زنان، بارداری و کودکان

بررسی ابعاد فقهی و حقوقی تلقیح مصنوعی

امتیازی که به این مقاله می دهید چند ستاره است؟
[کل: ۰ میانگین: ۰]

پیش‌گفتار

از دیرباز تولیدمثل و در نتیجه تداوم نسل یکی از آمال و خواسته‌های طبیعی بشر محسوب می‌گردد. در قرن‌های متمادی انسان‌های بی‌شماری بودند که به‌دلیل عدم قدرت باروری، داشتن فرزند برایشان تا ابد در حد یک آرزو باقی ماند و هیچ‌گاه به این آرزوی خود نرسیدند، ولی امروزه پیشرفت‌های نوین و روزافزون علم پزشکی سبب گردیده است که انعقاد نطفه به غیر از راه‌های شناخته شده و طبیعی آن، (آمیزش) از طرق دیگری نیز امکان‌پذیر گردد. این روش‌ها که در حالت کلی به باروری‌های پزشکی معروف هستند، از راه‌های متعددی از جمله ART، میکروانجکشن، تلقیح مصنوعی، و… انجام می‌شوند. یکی از مهم‌ترین این روش‌ها تلقیح مصنوعی است. تلقیح مصنوعی به شکل علمی پدیده‌ای نسبتاً جدید و زاییده‌ی دانش امروزی بشر است که با بهره‌گیری از آن می‌توان بسیاری از نواقص و عیوب زن ومرد در تولیدمثل را جبران کرد. در این روش اسپرم بعد از آمادگی یا پرورده شدن، در اندام تناسلی زن قرار می‌گیرد وبدون نزدیکی جنسی امکان برخورد اسپرم و اووسیت را فراهم می‌کند. تلقیح مصنوعی به دو نوع تلقیح مصنوعی داخلی (متجانس و غیر متجانس) و خارجی تقسیم می‌شود. در مورد تلقیح مصنوعی سوالی که ممکن است هر ذهن کنجکاوی را مشغول نماید این است که در نظام حقوقی ما آیا این عمل مشروع و مجاز به‌شمار می‌رود یا جرم محسوب می‌گردد و برای آن مجازات تعیین شده است؟ تبیین مبانی فقهی وحقوقی این موضوع برای پاسخ به پرسش فوق‌الذکر ضروری به-نظر می‌رسد که در ادامه به بررسی آن پرداخته خواهدشد.

نوزاد

جنبه فقهی

در بررسی جنبه فقهی تلقیح مصنوعی خالی از فایده نیست که ابتدا اشاره‌ای کوتاه به دیدگاه‌های موجود در سایر ادیان در این زمینه نمود و سپس به مجموع نظرات فقها و بررسی بعد حقوقی تلقیح مصنوعی پرداخت. در دین یهود، کلیسای کاتولیک و ارتدوکس، تلقیح اسپرم غیر شوهر در رحم زن ممنوع دانسته می‌شود ولی پروتستان‌ها این موضوع را جایز می‌دانند. درخصوص تلقیح مصنوعی توسط شوهر، پروتستان‌ها و ارتدوکس‌ها این موضوع را کاملاً جایز می‌دانند ولی جواز این مسئله در دین یهود منوط به وجود ضرورت پزشکی می‌باشد. در حقوق اسلام، فقها با تدقیق در متون دینی و فقهی، نظرات مختلفی در خصوص تلقیح مصنوعی ارائه داده‌اند که به ترتیب عبارت‌اند از:
۱) نظریه جواز مطلق ۲) نظریه ممنوعیت مطلق ۳) نظریه جواز مطلق باروری‌های پزشکی بین زوجین و منع مطلق آن میان بیگانگان ۴) نظریه جواز مطلق باروری‌های پزشکی بین زوجین و منع مشروط آن میان بیگانگان
از میان این نظرات، نظریه جواز مطلق باروری‌های پزشکی بین زوجین و منع مطلق آن بین بیگانگان، منتخب مشهور بین فقهای معاصر شیعه و اهل سنت می‌باشد. دلایلی که این گروه برای این نظر خود بیان می‌کنند تمسک به آیات، روایات، ادله عقلی و استحسانی، مبنا و فلسفه تشریع نکاح می‌باشد. فقهایی مانند امام خمینی، آیت‌الله منتظری و آیت‌الله خویی از فقهای معاصر این گروه هستند. شایان توجه است که در توجیه باروری‌های پزشکی (بین زوجین) مصالحی درنظر گرفته شده است که به اختصار بیان خواهد شد. اولین دلیلی که فقها برای توجیه جواز این امر به آن متوسل می شوند، پاسخگویی به نیاز فطری و حس غریزی انسان به داشتن فرزند است. اینکه این عمل زن را از لذت مادری بهره‌مند می‌نماید و موجب تحکیم خانواده می¬گردد. دلیل دومی که در این خصوص بیان می‌گردد این است که تلقیح مصنوعی موجب از بین بردن عسر وحرج هایی که بر اثر فقدان فرزند برای خانواده¬ها حاصل می گردد می شود. همینطور خداوند در سوره مائده/ آیه۶ میفرماید: ما یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَج (خداوند اراده قرار دادن حرج را بر شما ننموده است). این قاعده که دراسلام تحت عنوان قاعده نفی عسر و حرج شناخته می شود، بیانگر آن است که عسر و حرج برای مسلمانان پذیرفتنی نیست. دلیل دیگری که در خصوص جواز تلقیح مصنوعی به آن استناد می شود این است که این موضوع سبب استحکام و حلاوت بخشیدن به خانواده‌ها می گردد. در نصوص قرآنی نیز به مسئله اهمیت مؤدت و رحمت بین زوجین و حفظ استحکام خانواده ها تاکید شده است. پروردگار متعال در سوره روم/ آیه ۲۱ میفرماید: وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ (و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم با فکرت، ادله‌ای (از علم و حکمت حق) آشکار است.
در مقابل در خصوص منع باروری‌های پزشکی بین بیگانگان (تلقیح غیر متجانس) از جانب فقها مفاسدی بیان شده است که استدلالاتی قوی را به-همراه دارد که در ادامه به بیانی مختصر ازآنها پرداخته خواهدشد. اول اینکه این امر مخالف تشریع ازدواج و برقراری روابط زناشویی است، بدین صورت که اگر انتقال اسپرم غیر زوج به زنی روا باشد لازمه آن پذیرش جواز انتقال نطفه از پدر به دختر، پسر به مادر، وبرادر به خواهر و سایر محارم است. زیرا اگر اصل اولی در این‌گونه موارد حلّیت باشد هیچ تفاوتی بین نطفه محارم و غیر محارم وجود ندارد و توالی فاسدی بر این امر مترتب است. آیت الله صافی گلپایگانی در این خصوص معتقدند که پذیرش روش تلقیح مصنوعی با اسپرم بیگانه، مغایر اغراض قانونگذار اسلام در تشریع ازدواج و برقراری روابط زناشویی و بقای خانواده است و منجر به از دست رفتن مصالح مهم‌تر دیگری خواهدشد. دوم اینکه شوهر زنی که از طریق اسپرم بیگانه صاحب فرزند می‌شود، خود را موجودی ناقص می‌پندارد و همین امر در روانش تاثیر اثرگذار است و منجر به عقده‌های روانی در او می‌شود که نهایتاً این امر می‌تواند موجب از هم‌پاشیدگی نهاد خانواده گردد. از سویی دیگر تحمل فرزند دیگری و ارتباط صمیمی با او پیدا کردن به¬خصوص زمانی که طفل فاقد خصوصیات والدین است برای زوجین امری دشوار است. نکته حائز اهمیت دیگر در این خصوص مسئله اضرار به غیر است. بدین صورت که در تلقیح مصنوعی بین نطفه غیر زوجین برخی بیماری‌های وراثتی به خانواده گیرنده منتقل می-شود. درحالی که بیماری‌های وراثتی بیماری‌های پنهانی هستند که شناخت آن‌ها برای پزشک کار آسانی نیست که این امر را می‌توان برخلاف قاعده لاضرر در فقه تلقی نمود. در ادامه به بررسی ابعاد حقوقی موضوع تلقیح مصنوعی پرداخته خواهد شد.

نوزاد

بعد حقوقی

به طور کلی کودکان به عنوان بخشی از جامعه مانند سایر افراد از حقوقی برخوردارند که رنگ، ملیت، دین، دارا و نداربودن آن‌ها و همینطور کیفیت تولدشان نمی‌تواند مانع از احقاق آن حقوق گردد. این حقوق اکثرا در اعلامیه جهانی حقوق کودک و همینطور در مکتب اسلام به¬صراحت پیش¬بینی شده است. یکی از اصلی‌ترین حقوق کودک، حق برخورداری از سلامت جسم و روان می‌باشد که اخیرا شاهد بروز معضلات جدیدی بوده است. در واقع بخشی از سلامت جسمی و روانی کودک تابع پدر و مادر است که از طریق وراثت به فرزند منتقل می‌شود. آرامش و یا اضطراب زوجین در زمان نزدیکی می‌تواند آثار مثبت و یا منفی بر روی جسم و روان طفل داشته باشد. زمانی که مباشرت زوجین به صورت طبیعی و به دور از هر وسیله مصنوعی دیگر رخ می‌دهد، انس و الفت در میان آنها برقرار است و این امر بر سلامت جسمی و روانی طفل حاصل از این آمیزش موثر است. در حالیکه در تلقیح مصنوعی این گونه نیست و اسپرم معمولا از طریق استمنا از مرد گرفته می¬شود. همینطور اینکه برای به‌دست آوردن تخمک از رحم زن نیز، نیاز به عملیات پزشکی و یا جراحی وجود دارد که این حالت نیز همراه با استرس و اضطراب برای زن است که طبیعتا در هر دو حالت آرامشی برای زوجین نیز وجود نخواهد داشت. تمامی حالات ذکر شده تاثیر منفی بر روی عقل کودک دارد، به¬طوری که علم جدید ثابت کرده است که اسپرم و تخمک بسیار کوچک بوده و کوچک‌ترین اضطراب و نگرانی بر روی آن‌ها اثر می‌گذارد. شایان توجه است که دکتر کالاهان نیز در مجله پزشکی نیوانگلند در آزمایش¬های خود به این نتیجه رسید که تلقیح مصنوعی اختلالات وراثتی را زیاد می¬کند، زیرا در تلقیح طبیعی فقط اسپرم قوی به تخمک می‌رسد، درحالیکه در تلقیح مصنوعی اسپرم قوی و ضعیف در رسیدن به تخمک یکسان است و همین امر سبب آسیب رسیدن و ورود ضرر به جنین می‌شود. توالی فاسد دیگری که تلقیح مصنوعی می‌تواند داشته باشد این است که با توجه به اینکه احتمال پی بردن اطرافیان به عدم امکان باروری طبیعی زوجین بسیار است و این موضوع یحتمل در آینده وی نسبت به این موضوع اطلاع پیدا خواهد کرد، لذا کودک حاصل از این روش خود را کودک معمولی نمی‌داند و در جامعه احساس حقارت می‌کند.
یکی دیگر از مسائلی که در تلقیح مصنوعی کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد، حق هویت کودک است. در تعریف اصطلاحی هویت می‌توان گفت: هویت نوعی مفهوم اطلاعاتی–آگاهی است که باعث شناختن خود از خود، خود از دیگران و دیگران از خود می‌شود. اولین گام در تحقق حقوق کودک، ازدواج شرعی و قانونی و آمیزش از این طریق است و تولید فرزند خارج از این دایره، اولین تعدی به حقوق کودک به‌شمار می‌رود. شایان توجه است که بسیاری از کودکان بزهکار نابهنجاری‌های عاطفی و رفتاری خود را از این مسئله به ارث برده‌اند، لذا یکی از حقوق کودک این است که هویت خود را بداند، از نسبش مطلع گردد و بداند چه کسی پدر اوست..
یکی دیگر از ابعاد حقوقی موجود دیگر در مسئله تلقیح مصنوعی، موضوع حق ولایت قهری و حضانت می‌باشد. این حق که یکی از آثار نسب است از حقوق مسلم طفل به‌شمار می‌رود اما در مورد تلقیح با اسپرم بیگانه مسئله ولایت امری بسیار پیچیده است، زیرا صاحب اسپرم شناخته¬شده نیست. لازم به ذکر است ولایت قهری بدان معناست که به اختیار و اراده فرد بستگی نداشته و به حکم مستقیم قانون به‌عهده وی قرار می‌گیرد و غیرقابل اسقاط است، حال آنکه زمانی که نسبی میان کودک و پدر حکمی وجود نداشته باشد، ولایت نیز دیگر معنی نخواهد داشت (منظور از پدر حکمی، شخصی است که همسر قانونی مادر طفل به‌شمار می‌رود ولی به‌دلیل بارور نبودن اسپرم وی از اسپرم شخص ثالثی برای باروری استفاده شده است). در واقع با انجام این عمل کودک را از حق داشتن پدر یا مادر واقعی و بودن در کنار آن‌ها محروم کرده‌ایم. این موضوع دلیل دیگری بر عدم جواز تلقیح مصنوعی غیر متجانس به‌شمار می‌رود.
موضوع دیگری که در این خصوص وجود دارد، مسئله حضانت کودکان ناشی از تلقیح مصنوعی است. در تلقیح غیر متجانس پدر حکمی طفل وظیفه-ای در برابر حضانت کودک ندارد و این وظیفه مادر است که حضانت وی را برعهده گیرد. حال آنکه گذاشتن این تکلیف بر عهده شخصی که اسپرم خود را اهدا کرده است نیز صحیح به‌نظر نمی‌رسد.
همینطور در خصوص مطابقت یا مباینت تلقیح مصنوعی با نظم عمومی لازم به ذکر است که یکی از بنیادی‌ترین و مهم‌ترین مفاهیم در حقوق که واجد آثار بسیار مهمی نیز هست، نظم عمومی و اخلاق حسنه می‌باشد که از مهم-ترین منابع قواعد حقوقی نیز به‌شمار می‌رود. هرچند که اصل اولیه حاکم بر روابط مردم اصل آزادی قراردادی است ولی این آزادی مطلق نیست. در واقع مردم نمی¬توانند شیوه زندگی خود را به نحوی تعیین نمایند که برخلاف نظم عمومی باشد و به نوعی محدود کننده آزادی اراده آنان خواهد بود. لذا آزادی افراد در روش‌های باروری پزشکی همچون تلقیح مصنوعی، اهدای گامت و… تا حدی که مغایر با قوانین مربوط به نظم عمومی و اخلاق حسنه نباشد مجاز است. به‌نظر می‌رسد با توجه به مصالح و معضلاتی که بیان شد تلقیح مصنوعی غیرمتجانس می‌تواند برخلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه باشد زیرا توالی فاسدی بر آن متحمل است که با مبانی و اصول حاکم بر نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در تضاد است که در بالا به برخی از آن¬ها اشاره گردید، ولی در خصوص تلقیح مصنوعی متجانس که بین زوجین صورت می‌گیرد چنین مانعی وجود ندارد و با رعایت اصول اخلاقی درتشریفات و مقدمات آن، این امر را می‌توان عملی مشروع در نظام حقوقی ایران تلقی نمود. لازم به ذکر است که در خصوص درمان ناباروری و مقررت حاکم بر آن قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور در تاریخ ۲۹/۴/۸۲ تصویب گردید و به موجب آن درکشور ما صرفاً تلقیح مصنوعی همگون دارای وجاهت قانونی می‌باشد.

کودک

برآمد

نازایی و ناباروری به حالت عدم توانایی در حاملگی گفته می‌شود. نازایی و روش‌های درمان آن از دیرباز مورد توجه حکیمان و پزشکانی همچون ابن سینا و زکریای رازی قرار گرفته است ولی از قرن شانزدهم میلادی موضوع ناباروری به صورت تخصصی مطرح گردید. برای درمان ناباروری روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آنها تلقیح مصنوعی است. تلقیح مصنوعی بر حسب اینکه تلقیح در رحم زن یا خارج از آن صورت می‌گیرد به دو نوع تلقیح مصنوعی داخلی (متجانس و غیر متجانس) و خارجی تقسیم می¬شود که خود تلقیح مصنوعی داخلی بر حسب اینکه تلقیح بین نطفه زوجین یا غیر زوجین باشد به دو دسته متجانس یا همگون و غیرمتجانس یا غیرهمگون تقسیم می‌شود. در خصوص جواز یا عدم جواز تلقیح مصنوعی میان فقها و حقوق‌دانان اختلاف‌نظر وجود دارد و نظریات گوناگونی در این خصوص بیان گردیده است که از میان این نظرات، نظریه جواز مطلق باروری‌های پزشکی بین زوجین و منع مطلق آن بین بیگانگان، منتخب مشهور بین فقهای معاصر شیعه و اهل سنت می‌باشد. غالب فقها تلقیح مصنوعی حکم به جواز تلقیح مصنوعی میان زوجین داده‌اند ولی به‌دلیل مغایرت تلقیح مصنوعی بین بیگانگان با مبانی اسلام و تشریع ازدواج این امر را غیر مشروع عنوان نموده‌اند. از لحاظ حقوقی نیز کودکان به عنوان بخشی از جامعه مانند سایر افراد از حقوقی برخوردارند که رنگ، ملیت، دین و همینطور کیفیت تولدشان نمی‌تواند مانع از احقاق آن حقوق گردد. حقوقی مانند حق برخورداری از سلامت جسم و روان، حق هویت، حق حضانت، حق ولایت قهری. این حقوق کودک به‌دلیل مشخص نبودن هویت یکی از دو والدین طفل در تلقیح مصنوعی غیرمتجانس مورد تعدی قرار خواهندگرفت و رعایت نخواهندشد. بر اساس قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور نیز تنها تلقیح مصنوعی متجانس مورد تایید قانونگذار است. سرانجام بر اساس آنچه که بیان گردید می‌توان نتیجه گرفت که در حقوق ایران تلقیح مصنوعی متجانس مورد تایید شرع و قانون است ولی تلقیح مصنوعی غیرمتجانس به‌دلیل توالی فاسدی که برآن مترتب است در حقوق ایران پذیرفته نشده است.

کودک

منابع

۱. محمد تقی زاده، مهدیه، شاکری گلپایگانی، طوبی، میرخانی، عزت السادات، غروی نائینی، نهله. (۲۰۱۵). باروری‌های پزشکی و بررسی مبانی فقهی و حقوقی آن با تأکید بر ضرورت تأمین مصالح شریعت. حقوق پزشکی، ۹(۳۵), ۵۳-۸۰.

۲. وطن خواه. (۲۰۰۷). تلقیح مصنوعی از دیدگاه اخلاق و حقوق کیفری. حقوق پزشکی، ۱(۱), ۱۳۳-۱۶۴.

۳. میرهاشمی سرور. تلقیح مصنوعی در اندیشه فقهی – حقوقی و موافقان و مخالفان آن.

۴. Ahmad Algheisi A. Liability Medical Problems Resulting From Artificial Insemination Comparative Study between Law – Situation and the Islamic Fiqh. Oman: Aldar Allmyah and Daralseqafhah Press; 2001. p. 38. [Arabic]

۵. Ahmad Mabayz M. The Interest of Self-Preservation in Islamic Law. Cairo: Mokhtar Institute Press; 2003. p. 172. [Arabic]

۶. Emami A. Comparative Study of Relationship the Rights in Iran and French Law. Tehran: Musavi Printing Office; 1970. p. 377-378. [Persian]

۷. Ghane Basiri M. Human World – International Human. Tehran: Tosea Press; 1995. p. 82. [Persian]

۸. Merghati T. Rights of the Child on the Donation of Gametes. Proceedings of Gamete and Embryo Donation in the Treatment of Infertility. Tehran: Samt Press; 2006. p. 238. [Persian]

۹. Mohaghegh Damad M. Medical Jurisprudence. Tehran: Hoghughi Press; 2010. p. 258. [Persian]

۱۰. Ozari S. Artificial Insemination between Science and Sharia. Qom: Center for Global Islamic Studies Publication; 2006. p. 96-97. [Arabic]

۱۱. Safaee H, Emami A. Family Law. Tehran: Tehran University Press; 2007. p. 108-109. [Persian]

۱۲. Safi Golpayegani L. Medical Questions. 3rd ed. Tehran: Meysam Tammar Press; 2009. p. 222. [Persian]

۱۳. Samadi Ahari M. Installation of Artificial Fertilization in Iran and Islam. Tehran: Ghanj -e- Danesh; 2003. p. 85-86. [Persian]

۱۴. Sohrabvand F. Study of Infertile Couples: Proceedings of the First Seminar of Advanced Techniques in the Treatment of Infertility. Ruyan Medical Research Institute. Tehran: Bita Press; No Date. p. 7. [Persian]

۱۵. Vaziri M. Reciprocal Rights of Child and Parents in Islam and Its Comparative Cases. Tehran: Amirkabir Press; 2005. p. 69-70. [Persian]

انجمن علمی دانشجویی ژنتیک بیوتکنولوژی دانشگاه شهید چمران اهواز شماره جدید فصلنامه «ژنوفیل» شماره چهارم سال دوم

مدیر مسئول: زهرا نصب نجار

سردبیر: آرزو آروند

هیئت تحریریه: دکتر مژگان ترابی، آرزو آروند، زهرا نصب نجار، حسین یزدانی، آمین محمدی، ماندانا عسکری و شیوا مظاهری تهرانی.

نگارنده: نیما جهانگیری

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
بله
تقریبا
خیر

داریوش طاهری

اولیــــــن نیستیــم ولی امیـــــد اســــت بهتـــرین باشیـــــم...!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا