سوالات امتحانی کمکهای اولیه و احیای پایه (CPR و BLS) دانشجویان علوم پزشکی ایران

یادگیری کمکهای اولیه و CPR؛ هنر نجات جانها
زندگی هر یک از ما لحظات ناپایداری دارد که در آن، یک تصمیم سریع و آگاهانه میتواند تفاوت بین زندگی و مرگ را رقم بزند.
کمکهای اولیه (First Aid) و احیای قلبیریوی (CPR: Cardiopulmonary Resuscitation) ابزارهایی ساده اما قدرتمند هستند که هر فرد میتواند آنها را بیاموزد و در مواقع اضطراری، جان یک انسان را نجات دهد. جمله مشهور جهانی «زمانی را برای یادگیری کمکهای اولیه و CPR صرف کنید؛ این کار جان انسانها را نجات میدهد و مؤثر است.» (Take some time to learn first aid and CPR. It saves lives, and it works) بهخوبی نشان میدهد که این مهارتها نهتنها عملیاند، بلکه واقعاً توانایی تغییر مسیر زندگی انسانها را دارند. وقتی شما دانش و توانایی کمک به دیگران را داشته باشید، در حقیقت آماده هستید تا در برابر پیشبینیناپذیریهای زندگی، یک سپر محافظ باشید.
شعارهای جهانی الهامبخش ما را به یاد اهمیت این مهارتها میاندازد. شعار «کمکهای اولیه جانها را نجات میدهد؛ همیشه آماده باشید» (First aid saves lives — be prepared, always) بیانگر آن است که آمادگی در هر شرایطی، نقشی تعیینکننده در نجات جان انسانها ایفا میکند. این آمادهبودن تنها شامل داشتن تجهیزات نیست؛ بلکه شامل دانش (Knowledge)، اعتماد به نفس (Confidence) و سرعت عمل (Quick Action) است. زمانی که شما میدانید چگونه یک فرد را که دچار خونریزی شدید یا ایست قلبی شده، کمک کنید، نه تنها فرد را از خطر نجات میدهید، بلکه آرامش و اطمینان به دیگران منتقل میکنید.
شعار دیگری که در سطح بینالمللی بهکار میرود، «دانش اندکی از کمکهای اولیه میتواند نجاتدهنده زندگی باشد.» (A little knowledge of first aid can be a life-saver) است. این جمله کوتاه اما قدرتمند یادآور آن است که حتی مقدار اندکی از دانش کمکهای اولیه میتواند نقشی حیاتی در نجات جان انسانها ایفا کند. بسیاری از مردم تصور میکنند که کمکهای اولیه نیازمند مهارتهای پزشکی پیچیده است، اما واقعیت این است که اعمال سادهای مانند توقف خونریزی، بانداژ صحیح، یا انجام CPR صحیح میتواند جان انسانها را نجات دهد. این دانش، قدرتی است که به هیچ دارایی مادی وابسته نیست و همواره همراه شماست.
یکی دیگر از شعارهای الهامبخش بینالمللی میگوید: «قهرمانِ کسی باشید؛ کمکهای اولیه را بیاموزید.» (Be someone’s hero — learn first aid) این پیام یادآور آن است که هر فرد میتواند در لحظهای بحرانی، با داشتن دانش کمکهای اولیه، نقش یک قهرمان را ایفا کند. قهرمانی که نه به لباس یا عنوان رسمی نیاز دارد، بلکه تنها به عزم (Determination) و دانش (Knowledge) مجهز است. تصور کنید یک کودک یا سالمندی که ناگهان دچار ایست قلبی میشود و هیچکس قادر به کمک نیست، ناگهان شما با انجام صحیح CPR، دوباره ضربان زندگی را در او ایجاد میکنید. این لحظه، همان لحظهای است که یک انسان عادی به قهرمانی واقعی تبدیل میشود.
شعار «کمکهای اولیه نخستین گام در نجات یک زندگی است.» (First aid is the first step toward saving a life) بهخوبی نشان میدهد که کمکهای اولیه، آغاز زنجیره نجات (Chain of Survival) بهشمار میآید. هر اقدامی که در لحظات اولیه انجام شود، تاثیر مستقیمی بر نتیجه نهایی دارد. تحقیقات نشان میدهند که شروع سریع CPR میتواند احتمال بقای فرد را تا دو برابر افزایش دهد. در بسیاری از موارد، سرعت عمل مهمتر از تجهیزات پیشرفته است. بنابراین یادگیری این مهارتها نه تنها یک انتخاب هوشمندانه است، بلکه یک مسئولیت اجتماعی نیز محسوب میشود.
شعار معروف دیگری، «وقتی ثانیهها اهمیت دارند، کمکهای اولیه میتواند همهچیز باشد.» (When seconds matter, first aid can mean everything) بر اهمیت عامل زمان در شرایط بحرانی تأکید دارد. در حوادثی مانند ایست قلبی، سکته، یا آسیبهای شدید، ثانیهها اهمیت حیاتی دارند. هر لحظه تأخیر میتواند پیامدهای جبرانناپذیری داشته باشد. بنابراین، آماده بودن با دانش و مهارت کمکهای اولیه، تفاوت بین مرگ و زندگی را تعیین میکند.
احیای قلبی (CPR) و قدرت دو دست انسان
در سطح جهانی، شعار کمپینهای احیای قلبی چنین بیان میشود: «دو دست میتوانند جان یک انسان را نجات دهند.» (Two hands can save a life). این شعار ساده اما عمیق، مفهوم توانایی انسانی در نجات جان را به تصویر میکشد. دو دست شما میتوانند جریان خون را به مغز و قلب بازگردانند و فرصتی دوباره برای زندگی ایجاد کنند. این عمل نه تنها علمی و مؤثر است، بلکه نشاندهنده ارزش و مسئولیت هر انسان در جامعه است.
یادگیری کمکهای اولیه و CPR همچنین اعتماد به نفس اجتماعی (Social Confidence) و آگاهی فردی (Personal Awareness) را افزایش میدهد. فردی که میداند در شرایط اضطراری چگونه عمل کند، نه تنها برای خود مطمئنتر است، بلکه میتواند دیگران را نیز راهنمایی و حمایت کند. این مهارتها در محیطهای کاری، مدارس، خانه و حتی در سفرها، یک سرمایه بیقیمت محسوب میشوند.
در نهایت، یادگیری کمکهای اولیه و CPR یک سرمایه انسانی (Human Capital) است که هیچگاه از بین نمیرود و همواره ارزشمند است. هر فرد با صرف زمانی اندک برای یادگیری این مهارتها، میتواند چرخه نجات و مهربانی را گسترش دهد و جامعهای ایمنتر بسازد. همانطور که شعارها نیز یادآوری میکنند، دانش ساده اما کاربردی، میتواند زندگیهای بیشماری را نجات دهد و انسانها را به قهرمانانی واقعی تبدیل کند.
بنابراین، وقتی شما زمانی را صرف یادگیری کمکهای اولیه و CPR میکنید، در واقع سرمایهای برای زندگی دیگران و آرامش جامعه ایجاد میکنید. این کار نه تنها عملی است، بلکه یک اقدام انسانی و اخلاقی است که قدرت تغییر جهان را دارد. در دنیایی که لحظهها ارزشمندند و هر ثانیه میتواند سرنوشت ساز باشد، آموزش کمکهای اولیه و CPR، همان چراغ هدایتگری است که میتواند نور امید را در تاریکترین لحظات روشن کند.
۱- در صورت نرسیدن اکسیژن به مغز، تا چه مدتی ضایعه عصبی این ارگان قابل بازگشت است؟
الف) ۱۰ دقیقه
ب) ۱۸۰ ثانیه
ج) ۴ الی ۶ دقیقه
د) ۱۶ دقیقه
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ج
پاسخ تشریحی:
تحملپذیری مغز نسبت به هیپوکسی (Cerebral Hypoxia) و آنوکسی (Cerebral Anoxia)
مغز انسان یکی از حساسترین ارگانها نسبت به کمبود اکسیژن است. نورونها به دلیل متابولیسم بسیار بالا، ذخیره انرژی ناچیز (ATP) و وابستگی کامل به فسفریلاسیون اکسیداتیو، تنها برای مدت کوتاهی میتوانند فقدان اکسیژن را تحمل کنند.
در شرایط قطع کامل اکسیژنرسانی مانند ایست قلبی (Cardiac Arrest)، اختلالات زیر بهصورت زمانی رخ میدهد:
در ۳۰–۱۰ ثانیه اول: از دست رفتن هوشیاری به دلیل کاهش فعالیت الکتریکی نورونها
در ۶۰–۳۰ ثانیه: توقف فعالیت سیناپسی
در حدود ۳ دقیقه (۱۸۰ ثانیه): آغاز آسیبهای سلولی برگشتپذیر
در ۴ الی ۶ دقیقه: آستانهی بحرانی که پس از آن آسیب نورونی بهتدریج غیرقابل برگشت میشود
پس از بیش از ۱۰–۶ دقیقه: نکروز نورونی گسترده، ادم مغزی و ضایعات دائمی عصبی
در حدود ۱۶–۱۵ دقیقه: مرگ گسترده سلولهای عصبی و آسیب غیرقابل جبران مغز
نکته کلیدی علمی این است که پنجره طلایی بازگشتپذیری ضایعه عصبی مغز در فقدان اکسیژن، معمولاً حداکثر ۴ تا ۶ دقیقه در نظر گرفته میشود؛ البته این زمان میتواند تحت تأثیر عواملی مانند هیپوترمی (Hypothermia)، سن بیمار، وضعیت متابولیک و کیفیت احیا (CPR Quality) تغییر کند.
بررسی گزینهها
الف) ۱۰ دقیقه
این زمان اغلب با آسیب دائمی و گسترده نورونی همراه است و بهطور معمول قابل بازگشت نیست.
ب) ۱۸۰ ثانیه (۳ دقیقه)
اگرچه آسیبها ممکن است آغاز شوند، اما هنوز در محدودهای کوتاهتر از آستانه کلاسیک ضایعه غیرقابل برگشت قرار دارد.
ج) ۴ الی ۶ دقیقه
این گزینه بیانگر حد بالای بازگشتپذیری آسیب مغزی است و با منابع نورولوژی، فیزیولوژی عصبی و دستورالعملهای احیای پایه (BLS/CPR) کاملاً همخوانی دارد.
د) ۱۶ دقیقه
در این زمان، مغز دچار مرگ گسترده نورونی شده و امکان بازگشت عملکرد وجود ندارد.
نتیجهگیری علمی نهایی
گزینه صحیح: ج) ۴ الی ۶ دقیقه
این بازه زمانی بهعنوان پنجره حیاتی (Critical Window) برای پیشگیری از آسیب دائمی مغز در فقدان اکسیژن شناخته میشود و اساس تأکید جهانی بر احیای فوری، CPR زودهنگام و استفاده سریع از AED است.
۲- کدام پوزیشن زیر را برای بیمار در هنگام CPR توصیه میکنید؟
الف) نیمه نشسته
ب) روی زمین به پشت خوابیده
ج) وضعیت ریکاوری
د) به پهلوی چپ
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ب
پاسخ تشریحی:
پوزیشن استاندارد بیمار در هنگام احیای قلبی–ریوی (Cardiopulmonary Resuscitation = CPR)
اجرای مؤثر CPR وابسته به فراهم بودن شرایطی است که امکان فشردهسازی مؤثر قفسه سینه (Effective Chest Compressions)، حفظ برونده قلبی مصنوعی (Artificial Cardiac Output) و ایجاد پرفیوژن مغزی و کرونری (Cerebral & Coronary Perfusion) را فراهم کند. مهمترین پیششرط تحقق این اهداف، وضعیت صحیح قرارگیری بدن بیمار است.
طبق دستورالعملهای معتبر بینالمللی از جمله AHA (American Heart Association) و ERC (European Resuscitation Council)، بیمار باید روی سطح صاف، سخت و افقی قرار گیرد تا نیروی اعمالشده در ماساژ قلبی بهصورت مستقیم به قلب منتقل شود.
بررسی گزینهها
الف) نیمه نشسته
این وضعیت باعث کاهش شدید اثربخشی ماساژ قلبی، اتلاف نیروی فشردهسازی و اختلال در بازگشت وریدی (Venous Return) میشود و برای CPR کاملاً نامناسب است.
ب) روی زمین به پشت خوابیده
این وضعیت، پوزیشن استاندارد و توصیهشده برای CPR است. قرارگیری بیمار به حالت Supine روی سطح سخت، امکان ایجاد عمق مناسب فشردهسازی (حدود ۵ تا ۶ سانتیمتر در بزرگسالان)، ریتم صحیح (۱۰۰ تا ۱۲۰ بار در دقیقه) و بازگشت کامل قفسه سینه را فراهم میکند.
ج) وضعیت ریکاوری (Recovery Position)
این وضعیت مخصوص بیماران بیهوش ولی دارای تنفس خودبهخودی و نبض است و در شرایط ایست قلبی کاربرد ندارد. استفاده از آن در CPR اشتباه و خطرناک است.
د) به پهلوی چپ
این وضعیت نهتنها مانع ماساژ مؤثر قلب میشود، بلکه دسترسی مناسب به قفسه سینه را نیز مختل میکند و در احیا ممنوع است.
جمعبندی و نتیجهگیری نهایی
برای انجام CPR مؤثر، ایمن و مطابق استانداردهای علمی، بیمار باید:
• روی سطح سخت؛
• در وضعیت طاقباز (Supine)؛
• ترجیحاً روی زمین
قرار داده شود.
گزینه صحیح: ب) روی زمین به پشت خوابیده
این پوزیشن پایه و غیرقابلجایگزین احیای قلبی–ریوی است و رعایت آن، نقش مستقیم در افزایش شانس بقا و کاهش آسیب مغزی دارد.
۳- اغلب ایستهای قلبی خارج از بیمارستان در کجا اتفاق میافتد؟
الف) مطب پزشکان
ب) محل کار
ج) خانه
د) استخر
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ج
پاسخ تشریحی:
محل وقوع ایست قلبی خارج از بیمارستان (Out-of-Hospital Cardiac Arrest = OHCA)
ایست قلبی خارج از بیمارستان یکی از مهمترین چالشهای سلامت عمومی است و شناخت محلهای شایع وقوع آن نقش کلیدی در برنامهریزی آموزش همگانی CPR، جانمایی AED و مداخلات پیشگیرانه دارد. دادههای اپیدمیولوژیک حاصل از رجیستریهای بزرگ مانند AHA ،ERC و EuReCa الگوی نسبتاً ثابتی را نشان میدهند.
مطالعات نشان میدهد که بیش از دو-سوم ایستهای قلبی خارج از بیمارستان در محیطهای مسکونی رخ میدهند. این امر به دلایلی همچون سن بالاتر بیماران، بیماریهای قلبی زمینهای، رخداد ایست در زمان استراحت یا خواب، و حضور محدود افراد آموزشدیده مرتبط است.
بررسی گزینهها
الف) مطب پزشکان
ایست قلبی در این محیطها شیوع کمی دارد و معمولاً تجهیزات احیا و پرسنل آموزشدیده در دسترس هستند، بنابراین سهم اندکی از OHCA را تشکیل میدهد.
ب) محل کار
اگرچه رخداد ایست قلبی در محل کار ممکن است، اما درصد آن در مقایسه با محیطهای خانگی بسیار کمتر است.
ج) خانه
این گزینه شایعترین محل وقوع OHCA است. آمارها نشان میدهد حدود ۶۵ تا ۸۰ درصد ایستهای قلبی خارج از بیمارستان در خانه یا محیطهای مسکونی اتفاق میافتد.
د) استخر
ایست قلبی در استخر اغلب در چارچوب حوادث غرقشدگی مطرح میشود و سهم بسیار محدودی از کل OHCA دارد.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به شواهد اپیدمیولوژیک معتبر و دستورالعملهای بینالمللی احیا:
گزینه صحیح: ج) خانه
این واقعیت علمی تأکید میکند که آموزش CPR به اعضای خانواده، دسترسی سریع به AED در مناطق مسکونی، و تشخیص زودهنگام ایست قلبی در منزل نقش حیاتی در افزایش بقا و کاهش مرگومیر دارد.
۴- شما باید BLS را تا چه زمانی ادامه بدهید؟
الف) شما خسته بشوید
ب) نیروهایی کمکی برسد
ج) بیمار شروع به نفس کشیدن طبیعی کند
د) همه موارد
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
مدت ادامه احیای پایه (Basic Life Support = BLS)
هدف از اجرای BLS حفظ پرفیوژن حیاتی (Vital Perfusion) بهویژه در مغز و قلب تا زمان بازگشت خودبهخودی گردش خون (ROSC: Return of Spontaneous Circulation) یا تحویل بیمار به مراقبتهای پیشرفته است. دستورالعملهای معتبر بینالمللی از جمله AHA و ERC بهطور دقیق مشخص کردهاند که چه زمانی باید BLS ادامه یابد و چه زمانی میتوان آن را متوقف کرد.
بر اساس این دستورالعملها، احیاگر باید BLS را بدون وقفه غیرضروری ادامه دهد تا زمانی که یکی از شرایط توقف احیا رخ دهد.
بررسی گزینهها
الف) شما خسته بشوید
خستگی شدید احیاگر یکی از دلایل معتبر توقف BLS است؛ زیرا ادامه احیا با کیفیت پایین، اثربخشی لازم را ندارد و میتواند پرفیوژن ناکافی ایجاد کند.
ب) نیروی کمکی برسد
با رسیدن نیروهای آموزشدیدهتر یا تیم اورژانس پیشرفته، مسئولیت احیا به آنها منتقل میشود و این نیز از دلایل توقف BLS توسط احیاگر اولیه است.
ج) بیمار شروع به نفس کشیدن طبیعی کند
شروع تنفس طبیعی و مؤثر نشانهای از بازگشت گردش خون خودبهخودی (ROSC) است و در این حالت باید CPR متوقف و بیمار تحت پایش قرار گیرد.
د) همه موارد
این گزینه تمام شرایط استاندارد و علمی توقف BLS را در بر میگیرد.
نتیجهگیری نهایی
بر اساس اصول علمی احیای پایه و گایدلاینهای بینالمللی:
گزینه صحیح: د) همه موارد
این پاسخ نشاندهنده درک صحیح از نقاط پایان منطقی و ایمن BLS و تأکید بر کیفیت احیا، ایمنی احیاگر و نشانههای بازگشت حیات است.
۵- معنی جمله «عدم نشانههای حیات» چیست؟
الف) نداشتن نفس و نداشتن نبض
ب) نداشتن نبض و عدم هوشیاری
ج) نداشتن هوشیاری و عدم پاسخ به تحریکات
د) نداشتن هوشیاری و ندادن پاسخ به تحریکات و نداشتن نفس
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
تعریف «عدم نشانههای حیات» (No Signs of Life) در احیای پایه
در الگوریتم Basic Life Support (BLS)، تشخیص «عدم نشانههای حیات» باید سریع، عملی و قابلاعتماد باشد تا تصمیم برای شروع فوری CPR بدون اتلاف زمان اتخاذ شود. به همین دلیل، گایدلاینهای بینالمللی مانند AHA و ERC بر شاخصهایی تأکید میکنند که در صحنه حادثه ساده و قطعی هستند.
در BLS، «نشانههای حیات» بهطور عملی شامل سطح هوشیاری و تنفس طبیعی است. بررسی نبض در افراد غیرپزشک یا در شرایط استرسزا قابل اتکا نیست و معیار اصلی تعریف محسوب نمیشود.
بررسی گزینهها
الف) نداشتن نفس و نداشتن نبض
از نظر پزشکی صحیح است، اما در BLS پایه، نبض جزء معیار تصمیمگیری اولیه نیست؛ بنابراین با تعریف عملی گایدلاینها تطابق کامل ندارد.
ب) نداشتن نبض و عدم هوشیاری
نبود هوشیاری بدون ارزیابی تنفس کافی نیست و مجدداً اتکا به نبض در BLS توصیه نمیشود.
ج) نداشتن هوشیاری و عدم پاسخ به تحریکات
این تعریف تنها بیانگر بیهوشی است و الزاماً به معنای ایست قلبی یا فقدان حیات نیست.
د) نداشتن هوشیاری و ندادن پاسخ به تحریکات و نداشتن نفس
این گزینه دقیقاً با تعریف عملی «عدم نشانههای حیات» در BLS منطبق است: بیمار بیهوش است و تنفس طبیعی ندارد؛ وضعیتی که شروع فوری CPR را ایجاب میکند.
نتیجهگیری نهایی
در احیای پایه، «عدم نشانههای حیات» به معنای نبود هوشیاری و نبود تنفس طبیعی است.
گزینه صحیح: د) نداشتن هوشیاری و ندادن پاسخ به تحریکات و نداشتن نفس
این تعریف، مبنای تصمیمگیری حیاتی برای آغاز سریع احیا و افزایش شانس بقا در بیماران دچار ایست قلبی است.
💡 نکته علمی
پرسش: چرا با وجود این تعریف از نشانههای عدم حیات در BLS، نبض کاروتید بررسی میشود؟
در الگوریتم Basic Life Support (BLS)، دو سطح تصمیمگیری وجود دارد:
سطح اول: تصمیم حیاتی برای شروع فوری CPR
در این مرحله، هدف فقط یک چیز است:
آیا باید CPR را همین الان شروع کنیم یا نه؟
در این سطح، گایدلاینها عمداً معیارها را حداقلی، سریع و خطاناپذیر انتخاب کردهاند:
عدم هوشیاری (Unresponsiveness)
عدم تنفس طبیعی (No normal breathing / only gasping)
اگر این دو وجود داشته باشد، CPR بدون تأخیر آغاز میشود.
در این مرحله:
نبض معیار اصلی نیست
زیرا:
بررسی نبض توسط افراد غیرپزشک یا حتی حرفهایها در شرایط استرسزا زمانبر، خطاپذیر و غیرقابل اعتماد است
تأخیر در شروع ماساژ قلبی، شانس بقا را بهطور معنادار کاهش میدهد.
بنابراین تعریف کاملاً درست «عدم نشانههای حیات» در BLS :
«عدم نشانههای حیات» در BLS = نبود هوشیاری + نبود تنفس طبیعی
سطح دوم: ارزیابی تکمیلی توسط فرد آموزشدیده
اینجاست که نبض کاروتید معنا پیدا میکند.
بررسی نبض کاروتید:
مختص افراد آموزشدیده (Healthcare Providers) است
حداکثر ۱۰ ثانیه زمان دارد
همزمان با بررسی تنفس انجام میشود
هدف از گرفتن نبض در این مرحله:
تشخیص تمایز بین ایست قلبی واقعی و ایست تنفسی با نبض موجود
پیشگیری از ماساژ قلبی غیرضروری در بیماری که هنوز گردش خون دارد
اما نکته کلیدی:
اگر فرد آموزشدیده در وجود یا عدم وجود نبض شک کند، گایدلاینها میگویند: با شک برخورد نکن؛ CPR را شروع کن
پس حتی در سطح حرفهای هم:
نبض یک معیار ثانویه است، نه شرط شروع احیا
جمعبندی علمی نهایی
عدم نشانههای حیات در BLS بهصورت عملی یعنی:
بیهوشی + عدم تنفس طبیعی
نبض کاروتید چرا بررسی میشود؟
نه برای تعریف «عدم نشانههای حیات»،
بلکه برای ارزیابی تکمیلی توسط فرد آموزشدیده و فقط در صورتی که باعث تأخیر در CPR نشود.
پیام طلایی گایدلاینها
وقتی شک داری ← CPR را شروع کن
بدترین خطا: دیر شروع کردن احیا
نه شروع احیای زودهنگام
۶- در ابتدای برخورد با یک مصدوم کدام اقدام باید اول انجام شود؟
الف) درخواست کمک
ب) ارزیابی تنفس بیمار
ج) بررسی خطر
د) طبق عواطف انسانی رفتار گردد
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ج
پاسخ تشریحی:
اولین اقدام در برخورد اولیه با مصدوم در احیای پایه (Basic Life Support = BLS)
برخورد اولیه با مصدوم باید کاملاً سیستماتیک، ایمن و مبتنی بر الگوریتمهای استاندارد انجام شود. در تمام دستورالعملهای معتبر بینالمللی از جمله AHA و ERC، تأکید شده است که ایمنی احیاگر و صحنه حادثه مقدم بر هر اقدام درمانی است؛ زیرا احیاگرِ مصدومشده نهتنها کمکی نمیکند، بلکه بار اضافی بر سیستم امدادی تحمیل میکند.
به همین دلیل، الگوریتم BLS همواره با بررسی ایمنی صحنه (Scene Safety / Danger Check) آغاز میشود.
بررسی گزینهها
الف) درخواست کمک
درخواست کمک اقدام بسیار مهمی است، اما تنها پس از اطمینان از ایمن بودن صحنه معنا پیدا میکند. ورود عجولانه به صحنه خطرناک میتواند جان احیاگر را به خطر اندازد.
ب) ارزیابی تنفس بیمار
ارزیابی تنفس بخشی از مراحل بعدی BLS است و پس از بررسی خطر و ارزیابی پاسخدهی بیمار انجام میشود.
ج) بررسی خطر
این گزینه نخستین و اساسیترین اقدام است. بررسی خطر شامل توجه به عواملی مانند برق، آتش، ترافیک، گاز، مواد شیمیایی یا تهدیدهای محیطی است و پیشنیاز هر اقدام بعدی محسوب میشود.
د) طبق عواطف انسانی رفتار گردد
رفتار احساسی و غیرساختارمند نهتنها کمککننده نیست، بلکه میتواند منجر به تصمیمهای نادرست و خطرناک شود. احیا بر پایه علم و پروتکل انجام میشود، نه احساسات.
نتیجهگیری نهایی
بر اساس اصول علمی احیای پایه و گایدلاینهای جهانی:
گزینه صحیح: ج) بررسی خطر
این اقدام، سنگبنای ایمنی در BLS است و تضمین میکند که احیاگر بتواند با امنیت کامل، مراحل حیاتی بعدی را برای نجات جان مصدوم اجرا کند.
۷- کدام نبض را برای ارزیابی کردن قلب در بالغین بهکار میبریم؟
الف) کاروتید
ب) براکیال
ج) نبض زیر زانو
د) رادیال
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
نبض مناسب برای ارزیابی فعالیت قلب در بالغین در BLS
در احیای پایه (Basic Life Support = BLS)، ارزیابی نبض تنها در صورتی توصیه میشود که احیاگر آموزشدیده باشد و این بررسی باید سریع (حداکثر ۱۰ ثانیه) و قابل اعتماد انجام شود. انتخاب محل بررسی نبض در بالغین اهمیت حیاتی دارد، زیرا در شرایط پرفیوژن پایین یا ایست قلبی، نبضهای محیطی ممکن است لمس نشوند.
بر اساس دستورالعملهای AHA و ERC، نبض مرکزی (Central Pulse) شاخص قابل اعتماد برای ارزیابی گردش خون در بالغین است.
بررسی گزینهها
الف) کاروتید
نبض کاروتید (Carotid Pulse) یک نبض مرکزی است، حتی در شرایط فشار خون پایین نیز دیرتر از بین میرود و استاندارد طلایی ارزیابی نبض در بالغین در BLS محسوب میشود.
ب) براکیال
نبض براکیال عمدتاً برای نوزادان و شیرخواران توصیه میشود و در بالغین معیار اصلی ارزیابی قلب نیست.
ج) نبض زیر زانو (Popliteal)
این نبض محیطی است، دسترسی دشواری دارد و برای ارزیابی سریع گردش خون در احیا کاربردی نیست.
د) رادیال
نبض رادیال یک نبض محیطی است و در شوک یا ایست قلبی ممکن است لمس نشود، بنابراین برای تصمیمگیری در CPR قابل اعتماد نیست.
جمعبندی و نتیجهگیری نهایی
برای ارزیابی فعالیت قلب در بالغین در چارچوب احیای پایه:
گزینه صحیح: الف) کاروتید
این انتخاب مطابق با اصول علمی BLS است و امکان تشخیص سریع و قابل اعتماد وجود یا عدم وجود گردش خون را فراهم میکند.
۸- در ارزیابی تنفس بیمار، کدام گزینه ارجح است؟
الف) بهترین ارزیابی بالا و پایین رفتن سینه است.
ب) آینه دقیقترین ابزار برای ارزیابی نفس است.
ج) بهتر است حرارت نفس، صدای تنفس و حرکت سینه با هم ارزیابی شود.
د) برای دقت بیشتر ارزیابی تنفس باید حداقل ۵ دقیقه باشد.
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ج
پاسخ تشریحی:
ارزیابی تنفس بیمار در BLS (Basic Life Support)
در احیای پایه، ارزیابی تنفس باید سریع، دقیق و عملیاتی باشد؛ زیرا تأخیر در تشخیص آپنه یا تنفس غیرطبیعی (Agonal Breathing) میتواند به تعویق شروع CPR و افزایش آسیب مغزی منجر شود. به همین دلیل، گایدلاینهای بینالمللی AHA و ERC روش مشخصی را برای ارزیابی تنفس توصیه میکنند که به آن روش کلاسیک نگاه کن، گوش بده، احساس کن (Look – Listen – Feel) گفته میشود.
در این روش، احیاگر بهطور همزمان به حرکت قفسه سینه، صدای تنفس و جریان هوا توجه میکند و کل این ارزیابی باید حداکثر در ۱۰ ثانیه انجام شود.
بررسی گزینهها
الف) بهترین ارزیابی بالا و پایین رفتن سینه است
مشاهده حرکت سینه مهم است، اما بهتنهایی کافی نیست و ممکن است با حرکات کاذب یا تنفسهای گسگس اشتباه گرفته شود.
ب) آینه دقیقترین ابزار برای ارزیابی نفس است
این روش قدیمی و غیراستاندارد است و در گایدلاینهای جدید احیا جایی ندارد؛ علاوه بر این، وقتگیر و غیرعملی است.
ج) بهتر است حرارت نفس، صدای تنفس و حرکت سینه با هم ارزیابی شود
این گزینه دقیقاً منطبق با روش Look–Listen–Feel است و کاملترین و ارجحترین روش ارزیابی تنفس در BLS محسوب میشود.
د) برای دقت بیشتر ارزیابی تنفس باید حداقل ۵ دقیقه باشد
این گزینه کاملاً نادرست است؛ ارزیابی تنفس باید کوتاه و حداکثر ۱۰ ثانیه طول بکشد تا شروع CPR به تأخیر نیفتد.
نتیجهگیری نهایی
در ارزیابی تنفس بیمار، روش ارجح و علمی عبارت است از بررسی همزمان حرکت سینه، صدای تنفس و جریان هوا در مدت کوتاه.
گزینه صحیح: ج) بهتر است حرارت نفس، صدای تنفس و حرکت سینه با هم ارزیابی شود
این رویکرد استاندارد، اساس تشخیص سریع ایست تنفسی و تصمیمگیری بهموقع برای شروع احیای مؤثر است.
۹- کدام میزان زیر را برای نسبت ماساژ به تنفس پیشنهاد میکنید؟
الف) نسبت ۳۰ ماساژ به ۲ تنفس
ب) نسبت ۵ ماساژ به ۱ تنفس
ج) نسبت ۱۵ ماساژ به ۲ تنفس
د) نسبت ۳۰ ماساژ به ۱۵ تنفس
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
نسبت ماساژ قفسه سینه به تنفس در احیای پایه (Basic Life Support = BLS)
در CPR، هدف اصلی حفظ گردش خون مؤثر (Effective Circulation) و اکسیژنرسانی حداقلی اما کافی به اندامهای حیاتی، بهویژه مغز و قلب است. مطالعات فیزیولوژیک و بالینی نشان دادهاند که وقفههای مکرر برای تنفسدهی، پرفیوژن کرونری و مغزی را کاهش میدهد؛ به همین دلیل، نسبت ماساژ به تنفس باید بهگونهای انتخاب شود که تداوم ماساژها در اولویت باشد.
بر اساس گایدلاینهای معتبر AHA (American Heart Association) و ERC (European Resuscitation Council)، نسبت استاندارد ماساژ به تنفس در بالغین (و همچنین کودکان در صورت وجود یک احیاگر) بهصورت مشخص تعیین شده است.
بررسی گزینهها
الف) نسبت ۳۰ ماساژ به ۲ تنفس
این نسبت استاندارد طلایی CPR در بالغین است. ۳۰ ماساژ پیدرپی امکان ایجاد فشار پرفیوژن مناسب را فراهم میکند و ۲ تنفس، اکسیژنرسانی ضروری را بدون ایجاد وقفه طولانی تضمین مینماید.
ب) نسبت ۵ ماساژ به ۱ تنفس
این نسبت مربوط به گایدلاینهای بسیار قدیمی است و امروزه کاملاً منسوخ شده است.
ج) نسبت ۱۵ ماساژ به ۲ تنفس
این نسبت در شرایط خاص (کودکان و شیرخواران با دو احیاگر) کاربرد دارد، نه بهعنوان نسبت پیشنهادی عمومی.
د) نسبت ۳۰ ماساژ به ۱۵ تنفس
این نسبت هیچ مبنای علمی و بالینی در CPR ندارد و باعث وقفه طولانی در ماساژ قلبی میشود.
جمعبندی و نتیجهگیری نهایی
بر اساس شواهد علمی و دستورالعملهای جهانی احیای قلبی–ریوی:
گزینه صحیح: الف) نسبت ۳۰ ماساژ به ۲ تنفس
این نسبت، تعادل بهینهای میان حفظ جریان خون حیاتی و اکسیژنرسانی مؤثر ایجاد میکند و اساس CPR مؤثر و نجاتبخش در بالغین است.
۱۰- در برگه امتحانی، پرسش شماره ده وجود ندارد.
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه
۱۱- شایعترین علت بسته شدن راه هوایی در بزرگسالان چیست؟
الف) سرماخوردگی
ب) استعمال دخانیات
ج) حمله عصبی
د) برگشت زبان
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
علت شایع انسداد راه هوایی در بزرگسالان
انسداد راه هوایی (Airway Obstruction) یکی از شرایط تهدیدکننده زندگی است که تنفس مؤثر را مختل کرده و میتواند به هیپوکسی و ایست قلبی منجر شود. در بالغین، علل انسداد راه هوایی معمولاً به دو دسته انسداد مکانیکی (Mechanical Obstruction) و انسداد عملکردی (Functional Obstruction) تقسیم میشوند.
در بزرگسالان بیهوش یا نیمههوش، شایعترین علت انسداد راه هوایی، ریزش و برگشت زبان به عقب و پوشاندن حنجره (Tongue Obstruction) است. علت آن، شل شدن عضلات زبان و گلو بهویژه در حالت بیهوشی یا خواب عمیق است و میتواند به سرعت تنفس بیمار را مختل کند.
بررسی گزینهها
الف) سرماخوردگی
سرماخوردگی باعث التهاب مسیر تنفسی فوقانی میشود، اما انسداد حاد راه هوایی در بالغین معمولاً رخ نمیدهد و به عنوان شایعترین علت محسوب نمیشود.
ب) استعمال دخانیات
سیگار و دخانیات میتوانند باعث مشکلات مزمن ریوی و انسداد جزئی مسیر تنفسی شوند، ولی علت انسداد حاد راه هوایی در شرایط احیا و BLS نیستند.
ج) حمله عصبی
اختلالات عصبی ممکن است بر تنفس اثر بگذارند، اما انسداد مکانیکی شایع در بزرگسالان نیست و در BLS علت اصلی انسداد به حساب نمیآید.
د) برگشت زبان
این گزینه کاملاً منطبق با آمار و دستورالعملهای BLS است. در بالغین بیهوش، شل شدن زبان و سقوط به عقب باعث انسداد راه هوایی میشود و اولین نکتهای است که در ارزیابی راه هوایی باید رفع شود (با Head Tilt–Chin Lift یا Jaw Thrust).
نتیجهگیری نهایی
در بزرگسالان، شایعترین علت انسداد راه هوایی برگشت زبان (Tongue Obstruction) است و اولین اقدام در BLS باز کردن مسیر هوایی با تکنیکهای استاندارد است.
گزینه صحیح: د) برگشت زبان
۱۲- میزان فشار روی سینه باید چقدر باشد؟
الف) یک سوم عمق سینه در بالغین و یک چهارم در اطفال
ب) ۴ تا ۵ سانتیمتر در همه سنین
ج) یک سوم در همه سنین
د) ۲ تا ۳ سانتیمتر در نوزاد
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
عمق فشار قفسه سینه در CPR (Chest Compression Depth)
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اثربخشی احیای پایه (Basic Life Support = BLS)، عمق فشار بر روی قفسه سینه است. فشار کافی باعث ایجاد جریان خون مصنوعی (Artificial Circulation) و پرفیوژن مغزی و کرونری میشود، در حالی که فشار ناکافی یا بیش از حد، اثرات درمانی را کاهش داده یا منجر به آسیبهای غیرضروری میشود. بر اساس گایدلاینهای AHA و ERC، عمق فشار باید با توجه به گروه سنی بیمار تنظیم شود.
بررسی گزینهها
الف) یک سوم عمق سینه در بالغین و یک چهارم در اطفال
این گزینه به لحاظ علمی دقیق است:
در بالغین و نوجوانان بزرگسال: عمق فشردهسازی حدود ۵ تا ۶ سانتیمتر (تقریباً یک سوم قطر سینه) توصیه میشود.
در کودکان: عمق حدود یک سوم قطر قفسه سینه (معادل تقریباً ۵ سانتیمتر) و در نوزادان: تقریباً یک سوم تا یک چهارم قطر سینه (حدود ۴ سانتیمتر).
ب) ۴ تا ۵ سانتیمتر در همه سنین
این گزینه برای بالغین کمی کم است و برای نوزادان ممکن است مناسب باشد، اما در همه سنین یکسان نیست و دقیق نیست.
ج) یک سوم در همه سنین
این گزینه برای بالغین و کودکان صحیح است، اما برای نوزادان که قفسه سینه کوچکتر و حساستر است، باید کمتر از یک سوم (حدود یک چهارم) باشد؛ بنابراین کاملاً صحیح نیست.
د) ۲ تا ۳ سانتیمتر در نوزاد
این گزینه عمق کمتر از حد استاندارد را نشان میدهد و طبق گایدلاینهای جدید، عمق توصیهشده برای نوزادان حدود ۴ سانتیمتر است، بنابراین نادرست است.
نتیجهگیری نهایی
عمق فشردهسازی قفسه سینه باید با توجه به گروه سنی و اندازه قفسه سینه بیمار تنظیم شود تا جریان خون مؤثر ایجاد گردد و آسیبهای اضافی به حداقل برسد.
گزینه صحیح: الف) یک سوم عمق سینه در بالغین و یک چهارم در اطفال
این معیار علمی، اساس CPR مؤثر و نجاتبخش در تمامی سنین است و رعایت آن شانس بقا و کاهش آسیب مغزی را به حداکثر میرساند.
۱۳- حداقل سنی که میتوان از AED استفاده کرد کدام است؟
الف) یک سال
ب) پنج سال
ج) هفت سال
د) هجده سال
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
حداقل سن استفاده از دستگاه دفیبریلاتور خودکار (AED) در احیای پایه
استفاده از AED (Automated External Defibrillator) یکی از حیاتیترین مراحل در زنجیره نجات زندگی (Chain of Survival) است و میتواند شانس بازگشت گردش خون خودبهخودی (ROSC) و بقا را به شدت افزایش دهد. دستگاههای AED برای بیماران مختلف طراحی شدهاند و برخی مدلها دارای پدهای مخصوص کودکان (Pediatric Pads) هستند که انرژی شوک را کاهش میدهند و خطر آسیب را کاهش میدهند.
بر اساس گایدلاینهای AHA و ERC:
AED با پدهای استاندارد بزرگسالان برای بیماران بالای ۸ سال یا بیشتر مناسب است.
برای کودکان ۱ تا ۸ سال، باید از پدهای مخصوص کودکان یا تنظیم انرژی کودکان (Pediatric Dose Attenuation) استفاده شود.
زیر یک سال، استفاده از AED معمولاً توصیه نمیشود و CPR تخصصی و تماس با اورژانس اهمیت بیشتری دارد.
بررسی گزینهها
الف) یک سال
برای کودکان بالای یک سال میتوان از AED با پدهای مخصوص کودکان استفاده کرد، بنابراین این گزینه تقریباً صحیح است اما به شرط استفاده از تجهیزات کودک.
ب) پنج سال
این گزینه صحیح نیست، زیرا استفاده از AED برای کودکان یک ساله به بالا ممکن است، مشروط بر پد کودک.
ج) هفت سال
این گزینه محدودتر از استاندارد است و کاربرد عمومی ندارد.
د) هجده سال
این گزینه مربوط به بزرگسالان است و استفاده از AED محدود به بزرگسالان نمیشود.
نتیجهگیری نهایی
حداقل سنی که استفاده از AED با پد مخصوص کودک ممکن و ایمن است، یک سال به بالا است. رعایت این معیار، امکان شوکدهی ایمن و مؤثر در کودکان را فراهم میکند و پایهای برای افزایش شانس بقا در ایست قلبی خارج از بیمارستان است.
گزینه صحیح: الف) یک سال
۱۴- در کدامیک از موارد، فشار بر سینه بهجای فشار بر شکم انجام میشود؟
الف) بیماران باردار
ب) بیماران با وزن بالا
ج) مردان
د) موارد ۱ و ۲
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
محل فشردهسازی در CPR: قفسه سینه یا شکم؟
در احیای پایه (Basic Life Support = BLS)، ماساژ قلبی (Chest Compression) باید روی قفسه سینه انجام شود تا فشار مستقیم به قلب وارد شود و جریان خون مصنوعی ایجاد گردد. فشار بر شکم یا سایر نقاط بدن نهتنها اثربخش نیست، بلکه میتواند منجر به آسیب جدی به ارگانهای داخلی شود.
با این حال، در برخی شرایط خاص، مکان فشردهسازی ممکن است اهمیت ویژهای پیدا کند:
بیماران باردار
در بارداری، به دلیل بزرگ شدن رحم و احتمال فشار به وناکاوا (Vena Cava)، CPR باید روی قفسه سینه انجام شود و همزمان شیفت جانبی خفیف رحم برای کاهش فشار وناکاوا توصیه میشود، نه فشار روی شکم.بیماران با وزن بالا
در افراد چاق یا با وزن بالا، ممکن است دسترسی به قفسه سینه دشوار شود، اما ماساژ قلبی باید همواره روی قفسه سینه اعمال شود و فشار بر شکم توصیه نمیشود.مردان
جنسیت بیمار تاثیری بر محل فشردهسازی ندارد و همیشه قفسه سینه محل فشار است.
بررسی گزینهها
الف) بیماران باردار
صحیح است، زیرا در بارداری فشار روی شکم ممنوع است و فشار باید روی قفسه سینه اعمال شود.
ب) بیماران با وزن بالا
صحیح است، فشار همچنان باید روی قفسه سینه باشد؛ وزن بالا محل فشار را تغییر نمیدهد.
ج) مردان
نادرست است، جنسیت تعیینکننده محل فشار نیست.
د) موارد ۱ و ۲
این گزینه صحیح است، زیرا در بیماران باردار و بیماران با وزن بالا، فشار بر سینه اعمال میشود و فشار روی شکم ممنوع است.
نتیجهگیری نهایی
در تمامی موارد خاص، حتی با شرایط متفاوت بیمار، فشار مؤثر و ایمن باید روی قفسه سینه باشد تا جریان خون مصنوعی ایجاد شود و از آسیب به اندامهای داخلی جلوگیری گردد.
گزینه صحیح: د) موارد ۱ و ۲
۱۵- اولین حلقه بقا در بزرگسالان چیست؟
الف) شروع سریع CPR
ب) تشخیص سریع ایست قلبی
ج) درخواست اعزام آمبولانس
د) AED
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ب
پاسخ تشریحی:
اولین حلقه زنجیره نجات در بزرگسالان (Adult Chain of Survival)
زنجیره نجات (Chain of Survival) یک مفهوم حیاتی در احیای پایه (BLS) و پیشرفته (ALS) است که مراحل لازم برای افزایش شانس بقا و کاهش آسیب مغزی را مشخص میکند. برای بزرگسالان، چهار حلقه کلیدی زنجیره شامل:
تشخیص سریع ایست قلبی (Early Recognition of Cardiac Arrest)
شروع سریع CPR
دسترس سریع به AED و شوکدهی به موقع
مراقبت پیشرفته و بعد از بازگشت گردش خون (Post-Resuscitation Care)
اولین حلقه این زنجیره، تشخیص سریع ایست قلبی است. تشخیص سریع و صحیح ایست قلبی شروع به موقع اقدامات بعدی مانند CPR و استفاده از AED را ممکن میسازد و زمان طلایی برای حفظ جریان خون مغزی و کرونری را کاهش نمیدهد.
بررسی گزینهها
الف) شروع سریع CPR
اقدامی حیاتی و حلقه دوم زنجیره است، اما قبل از آن باید ایست قلبی تشخیص داده شود.
ب) تشخیص سریع ایست قلبی
این گزینه صحیح است و اولین حلقه زنجیره نجات محسوب میشود؛ بدون تشخیص سریع، CPR و سایر اقدامات به موقع آغاز نمیشوند.
ج) درخواست اعزام آمبولانس
بخش مهمی از زنجیره نجات است، اما پس از تشخیص ایست قلبی و آغاز CPR قرار میگیرد.
د) AED
استفاده از AED بخشی از حلقه سوم است و بعد از شروع CPR و تشخیص ایست قلبی انجام میشود.
نتیجهگیری نهایی
در بزرگسالان، اولین و حیاتیترین حلقه زنجیره نجات، تشخیص سریع ایست قلبی است، زیرا شروع به موقع CPR و استفاده از AED تنها پس از این تشخیص ممکن میشود و نقش مستقیم در افزایش شانس بقا دارد.
گزینه صحیح: ب) تشخیص سریع ایست قلبی
۱۶- برای باز کردن راه هوایی در بیمار قلبی، روش اولیه چیست؟
الف) Head Tilt / Chin Lift
ب) Jaw Thrust
ج) Mouth Sweeper
د) ماساژ قفسه سینه
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
روش اولیه باز کردن راه هوایی در بیمار قلبی (Airway Management in Cardiac Arrest)
در احیای پایه (Basic Life Support = BLS)، باز کردن راه هوایی یکی از اولین و حیاتیترین اقدامات پس از تشخیص ایست قلبی و نبود نشانههای حیات است. هدف از این اقدام، ایجاد مسیر باز برای ورود هوا به ریهها و جلوگیری از انسداد توسط زبان یا ترشحات است.
روشهای استاندارد باز کردن راه هوایی:
Head Tilt – Chin Lift
این روش، روش اولیه و استاندارد در بیماران بالغ بدون تروما است.
با خم کردن سر به عقب و بالا بردن چانه، زبان از مسیر تنفسی عقب کشیده میشود و راه هوایی باز میشود.
سریع، ساده و قابل اجرا توسط همه احیاگران آموزشدیده است.
Jaw Thrust
معمولاً در بیمارانی که تروما یا صدمات گردن دارند استفاده میشود تا حرکت سر و گردن حداقل شود و راه هوایی بدون خم کردن گردن باز شود.
Mouth Sweeper
برای خارج کردن اشیاء یا ترشحات بزرگ از دهان استفاده میشود، اما روش اصلی باز کردن راه هوایی نیست.
ماساز قفسه سینه (Chest Compression)
بخشی از CPR است و تاثیری بر باز کردن راه هوایی ندارد.
بررسی گزینهها
الف) Head Tilt / Chin Lift
این گزینه دقیقاً روش اولیه و توصیهشده برای باز کردن راه هوایی در بیماران قلبی بدون تروما است.
ب) Jaw Thrust
روش جایگزین در شرایط مشکوک به آسیب گردن است، نه حالت استاندارد اولیه.
ج) Mouth Sweeper
ابزار کمکی برای پاکسازی مسیر تنفسی است، اما روش باز کردن راه هوایی محسوب نمیشود.
د) ماساژ قفسه سینه
این اقدام در CPR برای ایجاد گردش خون مصنوعی کاربرد دارد و ارتباطی با باز کردن راه هوایی ندارد.
نتیجهگیری نهایی
روش اولیه و علمی باز کردن راه هوایی در بیمار قلبی، Head Tilt / Chin Lift است. این روش سریع، ایمن و اثربخش است و اساس تنفسدهی مصنوعی در BLS را تشکیل میدهد.
گزینه صحیح: الف) Head Tilt / Chin Lift
۱۷- ماساژ قلبی باید با چه سرعتی انجام شود؟
الف) حداقل ۸۰ مرتبه در دقیقه
ب) حداقل ۱۰۰ مرتبه در دقیقه
ج) حداکثری که مقدور است
د) ۶۰ تا ۸۰ مرتبه در دقیقه
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ب
پاسخ تشریحی:
سرعت ماساژ قلبی در CPR (Chest Compression Rate)
یکی از عوامل کلیدی در اثر بخشی احیای پایه (Basic Life Support = BLS)، سرعت مناسب ماساژ قلبی است. سرعت صحیح باعث ایجاد جریان خون مصنوعی کافی و پرفیوژن مغزی و کرونری مؤثر میشود و کم یا زیاد بودن آن میتواند اثرات درمانی را کاهش دهد.
بر اساس گایدلاینهای AHA و ERC برای بزرگسالان و کودکان:
سرعت توصیه شده: ۱۰۰ تا ۱۲۰ فشار در دقیقه
این سرعت بهینه برای ایجاد جریان خون کافی و جلوگیری از خستگی احیاگر است.
تمرکز بر کیفیت ماساژ (عمق و برگشت کامل) نیز به همان اندازه اهمیت دارد.
بررسی گزینهها
الف) حداقل ۸۰ مرتبه در دقیقه
کمتر از مقدار توصیه شده است و ممکن است پرفیوژن کافی ایجاد نکند.
ب) حداقل ۱۰۰ مرتبه در دقیقه
این گزینه مطابق با استانداردهای BLS است و سرعت توصیهشده برای ماساژ قلبی مؤثر محسوب میشود.
ج) حداکثری که مقدور است
سرعت زیاد بدون کنترل عمق و برگشت کامل، اثربخشی ماساژ را کاهش داده و میتواند آسیب ایجاد کند.
د) ۶۰ تا ۸۰ مرتبه در دقیقه
کاملاً کم و غیر علمی است و پرفیوژن مغزی و کرونری کافی ایجاد نمیکند.
نتیجهگیری نهایی
سرعت مناسب ماساژ قلبی در CPR حداقل ۱۰۰ مرتبه در دقیقه است. این سرعت، ترکیبی از اثربخشی جریان خون و امکان حفظ کیفیت ماساژ برای احیاگر را فراهم میکند و اساس CPR موفق و نجاتبخش است.
گزینه صحیح: ب) حداقل ۱۰۰ مرتبه در دقیقه
۱۸- در چه هنگامی اجازه توقف CPR برای ارزیابی را داریم؟
الف) در صورت بازگشت ضربان قلب
ب) بعد از گذشت یک دقیقه
ج) هر دو دقیقه یکبار
د) هنگام تعویض احیاگران
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
زمانهای مجاز برای توقف کوتاه CPR جهت ارزیابی بیمار
در احیای پایه (Basic Life Support = BLS)، تداوم ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی نقش حیاتی در حفظ جریان خون مغزی و کرونری دارد. توقفهای غیرضروری میتواند اثرات منفی بر پرفیوژن ارگانهای حیاتی داشته باشد. با این حال، گایدلاینهای AHA و ERC شرایط مشخصی را برای توقف کوتاه CPR جهت ارزیابی بیمار تعیین کردهاند:
بازگشت گردش خون خودبهخودی (ROSC)
اگر بیمار شروع به تنفس طبیعی یا ضربان قلب پایدار کند، CPR متوقف میشود تا وضعیت حیاتی بیمار بررسی شود.
تغییر احیاگر
برای جلوگیری از خستگی احیاگران و حفظ کیفیت ماساژ قلبی، CPR ممکن است برای چند ثانیه حین تعویض احیاگران متوقف شود.
بررسی گزینهها
الف) در صورت بازگشت ضربان قلب
کاملاً صحیح است. بازگشت گردش خون خودبهخودی، نشانه پایان CPR اضطراری است و توقف در این لحظه علمی و ضروری است.
ب) بعد از گذشت یک دقیقه
این گزینه غلط است؛ توقف زمانمند غیرضروری باعث کاهش پرفیوژن و اثرات منفی بر بقا میشود.
ج) هر دو دقیقه یکبار
ممکن است به نظر برسد با ارزیابی ریتم قلب انجام شود، اما توقف صرفاً برای زمانبندی بدون دلیل بالینی توصیه نمیشود. توقف باید کوتاه و هدفمند باشد.
د) هنگام تعویض احیاگران
این گزینه نیز صحیح است. توقف کوتاه و کنترلشده برای تعویض احیاگران مجاز است تا کیفیت ماساژ قلبی حفظ شود.
نتیجهگیری نهایی
توقف CPR تنها در شرایط حیاتی و علمی مجاز است: بازگشت ضربان قلب و تعویض احیاگران. این توقفها کوتاه، هدفمند و برای حفظ اثربخشی احیا انجام میشوند.
گزینه صحیح: د) هنگام تعویض احیاگران و الف) در صورت بازگشت ضربان قلب
در قالب آزمون تک گزینهای، اگر فقط یک انتخاب لازم باشد، الف) در صورت بازگشت ضربان قلب اولویت دارد، اما تعویض احیاگران نیز استثنای علمی است.
۱۹- دلیل اهمیت دفیبریلاسیون سریع در بالغین چیست؟
الف) VF شایعترین ریتم در بالغین
ب) شانس موفقیت شکستن ریتم با گذشت زمان کاهش مییابد
ج) برای جلوگیری از ایست تنفسی
د) باعث افزایش خونرسانی به مغز میشود
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ب و شاید طراح الف را پاسخ بداند.
پاسخ تشریحی:
اهمیت دفیبریلاسیون سریع در بالغین (Early Defibrillation in Adults)
در احیای قلبی–ریوی (Cardiopulmonary Resuscitation = CPR) بزرگسالان، زمان تا دفیبریلاسیون (Time to Defibrillation) یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده شانس بازگشت گردش خون خودبهخودی (ROSC) و بقا است. هر دقیقه تأخیر در دفیبریلاسیون احتمال موفقیت شوک را به طور قابل توجهی کاهش میدهد.
دلیل علمی:
در بالغین، فیبریلاسیون بطنی (Ventricular Fibrillation = VF) شایعترین ریتم ایست قلبی خارج بیمارستان است.
دفیبریلاسیون سریع، ریتم غیرسازنده قلب (VF یا pulseless VT) را به ریتم مؤثر تبدیل میکند و شانس بقا را افزایش میدهد.
تأخیر در دفیبریلاسیون باعث میشود عضله قلب و سایر اندامها بیشتر دچار ایسکمی شوند و موفقیت CPR کاهش یابد.
بررسی گزینهها
الف) VF شایعترین ریتم در بالغین
صحیح است و اهمیت دفیبریلاسیون را نشان میدهد، اما دلیل اصلی برای سرعت در دفیبریلاسیون کاهش شانس موفقیت با گذشت زمان است.
ب) شانس موفقیت شکستن ریتم با گذشت زمان کاهش مییابد
این گزینه دقیقترین و علمیترین دلیل اهمیت سرعت در دفیبریلاسیون است. مطالعات بالینی نشان میدهند هر دقیقه تأخیر، شانس موفقیت حدود ۷–۱۰٪ کاهش مییابد.
ج) برای جلوگیری از ایست تنفسی
این گزینه صحیح نیست؛ دفیبریلاسیون برای بازگرداندن ریتم مؤثر قلبی است و مستقیماً ایست تنفسی را هدف نمیگیرد.
د) باعث افزایش خونرسانی به مغز میشود
خونرسانی به مغز در CPR عمدتاً از طریق ماساز قلبی و تنفس مصنوعی ایجاد میشود؛ دفیبریلاسیون باعث جریان خون نمیشود، بلکه ریتم قلب را بازسازی میکند.
نتیجهگیری نهایی
سرعت در دفیبریلاسیون حیاتی است زیرا با گذشت زمان شانس موفقیت شکستن ریتم غیرسازنده قلب کاهش مییابد. هر چه شوک سریعتر اعمال شود، احتمال بازگشت گردش خون و بقا بیشتر است.
گزینه صحیح: ب) شانس موفقیت شکستن ریتم با گذشت زمان کاهش مییابد
۲۰- در بیمار مشکوک به آسیب ستون فقرات کدام اقدام زیر ممنوع میباشد؟
الف) ثابت کردن گردن
ب) حرکت دادن سر برای باز کردن راه هوایی
ج) استفاده از گردنبند طبی
د) جابهجایی فقط در موارد ضروری
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ب
پاسخ تشریحی:
اقدامات ایمن و ممنوع در بیمار مشکوک به آسیب ستون فقرات (Spinal Precautions in Trauma Patients)
در بیماران مشکوک به آسیب ستون فقرات (Cervical Spine Injury)، حفظ ثبات گردن و ستون فقرات از اهمیت حیاتی برخوردار است. هر حرکت غیرضروری میتواند باعث آسیب عصبی شدید و فلج دائمی شود. گایدلاینهای BLS و Prehospital Trauma Care اقدامات مشخصی را توصیه میکنند:
اقدامات مجاز و توصیهشده:
ثابت کردن گردن (Manual Cervical Stabilization)
یکی از اقدامات اولیه و ضروری است.
استفاده از گردنبند طبی (Cervical Collar)
به عنوان پشتیبان مکانیکی و برای کاهش حرکت گردن استفاده میشود.
جابجایی تنها در موارد ضروری
بیمار باید حداقل جابجا شود و فقط زمانی که خطر فوری تهدید حیات وجود دارد، حرکت داده شود.
اقدام ممنوع:
حرکت دادن سر برای باز کردن راه هوایی (Head Tilt / Chin Lift)
در بیماران با شک به آسیب ستون فقرات، خم کردن سر و گردن ممکن است باعث آسیب نخاعی شدید شود.
در این شرایط از Jaw Thrust بدون خم کردن گردن برای باز کردن راه هوایی استفاده میشود.
بررسی گزینهها
الف) ثابت کردن گردن
کاملاً صحیح و توصیهشده است.
ب) حرکت دادن سر برای باز کردن راه هوایی
ممنوع است؛ میتواند آسیب نخاعی ایجاد کند.
ج) استفاده از گردنبند طبی
صحیح و ضروری است.
د) جابهجایی فقط در موارد ضروری
صحیح است و مطابق اصول حفظ ستون فقرات است.
نتیجهگیری نهایی
در بیمار مشکوک به آسیب ستون فقرات، حرکت دادن سر برای باز کردن راه هوایی ممنوع است. روش جایگزین ایمن برای باز کردن راه هوایی، استفاده از Jaw Thrust بدون خم کردن گردن میباشد.
گزینه صحیح: ب) حرکت دادن سر برای باز کردن راه هوایی