrawal), آرام‌بخشی قبل از جراحی (Preoperative sedation and amnesia), درمان صرع (Epilepsy treatment), حالت‌های تشنجی (Seizure states), آپنه خواب (Sleep apnea)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

بنزودیازپین‌ها (Benzodiazepines) داروهایی هستند که بر گیرنده‌های GABA-A (GABA-A receptors) اثر می‌کنند و باعث افزایش اثر مهاری GABA در سیستم عصبی مرکزی می‌شوند. این مکانیسم باعث کاهش اضطراب، آرام‌بخشی، کنترل تشنج و شل شدن عضلات می‌شود.

مصارف بالینی مهم بنزودیازپین‌ها شامل موارد زیر است:

  • جلوگیری از بروز سندرم ترک الکل (Alcohol withdrawal prevention): بنزودیازپین‌ها با کاهش تحریک‌پذیری نورون‌ها و جلوگیری از تشنج، در مدیریت ترک الکل مؤثر هستند.

  • آرام‌بخشی و فراموشی قبل از جراحی (Preoperative sedation and amnesia): این داروها برای کاهش اضطراب بیمار و ایجاد فراموشی قبل از اقدامات جراحی استفاده می‌شوند.

  • درمان صرع و حالت‌های تشنجی (Epilepsy and seizure management): داروهایی مانند دیازپام و لورازپام در کنترل تشنج‌های حاد کاربرد دارند.

با این حال، درمان آپنه خواب (Sleep apnea treatment) جزو کاربردهای بنزودیازپین‌ها نیست. در واقع این داروها می‌توانند تنفس را سرکوب کنند و وضعیت آپنه خواب را تشدید کنند، بنابراین مصرف آن‌ها در این بیماران ممنوع یا با احتیاط شدید است.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) جلوگیری از بروز سندرم ترک الکل
❌ نادرست است. این یکی از کاربردهای بالینی شناخته شده بنزودیازپین‌ها است.

گزینه ب) ایجاد آرام‌بخشی و فراموشی قبل از جراحی
❌ نادرست است. کاربرد شایع بنزودیازپین‌ها برای آرام‌بخشی و فراموشی قبل از جراحی است.

گزینه ج) درمان صرع و حالت‌های تشنجی
❌ نادرست است. بنزودیازپین‌ها در کنترل تشنج‌های حاد و صرع مؤثر هستند.

گزینه د) درمان آپنه خواب
✅ درست است. این داروها نه تنها درمان آپنه خواب نیستند، بلکه می‌توانند آن را تشدید کنند.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

مصارف بالینی بنزودیازپین‌ها شامل ترک الکل، آرام‌بخشی قبل از جراحی و کنترل تشنج است، اما درمان آپنه خواب جزو کاربردهای آن‌ها نمی‌باشد.

پاسخ صحیح: گزینه د) درمان آپنه خواب ✅


 کدامیک از عوارض جانبی اوپیوئیدها نمی‌باشد؟

الف) هیپرتانسیون

ب) کولیک صفراوی

ج) Truncal rigidity

د) Pruritus


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: اوپیوئیدها (Opioids)، عوارض جانبی (Side effects)، هیپرتانسیون (Hypertension)، کولیک صفراوی (Biliary colic)، Truncal rigidity، خارش (Pruritus)، سیستم عصبی مرکزی (Central nervous system)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

اوپیوئیدها (Opioids) داروهایی هستند که با اتصال به گیرنده‌های μ، κ و δ (μ, κ, δ receptors) در سیستم عصبی مرکزی و محیطی اثر می‌کنند و برای تسکین درد شدید (Severe pain management) استفاده می‌شوند.

عوارض جانبی شایع اوپیوئیدها شامل:

  • کولیک صفراوی (Biliary colic): اوپیوئیدها می‌توانند باعث انقباض مجرای صفراوی و اسفنکترهای صفراوی شوند و در بیماران دارای مشکلات صفراوی کولیک ایجاد کنند.

  • Truncal rigidity: به ویژه با مرفین یا فنتانیل (Morphine, Fentanyl)، تحریک مسیرهای دوپامینی و گابا باعث سفتی تنه و عضلات می‌شود.

  • Pruritus (خارش): ناشی از آزاد شدن هیستامین توسط اوپیوئیدها است و عارضه شایع محسوب می‌شود.

با این حال، هیپرتانسیون (Hypertension) جزو عوارض جانبی رایج اوپیوئیدها نیست. در واقع، اغلب اوپیوئیدها باعث هیپوتانسیون (Hypotension) می‌شوند، به ویژه در دوزهای بالا و به دلیل اتساع عروق محیطی و کاهش مقاومت محیطی.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) هیپرتانسیون (Hypertension)
✅ درست است. اوپیوئیدها معمولاً باعث افزایش فشار خون نمی‌شوند، بلکه بیشتر باعث کاهش آن می‌شوند.

گزینه ب) کولیک صفراوی (Biliary colic)
❌ نادرست است. این یکی از عوارض شناخته شده اوپیوئیدها است.

گزینه ج) Truncal rigidity
❌ نادرست است. این عارضه، به ویژه با مصرف سریع یا دوز بالا اوپیوئیدها، مشاهده می‌شود.

گزینه د) Pruritus (خارش)
❌ نادرست است. خارش یکی از عوارض شایع اوپیوئیدها است و اغلب با آنتی‌هیستامین‌ها کنترل می‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

از بین عوارض جانبی اوپیوئیدها، هیپرتانسیون (Hypertension) مشاهده نمی‌شود و حتی اغلب باعث کاهش فشار خون می‌شوند.

پاسخ صحیح: گزینه الف) هیپرتانسیون ✅


کدام دارو به عنوان پارشال آگونیست گیرنده نیکوتینی استیل کولین در ترک سیگار مورد استفاده قرار می‌گیرد؟

الف) Rimonabant

ب) Varenicline

ج) Acamprosate

د) Buprenorphine


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: ترک سیگار (Smoking cessation)، پارشال آگونیست (Partial agonist)، گیرنده نیکوتینی استیل کولین (Nicotinic acetylcholine receptor – nAChR)، وارنیکلین (Varenicline)، ریمونابانت (Rimonabant)، آکامپروزات (Acamprosate)، بوپرنورفین (Buprenorphine)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

وارنیکلین (Varenicline) یک پارشال آگونیست (Partial agonist) گیرنده نیکوتینی استیل کولین (nAChR) است که در ترک سیگار (Smoking cessation) استفاده می‌شود. این دارو با اتصال به این گیرنده‌ها، اثرات پاداش‌دهنده نیکوتین را کاهش می‌دهد و همزمان باعث کاهش علائم محرومیت نیکوتین می‌شود.

سایر داروها:

  • ریمونابانت (Rimonabant): آنتاگونیست گیرنده کانابینوئید CB1، در کنترل وزن و ترک سیگار مورد مطالعه قرار گرفت ولی عوارض روانپزشکی شدید داشت و از بازار جمع شد.

  • آکامپروزات (Acamprosate): تثبیت‌کننده سیستم گلوتامات، در درمان ترک الکل کاربرد دارد، نه ترک سیگار.

  • بوپرنورفین (Buprenorphine): پارشال آگونیست گیرنده μ-اپیوئید است و در درمان ترک مواد افیونی استفاده می‌شود، نه سیگار.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) Rimonabant
❌ نادرست است. آنتاگونیست CB1 است و کاربرد اصلی آن کنترل وزن یا ترک سیگار با ریسک بالا بود، اما کاربرد بالینی استاندارد ندارد.

گزینه ب) Varenicline
✅ درست است. یک پارشال آگونیست نیکوتینی است که مستقیماً در ترک سیگار استفاده می‌شود.

گزینه ج) Acamprosate
❌ نادرست است. برای ترک الکل کاربرد دارد، نه سیگار.

گزینه د) Buprenorphine
❌ نادرست است. برای درمان وابستگی به مواد افیونی کاربرد دارد، نه نیکوتین.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

داروی استاندارد و اثبات شده برای ترک سیگار به عنوان پارشال آگونیست گیرنده نیکوتینی (Partial nicotinic receptor agonist)، وارنیکلین (Varenicline) است.

پاسخ صحیح: گزینه ب) Varenicline ✅


فردی توسط دوستانش به بخش اتفاقات بیمارستان آورده شده است. بیمار پس از مصرف یک دارو دچار آشفتگی و هذیان گویی شده است. پوست وی گرم و عرق کرده و مردمک چشمش گشاد شده است. سایر علائم بیمار شامل افزایش شدید فشار خون، تاکی کاردیا، افزایش توان عضلات و نیستاگموس عمودی و افقی می‌باشد. این علائم به احتمال زیاد در نتیجه مسمومیت ناشی از مصرف کدام دارو می‌باشد؟

الف) Phencyclidine

ب) Methamphetamine

ج) Hashish

د) LSD


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: مسمومیت دارویی (Drug toxicity)، Phencyclidine (PCP)، Methamphetamine، Hashish (Cannabis)، LSD، آشفتگی و هذیان (Agitation and delirium)، مردمک گشاد (Mydriasis)، افزایش فشار خون (Hypertension)، تاکیکاردی (Tachycardia)، افزایش توان عضلانی (Increased muscle tone)، نیستاگموس عمودی و افقی (Vertical and horizontal nystagmus)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

Phencyclidine (PCP) یک داروی توهم‌زا و محرک سیستم عصبی مرکزی است که می‌تواند موجب آشفتگی ذهنی، هذیان گویی، پرخاشگری و رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی شود. علائم بالینی مسمومیت با PCP شامل:

  • پوست گرم و عرق کرده

  • مردمک گشاد (Mydriasis)

  • افزایش شدید فشار خون و تاکیکاردی

  • افزایش توان عضلانی و اسپاسم

  • نیستاگموس عمودی و افقی

  • آشفتگی، هذیان گویی و گاهی سوءتغذیه و آسیب روانی شدید

این مجموعه علائم بسیار متمایز از سایر توهم‌زاها و محرک‌ها است:

  • Methamphetamine: بیشتر باعث تحریک روانی شدید، بی‌خوابی، تاکیکاردی و پرخاشگری می‌شود، اما نیستاگموس عمودی و افزایش شدید توان عضلانی شایع نیست.

  • Hashish (Cannabis): معمولاً باعث آرامش یا اضطراب خفیف، خشکی دهان و تاکیکاردی خفیف می‌شود و علائم شدید عضلانی یا نیستاگموس ندارد.

  • LSD: توهم بصری و حسی ایجاد می‌کند، مردمک گشاد دارد، اما افزایش شدید فشار خون، تاکیکاردی شدید و نیستاگموس عمودی عملاً مشاهده نمی‌شود.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) Phencyclidine
✅ درست است. مجموعه علائم آشفتگی، هذیان، مردمک گشاد، فشار خون و تاکیکاردی شدید، افزایش توان عضلانی و نیستاگموس عمودی و افقی کاملاً با مسمومیت PCP سازگار است.

گزینه ب) Methamphetamine
❌ نادرست است. علائم شدید عضلانی و نیستاگموس عمودی در این دارو دیده نمی‌شود.

گزینه ج) Hashish
❌ نادرست است. علائم ذکر شده در Cannabis شایع نیست.

گزینه د) LSD
❌ نادرست است. علائم رفتاری و مردمک گشاد دارد، اما نیستاگموس و افزایش شدید توان عضلانی ندارد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

مجموعه علائم ذکر شده، شامل آشفتگی، هذیان، مردمک گشاد، فشار خون و تاکیکاردی شدید، افزایش توان عضلانی و نیستاگموس عمودی و افقی، بسیار مشخص برای مسمومیت با Phencyclidine (PCP) است.

پاسخ صحیح: گزینه الف) Phencyclidine ✅


شایع‌ترین عارضه داروهای ضد سایکوز اتیپیکال مانند کلوزاپین، کدام مورد می‌باشد؟

الف) خشکی دهان و یبوست

ب) سندرم پارکینسون

ج) افزایش وزن و چربی خون

د) بی قراری غیرقابل کنترل


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: داروهای ضد سایکوز اتیپیکال (Atypical antipsychotics)، کلوزاپین (Clozapine)، عوارض جانبی شایع (Common side effects)، سندرم پارکینسون (Parkinsonism)، افزایش وزن (Weight gain)، چربی خون (Dyslipidemia)، خشکی دهان (Dry mouth)، یبوست (Constipation)، بی‌قراری غیرقابل کنترل (Akathisia)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

داروهای ضد سایکوز اتیپیکال (Atypical antipsychotics) مانند کلوزاپین (Clozapine) و اولانزاپین (Olanzapine) عمدتاً برای درمان اسکیزوفرنی (Schizophrenia) و سایر اختلالات روان‌پریشی استفاده می‌شوند. این داروها نسبت به داروهای ضد سایکوز کلاسیک عوارض حرکتی کمتری ایجاد می‌کنند، اما متابولیک (Metabolic) و قلبی-عروقی قابل توجه دارند.

شایع‌ترین عوارض کلوزاپین و سایر آتیپیکال‌ها عبارتند از:

  • افزایش وزن (Weight gain): معمولاً شدید و وابسته به دوز و طول مدت درمان

  • افزایش چربی خون (Dyslipidemia) و افزایش خطر دیابت نوع 2

  • سایر عوارض: خشکی دهان، یبوست، سندرم پارکینسون و بی‌قراری غیرقابل کنترل می‌توانند رخ دهند اما به میزان کمتر و شدت کمتر نسبت به افزایش وزن و اختلالات متابولیک

بنابراین، از نظر شیوع و اهمیت بالینی، افزایش وزن و چربی خون (Metabolic side effects) شایع‌ترین و مهم‌ترین عارضه محسوب می‌شوند.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) خشکی دهان و یبوست
❌ نادرست است. این عوارض کمتر شایع هستند و معمولاً به علت اثرات آنتی‌کولینرژیک رخ می‌دهند، اما مهم‌ترین عارضه نیستند.

گزینه ب) سندرم پارکینسون
❌ نادرست است. داروهای آتیپیکال نسبت به داروهای کلاسیک کمتر باعث سندرم پارکینسون (EPS) می‌شوند.

گزینه ج) افزایش وزن و چربی خون
✅ درست است. شایع‌ترین و مهم‌ترین عارضه داروهای ضد سایکوز اتیپیکال مانند کلوزاپین اختلالات متابولیک است.

گزینه د) بی‌قراری غیرقابل کنترل (Akathisia)
❌ نادرست است. کمتر شایع است و در آتیپیکال‌ها نسبت به داروهای کلاسیک دیده می‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

شایع‌ترین عارضه داروهای ضد سایکوز اتیپیکال مانند کلوزاپین، افزایش وزن و چربی خون (Metabolic side effects) می‌باشد.

پاسخ صحیح: گزینه ج) افزایش وزن و چربی خون ✅


کدامیک از موارد زیر از مزایای زولپیدم نسبت به بنزودیازپین‌های قدیمی نمی‌باشد؟

الف) عارضه فراموشی کمتر

ب) تأثیر کمتر بر روی الگوی خواب

ج) اختلال حرکتی روانی کمتر

د) اثربخشی بیشتر در اختلال خواب


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه د

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: زولپیدم (Zolpidem)، بنزودیازپین‌های قدیمی (Older benzodiazepines)، اختلال خواب (Insomnia)، اثرات جانبی (Side effects)، فراموشی (Amnesia)، اختلال حرکتی روانی (Psychomotor impairment)، الگوی خواب (Sleep architecture), اثربخشی (Efficacy)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

زولپیدم (Zolpidem) یک داروی خواب‌آور غیر بنزودیازپینی (Non-benzodiazepine hypnotic) است که عمدتاً برای اختلال خواب (Insomnia) تجویز می‌شود. این دارو به گیرنده‌های GABA-A با زیرواحد α1 متصل می‌شود و باعث القای خواب می‌گردد.

مزایای زولپیدم نسبت به بنزودیازپین‌های قدیمی شامل:

  • عارضه فراموشی کمتر (Less amnesia): زولپیدم در مقایسه با بنزودیازپین‌ها اثر کمتری بر حافظه کوتاه‌مدت دارد.

  • تأثیر کمتر بر روی الگوی خواب (Less effect on sleep architecture): بنزودیازپین‌ها ممکن است مراحل خواب طبیعی را مختل کنند، ولی زولپیدم کمتر این اثر را دارد.

  • اختلال حرکتی روانی کمتر (Less psychomotor impairment): پس از مصرف زولپیدم، بیماران عموماً توانایی حرکت و فعالیت‌های روزمره را بهتر حفظ می‌کنند.

با این حال، اثربخشی بیشتر در اختلال خواب (Greater efficacy) جزو مزایای برجسته زولپیدم نسبت به بنزودیازپین‌های قدیمی نیست؛ تحقیقات نشان داده‌اند که اثربخشی آن مشابه بنزودیازپین‌ها است، اما به دلیل پروفایل ایمنی بهتر و اثرات جانبی کمتر، ترجیح داده می‌شود.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) عارضه فراموشی کمتر
❌ نادرست است. این یکی از مزایای زولپیدم نسبت به بنزودیازپین‌ها است.

گزینه ب) تأثیر کمتر بر روی الگوی خواب
❌ نادرست است. زولپیدم اثر کمتری بر مراحل خواب طبیعی دارد و این یک مزیت است.

گزینه ج) اختلال حرکتی روانی کمتر
❌ نادرست است. این نیز از مزایای زولپیدم نسبت به بنزودیازپین‌ها محسوب می‌شود.

گزینه د) اثربخشی بیشتر در اختلال خواب
✅ درست است. زولپیدم از نظر اثربخشی برتر از بنزودیازپین‌ها نیست و اثربخشی آن تقریباً مشابه است، بنابراین این مورد جزو مزایا محسوب نمی‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

از مزایای زولپیدم نسبت به بنزودیازپین‌های قدیمی می‌توان به عارضه فراموشی کمتر، تأثیر کمتر بر الگوی خواب و اختلال حرکتی روانی کمتر اشاره کرد، اما اثربخشی بیشتر در اختلال خواب جزو مزایا نیست.

پاسخ صحیح: گزینه د) اثربخشی بیشتر در اختلال خواب ✅


شایع‌ترین عارضه وابسته به دوز در مصرف کاربامازپین کدام مورد می‌باشد؟

الف) عوارض گوارشی

ب) آگرانولوسیتوزیس

ج) هیپوناترمیا

د) دوبینی و آتاکسی


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه د

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: کاربامازپین (Carbamazepine)، وابسته به دوز (Dose-dependent)، عوارض جانبی (Side effects)، آگرانولوسیتوزیس (Agranulocytosis)، هیپوناترمیا (Hyponatremia)، دوبینی (Diplopia)، آتاکسی (Ataxia)، عوارض گوارشی (Gastrointestinal side effects)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

کاربامازپین (Carbamazepine) یک داروی ضدصرع (Anticonvulsant) و تثبیت‌کننده خلق (Mood stabilizer) است که برای صرع، اختلال دوقطبی و دردهای نوروپاتیک کاربرد دارد. عوارض این دارو به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • وابسته به دوز (Dose-dependent): این عوارض با افزایش غلظت دارو تشدید می‌شوند و شامل دوبینی (Diplopia)، آتاکسی (Ataxia)، سرگیجه، خواب‌آلودگی و اختلالات حرکتی می‌باشند.

  • وابسته به حساسیت فردی یا غیر وابسته به دوز (Idiosyncratic): شامل آگرانولوسیتوزیس (Agranulocytosis)، لکوپنی (Leukopenia)، هیپوناترمیا (Hyponatremia) و راش پوستی هستند که می‌توانند حتی در دوزهای درمانی رخ دهند و پیش‌بینی آنها دشوار است.

بنابراین، شایع‌ترین عوارضی که با افزایش دوز کاربامازپین تشدید می‌شوند، مربوط به اختلالات عصبی و حرکتی مانند دوبینی و آتاکسی (Diplopia and Ataxia) است.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) عوارض گوارشی
❌ نادرست است. عوارض گوارشی ممکن است رخ دهند، اما بیشتر مستقل از دوز هستند و شایع‌ترین عارضه وابسته به دوز محسوب نمی‌شوند.

گزینه ب) آگرانولوسیتوزیس
❌ نادرست است. این یک عارضه غیر وابسته به دوز و نادر است.

گزینه ج) هیپوناترمیا
❌ نادرست است. هیپوناترمیا نیز بیشتر غیر وابسته به دوز است و به حساسیت فردی مرتبط می‌باشد.

گزینه د) دوبینی و آتاکسی
✅ درست است. دوبینی و آتاکسی (Diplopia and Ataxia) شایع‌ترین عوارض وابسته به دوز کاربامازپین هستند و با افزایش دوز تشدید می‌شوند.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

شایع‌ترین عارضه وابسته به دوز (Dose-dependent) در مصرف کاربامازپین (Carbamazepine)، دوبینی و آتاکسی (Diplopia and Ataxia) است.

پاسخ صحیح: گزینه د) دوبینی و آتاکسی ✅


کدامیک از موارد زیر از خصوصیات داروهای بی‌حس کننده موضعی نمی‌باشد؟

الف) بلوک کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ

ب) ترجیحاً اتصال به کانال‌های در حال استراحت

ج) آهسته کردن هدایت ایمپالس آکسونی

د) افزایش دوره تحریک ناپذیری غشاء


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: داروهای بی‌حس‌کننده موضعی (Local anesthetics)، کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ (Voltage-gated sodium channels)، بلوک عصبی (Nerve block), هدایت عصبی (Impulse conduction), دوره تحریک‌ناپذیری (Refractory period), کانال‌های در حال استراحت (Resting channels)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

داروهای بی‌حس‌کننده موضعی (Local anesthetics)، مانند لیدوکائین (Lidocaine) و بوپیواکائین (Bupivacaine)، با اتصال به کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ (Voltage-gated sodium channels) در عصب محیطی عمل می‌کنند و باعث قطع هدایت ایمپالس عصبی (Impulse conduction) می‌شوند.

ویژگی‌های اصلی این داروها عبارتند از:

  • بلوک کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ (Block voltage-gated sodium channels): این اثر اساس عملکرد بی‌حس‌کننده‌ها است.

  • تأثیر بیشتر بر کانال‌های فعال یا در حال باز شدن (Use-dependent or open channels): این داروها ترجیحاً کانال‌هایی را بلوک می‌کنند که فعال یا در حال تکرار پتانسیل عمل هستند، نه کانال‌های در حال استراحت.

  • آهسته کردن هدایت ایمپالس آکسونی (Slowing axonal impulse conduction): با مهار کانال‌های سدیم، سرعت انتشار پتانسیل عمل کاهش می‌یابد.

  • افزایش دوره تحریک‌ناپذیری غشاء (Increase refractory period): در برخی موارد اثرات محدود بر دوره تحریک‌ناپذیری نیز دارند، که باعث کاهش قابلیت انتقال سریع ایمپالس می‌شود.

بنابراین، ترجیحاً اتصال به کانال‌های در حال استراحت (Resting channels) جزو خصوصیات داروهای بی‌حس‌کننده موضعی نیست و در واقع آن‌ها بیشتر کانال‌های فعال یا در حال تکرار را بلوک می‌کنند.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) بلوک کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ
❌ نادرست است. این یکی از ویژگی‌های اصلی بی‌حس‌کننده‌ها است.

گزینه ب) ترجیحاً اتصال به کانال‌های در حال استراحت
✅ درست است. این ویژگی جزو خصوصیات بی‌حس‌کننده‌ها نیست؛ آن‌ها بیشتر کانال‌های فعال را بلوک می‌کنند.

گزینه ج) آهسته کردن هدایت ایمپالس آکسونی
❌ نادرست است. این اثر مستقیم بی‌حس‌کننده‌ها است.

گزینه د) افزایش دوره تحریک‌ناپذیری غشاء
❌ نادرست است. بی‌حس‌کننده‌ها می‌توانند به طور جزئی دوره تحریک‌ناپذیری را افزایش دهند.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

ویژگی ترجیحاً اتصال به کانال‌های در حال استراحت (Resting channels) جزو خصوصیات داروهای بی‌حس‌کننده موضعی نیست.

پاسخ صحیح: گزینه ب) ترجیحاً اتصال به کانال‌های در حال استراحت ✅


علت اینکه از Desflurane برای القا بیهوشی به ندرت استفاده می‌شود، کدام مورد می‌باشد؟

 الف) پایین بودن blood: gas partition coefficient

ب) تحریک ریوی و ایجاد برونکواسپاسم

ج) افزایش فشار خون

د) سمیت کبدی


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: Desflurane، القای بیهوشی (Anesthesia induction)، blood:gas partition coefficient، تحریک ریوی (Airway irritation)، برونکواسپاسم (Bronchospasm)، فشار خون (Blood pressure), سمیت کبدی (Hepatotoxicity)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

Desflurane یک عامل بیهوشی استنشاقی (Inhalational anesthetic agent) با blood:gas partition coefficient پایین (Low blood:gas solubility) است که باعث القای سریع و بیداری سریع بعد از بیهوشی می‌شود.

مزیت blood:gas partition coefficient پایین سرعت القا و بیداری سریع است، اما این دارو دارای اثر تحریک‌کننده بر مسیرهای هوایی (Airway irritation) می‌باشد که می‌تواند باعث سرفه، سوزش گلو، تنگی نفس و حتی برونکواسپاسم (Bronchospasm) شود، به ویژه در بیماران مستعد یا در القای بیهوشی از طریق ماسک.

سایر عوارض مانند:

  • افزایش فشار خون (Hypertension): ممکن است در دوزهای بالا رخ دهد اما علت اصلی محدودیت استفاده در القای بیهوشی نیست.

  • سمیت کبدی (Hepatotoxicity): شایع نیست و محدودیتی ایجاد نمی‌کند.

  • Blood:gas partition coefficient پایین: در واقع یک ویژگی مثبت است و باعث القای سریع می‌شود.

به همین دلیل، Desflurane به ندرت برای القای بیهوشی مستقیم استفاده می‌شود و معمولاً برای نگهداری بیهوشی پس از القا با داروهای دیگر ترجیح داده می‌شود.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) پایین بودن blood:gas partition coefficient
❌ نادرست است. این ویژگی یک مزیت است و باعث القای سریع می‌شود.

گزینه ب) تحریک ریوی و ایجاد برونکواسپاسم
✅ درست است. علت اصلی محدودیت استفاده از Desflurane در القای بیهوشی است.

گزینه ج) افزایش فشار خون
❌ نادرست است. ممکن است رخ دهد ولی محدودیت اصلی نیست.

گزینه د) سمیت کبدی
❌ نادرست است. Desflurane سمیت کبدی قابل توجه ندارد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

محدودیت اصلی استفاده از Desflurane برای القای بیهوشی، تحریک ریوی و خطر برونکواسپاسم است.

پاسخ صحیح: گزینه ب) تحریک ریوی و ایجاد برونکواسپاسم ✅


کدامیک از داروهای زیر داروی انتخابی برای trigeminal neuralgia می‌باشد؟

الف) توپیرامات (topirammate)

ب) گاباپنتین (gabapentin)

ج) کاربامازپین (Carbamazepine)

د) لاموترژین (Lamotrigine)


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: Neuralgia تری‌ژمینال (Trigeminal neuralgia)، داروی انتخابی (Drug of choice)، کاربامازپین (Carbamazepine)، گاباپنتین (Gabapentin)، توپیرامات (Topiramate)، لاموترژین (Lamotrigine)، درد نوروپاتیک (Neuropathic pain)، کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ (Voltage-gated sodium channels)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

Trigeminal neuralgia یک اختلال درد شدید و گذرا در ناحیه صورت است که معمولاً ناشی از تحریک یا فشردگی عصب تری‌ژمینال می‌باشد.

داروی انتخابی (Drug of choice) برای این بیماری کاربامازپین (Carbamazepine) است. مکانیزم اثر کاربامازپین شامل:

  • بلوک کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ (Voltage-gated sodium channels) در نورون‌ها

  • کاهش هدایت ایمپالس‌های درد (Inhibition of neuropathic pain signals)

  • کاهش تخلیه غیرطبیعی نورونی در عصب تری‌ژمینال

سایر داروها:

  • گاباپنتین (Gabapentin): برای درد نوروپاتیک عمومی استفاده می‌شود، اما داروی انتخابی trigeminal neuralgia نیست.

  • توپیرامات (Topiramate): عمدتاً ضدصرع و پیشگیری میگرن است، کاربرد آن محدود است.

  • لاموترژین (Lamotrigine): ممکن است در موارد مقاوم استفاده شود، اما داروی انتخابی نیست.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) توپیرامات (Topiramate)
❌ نادرست است. برای neuralgia تری‌ژمینال داروی انتخابی محسوب نمی‌شود.

گزینه ب) گاباپنتین (Gabapentin)
❌ نادرست است. می‌تواند در درد نوروپاتیک مفید باشد اما داروی انتخابی trigeminal neuralgia نیست.

گزینه ج) کاربامازپین (Carbamazepine)
✅ درست است. داروی انتخابی و اثبات شده برای درمان trigeminal neuralgia است.

گزینه د) لاموترژین (Lamotrigine)
❌ نادرست است. ممکن است در موارد مقاوم استفاده شود ولی داروی انتخابی نیست.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

Carbamazepine داروی انتخابی برای trigeminal neuralgia است و اثربخشی بالای آن در کنترل حملات درد شدید و گذرا ثابت شده است.

پاسخ صحیح: گزینه ج) کاربامازپین ✅


باکلوفن با چه مکانیسمی دارای اثر ضد اسپاسم می‌باشد؟

الف) آگونیست رسپتور GABA-B

ب) تسهیل اثر گابا

ج) مهار کانال رسپتور رایانورین (RYR)

د) آگونیست رسپتور گلیسین


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: باکلوفن (Baclofen)، ضد اسپاسم (Antispasmodic effect)، آگونیست GABA-B (GABA-B receptor agonist)، نورون‌های حرکتی (Motor neurons)، مهار بازتاب طناب نخاعی (Spinal reflex inhibition)، گابا (GABA)، کانال رایانورین (Ryanodine receptor), رسپتور گلیسین (Glycine receptor)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

باکلوفن (Baclofen) یک داروی ضد اسپاسم عضلانی (Antispasmodic) است که عمدتاً در اسپاستیسیتی ناشی از بیماری‌های نخاعی مانند سکته مغزی، مولتیپل اسکلروزیس و ضایعات نخاعی کاربرد دارد.

مکانیزم اثر باکلوفن عبارت است از:

  • آگونیست رسپتور GABA-B (GABA-B receptor agonist): باکلوفن به این گیرنده‌ها که عمدتاً در نورون‌های حرکتی نخاعی (Spinal motor neurons) قرار دارند متصل می‌شود.

  • مهار آزادسازی نوروترانسمیترهای تحریکی: فعال شدن GABA-B باعث کاهش ورودی تحریکی به نورون‌های حرکتی و کاهش رفلکس‌های اسپاستیک (Spastic reflexes) می‌گردد.

  • کاهش انقباض عضلانی غیرارادی (Reduced involuntary muscle contraction): منجر به کاهش اسپاسم و سفتی عضلانی می‌شود.

سایر گزینه‌ها:

  • تسهیل اثر گابا (Facilitating GABA effect): این مکانیزم مربوط به داروهای بنزودیازپینی است که بر GABA-A اثر می‌کنند.

  • مهار کانال رایانورین (RYR): مربوط به داروهایی است که آزادسازی کلسیم از رتیکولوم سرتوپلاسمی را مهار می‌کنند و باکلوفن این مسیر را مستقیماً هدف نمی‌گیرد.

  • آگونیست رسپتور گلیسین: داروهای خاصی مانند تروبوفنون به گیرنده‌های گلیسین اثر می‌کنند، اما باکلوفن چنین مکانیسمی ندارد.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) آگونیست رسپتور GABA-B
✅ درست است. این مکانیسم اصلی اثر ضد اسپاسم باکلوفن است.

گزینه ب) تسهیل اثر گابا
❌ نادرست است. این مکانیزم مربوط به داروهای بنزودیازپین است و باکلوفن مستقیماً از این مسیر عمل نمی‌کند.

گزینه ج) مهار کانال رسپتور رایانورین (RYR)
❌ نادرست است. باکلوفن بر RYR اثر مستقیم ندارد.

گزینه د) آگونیست رسپتور گلیسین
❌ نادرست است. باکلوفن گیرنده گلیسین را هدف نمی‌گیرد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

اثر ضد اسپاسم باکلوفن (Baclofen) ناشی از آگونیست بودن آن بر رسپتور GABA-B در نورون‌های حرکتی نخاعی است که منجر به کاهش فعالیت رفلکس اسپاستیک و شل شدن عضلات می‌شود.

پاسخ صحیح: گزینه الف) آگونیست رسپتور GABA-B ✅


کدامیک از مکانیسم‌های زیر در اثر ضد تشنج گاباپنتین (gabapentin) دخیل نمی‌باشد؟

الف) تعدیل آزادسازی سیناپسی یا غیرسیناپسی گابا

ب) کاهش آزادسازی سیناپسی گلوتامات

ج) تحریک مستقیم گیرنده گابا

د) کاهش ورود یون کلسیم از کانال‌های کلسیم N- type پیش سیناپسی


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: گاباپنتین (Gabapentin)، ضد تشنج (Anticonvulsant effect)، آزادسازی گابا (GABA release)، آزادسازی گلوتامات (Glutamate release), گیرنده گابا (GABA receptor), کانال‌های کلسیم N-type (N-type calcium channels), نورون‌های پیش‌سیناپسی (Presynaptic neurons)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

گاباپنتین (Gabapentin) یک داروی ضد تشنج و ضد درد نوروپاتیک است که ساختار شیمیایی شبیه GABA دارد، اما اثرات آن به فعال‌سازی مستقیم گیرنده‌های GABA مربوط نمی‌شود.

مکانیزم‌های اصلی اثر ضد تشنج گاباپنتین شامل:

  • تعدیل آزادسازی گابا (Modulation of GABA release): گاباپنتین می‌تواند مقدار GABA موجود در نورون‌ها را افزایش دهد و تأثیر مهاری در سیستم عصبی مرکزی داشته باشد.

  • کاهش آزادسازی گلوتامات (Reduced glutamate release): از طریق مهار نورون‌های تحریکی، انتشار گلوتامات کاهش یافته و تحریک عصبی کنترل می‌شود.

  • مهار کانال‌های کلسیم N-type پیش‌سیناپسی (Inhibition of presynaptic N-type calcium channels): این اثر باعث کاهش ورود کلسیم و در نتیجه کاهش آزادسازی نوروترانسمیترهای تحریکی می‌شود.

با این حال، تحریک مستقیم گیرنده‌های GABA (Direct activation of GABA receptors) جزء مکانیسم‌های گاباپنتین نیست و دارو اثر خود را از طریق تعدیل غیر مستقیم مسیرهای گابرژیک و مهار کانال‌های کلسیم اعمال می‌کند.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) تعدیل آزادسازی سیناپسی یا غیرسیناپسی گابا
❌ نادرست است. این مکانیزم جزو اثرات اصلی گاباپنتین است.

گزینه ب) کاهش آزادسازی سیناپسی گلوتامات
❌ نادرست است. گاباپنتین با کاهش آزادسازی گلوتامات باعث اثر ضد تشنج می‌شود.

گزینه ج) تحریک مستقیم گیرنده گابا
✅ درست است. گاباپنتین گیرنده‌های GABA را مستقیماً فعال نمی‌کند و این مکانیسم در اثر ضد تشنج آن دخیل نیست.

گزینه د) کاهش ورود یون کلسیم از کانال‌های کلسیم N-type پیش سیناپسی
❌ نادرست است. این اثر یکی از مکانیسم‌های مهم گاباپنتین در مهار نورون‌های تحریکی است.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

اثر ضد تشنج گاباپنتین ناشی از تعدیل غیرمستقیم گابا، کاهش آزادسازی گلوتامات و مهار کانال‌های کلسیم N-type است و تحریک مستقیم گیرنده‌های GABA در این مکانیسم دخیل نیست.

پاسخ صحیح: گزینه ج) تحریک مستقیم گیرنده گابا ✅


در قطع ناگهانی داروهای ضد تشنج، سندرم ترک به صورت افزایش فرکانس و شدت تشنج ظاهر می‌شود. قطع کدامیک از داروهای زیر در بیماری که با آن درمان می‌شود، آسان‌تر انجام می‌شود؟

الف) کلونازپام

ب) اتوسوکساماید

ج) فنوباریتال

د) فنی توئین


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: داروهای ضد تشنج (Anticonvulsants)، سندرم ترک (Withdrawal syndrome)، افزایش فرکانس و شدت تشنج (Seizure exacerbation)، اتوسوکساماید (Ethosuximide), کلونازپام (Clonazepam), فنوباریتال (Phenobarbital), فنی‌توئین (Phenytoin), قطع تدریجی (Gradual discontinuation)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

قطع ناگهانی داروهای ضد تشنج می‌تواند منجر به سندرم ترک (Withdrawal syndrome) شود که شامل افزایش فرکانس و شدت تشنج (Seizure exacerbation) است. شدت سندرم ترک بستگی به نوع دارو، مدت درمان و وابستگی فیزیولوژیک ایجاد شده دارد.

  • کلونازپام (Clonazepam): از دسته بنزودیازپین‌ها است و قطع ناگهانی آن معمولاً با خطر تشنج شدید و سندرم ترک بالا همراه است؛ بنابراین نیاز به قطع تدریجی آهسته دارد.

  • فنوباریتال (Phenobarbital): داروی باربیتورات است و قطع ناگهانی آن نیز خطر تشنج را افزایش می‌دهد؛ قطع آن باید تدریجی و آهسته انجام شود.

  • فنی‌توئین (Phenytoin): داروی ضد تشنج کلاسیک با نیمه عمر طولانی است، اما قطع ناگهانی می‌تواند باعث بازگشت سریع تشنج‌ها شود.

  • اتوسوکساماید (Ethosuximide): داروی انتخابی برای absence seizure است. این دارو معمولاً وابستگی فیزیولوژیک شدیدی ایجاد نمی‌کند و قطع تدریجی آن آسان‌تر است و احتمال سندرم ترک شدید کمتر است.

بنابراین، از نظر سهولت قطع و خطر کمتر سندرم ترک، اتوسوکساماید (Ethosuximide) گزینه مناسب‌تر است.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) کلونازپام (Clonazepam)
❌ نادرست است. قطع ناگهانی خطر تشنج شدید و سندرم ترک دارد.

گزینه ب) اتوسوکساماید (Ethosuximide)
✅ درست است. قطع آن نسبت به سایر داروهای ضد تشنج آسان‌تر است.

گزینه ج) فنوباریتال (Phenobarbital)
❌ نادرست است. نیاز به قطع تدریجی دارد و سندرم ترک شدید می‌تواند رخ دهد.

گزینه د) فنی‌توئین (Phenytoin)
❌ نادرست است. قطع ناگهانی باعث افزایش سریع تشنج می‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

در میان داروهای ضد تشنج، قطع اتوسوکساماید (Ethosuximide) آسان‌تر است و با خطر کمتری برای سندرم ترک همراه می‌باشد.

پاسخ صحیح: گزینه ب) اتوسوکساماید ✅


مصرف کدامیک از داروهای زیر با بروز رویاهای واضح (Vivid dreams) و هالوسیناسیون در طی دوره برگشت از بیهوشی همراه است؟

الف) فنتانیل

ب) تیوپنتال

ج) میدازولام

د) کتامین


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه د

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: برگشت از بیهوشی (Emergence from anesthesia)، رویاهای واضح (Vivid dreams)، هالوسیناسیون (Hallucinations)، کتامین (Ketamine)، فنتانیل (Fentanyl), تیوپنتال (Thiopental), میدازولام (Midazolam), اثرات روانگردان (Psychotomimetic effects)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

کتامین (Ketamine) یک داروی بیهوشی است که علاوه بر اثرات بیهوشی و مسکن (Anesthetic and analgesic effects)، دارای خواص روانگردان (Psychotomimetic properties) نیز می‌باشد.

ویژگی‌های مهم کتامین:

  • در هنگام برگشت از بیهوشی (Emergence phase)، بیماران ممکن است رویاهای واضح (Vivid dreams)، هالوسیناسیون (Hallucinations) و تحریک حسی شدید (Sensory disturbances) را تجربه کنند.

  • این اثرات ناشی از مسدود کردن گیرنده NMDA و تغییر فعالیت نورون‌های کورتیکال و لیمبیک است.

  • برای کاهش این اثرات، گاهی از بنزودیازپین‌ها (مثل میدازولام) قبل یا بعد از کتامین استفاده می‌شود.

سایر داروها:

  • فنتانیل (Fentanyl): اپیوئید است و معمولاً باعث آرام‌بخشی و تسکین درد می‌شود، ولی رویاهای واضح یا هالوسیناسیون شایع نیست.

  • تیوپنتال (Thiopental): باربیتورات است و اثرات روانگردان ندارد؛ خواب‌آلودگی و سرکوب CNS ایجاد می‌کند.

  • میدازولام (Midazolam): بنزودیازپین است و بیشتر اثر آرام‌بخشی و ضد اضطراب دارد و می‌تواند هالوسیناسیون را کاهش دهد.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) فنتانیل (Fentanyl)
❌ نادرست است. اثر روانگردان ندارد و رویاهای واضح ایجاد نمی‌کند.

گزینه ب) تیوپنتال (Thiopental)
❌ نادرست است. اثرات روانگردان ندارد و بیشتر سرکوب CNS دارد.

گزینه ج) میدازولام (Midazolam)
❌ نادرست است. بنزودیازپین است و معمولاً از بروز هالوسیناسیون پیشگیری می‌کند.

گزینه د) کتامین (Ketamine)
✅ درست است. این دارو در برگشت از بیهوشی باعث رویاهای واضح و هالوسیناسیون می‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

اثر رویاهای واضح و هالوسیناسیون در برگشت از بیهوشی مرتبط با کتامین (Ketamine) است، به دلیل خواص روانگردان و اثر آن بر سیستم NMDA و نورون‌های کورتیکال.

پاسخ صحیح: گزینه د) کتامین ✅


استفاده از پروپوفول (Propofol) در بسیاری از پروتکل‌های بیهوشی از جمله day surgery به دلایل زیر می‌باشد، بجز:

الف) بازگشت سریع از بیهوشی

ب) داشتن اثر ضد تهوع

ج) عدم ایجاد هیپوتانسیون

د) القا سریع بیهوش


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: پروپوفول (Propofol)، بیهوشی روزانه (Day surgery), القای بیهوشی (Induction of anesthesia), بازگشت سریع از بیهوشی (Rapid emergence), ضد تهوع (Anti-emetic), هیپوتانسیون (Hypotension)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

پروپوفول (Propofol) یکی از داروهای بیهوشی داخل وریدی (Intravenous anesthetic agents) است که در بسیاری از پروتکل‌های بیهوشی به ویژه day surgery استفاده می‌شود، به دلیل ویژگی‌های زیر:

  • القای سریع بیهوشی (Rapid induction): پروپوفول سرعت القای بیهوشی بالا دارد و شروع اثر آن سریع است.

  • بازگشت سریع از بیهوشی (Rapid emergence): نیمه عمر کوتاه و متابولیسم سریع باعث می‌شود بیماران پس از پایان جراحی سریع بیدار شوند.

  • اثر ضد تهوع (Anti-emetic effect): برخلاف بسیاری از داروهای بیهوشی، پروپوفول باعث کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل می‌شود.

با این حال:

  • هیپوتانسیون (Hypotension): یکی از عوارض شناخته شده پروپوفول است. به دلیل گشاد شدن عروق محیطی و کاهش بازگشت وریدی، ممکن است فشار خون بیمار کاهش یابد. بنابراین عدم ایجاد هیپوتانسیون یکی از مزایای پروپوفول نیست.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) بازگشت سریع از بیهوشی
❌ نادرست است. این یکی از مزایای اصلی پروپوفول است.

گزینه ب) داشتن اثر ضد تهوع
❌ نادرست است. پروپوفول اثر ضد تهوع دارد و این مزیت آن محسوب می‌شود.

گزینه ج) عدم ایجاد هیپوتانسیون
✅ درست است. پروپوفول می‌تواند باعث هیپوتانسیون شود و این یک عارضه مهم آن است، نه مزیت.

گزینه د) القای سریع بیهوش
❌ نادرست است. القای سریع از مزایای اصلی پروپوفول است.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

از بین مزایای پروپوفول در day surgery، عدم ایجاد هیپوتانسیون صحیح نیست زیرا این دارو ممکن است باعث کاهش فشار خون شود.

پاسخ صحیح: گزینه ج) عدم ایجاد هیپوتانسیون ✅


داروی Levetriacetam با کدامیک از مکانیسم‌های زیر به عنوان ضد تشنج عمل می‌کند؟

الف) مهار کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ

ب) مهار کانال‌های کلسیم N-Type

ج) مهار کانال‌های کلسیم T-Type

د) افزایش هدایت کانال‌های پتاسیم


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: لووتیریاستام (Levetiracetam)، ضد تشنج (Anticonvulsant effect)، کانال‌های کلسیم N-type (N-type calcium channels)، آزادسازی نوروترانسمیتر (Neurotransmitter release)، نورون‌های پیش‌سیناپسی (Presynaptic neurons), کنترل تشنج (Seizure control)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

لووتیریاستام (Levetiracetam) یک داروی ضد تشنج مدرن است که در درمان انواع صرع (Epilepsy) استفاده می‌شود.

مکانیزم اصلی اثر آن شامل:

  • مهار کانال‌های کلسیم N-type پیش‌سیناپسی (Inhibition of presynaptic N-type calcium channels): باعث کاهش ورود کلسیم به نورون‌های پیش‌سیناپسی می‌شود و در نتیجه آزادسازی نوروترانسمیترهای تحریکی مانند گلوتامات کاهش می‌یابد.

  • این اثر منجر به کاهش تحریک بیش از حد نورونی و کنترل تشنج می‌گردد.

  • برخلاف بسیاری از ضد تشنج‌های کلاسیک، لووتیریاستام اثر مستقیم بر کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ، کانال‌های پتاسیم یا کانال‌های T-type ندارد.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) مهار کانال‌های سدیم وابسته به ولتاژ
❌ نادرست است. لووتیریاستام مسیر سدیمی را مستقیماً بلوک نمی‌کند.

گزینه ب) مهار کانال‌های کلسیم N-Type
✅ درست است. این مکانیسم اصلی اثر ضد تشنج لووتیریاستام است.

گزینه ج) مهار کانال‌های کلسیم T-Type
❌ نادرست است. کانال‌های T-type عمدتاً توسط اتوسوکساماید و برخی ضد تشنج‌های کلاسیک بلوک می‌شوند، نه لووتیریاستام.

گزینه د) افزایش هدایت کانال‌های پتاسیم
❌ نادرست است. لووتیریاستام اثر قابل توجهی بر کانال‌های پتاسیم ندارد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

اثر ضد تشنج لووتیریاستام ناشی از مهار کانال‌های کلسیم N-type پیش‌سیناپسی و کاهش آزادسازی نوروترانسمیترهای تحریکی است.

پاسخ صحیح: گزینه ب) مهار کانال‌های کلسیم N-Type ✅


مهم‌ترین مشکل تجویز داخل وریدی دوزهای بالای لیدوکائین کدامیک از موارد زیر می‌باشد؟

 الف) برونکواسپاسم

ب) مت هموگلوبینمی

ج) تشنج

د) آسیب کبدی


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: لیدوکائین (Lidocaine), تزریق وریدی (Intravenous administration), دوز بالای لیدوکائین (High-dose), عوارض سیستم عصبی مرکزی (CNS toxicity), تشنج (Seizure), قلب و سیستم گردش خون (Cardiovascular effects), مت هموگلوبینمی (Methemoglobinemia), برونکواسپاسم (Bronchospasm), آسیب کبدی (Hepatotoxicity)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

لیدوکائین (Lidocaine) یک داروی بی‌حس‌کننده موضعی و ضد آریتمی کلاس 1B است که می‌تواند به صورت وریدی برای درمان آریتمی‌های بطنی یا به عنوان بی‌حس‌کننده موضعی استفاده شود.

  • دوزهای بالای لیدوکائین (High-dose IV) می‌تواند باعث سمیت سیستم عصبی مرکزی (CNS toxicity) شود که شایع‌ترین و مهم‌ترین مشکل آن، ایجاد تشنج (Seizure) است.

  • علائم اولیه سمیت شامل سردرد، سرگیجه، تهوع، اختلالات شنوایی و فلج موقت زبان و لب‌ها است که می‌تواند به تشنج عمومی (Generalized seizure) منجر شود.

  • سایر عوارض:

    • برونکواسپاسم (Bronchospasm): نادر و معمولاً با لیدوکائین IV ارتباط ندارد.

    • مت هموگلوبینمی (Methemoglobinemia): بیشتر با داروهای خاص مانند پریلوکائین (Prilocaine) رخ می‌دهد، نه لیدوکائین.

    • آسیب کبدی (Hepatotoxicity): نادر است و معمولاً با مصرف طولانی مدت دوزهای بالا ایجاد می‌شود، نه در مصرف وریدی کوتاه مدت.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) برونکواسپاسم
❌ نادرست است. عارضه شایع لیدوکائین وریدی نیست.

گزینه ب) مت هموگلوبینمی
❌ نادرست است. بیشتر با پریلوکائین اتفاق می‌افتد.

گزینه ج) تشنج
✅ درست است. شایع‌ترین و مهم‌ترین مشکل دوزهای بالای وریدی لیدوکائین است.

گزینه د) آسیب کبدی
❌ نادرست است. مصرف کوتاه مدت وریدی معمولاً آسیب کبدی ایجاد نمی‌کند.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

مهم‌ترین مشکل در تزریق وریدی دوزهای بالای لیدوکائین، ایجاد تشنج (Seizure) می‌باشد.

پاسخ صحیح: گزینه ج) تشنج ✅


تجویز فلومازنیل در فردی که بنزودیازپین به همراه داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای مصرف می‌کند، می‌تواند باعث کدامیک از حالات زیر شود؟

الف) افت شدید فشار خون

ب) ایجاد تشنج

ج) ایست تنفسی

د) افزایش شدید فشار خون


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: فلومازنیل (Flumazenil)، بنزودیازپین‌ها (Benzodiazepines)، داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای (Tricyclic antidepressants, TCA)، تشنج (Seizure), بلوک گیرنده GABA-A (GABA-A receptor antagonism), مسمومیت دارویی (Drug toxicity)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

فلومازنیل (Flumazenil) یک آنتاگونیست گیرنده GABA-A (GABA-A receptor antagonist) است که برای خنثی کردن اثر بنزودیازپین‌ها در موارد مسمومیت یا اوردوز استفاده می‌شود.

در بیمارانی که بنزودیازپین را همراه با داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌ای (TCA) مصرف می‌کنند:

  • بنزودیازپین‌ها اثر مهاری روی سیستم عصبی مرکزی (CNS depression) دارند و می‌توانند تا حدی اثر ضد تشنج TCA را تعدیل کنند.

  • تجویز فلومازنیل باعث بلوک ناگهانی گیرنده‌های GABA-A می‌شود و اثر مهاری بنزودیازپین‌ها را از بین می‌برد.

  • در حضور TCA، این امر می‌تواند منجر به تحریک بیش از حد نورون‌ها و ایجاد تشنج (Seizure) شود.

  • سایر عوارض مانند افت شدید فشار خون، ایست تنفسی یا افزایش شدید فشار خون معمولاً ناشی از TCA یا دوزهای بالای آن هستند، نه ناشی از فلومازنیل به تنهایی.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) افت شدید فشار خون
❌ نادرست است. این عارضه عمدتاً با مصرف دوز بالای TCA رخ می‌دهد، نه ناشی از فلومازنیل.

گزینه ب) ایجاد تشنج
✅ درست است. فلومازنیل در حضور TCA می‌تواند باعث قطع اثر ضد تشنج بنزودیازپین و تحریک تشنج شود.

گزینه ج) ایست تنفسی
❌ نادرست است. ایست تنفسی بیشتر ناشی از مصرف بنزودیازپین‌هاست و فلومازنیل بر آن اثر معکوس دارد.

گزینه د) افزایش شدید فشار خون
❌ نادرست است. این اثر مستقیم فلومازنیل نیست و معمولاً با TCA یا داروهای محرک مرتبط است.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

تجویز فلومازنیل در فردی که بنزودیازپین همراه با TCA مصرف کرده است می‌تواند باعث ایجاد تشنج شود.

پاسخ صحیح: گزینه ب) ایجاد تشنج ✅


شایع‌ترین شکایت بیمارانی که دوزهای بالای سوکسینیل کولین دریافت می‌کنند، بروز دردهای عضلانی بعد از جراحی می‌باشد. برای کاهش دردهای بعد از جراحی ایجاد شده با سوکسینیل کولین کدام دارو در اتاق عمل می‌تواند تجویز شود؟

الف) دیازپام

ب) دانترولن

ج) باکلوفن

د) آتراکوریم


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه د

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: سوکسینیل کولین (Succinylcholine)، دردهای عضلانی بعد از جراحی (Postoperative myalgia)، داروهای پیشگیرانه (Prophylactic drugs), اتاق عمل (Operating room), آتراکوریم (Atracurium), شل‌کننده عضلانی غیر دپولاریزان (Non-depolarizing muscle relaxant), دیازپام (Diazepam), دانترولن (Dantrolene), باکلوفن (Baclofen)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

سوکسینیل کولین (Succinylcholine) یک شل‌کننده عضلانی دپولاریزان (Depolarizing neuromuscular blocker) است که به دلیل اثر سریع و کوتاه‌مدت، در القای بیهوشی و بیهوشی تراکئال کاربرد دارد.

  • عوارض شایع: شایع‌ترین شکایت بیماران دردهای عضلانی بعد از جراحی (Postoperative myalgia) است، به ویژه در عضلات گردن و شانه‌ها. این دردها به دلیل فعالیت شدید عضلانی ناشی از دپلاریزاسیون موقت و انقباض غیرقابل کنترل رخ می‌دهد.

  • راهکار کاهش درد: استفاده از شل‌کننده‌های عضلانی غیر دپولاریزان (Non-depolarizing muscle relaxants) مانند آتراکوریم (Atracurium) قبل از سوکسینیل کولین می‌تواند شدت درد بعد از عمل را کاهش دهد. این دارو با مسدود کردن کانال‌های عصبی عضلانی بدون ایجاد دپلاریزاسیون باعث کاهش فعالیت عضلانی می‌شود.

  • سایر داروها:

    • دیازپام (Diazepam): آرام‌بخش و ضد اسپاسم است، ولی برای پیشگیری از درد ناشی از سوکسینیل کولین اثربخشی مستقیم ندارد.

    • دانترولن (Dantrolene): مانع آزادسازی کلسیم از رتیکولوم سرتوپلاسمی می‌شود و بیشتر در مالیگنانس هیپرترمیک (Malignant hyperthermia) کاربرد دارد، نه پیشگیری از درد عضلانی معمول.

    • باکلوفن (Baclofen): آگونیست GABA-B است و اثر ضد اسپاسم دارد، ولی برای کاهش درد بعد از سوکسینیل کولین کاربرد عملی ندارد.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) دیازپام (Diazepam)
❌ نادرست است. اثر ضد درد ناشی از سوکسینیل کولین ندارد.

گزینه ب) دانترولن (Dantrolene)
❌ نادرست است. بیشتر در بحران‌های هیپرترمی کاربرد دارد، پیشگیری از درد عضلانی معمولی نیست.

گزینه ج) باکلوفن (Baclofen)
❌ نادرست است. اثربخشی قابل توجهی در کاهش درد بعد از سوکسینیل کولین ندارد.

گزینه د) آتراکوریم (Atracurium)
✅ درست است. شل‌کننده عضلانی غیر دپولاریزان که قبل از سوکسینیل کولین باعث کاهش درد بعد از عمل می‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

برای کاهش دردهای عضلانی بعد از جراحی ناشی از سوکسینیل کولین، استفاده از آتراکوریم (Atracurium) قبل از دپلاریزان توصیه می‌شود.

پاسخ صحیح: گزینه د) آتراکوریم ✅


در مقایسه با لوودوپا، کدامیک از عوارض زیر در مصرف آگونیست‌های رسپتورهای دوپامین شایع‌تر و شدیدتر اتفاق می افتد؟

الف) Dyskinesia

ب) بی اشتهایی و تهوع

ج) هیپوتانسیون وضعیتی

د) هالوسیناسیون


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه د

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: آگونیست‌های رسپتور دوپامین (Dopamine receptor agonists)، لوودوپا (Levodopa), بیماری پارکینسون (Parkinson’s disease), هالوسیناسیون (Hallucinations), دیسکینزی (Dyskinesia), تهوع و بی‌اشتهایی (Nausea and anorexia), هیپوتانسیون وضعیتی (Orthostatic hypotension)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

آگونیست‌های رسپتور دوپامین (Dopamine receptor agonists) مانند پرامی‌پکسول (Pramipexole) و روپینیرول (Ropinirole) در درمان بیماری پارکینسون (Parkinson’s disease) استفاده می‌شوند و برخی عوارض آنها با لوودوپا (Levodopa) متفاوت است.

  • دیسکینزی (Dyskinesia): شایع‌ترین عارضه در مصرف طولانی مدت لوودوپا است. در آگونیست‌های دوپامین این عارضه نسبتاً کمتر است.

  • بی‌اشتهایی و تهوع (Nausea and anorexia): هر دو دارو می‌توانند ایجاد کنند، ولی این اثر در آگونیست‌ها معمولاً متوسط است.

  • هیپوتانسیون وضعیتی (Orthostatic hypotension): آگونیست‌های دوپامین می‌توانند این اثر را ایجاد کنند، ولی اغلب خفیف تا متوسط است.

  • هالوسیناسیون (Hallucinations): شایع‌تر و شدیدتر در آگونیست‌های رسپتور دوپامین نسبت به لوودوپا مشاهده می‌شود، به ویژه در بیماران مسن یا در دوزهای بالای دارو. این عارضه به دلیل فعال‌سازی مستقیم رسپتورهای D2 و D3 در سیستم لیمبیک و کورتیکال رخ می‌دهد.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) Dyskinesia
❌ نادرست است. دیسکینزی در لوودوپا شایع‌تر است، نه در آگونیست‌ها.

گزینه ب) بی اشتهایی و تهوع
❌ نادرست است. هر دو دارو می‌توانند ایجاد کنند، ولی شایعیت و شدت آن در آگونیست‌ها نسبت به هالوسیناسیون کمتر است.

گزینه ج) هیپوتانسیون وضعیتی
❌ نادرست است. ممکن است ایجاد شود اما نسبت به هالوسیناسیون شایعیت و شدت کمتری دارد.

گزینه د) هالوسیناسیون
✅ درست است. شایع‌تر و شدیدتر در مصرف آگونیست‌های رسپتور دوپامین نسبت به لوودوپا رخ می‌دهد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

در مقایسه با لوودوپا، هالوسیناسیون (Hallucinations) شایع‌ترین و شدیدترین عارضه در مصرف آگونیست‌های رسپتور دوپامین می‌باشد.

پاسخ صحیح: گزینه د) هالوسیناسیون ✅


داروی انتخابی برای درمان infantil spasms کدام می‌باشد؟

الف) Tiagabine

ب) Pregabalin

ج) Vigabatrin

د) Felbamate


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: اسپاسم‌های شیرخوارگی (Infantile spasms), داروهای ضد تشنج (Anticonvulsants), ویگاباترین (Vigabatrin), هورمون ACTH (ACTH therapy), درمان انتخابی (First-line therapy), گابا ترنس آمیناز (GABA transaminase)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

اسپاسم‌های شیرخوارگی (Infantile spasms) یک نوع تشنج در شیرخواران است که می‌تواند باعث تاخیر رشد عصبی و آسیب مغزی شود. درمان سریع و مؤثر برای کنترل تشنج و کاهش آسیب عصبی ضروری است.

  • ویگاباترین (Vigabatrin) داروی انتخابی برای درمان اسپاسم‌های شیرخوارگی، به ویژه در مبتلایان به توبروس کلروز (Tuberous sclerosis) می‌باشد.

  • مکانیزم اثر ویگاباترین شامل مهار آنزیم GABA ترنس‌آمیناز (GABA transaminase) است که باعث افزایش سطح GABA در CNS و کاهش فعالیت تشنجی می‌شود.

  • سایر داروها:

    • تیگابین (Tiagabine): مهار بازجذب GABA، کاربرد محدود در اسپاسم شیرخوارگی ندارد.

    • پرگابالین (Pregabalin): مهار کانال‌های کلسیم N-type، استفاده معمولی در تشنج‌های بزرگسالان دارد و در اسپاسم شیرخوارگی انتخابی نیست.

    • فلبامات (Felbamate): اثرات چندگانه روی گیرنده‌های NMDA و GABA، اما عوارض شدید و محدودیت استفاده دارد و داروی انتخابی نیست.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) Tiagabine
❌ نادرست است. کاربرد محدود دارد و داروی انتخابی اسپاسم شیرخوارگی نیست.

گزینه ب) Pregabalin
❌ نادرست است. در اسپاسم شیرخوارگی استفاده نمی‌شود.

گزینه ج) Vigabatrin
✅ درست است. داروی انتخابی برای درمان اسپاسم شیرخوارگی به ویژه در مبتلایان به توبروس کلروز است.

گزینه د) Felbamate
❌ نادرست است. عوارض جدی دارد و داروی انتخابی محسوب نمی‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

در درمان infantile spasms، داروی انتخابی و مؤثر ویگاباترین (Vigabatrin) است.

پاسخ صحیح: گزینه ج) Vigabatrin ✅


برای کنترل سندرم ترک در یک فرد وابسته فیزیکی به اتانول، اقدامات زیر انجام می‌شود، بجز:

الف) تجویز خوراکی بنزودیازپین‌ها

 ب) تجویز تزریقی تیامین

ج) تجویز تزریقی Fomepizole

د) اصلاح عدم تعادل الکترولیت


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: سندرم ترک الکل (Alcohol withdrawal syndrome), وابستگی فیزیکی به اتانول (Physical dependence on ethanol), بنزودیازپین‌ها (Benzodiazepines), تیامین (Thiamine), اصلاح الکترولیت‌ها (Electrolyte correction), فومپی‌زول (Fomepizole), مدیریت اورژانسی (Supportive care)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

سندرم ترک الکل (Alcohol withdrawal syndrome) در افراد وابسته فیزیکی به اتانول رخ می‌دهد و می‌تواند با تشنج، هذیان، اضطراب، تعریق و عدم تعادل الکترولیت همراه باشد.

اقدامات اصلی در مدیریت شامل:

  • تجویز بنزودیازپین‌ها (Benzodiazepines): برای کاهش تحریک CNS و پیشگیری از تشنج و هذیان الکلی.

  • تجویز تیامین (Thiamine) تزریقی: برای پیشگیری از Wernicke encephalopathy.

  • اصلاح عدم تعادل الکترولیت‌ها (Electrolyte correction): از عوارض ترک الکل پیشگیری می‌کند و وضعیت کلی بیمار را بهبود می‌بخشد.

فومپی‌زول (Fomepizole):

  • یک مهارکننده الکل دهیدروژناز (Alcohol dehydrogenase inhibitor) است که در مسمومیت با متانول یا اتیلن گلیکول کاربرد دارد.

  • در سندرم ترک الکل یا وابستگی به اتانول نقشی ندارد و تجویز آن بی‌مورد است.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) تجویز خوراکی بنزودیازپین‌ها
❌ نادرست نیست. یکی از اقدامات استاندارد ترک الکل است.

گزینه ب) تجویز تزریقی تیامین
❌ نادرست نیست. پیشگیری از Wernicke یک اقدام ضروری است.

گزینه ج) تجویز تزریقی Fomepizole
✅ درست است. در سندرم ترک اتانول کاربرد ندارد و استفاده از آن اشتباه است.

گزینه د) اصلاح عدم تعادل الکترولیت
❌ نادرست نیست. از اقدامات پایه و ضروری در مدیریت سندرم ترک است.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

در کنترل سندرم ترک الکل، تجویز Fomepizole غیرضروری و اشتباه است و جزو اقدامات استاندارد محسوب نمی‌شود.

پاسخ صحیح: گزینه ج) تجویز تزریقی Fomepizole ✅


داروی Suvorexant با کدامیک از مکانیسم‌های زیر به عنوان خواب‌آور عمل می‌کند؟

الف) آگونیست رسپتور ملاتونین

ب) آنتاگونیست رسپتور Orexin

ج) آگونیست رسپتور GABA-A

د) آنتاگونیست رسپتور AMPA


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: سوورکسنت (Suvorexant)، بی‌خوابی (Insomnia), آنتاگونیست رسپتور اورکسین (Orexin receptor antagonist), سیستم هیپوتالاموس (Hypothalamic wakefulness system), القای خواب (Sleep induction), ملاتونین (Melatonin), GABA-A, AMPA

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

سُوورکسنت (Suvorexant) یک داروی جدید خواب‌آور (Hypnotic) است که در درمان بی‌خوابی (Insomnia) استفاده می‌شود.

  • مکانیزم اثر: آنتاگونیست انتخابی گیرنده‌های اورکسین (Orexin receptor antagonism) در هیپوتالاموس (Hypothalamus).

  • اورکسین‌ها (Orexins) نوروپپتیدهایی هستند که فعالیت بیداری و هوشیاری (Wakefulness promotion) را در مغز تنظیم می‌کنند.

  • با مسدود کردن گیرنده‌های اورکسین OX1 و OX2، سوورکسنت موجب کاهش تحریک سیستم بیداری و القای خواب می‌شود.

  • برخلاف بنزودیازپین‌ها، سوورکسنت مستقیماً روی گیرنده GABA-A تأثیر نمی‌گذارد و خواب طبیعی‌تری ایجاد می‌کند.

  • همچنین آگونیست ملاتونین و آنتاگونیست AMPA نیست و اثر آنها متفاوت است.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) آگونیست رسپتور ملاتونین
❌ نادرست است. سوورکسنت روی ملاتونین اثر ندارد.

گزینه ب) آنتاگونیست رسپتور Orexin
✅ درست است. مکانیسم اصلی سوورکسنت مسدود کردن گیرنده‌های اورکسین و القای خواب است.

گزینه ج) آگونیست رسپتور GABA-A
❌ نادرست است. این اثر مختص بنزودیازپین‌ها و زولپیدم است، نه سوورکسنت.

گزینه د) آنتاگونیست رسپتور AMPA
❌ نادرست است. AMPA مربوط به گلوتامات و فعالیت تحریکی است و سوورکسنت روی آن اثر ندارد.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

سُوورکسنت به عنوان خواب‌آور عمل می‌کند با مسدود کردن گیرنده‌های اورکسین (Orexin receptor antagonist) و کاهش فعالیت سیستم بیداری.

پاسخ صحیح: گزینه ب) آنتاگونیست رسپتور Orexin ✅


کدامیک از داروهای زیر برای کنترل essential tremor مناسب‌تر است؟

 الف) پروپرانولول

ب) هالوپریدول

ج) پنی سیلامین

د) پرفنازین


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی:

کلیدواژه‌ها: لرزش اصلی (Essential tremor), پروپرانولول (Propranolol), بتابلاکر (Beta-blocker), کنترل علامتی (Symptomatic control), داروهای ضد سایکوز (Antipsychotics), هالوپریدول (Haloperidol), پنی‌سیلامین (Penicillamine), پرفنازین (Perphenazine)

توضیح بر اساس کلیدواژه‌ها

لرزش اصلی (Essential tremor) یکی از شایع‌ترین اختلالات حرکتی است که عمدتاً در دست‌ها و بازوها دیده می‌شود و فعالیت روزمره را مختل می‌کند.

  • داروی انتخابی: پروپرانولول (Propranolol)، یک بتابلاکر غیر انتخابی (Non-selective beta-blocker) است که در کاهش شدت لرزش دست‌ها و بازوها موثر است.

  • مکانیسم اثر پروپرانولول شامل کاهش حساسیت بتا-آدرنرژیک در عضلات و سیستم عصبی مرکزی است که منجر به کاهش Amplitude لرزش (Tremor amplitude) می‌شود.

  • سایر داروها:

    • هالوپریدول و پرفنازین: داروهای ضد سایکوز (Antipsychotics) هستند و برای لرزش اصلی توصیه نمی‌شوند. مصرف آنها ممکن است باعث لرزش‌های دارویی (Drug-induced tremor) شود.

    • پنی‌سیلامین: برای درمان بیماری ویلسون (Wilson disease) کاربرد دارد و هیچ اثر مفیدی در کنترل لرزش اصلی ندارد.

بررسی گزینه‌ها

گزینه الف) پروپرانولول
✅ درست است. داروی انتخابی برای کنترل essential tremor است.

گزینه ب) هالوپریدول
❌ نادرست است. ممکن است باعث لرزش دارویی شود و مناسب نیست.

گزینه ج) پنی سیلامین
❌ نادرست است. کاربردی در essential tremor ندارد.

گزینه د) پرفنازین
❌ نادرست است. داروی ضد سایکوز است و برای لرزش اصلی توصیه نمی‌شود.

نتیجه‌گیری و پاسخ نهایی

برای کنترل essential tremor، پروپرانولول داروی مناسب و انتخابی است.

پاسخ صحیح: گزینه الف) پروپرانولول ✅


انتشار یا بازنشر هر بخش از این محتوای «آینده‌نگاران مغز» تنها با کسب مجوز کتبی از صاحب اثر مجاز است.

برای مشاهده «بخشی از کتاب الکترونیکی نوروفارماکولوژی» کلیک کنید. 


📘 پرسش‌های چند گزینه‌ای علوم اعصاب شامل تمامی مباحث نوروفارماکولوژی

  • ناشر: موسسه آموزشی تألیفی ارشدان
  • تعداد صفحات: ۸۰ صفحه
  • شامل: تمامی سوالات دکتری علوم اعصاب از سال ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۰
  • مباحث: به‌طور کامل مربوط به نوروفارماکولوژی
  • پاسخ‌ها: همراه با پاسخ کلیدی



🚀 با ما همراه شوید!

تازه‌ترین مطالب و آموزش‌های مغز و اعصاب را از دست ندهید. با فالو کردن کانال تلگرام، از ما حمایت کنید!

🔗 دنبال کردن کانال تلگرام

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آراء: 64

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ---- ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا