سوالات دکتری علوم اعصاب سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶: مباحث نوروآناتومی با پاسخهای تشریحی

The brain: “the divinest part of the body”
مغز: والاترین گوهر تن
«مغز انسان، پیچیدهترین ساختار شناختهشده در جهان است؛ جایی که جهان را میفهمیم، خود را میشناسیم و آینده را میسازیم.»
مغز انسان نهتنها یک عضو زیستی در کالبد ماست، بلکه بهحق میتوان آن را تاج آفرینش و معبد اندیشه نامید؛ ساختاری شگرف که در میان تاریکی استخوانی جمجمه، جهانی از نور و آگاهی را پدید میآورد. این تودهی سهپوندی، با میلیاردها نورون و سیناپس، همچون ارکستری بیهمتا، نغمههای فهم، حافظه، هیجان، منطق و خیال را در هارمونیای حیرتانگیز مینوازد.
شگفتی مغز تنها در ظرافت ساختاریاش نیست، بلکه در توانایی بیپایان آن برای یادگیری، تطبیق و آفرینش نهفته است. مغز، برخلاف هر ماشین یا سامانهای که بشر ساخته، خود را بازآفرینی میکند؛ از دل درد، معنا میسازد؛ از رنج، تابآوری میپرورد؛ و از خاطرات، هویتی منحصربهفرد میتند.
در سایهٔ نور این معماری حیرتانگیز است که علوم زاده میشوند، هنر معنا میگیرد، اخلاق شکل مییابد و آینده، نه تقدیری مبهم، بلکه چشماندازی قابل ترسیم و هدایت میشود. مغز همان جایی است که بشر میتواند نهتنها بپرسد «چه هستم؟»، بلکه فراتر رود و بپرسد: «چه میتوانم بشوم؟»
آنان که به کاوش این ساختار شکوهمند میپردازند، تنها پژوهشگر نیستند، بلکه معماران فردا هستند؛ آنان که با شناخت مغز، کلیدهای نوآوری، بهبود سلامت روان، ارتقای آموزش و حتی بازتعریف مفهوم انسان بودن را در دست دارند.
آیندهنگاران مغز: «ما مغز را میشناسیم، تا آینده را بسازیم.»
سوالات دکتری علوم اعصاب سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶: مباحث نوروآناتومی با پاسخهای تشریحی
دومین نورون راه لمس دقیق اندام بالایی در کدام بخش ذیل است؟
الف) Dorsal Root ganglion
ب) Dorsal Spinal Horn
ج) Cuneatus Nucleus
د) Gracilis Nucleus
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیر حسی لمس دقیق اندام بالایی (Precise touch / Fine touch pathway) را بررسی کنیم.
این مسیر از نوع ف Ascending dorsal column–medial lemniscus pathway است و شامل سه نورون اصلی میباشد:
نورون اول (First-order neuron) در Dorsal Root Ganglion قرار دارد و سیگنال حسی را از پوست دریافت میکند.
نورون دوم (Second-order neuron) در Nucleus cuneatus واقع در Medulla oblongata قرار دارد و سیگنال را به سمت Thalamus منتقل میکند.
نورون سوم (Third-order neuron) در Ventral posterior nucleus of the thalamus قرار دارد و پیام را به کورتکس حسی اولیه (Primary somatosensory cortex) هدایت میکند.
Nucleus gracilis نورون دوم برای لمس دقیق اندام تحتانی است، در حالی که Nucleus cuneatus مخصوص اندام فوقانی میباشد.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Dorsal Root ganglion
این محل نورون اول مسیر حسی است، بنابراین نادرست است.
گزینه ب: Dorsal Spinal Horn
این بخش محل ورود و توزیع برخی فیبرهای حسی است، اما نورون دوم لمس دقیق در اینجا قرار ندارد، نادرست است.
گزینه ج: Cuneatus Nucleus
صحیح است. نورون دوم لمس دقیق اندام بالایی در Nucleus cuneatus واقع شده و پیام را به سمت Thalamus منتقل میکند.
گزینه د: Gracilis Nucleus
این ناحیه برای لمس دقیق اندام تحتانی است، نه اندام بالایی، نادرست است.
نتیجهگیری نهایی
نورون دوم راه لمس دقیق اندام بالایی (Second-order neuron of fine touch pathway for upper limb) در Nucleus cuneatus واقع است.
پاسخ صحیح: گزینه ج
کدام راه عصبی ذیل از Ventral Funiculus نخاع عبور میکند؟
الف) Rubrospinal
ب) Vestibulospinal
ج) Hypothalamicospinal
د) Cuneatus Funiculus
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا راههای عصبی نخاعی (Spinal tracts / Spinal pathways) و تقسیمبندی آنها در Funiculusهای نخاع (Spinal cord funiculi) را بررسی کنیم.
نخاع دارای سه Funiculus اصلی است:
Dorsal (Posterior) Funiculus: شامل مسیرهای حسی مانند Gracile و Cuneate fasciculi برای لمس دقیق و حس ارتعاشی.
Lateral Funiculus: شامل مسیرهای حرکتی مانند Rubrospinal و مسیرهای حسی خاص.
Ventral (Anterior) Funiculus: شامل مسیرهای Vestibulospinal، Reticulospinal و برخی مسیرهای اتونومیک است که کنترل وضعیتی و تعادلی بدن را بر عهده دارند.
مسیرهای Cuneatus Funiculus و Hypothalamicospinal از Dorsal و Lateral عبور میکنند، نه از Ventral Funiculus.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Rubrospinal
این مسیر در Lateral Funiculus قرار دارد، بنابراین نادرست است.
گزینه ب: Vestibulospinal
صحیح است. مسیر Vestibulospinal از Ventral Funiculus عبور کرده و کنترل وضعیتی و تعادلی عضلات اکستنسور را انجام میدهد.
گزینه ج: Hypothalamicospinal
این مسیر در بخش Lateral Funiculus و برای تنظیم فعالیت اتونومیک است، نادرست است.
گزینه د: Cuneatus Funiculus
این مسیر حسی مخصوص لمس دقیق اندام فوقانی است و در Dorsal Funiculus واقع شده، نادرست است.
نتیجهگیری نهایی
مسیر Vestibulospinal تنها راه عصبی از Ventral Funiculus نخاع است که وظیفه کنترل تعادل و وضعیت بدن را بر عهده دارد.
پاسخ صحیح: گزینه ب
در ضایعه نیمه چپ نخاع در برابر مهره T9 همه علائم ذیل مشاهده میشود، بجز:
الف) اختلال لمس دقیق در نیمه راست بدن پایینتر از محل ضایعه
ب) اختلال حس حرارت و درد در نیمه راست بدن پایینتر از محل ضایعه
ج) فلج Spastic اندام تحتانی در نیمه چپ
د) اختلال حس عمقی در نیمه چپ بدن پایینتر از محل ضایعه
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه الف
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آناتومی مسیرهای عصبی نخاعی (Spinal cord tracts) و الگوی ضایعه نیمهای نخاع (Hemisection / Brown-Séquard syndrome) را بررسی کنیم.
Brown-Séquard syndrome ناشی از ضایعه یک طرفه نخاع (Hemisection of spinal cord) است و علائم مشخصی دارد:
مسیر لمس دقیق و حس ارتعاشی (Dorsal column – fine touch & proprioception) در همان سمت ضایعه (Ipsilateral) مختل میشود.
مسیر درد و حرارت (Spinothalamic tract) در سمت مقابل ضایعه (Contralateral) مختل میشود، زیرا این مسیرها دو مهره پایینتر از محل ورود، متقاطع میشوند.
راههای حرکتی قشری (Corticospinal tract) در همان سمت ضایعه قطع شده و باعث فلج اسپاستیک (Spastic paralysis) در همان سمت بدن میشود.
حس عمقی (Proprioception) نیز در همان سمت ضایعه مختل میشود.
بررسی گزینهها
گزینه الف: اختلال لمس دقیق در نیمه راست بدن پایینتر از محل ضایعه
نادرست است، زیرا لمس دقیق در نیمه مخالف ضایعه (Contralateral) قطع نمیشود؛ اختلال لمس دقیق در همان سمت ضایعه (Ipsilateral) دیده میشود.
گزینه ب: اختلال حس حرارت و درد در نیمه راست بدن پایینتر از محل ضایعه
صحیح است، مسیر Spinothalamic tract متقاطع است و در نیمه مقابل ضایعه اختلال ایجاد میشود.
گزینه ج: فلج Spastic اندام تحتانی در نیمه چپ
صحیح است، مسیر Corticospinal tract در همان سمت ضایعه قطع شده و فلج اسپاستیک ایجاد میکند.
گزینه د: اختلال حس عمقی در نیمه چپ بدن پایینتر از محل ضایعه
صحیح است، مسیر Dorsal column / Proprioception در همان سمت ضایعه مختل میشود.
نتیجهگیری نهایی
در ضایعه نیمه چپ نخاع، لمس دقیق در نیمه راست بدن مختل نمیشود و این گزینه اشتباه است.
پاسخ صحیح: گزینه الف
کدامیک از هستههای زیر حس چشایی را منتقل میکند؟
الف) Superior Salivatory
ب) Trigeminal Sensory
ج) Ambiguus
د) Solitary
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیر عصبی حس چشایی (Gustatory pathway / Taste pathway) و هستههای ساقه مغز (Brainstem nuclei) را بررسی کنیم.
حس چشایی (Taste sensation / Gustation) توسط عصبهای Facial (CN VII)، Glossopharyngeal (CN IX) و Vagus (CN X) منتقل میشود.
این فیبرهای حسی وارد ساقه مغز شده و به Nucleus of the Solitary Tract (NST / Solitary nucleus) میروند.
Solitary nucleus مرکز اصلی پردازش حس چشایی و برخی سیگنالهای احشایی است.
سایر هستهها نقشهای متفاوتی دارند:
Superior Salivatory nucleus: هسته حرکتی پاراسمپاتیک برای ترشح بزاق و اشک.
Trigeminal Sensory nucleus: پردازش حس لمسی، درد و دما از صورت.
Ambiguus nucleus: هسته حرکتی برای عضلات حلق و حنجره.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Superior Salivatory
نادرست است، این هسته مربوط به ترشح بزاق و اشک است و حس چشایی ندارد.
گزینه ب: Trigeminal Sensory
نادرست است، این هسته مربوط به حس لمسی و درد صورت است، نه چشایی.
گزینه ج: Ambiguus
نادرست است، این هسته حرکتی است و حس چشایی را منتقل نمیکند.
گزینه د: Solitary
صحیح است، Nucleus of the Solitary Tract مرکز اصلی دریافت و پردازش حس چشایی (Gustatory sensation) میباشد.
نتیجهگیری نهایی
حس چشایی توسط فیبرهای عصب Facial، Glossopharyngeal و Vagus به Solitary nucleus منتقل میشود.
پاسخ صحیح: گزینه د
کدام حالت ذیل در Medial Medullary syndrome مشاهده میشود؟
الف) فلج Spastic اندامها در نیمه مخالف ضایعه
ب) Horner’s Syndrome
ج) اختلال حس حرارت و درد در نیمه مخالف ضایعه
د) فلج عضلات حنجره و حلق
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه الف
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا سندرم مدیال مدولا (Medial Medullary Syndrome / Dejerine Syndrome) و آناتومی ساقه مغز (Medulla oblongata) را بررسی کنیم.
Medial Medullary Syndrome ناشی از انسداد شریان نخاعی قدامی (Anterior spinal artery) یا شاخههای آن است و ساختارهای زیر را درگیر میکند:
Pyramids: شامل فیبرهای Corticospinal tract برای حرکت اندامها.
Medial lemniscus: مسیر حس لمس دقیق و حس عمقی (Proprioception) در نیمه مخالف بدن.
Hypoglossal nerve fibers (CN XII): کنترل حرکت زبان در همان سمت ضایعه.
علائم اصلی شامل:
فلج اسپاستیک (Spastic paralysis) اندامها در نیمه مخالف بدن (Contralateral hemiparesis)
اختلال حس لمس دقیق و حس عمقی در نیمه مخالف بدن (Contralateral loss of fine touch and proprioception)
فلج زبان در همان سمت ضایعه (Ipsilateral tongue weakness)
سایر علائم مانند Horner’s syndrome یا اختلال حس درد و حرارت بیشتر در Lateral Medullary Syndrome (Wallenberg syndrome) دیده میشوند.
بررسی گزینهها
گزینه الف: فلج Spastic اندامها در نیمه مخالف ضایعه
صحیح است، زیرا Corticospinal tract در Medial medulla قطع میشود و باعث فلج اسپاستیک Contralateral اندامها میگردد.
گزینه ب: Horner’s Syndrome
نادرست است، این علامت در Lateral Medullary syndrome دیده میشود و مربوط به ضایعه مسیر سمپاتیک است.
گزینه ج: اختلال حس حرارت و درد در نیمه مخالف ضایعه
نادرست است، این اختلال نیز در Lateral Medullary syndrome اتفاق میافتد، نه در Medial Medullary syndrome.
گزینه د: فلج عضلات حنجره و حلق
نادرست است، این علامت مربوط به Nucleus ambiguus است که در Lateral Medullary syndrome آسیب میبیند.
نتیجهگیری نهایی
در Medial Medullary Syndrome مهمترین علامت فلج اسپاستیک اندامها در نیمه مخالف ضایعه (Contralateral hemiparesis) است.
پاسخ صحیح: گزینه الف
تمامی هستههای ذیل در Pons قرار دارند، بجز:
الف) Trigeminal Motor
ب) Ambiguus
ج) Abducent
د) Motor Facial
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آناتومی هستههای ساقه مغز (Brainstem nuclei) و موقعیت آنها در Pons و Medulla را بررسی کنیم.
Pons شامل هستههای حرکتی و حسی برخی عصبهای جمجمهای است:
Trigeminal Motor nucleus (CN V): کنترل عضلات جویدن، در Pons واقع است.
Abducent nucleus (CN VI): کنترل عضله Lateral rectus، در Pons قرار دارد.
Facial motor nucleus (CN VII): کنترل عضلات صورت، در Pons واقع است.
Nucleus ambiguus (CN IX & X): در Medulla oblongata واقع است و عضلات حلق و حنجره را کنترل میکند. بنابراین در Pons قرار ندارد.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Trigeminal Motor
صحیح است، این هسته در Pons قرار دارد.
گزینه ب: Ambiguus
نادرست است، این هسته در Medulla واقع است و در Pons وجود ندارد.
گزینه ج: Abducent
صحیح است، در Pons واقع شده و عضله Lateral rectus چشم را کنترل میکند.
گزینه د: Motor Facial
صحیح است، این هسته در Pons قرار دارد و مسئول عضلات صورت است.
نتیجهگیری نهایی
تنها هستهای که در Pons قرار ندارد، Nucleus ambiguus است و در Medulla واقع شده است.
پاسخ صحیح: گزینه ب
کدام راه عصبی ذیل مربوط به لمس دقیق است؟
الف) Spinotectal
ب) Spinothalamic
ج) Medial Lemniscus
د) Lateral Lemniscus
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیرهای حسی نخاعی (Spinal sensory pathways) و مسیر لمس دقیق (Fine touch / Discriminative touch) را بررسی کنیم.
لمس دقیق شامل حس Fine touch، Pressure و Proprioception است و عمدتاً توسط مسیر Dorsal Column–Medial Lemniscus (DC–ML pathway) منتقل میشود.
مسیر شامل سه نورون است:
نورون اول (First-order neuron): در Dorsal Root Ganglion، پیام را از پوست دریافت میکند.
نورون دوم (Second-order neuron): در Nucleus gracilis و Nucleus cuneatus واقع در Medulla oblongata، پیام را به سمت Thalamus میفرستد.
نورون سوم (Third-order neuron): در Ventral posterior nucleus of the Thalamus، پیام را به Primary somatosensory cortex هدایت میکند.
مسیر Medial Lemniscus بخش ساقه مغز مسیر لمس دقیق است و پیام را از Medulla به Thalamus منتقل میکند.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Spinotectal
نادرست است، این مسیر اطلاعات درد و دما و بعضی حسهای غیرمتمایز را به تکتوم (Tectum) منتقل میکند.
گزینه ب: Spinothalamic
نادرست است، این مسیر مخصوص درد و حرارت (Pain & Temperature) است و لمس دقیق را منتقل نمیکند.
گزینه ج: Medial Lemniscus
صحیح است، این مسیر در ساقه مغز مسئول انتقال لمس دقیق و حس عمقی (Fine touch & Proprioception) به Thalamus است.
گزینه د: Lateral Lemniscus
نادرست است، این مسیر مربوط به شنوایی است و هیچ نقشی در لمس دقیق ندارد.
نتیجهگیری نهایی
مسیر Medial Lemniscus مرکز انتقال لمس دقیق و حس عمقی از Medulla به Thalamus میباشد.
پاسخ صحیح: گزینه ج
همه راههای عصبی ذیل از Medulla عبور میکنند، بجز:
الف) Lateral Lemniscus
ب) Spinal Lemniscus
ج) corticospinal
د) Vestibulospinal
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه الف
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیرهای عصبی عبوری از Medulla oblongata را بررسی کنیم.
Medulla oblongata مسیرهای مهم حسی و حرکتی را عبور میدهد:
Corticospinal tract: مسیر حرکتی قشری که از Medulla عبور میکند و در Decussation of pyramids متقاطع میشود.
Spinal Lemniscus (Spinothalamic tract): مسیر درد و حرارت، از Medulla عبور میکند و به Thalamus میرود.
Vestibulospinal tract: مسیر حرکتی و وضعیتی، از Medulla عبور کرده و به نخاع میرود.
Lateral Lemniscus مسیر شنوایی است و عمدتاً در Pons واقع است و به Medulla عبور نمیکند.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Lateral Lemniscus
صحیح است، این مسیر عبور از Medulla ندارد و مربوط به شنوایی در Pons و Midbrain است.
گزینه ب: Spinal Lemniscus
نادرست است، از Medulla عبور میکند و شامل مسیر درد و حرارت است.
گزینه ج: Corticospinal
نادرست است، از Medulla عبور کرده و در Decussation of pyramids متقاطع میشود.
گزینه د: Vestibulospinal
نادرست است، از Medulla عبور میکند و کنترل وضعیتی و تعادلی عضلات را انجام میدهد.
نتیجهگیری نهایی
تنها مسیر Lateral Lemniscus است که از Medulla عبور نمیکند و مرتبط با مسیر شنوایی است.
پاسخ صحیح: گزینه الف
مبدأ ظاهری کدام عصب از سطح خلفی ساقه مغزی است؟
الف) زوج سوم مغزی
ب) زوج پنجم مغزی
ج) زوج چهارم مغزی
د) زوج هفتم مغزی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آناتومی ظاهری عصبهای جمجمهای (Cranial nerves) و سطح ساقه مغز (Brainstem surfaces) را بررسی کنیم.
بیشتر عصبهای جمجمهای از سطح قدامی یا جانبی (Ventral / Ventrolateral) ساقه مغز خارج میشوند.
استثناء مهم عصب چهارم (Trochlear nerve / CN IV) است که تنها عصب جمجمهای است که از سطح خلفی (Dorsal surface) ساقه مغز خارج میشود و به عضله فوق مایل چشم (Superior oblique) عصبدهی میکند.
سایر عصبها:
Cranial nerve III (Oculomotor): از سطح قدامی میانی مغز خارج میشود.
Cranial nerve V (Trigeminal): از سطح جانبی پل (Pons) خارج میشود.
Cranial nerve VII (Facial): از سطح جانبی پل خارج میشود.
بررسی گزینهها
گزینه الف: زوج سوم مغزی (Oculomotor)
نادرست است، از سطح قدامی مغز خارج میشود.
گزینه ب: زوج پنجم مغزی (Trigeminal)
نادرست است، از سطح جانبی پل خارج میشود.
گزینه ج: زوج چهارم مغزی (Trochlear)
صحیح است، تنها عصب جمجمهای با مبدأ ظاهری روی سطح خلفی ساقه مغز است.
گزینه د: زوج هفتم مغزی (Facial)
نادرست است، از سطح جانبی پل خارج میشود.
نتیجهگیری نهایی
عصب چهارم (Trochlear / CN IV) تنها عصب جمجمهای است که از سطح خلفی (Dorsal) ساقه مغز ظاهر میشود.
پاسخ صحیح: گزینه ج
هسته Ambiguus از چه نوع است؟
الف) general Somatic Afferent
ب) Special Visceral Afferent
ج) general Somatic Efferent
د) Special Visceral Efferent
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا نوع فیبرهای عصبی هستههای ساقه مغز (Brainstem nuclei fiber types) و عملکرد Nucleus ambiguus را بررسی کنیم.
Nucleus ambiguus در Medulla oblongata واقع است و مسئول حرکت عضلات حلق، حنجره و بخشی از عضلات کام نرم میباشد.
عضلات تحت کنترل این هسته از نظر تکاملی عضلات شاخهای-ویسرال (Branchial / Pharyngeal arch muscles) هستند.
بنابراین فیبرهای این هسته از نوع Special Visceral Efferent (SVE) هستند که حرکت عضلات مشتق از شاخههای ویسرال را هدایت میکنند.
سایر انواع فیبرها:
General Somatic Afferent (GSA): حس لمسی، درد و دما از پوست.
Special Visceral Afferent (SVA): حس چشایی و بویایی.
General Somatic Efferent (GSE): کنترل عضلات اسکلتی غیرشاخهای.
بررسی گزینهها
گزینه الف: General Somatic Afferent
نادرست است، این نوع مربوط به حس از پوست و عضلات اسکلتی است، نه حرکت عضلات حلق و حنجره.
گزینه ب: Special Visceral Afferent
نادرست است، این نوع مربوط به حس چشایی و بویایی است.
گزینه ج: General Somatic Efferent
نادرست است، این نوع کنترل عضلات اسکلتی معمولی را دارد، نه عضلات شاخهای-ویسرال.
گزینه د: Special Visceral Efferent
صحیح است، Nucleus ambiguus حرکات عضلات مشتق از شاخههای ویسرال (حلق و حنجره) را هدایت میکند.
نتیجهگیری نهایی
Nucleus ambiguus نوع Special Visceral Efferent (SVE) دارد و مسئول حرکت عضلات حلق و حنجره است.
پاسخ صحیح: گزینه د
هسته حرکتی مربوط به عضلات حلق کدام است؟
الف) Solitary
ب) Ambiguus
ج) Superior Salivatory
د) Facial Motor Nucleus
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا هستههای حرکتی ساقه مغز (Motor nuclei of brainstem) و عملکرد آنها را بررسی کنیم.
Nucleus ambiguus در Medulla oblongata واقع است و فیبرهای Special Visceral Efferent (SVE) آن عضلات مشتق از شاخههای ویسرال (Pharyngeal arch muscles) را کنترل میکنند.
این هسته مسئول حرکت عضلات حلق، حنجره و بخشی از کام نرم است و به عصبهای Glossopharyngeal (CN IX) و Vagus (CN X) مرتبط میباشد.
سایر هستهها:
Solitary nucleus: مرکز پردازش حس چشایی و احشایی، هسته حرکتی ندارد.
Superior Salivatory nucleus: هسته پاراسمپاتیک برای ترشح بزاق و اشک، هسته حرکتی اسکلتی نیست.
Facial Motor nucleus: کنترل عضلات صورت، نه عضلات حلق.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Solitary
نادرست است، این هسته حس چشایی و احشایی را منتقل میکند و هسته حرکتی عضلات حلق نیست.
گزینه ب: Ambiguus
صحیح است، این هسته حرکت عضلات حلق و حنجره را کنترل میکند.
گزینه ج: Superior Salivatory
نادرست است، هسته پاراسمپاتیک برای ترشح بزاق است، نه عضلات حلق.
گزینه د: Facial Motor Nucleus
نادرست است، این هسته حرکات عضلات صورت را کنترل میکند، نه عضلات حلق.
نتیجهگیری نهایی
هستهای که عضلات حلق و حنجره را کنترل میکند، Nucleus ambiguus است.
پاسخ صحیح: گزینه ب
کدام هسته ذیل در مسیر راه آوران (Afferent) مخچه جدید قرار دارد؟
الف) Olivary complex
ب) Emboliformis
ج) Fastigial
د) Pontian
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیرهای آوران (Afferent pathways) مخچه (Cerebellum) و هستههای مرتبط را بررسی کنیم.
مخچه جدید (Neocerebellum / Cerebrocerebellum) عمدتاً با حرکت هدفمند اندامها و برنامهریزی حرکتی دقیق مرتبط است.
ورودی اصلی به Neocerebellum از طریق Pontine nuclei است:
مسیر: Cerebral cortex → Pontine nuclei → Middle cerebellar peduncle → Cerebellum
سایر هستهها:
Olivary complex: بخشی از مسیر آوران به Spinocerebellum و Motor learning است.
Emboliformis و Fastigial: هستههای Deep cerebellar nuclei هستند و مسیر خروجی (Efferent) مخچه را تشکیل میدهند، نه مسیر آوران.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Olivary complex
نادرست است، این هسته مسیر آوران دارد اما عمدتاً به Spinocerebellum و Motor learning مربوط است، نه به Neocerebellum.
گزینه ب: Emboliformis
نادرست است، این هسته خروجی (Efferent) مخچه است، نه آوران.
گزینه ج: Fastigial
نادرست است، این هسته نیز بخشی از Deep cerebellar nuclei برای خروجی است.
گزینه د: Pontian
صحیح است، Pontine nuclei مسیر اصلی آوران به Neocerebellum (Cerebrocerebellum) را فراهم میکنند.
نتیجهگیری نهایی
مسیر آوران Neocerebellum از Pontine nuclei عبور میکند و اطلاعات حرکتی از قشر مغز را به مخچه منتقل میکند.
پاسخ صحیح: گزینه د
کدام راه عصبی ذیل تسهیل کننده عمل extansorها در اندامها میباشد؟
الف) Rubrospinal
ب) Tectospinal
ج) Vestibulospinal
د) Hypothalamicospinal
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا راههای حرکتی نخاعی (Spinal motor tracts) و نقش آنها در کنترل عضلات اکستنسور و فلکسور را بررسی کنیم.
Vestibulospinal tract یکی از مسیرهای اصلی است که از Vestibular nuclei در Medulla و Pons ناشی میشود.
این مسیر تسهیلکننده عضلات اکستنسور (Extensor facilitation) در اندامها و حفظ وضعیت و تعادل بدن است.
سایر مسیرها:
Rubrospinal: عمدتاً تسهیلکننده عضلات فلکسور (Flexor facilitation) در اندامها است.
Tectospinal: کنترل حرکات سر و گردن در پاسخ به محرکهای دیداری و شنوایی.
Hypothalamicospinal: مسیر اتونومیک، کنترل سمپاتیک و پاراسمپاتیک نخاعی، نه کنترل مستقیم عضلات اندامها.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Rubrospinal
نادرست است، این مسیر عمدتاً تسهیلکننده فلکسورها است و در اکستنسورها نقش اصلی ندارد.
گزینه ب: Tectospinal
نادرست است، این مسیر حرکات سر و گردن را تنظیم میکند و مستقیماً اندامها را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
گزینه ج: Vestibulospinal
صحیح است، این مسیر تسهیلکننده عضلات اکستنسور اندامها و حفظ وضعیت بدن است.
گزینه د: Hypothalamicospinal
نادرست است، این مسیر کنترل اتونومیک دارد و مستقیماً در اکستنسورها نقش ندارد.
نتیجهگیری نهایی
مسیر Vestibulospinal tract نقش اصلی در تسهیل عضلات اکستنسور و حفظ تعادل اندامها دارد.
پاسخ صحیح: گزینه ج
همه هستههای ذیل از نوع پاراسمپاتیک هستند، بجز:
الف) Dorsal vagal
ب) Solitary
ج)Superior Salivatory
د) Edinger westphal
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا هستههای پاراسمپاتیک (Parasympathetic nuclei) در ساقه مغز و عملکرد آنها را بررسی کنیم.
Dorsal vagal nucleus: هسته پاراسمپاتیک مربوط به Vagus nerve (CN X) برای کنترل احشا و عملکرد اتونومیک.
Superior salivatory nucleus: هسته پاراسمپاتیک برای ترشح بزاق و اشک (Salivation & Lacrimation) از طریق Facial nerve (CN VII).
Edinger–Westphal nucleus: هسته پاراسمپاتیک Oculomotor nerve (CN III)، کنترل Pupil constriction و Lens accommodation.
Solitary nucleus: هسته حسی (Sensory nucleus) است و مسیر آوران (Afferent) حس چشایی و احشایی را منتقل میکند، بنابراین پاراسمپاتیک نیست.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Dorsal vagal
نادرست است، هسته پاراسمپاتیک واقعی است.
گزینه ب: Solitary
صحیح است، این هسته حسی (Afferent) است و پاراسمپاتیک نیست.
گزینه ج: Superior Salivatory
نادرست است، هسته پاراسمپاتیک برای ترشح بزاق و اشک است.
گزینه د: Edinger–Westphal
نادرست است، هسته پاراسمپاتیک برای کنترل مردمک و عدسی است.
نتیجهگیری نهایی
تنها هستهای که از نوع پاراسمپاتیک نیست، Solitary nucleus است و وظیفه حس چشایی و احشایی را بر عهده دارد.
پاسخ صحیح: گزینه ب
کدام مجموعه هسته ذیل از نوع سرتونرژیک در ساقه مغزی میباشد؟
الف) Ventral Tegmental Area
ب) Pedunculo pontin
ج) Central
د) Raphea
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا هستههای سرتونرژیک (Serotonergic nuclei) در ساقه مغز و عملکرد آنها را بررسی کنیم.
Serotonergic nuclei هستههایی هستند که نورونهای تولیدکننده سروتونین (5-HT neurons) را شامل میشوند و در تنظیم خلق، خواب و درد نقش دارند.
مهمترین این هستهها در Raphe nuclei واقع شدهاند:
شامل dorsal raphe, median raphe و سایر هستههای raphe در Medulla, Pons و Midbrain.
سایر هستهها:
Ventral Tegmental Area (VTA): هسته دوپامینرژیک، مرتبط با انگیزه و پاداش.
Pedunculopontine nucleus: هسته کولینرژیک، مرتبط با چرخه خواب و حرکت.
Central nucleus: غیر اختصاصی و سرتونرژیک نیست.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Ventral Tegmental Area
نادرست است، هسته دوپامینرژیک است و سرتونرژیک نیست.
گزینه ب: Pedunculo pontin
نادرست است، هسته کولینرژیک است و سرتونرژیک نیست.
گزینه ج: Central
نادرست است، هسته مرکزی سرتونرژیک شناخته نمیشود.
گزینه د: Raphe
صحیح است، Raphe nuclei مجموعه اصلی هستههای سرتونرژیک در ساقه مغز هستند.
نتیجهگیری نهایی
مجموعه Raphe nuclei منبع اصلی نورونهای سروتونین در ساقه مغز است.
پاسخ صحیح: گزینه د
کدامیک از راههای زیر از راه پایک فوقانی مخچه وارد مخچه میشود؟
الف) Ventral Spinocerebellar
ب) Posterior Spinocerebellar
ج) Cortico Ponto Cerebellare
د) Vestibulocerebellar
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه الف
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیرهای آوران (Afferent pathways) مخچه و پایکها (Cerebellar peduncles) را بررسی کنیم.
Cerebellar peduncles کانالهای اصلی اتصال مخچه به ساقه مغز هستند:
Superior cerebellar peduncle (Päpedunculus superior / Upper peduncle): عمدتاً مسیرهای خروجی (Efferent) و برخی مسیرهای آوران خاص را منتقل میکند.
Middle cerebellar peduncle (Päpedunculus medius): مسیرهای آوران از Pontine nuclei به Neocerebellum.
Inferior cerebellar peduncle (Päpedunculus inferior / Lower peduncle): مسیرهای آوران از Spinal cord و Medulla به Spinocerebellum.
مسیرهای آوران Spinocerebellar tracts:
Ventral Spinocerebellar tract (VSCT): از نخاع به contralateral Spinocerebellum، و سپس از طریق Superior cerebellar peduncle وارد مخچه میشود.
Dorsal / Posterior Spinocerebellar tract (PSCT): از نخاع به Ipsilateral Spinocerebellum، و از طریق Inferior cerebellar peduncle وارد مخچه میشود.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Ventral Spinocerebellar
صحیح است، این مسیر از طریق Superior cerebellar peduncle (پایک فوقانی) وارد مخچه میشود.
گزینه ب: Posterior Spinocerebellar
نادرست است، مسیر از Inferior cerebellar peduncle وارد مخچه میشود.
گزینه ج: Cortico Ponto Cerebellare
نادرست است، مسیر از Middle cerebellar peduncle وارد مخچه میشود.
گزینه د: Vestibulocerebellar
نادرست است، مسیر از Inferior cerebellar peduncle وارد مخچه میشود.
نتیجهگیری نهایی
تنها مسیر آوران که از پایک فوقانی (Superior cerebellar peduncle) وارد مخچه میشود، Ventral Spinocerebellar tract است.
پاسخ صحیح: گزینه الف
Anopsia یعنی:
الف) کوری کلمات
ب) عدم درک بو
ج) عدم درک سمبلهای مربوط به زبان
د) کوری
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا اصطلاحات نورولوژیک بینایی (Neurological visual terms) را بررسی کنیم.
Anopsia به معنای کوری یا فقدان بینایی (Loss of vision / Blindness) است و میتواند جزئی یا کامل باشد.
سایر اصطلاحات مرتبط:
Alexia: کوری کلمات، یعنی اختلال در خواندن (Word blindness).
Anosmia: فقدان یا اختلال درک بو (Loss of smell).
Agraphia / Symbolic deficits: اختلال در نوشتن یا درک نمادهای زبانی.
بررسی گزینهها
گزینه الف: کوری کلمات (Alexia)
نادرست است، Alexia مربوط به اختلال خواندن است، نه کور کامل.
گزینه ب: عدم درک بو (Anosmia)
نادرست است، Anosmia به اختلال بویایی اشاره دارد.
گزینه ج: عدم درک سمبلهای مربوط به زبان
نادرست است، این اختلال مرتبط با آسیب قشر زبانی و نمادهاست و با Anopsia تفاوت دارد.
گزینه د: کوری (Blindness / Anopsia)
صحیح است، Anopsia به از دست دادن بینایی (Blindness) اشاره دارد.
نتیجهگیری نهایی
اصطلاح Anopsia به معنای کوری یا فقدان بینایی است و شامل اختلالات جزئی یا کامل بینایی میشود.
پاسخ صحیح: گزینه د
در مورد راه شنوایی همه موارد زیر صحیح است، بجز:
الف) هر کورتکس شنوایی رشتههایی از هستههای حلزونی راست و چپ دریافت میکند.
ب) Medial Lemniscus جزئی از این راه محسوب میشود.
ج) نورون دوم راه شنوایی در هستههای حلزونی قرار دارد.
د) راههای دسته طولی خلفی (PLF) و دسته طولی داخلی (MLF) در رفلکس شنوائی نقش دارند.
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیرهای شنوایی (Auditory pathways) و هستهها و فیبرهای مرتبط با آنها را بررسی کنیم.
مسیر شنوایی شامل چند مرحله است:
نورون اول (First-order neuron): از Cochlear nerve به Cochlear nuclei در Medulla میرود.
نورون دوم (Second-order neuron): در Cochlear nuclei قرار دارد و اطلاعات را به Superior olivary complex و Lateral Lemniscus منتقل میکند.
نورون سوم (Third-order neuron): از Inferior colliculus و Medial Geniculate Body به Primary auditory cortex در لوب تمپورال هدایت میشود.
نکات کلیدی:
هر نیمکره کورتکس شنوایی رشتههایی از هر دو گوش دریافت میکند، بنابراین اطلاعات شنوایی دو طرفه است.
مسیر Medial Lemniscus مربوط به لمس دقیق و حس عمقی است و بخشی از راه شنوایی نیست.
مسیرهای PLF و MLF در رفلکسهای شنوایی و حرکات چشمی و سر نقش دارند.
بررسی گزینهها
گزینه الف: هر کورتکس شنوایی رشتههایی از هستههای حلزونی راست و چپ دریافت میکند
صحیح است، زیرا مسیر شنوایی دوطرفه است.
گزینه ب: Medial Lemniscus جزئی از این راه محسوب میشود
نادرست است، Medial Lemniscus مربوط به حس لمس دقیق و عمقی است و در مسیر شنوایی نقشی ندارد.
گزینه ج: نورون دوم راه شنوایی در هستههای حلزونی قرار دارد
صحیح است، نورون دوم در Cochlear nuclei واقع شده است.
گزینه د: راههای دسته طولی خلفی (PLF) و دسته طولی داخلی (MLF) در رفلکس شنوائی نقش دارند
صحیح است، این مسیرها در رفلکسهای شنوایی و هماهنگی سر و چشم نقش دارند.
نتیجهگیری نهایی
تنها گزینه نادرست این است که Medial Lemniscus بخشی از راه شنوایی باشد.
پاسخ صحیح: گزینه ب
بخش اعظم سطح طرفی نیمکرههای مخ توسط چه شریانی خونرسانی میشود؟
الف) شریان مغزی قدامی
ب) شریان مغزی خلفی
ج) شریان مغزی میانی
د) شریان ارتباطی قدامی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آناتومی شریانهای مغزی (Cerebral arteries) و مناطق خونرسانی به نیمکرهها را بررسی کنیم.
شریان مغزی میانی (Middle Cerebral Artery / MCA):
بزرگترین شاخه شریان کاروتید داخلی (Internal carotid artery).
مسئول خونرسانی به بخش اعظم سطح طرفی (Lateral surface) نیمکرهها شامل لوب فرونتال، لوب پاریتال، لوب تمپورال است.
آسیب به این شریان باعث سکته مغزی و علائم حرکتی و حسی در اندامها و صورت میشود.
سایر شریانها:
Anterior Cerebral Artery (ACA): خونرسانی به سطح میانی نیمکره و قسمت قدامی (Medial & Superior surfaces).
Posterior Cerebral Artery (PCA): خونرسانی به لوب پسسری و قسمتهای تحتانی تمپورال.
Anterior Communicating artery: اتصال بین دو شریان مغزی قدامی، خونرسانی مستقیم ندارد.
بررسی گزینهها
گزینه الف: شریان مغزی قدامی (ACA)
نادرست است، این شریان سطح میانی و قدامی را خونرسانی میکند، نه سطح طرفی.
گزینه ب: شریان مغزی خلفی (PCA)
نادرست است، مسئول خونرسانی به لوب پسسری و بخشهای تحتانی تمپورال است.
گزینه ج: شریان مغزی میانی (MCA)
صحیح است، مسئول خونرسانی به بخش اعظم سطح طرفی نیمکرهها است.
گزینه د: شریان ارتباطی قدامی (Anterior Communicating artery)
نادرست است، این شریان نقش اتصال بین دو شریان قدامی دارد و خونرسانی مستقیمی انجام نمیدهد.
نتیجهگیری نهایی
بخش اعظم سطح طرفی نیمکرههای مغز توسط شریان مغزی میانی (Middle Cerebral Artery / MCA) خونرسانی میشود.
پاسخ صحیح: گزینه ج
Precuneus مربوط به کدام لب مغز است؟
الف) Temporal
ب) Occipital
ج) Parietal
د) Frontal
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا Precuneus و جایگاه آن در لوبهای مغزی (Cerebral lobes) را بررسی کنیم.
Precuneus بخش میانی و فوقانی لوب پاریتال (Medial superior parietal lobe) است.
نقشهای اصلی Precuneus:
خودآگاهی (Self-awareness)
تصویرسازی ذهنی و تجسم فضایی (Mental imagery & Spatial visualization)
پردازش اطلاعات حسی-حرکتی پیچیده
موقعیت آن در سطح میانی نیمکره مغز (Medial surface of parietal lobe) و بین cingulate gyrus و occipital lobe قرار دارد.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Temporal
نادرست است، لوب تمپورال در بخش جانبی و تحتانی مغز است، Precuneus در آن قرار ندارد.
گزینه ب: Occipital
نادرست است، لوب پسسری عمدتاً مسئول پردازش بینایی است و Precuneus جزئی از آن نیست.
گزینه ج: Parietal
صحیح است، Precuneus بخشی از لوب پاریتال میانی است و در سطح میانی نیمکره قرار دارد.
گزینه د: Frontal
نادرست است، لوب فرونتال جلوتر و جلوی شیار مرکزی (Central sulcus) قرار دارد و Precuneus جزئی از آن نیست.
نتیجهگیری نهایی
Precuneus در لوب پاریتال (Parietal lobe) واقع شده و مسئول پردازشهای پیچیده حسی-حرکتی و خودآگاهی است.
پاسخ صحیح: گزینه ج
کدام هسته ذیل در مسیر Indirect استریاتوم به پالیدوم قرار دارد؟
الف) Clastrum
ب) Subthalamic
ج) Caudate
د) Accumbance
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم (Direct & Indirect pathways) استریاتوم به پالیدوم در سیستم بازال گانگلیا (Basal ganglia) را بررسی کنیم.
Indirect pathway: مسیر غیرمستقیم کنترل حرکت، باعث مهار حرکات اضافی و تنظیم دقیق حرکات میشود.
ترتیب مسیر غیرمستقیم:
Striatum (Caudate & Putamen) → Globus Pallidus externa (GPe) → Subthalamic nucleus (STN) → Globus Pallidus interna (GPi) / Substantia Nigra pars reticulata (SNr) → Thalamus → Cortex
نقش Subthalamic nucleus: اتصال میان GPe و GPi/SNr و انتقال سیگنال مهاری جهت کنترل حرکات.
سایر هستهها:
Clastrum: بخشی از کورپوس استریاتوم، در مسیر غیرمستقیم نقش اصلی ندارد.
Caudate: جزئی از استریاتوم، منشا مسیر است ولی مرحله غیرمستقیم هسته میانی نیست.
Accumbens: بخش ناحیه پاداش و انگیزه، مرتبط با سیستم لیمبیک است، نه مسیر مستقیم/غیرمستقیم حرکتی.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Clastrum
نادرست است، نقش مستقیم در مسیر Indirect ندارد.
گزینه ب: Subthalamic
صحیح است، این هسته مرحله کلیدی در مسیر غیرمستقیم استریاتوم به پالیدوم است.
گزینه ج: Caudate
نادرست است، این هسته منشا استریاتوم است و مرحله غیرمستقیم محسوب نمیشود.
گزینه د: Accumbance
نادرست است، هستهای مرتبط با سیستم لیمبیک است و در مسیر غیرمستقیم حرکتی نقش ندارد.
نتیجهگیری نهایی
در مسیر غیرمستقیم (Indirect pathway) از استریاتوم به پالیدوم، هسته Subthalamic nucleus نقش کلیدی دارد.
پاسخ صحیح: گزینه ب
شریان تغذیه کننده Cingulate gyrus کدام است؟
الف) Middle Cerebral
ب) Posterior Communicating
ج) Anterior Cerebral
د) Posterior Cerebral
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آناتومی شریانهای مغزی (Cerebral arteries) و مناطق خونرسانی به قشر مغز را بررسی کنیم.
Cingulate gyrus در سطح میانی نیمکره مغز و بالای Corpus callosum واقع شده است.
خونرسانی اصلی به این ناحیه توسط Anterior Cerebral Artery (ACA) صورت میگیرد:
شاخههای Pericallosal و Callosomarginal از ACA مسئول خونرسانی Cingulate gyrus هستند.
سایر شریانها:
Middle Cerebral Artery (MCA): سطح جانبی نیمکره و لوبهای فرونتال، پاریتال و تمپورال.
Posterior Cerebral Artery (PCA): لوب پسسری و بخش تحتانی تمپورال.
Posterior Communicating artery: شریان ارتباطی بین PCA و ICA، خونرسانی مستقیم به Cingulate ندارد.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Middle Cerebral
نادرست است، MCA سطح جانبی نیمکره را خونرسانی میکند، نه سطح میانی و Cingulate gyrus.
گزینه ب: Posterior Communicating
نادرست است، این شریان نقش اتصال دارد و خونرسانی مستقیمی به Cingulate gyrus ندارد.
گزینه ج: Anterior Cerebral
صحیح است، ACA و شاخههای آن مسئول خونرسانی Cingulate gyrus هستند.
گزینه د: Posterior Cerebral
نادرست است، PCA عمدتاً لوب پسسری و بخش تحتانی تمپورال را خونرسانی میکند.
نتیجهگیری نهایی
Cingulate gyrus توسط شریان مغزی قدامی (Anterior Cerebral Artery / ACA) خونرسانی میشود.
پاسخ صحیح: گزینه ج
تالاموس در خارج مجاور با کدام عنصر ذیل است؟
الف) External Capsul
ب) lnternal Capsul
ج) Caudate
د) Insulla
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آناتومی تالاموس و ساختارهای اطراف آن (Thalamus & Surrounding Structures) را بررسی کنیم.
Thalamus در عمق نیمکره مغز و بالای Mesencephalon قرار دارد و مرکز اصلی پردازش حسی و حرکتی است.
در خارج تالاموس، Internal capsule قرار دارد:
Internal capsule مجموعهای از فیبرهای قشری-نخاعی و قشری-تالامیک است که اطلاعات حسی و حرکتی را منتقل میکند.
سایر ساختارها:
External capsule: بین Putamen و Claustrum واقع شده و با تالاموس در تماس مستقیم نیست.
Caudate nucleus: در کنار Lateral ventricle قرار دارد، تماس مستقیم با تالاموس ندارد.
Insula: سطح جانبی نیمکره است و با تالاموس تماس مستقیم ندارد.
بررسی گزینهها
گزینه الف: External Capsul
نادرست است، تالاموس با این ساختار تماس مستقیم ندارد.
گزینه ب: Internal Capsul
صحیح است، Internal capsule در خارج تالاموس واقع شده و فیبرهای مهم حسی و حرکتی را عبور میدهد.
گزینه ج: Caudate
نادرست است، تالاموس با Caudate تماس مستقیم ندارد.
گزینه د: Insula
نادرست است، Insula سطح جانبی مغز است و با تالاموس تماس ندارد.
نتیجهگیری نهایی
تالاموس در خارج مجاور با Internal capsule قرار دارد و این مسیر انتقال اطلاعات حسی و حرکتی را فراهم میکند.
پاسخ صحیح: گزینه ب
Prosopagnosia مربوط به کدام حالت ذیل است؟
الف) اختلال در تشخیص رنگ
ب) اختلال در مسیر Occipitoparietal بینایی
ج) اختلال در تشخیص چهره در ضایعه دوطرفه Fusifom gyrus
د) اختلال در منطقه V1 بینایی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا Prosopagnosia و مناطق مغزی مرتبط با شناسایی چهرهها را بررسی کنیم.
Prosopagnosia یا Face blindness: اختلال در تشخیص چهرهها بدون کاهش بینایی عمومی یا حافظه دیداری.
علت شایع: ضایعه دوطرفه در Fusiform gyrus، به ویژه در ناحیه Fusiform Face Area (FFA) واقع در لوب تمپورال تحتانی و Occipitotemporal.
سایر نکات:
مسیر Occipitoparietal بیشتر با پردازش مکان و حرکت (Where pathway / Dorsal stream) مرتبط است، نه شناسایی چهره.
منطقه V1 مسئول پردازش اولیه بینایی است و اختلال آن باعث کوری اولیه میشود، نه Prosopagnosia.
اختلال در تشخیص رنگ (Achromatopsia) مربوط به V4 و مسیر Ventral stream است، نه Fusiform gyrus.
بررسی گزینهها
گزینه الف: اختلال در تشخیص رنگ
نادرست است، این حالت Achromatopsia است و با Fusiform gyrus مرتبط نیست.
گزینه ب: اختلال در مسیر Occipitoparietal بینایی
نادرست است، این مسیر Dorsal stream است و با شناسایی چهره ارتباط ندارد.
گزینه ج: اختلال در تشخیص چهره در ضایعه دوطرفه Fusiform gyrus
صحیح است، Fusiform gyrus و ناحیه FFA مسئول شناسایی چهرهها هستند و ضایعه دوطرفه باعث Prosopagnosia میشود.
گزینه د: اختلال در منطقه V1 بینایی
نادرست است، آسیب به V1 باعث کوری اولیه میشود، نه اختلال شناسایی چهره.
نتیجهگیری نهایی
Prosopagnosia ناشی از ضایعه دوطرفه Fusiform gyrus است و اختلال در شناسایی چهرهها ایجاد میکند.
پاسخ صحیح: گزینه ج
همه ساختمانهای زیر جزء سیستم لیمبیک محسوب میشوند، بجز:
الف) هیپوکامپ Hippocampus
ب) پاراسنترال گیروس Paracentral gyrus
ج) شکنج سینگولی Cingulate gyrus
د) فورنیکس Fornix
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا ساختمانهای سیستم لیمبیک (Limbic system) و عملکرد هر کدام را بررسی کنیم.
سیستم لیمبیک مسئول احساسات، حافظه و رفتارهای انگیزشی است و شامل ساختارهای زیر است:
Hippocampus (هیپوکامپ): حافظه و یادگیری
Cingulate gyrus (شکنج سینگولی): پردازش احساسات و ارتباط با هیپوکامپ
Fornix (فورنیکس): مسیر خروجی از هیپوکامپ به هیپوتالاموس و سایر هستهها
سایر مناطق:
Paracentral gyrus (پاراسنترال گیروس): بخشی از لوب پاریتال و پیشانی است و عمدتاً مربوط به حرکت اندام تحتانی و عملکرد حسی است و جز سیستم لیمبیک نیست.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Hippocampus
نادرست است، جزء اصلی سیستم لیمبیک است.
گزینه ب: Paracentral gyrus
صحیح است، این ناحیه جز سیستم لیمبیک محسوب نمیشود و مرتبط با عملکرد حرکتی و حسی اندام تحتانی است.
گزینه ج: Cingulate gyrus
نادرست است، جزء سیستم لیمبیک است و در پردازش احساسات نقش دارد.
گزینه د: Fornix
نادرست است، جزء مسیرهای مهم خروجی سیستم لیمبیک است.
نتیجهگیری نهایی
تنها ساختاری که جز سیستم لیمبیک نیست، Paracentral gyrus است.
پاسخ صحیح: گزینه ب
همه هستههای حرکتی زیر از راه کورتیکوبولبار راست و چپ عصبدهی میشوند، بجز:
الف) هسته حرکتی زوج پنجم
ب) Ambiguus
ج) هسته حرکتی زوج هفت
د) هسته حرکتی زوج دوازده
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا عصبدهی هستههای حرکتی ساقه مغز (Motor nuclei of cranial nerves) و مسیرهای کورتیکوبولبار (Corticobulbar tract) را بررسی کنیم.
Corticobulbar tract: مسیر حرکتی از قشر مغز به هستههای حرکتی ساقه مغز است و معمولاً دوطرفه (Bilateral innervation) عمل میکند.
نکات کلیدی:
اکثر هستههای حرکتی دوطرفه عصبدهی میشوند تا عملکرد حرکتی حفظ شود.
استثنا: Hypoglossal nucleus (CN XII)
قسمت جانبی هسته حرکتی Hypoglossal بیشتر Contralateral innervation دارد.
بنابراین آسیب یکطرفه به قشر حرکتی باعث فلج نیمه مخالف زبان میشود.
سایر هستهها مانند:
Trigeminal motor nucleus (CN V): دوطرفه
Facial motor nucleus (CN VII): قسمت فوقانی صورت دوطرفه، پایین صورت contralateral
Ambiguus (CN IX, X): دوطرفه
بررسی گزینهها
گزینه الف: هسته حرکتی زوج پنجم (Trigeminal motor nucleus)
نادرست است، عصبدهی دوطرفه دارد.
گزینه ب: Ambiguus
نادرست است، عصبدهی دوطرفه دارد.
گزینه ج: هسته حرکتی زوج هفت (Facial motor nucleus)
نادرست است، قسمت فوقانی دوطرفه و پایین صورت contralateral است ولی به طور کلی دوطرفه عصبدهی دارد.
گزینه د: هسته حرکتی زوج دوازده (Hypoglossal nucleus)
صحیح است، عمدتاً Contralateral innervation دارد و استثناء محسوب میشود.
نتیجهگیری نهایی
تنها هسته حرکتی که از کورتیکوبولبار دوطرفه عصبدهی نمیشود، Hypoglossal nucleus (CN XII) است.
پاسخ صحیح: گزینه د
در ضایعات نورون محرکه فوقانی تمام حالات زیر مشاهده میشود، بجز:
الف) Spasticity
ب) Hyper reflex
ج) آتروفی شدید عضلات
د) Babinski sign
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا ویژگیهای ضایعه نورون حرکتی فوقانی (Upper Motor Neuron Lesion / UMN lesion) را بررسی کنیم.
UMN lesion: آسیب به نورونهای حرکتی قشری یا مسیرهای Corticospinal / Corticobulbar قبل از سیناپس با نورون حرکتی تحتانی.
علائم کلاسیک UMN lesion:
Spasticity (سفتی عضلانی): افزایش تونوس عضلانی به دلیل کاهش مهار کورتیکال
Hyperreflexia (رفلکسهای افزایش یافته)
Babinski sign: پاسخ پاتولوژیک کف پا
آتروفی شدید عضلات (Severe muscle atrophy) بیشتر در LMN lesion (Lower Motor Neuron lesion) دیده میشود، نه UMN lesion. UMN lesion معمولاً باعث آتروفی خفیف یا کاهش حجم عضلانی طولانی مدت میشود.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Spasticity
صحیح است و در UMN lesion دیده میشود.
گزینه ب: Hyper reflex
صحیح است، افزایش رفلکسها علامت بارز UMN lesion است.
گزینه ج: آتروفی شدید عضلات
نادرست است، آتروفی شدید بیشتر مربوط به LMN lesion است، در UMN lesion معمولاً خفیف است.
گزینه د: Babinski sign
صحیح است، پاسخ Babinski مثبت یکی از نشانههای کلاسیک UMN lesion است.
نتیجهگیری نهایی
در ضایعه نورون حرکتی فوقانی (UMN lesion)، آتروفی شدید عضلات مشاهده نمیشود و این علامت مختص ضایعات نورون حرکتی تحتانی (LMN lesion) است.
پاسخ صحیح: گزینه ج
همه عناصر زیر در کف بطن سوم مغزی مشاهده میشوند، بجز:
الف) Chiasma optic
ب) Tuber cinerum
ج) Infundibulum
د) Lamina Terminalis
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آناتومی کف بطن سوم مغز (Floor of the Third Ventricle) و عناصر مرتبط را بررسی کنیم.
کف بطن سوم مغز شامل ساختارهای زیر است:
Chiasma opticum (Optic chiasm): محل تقاطع عصب بینایی
Tuber cinereum: ناحیه مرکزی هیپوتالاموس، محل اتصال به Infundibulum
Infundibulum: ساقه هیپوفیز (Pituitary stalk)
Lamina terminalis: دیواره قدامی بطن سوم است و جز کف بطن سوم محسوب نمیشود. این لایه بین optic chiasm و commissure anterior قرار دارد و بیشتر دیوار قدامی (Anterior wall) بطن سوم را تشکیل میدهد.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Chiasma optic
جز کف بطن سوم است و درست است.
گزینه ب: Tuber cinerum
جز کف بطن سوم است و درست است.
گزینه ج: Infundibulum
جز کف بطن سوم است و درست است.
گزینه د: Lamina Terminalis
نادرست است، این ساختار دیوار قدامی بطن سوم است و در کف بطن قرار ندارد.
نتیجهگیری نهایی
تمام ساختارهای ذکرشده در کف بطن سوم قرار دارند، به جز Lamina terminalis که دیواره قدامی بطن سوم را تشکیل میدهد.
پاسخ صحیح: گزینه د
همه حالات زیر در ضایعه عصب Facial دیده میشود، بجز:
الف) فلج عضلات حالتی صورت
ب) بی حس گونه
ج) اختلال چشایی 2/3 قدامی زبان
د) Hyperocusis
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا عملکردهای عصب هفتم مغزی (Facial nerve / CN VII) و علائم ضایعه آن را بررسی کنیم.
Facial nerve (CN VII):
Motor fibers: عضلات حالتی صورت (Facial expression muscles)
Special sensory fibers: چشایی دو سوم قدامی زبان
Parasympathetic fibers: غدد بزاقی و اشکی
Motor branch to stapedius muscle: تنظیم شدت صدا
علائم ضایعه عصب Facial:
فلج عضلات حالتی صورت (Facial paralysis)
اختلال چشایی در ۲/۳ قدامی زبان
Hyperacusis: حساسیت بیش از حد به صدا به دلیل فلج عضله stapedius
نکته مهم: حس صورت (Touch, Pain) در گونه و سایر مناطق توسط عصب Trigeminal (CN V) منتقل میشود، نه عصب Facial.
بررسی گزینهها
گزینه الف: فلج عضلات حالتی صورت
صحیح است و در ضایعه عصب Facial دیده میشود.
گزینه ب: بی حس گونه
نادرست است، حس گونه توسط Trigeminal nerve (CN V) منتقل میشود و در ضایعه CN VII ایجاد نمیشود.
گزینه ج: اختلال چشایی ۲/۳ قدامی زبان
صحیح است، این یکی از علائم ضایعه عصب Facial است.
گزینه د: Hyperacusis
صحیح است، فلج عضله stapedius باعث حساسیت به صدا میشود.
نتیجهگیری نهایی
تنها علامتی که در ضایعه عصب Facial مشاهده نمیشود، بیحسی گونه است، زیرا این حس توسط عصب Trigeminal تأمین میشود.
پاسخ صحیح: گزینه ب
همه ساختمانهای زیر در سطح داخلی نیمکرههای مخ قرار دارند، بجز:
الف) Splenum of corpus callosum
ب) Cingulate gyrus
ج) Paracentral gyrus
د) Lingual gyrus
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا سطح داخلی (Medial surface) نیمکرههای مغزی و ساختمانهای مرتبط را بررسی کنیم.
ساختمانهای موجود در سطح داخلی نیمکرهها:
Splenium of corpus callosum: قسمت خلفی جسم پینهای، واقع در سطح داخلی
Cingulate gyrus: بالای Corpus callosum، جزء سیستم لیمبیک
Paracentral gyrus: ناحیه میانی و جلوی شیار مرکزی، سطح داخلی لوب فرونتال و پاریتال
Lingual gyrus:
در سطح زیرین و داخلی لوب پسسری (Occipital lobe) قرار دارد اما بیشتر به عنوان سطح زیرین (Inferior surface) شناخته میشود، نه سطح داخلی اصلی نیمکرهها.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Splenium of corpus callosum
صحیح است، در سطح داخلی نیمکرهها قرار دارد.
گزینه ب: Cingulate gyrus
صحیح است، در سطح داخلی نیمکرهها قرار دارد.
گزینه ج: Paracentral gyrus
صحیح است، در سطح داخلی نیمکرهها واقع شده است.
گزینه د: Lingual gyrus
نادرست است، بیشتر در سطح زیرین لوب پسسری واقع شده و جز سطح داخلی اصلی نیمکرهها محسوب نمیشود.
نتیجهگیری نهایی
تنها ساختمانی که در سطح داخلی نیمکرهها قرار ندارد، Lingual gyrus است.
پاسخ صحیح: گزینه د
در مورد راه reticulo Spinal همه موارد زیر صحیح است، بجز:
الف) جزء راههای خارج هرمی میباشد.
ب) از ساقه مغزی مبدأ میگیرد.
ج) بخشی از راههای ارادی حرکتی است.
د) اثر مهاری و تحریکی بر نورونهای شاخ قدامی نخاع دارد.
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا Reticulospinal tract و نقش آن در سیستم حرکتی را بررسی کنیم.
Reticulospinal tract:
یکی از راههای خارج هرمی (Extrapyramidal pathways) است.
مبدأ آن در Reticular formation ساقه مغزی قرار دارد.
عملکرد آن عمدتاً غیرارادی (Involuntary / Reflex modulation) و تسهیل یا مهار نورونهای شاخ قدامی نخاع است.
نقش آن در کنترل تونوس عضلانی، تعادل و حرکات خودکار است، نه حرکات ارادی دقیق که توسط Corticospinal tract انجام میشود.
بررسی گزینهها
گزینه الف: جزء راههای خارج هرمی میباشد
صحیح است، Reticulospinal tract جز Extrapyramidal pathways محسوب میشود.
گزینه ب: از ساقه مغزی مبدأ میگیرد
صحیح است، مبدأ آن Reticular formation در Pons و Medulla است.
گزینه ج: بخشی از راههای ارادی حرکتی است
نادرست است، این مسیر عمدتاً غیرارادی و تنظیمکننده حرکات غیرارادی است و در کنترل ارادی حرکات دقیق نقش ندارد.
گزینه د: اثر مهاری و تحریکی بر نورونهای شاخ قدامی نخاع دارد
صحیح است، Reticulospinal tract میتواند نورونهای حرکتی تحتانی را مهار یا تحریک کند.
نتیجهگیری نهایی
Reticulospinal tract جزو راههای ارادی حرکتی نیست و نقش اصلی آن تنظیم غیرارادی تونوس و رفلکسهای حرکتی است.
پاسخ صحیح: گزینه ج
هسته آمیگدال (بادامی) در کدام لوب مغزی قرار دارد؟
الف) فرونتال Frontal
ب) تمپورال Temporal
ج) پاریتال Parietal
د) اکسیپیتال Occipital
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا Amigdala (Amygdala) و موقعیت آن در مغز را بررسی کنیم.
Amygdala (هسته آمیگدال / بادامی):
بخشی از سیستم لیمبیک (Limbic system) است و نقش اصلی آن در پردازش احساسات، ترس و انگیزهها میباشد.
محل قرارگیری: در لوب تمپورال (Temporal lobe)، دقیقاً در Anterior medial portion of temporal lobe و در عمق Temporal pole.
سایر لوبها:
Frontal: مرتبط با برنامهریزی، تصمیمگیری و کنترل ارادی
Parietal: پردازش حسی و فضایی
Occipital: پردازش بینایی
بررسی گزینهها
گزینه الف: فرونتال Frontal
نادرست است، Amygdala در لوب فرونتال واقع نشده است.
گزینه ب: تمپورال Temporal
صحیح است، هسته آمیگدال در لوب تمپورال قرار دارد.
گزینه ج: پاریتال Parietal
نادرست است، Amygdala در لوب پاریتال نیست.
گزینه د: اکسیپیتال Occipital
نادرست است، این لوب مرتبط با بینایی است و محل هسته آمیگدال نیست.
نتیجهگیری نهایی
هسته Amygdala (بادامی) در لوب تمپورال (Temporal lobe) واقع شده و در پردازش احساسات و حافظه نقش دارد.
پاسخ صحیح: گزینه ب
Upper motor neuron در کجا قرار دارد؟
الف) Precentral gyrus
ب) Post central gyrus
ج) Superior frontal gyrus
د) Superior parietal gyrus
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه الف
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا Upper Motor Neuron (UMN) و محل آن در قشر مغز را بررسی کنیم.
Upper Motor Neuron (نورون حرکتی فوقانی):
در قشر حرکتی اولیه (Primary motor cortex) قرار دارد و مسئول کنترل ارادی حرکات اسکلتال است.
Primary motor cortex در Precentral gyrus واقع شده است.
نورونهای UMN از این ناحیه شروع شده و از طریق Corticospinal tract به نورونهای حرکتی تحتانی (Lower Motor Neurons) در شاخ قدامی نخاع متصل میشوند.
سایر نواحی:
Postcentral gyrus: ناحیه حسی اولیه (Primary somatosensory cortex)
Superior frontal gyrus: مرتبط با برنامهریزی حرکتی و فعالیت اجرایی، نه محل UMN اولیه
Superior parietal gyrus: پردازش اطلاعات حسی و فضایی
بررسی گزینهها
گزینه الف: Precentral gyrus
صحیح است، محل Upper Motor Neurons و کنترل حرکات ارادی است.
گزینه ب: Post central gyrus
نادرست است، ناحیه حسی است و نورون حرکتی ندارد.
گزینه ج: Superior frontal gyrus
نادرست است، بیشتر در فعالیتهای اجرایی و برنامهریزی نقش دارد، نه UMN اولیه.
گزینه د: Superior parietal gyrus
نادرست است، مرتبط با پردازش حسی و فضایی است.
نتیجهگیری نهایی
نورونهای حرکتی فوقانی (UMN) در Precentral gyrus قرار دارند و کنترل حرکات ارادی اسکلتال را بر عهده دارند.
پاسخ صحیح: گزینه الف
سومین نورون راه بینایی در کجا قرار دارد؟
الف) Superior colliculus
ب) Lateral geniculate body
ج) Optic chiasma
د) retina
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیر بینایی (Visual pathway) و نورونهای آن را بررسی کنیم.
مسیر بینایی شامل سه نورون اصلی است:
نورون اول (First-order neuron): سلولهای RGC (Retinal Ganglion Cells) در Retina، اطلاعات بینایی را از چشم دریافت میکنند.
نورون دوم (Second-order neuron): از Optic nerve / Chiasma / Tract عبور میکند و در Lateral geniculate nucleus (LGN) تالاموس سیناپس میدهد.
نورون سوم (Third-order neuron): از LGN شروع شده و از طریق Optic radiations به Primary visual cortex (V1) در Occipital lobe میرود.
نکته کلیدی:
Lateral geniculate body / nucleus (LGN) محل شروع نورون سوم و انتقال سیگنال بینایی به قشر است.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Superior colliculus
نادرست است، در رفلکسهای چشمی و حرکت چشم نقش دارد، اما محل سومین نورون نیست.
گزینه ب: Lateral geniculate body
صحیح است، نورون سوم از این هسته شروع میشود و به قشر بینایی میرود.
گزینه ج: Optic chiasma
نادرست است، محل عبور و تقاطع فیبرهای بینایی و محل سیناپس نورون دوم نیست.
گزینه د: Retina
نادرست است، محل نورون اول است.
نتیجهگیری نهایی
نورون سوم مسیر بینایی از Lateral geniculate body (LGN) شروع شده و به قشر بینایی میرود.
پاسخ صحیح: گزینه ب
قشر مربوط به شنوایی در کدام است؟
الف) Superior temporal gyrus
ب) Middle temporal gyrus
ج) Inferior temporal gyrus
د) Insula
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه الف
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا قشر شنوایی (Auditory cortex) و محل آن در مغز را بررسی کنیم.
Primary auditory cortex (قشر شنوایی اولیه):
در Superior temporal gyrus (Gyrus temporalis superior) واقع شده است.
به ویژه در Heschl’s gyrus که بخشی از Superior temporal gyrus است.
وظیفه اصلی: پردازش اطلاعات شنوایی دریافتی از Medial geniculate nucleus تالاموس و تشخیص صدا.
سایر مناطق:
Middle temporal gyrus: مرتبط با پردازش معنایی و بینایی حرکتی
Inferior temporal gyrus: مرتبط با پردازش شکلها و اشیاء
Insula: نقش در پردازش احساسی و برخی پردازشهای چندحسی
بررسی گزینهها
گزینه الف: Superior temporal gyrus
صحیح است، محل Primary auditory cortex و پردازش شنوایی است.
گزینه ب: Middle temporal gyrus
نادرست است، بیشتر در پردازش معنایی و بینایی نقش دارد.
گزینه ج: Inferior temporal gyrus
نادرست است، بیشتر با پردازش اشیاء و چهره مرتبط است.
گزینه د: Insula
نادرست است، نقش اصلی آن در پردازش احساسی و چندحسی است، نه شنوایی اولیه.
نتیجهگیری نهایی
قشر مربوط به شنوایی اولیه در Superior temporal gyrus قرار دارد و اطلاعات شنوایی از تالاموس به آن منتقل میشود.
پاسخ صحیح: گزینه الف
کدامیک از اعصاب مغزی ریشه عصبی از نخاع هم دریافت میکند؟
الف) زوج ۱۲ مغزی
ب) زوج ۱۱ مغزی
ج) زوج ۱۰ مغزی
د) زوج ۹ مغزی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا اعصاب مغزی (Cranial nerves) و منشاء آنها را بررسی کنیم و ببینیم کدام یک ریشه عصبی از نخاع (Spinal root) نیز دریافت میکند.
Cranial nerve XI (Accessory nerve / عصب الحاقی):
منشاء دوگانه دارد:
Cranial root: از ساقه مغزی (Medulla)
Spinal root: از شاخ جانبی نخاع گردنی (C1-C5)
عملکرد: کنترل عضلات Sternocleidomastoid و Trapezius
سایر اعصاب ذکرشده:
CN XII (Hypoglossal): از Medulla میآید، ریشه نخاعی ندارد
CN X (Vagus): از Medulla میآید، ریشه نخاعی ندارد
CN IX (Glossopharyngeal): از Medulla میآید، ریشه نخاعی ندارد
بررسی گزینهها
گزینه الف: زوج ۱۲ مغزی (Hypoglossal)
نادرست است، فقط ریشه از Medulla دارد.
گزینه ب: زوج ۱۱ مغزی (Accessory)
صحیح است، علاوه بر ساقه مغزی، ریشه عصبی از نخاع گردنی دارد.
گزینه ج: زوج ۱۰ مغزی (Vagus)
نادرست است، فقط ریشه از Medulla دارد.
گزینه د: زوج ۹ مغزی (Glossopharyngeal)
نادرست است، فقط ریشه از Medulla دارد.
نتیجهگیری نهایی
تنها عصب مغزی که ریشه عصبی از نخاع دریافت میکند، Accessory nerve (CN XI) است و مسئول حرکت عضلات Sternocleidomastoid و Trapezius میباشد.
پاسخ صحیح: گزینه ب
کدام راه عصبی ذیل در نخاع تقاطع دارد؟
الف) Tectospinal
ب) Lateral corticospinal
ج) Dorsal Spinocerebellar
د) Spinothalamic
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مسیرهای عصبی نخاعی (Spinal tracts) و محل تقاطع فیبرها (Decussation) را بررسی کنیم.
Decussation: عبور فیبرهای عصبی از یک طرف بدن به طرف مقابل در مسیرهای حرکتی یا حسی
بررسی مسیرها:
Tectospinal tract: از Midbrain شروع شده و فیبرها قبل از ورود به نخاع تقاطع میکنند (Decussation در سطح میانه ساقه مغز، نه نخاع)
Lateral corticospinal tract: تقاطع در Pyramidal decussation در Medulla oblongata، نه نخاع
Dorsal spinocerebellar tract: Ipsilateral است و تقاطع ندارد
Spinothalamic tract: تقاطع در سطح نخاع اتفاق میافتد، فیبرهای نورون دوم بعد از ورود به شاخ خلفی، میان خط میانی را رد میکنند و به طرف مقابل میروند
بررسی گزینهها
گزینه الف: Tectospinal
نادرست است، تقاطع در ساقه مغز، نه نخاع.
گزینه ب: Lateral corticospinal
نادرست است، تقاطع در مدولا و نه داخل نخاع.
گزینه ج: Dorsal Spinocerebellar
نادرست است، مسیر Ipsilateral است و در نخاع تقاطع ندارد.
گزینه د: Spinothalamic
صحیح است، فیبرهای نورون دوم در سطح نخاع تقاطع میکنند و به طرف مقابل میروند.
نتیجهگیری نهایی
تنها مسیر عصبی که در نخاع تقاطع (Decussation) دارد، Spinothalamic tract است و مسئول انتقال حس درد و دما به طرف مقابل میباشد.
پاسخ صحیح: گزینه د
Inferior Colliculus مربوط به کدام راه عصبی است؟
الف) راه بویایی
ب) راه بینایی
ج) راه تعادلی
د) راه شنوایی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا Inferior colliculus و نقش آن در مسیرهای عصبی را بررسی کنیم.
Inferior colliculus (IC):
بخشی از Midbrain (Tectum) است و نقش اصلی آن در مسیر شنوایی (Auditory pathway) میباشد.
اطلاعات شنوایی از Cochlear nuclei و Superior olivary complex به IC میآید و سپس به Medial geniculate body (Thalamus) منتقل میشود.
همچنین در رفلکسهای شنوایی نقش دارد، مانند پاسخ به صداهای ناگهانی.
سایر مسیرها:
راه بویایی (Olfactory pathway): از بینی به Olfactory bulb و Olfactory cortex
راه بینایی (Visual pathway): مرتبط با Superior colliculus برای رفلکسهای بینایی
راه تعادلی (Vestibular pathway): مرتبط با Vestibular nuclei و Cerebellum
بررسی گزینهها
گزینه الف: راه بویایی
نادرست است، IC در مسیر بویایی نقشی ندارد.
گزینه ب: راه بینایی
نادرست است، مسیر بینایی به Superior colliculus مربوط است.
گزینه ج: راه تعادلی
نادرست است، مسیر تعادلی با Vestibular nuclei و Cerebellum مرتبط است.
گزینه د: راه شنوایی
صحیح است، IC بخشی از Auditory pathway است و اطلاعات صدا را پردازش میکند.
نتیجهگیری نهایی
Inferior colliculus در مسیر شنوایی (Auditory pathway) قرار دارد و نقش کلیدی در انتقال و پردازش اطلاعات صوتی و رفلکسهای شنوایی دارد.
پاسخ صحیح: گزینه د
کدامیک از ساختارهای ذیل Dopaminergic هستند؟
الف) Basal Forbrain
ب) Parabrachial
ج) Ruber nucleus
د) Ventral Tegmental Area (VTA)
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا ساختارهای دوپامینرژیک (Dopaminergic structures) در مغز را بررسی کنیم.
Dopaminergic neurons: تولید و ترشح Dopamine میکنند و نقش مهمی در پاداش، انگیزه، حرکت و تنظیم خلق دارند.
مهمترین مناطق دوپامینرژیک:
Ventral Tegmental Area (VTA): منشاء مسیر Mesolimbic و Mesocortical dopamine pathways، مرتبط با پاداش و انگیزه
Substantia Nigra pars compacta (SNc): کنترل حرکات و مسیر Nigrostriatal
سایر مناطق مانند Basal forebrain, Parabrachial, Ruber nucleus عمدتاً دوپامینرژیک نیستند.
بررسی گزینهها
گزینه الف: Basal Forebrain
نادرست است، بیشتر Cholinergic است و دوپامینرژیک نیست.
گزینه ب: Parabrachial
نادرست است، این هسته در پردازش حسی و اتونومیک نقش دارد و دوپامینرژیک نیست.
گزینه ج: Ruber nucleus (Red nucleus)
نادرست است، در کنترل حرکتی و تونوس عضلانی نقش دارد، دوپامینرژیک نیست.
گزینه د: Ventral Tegmental Area (VTA)
صحیح است، منشاء اصلی مسیرهای دوپامینرژیک Mesolimbic و Mesocortical است.
نتیجهگیری نهایی
تنها ساختاری که Dopaminergic است، Ventral Tegmental Area (VTA) میباشد و نقش مهمی در پاداش و انگیزه دارد.
پاسخ صحیح: گزینه د
منشاء تالاموس از کدام بخش است؟
الف) Telencephalon
ب) Diencephalon
ج) Mesencephalon
د) Rhombencephalon
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا تالاموس (Thalamus) و منشاء جنینی آن را بررسی کنیم.
Thalamus (تالاموس):
بخشی از Diencephalon (دیانسفالون / میانمغز) است.
نقش اصلی: مرکز پردازش و انتقال اطلاعات حسی به قشر مغز (Relay sensory information to cortex) و شرکت در تنظیم حرکت و هوشیاری
سایر بخشها:
Telencephalon: شامل نیمکرههای مغزی و ساختارهایی مانند قشر و Basal ganglia
Mesencephalon (Midbrain): شامل Tectum و Tegmentum
Rhombencephalon (Hindbrain): شامل Pons، Medulla و Cerebellum
بررسی گزینهها
گزینه الف: Telencephalon
نادرست است، تالاموس جز Telencephalon نیست.
گزینه ب: Diencephalon
صحیح است، تالاموس بخشی از Diencephalon و در جلوی Mesencephalon قرار دارد.
گزینه ج: Mesencephalon
نادرست است، Mesencephalon شامل Midbrain است و تالاموس جز آن نیست.
گزینه د: Rhombencephalon
نادرست است، Rhombencephalon شامل Hindbrain است و تالاموس در آن قرار ندارد.
نتیجهگیری نهایی
تالاموس (Thalamus) منشاء خود را از Diencephalon دارد و نقش کلیدی در پردازش حسی و انتقال اطلاعات به قشر مغز ایفا میکند.
پاسخ صحیح: گزینه ب
هستههای Vestibular مربوط به کدام راه عصبی میباشند؟
الف) راه بینایی
ب) راه شنوایی
ج) راه تعادل
د) راه چشایی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ج
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا هستههای Vestibular (Vestibular nuclei) و عملکرد آنها را بررسی کنیم.
Vestibular nuclei:
در Pons و Medulla واقع شدهاند.
اطلاعات مربوط به تعادل و موقعیت سر و بدن را از Vestibular apparatus در گوش داخلی دریافت میکنند.
نقش آنها: حفظ تعادل، تنظیم تونوس عضلانی و رفلکسهای چشمی-سر (Vestibulo-ocular reflex)
سایر مسیرها:
راه بینایی (Visual pathway): از Retina به Cortex و Superior colliculus
راه شنوایی (Auditory pathway): از Cochlear nuclei به Inferior colliculus و Medial geniculate body
راه چشایی (Gustatory pathway): از زبان به Solitary nucleus و Thalamus
بررسی گزینهها
گزینه الف: راه بینایی
نادرست است، Vestibular nuclei در بینایی نقش مستقیم ندارند.
گزینه ب: راه شنوایی
نادرست است، مربوط به پردازش صدا نیستند.
گزینه ج: راه تعادل
صحیح است، Vestibular nuclei هسته مرکزی Vestibular pathway و حفظ تعادل هستند.
گزینه د: راه چشایی
نادرست است، با Taste pathway ارتباط ندارد.
نتیجهگیری نهایی
Vestibular nuclei بخشی از مسیر تعادل (Vestibular pathway) هستند و مسئول حفظ تعادل، رفلکسهای چشمی و کنترل تونوس عضلانی میباشند.
پاسخ صحیح: گزینه ج
اصلیترین شریان تغذیه کننده پردههای مننژ کدام است؟
الف) شریان مننژیال قدامی .Anterior Meningeal A
ب) شریان مننژیال وسطی .Middel Meningeal A
ج) شریان مننژیال خلفی .Posterior Meningeal A
د) شریان مننژیال طرفی .Lateral Meningeal A
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه ب
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا مننژها (Meninges) و منابع خونرسانی آنها را بررسی کنیم.
Meninges (پردههای مننژ / مغزپوشها):
شامل Dura mater، Arachnoid mater و Pia mater هستند.
Dura mater ضخیمترین لایه است و بیشترین خونرسانی را نیاز دارد.
Shahriani (Arterial supply) اصلی مننژها:
Middle Meningeal Artery (شریان مننژیال میانی): شاخهای از Maxillary artery و مهمترین منبع خونرسانی به Dura mater است.
سایر شریانها:
Anterior Meningeal A: خونرسانی محدود به نواحی قدامی
Posterior Meningeal A: خونرسانی به نواحی خلفی
Lateral Meningeal A: اصطلاح کمتر رایج، نقشی فرعی دارد
بررسی گزینهها
گزینه الف: Anterior Meningeal A
نادرست است، خونرسانی محدود به نواحی قدامی دارد.
گزینه ب: Middle Meningeal A
صحیح است، اصلیترین شریان برای خونرسانی به Dura mater و مننژها میباشد.
گزینه ج: Posterior Meningeal A
نادرست است، خونرسانی محدودی به نواحی خلفی دارد.
گزینه د: Lateral Meningeal A
نادرست است، نقش آن فرعی و محدود است.
نتیجهگیری نهایی
Middle Meningeal Artery (شریان مننژیال میانی) اصلیترین منبع خونرسانی به پردههای مننژ و به ویژه Dura mater میباشد و اهمیت بالینی در آسیبهای اپیدورال دارد.
پاسخ صحیح: گزینه ب
آفازی حرکتی مربوط به ضایعه کدام ناحیه است؟
الف) Triangular Frontal
ب) Angular gyrus
ج) Supramarginal gyrus
د) precuneus
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه الف
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا آفازی حرکتی (Motor aphasia / Broca’s aphasia) و محل ضایعه آن را بررسی کنیم.
Motor aphasia (آفازی حرکتی):
ناشی از آسیب به Broca’s area در Frontal lobe (لوب پیشانی)
مسئول تولید کلام و گفتار محاورهای (Speech production / Expressive language)
آسیب باعث Non-fluent aphasia میشود، یعنی بیمار در تولید کلمات مشکل دارد ولی درک کلام معمولاً سالم است.
Broca’s area:
شامل بخشهای Pars opercularis و Pars triangularis از Inferior frontal gyrus میشود
سایر نواحی:
Angular gyrus: مرتبط با درک نوشتهها و محاسبات
Supramarginal gyrus: مرتبط با پردازش زبان و حواس چندگانه
Precuneus: مرتبط با حافظه و خودآگاهی
بررسی گزینهها
گزینه الف: Triangular Frontal
صحیح است، بخشی از Broca’s area و محل ضایعه آفازی حرکتی است.
گزینه ب: Angular gyrus
نادرست است، آسیب به این ناحیه باعث اختلال در درک نوشتهها و محاسبات میشود.
گزینه ج: Supramarginal gyrus
نادرست است، نقش آن در پردازش زبان و ادغام حسی است، آفازی حرکتی ایجاد نمیکند.
گزینه د: Precuneus
نادرست است، مرتبط با حافظه و خودآگاهی است، نه تولید گفتار.
نتیجهگیری نهایی
آفازی حرکتی (Motor / Broca’s aphasia) ناشی از ضایعه در Triangular part of Inferior Frontal Gyrus میباشد.
پاسخ صحیح: گزینه الف
کدام عصب از طرفین ماده سوراخدار خلفي (Posterior Perforated Substance) خارج می شود؟
الف) زوج پنجم مغزی
ب) زوج ششم مغزی
ج) زوج چهارم مغزی
د) زوج سه مغزی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا Posterior Perforated Substance (ماده سوراخدار خلفی) و ارتباط آن با اعصاب مغزی (Cranial nerves) را بررسی کنیم.
Posterior Perforated Substance:
ناحیهای در Midbrain (Mesencephalon) که شامل سوراخهایی برای عبور عروق کوچک مغزی است.
محل خروج اعصاب مغزی III (Oculomotor nerve) از طرفین Midbrain است.
Oculomotor nerve (زوج سوم مغزی):
مسئول حرکت اکثر عضلات چشم و باز شدن پلک (Levator palpebrae superioris)
همچنین شامل فیبرهای Parasympathetic برای Constrictor pupillae و Ciliary muscle است.
سایر اعصاب:
CN IV (Trochlear): از سطح خلفی Midbrain ولی به صورت مورب و پایینتر خارج میشود.
CN V (Trigeminal): از Pons خارج میشود.
CN VI (Abducens): از Pons–Medulla junction خارج میشود.
بررسی گزینهها
گزینه الف: زوج پنجم مغزی (Trigeminal)
نادرست است، از Pons خارج میشود، نه از Posterior Perforated Substance.
گزینه ب: زوج ششم مغزی (Abducens)
نادرست است، از Pons–Medulla junction خارج میشود.
گزینه ج: زوج چهارم مغزی (Trochlear)
نادرست است، از سطح خلفی Midbrain خارج میشود ولی محل آن نسبت به ماده سوراخدار خلفی متفاوت است.
گزینه د: زوج سوم مغزی (Oculomotor)
صحیح است، از طرفین ماده سوراخدار خلفی (Posterior Perforated Substance) خارج میشود.
نتیجهگیری نهایی
Oculomotor nerve (CN III) از طرفین Posterior Perforated Substance خارج میشود و مسئول حرکت چشم و کنترل مردمک است.
پاسخ صحیح: گزینه د
در بیماری پارکینسون همه موارد زیر دیده میشود، بجز:
الف) ضایعات هستههای زیرقشری
ب) اختلال تون عضلات
ج) Resting Tremor (لرزش هنگام استراحت)
د) Apraxia
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
پاسخ پرسش ⇦ گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح بر اساس کلیدواژهها
برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا بیماری پارکینسون (Parkinson’s disease) و ویژگیهای بالینی و پاتولوژیک آن را بررسی کنیم.
Parkinson’s disease:
اختلال حرکتی و نوروژنیک است که ناشی از ضایعه نورونهای دوپامینرژیک در Substantia Nigra pars compacta میباشد.
پیامدها:
کاهش Dopamine → اختلال در Basal ganglia circuits
Resting tremor: لرزش در حال استراحت
Rigidity / اختلال تون عضلانی: سفتی و مقاومت عضلات
Bradykinesia / کندی حرکت
نکته مهم:
Apraxia: اختلال در اجرای حرکات هدفمند با وجود توانایی حرکتی و حسی طبیعی، ویژگی اصلی پارکینسون نیست بلکه بیشتر در ضایعات قشری و لوب پریتال دیده میشود.
بررسی گزینهها
گزینه الف: ضایعات هستههای زیرقشری
صحیح است، شامل Substantia Nigra و سایر Basal ganglia میشود.
گزینه ب: اختلال تون عضلات
صحیح است، پارکینسون باعث Rigidity و اختلال در تون عضلانی میشود.
گزینه ج: Resting Tremor
صحیح است، یکی از علامتهای کلاسیک پارکینسون است.
گزینه د: Apraxia
نادرست است، Apraxia ناشی از ضایعات قشری است و جزء علائم کلاسیک پارکینسون محسوب نمیشود.
نتیجهگیری نهایی
در بیماری پارکینسون علائم حرکتی مانند Resting tremor، اختلال تون عضلات و ضایعات هستههای زیرقشری دیده میشود، اما Apraxia جزء علائم این بیماری نیست.
پاسخ صحیح: گزینه د

برای مشاهده «بخشی از کتاب الکترونیکی نوروآناتومی» کلیک کنید.
📘 پرسشهای چند گزینهای علوم اعصاب شامل تمامی مباحث نوروآناتومی
- ناشر: موسسه آموزشی تألیفی ارشدان
- تعداد صفحات: ۸۴ صفحه
- شامل: تمامی سوالات دکتری علوم اعصاب از سال ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۰
- مباحث: بهطور کامل مربوط به نوروآناتومی
- پاسخها: همراه با پاسخ کلیدی
🚀 با ما همراه شوید!
تازهترین مطالب و آموزشهای مغز و اعصاب را از دست ندهید. با فالو کردن کانال تلگرام، از ما حمایت کنید!
