زبان انگلیسی دکتری

واژگان درس ششم کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری در جمله + ترجمه فارسی | آموزش کاربردی و رنگی

درس ششم کتاب واژگان ۵۰۴ در جمله

شامل لغات درس ششم

همراه با تلفظ بریتانیایی و آمریکایی و معانی فارسی کامل

یادگیری واژگان پرکاربرد انگلیسی هرگز این‌قدر زنده، کاربردی و لذت‌بخش نبوده است!

در مجموعه‌ی آموزشی منحصر‌به‌فرد «واژگان کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری در جمله» که با همت وب‌سایت آینده‌نگاران مغز تهیه شده، کوشیده‌ایم تا واژگان کلیدی این کتاب مشهور را نه صرفاً با تعریف و ترجمه‌ی مستقیم، بلکه در قالب جملات واقعی، رنگی و کاملاً کاربردی ارائه کنیم؛ جملاتی زنده که هر واژه را در بافت طبیعی زبان قرار می‌دهند و فرایند یادگیری را از سطحی گذرا به حافظه‌ی بلندمدت منتقل می‌سازند.

هر درس از این مجموعه‌ی ارزشمند، شامل گروهی از واژگان منتخب کتاب ۵۰۴ است. برای هر واژه، پنج جمله‌ی هوشمندانه طراحی شده است؛ جملاتی که نه‌تنها واژه‌ی اصلی را برجسته می‌کنند، بلکه سایر واژگان ضروری این کتاب را نیز به‌صورت هدفمند در خود جای داده‌اند. این رویکرد علمی، علاوه بر افزایش تکرار هدفمند واژگان، موجب تثبیت عمیق‌تر آن‌ها در ذهن زبان‌آموز می‌شود.

با استفاده از رنگ‌های متمایز برای نمایش واژه‌های کلیدی و مهم، تمرکز مخاطب به شکل بصری تقویت می‌شود و فرآیند یادگیری حالتی تعاملی و پویا پیدا می‌کند. افزون بر این، ترجمه‌ی دقیق و روان هر جمله در خط بعدی به زبان فارسی آمده است تا معنا، مفهوم و کاربرد واژگان در بستر جمله، به‌روشی عمیق و قابل‌فهم منتقل شود.

این پروژه‌ی نوآورانه و علمی، حاصل نگارش و تدوین داریوش طاهری است؛ تلاشی خلاقانه برای آنکه آموزش واژگان انگلیسی، تجربه‌ای شیرین، به‌یادماندنی و هدفمند باشد.


واژگان درس ششم


employee [ɛmˈplɔɪi]


A) The new employee showed a keen interest in the company’s policy and was praised for his loyalty.

الف) کارمند جدید علاقه شدیدی به سیاست‌های شرکت نشان داد و به خاطر وفاداری‌اش مورد ستایش قرار گرفت.

B) Every employee must sign a confidential agreement to prevent any fraud or betrayal.

ب) هر کارمند باید توافق‌نامه‌ای محرمانه امضا کند تا از هرگونه کلاهبرداری یا خیانت جلوگیری شود.

C) The company rewarded the employee who made a brilliant suggestion to eliminate unnecessary expense.

ج) شرکت از کارمندی که پیشنهاد درخشانی برای حذف هزینه‌های غیرضروری داده بود، قدردانی کرد.

D) A employee who lacks ambition or fails to follow the routine tasks may soon face dismissal.

د) کارمندی که جاه‌طلبی نداشته باشد یا از انجام وظایف روتین خود کوتاهی کند، ممکن است به زودی با اخراج روبه‌رو شود.

E) The employee proved his talent and integrity during a crisis at the company.

هـ) آن کارمند در طول یک بحران در شرکت، استعداد و صداقت خود را ثابت کرد.


comprehensive [ˌkɑːmprɪˈhensɪv]


A) The government released a comprehensive report to analyze the causes of the recent disaster and recommend precautions.

الف) دولت گزارشی جامع منتشر کرد تا علل فاجعه اخیر را تحلیل کرده و احتیاط‌های لازم را پیشنهاد دهد.

