کتاب نورولوژی بالینی؛ سرگیجه و اختلالات وستیبولار؛ نوریت وستیبولار

دعای مطالعه [ نمایش ]
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَللّهُمَّ اَخْرِجْنى مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ
خدایا مرا بیرون آور از تاریکىهاى وهم،
وَ اَکْرِمْنى بِنُورِ الْفَهْمِ
و به نور فهم گرامى ام بدار،
اَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَیْنا اَبْوابَ رَحْمَتِکَ
خدایا درهاى رحمتت را به روى ما بگشا،
وَانْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
و خزانههاى علومت را بر ما باز کن به امید رحمتت اى مهربانترین مهربانان.
» سرگیجه و اختلالات وستیبولار
» » نوریت وستیبولار (Vestibular Neuritis)
نوریت وستیبولار
اپیدمیولوژی بیماری
نوریت وستیبولار بیشتر در بزرگسالان جوان دیده میشود و یکی از شایعترین علل سرگیجه محیطی حاد (Acute Peripheral Vertigo) به شمار میرود. این بیماری اغلب در افراد بین ۲۰ تا ۶۰ سالگی بروز میکند و نسبت ابتلا در مردان و زنان نسبتاً برابر است.
نامهای دیگر نوریت وستیبولار
این بیماری با عناوین دیگری نیز شناخته میشود که از مهمترین آنها میتوان به لابیرنتیت حاد (Acute Labyrinthitis) و وستیبولوپاتی محیطی حاد (Acute Peripheral Vestibulopathy) اشاره کرد. هرچند برخی منابع لابیرنتیت را از نظر وجود علائم شنوایی متمایز از نوریت وستیبولار میدانند، در متون بالینی این اصطلاحات گاهی بهجای یکدیگر به کار میروند.
اتیولوژی نوریت وستیبولار
عامل اصلی بروز نوریت وستیبولار هنوز بهطور قطعی مشخص نشده، اما شواهد قوی مبنی بر دخالت یک عفونت ویروسی (Viral Infection) وجود دارد. بسیاری از بیماران، چند روز تا یک هفته پیش از شروع علائم دچار عفونت تبدار تنفسی فوقانی بودهاند. ویروسهایی نظیر HSV-1، ویروسهای تنفسی و حتی آنفلوآنزا از عوامل احتمالی محسوب میشوند که باعث التهاب در عصب وستیبولار (Vestibular Nerve) میگردند. این التهاب عملکرد طبیعی سیستم وستیبولار را مختل کرده و منجر به بروز سرگیجه حاد میشود.
تظاهرات بالینی نوریت وستیبولار (Clinical Manifestations of Vestibular Neuritis)
شروع ناگهانی سرگیجه (Sudden-Onset Vertigo)
علامت اصلی نوریت وستیبولار، شروع ناگهانی سرگیجه شدید است که اغلب بهصورت حملهای ظاهر شده و با احساس چرخش محیط (Spinning Sensation) همراه میباشد. این سرگیجه آنقدر شدید است که فرد معمولاً ناتوان از ایستادن یا راه رفتن میشود.
تهوع و استفراغ (Nausea and Vomiting)
در کنار سرگیجه، بروز تهوع و استفراغ شدید بسیار شایع است و میتواند وضعیت بیمار را از نظر کیفیت زندگی بهشدت مختل کند. این علائم معمولاً در روزهای ابتدایی حادتر هستند.
عدم وجود علائم شنوایی (No Auditory Symptoms)
بر خلاف سایر بیماریهای وستیبولار مانند لابیرنتیت (Labyrinthitis)، در نوریت وستیبولار کاهش شنوایی (Hearing Loss) یا وزوز گوش (Tinnitus) مشاهده نمیشود. همین نکته یک معیار افتراقی کلیدی در تشخیص بالینی است.
وضعیت خوابیدن بیمار
بیماران اغلب تمایلی به حرکت دادن سر ندارند و در حالتی میخوابند که گوش مبتلا به سمت بالا باشد. این وضعیت کمک میکند تا شدت تحریک سیستم وستیبولار آسیبدیده کاهش یافته و علائم کمی تخفیف یابد.
مدتزمان علائم
علائم بیماری ممکن است از چند روز تا چند هفته یا حتی چند ماه ادامه یابد. بیشتر بیماران در عرض ۲ تا ۳ هفته بهبود مییابند، اما ممکن است برخی بیماران تا مدت طولانی دچار ناپایداری و احساس حرکت شوند که به آن سرگیجه مزمن باقیمانده (Residual Chronic Vertigo) گفته میشود.
درمان نوریت وستیبولار (Treatment of Vestibular Neuritis)
درمان اغلب حمایتی است، زیرا این بیماری در بیشتر موارد خود به خود بهبود مییابد (Self-limited). با این حال برای کنترل علائم حاد، میتوان از داروهای ضدسرگیجه (Antivertigo Drugs) مانند بتاهیستین (Betahistine)، مکلیزین (Meclizine) یا دیفنهیدرامین (Diphenhydramine) استفاده کرد.
پردنیزولون (Prednisolone) نیز ممکن است به مدت ۱۰ تا ۱۴ روز تجویز شود، زیرا مطالعات نشان دادهاند که استفاده زودهنگام از کورتیکواستروئیدها میتواند بهبودی عملکرد وستیبولار را تسریع کند. البته مصرف آن باید با نظر پزشک و بر اساس وضعیت بالینی بیمار انجام شود.
داروهای مؤثر در سرگیجه (Vertigo)
دیفنهیدرامین (Diphenhydramine):
این دارو یک آنتیهیستامین نسل اول است که با مهار گیرندههای H1 در سیستم عصبی مرکزی عمل میکند. علاوه بر مهار هیستامین، اثرات آنتیکولینرژیک نیز دارد که باعث کاهش تهوع و سرگیجه میشود. دیفنهیدرامین اغلب برای تسکین علائم سرگیجه محیطی (Peripheral Vertigo) و بیماری حرکت (Motion Sickness) تجویز میشود. از عوارض رایج آن میتوان به خوابآلودگی و خشکی دهان اشاره کرد.
دیازپام (Diazepam):
دیازپام یک بنزودیازپین است که با افزایش فعالیت GABA در مغز موجب تسکین اضطراب، شل شدن عضلات و کاهش سرگیجه میشود. این دارو در درمان سرگیجه حاد همراه با اضطراب یا آتاکسی مفید است. با این حال، به دلیل احتمال وابستگی، باید با احتیاط و تنها در دوره کوتاهمدت استفاده شود.
مکلیزین (Meclizine):
مکلیزین نیز یک آنتیهیستامین H1 است که اثرات ضد تهوع و ضد سرگیجه دارد. برخلاف دیفنهیدرامین، این دارو خوابآلودگی کمتری ایجاد میکند و برای درمان سرگیجه محیطی حاد یا بیماری حرکت گزینه خوبی محسوب میشود.
پرومتازین (Promethazine):
این دارو هم آنتیهیستامین H1 و هم بلوکر گیرنده دوپامین D2 است و عمدتاً برای کنترل تهوع و استفراغ همراه با سرگیجه کاربرد دارد. پرومتازین اثرات خوابآور و افت فشار خون دارد، بنابراین در بیماران مسن یا با فشار پایین باید با احتیاط مصرف شود.
اسکوپولامین (Scopolamine):
اسکوپولامین یک آنتاگونیست گیرنده موسکارینی است که در درمان و پیشگیری از بیماری حرکت (Motion Sickness) بسیار مؤثر است. این دارو بیشتر به صورت چسب پوستی ترانسدرمال استفاده میشود و اثر آن تا ۷۲ ساعت باقی میماند. از عوارض آن میتوان به خشکی دهان، تاری دید و خوابآلودگی اشاره کرد.
سیناریزین (Cinnarizine):
دارویی با اثر مهاری بر گیرندههای هیستامینی H1 و کانالهای کلسیمی نوع T است که موجب بهبود جریان خون گوش داخلی و کاهش تحریکات وستیبولار میشود. سیناریزین برای درمان سرگیجه محیطی، وزوز گوش و بیماری حرکت مؤثر است و در مقایسه با سایر آنتیهیستامینها خوابآلودگی کمتری ایجاد میکند.
بتاهیستین (Betahistine):
این دارو برخلاف دیگر داروهای ضد سرگیجه، کاربردی کاملاً اختصاصی دارد. بتاهیستین با اثر آگونیستی بر گیرندههای H1 و آنتاگونیستی بر H3، باعث افزایش جریان خون در گوش داخلی میشود و عمدتاً برای درمان بیماری منیر (Ménière’s disease) استفاده میشود. لازم به تأکید است که بتاهیستین در درمان نوریت وستیبولار (Vestibular Neuritis) یا سرگیجه وضعیتی خوشخیم (BPPV) نقشی ندارد.
در ادامه، جدول کامل و علمی داروهای مؤثر در سرگیجه (Vertigo) را مشاهده میکنید که با رعایت نکات سئو پزشکی و کلیدواژههای بهینه، برای رتبهگیری بالا در گوگل تنظیم شده است. این جدول همچنین با تأکید بر کاربرد اختصاصی بتاهیستین فقط در بیماری منییر (Ménière’s disease) تنظیم شده است.
جدول داروهای مؤثر در درمان سرگیجه
نام دارو | مکانیسم اثر (Mechanism of Action) | دوز رایج (Typical Dose) | موارد مصرف (Indications) | نکات کلیدی |
---|---|---|---|---|
دیفنهیدرامین (Diphenhydramine) | آنتیهیستامین نسل اول؛ مهار H1 با اثرات آنتیکولینرژیک | ۲۵-۵۰ میلیگرم هر ۴-۶ ساعت | سرگیجه محیطی، تهوع، بیماری حرکت | خوابآور قوی؛ در سالمندان با احتیاط مصرف شود |
دیازپام (Diazepam) | بنزودیازپین؛ تقویت مهار GABA در CNS | ۲-۵ میلیگرم هر ۸-۱۲ ساعت | سرگیجه حاد، اضطراب، اسپاسم عضلانی | اعتیادآور است؛ کوتاهمدت استفاده شود |
مکلیزین (Meclizine) | آنتیهیستامین H1 با اثرات ضد تهوع و ضد ورتیگو | ۲۵-۵۰ میلیگرم دو تا سه بار در روز | سرگیجه محیطی، بیماری حرکت | خوابآور کمتر نسبت به دیفنهیدرامین |
پرومتازین (Promethazine) | آنتیهیستامین H1 و بلوکر گیرنده D2 | ۱۲.۵-۲۵ میلیگرم هر ۶-۸ ساعت | تهوع و استفراغ همراه با سرگیجه | باعث خوابآلودگی و افت فشار خون |
اسکوپولامین (Scopolamine) | آنتاگونیست گیرنده موسکارینی (ضد کولینرژیک) | چسب ترانسدرمال هر ۷۲ ساعت | بیماری حرکت، سرگیجه مرتبط با سفر | ایجاد خشکی دهان، تاری دید؛ مؤثر در پیشگیری بیش از درمان |
سیناریزین (Cinnarizine) | بلوکر کانالهای کلسیمی نوع T و گیرنده H1 | ۲۵-۷۵ میلیگرم دو تا سه بار در روز | سرگیجه محیطی، وزوز گوش، بیماری حرکت | عارضه خوابآلودگی، اختلال گوارشی |
بتاهیستین (Betahistine) | آگونیست H1 و آنتاگونیست H3؛ افزایش جریان خون در گوش داخلی | ۸-۱۶ میلیگرم دو یا سه بار در روز | فقط در بیماری منیر (Ménière’s disease) | کاربرد اختصاصی؛ در نوریت وستیبولار یا BPPV توصیه نمیشود |
سه نکته اصلی از داروهای مؤثر در سرگیجه:
۱. داروهای آنتیهیستامین مانند دیفنهیدرامین، مکلیزین و سیناریزین بهویژه در سرگیجه محیطی (Peripheral Vertigo) و بیماری حرکت (Motion Sickness) مؤثر هستند و با مهار گیرندههای H1 تهوع و سرگیجه را کاهش میدهند.
۲. بتاهیستین (Betahistine) فقط در بیماری منیر (Ménière’s Disease) استفاده میشود و برای سایر انواع سرگیجه از جمله نوریت وستیبولار یا BPPV کاربردی ندارد.
۳. اسکوپولامین و دیازپام بیشتر در شرایط خاص مانند بیماری حرکت یا اضطراب شدید همراه سرگیجه بهکار میروند و باید با احتیاط تجویز شوند، چون میتوانند باعث خوابآلودگی یا وابستگی شوند.
توانبخشی وستیبولار (Vestibular Rehabilitation Therapy – VRT)
توانبخشی وستیبولار یک رویکرد غیر دارویی، بسیار مؤثر و علمی برای بهبود عملکرد تعادلی و کاهش سرگیجههای باقیمانده در بیماران مبتلا به نوریت وستیبولار یا سایر اختلالات وستیبولار محیطی است.
اهداف توانبخشی وستیبولار:
-
افزایش تطابق مغز با ورودیهای مختلشده وستیبولار (Central Compensation)
-
کاهش ناپایداری و سرگیجههای باقیمانده
-
تقویت تعادل و هماهنگی حرکتی
تمرینهای رایج در VRT شامل:
-
تمرین نگاه ثابت (Gaze Stabilization): به بیمار آموزش داده میشود تا هنگام حرکت سر، نگاهش را روی یک هدف ثابت نگه دارد.
-
تمرینهای تعادلی (Balance Training): ایستادن روی سطوح ناپایدار یا بستن چشمها به بهبود کنترل تعادل کمک میکند.
-
حرکات تطابقی سر و بدن: این حرکات باعث تحریک مسیرهای تطبیقی در مغز میشوند تا جبران بهتری صورت گیرد.
نکته: مطالعات نشان دادهاند که انجام ورزشهای توانبخشی وستیبولار به صورت منظم باعث تسریع در بهبودی و بازگشت به فعالیتهای روزمره در بیماران میشود. این تمرینات باید توسط متخصص فیزیوتراپی عصبی طراحی و آموزش داده شوند.
در ادامه، جدول تمرینات نمونه توانبخشی وستیبولار (VRT) ارائه میشود. این جدول با هدف آموزش تخصصی و نظم علمی تدوین شدهاند:
جدول: تمرینات نمونه در توانبخشی وستیبولار (Vestibular Rehabilitation Therapy – VRT)
نوع تمرین | توضیح و هدف | نحوه اجرا |
---|---|---|
تمرین نگاه ثابت (Gaze Stabilization) | افزایش ثبات دید هنگام حرکت سر | نگاه به شیء ثابت هنگام چرخش سر به چپ و راست یا بالا و پایین |
راه رفتن با چشمان بسته (Blind Walking) | تقویت اعتماد به تعادل در غیاب ورودی بینایی | راه رفتن آهسته در یک خط مستقیم با چشمان بسته |
ایستادن روی سطح ناپایدار (Balance Challenge) | تحریک سیستمهای تعادلی مرکزی | ایستادن روی بالشت نرم یا فوم؛ ابتدا با چشمان باز، سپس بسته |
حرکت سر در حالات مختلف (Head Motion Exercises) | تحریک جبران مرکزی سیستم وستیبولار | نشستن و حرکت سر به طرفین، همراه با نگاه به یک هدف ثابت |
تمرین چرخش سر و بدن (Habituation Exercises) | کاهش حساسیت به حرکات محرک سرگیجه | چرخش سریع سر در موقعیتهای مختلف در فواصل زمانی مشخص |
نتیجهگیری:
نوریت وستیبولار یکی از دلایل شایع سرگیجه ناگهانی در جوانان و میانسالان است که معمولاً با سابقهای از عفونت ویروسی همراه میباشد. شناسایی بهموقع و افتراق آن از علل مرکزی سرگیجه اهمیت بالینی زیادی دارد. با درک درست از اپیدمیولوژی و علتهای زمینهای، میتوان مدیریت مؤثرتری در اورژانس و درمانهای بعدی داشت.
نوریت وستیبولار یکی از علل شایع سرگیجه حاد محیطی است که با شروع ناگهانی علائم و فقدان نشانههای شنوایی مشخص میشود. شناخت دقیق تظاهرات بالینی آن به افتراق از سایر اختلالات عصبی و گوش داخلی کمک میکند. درمان عمدتاً حمایتی است و در برخی موارد میتوان از داروهای سرکوبگر وستیبولار و کورتون استفاده کرد.
پرسشهایی درباره نوریت وستیبولار
خانم ۴۵ سالهای از ۲ روز پیش به طور ناگهانی دچار سرگیجه دورانی و تهوع و استفراغ شده است. به طوری که علائم با حرکت سر بدتر میشوند. هیچ علامت عصبی دیگری نداشته و اختلال شنوایی هم ندارد. کدام جمله در مورد این بیمار صحیح است؟
(دستیاری – اسفند ۷۸)
الف) EEG اولین قدم است.
ب) مایع نخاعی باید بررسی شود.
ج) CT-Scan مغز الزامی است.
د) درمان دارویی و سرپایی است.
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
کلیدواژهها:
سرگیجه دورانی (Vertigo)، شروع ناگهانی، تهوع و استفراغ، بدتر شدن با حرکت سر، عدم وجود علائم نورولوژیک، عدم کاهش شنوایی (Hearing Loss)، تشخیص نوریت وستیبولار (Vestibular Neuritis)
تحلیل اولیه بر اساس کلیدواژهها:
در بیماریهایی که با سرگیجه دورانی حاد همراه با تهوع و استفراغ شدید و بدتر شدن با حرکت سر بروز میکنند، ولی بدون کاهش شنوایی و بدون سایر علائم عصبی مرکزی (central neurological signs) هستند، تشخیص بسیار مهمی مطرح میشود که همان نوریت وستیبولار (Vestibular Neuritis) یا وستیبولوپاتی محیطی حاد (Acute Peripheral Vestibulopathy) است.
این بیماری اغلب پس از یک عفونت ویروسی رخ میدهد و با درگیری عصب وستیبولار (vestibular nerve) بدون درگیری شنوایی (که در لابیرنتیت وجود دارد) بروز میکند. درمان آن اغلب دارویی و سرپایی است و نیاز به تصویربرداری یا اقدامات تهاجمی ندارد، مگر در صورت وجود علائم هشداردهندهی ضایعه مرکزی.
بررسی گزینهها:
الف) EEG اولین قدم است.
غلط است. EEG (الکتروانسفالوگرافی) در بررسی بیمارانی که دچار حملات تشنجی، تغییر سطح هوشیاری یا اختلال عملکرد مغزی هستند کاربرد دارد، نه در سرگیجه حاد محیطی بدون علائم نورولوژیک.
ب) مایع نخاعی باید بررسی شود.
غلط است. بررسی مایع مغزی-نخاعی (CSF) در صورتی انجام میشود که تب، سفتی گردن یا شک به مننژیت یا انسفالیت وجود داشته باشد که در این بیمار مطرح نیست.
ج) CT-Scan مغز الزامی است.
غلط است. تصویربرداری مغز (مثل CT یا MRI) زمانی انجام میشود که احتمال درگیری مغزی یا سرگیجه مرکزی (central vertigo) مطرح باشد؛ مثلاً با وجود نیستاگموس عمودی (vertical nystagmus)، آتاکسی تنهای شدید، یا سایر علائم نورولوژیک. این بیمار فاقد آن علائم است.
د) درمان دارویی و سرپایی است.
درست است. با توجه به شرح حال بالینی (شروع ناگهانی، تهوع، استفراغ، عدم اختلال شنوایی و علائم نورولوژیک)، بیمار مبتلا به نوریت وستیبولار است که با داروهای ضد سرگیجه مانند دیفنهیدرامین، مکلیزین، اسکوپولامین و در برخی موارد پردنیزولون طی مدت کوتاهی بهبود مییابد. نیاز به بستری یا اقدامات تشخیصی خاص ندارد مگر علائم غیرعادی دیده شود.
نتیجهگیری و پاسخ صحیح:
با توجه به عدم وجود علائم عصبی مرکزی و شنوایی، سرگیجه بیمار به نفع درگیری محیطی و تشخیص نوریت وستیبولار است. این وضعیت معمولاً با درمان دارویی و سرپایی بهبود مییابد.
پاسخ صحیح: گزینه د) درمان دارویی و سرپایی است.
جوان ۳۳ ساله که از یک هفته قبل دچار سرگیجه متناوب و تهوع و استفراغ شده به شما مراجعه میکند. هنگام سرگیجه تمایل به خوابیدن به یک سمت داشته و در معاینه، دچار نیستاگموس میباشد. سایر معاینات و تصویربرداری طبیعی است. کدام اقدام را برای وی توصیه مینمایید؟
(پرانترنی شهریور ۹۶ – قطب ۸ کشوری [دانشگاه کرمان])
الف) شروع آنتی بیوتیک
ب) شروع تریامترن – H
ج) شروع پردنیزولون
د) انجام مانور Epley
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
کلیدواژهها:
جوان ۳۳ ساله، سرگیجه متناوب (Episodic Vertigo)، تهوع و استفراغ، تمایل به خوابیدن به یک سمت، نیستاگموس (Nystagmus)، معاینات نورولوژیک و تصویربرداری طبیعی، مانور اپلی (Epley Maneuver)، BPPV (Benign Paroxysmal Positional Vertigo)
تحلیل بر اساس کلیدواژهها:
شرح حال این بیمار، شامل سرگیجه متناوب که با حرکات وضعیتی سر تحریک میشود، همراه با تمایل به خوابیدن به یک سمت و وجود نیستاگموس بدون علائم نورولوژیک و تصویربرداری طبیعی، به شدت به نفع تشخیص سرگیجه وضعیتی خوشخیم حملهای (BPPV: Benign Paroxysmal Positional Vertigo) است.
BPPV شایعترین علت سرگیجه وضعیتی است که به علت جابهجایی ذرات otolith در کانال خلفی لابیرنت ایجاد میشود. در این بیماران، استفاده از داروها کمک چندانی نمیکند و بهترین درمان، مانورهای وضعیتی برای بازگرداندن ذرات به مکان اصلی خود است.
بررسی گزینهها:
الف) شروع آنتیبیوتیک
اشتباه است. هیچ شواهدی از عفونت باکتریال (مانند تب، لکوسیتوز، درد گوش، ترشح چرکی یا یافتههای پاتولوژیک در تصویربرداری) وجود ندارد. بنابراین آنتیبیوتیک نقشی ندارد.
ب) شروع تریامترن-H
اشتباه است. این داروی مدر در درمان بیماری منیر (Ménière’s Disease) کاربرد دارد که با کاهش شنوایی، وزوز گوش و احساس پری گوش همراه است. این علائم در بیمار دیده نمیشوند.
ج) شروع پردنیزولون
اشتباه است. پردنیزولون در درمان نوریت وستیبولار (Vestibular Neuritis) به کار میرود، که با سرگیجه پیوستهی چندروزه، بدون کاهش شنوایی همراه است، نه سرگیجه متناوب و وضعیتی.
د) انجام مانور Epley
درست است. مانور اپلی (Epley Maneuver) یک درمان مکانیکی و بسیار مؤثر برای BPPV است که با استفاده از حرکات پیاپی سر و بدن، کریستالهای جابهجا شده را به مکان طبیعی خود در اوتریکول (utricle) بازمیگرداند. بیمارانی با علائم توصیفشدهی این سوال، بهترین پاسخ را به مانور اپلی میدهند.
نتیجهگیری و پاسخ نهایی:
شرح حال بالینی بیمار منطبق با BPPV است و نیازی به تصویربرداری بیشتر یا درمان دارویی نیست. بهترین و مؤثرترین اقدام، انجام مانور اپلی است.
پاسخ صحیح: گزینه د) انجام مانور Epley
آقای ۳۵ سالهای ذکر میکند از روز قبل خود به خود دچار سرگیجه دورانی عدم تعادل و تهوع شده است که تاکنون ادامه دارد. از سردرد، وزوز گوش و یا کاهش شنوایی شاکی نیست. سابقه بیماری خاصی ندارد در معاینه نیستاگموس افقی جرکی خود به خودی به سمت چپ دارد. MRI مغز طبیعی است. با توجه به تشخیص این بیمار کدامیک از درمان های زیر صحیح است؟
(پرانترنی اسفند ۹۴ – قطب ۴ کشوری [دانشگاه اهواز])
الف) پردنیزولون
ب) هیدروکلرتیازید
ج) سدیم فلوراید
د) مانور Epley
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
کلیدواژهها:
سرگیجه دورانی (Rotatory Vertigo)، عدم تعادل (Imbalance)، تهوع (Nausea)، نیستاگموس افقی جرکی (Horizontal Jerk Nystagmus)، MRI مغز طبیعی، کاهش شنوایی ندارد، وزوز گوش ندارد، نوریت وستیبولار (Vestibular Neuritis)
تحلیل اولیه بر اساس کلیدواژهها:
بیمار مرد ۳۵ سالهای است که به صورت ناگهانی از روز گذشته دچار سرگیجه دورانی، تهوع و عدم تعادل شده است. علائم وی پیوسته ادامه دارد و هیچگونه کاهش شنوایی، وزوز گوش یا سردرد ندارد. در معاینه نیز نیستاگموس افقی جرکی به سمت چپ دیده میشود، و MRI طبیعی است.
این تابلوی بالینی به شدت منطبق بر تشخیص نوریت وستیبولار (Vestibular Neuritis) است. در نوریت وستیبولار، برخلاف بیماری منیر (Ménière’s Disease)، کاهش شنوایی یا وزوز گوش وجود ندارد. بیمار معمولاً سابقه عفونت ویروسی اخیر دارد و MRI طبیعی است.
بررسی گزینهها:
الف) پردنیزولون – صحیح است
پردنیزولون (Prednisolone) یک داروی کورتیکواستروئیدی است که در مراحل اولیه نوریت وستیبولار برای کاهش التهاب عصب وستیبولار و بهبود سریعتر علائم به کار میرود. طبق گایدلاینها، دورهای کوتاه از پردنیزولون (معمولاً به مدت ۱۰–۱۴ روز) مفید است.
ب) هیدروکلروتیازید – اشتباه است
این داروی مدر در درمان بیماری منیر کاربرد دارد، که با سرگیجه متناوب، وزوز گوش و کاهش شنوایی همراه است. در این بیمار، هیچکدام از این علائم دیده نمیشود.
ج) سدیم فلوراید – اشتباه است
سدیم فلوراید در درمان اوتواسکلروز (Otosclerosis) کاربرد دارد که با کاهش شنوایی هدایتی پیشرونده مشخص میشود، نه سرگیجه. این گزینه نامربوط به وضعیت فعلی بیمار است.
د) مانور اپلی – اشتباه است
مانور Epley برای BPPV (سرگیجه وضعیتی خوشخیم حملهای) است که با سرگیجه وضعیتی کوتاهمدت و سرگیجهای که با حرکات خاص سر تحریک میشود همراه است. در این بیمار سرگیجه پیوسته و بدون تحریک وضعیتی است، بنابراین مانور اپلی بیاثر خواهد بود.
نتیجهگیری و پاسخ نهایی:
شرح حال، معاینه فیزیکی و یافتههای تصویربرداری همگی به نفع نوریت وستیبولار هستند. پردنیزولون بهترین گزینه درمانی در مراحل اولیه این بیماری است.
پاسخ صحیح: گزینه الف) پردنیزولون
»» تمامی کتاب