سکته های مغزی: ارزیابی های تشخیصی اولیه، درمان های اختصاصی و درمان های حمایتی

درمانهای اختصاصی در ۴.۵ ساعت اول سکته مغزی ایسکمیک
در ساعات ابتدایی پس از بروز سکته مغزی ایسکمیک (Ischemic Stroke)، زمان نقشی حیاتی در نجات بافت مغز و کاهش ناتوانیهای عصبی دارد. بههمین دلیل، تمرکز اصلی در ۴.۵ ساعت اول بر برقراری مجدد جریان خون (Reperfusion Therapy) به مغز است.
درمانهای اصلی در این بازه زمانی شامل موارد زیر هستند:
۱. ترومبولیتیکها (Thrombolytics):
داروی اصلی مورد استفاده در این گروه آلتپلاز (Alteplase) است، که یک فعالکننده پلاسمینوژن بافتی (tPA) محسوب میشود. این دارو در صورتی که در ۴.۵ ساعت اول تجویز شود، میتواند لخته را حل کرده و جریان خون را به ناحیه ایسکمیک بازگرداند.
۲. ترومبکتومی (Thrombectomy):
در صورتیکه انسداد شریانی در عروق بزرگ (Large Vessel Occlusion) باشد و بیمار در بازه تا ۶ ساعت از شروع علائم قرار داشته باشد (و در برخی شرایط خاص تا ۲۴ ساعت)، ترومبکتومی مکانیکی با استفاده از کاتتر و ابزارهای داخل رگی (IV devices) انجام میشود. این روش مؤثرتر از tPA در بازکردن انسدادهای بزرگ است.
تصویربرداری مغزی در مراحل اولیه سکته مغزی
برای تصمیمگیری صحیح در مورد درمانهای بازگشایی عروق، تصویربرداری اورژانسی مغز الزامی است.
۱. سیتیاسکن مغز (Brain CT scan):
در ۶ ساعت اول پس از شروع سکته، معمولاً شواهد واضحی از انفارکتوس ایسکمیک در سیتیاسکن دیده نمیشود. با این حال، CT برای رد خونریزی مغزی (Hemorrhagic Stroke) ضروری است و هرگونه ممنوعیت برای tPA را مشخص میکند.
۲. تصویربرداری MRI مغز با تکنیک DWI:
-
DWI (Diffusion-Weighted Imaging): حساسترین روش برای تشخیص زودهنگام ایسکمی مغزی است و میتواند طی دقایق اولیه آسیب سلولی را نشان دهد.
-
ADC (Apparent Diffusion Coefficient): تصویر مکمل DWI است که در مناطق ایسکمیک کاهش سیگنال دارد و به تأیید ضایعه کمک میکند.
مروری بر توالی زمانی در تشخیص تصویربرداری:
نوع تصویربرداری | زمان کاربرد | ویژگی |
---|---|---|
CT scan ساده مغز | بلافاصله پس از ورود | رد خونریزی، یافتن نشانههای زودرس ایسکمی |
MRI با DWI/ADC | در موارد خاص اورژانسی یا بعد از ۱ روز | حساسترین روش برای تشخیص زودهنگام آسیب ایسکمیک |
بنابراین، در ۴.۵ ساعت اول سکته مغزی ایسکمیک، مهمترین اقدامات درمانی شامل تزریق ترومبولیتیک (مثل tPA) و در صورت لزوم، ترومبکتومی مکانیکی هستند. انتخاب بین این درمانها بر اساس تصویربرداری اورژانسی مغز (CT یا MRI)، نوع انسداد، زمان شروع علائم و شرایط عمومی بیمار انجام میشود. تشخیص زودهنگام و درمان سریع، نقش مهمی در حفظ عملکرد مغز و جلوگیری از ناتوانی دائمی دارد.
مقایسه تصویربرداری فردی که دچار ایسکمی شده در سه بازه زمانی
در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک (Ischemic Stroke)، تغییرات در سیتیاسکن (CT Scan) مغز در مراحل مختلف زمان پس از شروع علائم بهتدریج ظاهر میشوند. در ادامه به مقایسه تصویربرداری در سه بازه زمانی کلیدی پرداخته میشود:
شش ساعت اول پس از شروع علائم (Hyperacute Phase: 0–۶ hours)
-
سیتیاسکن اغلب طبیعی است، زیرا در این مرحله هنوز نواحی آسیبدیده تراکم بافتی کافی برای دیدهشدن ندارند.
-
با این حال، علائم اولیه ایسکمی ممکن است دیده شوند:
-
علامت شیار کمعمق (Loss of Sulci) در ناحیه آسیبدیده
-
کاهش تمایز ماده خاکستری و سفید (Loss of Gray-White Differentiation)
-
علامت شریان هیپردنس (Hyperdense Artery Sign): شریان مغزی میانی (MCA) پر از لخته به صورت سفید روشن دیده میشود.
-
روز اول (Early Phase: 6–۲۴ hours)
-
در این مرحله، علائم ایسکمی واضحتر میشوند:
-
هیپودانسیته (Hypodensity) در ناحیهای از مغز که دچار کاهش جریان خون شده است.
-
ورم مغزی (Cerebral Edema): با فشرده شدن شیارها و بطنها (Effacement).
-
تغییرات حاشیهدار (Ill-defined Margins): ناحیه آسیبدیده بهتدریج نمایانتر میشود.
-
چند روز بعد (Established Infarction Phase: >3 days)
-
مرگ سلولی و انفارکت تمامعیار (Established Infarct) دیده میشود:
-
ناحیهای کاملاً هیپودنس (Severely Hypodense) که محل مرگ بافت عصبی است.
-
آتروفی نسبی (Volume Loss): ممکن است طی هفتهها تا ماهها پدیدار شود.
-
گاهی اوقات هموراژی (Hemorrhagic Transformation) در ناحیه انفارکت دیده میشود.
-
خطوط ناحیهای مشخصتر و بافت نکروزه مشاهده میشود.
-
جمعبندی:
بازه زمانی | یافتههای CT معمول | تفسیر |
---|---|---|
۶–۰ ساعت | اغلب طبیعی، احتمال کاهش تمایز قشری و علامت شریان هیپردنس | نشانههای زودرس ایسکمی با دقت بالا قابل مشاهده نیستند |
۲۴–۶ ساعت | هیپودانسیته، ورم، کاهش تمایز قشری | انفارکت در حال شکلگیری و آسیب ساختاری آغاز شده |
>3 روز | هیپودانسیته گسترده، آتروفی، احتمال هموراژی | نکروز کامل و عوارض ثانویه نمایان میشوند |
این روند زمانی در تفسیر درست تصویربرداری بیماران سکته مغزی و تصمیمگیری درمانی، بهویژه در مورد تجویز داروهایی مانند tPA یا اقدامات اندوواسکولار، بسیار اهمیت دارد.
فعالکننده پلاسمینوژن بافتی نوترکیب (rt-PA)
rt-PA (Recombinant Tissue Plasminogen Activator)
rt-PA یا فعالکننده پلاسمینوژن بافتی نوترکیب یکی از درمانهای اصلی در سکته مغزی ایسکمیک حاد (Acute Ischemic Stroke) محسوب میشود. این دارو با فعالسازی تبدیل پلاسمینوژن به پلاسمین، موجب حل لخته (Thrombolysis) و بازگشایی شریانهای مسدود شده مغزی میگردد.
دوز مصرف rt-PA:
مقدار تجویزی این دارو به صورت ۰.۹ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن (۰.۹ mg/kg) است که:
-
۱۰ درصد آن بهصورت بولوس وریدی (IV bolus) در مدت کوتاه تزریق میشود
-
۹۰ درصد باقیمانده بهصورت انفوزیون آهسته طی ۱ ساعت (Infusion over 1 hour) تجویز میگردد
مانیتورینگ و مراقبتهای بیمار پس از تزریق rt-PA
پس از تزریق دارو، بیمار باید بهمدت ۲۴ ساعت در واحد مراقبت سکته مغزی (Stroke Unit) یا بخش مراقبت ویژه بستری شده و تحت پایش دقیق فاکتورهای فیزیولوژیک (Physiologic Monitoring) قرار گیرد، از جمله:
-
فشار خون (Blood Pressure)
-
سطح هوشیاری (Level of Consciousness)
-
عملکرد نورولوژیک با مقیاس NIHSS
-
نشانههای خونریزی مغزی یا سیستمیک
عارضه اصلی: خونریزی (Hemorrhage)
یکی از جدیترین عوارض مصرف rt-PA، خونریزی داخلمغزی (Intracerebral Hemorrhage) یا خونریزی سیستمیک است که میتواند تهدیدکننده حیات باشد. در صورت بروز خونریزی، درمان شامل موارد زیر است:
-
تزریق پلاکت (Platelet Transfusion)
-
FFP (Fresh Frozen Plasma) برای جایگزینی فاکتورهای انعقادی
-
Cryoprecipitate برای تأمین فیبرینوژن
سایر عوارض احتمالی:
-
واکنش آنافیلاکسی (Anaphylactic Reaction): اگرچه نادر، ولی ممکن است در برخی بیماران رخ دهد و نیازمند اقدامات اورژانسی باشد.
کنترل فشار خون (BP Control):
برای ایمنی مصرف rt-PA، فشار خون بیمار باید زیر ۱۸۰/۱۰۵ mmHg حفظ شود. اگر فشار بالاتر از این حد باشد، لازم است قبل از شروع تزریق، فشار با داروهایی مانند لابتالول (Labetalol) یا نیکاردیپین (Nicardipine) کاهش یابد.
بنابراین، استفاده از rt-PA در درمان سکته مغزی ایسکمیک، تنها در شرایط خاص و طی زمان طلایی ۴.۵ ساعت اول قابل انجام است. این روش در صورت استفاده صحیح و مراقبت کامل میتواند به طور قابلتوجهی نتایج بالینی بیمار را بهبود بخشد. با این حال، نیازمند نظارت دقیق، کنترل فشار خون، و آمادگی برای مقابله با عوارض احتمالی خونریزی است.
کاربرد اصطلاح Work-up در بیمارستان به چه معناست
تعریف Work-up (ارزیابی تشخیصی جامع):
در محیط بیمارستان، واژه “Work-up” به فرایند ارزیابی تشخیصی کامل و مرحلهبهمرحله یک بیمار گفته میشود. هدف از این کار، شناسایی علت اصلی علائم بیمار، بررسی شدت بیماری، و در نهایت راهنمایی برای انتخاب درمان مناسب است. این فرآیند شامل مجموعهای از بررسیهای بالینی، آزمایشگاهی و تصویربرداری میشود که بر اساس شرایط بالینی هر بیمار تنظیم میگردد.
اهداف اصلی Work-up در بیمارستان:
تشخیص افتراقی (Differential Diagnosis):
پزشک با بررسی یافتههای حاصل از شرح حال، معاینه فیزیکی و آزمایشها، فهرستی از علل احتمالی بیماری را تهیه میکند.
تایید یا رد یک تشخیص خاص:
از طریق آزمایشهای خون، تصویربرداری (مانند CT یا MRI)، نوار قلب (ECG)، یا اکوی قلب (Echocardiography) میتوان یک بیماری خاص را تأیید یا رد کرد.
پایش وضعیت بیمار (Monitoring):
در طول بستری، برخی آزمایشها برای کنترل روند پیشرفت بیماری یا پاسخ به درمان تکرار میشوند.
تعیین سطح خطر یا نیاز به مداخلات خاص:
مثلاً در بیماران با سکته مغزی، Work-up کمک میکند تا مشخص شود که بیمار نیاز به تزریق rtPA دارد یا خیر، یا آیا باید آنژیوگرافی مغزی شود یا نه.
نمونههایی از اجزای Work-up بسته به بیماری:
-
در سکته مغزی: سیتیاسکن یا MRI، آزمایشهای انعقادی، سطح قند خون، الکترولیتها، ECG، اکوی قلب، بررسی واگولوپاتیها
-
در تب و لرز نامشخص: CBC، CRP، ESR، کشت خون، سونوگرافی شکم یا CT
-
در درد قفسه سینه: آنزیمهای قلبی (تروپونین)، ECG، اکوی قلب، آنژیوگرافی
نتیجهگیری:
اصطلاح Work-up در بیمارستان به مجموعهای از اقدامات تشخیصی گفته میشود که بهصورت ساختارمند و هدفمند انجام میشود تا پزشک بتواند با دقت و اطمینان بیشتری بیماری را شناسایی و مدیریت کند. این واژه یکی از رایجترین اصطلاحات در پزشکی بالینی است و تقریباً در همه تخصصها کاربرد دارد.
ارزیابیهای تشخیصی اولیه در سکته مغزی
Stroke Workup
برای تعیین علت، شدت، و برنامهریزی درمانی مناسب در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک (Ischemic Stroke) یا حمله ایسکمیک گذرا (TIA)، انجام مجموعهای از آزمایشهای تشخیصی (Diagnostic Workups) ضروری است. این بررسیها به پزشک کمک میکنند تا ریسکفاکتورها (Risk Factors)، وضعیت قلبی–عروقی و پروتوکل درمانی فردی را ارزیابی کند.
آزمایشهای خونی پایه (Basic Laboratory Tests)
-
PT (Prothrombin Time) و PTT (Partial Thromboplastin Time) و INR (International Normalized Ratio):
برای بررسی وضعیت انعقادی خون و تعیین احتمال خونریزی یا آمادگی برای ترومبولیز (Thrombolysis) -
CBC (Complete Blood Count):
ارزیابی هموگلوبین، هماتوکریت، گلبولهای سفید و پلاکتها برای رد عفونت یا آنمی -
FBS (Fasting Blood Sugar) و HbA1c:
برای تشخیص دیابت شیرین (Diabetes Mellitus) و ارزیابی کنترل قند در بلندمدت -
LFT (Liver Function Tests):
بررسی عملکرد کبد، مخصوصاً در بیماران دارای سابقه مصرف دارو یا بیماری سیستمیک -
ESR (Erythrocyte Sedimentation Rate):
یک نشانگر غیر اختصاصی از التهاب سیستمیک یا واسکولیت
آزمایشهای مربوط به چربی خون (Lipid Profile)
-
LDL (Low-Density Lipoprotein):
چربی بد که نقش مهمی در آتروژنز (Atherogenesis) دارد -
HDL (High-Density Lipoprotein):
چربی خوب که اثر محافظتی دارد -
TG (Triglycerides):
بررسی سطح تریگلیسیرید برای ارزیابی ریسک متابولیک -
Total Cholesterol (T. Chol):
مجموع چربیهای خون برای تصمیمگیری درمانی
ارزیابی قلبی (Cardiac Workups)
-
Troponin:
برای رد انفارکتوس میوکارد همزمان (Concomitant Myocardial Infarction) -
ECG (Electrocardiogram):
جهت تشخیص آریتمیهایی مانند فیبریلاسیون دهلیزی (Atrial Fibrillation) که میتوانند عامل سکته باشند -
Rhythm Holter Monitoring:
مانیتورینگ ۲۴ تا ۷۲ ساعته ریتم قلب برای کشف آریتمیهای گذرا یا مخفی
بررسیهای تصویربرداری قلب (Cardiac Imaging)
-
TTE (Transthoracic Echocardiography):
سونوگرافی ساده از قلب جهت بررسی عملکرد بطن، دریچهها و ترومبوز احتمالی -
TCCS (Transcranial Color-Coded Sonography):
بررسی جریان خون در عروق مغزی از طریق داپلر ترانسکرانیال -
TEE (Transesophageal Echocardiography):
در بیماران زیر ۶۵ سال برای بررسی دقیقتر سوراخهای پاتولوژیک بیندهلیزی مانند PFO، ترومبوز آئورت یا دریچهها استفاده میشود
در ادامه، جدول جامع و علمی برای ارزیابیهای تشخیصی اولیه در سکته مغزی (Stroke Workups) ارائه شده است که شامل نوع تست، هدف، و توضیح کاربردی آن در تصمیمگیری درمانی است:
جدول: ارزیابیهای تشخیصی در بیماران مبتلا به سکته مغزی
دستهبندی | تست/آزمایش | هدف | توضیح |
---|---|---|---|
آزمایشهای انعقادی | PT, PTT, INR | بررسی وضعیت انعقاد خون | جهت ارزیابی ریسک خونریزی و آمادگی برای ترومبولیز (Thrombolysis) |
شمارش سلولهای خونی | CBC | ارزیابی هموگلوبین، پلاکت و WBC | کمک به رد آنمی، عفونت یا ترومبوسیتوپنی |
قند خون و دیابت | FBS, HbA1c | تشخیص دیابت و کنترل قند | دیابت یکی از عوامل خطر اصلی سکته مغزی است |
پروفایل چربی | LDL, HDL, TG, T. Chol | بررسی لیپیدها و خطر آترواسکلروز | کمک به تصمیمگیری درباره درمان با استاتین |
عملکرد کبدی | LFT | بررسی سلامت کبد | در بیمارانی با مصرف دارو یا زمینه سیستمیک اهمیت دارد |
نشانگر التهابی | ESR | بررسی التهاب یا واسکولیت | مفید در مواردی با شک به بیماریهای التهابی یا خودایمنی |
مارکر قلبی | Troponin | رد سکته قلبی همزمان | در صورت وجود درد قفسه سینه یا ECG غیر طبیعی |
نوار قلب | ECG | بررسی آریتمی (مثلاً فیبریلاسیون دهلیزی) | از مهمترین علل آمبولی مغزی در بیماران سالمند |
هولتر ریتم قلب | Rhythm Holter Monitoring | تشخیص آریتمیهای گذرا یا بدون علامت | بویژه در بیماران جوان یا سکتههای رمزآلود (Cryptogenic) |
اکوی قلب از سینه | TTE | بررسی عملکرد قلب، بطن چپ، لخته داخل حفرهها | اولین گام در بررسی ساختار قلبی |
اکوی مری | TEE (در بیماران < 65 سال) | بررسی دقیق PFO، لخته آئورت یا دریچهها | حساستر از TTE، بهویژه در سکتههای رمزآلود در بیماران جوان |
سونوگرافی مغزی | TCCS | بررسی جریان خون مغزی از طریق داپلر ترانسکرانیال | کمک به ارزیابی استنوز شریانی یا اختلال در گردش خون مغزی |
بنابراین، ارزیابیهای چندگانه آزمایشگاهی، قلبی و عروقی در بیماران دچار سکته مغزی نه تنها به تشخیص دقیق علت سکته مغزی کمک میکند، بلکه پایهگذار یک برنامه درمانی دقیق و فردمحور خواهد بود. توجه ویژه به بیمارانی با سن کمتر از ۶۵ سال و انجام TEE میتواند ناهنجاریهای ساختاری قلبی پنهان را آشکار کند که بدون آن از دید پنهان میمانند.
مهمترین تفاوت work-up سکته مغزی در یک دختر ۳۰ ساله نسبت به افراد مسن
در جوانان، بهویژه در خانم ۳۰ سالهای که دچار سکته مغزی شده، برخلاف سالمندان، تمرکز تشخیص باید بر علل غیرشایعتر مانند واسکولوپاتیها (Vasculopathies)، سندروم آنتیفسفولیپید (Antiphospholipid Syndrome – APS)، اختلالات انعقادی (Coagulopathies) و اختلالات قلبی پنهان باشد. در حالی که در سالمندان علتهای کلاسیکی مثل آترواسکلروز (Atherosclerosis) یا فیبریلاسیون دهلیزی (Atrial Fibrillation) شایعترند.
بررسی دقیقتر واسکولوپاتیها (Vasculopathy work-up)
در جوانان، واسکولوپاتیها یکی از مهمترین علل سکته هستند که شامل بیماریهایی مانند دیسکشن عروق مغزی (Arterial Dissection)، واسکولیت اولیه مغز (Primary CNS Vasculitis)، CADASIL، مویامویا (Moyamoya disease) و بیماریهای بافت همبند (Connective Tissue Diseases) میشوند. این بررسی در سالمندان معمولاً انجام نمیشود مگر در صورت وجود نشانههای خاص.
اکوی ترانسازوفاژیال (TEE: Transesophageal Echocardiography)
در دختران جوان با سکته، انجام TEE بسیار اهمیت دارد. زیرا احتمال وجود منابع آمبولی نادر قلبی مانند سوراخ بیضی باز (Patent Foramen Ovale – PFO)، سپتوم دهلیزی متحرک (Atrial Septal Aneurysm) یا مایکسوما (Myxoma) بالاتر است. این ارزیابی میتواند مسیر درمان را کاملاً تغییر دهد. در سالمندان معمولاً TTE کفایت میکند مگر در موارد خاص.
نتیجهگیری و تفاوت کلیدی
در جوانان باید به علل نادرتر و قابل درمان سکته مغزی توجه ویژه داشت و ارزیابیهایی مانند TEE و بررسی واگولوپاتیها را در اولویت قرار داد. در حالی که در سالمندان بیشتر روی علل قلبی-عروقی شایع تمرکز میشود.
در بیمارانی که مبتلا به واسکولوپاتی (Vasculopathy) هستند و دچار سکته مغزی (Stroke) میشوند، در جریان ارزیابیهای اولیه (Work-up)، گاهی از اصطلاح “Non-Imaging Stroke” استفاده میشود. این اصطلاح زمانی به کار میرود که علائم بالینی نشاندهنده سکته مغزی باشد، اما در تصویربرداری اولیه مانند CT یا MRI یافته واضحی دیده نمیشود.
جدول مقایسهای
فاکتور ارزیابی | دختر ۳۰ ساله با سکته مغزی | فرد مسن با سکته مغزی |
---|---|---|
بررسی واگولوپاتیها | ضروری و گسترده | محدود و بر اساس یافتهها |
انجام TEE | توصیهشده و حیاتی برای تشخیص PFO یا تومور | گاه لازم، معمولاً TTE کافی است |
شایعترین علتها | دیسکشن، PFO، واسکولیت، ترومبوفیلی | فیبریلاسیون دهلیزی، آترواسکلروز |
درمانهای اختصاصی برای جلوگیری از عود سکته مغزی
Secondary Stroke Prevention
پس از مرحله حاد سکته مغزی، تمرکز درمان به سمت پیشگیری از بروز مجدد سکته مغزی (Stroke Recurrence) هدایت میشود. این مرحله بسیار حیاتی است، چرا که احتمال وقوع سکته دوم در بیماران بهویژه در چند هفته اول بالا است. درمانهای اختصاصی در این مرحله شامل موارد زیر هستند:
ضد پلاکتیها (Antiplatelet Agents)
آنتیپلاکتها مانند آسپیرین (Aspirin)، کلوپیدوگرل (Clopidogrel) یا ترکیب آنها، با مهار تجمع پلاکتی، مانع از تشکیل مجدد لخته میشوند. این داروها بهویژه در بیماران با سکته مغزی ناشی از آترواسکلروز شریانی (Large Artery Atherosclerosis) کاربرد دارند.
استاتینها (Statins)
داروهایی مانند آتورواستاتین (Atorvastatin) یا روزوواستاتین (Rosuvastatin) نقش کلیدی در پیشگیری از سکته مجدد دارند. اثر استاتینها دو وجهی است:
۱. کاهش کلسترول خون (Lipid-Lowering Effect):
با مهار آنزیم HMG-CoA ردوکتاز، سطح LDL را کاهش میدهند که نقش مستقیمی در پیشگیری از پیشرفت آترواسکلروز (Atherosclerosis) دارد.
۲. آثار ضدالتهابی و پایدارسازی پلاک (Anti-inflammatory & Plaque Stabilization):
استاتینها پلاک آتروم (Atheromatous Plaque) را پایدار میکنند و حتی میتوانند اندازه آن را کاهش دهند. این پایداری مانع پارگی پلاک و وقوع ترومبوز میشود.
دکرانیکتومی (Decompressive Craniectomy)
کرانیوتومی دکمپرسیو (Decompressive Craniectomy) یک روش جراحی است که در مواردی خاص از سکته مغزی وسیع، مانند انفارکتوس ناحیه MCA گسترده (Malignant MCA Infarction)، بهکار میرود. با برداشتن بخشی از استخوان جمجمه، از افزایش فشار داخل جمجمه (Intracranial Pressure) و فتق مغزی (Herniation) جلوگیری میشود.
این درمان بیشتر جنبه حیاتبخش (Life-saving) دارد تا پیشگیری از عود، اما در موارد انتخابشده میتواند به بازماندن فرد از مرگ کمک کند.
در ادامه، جدول خلاصهای از درمانهای اختصاصی برای پیشگیری از عود سکته مغزی (Secondary Stroke Prevention) ارائه شده است:
جدول: درمانهای اختصاصی برای پیشگیری از عود سکته مغزی
درمان | مکانیسم اثر | کاربرد بالینی |
---|---|---|
آنتیپلاکتها (Antiplatelet agents) | مهار تجمع پلاکتی؛ جلوگیری از تشکیل ترومبوز جدید | پیشگیری از سکته مجدد در بیماران با منشأ آترواسکلروتیک |
آسپیرین (Aspirin) | مهار غیرقابل برگشت آنزیم COX؛ کاهش سنتز ترومبوکسان A2 | خط اول درمان ضدپلاکتی |
کلوپیدوگرل (Clopidogrel) | مهار گیرنده P2Y12 پلاکت؛ جلوگیری از فعالسازی پلاکتی | جایگزین یا همراه با آسپیرین در برخی موارد |
استاتینها (Statins) | مهار آنزیم HMG-CoA ردوکتاز؛ کاهش LDL و اثرات ضدالتهابی | کاهش خطر آترواسکلروز، پایدارسازی پلاک آتروم و کاهش اندازه آن |
آتورواستاتین (Atorvastatin) | کاهش چربی خون و التهاب؛ بهبود عملکرد اندوتلیال | تجویز شایع در بیماران با سکته ایسکمیک یا عوامل خطر قلبی-عروقی |
دکرانیکتومی (Decompressive Craniectomy) | کاهش فشار داخلجمجمهای با برداشتن بخشی از استخوان جمجمه | در سکتههای وسیع با خطر فتق مغزی؛ روش نجاتبخش در موارد انتخابشده |
بنابراین، درمانهای ثانویه سکته مغزی، مانند ضد پلاکتیها، استاتینها و در موارد نادر کرانیوتومی دکمپرسیو، هر کدام نقش مکمل و موثری در کاهش خطر عود سکته مغزی دارند. هدف از این مداخلات، کاهش بار ناتوانی، ارتقاء کیفیت زندگی و جلوگیری از ناتوانیهای دائمی در بیماران است.
درمانهای حمایتی در سکته مغزی
Supportive Treatments in Stroke
بیماران مبتلا به سکته مغزی (Stroke) باید به عنوان یک فوریت پزشکی (Medical Emergency) تلقی شوند، نه صرفاً یک اورژانس نورولوژیک. ضروری است که این بیماران در بخش تخصصی سکته مغزی (Stroke Unit) یا در صورت عدم دسترسی، در بخش داخلی بیمارستان بستری شوند.
اگر بیش از ۴۸ ساعت از بروز سکته مغزی بدون عارضه گذشته باشد و نیاز درمانی یا تشخیصی جدیدی وجود نداشته باشد، ممکن است بیمار بدون نیاز به بستری ادامهی درمان را سرپایی پیگیری کند.
حفظ راه هوایی (Airway Management) و اصول ABC
در بیمارانی که دچار کاهش سطح هوشیاری هستند، حفظ راه هوایی از اولویتهای حیاتی است. در این موارد ممکن است نیاز به لولهگذاری داخل نای (Endotracheal Intubation) برای محافظت از راه هوایی و پیشگیری از آسپیراسیون وجود داشته باشد.
ارزیابی تغذیه و شروع تغذیه (Nutritional Support)
توصیه میشود بیماران حداقل ۲۴ ساعت ناشتا باقی بمانند تا وضعیت بلع ارزیابی شود. در این مدت، مایعات تزریقی مانند نرمال سالین (Normal Saline) یا رینگر لاکتات (Ringer’s Lactate) ترجیح داده میشوند.
اگر پس از ۲۴ ساعت، بیمار دارای سطح هوشیاری مناسب باشد و بلع طبیعی داشته باشد، میتوان رژیم غذایی خوراکی با قوام نرم (Soft Diet) را آغاز کرد.
در صورت نیاز به تغذیه جایگزین، از سوند بینی-معدهای (NG Tube) استفاده میشود. همچنین در بیماران بیاختیار یا بیتحرک، تعبیه سوند فولی (Foley Catheter) برای تخلیه ادرار الزامی است.
اکسیژندرمانی (Oxygen Therapy)
در صورتی که سطح اشباع اکسیژن شریانی (SpO2) کمتر از ۹۵ درصد باشد، اکسیژن نازال (Nasal Oxygen) تجویز میشود. اما در افراد غیرهیپوکسیک، تجویز اکسیژن نه تنها مفید نیست، بلکه ممکن است باعث بدتر شدن پیامدهای نورولوژیک گردد.
وضعیت قرارگیری بدن (Positioning)
حفظ بیمار در وضعیت نیمهنشسته (Semi-sitting Position) به کاهش فشار داخل جمجمه کمک کرده و موجب بهبود اشباع اکسیژن شریانی میشود.
کنترل فشار خون (Blood Pressure Control)
تنظیم دقیق فشار خون از ارکان درمان حمایتی سکته مغزی است. افزایش بیش از حد یا کاهش ناگهانی فشار خون میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد.
جلوگیری از زخم بستر (Pressure Ulcer Prevention)
باید از تشک مواج خشک (Air Mattress) استفاده شود و بیمار هر ۲ ساعت یکبار چرخانده شود. همچنین فیزیوتراپی منظم (Regular Physiotherapy) در پیشگیری از عوارض بیتحرکی ضروری است.
اصلاح آنمی و اختلالات تغذیهای (Anemia and Malnutrition Correction)
با انجام بررسیهای آزمایشگاهی، باید آنمی (Anemia) و مشکلات تغذیهای (Malnutrition) شناسایی و برطرف شوند تا روند بهبود بیماران تسریع یابد.
پیشگیری از ترومبوز ورید عمقی (Deep Vein Thrombosis Prevention)
روشهای اصلی برای پیشگیری از ترومبوز عبارتاند از:
-
استفاده از جوراب کشی فشاری (Compression Stockings)
-
حرکات فیزیوتراپی اندام تحتانی
-
تجویز هپارین زیرجلدی (Subcutaneous Heparin) به صورت پروفیلاکتیک
در ادامه، جدول خلاصهای از درمانهای حمایتی در بیماران سکته مغزی (Supportive Treatments in Stroke) ارائه شده است:
حوزه درمانی | اقدامات حمایتی اصلی |
---|---|
محل بستری | بستری در بخش سکته مغزی (Stroke Unit) یا بخش داخلی بیمارستان |
حفظ راه هوایی (Airway) | رعایت اصول ABC؛ در صورت کاهش هوشیاری: لولهگذاری داخل نای (Intubation) |
ارزیابی و حمایت تغذیهای | ناشتایی اولیه تا ۲۴ ساعت، سرم ایزوتونیک (Normal Saline, Ringer)، شروع رژیم نرم خوراکی در صورت بلع طبیعی، در غیر اینصورت NG tube |
اکسیژندرمانی | تجویز اکسیژن نازال (Nasal Oxygen) در SpO2 کمتر از ۹۵٪؛ در بیماران غیرهیپوکسیک اکسیژن توصیه نمیشود |
وضعیت بدن بیمار | قرارگیری در وضعیت نیمهنشسته (Semi-sitting position) برای کاهش فشار داخل جمجمه و بهبود اکسیژناسیون |
کنترل فشارخون (BP) | کنترل دقیق فشارخون برای پیشگیری از افزایش یا افت شدید آن |
پیشگیری از زخم بستر (Bedsore) | استفاده از تشک مواج خشک (Air Mattress)، چرخاندن بیمار هر ۲ ساعت، فیزیوتراپی منظم |
اصلاح مشکلات تغذیهای | درمان آنمی (Anemia) و اختلالات تغذیهای (Malnutrition) بر اساس نتایج آزمایشگاهی |
پیشگیری از ترومبوز وریدی | استفاده از جوراب فشاری (Compression Stockings)، حرکات اندام تحتانی، تجویز هپارین زیرجلدی (SC Heparin) به صورت پیشگیری |
کنترل دفع | استفاده از سوند فولی (Foley Catheter) در موارد لازم جهت تخلیه ادرار |
M. Sepahvand
MD-MPH
Assistant professor of neurology
Iran University of Medical Sciences
»» تمامی کتاب