جوامع و اکوسیستمها؛ رشد جمعیت انسان؛ اثر انسان بر اکوسیستمها
جوامع و اکوسیستمها
جاندارانى را که در یک اکوسیستم زندگى مىکنند، مىتوان در سه گروه تولید کننده، مصرف کننده تجزیه کننده جاى داد. این جانداران، همه با هم، یک جامعه را تشکیل مىدهند. جامعهاى که در هر اکوسیستم زندگى مىکند، ویژهی همان اکوسیستم است. معمولاً در هر اکوسیسم یک یا چند گونهی ویژه از جانداران وجود دارد. مشخصترین گونهاى که در هر اکوسیستم یافت مىشود، گونهی شاخص آن اکوسیستم نام دارد. گونهی اکوسیستم نام دارد. گونهی شاخص اکوسیستم شهر انسان و گونهی شاخص یک جنگل کاج، درخت کاج است.
تغییرات زیستگاهها: شرایط محیطى زیستگاهها همیشه یکنواخت نیست. تغییرات فصول باعث تغییر شرایط زیستگاه و در نتیجه فراوانى گونههاى مختلف مىشود. مثلاً در فصل پاییز برگ درختان جنگلهاى برگریز، مىریزد و جوانههاى درختان خواب زمستانى خود را آغاز مىکنند. فراوانى گیاهان علفى نیز کاهش مىیابد و بعضى پرندگان از آنجا به مناطق گرمتر مهاجرت مىکنند.
بعضى جانوران دیگر در این زمان خواب زمستانى خود را آغاز مىکنند و دانههاى گیاهان تا بهار سال بعد به صورت نهفته باقى مىمانند.
در بهار پرندگان مهاجر بار دیگر بازمىگردند، جوانههاى درختان شروع به رویش مىکنند و گیاهان علفى سر از خاک درمىآورند. بهار فصل تولید مثل بسیارى از جانوران است. هواى گرمتر بهار و طول روزهاى بلندتر آن باعث چنین تغییراتى مىشود.
تغییرات شبانهروزى نیز بر زیستگاه اثر مىگذارد. روزها گرمتر و روشنتر از شبهاست. تغییرات روزانه در جمعیت گونهها را مىتوان در مناطق ساحلى که در معرض جزر و مد قرار دارند، به آسانى مشاهده کرد.
جایگزینى و توالى
سرزمینى بیآب و علف و خشک را در نظر گیرید که به علت تغییر آب و هوا محیط آن مرطوب مىشود و علفها بر سطح این زمین شروع به رشد مىکنند. هنگامى که جاندارانى براى اولین بار در محیطى جدید استقرار مىیابند، مىگویند که آن جانداران در محل جدید جایگزین شدهاند.
مدتى پس از جایگزینى گیاهان علفى در محیط جدید، بوتههاى بلندتر و سپس درختچهها و سرانجام درختان بزرگ در آنجا جایگزین مىشوند. مجموعى از تغییرات این چنینى که در شکل ۱۲ نمونهاى از آن نشان داده شده است، توالى نام دارد.
توالى شکل ۱۲ را مىتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
علفزار ← بوتهزار ← جنگل
شکل ۱۲- توالی گیاهی در یک محیط. در این شکل، در هر مرحله فقط یک گیاه غالب نشان داده شده است.
گیاهانى که در هر مرحله از توالى حضور دارند، محیط را براى رشد گونههاى خاصى مساعد مىکنند. مثلاً درخت بلوط در پایان توالى جایگزین مىشود، چون در این حال بوتهها و گیاهان علفى روى زمین سایه مىاندازند و از رشد سایر گیاهان جلوگیرى مىکنند. دانهی بلوط مىتواند در سایه بروید، بنابراین مىتواند با سایر گیاهان رقابت کند و در چنین محیطى رویش انجام دهد.
تغییر در گیاهان هر اکوسیستم، موجب تغییر در جانوران آن نیز مىشود. مثلاً هنگامى که بوتهها در سرزمینى فراواناند، بعضى پرندگان و جوندگانى مثل موش مىتوانند در میان آنها حرکت کنند و در آنجا لانه بسازند. هر گیاهى که جایگزین مىشود، محیط را براى گروه خاصى از جانوران مناسب مىکند. بنابراین، هرقدر توالى به پیش مىرود، اکوسیستم نیز پیچیدهتر مىشود.
پس از جایگزینى درختان بزرگ، اکوسیستم به اوج خود مىرسد؛ چون پس از آن تغییر دیگرى در آنجا صورت نمىگیرد. در این حالت درصد مرگ با درصد تولد مساوى مىشود و بنابراین نوعى تعادل در اکوسیستم برقرار مىشود. در چنین اوجى، تغییرات ناگهانى، مانند آتشسوزى یا دخالت انسان و قطع درختان توسط او (جنگلزدایی) اکوسیستم را تغییر مىدهد.
گاهگاهى ممکن است جانور خاصى از پیشرفت توالى جلوگیرى کند. مثلاً جانوران علفخوارى مانند خرگوش و گوسفند از جایگزینى بوتهها در اکوسیستمها جلوگیرى مىکنند و آن را در مرحله علفزار نگه میدارند.
بیشتر بدانید
درسال ۱۸۸۳ آتشفشانى در جزیرهی کراکاتو که در اقیانوس هند واقع است، شروع به فعالیت کرد. در اثر این آتشفشانى مواد مذاب آتشفشانى چند کیلومتر مربع از جزیره را اشغال کرد و سراسر جزیره را غبار آتشفشانى فراگرفت. بیش از چهل هزار نفر از بین رفتند و آب و هواى منطقه دچار تغییر شد و این جزیره که در حدود ۴۰ کیلومتر از خشکیهای دیگر فاصله دارد، خالى از موجودات زنده شد.
سه سال پس از آن تعدادى باکترى سبز آبى (تثبیت کنندهی نیتروژن)، ۱۱ گونه سرخس و ۱۵ گونه گیاه گلدار در آنجا وجود داشت. ۱۵ سال بعد درختزارى انبوه با ۲۶۳ گونهی جانورى در آنجا حضور داشت. پنجاه سال پس از آن آتشفشان ۴۷ گونه مهرهدار، شامل ۳۶ گونه پرنده، ۵ گونه سوسمار، ۳ گونه خفاش، یک گونه موش، یک گونه کروکودیل و یک گونه مار از آنجا نمونهبردارى شد.
۱-فکر مىکنید این جانداران چگونه خود را به آن جزیره رسانده بودند؟
۲- هرگونهی جدید به چه-میزانى بر زندگى جانداران دیگر تأثیر داشته است؟
جزیره کراکاتو با قله آتشفشانی آن. این جزیره در اقیانوس هند، بین سوماترا و جاوه واقع است.
فعالیت
۱- براى هرکدام از جانداران زیر، حداقل یک سازش در محیطهایى که شرح داده مىشود، بنویسید :
– پستاندارى کوچک که از میوههاى بالاى درختان تغذیه مىکند.
– سوسمارى که مىخواهد در بیابانى شنى، به غذاى پرندگان تبدیل نشود.
– کرمى انگل که در رودهی انسان زندگى مىکند.
– گیاهى که نمىخواهد برگهاى آن را گاوها بخورند.
– ماهیاى که مىخواهد هم در آبهاى شیرین زندگى کند و هم در آبهاى شور.
۲- بعضى جانداران در طول زندگى خود از یک زیستگاه به زیستگاهى دیگر تغییر مکان مىدهند. دو مثال در اینباره ارائه دهید و علت جابهجایى آنها را شرح دهید.
۳- در محیطى مرطوب و معتدل جادهاى در سرزمینى احداث مىشود. کنارههاى جاده بدون کاشتن گیاه و یا آبیارى رها میشود. وضعیت کنارههاى جاده را: الف) پس از یک سال، ب) پس از ۵ سال و ج) پس از ۲۰ سال پیشبینى کنید.
بررسى پراکندگى جانداران در محیط
براى دانستن پراکندگى هرگونه، لازم است دریابیم که در هر محیط تقریباً چند جاندار از آن گونه حضور دارد. آسانترین راه تخمین زدن تراکم گونهی مورد نظر و بیان آن با استفاده از اصطلاحات زیر است:
غالب: گونهاى که بیشترین اثر را بر اکوسیستم دارد، مانند انسان در اکوسیستم شهر
فراوان: گونهاى که در همهجا حضور دارد، مثلاً گیاهان گندمی
کمیاب: گونهاى که به ندرت یافت مىشود.
این اصطلاحات تعداد چندان دقیقى را ارائه نمىدهند. راههایى وجود دارد که مىتوان تعداد افراد هرگونه را به طور دقیقتر تخمین زد.
نمونهبردارى: فرض کنید حدس زدهاید که تراکم گیاهى خاص در یک زمین نسبت به محیطى دیگر با همان مساحت افزایش یافته است. یک راه پى بردن به درستى حدس شما، شمردن یکایک گیاهان مذکور است. اما این کار غیرممکن است یا به سختى امکانپذیر است. راه دیگر شمردن تعداد این گیاهان در بخشى از آن زمین و سپس تخمین زدن گُل گیاهان مورد نظر است. این روش نمونهبردارى نامیده مىشود.
زیستشناسان از نمونهبردارى نه تنها براى تخمین افراد یک زیستگاه، بلکه مثلاً براى شمارش گلبولهاى قرمز انسان استفاده مىکنند.
چارچوب: یکى از معمولترین روشهاى نمونهبردارى، استفاده از چارچوب است. چارچوب قابى مربعى، چوبى یا فلزى، است. هنگام نمونهبردارى چارچوب را روى زمین قرار مىدهند و تعداد جانداران مورد نظر را که در آن قرار مىگیرند، مىشمارند و به این ترتیب تراکم جمعیتها را حدس مىزنند. فعالیتهاى زیر را انجام دهید تا بیشتر با این روش آشنا شوید:
فعالیت
۱- تخمین تعداد گیاهان علفى در یک باغچه
الف) چارچوبى را به مساحت یک مترمربع تهیه کنید.
ب) باغچهاى را انتخاب کرده و گونهی گیاهى را که مىخواهید تراکم آن را تخمین بزنید، مشخص کنید.
ج) چارچوب را روى بخشى از زمین بگذارید و تعداد گیاهان مورد نظر را که درون آن هستند، بشمارید. اگر گیاهى زیر قاب چارچوب قرار گرفت، به شرطى آن را نیز به حساب آورید که حداقل نیمى از آن درون چارچوب قرار گرفته باشد.
د) این کار را حداقل پنج بار در بخشهاى مختلف زمینى که به طور تصادفى انتخاب کردهاید، تکرار کنید.
هـ) میانگین تعداد گیاه را در هر چارچوب به دست آورید. این رقم تراکم جمعیت گیاه موردنظر را مىرساند. آیا فکر مىکنید این روش براى تخمین تعداد گیاهان موجود در زمین مورد نظر مناسب است؟ چرا؟ براى بهبود این روش چه پیشنهادهایى دارید؟
۲- هنگام استفاده از چارچوب براى پى بردن به تراکم جانداران، باید توجه داشته باشیم آن را به صورت اتفاقى روى بخشى از زمین مورد مطالعه قرار دهیم. چرا توجه به اتفاقى بودن قسمتى که انتخاب مىکنیم اهمیت دارد؟ چگونه مىتوان این کار را به بهترین نحو انجام داد؟
۳- به شکل ۱۶ نگاه کنید. چه درصدى از این مکان را گیاهان پوشاندهاند؟ محاسبه کنید.
شکل ۱۶
جمعیتها
به مجموع افرادى که به یک گونه تعلق دارند و در مکان و زمان مشخصى زندگى مىکنند، جمعیت گفته مىشود؛ مانند همه قورباغههایی که امسال در ک برکه زندگى مىکنند. یک گونه به مجموعه افرادى گفته مىشود که بسیار به هم شبیهاند و مىتوانند باهم زاد و ولد کنند. گونهی انسان، گونهی اسب، گونهی گیاه گل سرخ و گونهی باکترى مولد حصبه، همگى مثالهایى از گونه هستند.
فعالیت
نوزادان قورباغه از نظر شکل و رفتار با قورباغههاى بالغ تفاوتهاى فراوان دارند. آیا براى بیان کردن تعداد تقریبى قورباغههاى یک آبگیر، نوزادان قورباغه را هم به حساب مىآورند، یا فکر مىکنید جمعیت نوزادان قورباغه را جداگانه بیان مىکنند؟
تغییرات تعداد افراد جمعیت: اگر هیچ یک از افراد یک جمعیت نمیمرد و یا از محل زندگى خود به محل جدیدى مهاجرت نمىکرد، از تعداد افراد آن جمعیت هرگز کاسته نمىشد و همینطور اگر نوزاد جدیدى در جمعیت متولد نمىشد و یا فردى از محل دیگرى به آنجا مهاجرت نمىکرد، به تعداد افراد آن جمعت افزوده نمىشد؛ اما به دلیل تولد، مرگ و مهاجرتهایى که در یک جمعیت اتفاق مىافتد، تعداد افراد جمعیتها معمولاً در حال تغییر است.
فعالیت
به نظر شما چه عواملی بر افزایش جمعیت در یک مکان تأثیر میگذارد؟
رشد جمعیت انسان
جمعیت جهان در سال ۱۶۵۰ پس از میلاد، که نخستین سرشمارى رسمى به عمل آمد، ۵۴۵ میلیون نفر بود. در سال ۱۸۵۰ این رقم به ۱/۲۰۰ میلیارد نفر، در ۱۹۵۰ به ۲/۵۰۰ میلیارد نفر، در ۱۹۷۰ به ۳/۶۳۱ میلیارد نفر، در ۱۹۹۵ به ۵/۶۹۹ و در سال ۲۰۱۰ به ۶/۸۶۴ میلیارد نفر رسید! در سال ۲۰۱۲ جمعیت جهان از مرز هفت میلیارد نفر گذشت!
با مقایسهی ارقام فوق، مىتوان دریافت که رشد جمعیت درگذشته کُند بوده و بعد در قرنهاى ۱۹ و ۲۰ یکباره سرعت گرفته است، که طبیعتاً بهداشت، زیاد شدن غذا و غیره بوده است.
آهنگ رشد سریع جمعیت جهان، بسیار قابل توجه است. به منحنى شکل ۱۷ توجه کنید. پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت جهان به ۹ میلیارد نفر برسد.
شکل ۱۷- منحنی رشد جمعیت جهان از سال ۱۷۵۰
با کمک محاسباتى که به عمل آمده، مشخص شده است که نسبت رشد جمعیت مردم جهان با یکدیگر متفاوت است. این رشد در بعضى نقاط کمتر و در بعضى دیگر بیشتر است. بر اثر پیشرفتهاى پزشکى، بیماریهاى واگیر که روزگارى عامل اصلى مرگومیر انسانها بودند، تحت کنترل درآمدهاند. سرخک، دیفترى و آبله یک زمان از بیمارىهاى کشنده محسوب مىشدند، اما امروزه با ایمنسازى افراد، جلوى انتشار آنها را گرفتهاند. با این ترتیب، نسبت مرگومیر به میزان زیادى کاهش یافته، و در همان حال نسبت زاد و ولد افزایش یافته است.
تراکم جمعیت: تعداد افرادى که در زمان خاصى در واحد معینى از سطح (مثلاً کیلومتر مربع) زندگى مىکنند، تراکم جمعیت انسانهاى آن منطقه را تشکیل مىدهند.
فعالیت
در جدول زیر تعداد جمعیت جهان در سالهاى مختلف نوشته شده است.
مساحت خشکىهاى کرهی زمین حدود ۵/۱۳۵ میلیون کیلومتر مربـع است. با توجه به این موضوع:
۱- تراکم جمعیت جهان را در سالهاى مختلف به دست آورید و آن را در جدول زیر قرار دهید.
۲- تراکم جمعیت را روى نمودارى رسم کنید.
۳- تراکم جمعیت را در سال ۲۰۲۰ پیشبینى کنید.
سال | ۱۹۸۰ | ۱۹۸۵ | ۱۹۹۰ | ۱۹۹۵ | ۲۰۱۰ | ۲۰۲۰ |
جمعیت کلی کرهی زمین: (به میلیون نفر) | ۴۴۴۴ | ۴۸۴۶ | ۵۲۸۵ | ۵۶۹۹ | ۶۸۶۴ | |
تراکم نسبی |
اثر انسان بر اکوسیستمها
آموختید که طبیعت مىتواند خود را بازسازى کند و مواد در طبیعت در چرخشاند. در طبیعت، تولیدکنندهها و مصرفکنندهها به حالت متوازن قرار دارند. ماده و انرژى هم در زنجیرههاى غذایی و شبکههاى غذایى سیرى طبیعى دارند.
دخالت انسان میتواند این توازن را به هم بزند. انسان اکوسیستمهای طبیعی را تغییر میدهد. ایجاد مزرعه در یک محیط طبیعی، مثلاً در یک جنگل یا علفزار به معنای تغییر و حتّی از بین بردن جنگل یا علفزار است. بدیهى است که با از بین رفتن گیاهان آن جنگل یا علفزار جانوران آن هم نابود مىشوند؛ اما در عوض، گیاهان تازهاى درآن محیط، به دست انسان پدید مىآیند که باعث پیدایش جانوران جدیدى مىشوند. دراینصورت، انسان تمایلى به دیدار بعضى از این جانوران ندارد. آنها را «آفت» مىنامد و با سمپاشى کردن، یا راههاى دیگر، آنها را از میان مىبرد، زیرا عقیده دارد که آنها در غذایش سهیم هستند! پیدایش چنین تغییراتى، بویژه از زمانى سرعت گرفت که آدمى با استفاده از ابزارهاى صنعتى موفق شد بر نیروهاى طبیعى غلبه کند و آنها را در کنترل خود بگیرد. او آب را به روى زمینهاى خشک کشاند، گوناگونى گیاهان طبیعى را از بین برد و گیاهان کشاورزى دلخواه را جانشین آنها کرد. به خاک، کودهاى مختلف افزود و گیاهان را سمپاشى کرد.
در ابتدا، که بهرهبرداری انسان زیاد نبود و ابزارهاى صنعتى و کشاورزى او چندان کارآمد نبودند، انجام این اقدامات اشکال چندانى پدید نمىآورد، اما با وسعت گرفتن شهرها و افزوده شدن نیازها، بهرهگیرى از زمین نیز سرعت بیشترى یافت. این کار تا به آنجا ادامه پیدا کرد که در بعضی مناطق، زمین بازدهى خود را به کلى ازدست داد. در طول قرنهاى گذشته، اگر آدمیان، زمینهاى منطقهاى را نامناسب مییافتند، به منطقهاى دیگر روى مىآوردند و زمینهاى تازهاى را به زیر کشت مىبردند، اما محدودیت زمین و منابع، امروزه اجازهی چنین کارى را نمىدهد.
شکل ۱۸- مزارع برنج. نمونه از اثر انسان بر اکوسیستم
جالب آنکه چنین وضعى، از کشورهاى صنعتى و مغرب زمین شروع شد که هم ابزارهاى صنعتى بهتر و کارآمدترى داشتند، هم آنکه به امید دستیابى به سود بیشتر، مقیاس کار خود را وسیعتر مىکردند. اما این کار امروزه به حدى توسعه یافته است که ادامهاش به بروز بحرانى قطعى در محیط زیست مىانجامد.
براى بسیارى از مردم، کلمه «بحران» هنوز معناى خودش را ندارد و آن را اغراقآمیز مىپندارند، زیرا فکر مىکنند که زمین بسیار وسیع است و هنوز امکانات فراوانى براى ما وجود دارد؛ اما آیا واقعاً چنین است؟
منابع طبیعى و آلودگى محیط: هر اکوسیستمى فقط مىتواند نیازهاى تعداد معینى از جانداران را برآورده کند. این توانایى را عوامل متعددى محدود مىکنند. مهمترین این عوامل عبارتاند از:
۱- تولید غذا و مقدار منابع طبیعى، ۲-مقدار توانایى محیط در خنثى کردن آلودگىها:
۱- غذا و منابع طبیعى، تعیین کنندهی اصلی اندازهی جمعیت انسان و سایر جانوران است. زیاد شدن غذا، افزایش جمعیتها را به دنبال دارد. به آنچه در طبیعت وجود دارد و انسان از آنها استفاده مىکند، منبع طبیعى گفته مىشود. معادن، آب، خاک، جنگلها و اکسیژن هوا، همگى از منابع طبیعى هستند.
فعالیت
انسان، علاوه بر غذا، به کدام منابع زمینى دیگر متکى است؟
دانشمندان، بعضى از منابع طبیعى مورد استفادهی انسان را، براى سایر جانداران هم با اهمیت و لازم مىشمارند. خاک، آب و هوا از این جملهاند. در اینصورت، نوعى رقابت بر سر آنها بین انسان و سایر جانداران وجود دارد که در این رقابت اغلب پیروزى با آدمى است.
۲- یک خصوصیت دیگـر محیطهـاى طبیعى، تـوانایى آنـهـا در جـذب و خنثىسازى آلودگىهاست. در این قبیل محیطها، معمولاً مواد آلوده کننده، تا حد بىضرر شدن، رقیق مىشوند. مثلاً فضولات دامها، توسط تجزیهکنندگان به مصرف مىرسند و درنتیجه، گازهاى اکسیدکربن، نیتروژن و مواد دیگر حاصل مىآیند. ولى انسان، در این چرخهها هم دخالت مىکند. مثلاً با وارد کردن مقدار زیادى ترکیبات نیتروژندار یا فسفردار که به عنوان کود شیمیایى مصرف مىکند، به آب، باعث رشد زیاد از حد جلبکها و گیاهان آبزى دیگر مىشود. جلبکها روى سطح آب را مىپوشانند و از ورود اکسیژن به آب جلوگیرى میکنند و در نتیجه ماهىها کشته مىشوند.
از جمله اختراعات مهم قرن حاضر، پلاستیک، مواد حشرهکش و کودهاى شیمیایى مختلف بوده است. همانگونه که مىدانید، بسیارى از این مواد، درطبیعت تجزیه نمىشوند، یعنى، باکترىها و قارچهاى موجود در خاک، آنزیمهاى تجزیه کننده آنها را ندارند. در نتیجه چنین موادى دهها سال همچنان در محیط باقى مىمانند. مهمتر آن است که بعضى از ترکیبات شیمیایى موجود در آفتکشها، وارد بدن جانوران مختلف مىشوند، و آنها را مسموم مىکنند.
فعالیت
با توجه به موارد فوق، دربارهی راههاى جلوگیرى از آلودگى بیشتر محیط و برخوردارى از محیط زندگى سالمتر، بحث کنید.
فرسایش خاک: از جمله مشکلات عمدهی زیست محیطى به ویژه در کشور ما فرسایش خاک است. فرسایش خاک به این دلایل است که کشاورزان ما زیاده از حد از خاک استفاده مىکنند، یا آنکه در بعضى از مناطق، به علت از میان رفتن پوشش گیاهى (چریدن بیش از حد دامها و کمبود بارندگى)، وزش باد یا جارى شدن آب، خاک پر ارزش سطحى از میان مىرود و حاصلخیزى خاک از دست مىرود. این مشکل، وقتى شدیدتر مىشود که براى فعالیتهاى شهرسازى، ساختن جاده و فرودگاه و غیره هم از زمینهاى پر ارزش کنار شهرها استفاده مىشود.
شکل ۱۹- فرسایش خاک به خاطر بهره برداری نادرست از زمین
کمبود منابع آب شیرین: در بیشتر استانهاى کشور ما، از گذشته کمبود آب وجود داشته است. حتى در استانهاى شمالى هم با توجه به زیاد شدن مصرف آب، آثار کمبود آب به ویژه در فصل تابستان، آشکار است. صنایع مختلف، به آب نىاز دارند و کارهاى کشاورزى هم طبیعتاً نىازمند آب فراواناند. در بىشتر شهرهاى ما، ب مورد نیاز از طریق چاه یعنى مخازن آبهاى زیرزمینى تأمین میشود؛ اما سطح این مخازن به سرعت در حال پایین رفتن است، اگر از چاهها براى آبیارى باغ و مزرعه استفاده شود، آب مخازن زیرزمینى در فاصله کوتاهترى به پایان خواهد رسید. بارشهاى سالانه هم براى پرکردن مجدد مخازن زیرزمینى کافى نیست.
پایان یافتن نفت: نفت، عامل اصلى فعال ماندن و بقاى صنایع است. امروزه، با محاسبات و تخمینهایى که انجام دادهاند، مقدار ذخایر نفتى جهان را حدود ۹۰۰ میلیارد بشکه تعیین کردهاند. اما این مقدار با آن که زیاد به نظر مىرسد، فقط به مدت ۴۰ سال (با سرعت مصرف فعلى) دوام مىآورد. اگر معادن کشف نشده را هم به حساب بیاوریم، حداکثر، ۲۵ سال دیگر را مىتوان به رقم فوق اضافه کرد. از طرفى، از سال ۱۸۶۰ به بعد، مصرف انرژى، سالى ۵ درصد افزایش یافته است. دراین صورت، باید در آیندهی نزدیک منتظر بحران انرژى در جهان بود.
البته در کنار مسائل بحث شده، مشکلات دیگرى هم که ناشى از بىتوجهى به محیط زیست است، زندگى ما را تهدید مىکند. موارد زیر، از آن جملهاند:
– گرم شدن هواى کره زمین به علت ازدیاد مقدار دى اکسیدکربن هوا
– از بین رفتن لایهی اوزون
– ایجاد فاضلابها و مواد مضر شیمیایى و صنعتى
استفاده درست از طبیعت
انسان برای تأمین نیازهای خود باید از منابع طبیعی استفاده کند. اما سؤال اساسی این است که چطور میتوان ضمن استفاده از منابع طبیعی، تعادل طبیعت را بر هم نزد؟ متخصصان بر این موضوع توافق دارند که استفاده انسان از منابع باید با مدیریت درست انجام شود. یعنی باید با روشهای منطقی و معقول از منابع طبیعی بهرهبرداری کرد؛ بهطوری که به منابع محیط آسیب غیرقابل جبرانی وارد نشود و منابع طبیعی امکان بازسازی را داشته باشند. در واقع تا زمانی که تولید منابع با مصرف و بازسازی آنچه مصرف شده است در تعادل باشد، طبیعت میتواند تعادل خود را حفظ کند.
فعالیت
راههایی را برای بهرهبرداری درست از منابع طبیعی پیشنهاد کنید.
بیشتر بدانید
هیدروژن منبع جدید انرژی
محدودیت منابع سوختهای فسیلی از یک طرف و اثرات منفی این سوختها بر سلامت محیط زیست از طرف دیگر، بشر را به سمت کشف و ارائه سوختهای جدید برای جانشینی با سوختهای فسیلی کرده است. استفاده از هیدروژن یکی از این گزینههاست که به روشهای متفاوتی تولید و ذخیره میشود. اهمیت استفاده از هیدروژن در تأمین انرژی در کاهش آلودگی محیط زیست است.
پرسش و تحقیق
۱- تحقیق کنید:
الف) انرژى به چه شکلى وارد اکوسیستم مىشود؟
ب) انرژى به چه شکلى وارد بدن شما مىشود؟
۲- چرا مقدار انرژىاى که مورد استفادهی گوشتخواران قرار مىگیرد، از مقدار انرژى قابل دسترس براى گیاهخواران کمتر است؟
۳- بعضیها عقیده دارند که اگر همهی انسانها به گیاهخوارى روى آورند، غذاى بیشترى براى مردم فراهم مىشود. آیا این تصور درست است؟ چرا؟
۴- تحقیق کنبد در محل زندگى شما چه نوع آلودهکنندههایى (خانگى، صنعتى، کشاورزى و غیره) وارد آبها یا هوا مىشوند. چه نوع آلودهکنندههایى به صورت جامد در محیط زیست شما انباشته مىشوند؟ آیا راهى براى کاهش ابن آلودگىها به نظرتان مىرسد؟
۵- در این جدول غلظت جیوه در آب دریا و در بدن چند جاندار نشان داده شده است.
آب دریا | ۰/۰۰۰۰۳ قسمت در میلیون |
جلبک | ۰/۳ قسمت در میلیون |
ماهی | ۰/۲ قسمت در میلیون |
پرندهی ماهیخوار |
الف) غلظت جیوه در بدن ماهى چند برابر آب دریاست؟
ب) علت این تفاوتها در غلظت جیوه، چیست؟
ج) خوردن ماهىهایى که غلظت جیوه در بدن آنها بیشتر از ۰/۵ قسمت در میلیون است، براى آدمى خطرناک است. غلظت ۰/۲ قسمت در میلیون جیوه در بدن انسان باعث پیدایش علایم مسمومىیت جیوه، مانند آسیب رسیدن به کلیهها، فلج و سرانجام مرگ مىشود. با توجه به این اطلاعات، اثر آلودگى آبها را بر سلامتى آدمى توضیح دهید.