B) She developed a comprehensive plan that would eliminate hazards and improve the efficiency of the entire system.

ب) او طرحی جامع تهیه کرد که می‌توانست خطرات را حذف کند و کارایی کل سیستم را بهبود بخشد.

C) The book provides a comprehensive overview of historic battles, including legends that shaped national destiny.

ج) این کتاب نگاهی جامع به نبردهای تاریخی دارد، از جمله افسانه‌هایی که سرنوشت ملی را شکل دادند.

D) The company’s training program was so comprehensive that even novice employees gained confidence and showed progress quickly.

د) برنامه آموزشی شرکت آن‌قدر جامع بود که حتی کارکنان تازه‌کار نیز به‌سرعت اعتماد به نفس یافتند و پیشرفت نشان دادند.

E) A comprehensive test is needed to measure both verbal and quantitative skills with accuracy.

هـ) برای سنجش دقیق توانایی‌های کلامی و کمّی نیاز به آزمونی جامع با دقت بالا وجود دارد.


defect [ˈdifɛkt]


A) The engineer discovered a serious defect in the new machine that could destroy its function and cause a major disaster.

الف) مهندس یک عیب جدی در دستگاه جدید کشف کرد که می‌توانست عملکرد آن را نابود کند و باعث یک فاجعه بزرگ شود.

B) Because of a defect in the software, the company faced a decline in profits and had to implement an urgent reform.

ب) به‌دلیل یک عیب در نرم‌افزار، شرکت با کاهش سود مواجه شد و مجبور شد یک اصلاحات فوری انجام دهد.

C) The product was recalled after customers reported a defect that could cause serious damage and danger to users.

ج) پس از اینکه مشتریان گزارش دادند یک عیب وجود دارد که می‌تواند به کاربران خسارت و خطر جدی وارد کند، محصول فراخوانده شد.

D) Although the car had a defect, the mechanic was able to repair it quickly to prevent any failure.

د) اگرچه خودرو یک عیب داشت، مکانیک توانست آن را سریع تعمیر کند تا از هرگونه خرابی جلوگیری شود.

E) The company faced a serious defect in its design process, which required a thorough investigation and immediate correction.

هـ) شرکت با یک عیب جدی در فرایند طراحی مواجه شد که نیازمند یک بررسی کامل و اصلاح فوری بود.


detect [dɪˈtɛkt]


A) Scientists use advanced tools to detect even the slightest change in the system before it causes a serious failure.

الف) دانشمندان از ابزارهای پیشرفته برای شناسایی کوچک‌ترین تغییر در سیستم استفاده می‌کنند پیش از آنکه باعث یک خرابی جدی شود.

B) Doctors can detect diseases early through comprehensive examination and patient history.

ب) پزشکان می‌توانند بیماری‌ها را از طریق معاینه جامع و تاریخچه بیمار به‌موقع شناسایی کنند.

C) Security cameras help detect any illegal activity on the premises and alert the authorities.

ج) دوربین‌های امنیتی به شناسایی هرگونه فعالیت غیرقانونی در محل کمک می‌کنند و مسئولان را مطلع می‌سازند.

D) The new software can detect errors faster and help repair the damage before it spreads.

د) نرم‌افزار جدید می‌تواند خطاها را سریع‌تر شناسایی کرده و به تعمیر خسارت پیش از گسترش آن کمک کند.

E) Environmental agencies use sensors to detect pollution levels and prevent a disaster.

هـ) سازمان‌های محیط زیستی از حسگرها برای شناسایی سطح آلودگی و پیشگیری از فاجعه استفاده می‌کنند.


undoubtedly [ənˈdaʊtɪdli]


A) The veteran leader was undoubtedly the most capable person to manage such a complex project.

الف) رهبر کارکشته بی‌شک توانمندترین فرد برای مدیریت چنین پیچیده‌ای پروژه‌ای بود.

B) This new evidence undoubtedly proves that the accused was involved in the fraudulent scheme.

ب) این مدارک جدید بی‌شک ثابت می‌کند که متهم در طرح تقلبی دخیل بوده است.

C) The unique style of the artist is undoubtedly what makes his work remarkable and popular.

ج) سبک منحصربه‌فرد هنرمند بی‌شک علت شگفت‌انگیز و محبوب شدن آثارش است.

D) The generous donation from the company undoubtedly helped improve the education facilities.

د) کمک مالی سخاوتمندانه شرکت بی‌شک در بهبود امکانات آموزشی موثر بود.

E) The success of the plan is undoubtedly due to the careful and detailed preparation by the team.

هـ) موفقیت این طرح بی‌شک به دلیل آمادگی دقیق و موشکافانه تیم است.


thorough [ˈθɜroʊ]


A) The veteran inspector conducted a thorough examination to find every defect in the complex machinery.

الف) بازرس کارکشته یک بررسی کامل انجام داد تا هر عیب را در دستگاه پیچیده پیدا کند.

B) The team made a thorough analysis of the unique data to improve the education system.

ب) تیم یک تحلیل جامع از داده‌های منحصربه‌فرد انجام داد تا سیستم آموزشی را بهبود بخشد.

C) To ensure the plan’s success, a thorough review was required by the careful leader.

ج) برای اطمینان از موفقیت طرح، بررسی جامع توسط رهبر موشکاف محتاط لازم بود.

D) The incredible effort of the team resulted in a thorough success.

د) تلاش باورنکردنی تیم منجر به موفقیتی کامل شد.

E) The unique features of the product were tested in a thorough manner by the veteran engineer.

هـ) ویژگی‌های منحصربه‌فرد محصول به صورت جامع توسط مهندس کارکشته آزمایش شدند.


popular [ˈpɑːpjələr]


A) The generous festival became popular among the veteran locals for its unique performances.

الف) جشنواره سخاوتمندانه به دلیل اجراهای منحصربه‌فرد در بین کارکشته‌های محلی محبوب شد.

B) The popular singer’s concert attracted a large and generous crowd.

ب) کنسرت خواننده محبوب جمعیتی بزرگ و سخاوتمندانه را جذب کرد.

C) The book became popular because of its unique approach and careful research.

ج) کتاب به دلیل رویکرد منحصربه‌فرد و تحقیقات موشکافانه محبوب شد.

D) The remarkable invention quickly became popular among veteran engineers.

د) اختراع شگفت‌انگیز به سرعت در میان مهندسین کارکشته محبوب شد.

E) The company’s unique product quickly gained popular demand due to its generous features.

هـ) محصول منحصربه‌فرد شرکت به دلیل ویژگی‌های سخاوتمندانه به سرعت تقاضای محبوب پیدا کرد.


approach [əˈproʊʧ]


A) The unique approach of the veteran scientist solved the complex problem.

الف) رویکرد منحصربه‌فرد دانشمند کارکشته مسئله پیچیده را حل کرد.

B) Their approach to the generous offer was cautious but effective.

ب) رویکرد آن‌ها به پیشنهاد سخاوتمندانه محتاطانه اما موثر بود.

C) The company used a unique approach to increase popular demand.

ج) شرکت از یک منحصربه‌فرد رویکرد برای افزایش تقاضای محبوب استفاده کرد.

D) His approach combined careful planning with unique ideas.

د) رویکرد او برنامه‌ریزی موشکافانه را با ایده‌های منحصربه‌فرد ترکیب کرد.

E) The new approach helped solve the complex issue effectively.

هـ) رویکرد جدید به حل مؤثر مسئله پیچیده کمک کرد.


defraud [dɪˈfrɔd]


A) The veteran businessman tried to defraud investors with a fraudulent scheme, but was caught by the detective.

الف) تاجر کارکشته تلاش کرد سرمایه‌گذاران را با یک طرح تقلبی فریب دهد اما توسط کارآگاه دستگیر شد.

B) Criminals often defraud people using illegal tactics, but the detective was determined to stop them.

ب) مجرمان اغلب مردم را با روش‌های غیرقانونی فریب می‌دهند اما کارآگاه مصمم بود جلوی آن‌ها را بگیرد.

C) The fraudulent company tried to defraud its clients by selling inferior products.

ج) شرکت تقلبی تلاش کرد مشتریانش را با فروش محصولات کم‌کیفیت فریب دهد.

D) To defraud someone requires a clever plan, but honesty is always the best approach.

د) فریب دادن کسی نیازمند یک نقشه هوشمندانه است، اما صداقت همیشه بهترین رویکرد است.

E) The detective worked hard to catch those who tried to defraud innocent people.

هـ) کارآگاه سخت تلاش کرد تا کسانی که قصد فریب دادن افراد بی‌گناه را داشتند، دستگیر کند.


client [ˈklaɪənt]


A) The loyal client appreciated the generous service offered by the veteran lawyer.

الف) مشتری وفادار از خدمات سخاوتمندانه ارائه‌شده توسط وکیل کارکشته قدردانی کرد.

B) The client was pleased with the unique approach the consultant suggested to solve the complex problem.

ب) مشتری از رویکرد منحصربه‌فرد مشاور برای حل مشکل پیچیده خوشحال بود.

C) Due to the fraudulent activities, the client demanded a refund and threatened legal action.

ج) به دلیل فعالیت‌های تقلبی، مشتری درخواست بازپرداخت کرد و تهدید به اقدام قانونی نمود.

D) The detective helped the client uncover the truth behind the illegal business practices.

د) کارآگاه به مشتری کمک کرد تا حقیقت پشت فعالیت‌های غیرقانونی کسب‌وکار را کشف کند.

E) The veteran consultant advised the client to carefully approach the new market to avoid risks.

هـ) مشاور کارکشته به مشتری توصیه کرد که با دقت به بازار جدید نزدیک شود تا از خطرات جلوگیری کند.


deceive [dɪˈsiv]


A) The cunning thief tried to deceive the veteran detective with a fraudulent story.

الف) دزد زیرک سعی کرد با داستانی تقلبی کارآگاه کارکشته را فریب دهد.

B) Many innocent people are often deceived by illegal schemes that sound incredible.

ب) بسیاری از افراد بی‌گناه اغلب توسط طرح‌های غیرقانونی که باورنکردنی به نظر می‌رسند، فریب داده می‌شوند.

C) It is easy to deceive someone who trusts blindly without a cautious approach.

ج) فریب دادن کسی که بدون داشتن رویکرد محتاطانه کورکورانه اعتماد می‌کند، آسان است.

D) The victim was deceived by the fraudulent scheme and lost a significant amount of money.

د) قربانی توسط طرح تقلبی فریب خورد و مبلغ قابل توجهی پول از دست داد.

E) The unique method to deceive others was uncovered by the detective.

هـ) روش منحصربه‌فرد برای فریب دادن دیگران توسط کارآگاه کشف شد.


neglect [nəˈglɛkt]


A) The innocent child suffered due to the neglect of his responsible guardian.

الف) کودک بی‌گناه به خاطر غفلت مسئول نگهبان خود آسیب دید.

B) Many employees were neglected by the generous boss who ignored their unique talents.

ب) بسیاری از کارکنان توسط رئیس سخاوتمند که استعدادهای منحصربه‌فرد آن‌ها را نادیده گرفت، نادیده گرفته شدند.

C) The company’s veteran manager warned that neglect of safety rules could cause a serious accident.

ج) مدیر کارکشته شرکت هشدار داد که نادیده گرفتن قوانین ایمنی می‌تواند باعث یک حادثه جدی شود.

D) The government was criticized for its neglect of the significant environmental issue.

د) دولت به خاطر نادیده گرفتن مسئله قابل توجه محیط زیستی مورد انتقاد قرار گرفت.

E) Due to neglect, the unique opportunity to improve the client relationship was lost.

هـ) به دلیل نادیده گرفتن فرصت منحصربه‌فرد برای بهبود رابطه با مشتری از دست رفت.

فهرست کامل درس‌های کتاب ۵۰۴ واژه در جمله


» نام کتاب


» نام کتاب


امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: ۵ / ۵. تعداد آراء: ۱

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ---- ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا