نورولوژی بالینی

اختلالات حرکتی هایپوکینتیک؛ تناقضی شگفت‌انگیز در حرکت افراد پارکینسونی


» بررسی بالینی اختلالات حرکتی با آقای دکتر محمد روحانی – بیمارستان رسول اکرم (ص) تهران
»» قسمت سوم

Postural Deformities در پارکیسنون

تغییرات وضعیت بدنی در بیماری پارکینسون (Postural Deformities in Parkinson’s Disease)

تغییرات وضعیت بدنی (Postural Deformities) یکی از علائم شایع در بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون (Parkinson’s Disease) است که به مرور زمان شدت می‌یابد. این اختلالات، برخلاف ناهنجاری‌های ساختاری اسکلتی (Structural Skeletal Deformities)، معمولاً ناشی از اختلال در تنظیم عضلانی و عصبی هستند و نه تغییرات دائمی استخوان‌ها یا مفاصل.

عدم تغییر ساختار اسکلتی

نکته قابل‌توجه این است که این نوع خمیدگی‌ها اغلب قابل برگشت هستند؛ به عبارت دیگر، اگر فرد مبتلا را کنار یک دیوار صاف قرار دهیم، بدن او می‌تواند تا حد زیادی به وضعیت قائم بازگردد. این موضوع نشان‌دهنده‌ی آن است که منشأ این ناهنجاری‌ها بیشتر عملکردی (Functional) است تا ساختاری (Structural).

پیامدهای عملکردی اختلال در قامت

این ناهنجاری‌های قامتی اغلب باعث می‌شوند که بیمار به سمت جلو خم شود (Flexed Posture)، که در بسیاری از موارد میدان دید مستقیم او را محدود می‌کند. به‌همین دلیل، این بیماران نمی‌توانند به‌خوبی مسیر مقابل خود را ببینند، که احتمال زمین خوردن (Falling) را افزایش می‌دهد. این زمین‌خوردگی‌ها نه‌تنها کیفیت زندگی را کاهش می‌دهند، بلکه می‌توانند باعث آسیب‌های شدید استخوانی و بستری شدن بیمار شوند.

نتیجه‌گیری علمی و بالینی

درمان این اختلالات قامتی نیازمند رویکردی ترکیبی شامل فیزیوتراپی (Physiotherapy)، تمرینات تعادلی (Balance Training)، درمان دارویی و در موارد خاص تحریک مغزی عمقی (Deep Brain Stimulation) است. آگاهی از این نشانه‌ها و توجه به آن‌ها می‌تواند در پیشگیری از سقوط و بهبود کیفیت زندگی بیماران پارکینسونی نقش کلیدی ایفا کند.

تفاوت خمیدگی در پارکینسون با خمیدگی ناشی از استئوپروز

خمیدگی در پارکینسون (Parkinson’s disease):

در بیماران مبتلا به پارکینسون، خمیدگی بدن اغلب ناشی از ترکیب چند عامل مهم است:

  • سفتی عضلات (Rigidity) به‌ویژه در تنه و گردن

  • اختلال در کنترل وضعیت بدن (Postural instability)

  • کم‌تحرکی (Bradykinesia) و کاهش پاسخ‌دهی عضلات

  • کاهش تونیک اکستانسورهای ستون فقرات

این نوع خمیدگی معمولاً به شکل خم شدن به جلو دیده می‌شود (camptocormia) و یک ویژگی نورولوژیک است. بیمار معمولاً نمی‌تواند بدن خود را صاف کند، حتی اگر بخواهد، زیرا مغز توانایی کنترل درست عضلات ضدجاذبه را ندارد.

خمیدگی در استئوپروز (Osteoporosis):

در استئوپروز، خمیدگی بدن ناشی از فروریزش مهره‌ها (vertebral compression fractures) است. با کاهش تراکم استخوان، مهره‌های ستون فقرات به‌ویژه در ناحیه پشتی (توراسیک) تحمل وزن را از دست داده و دچار تغییر شکل می‌شوند. این باعث ایجاد قوز پشتی (Kyphosis) می‌گردد.

این خمیدگی بیشتر ساختاری و اسکلتی است تا عضلانی یا عصبی. بنابراین:

  • معمولاً دائمی و غیرقابل برگشت است.

  • برخلاف پارکینسون، بیمار ممکن است بخواهد صاف بایستد، ولی اسکلت او دیگر توانایی آن را ندارد.

  • این خمیدگی با درد مهره‌ای و کاهش قد همراه است.

جمع‌بندی تفاوت‌ها:

ویژگی خمیدگی در پارکینسون خمیدگی در استئوپروز
علت اصلی اختلال عصبی و سفتی عضلات فروریزش مهره‌های ستون فقرات
نوع خمیدگی عملکردی – عضلانی ساختاری – اسکلتی
برگشت‌پذیری اغلب برگشت‌ناپذیر ارادی برگشت‌ناپذیر به دلیل تغییر شکل استخوان
درد اغلب بدون درد معمولاً با درد مهره‌ای همراه
محل شایع تنه، شانه و گردن به جلو ستون فقرات پشتی (قوز پشت)

تفاوت دفرمه شدن در پارکینسون و اسکولیوز

 Difference Between Deformity in Parkinson’s Disease and Scoliosis

دفرمه شدن قامت (Postural Deformity) یکی از ویژگی‌های کلینیکی مشترک در بیماری‌های نورولوژیک و ارتوپدیک است، اما منشاء و ماهیت آن در بیماری‌های مختلف تفاوت‌های اساسی دارد. در این متن، تفاوت بین دفرمه شدن در پارکینسون (Parkinson’s Disease) و اسکولیوز (Scoliosis) به‌طور علمی و دقیق بررسی می‌شود.

دفرمه شدن در پارکینسون

در بیماری پارکینسون، دفرمه شدن بیشتر به‌صورت خم شدن به جلو (Anterior Flexion) دیده می‌شود و معمولاً به علت اختلال عملکردی در کنترل وضعیت بدن (Impaired Postural Control) و کاهش تون عضلانی (Hypotonia) بروز می‌کند.

این نوع خمیدگی معمولاً در سطح ساژیتال (Sagittal Plane) اتفاق می‌افتد؛ به این معنا که بیمار به‌صورت خم به جلو دیده می‌شود. گاهی به‌دلیل شدت خمیدگی، سر و گردن نیز به سمت جلو افتاده و میدان دید بیمار کاهش می‌یابد. این حالت بیشتر عملکردی است تا ساختاری؛ به‌طوری‌که در بسیاری از موارد، اگر بیمار کنار دیوار صاف بایستد، قامت او تا حدودی صاف می‌شود. به همین دلیل این نوع دفرمیتی قابل اصلاح نسبی محسوب می‌شود.

دفرمه شدن در اسکولیوز

در مقابل، اسکولیوز (Scoliosis) نوعی انحراف ساختاری ستون فقرات است که با انحنای غیرطبیعی در هر دو سطح کرونال (Coronal) و ساژیتال (Sagittal) همراه است. در این بیماران، خمیدگی بدن تنها به جلو نیست، بلکه از پهلو نیز به یک طرف منحرف می‌شود. به همین دلیل، قامت فرد به‌صورت نامتقارن دیده می‌شود.

در اسکولیوز، این دفرمه شدن نه‌تنها در ناحیه پشت بلکه در گردن نیز مشاهده می‌شود؛ به‌گونه‌ای که سر و گردن ممکن است به‌طور دائمی به جلو یا طرفین انحراف پیدا کند. برخلاف پارکینسون، این وضعیت ساختاری، پایدار و غیرقابل اصلاح با ایستادن صاف است و معمولاً با چرخش مهره‌ها و تغییر شکل استخوانی همراه است.

مقایسه بالینی و ساختاری

ویژگی‌ها پارکینسون (Parkinson’s Disease) اسکولیوز (Scoliosis)
نوع دفرمیتی عملکردی (Functional) ساختاری (Structural)
صفحه درگیر ساژیتال (Sagittal Plane) ساژیتال و کرونال (Sagittal and Coronal Planes)
حالت خمیدگی خم شدن به جلو خم شدن به جلو + انحراف جانبی
وضعیت گردن افتادگی به جلو در موارد شدید انحراف و چرخش گردن ممکن است دائمی باشد
قابلیت اصلاح قامت تا حدودی قابل اصلاح با تکیه به دیوار غیرقابل اصلاح

جمع‌بندی علمی

دفرمه شدن در پارکینسون عمدتاً ناشی از اختلالات عصبی-عضلانی و قابل اصلاح نسبی است، درحالی‌که اسکولیوز یک اختلال ساختاری و غیرقابل بازگشت در ستون فقرات محسوب می‌شود که در آن خمیدگی در دو صفحه آناتومیکی اتفاق می‌افتد. شناخت این تفاوت‌ها برای تشخیص صحیح، انتخاب درمان مناسب و پیشگیری از پیشرفت اختلال اهمیت بالینی زیادی دارد.

فریزینگ در پارکینسون

 Freezing of Gait in Parkinson’s Diseass

نکته زیبا: یکی از مهم‌ترین و ناتوان‌کننده‌ترین علائم در مراحل پیشرفته بیماری پارکینسون (Parkinson’s Disease)، پدیده‌ای به نام فریزینگ حرکت (Freezing of Gait) یا به اختصار FOG است. در این حالت، بیمار به‌طور ناگهانی توانایی شروع یا ادامه حرکت را از دست می‌دهد، گویی که پاهایش به زمین چسبیده‌اند.

مشخصات بالینی فریزینگ (Freezing)

فریزینگ اغلب هنگام شروع راه رفتن، دور زدن، تغییر جهت یا ورود به فضاهای بسته مانند راهرو یا آسانسور اتفاق می‌افتد. این وضعیت یک نوع آکینزی (Akinesia) محسوب می‌شود، یعنی ناتوانی در آغاز حرکت. بیماران اغلب احساس می‌کنند که نمی‌توانند قدم از قدم بردارند، و در مواردی حرکات تند و بی‌ثبات پاها به صورت ریپ زدن (Shuffling or Hesitation) دیده می‌شود.

در هنگام فریزینگ، بیمار هنگام چرخش بدن مثل لولا حرکت می‌کند، بدون آن‌که بتواند گام بردارد. این اختلال می‌تواند باعث افتادن و آسیب‌های شدید شود و به‌شدت کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.

عوامل تحریک‌کننده و روش‌های غلبه بر فریزینگ

از جمله محرک‌های فریزینگ می‌توان به سطوح یکنواخت و یکنواختی بصری اشاره کرد. در مقابل، استفاده از الگوهای بصری مانند کف‌پوش‌های شطرنجی (Checkered Flooring) می‌تواند به شکستن فریز کمک کند. این الگوها به مغز بیمار کمک می‌کنند تا تصویر محیطی دقیق‌تری پردازش کرده و دستور حرکتی مؤثرتری ارسال کند. به همین دلیل، وقتی سطح زمین از یکدستی خارج می‌شود، بیمار راحت‌تر راه می‌رود.

استفاده از عصای لیزری (Laser Cane)

یکی از راهکارهای مؤثر در درمان فریزینگ، استفاده از عصای لیزری یا وسایل نوری کمکی است. این ابزار یک خط نوری قرمز روی زمین می‌اندازد که بیمار هنگام راه رفتن یا چرخیدن به آن نگاه می‌کند. این تحریک بصری باعث می‌شود که مغز سیگنال حرکتی مؤثرتری ارسال کند و فریز شکسته شود.

شواهد سینمایی

در فیلم معروف Awakenings با بازی رابین ویلیامز و رابرت دنیرو نیز پدیده فریزینگ در پارکینسون به‌وضوح نمایش داده شده است. این فیلم با الهام از واقعیت‌های پزشکی، نشان می‌دهد که چگونه بیماران مبتلا به پارکینسون در مواجهه با موانع محیطی یا هنگام تلاش برای راه رفتن دچار فریز می‌شوند و چگونه با روش‌های بصری می‌توانند حرکت خود را بازیابند.

مکانیسم عملکرد بهتر بیماران پارکینسون روی سطوح ناصاف نسبت به سطوح صاف

مکانیسم نوروفیزیولوژیک: نقش تحریک حسی و ورودی‌های چندحسی (Multisensory Input)

علت این پدیده به عملکرد مغز در پردازش حس عمقی (Proprioception) و کنترل حرکات ارادی برمی‌گردد. در بیماران پارکینسونی، به دلیل کاهش دوپامین و اختلال در گره‌های قاعده‌ای مغز (Basal Ganglia)، مکانیسم‌های حرکتی خودکار دچار اختلال می‌شوند. این نارسایی باعث می‌شود که حرکات تکراری یا خودکار مانند راه رفتن روی سطوح صاف به‌درستی انجام نشوند.

اما هنگامی‌که فرد روی سطحی ناصاف یا با ناهمواری بصری مانند موزاییک، سنگ‌فرش، یا الگوهای شطرنجی راه می‌رود، سیستم عصبی محیطی (Peripheral Sensory System) و همچنین قشر حرکتی مغز (Motor Cortex) ورودی‌های حسی بیشتری دریافت می‌کنند. این ورودی‌ها مانند سرنخ‌های بصری (Visual Cues) یا لمسی (Tactile Cues)، مغز را وادار می‌کنند که از مسیرهای حرکتی جایگزین و غیرخودکار استفاده کند، که این مسیرها هنوز در مغز بیماران پارکینسونی تا حدی سالم‌اند.

به عبارت دیگر، سطوح ناصاف باعث تحریک آگاهانه حرکت می‌شوند، در حالی که سطوح صاف به دلیل نبود تحریک، حرکت را به مسیرهای خودکار می‌سپارند که در پارکینسون آسیب دیده‌اند.

تشبیه علمی

می‌توان گفت که سطح ناصاف مانند فرمانی بیرونی است که به مغز «دستور حرکت» می‌دهد و آن را از حالت فریز خارج می‌کند. در حالی که سطح صاف، هیچ‌گونه تحریک یا علامت خارجی برای شروع حرکت ارائه نمی‌دهد.

کاربرد بالینی

درمانگران توانبخشی و نورولوژیست‌ها از این مکانیسم استفاده می‌کنند تا با ایجاد الگوهای دیداری، بافت‌دار یا نورپردازی لیزری در مسیر حرکت بیمار، احساس حرکت هدفمند را القا کنند. این روش‌ها با تحریک سیستم‌های جایگزین در مغز، می‌توانند فریز را بشکنند و میزان افتادن بیمار را کاهش دهند.

جمع‌بندی علمی

فریزینگ حرکت یکی از علائم ناتوان‌کننده در بیماری پارکینسون است که بیشتر در موقعیت‌های خاص محیطی یا هنگام تغییر جهت بروز می‌کند. این علامت ناشی از اختلال در مدارهای مغزی مرتبط با برنامه‌ریزی حرکت (Motor Planning) است. تحریک‌های دیداری (Visual Cues) مانند خطوط لیزری یا الگوهای زمین می‌توانند نقش مؤثری در شکستن این وضعیت و افزایش تحرک بیماران داشته باشند.

بیماران مبتلا به پارکینسون روی سطوح ناصاف بهتر راه می‌روند، زیرا این سطوح ورودی‌های حسی بیشتری به مغز ارائه می‌دهند و موجب درگیری آگاهانه‌تر مغز در برنامه‌ریزی حرکت می‌شوند. استفاده از این مکانیسم در طراحی محیط‌های درمانی یا وسایل کمکی، می‌تواند نقش کلیدی در پیشگیری از سقوط و افزایش استقلال حرکتی بیماران ایفا کند.

Kinesia Paradoxica در پارکینسون: تناقضی شگفت‌انگیز در حرکت

نکته زیبا: در برخی بیماران مبتلا به پارکینسون (Parkinson’s Disease)، علی‌رغم وجود سختی در حرکت (Bradykinesia) یا حتی قفل شدن حرکات (Freezing of Gait)، ناگهان توانایی انجام حرکات سریع و هماهنگ را در موقعیت‌های خاصی به‌دست می‌آورند. به این پدیده “کینزیا پارادوکسیکا (Kinesia Paradoxica)” گفته می‌شود که در زبان یونانی به‌معنای “حرکت متناقض” است.

تعریف Kinesia Paradoxica

Kinesia Paradoxica حالتی است که بیمار پارکینسونی که در شرایط عادی قادر به راه رفتن، برخاستن از صندلی یا تغییر جهت نیست، در شرایط خاصی مانند بروز خطر فوری، شنیدن صدای بلند یا دیدن نشانه‌ای محرک، ناگهان حرکاتی سریع و طبیعی انجام می‌دهد. این پدیده از عجیب‌ترین جنبه‌های اختلالات حرکتی در پارکینسون به‌شمار می‌رود.

مکانیسم احتمالی Kinesia Paradoxica

مکانسیم دقیق این پدیده هنوز کاملاً مشخص نیست، اما چند نظریه مطرح شده است:

  • فعال‌سازی سیستم‌های حرکتی جایگزین در مغز: در شرایط اضطراری یا تحریک بیرونی قوی، ممکن است مسیرهای عصبی در قشر مغز (Cortex) یا ساختارهای زیرقشری جایگزین (Alternative Subcortical Circuits) که کمتر تحت تأثیر پارکینسون قرار گرفته‌اند، فعال شوند.

  • افزایش ناگهانی تحریکات حسی و انگیزشی (Sensory-Motivational Arousal): عواملی مانند صدای سوت، نور لیزری، یا دیدن مانعی در مسیر می‌توانند مغز را از حالت خاموش یا کند خارج کرده و وارد حالت آماده‌باش کنند.

  • پشت‌زدن به مسیرهای خودکار مختل‌شده: در حالت معمول، مسیرهای حرکتی خودکار در بیماران پارکینسونی آسیب‌دیده‌اند. اما کینزیا پارادوکسیکا نشان می‌دهد که مغز، در شرایط خاص، می‌تواند از مسیرهای حرکتی ارادی و آگاهانه جایگزین استفاده کند.

مثال‌های بالینی Kinesia Paradoxica

  • بیماری که در محیط خانه به سختی راه می‌رود، اما در مواجهه با پله اضطراری یا آژیر خطر، به‌صورت ناگهانی شروع به دویدن می‌کند.

  • بیماری که هنگام تماشای یک خط نوار نور لیزری یا سطح شطرنجی، می‌تواند بدون مشکل از روی مانع بپرد یا مسیر را طی کند.

  • بیمارانی که هنگام شنیدن موسیقی ریتمیک یا صدای خاصی، بهتر راه می‌روند.

کاربرد درمانی

درمانگران با آگاهی از Kinesia Paradoxica، سعی می‌کنند این پدیده را در جهت شکستن فریز (Breaking Freezing) یا بهبود حرکت استفاده کنند. به همین منظور از ابزارهایی مثل:

  • عصای دارای نور لیزری (Laser Cane)

  • نوارهای راهنمای کف زمین (Floor Markings)

  • موسیقی با ریتم منظم (Rhythmic Auditory Cues)

استفاده می‌شود تا شرایطی مشابه Kinesia Paradoxica برای بیمار فراهم گردد و حرکت تسهیل شود.

جمع‌بندی علمی

پدیده Kinesia Paradoxica در پارکینسون بیانگر این واقعیت است که تمام مسیرهای حرکتی در مغز بیمار از کار نیفتاده‌اند و در شرایط خاص، قابلیت‌های نهفته و دست‌نخورده‌ای برای حرکت وجود دارد. استفاده هدفمند از این پدیده می‌تواند به‌عنوان رویکردی کاربردی، علمی و امیدبخش در توانبخشی بیماران پارکینسونی مطرح شود.

Festinating gait در پارکینسون

راه رفتن فستینانت (Festinating Gait) در پارکینسون

Festinating gait یکی از ویژگی‌های شاخص و رایج در الگوی راه‌ رفتن بیماران مبتلا به پارکینسون (Parkinson’s disease) است که معمولاً در مراحل پیشرفته بیماری دیده می‌شود. این الگوی حرکتی، به‌صورت پیش‌روی سریع و غیرارادی همراه با گام‌های کوتاه و شتاب‌گرفته توصیف می‌شود.

تعریف Festinating Gait

واژه “فستینانت” (Festinant) ریشه در زبان لاتین دارد و به‌معنای “عجله کردن” یا “شتاب گرفتن” است. در این حالت، بیمار به‌صورت ناخودآگاه گام‌های سریع و کوتاه برمی‌دارد که به‌تدریج سرعت آن‌ها افزایش می‌یابد، اما تعادل او کاهش می‌یابد. بیمار اغلب به جلو خم می‌شود و به‌نظر می‌رسد که در تلاش برای جبران مرکز ثقل خود است که به سمت جلو جابه‌جا شده است.

ویژگی‌های بالینی Festinating Gait

  • گام‌های کوتاه و سریع (Short and Rapid Steps)

  • خم شدن تنه به جلو (Forward Flexed Posture)

  • عدم هماهنگی در توقف (Inability to Stop Voluntarily)

  • احساس تعقیب مرکز ثقل (Chasing Center of Gravity)

در حالت شدید، این الگو ممکن است به افتادن به جلو (Forward Fall) منجر شود؛ چراکه بیمار نمی‌تواند به‌موقع توقف کند و مرکز ثقل بدن از کنترل او خارج می‌شود.

مکانیسم Festinating Gait در پارکینسون

در پارکینسون، کاهش عملکرد دوپامین (Dopamine) در گانگلیون‌های پایه (Basal Ganglia) باعث اختلال در کنترل حرکات خودکار و تنظیم تعادل می‌شود. در نتیجه، بیمار نمی‌تواند گام‌برداری متعادل، هماهنگ و با گام‌های طبیعی داشته باشد.

از آنجاکه توانایی شروع، ادامه و توقف حرکت مختل شده است، بیمار برای حفظ تعادل بدن که به سمت جلو خم شده، ناچار می‌شود گام‌های سریع و پی‌در‌پی بردارد تا از افتادن جلوگیری کند. این واکنش جبرانی، خود به اختلال بیشتری در کنترل راه‌رفتن منجر می‌شود.

تفاوت Festinating Gait با سایر الگوهای حرکتی در پارکینسون

  • با Bradykinesia (کندی حرکت) تفاوت دارد، زیرا در Festinating gait، سرعت گام‌ها افزایش می‌یابد ولی کنترل آن‌ها کاهش می‌یابد.

  • با Freezing of Gait متفاوت است، چراکه در Freezing بیمار به‌طور کامل متوقف می‌شود و قادر به برداشتن گام نیست، اما در Festinating gait، بیمار ناخواسته به سمت جلو حرکت می‌کند.

اهمیت بالینی و خطرات

  • خطر افتادن (Risk of Falls): بیماران دارای Festinating gait به‌شدت در معرض افتادن‌های ناگهانی به جلو هستند، خصوصاً هنگام چرخیدن یا هنگام مواجهه با موانع.

  • اختلال در کیفیت زندگی: این حالت راه‌ رفتن، استقلال عملکردی بیمار را کاهش می‌دهد و باعث ترس از حرکت و کاهش تحرک اجتماعی می‌شود.

درمان و توانبخشی

درمان قطعی برای Festinating gait وجود ندارد، اما راهکارهایی برای کاهش شدت آن پیشنهاد شده‌اند:

  • تمرین‌های فیزیوتراپی برای بهبود تعادل و حالت بدن

  • استفاده از تحریکات بینایی مانند نوارهای کف زمین یا لیزر کف‌پوش

  • استفاده از عصای لیزری یا واکر با خطوط راهنما

  • داروهای تنظیم‌کننده دوپامین مانند لوودوپا (Levodopa) در برخی بیماران می‌توانند کمک‌کننده باشند.

جمع‌بندی علمی

Festinating gait یکی از اشکال پیچیده و خطرناک اختلالات حرکتی در پارکینسون است که ناشی از اختلال در تنظیم الگوی راه‌ رفتن و تعادل بدن می‌باشد. درک صحیح این پدیده و استفاده از ابزارهای کمک‌حرکتی و توانبخشی می‌تواند به بهبود ایمنی بیمار، کاهش خطر افتادن و ارتقاء کیفیت زندگی منجر شود. توجه به این نشانه برای تشخیص، پایش پیشرفت بیماری و مداخله درمانی به‌موقع اهمیت زیادی دارد.


» بررسی بالینی اختلالات حرکتی با آقای دکتر محمد روحانی – بیمارستان رسول اکرم (ص) تهران

» ادامه مبحث اختلالات حرکتی


» کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب آینده‌نگاران مغز
»» تمامی کتاب

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: ۵ / ۵. تعداد آراء: ۱

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ——— ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا