اثر بازیهای مغزی بر کارکردهای مغز پس از ضربههای مغزی خفیف
مطالعات نشان می دهد که بازی های مغزی، باعث بازگرداندن کارکردهای مغز پس از ضربه های مغزی خفیف می شود.
در بازی تصمیم گیری دوگانه، در مرکز زمینی که به آن نگاه ممتد دوخته شده، هدفی در کنار هدف علامت گذاری شده دیگری در محیط پیرامونی چشمک میزند. این تمرین باعث کسب سرعت دیداری، دقت عمل و میدان دید بیشتر در فرد می شود.
بر اساس مطالعه ای که روز سه شنبه، در مجله مغز منتشر شد، کهنه سربازان با سابقه ی آسیب های مغزی خفیف، پس از ۱۲ هفته استفاده از بک برنامه بازی آنلاین، بهبودی چشمگیری از نظر کارکرد شناختی از خود نشان دادند.
بر اساس اخبار منتشر شده، مطالعه مذکور، که نام شجاع (BRAVE) بر آن نهاده شده، در برگیرنده ۸۳ کهنه سرباز بود، که روزانه یک ساعت از برنامه BrainHQ، به مدت ۵ روز در هفته، استفاده کردند و مشخص شد، که آنها به طور متوسط ۲۵ درصد صدکی بهبود یافته اند، به عبارت دیگر، ارتقا از صدک پنجاهم کارکرد، به صدک هفتاد و چهارم.
دکتر بوریس بل (Borris Bell)، که در مطالعه همکاری داشته، در مورد تاثیرات بلند مدت بعضی از ضربه های مغزی، روز جمعه به تایم نظامی گفت: “ایده کلی این است که مغز ما به سر و صدا حساسیت دارد. این به این معنی است که، ضربه، خصوصاً اگر بر اثر انفجار باشد، یک نابسامانی کلی در مغز ایجاد می کند و به منظور بهبود پردازش مغز، لازم است بر روی پایهای ترین جزییات مغز کار شود.
مطالعه مذکور، که بودجه اش را وزارت دفاع تامین نموده، این برنامه را با گروه کنترلی که اعضایش با بازیهای کامپیوتری تجاری بازی کرده بودند، مقایسه نمود. گروهی که با BrainHQ بازی کرده بودند، ۴ برابر بیشتر از گروه کنترل بهبود یافته بودند. این بهبودی، زمانی که دوازده هفته بعد، در پایان برنامه، مجدداً آزمایش شد، ۵ برابر شده بود.
ضربه های مغزی، خصوصاً انواع خفیفی که در دورههای انفجار مهمات و شلیک سلاح های سنگین فرد متحمل آنها می شود، مرکز اصلی توجه تمرین مورد استفاده در این مطالعه است. چون تاثیرات بلندمدت، نهتنها میتواند مشکلات جسمی، بلکه مشکلات عاطفی را هم موجب شود. این برنامه، که هم به صورت رایگان و هم به صورت اشتراک آنلاین در دسترس کاربران میباشد، توسط مایکل مرزنیچ Michael Merzenich، که این آموزش شناختی را با هدف کمک به بیماران ایمپلنت حلزون گوش، جهت بازیابی توانایی پردازش صداها در آنها برنامه ریزی کرده، توسعه یافته است. چندی است که وی شروع به گسترش برنامه مشابهی برای کودکان مبتلا به اختلال در توانایی خواندن نموده است.
بیل میگوید: “این برنامه با تمرین های اساسی پردازش دیداری و شنیداری آغاز می شود، که سنگ بنای اصلی برنامه هستند و همچنین اختیاراتی که سرعت مغز، حافظه و دقت عمل را مورد هدف قرار میدهند. وی می گوید: “برخلاف بازی های ویدئویی، نمیتوان برای بهتر بازی کردن حقه زد. استراتژی خاصی برای بازی وجود ندارد، شما بهتر بازی می کنید، چون مغزتان در آن بهتر می شود. بر اساس کیفیت بازی شما، برنامه انعطاف نشان می دهد. اگر ضعیف بازی کنید، آسانتر میشود و اگر خیلی هوشمندانه عمل کنید ، سخت تر می شود.
بیل می افزاید: “علاوه بر این، شرکت در این آزمون، روشی برای غلبه بر خستگی، تمرکز حواس و کسب اعتماد به نفس در مورد توانایی شما در حفظ تمرکز است، که این خود مانعی جدی در تاثیرات بلندمدت ضربههای مغزی است.
در تمرین انحراف ذهنی، قوانین متفاوتی وضع و سپس جایگزین میشوند، که باعث میشود مغز وادار شود به سرعت با تغییرات محیطی وفق پیدا کند.
این تمرین، تاثیر اصلی را روی جان اپنهایم، کهنه سرباز ۸۰ ساله، پزشک پیشین نیروی هوایی، که در هفت سالگی جمجمه اش دچار شکستگی شده بود، داشت.
اوپنهایم که در اواخر دهه ۱۹۵۰ خدمت میکرده، خودش را فردی تا حدی پر جنب و جوش، با حافظه کوتاه مدت ضعیف توصیف می کند.
او می گوید: “من دلقک مدرسه بودم و در نظام هم عیناً همین روش را در پیش گرفتم. وقتی که فارغ التحصیل شدم، به من می گفتند با ما تماس نگیر که جواب تلفن را نمی دهیم.”
او از طریق تجربهی خودش به عنوان بیمار اداره امور سربازان بازنشسته و علاوه بر این یک سرباز کهنه کار داوطلب، درباره برنامه و تحقیق مورد نظر آگهی کسب نموده است.
وی درباره این استارتاپ میگوید: “نمیتوانستم باور کنم که با چه سرعتی، توانایی یادآوری اعداد در من زنده می شود. به خودم گفتم پسر این واقعا جواب میده.”
در حال حاضر وی می گوید به آسانی میتواند یک سلسله از اعداد، مثلاً کدهای ورودی را، که در زمان بازی آنلاین وارد کرده، بلافاصله پس از تایپ کردن آن ها به یاد آورد.
وی می افزاید: “نمیتوانم به چیز دیگری به غیر از انجام دادن این تمرینها فکر کنم.” تمرینات دیگر، شما را به مدت کوتاهی درگیر یک موقعیت می کنند و بررسی می کنند شما چه مقدار از آنچه را که دیدهاید در حافظه نگه می دارید. این موقعیت ممکن است مکالمه بین چند نفر باشد و از شما خواسته شود آنچه در موردش صحبت شده را به خاطر آورید.
بل می گوید: “چندبار در طی این مکالمه، موضوع بحث را فراموش میکنید؟ افرادی که ضربه مغزی را تجربه کرده اند، نه تنها آسیب شناختی مستقیم دیدهاند، علاوه بر این خستگی و افسردگی را هم تجربه میکنند و این امر عمیقاً کارکرد روزانه آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.
اوپنهام میگوید، وقتی احساس کم آوردن میکند به BrainHQ روی می آورد، که به او کمک میکند به سرعت به حالت عادی بازگردد.
وی می گوید: “این برنامه به شخص حس موفقیت می دهد، به نظرم وقتی بیرون میروم و دو مایل را طی می کنم، در زمان بازگشت واقعاً حس خوبی دارم. به نظر من اینها همه به هم مرتبط هستند. دیگر فکر نمیکنم بتوان مغز را از جسم جدا کرد.”
مطالعه “شجاع”، برروی یک دوز ۱۲ هفته ای تمرکز داشت و از این رو وی میگوید نیاز هست تحقیقات بیشتری در مورد این انجام شود تا مشخص شود بیماران ضربه مغزی، بیشتر از چه نوع برنامههای بلند مدتی سود می برند.
اپنهایم میگوید باید خودش را جمع و جور کند، چون میخواهد به طور پیوسته از این برنامه استفاده کنند و افزود سه یا چهار روز در هفته بهترین حالت است.
بل میگوید: “این بهترین بخش برنامههای جامع توانبخشی برای افرادی است که از طریق اداره امور بازنشستگان ارتش خدمت دریافت می کنند و یا در حال بازگشت به دانشگاه می باشند .”
وی افزود: “این موضوع که این برنامه به صورت آنلاین در اختیار هر کسی که به اینترنت دسترسی دارد وجود دارد، یک امتیاز عالی است. توانایی مداخله در بهبودی بیماران امر فوق العاده ای است و طبیعی است که این طور باشد.