نورولوژی بالینی

بررسی جامع مقیاس کما گلاسکو و سطوح هوشیاری: تعاریف، کاربردها و محدودیت ها

بزرگسالان و مقیاس کمای گلاسکو 

مقیاس کمای گلاسکو (Glasgow Coma Scale) یا به اختصار GCS، یکی از پرکاربردترین و معتبرترین ابزارهای پزشکی در ارزیابی سطح هوشیاری (Consciousness) بیماران پس از یک آسیب مغزی تروماتیک (Traumatic Brain Injury) است. این مقیاس در سال ۱۹۷۴ توسط متخصصان مغز و اعصاب برای فراهم‌سازی روشی ساده، عینی و استاندارد جهت طبقه‌بندی شدت آسیب مغزی معرفی شد و امروزه در سراسر جهان در محیط‌های درمانی و اورژانسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کاربردهای مقیاس GCS در ارزیابی بیماران آسیب‌دیده

GCS به پزشکان، پرستاران و نیروهای اورژانس کمک می‌کند تا به‌صورت دقیق، وضعیت هوشیاری بیمار را در بدو ورود و در طی زمان ثبت و دنبال کنند. این ابزار نه‌تنها در محیط‌های بیمارستانی مانند بخش اورژانس یا مراقبت‌های ویژه (ICU) به کار می‌رود، بلکه در محل وقوع حادثه مانند تصادفات رانندگی یا آسیب‌های ورزشی (Sports Injuries) نیز توسط نیروهای آموزش‌دیده استفاده می‌شود.

ساختار سه‌گانه مقیاس GCS

مقیاس گلاسکو بر سه پاسخ اصلی استوار است که هر یک به‌صورت جداگانه نمره‌گذاری می‌شوند:

  • پاسخ چشمی (Eye Response – E)

  • پاسخ کلامی (Verbal Response – V)

  • پاسخ حرکتی (Motor Response – M)

مجموع نمره‌های این سه بخش، نمره کلی GCS را تشکیل می‌دهد که بین ۳ تا ۱۵ متغیر است. نمره پایین‌تر نشانگر آسیب شدیدتر است.

۱. پاسخ چشمی (Eye Opening Response – E)
حداکثر امتیاز: ۴
نشان‌دهنده میزان واکنش چشم بیمار نسبت به محرک‌ها است.

  • ۴ = باز شدن خودبه‌خود چشم‌ها

  • ۳ = باز شدن در پاسخ به صدا

  • ۲ = باز شدن در پاسخ به درد

  • ۱ = بدون واکنش

  • NT = غیرقابل ارزیابی

۲. پاسخ کلامی (Verbal Response – V)
حداکثر امتیاز: ۵
بیانگر توانایی ارتباط کلامی و درک بیمار از محیط است.

  • ۵ = صحبت منسجم و جهت‌یابی مناسب (آگاه به زمان، مکان و شخص)

  • ۴ = صحبت گیج (آگاهی ناقص از محیط)

  • ۳ = کلمات نامنسجم

  • ۲ = صداهای غیرکلامی

  • ۱ = بدون پاسخ

  • NT = غیرقابل ارزیابی

۳. پاسخ حرکتی (Motor Response – M)
حداکثر امتیاز: ۶
توانایی بدن برای پاسخ‌دهی حرکتی به تحریکات را می‌سنجد.

  • ۶ = اجرای دستور

  • ۵ = واکنش موضعی به درد

  • ۴ = واکنش مناسب با عقب‌کشیدن اندام

  • ۳ = واکنش غیرطبیعی با خم کردن اندام

  • ۲ = واکنش غیرطبیعی با باز کردن اندام

  • ۱ = بدون پاسخ

  • NT = غیرقابل ارزیابی

تفسیر نمره GCS

  • نمره ۱۳ تا ۱۵: آسیب خفیف

  • نمره ۹ تا ۱۲: آسیب متوسط

  • نمره ۸ یا کمتر: آسیب شدید و نیاز به بررسی فوری و احیای بیمار

 

جدول مقیاس کما گلاسکو (GCS: Glasgow Coma Scale)

پاسخ شرح امتیاز
باز شدن چشم (E)    
خود به خود چشم‌ها بدون تحریک باز می‌شوند ۴
با صدای تحریک بیمار با صدا چشم باز می‌کند ۳
با فشار دردناک چشم‌ها فقط با تحریک درد باز می‌شوند ۲
هیچ واکنش چشمی چشم‌ها هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند ۱
پاسخ کلامی (V)    
جهت دار بیمار آگاه به زمان، مکان و شخص است ۵
گیج بیمار حرف می‌زند ولی گیج است ۴
کلمات نامنظم کلمات نامنظم یا نامفهوم به کار می‌برد ۳
صداهای غیرکلامی فقط صدا می‌دهد ولی کلام ندارد ۲
هیچ واکنش کلامی هیچ واکنش کلامی ندارد ۱
پاسخ حرکتی (M)    
اطاعت از فرمان بیمار دستورات را انجام می‌دهد ۶
موضعی شدن به درد درد را موضعی می‌کند (محل درد را نشان می‌دهد) ۵
خم شدن نرمال دور شدن از محرک دردناک ۴
خم شدن غیرطبیعی پاسخ دکورتیک (خم شدن غیر طبیعی) ۳
گسترش (اکستنشن) باز شدن اندام به تحریک درد (پاسخ اکستنشن) ۲
هیچ واکنش حرکتی هیچ حرکتی به تحریک درد نشان نمی‌دهد ۱

بنابراین، مقیاس کمای گلاسکو (GCS) ابزاری بالینی، ساده، و معتبر برای ثبت سطح هوشیاری در بیماران مبتلا به آسیب مغزی است. این مقیاس در تشخیص شدت آسیب، تصمیم‌گیری‌های درمانی، پیش‌آگهی و پیگیری روند بهبودی نقش حیاتی دارد. استفاده دقیق و مداوم از GCS، به‌ویژه در اورژانس‌های پیش‌بیمارستانی و بیمارستانی، می‌تواند منجر به کاهش عوارض و افزایش شانس بقاء بیمار شود.

واکاوی و آنالیز مقیاس کما گلاسکو

(Glasgow Coma Scale Analysis)

مقیاس کما گلاسکو (GCS) نه‌تنها ابزاری برای ارزیابی سطح هوشیاری (Consciousness) است، بلکه یکی از ارکان کلیدی در پایش مداوم وضعیت بیماران دارای آسیب مغزی تروماتیک (Traumatic Brain Injury: TBI) به شمار می‌آید. ثبت دقیق نمره GCS بر روی نمودارهای بالینی به تیم درمانی این امکان را می‌دهد که سیر بهبودی یا وخامت بالینی بیمار را با دقت، سرعت و وضوح پایش نمایند.

اهمیت ثبت عناصر عددی و مجموع نمره

هر سه مؤلفه GCS یعنی پاسخ چشمی (Eye Response: E)، پاسخ کلامی (Verbal Response: V) و پاسخ حرکتی (Motor Response: M) باید به‌صورت جداگانه گزارش شوند. این کار موجب شفافیت بیشتر در توصیف وضعیت بیمار می‌شود. برای مثال، نمره‌ای مانند E2V4M6 باید هم به‌صورت ترکیبی و هم به‌صورت مجموع (۱۲ از ۱۵) ثبت شود. در ثبت زمان‌دار، ممکن است چنین نوشته شود:
GCS 12 = E2 V4 M6 @ 4:32 AM

تأکید بر اجزای عددی GCS در گزارش‌نویسی، مخصوصاً در بیماران با تغییرات سریع سطح هوشیاری، از نظر بالینی بسیار حیاتی است، چراکه ممکن است کاهش در یک مؤلفه خاص نشان‌دهنده آسیب موضعی یا گسترش آسیب مغزی باشد.

طبقه‌بندی شدت آسیب مغزی بر اساس GCS

هرچند هر آسیب مغزی ویژگی‌های خاص خود را دارد، اما به‌طور کلی شدت آن بر اساس نمره GCS به سه گروه تقسیم می‌شود:

  • آسیب مغزی شدید (Severe): نمره GCS ≤ ۸

  • آسیب مغزی متوسط (Moderate): نمره GCS بین ۹ تا ۱۲

  • آسیب مغزی خفیف (Mild): نمره GCS بین ۱۳ تا ۱۵

این دسته‌بندی، به‌طور گسترده در پروتکل‌های اورژانس، مراقبت‌های ویژه، تصویربرداری تشخیصی و تصمیم‌گیری درمانی استفاده می‌شود.

آسیب مغزی خفیف و خطرات نهفته آن

اگرچه آسیب مغزی خفیف ممکن است به‌ظاهر ساده باشد، اما می‌تواند با علائم عصبی موقت یا حتی دائمی همراه گردد. در چنین مواردی، یافته‌های تصویربرداری عصبی مانند سی‌تی‌اسکن (CT scan) یا ام‌آرآی (MRI) ممکن است طبیعی یا پاتولوژیک باشند. بنابراین، نرمال بودن تصویربرداری به‌تنهایی تضمینی برای بی‌خطر بودن آسیب مغزی نیست.

پیامدهای شناختی و رفتاری در آسیب‌های متوسط تا شدید

در آسیب‌های مغزی متوسط و شدید، احتمال بروز اختلالات بلندمدت در عملکرد شناختی (Cognition)، مهارت‌های فیزیکی (Physical Abilities) و تنظیمات رفتاری یا احساسی (Emotional/Behavioral Regulation) بسیار بیشتر است. این اختلالات می‌توانند بر کیفیت زندگی، بازگشت به کار یا تحصیل، و عملکرد اجتماعی بیمار تأثیرگذار باشند و در بسیاری از موارد نیازمند توانبخشی نورولوژیک طولانی‌مدت هستند.

بنابراین، تحلیل دقیق و ثبت مستمر نمره GCS ابزار کلیدی در پایش وضعیت نورولوژیک بیماران است. ترکیب ثبت دقیق زمان‌دار، گزارش مؤلفه‌های مجزا و تفسیر بالینی نمره کلی GCS، امکان ارزیابی کامل‌تری از شدت آسیب و برنامه‌ریزی مداخلات درمانی را فراهم می‌سازد. طبقه‌بندی GCS نه‌تنها به پیش‌بینی سیر بیماری کمک می‌کند، بلکه در تدوین نقشه درمان، ارجاع به تصویربرداری و شروع توانبخشی نیز نقش حیاتی دارد.

محدودیت‌های مقیاس کما گلاسکو

(Limitations of the Glasgow Coma Scale)

اگرچه مقیاس کما گلاسکو (Glasgow Coma Scale: GCS) یکی از پرکاربردترین ابزارهای بالینی برای ارزیابی سطح هوشیاری (Level of Consciousness) است، اما عوامل متعددی می‌توانند موجب تحریف نمره واقعی بیمار در این مقیاس شوند. از جمله این عوامل می‌توان به مصرف داروهای روان‌گردان یا مخدر (Drug Use)، مسمومیت با الکل (Alcohol Intoxication)، شوک همودینامیک (Shock) یا کاهش اکسیژن خون (Hypoxemia) اشاره کرد. این شرایط ممکن است بدون آسیب مستقیم به مغز، سطح هوشیاری بیمار را کاهش دهند و منجر به ثبت نمره نادرست در GCS شوند.

از این رو، در تفسیر نمره GCS باید همواره شرایط سیستمیک، متابولیک و سمّی بیمار در نظر گرفته شود. استفاده صرف از GCS بدون در نظر گرفتن این فاکتورها می‌تواند به تصمیم‌گیری نادرست منجر گردد.

کاربرد محدود GCS در کودکان (GCS in Pediatric Populations)

استفاده از مقیاس گلاسکو بزرگسالان در ارزیابی کودکان، به‌ویژه نوزادان و خردسالان فاقد توانایی کلامی قابل اعتماد (Non-Verbal Infants)، با محدودیت‌های قابل توجهی همراه است. به همین دلیل، نسخه‌ای تعدیل‌شده از GCS برای کودکان طراحی شده که با عنوان مقیاس کما گلاسکو کودکان (Pediatric Glasgow Coma Scale: PGCS) شناخته می‌شود.

این ابزار، مانند نسخه بزرگسال، سه مؤلفه اصلی یعنی پاسخ چشمی (Eye Response: E)، پاسخ کلامی (Verbal Response: V) و پاسخ حرکتی (Motor Response: M) را ارزیابی می‌کند، اما سطوح امتیازدهی متناسب با سن و توانایی کودک اصلاح شده‌اند.

PGCS – نسخه تعدیل‌شده برای کودکان

پاسخ چشمی (Eye Opening – E):

  • ۴ = خودبه‌خود (Spontaneous)

  • ۳ = در پاسخ به صدا (To speech)

  • ۲ = در پاسخ به فشار دردناک (To pain)

  • ۱ = هیچ (None)

  • NT = قابل ارزیابی نیست (Not Testable)

پاسخ کلامی (Verbal Response – V):

  • ۵ = لبخند، واکنش به صدا، پیگیری اشیا، تعامل (Smiles, coos, tracks, interacts)

  • ۴ = گریه با تعامل آرام‌بخش و نامتناسب (Cries but consolable, inappropriate interactions)

  • ۳ = گریه غیرقابل آرام‌سازی، ناله (Inconsistently inconsolable, moaning)

  • ۲ = گریه دائمی، تحریک‌پذیر (Inconsolable, agitated)

  • ۱ = هیچ واکنش کلامی (None)

  • NT = قابل ارزیابی نیست (Not Testable)

پاسخ حرکتی (Motor Response – M):

  • ۶ = حرکت خودبه‌خودی یا هدفمند (Spontaneous or purposeful movement)

  • ۵ = اجتناب از تماس دردناک (Withdraws to touch/localizes pain)

  • ۴ = خم شدن طبیعی به درد (Normal flexion to pain)

  • ۳ = خم شدن غیرطبیعی – دکورتیکه (Abnormal flexion – Decorticate)

  • ۲ = اکستانسیون غیرطبیعی – دسربره (Extension – Decerebrate)

  • ۱ = هیچ حرکت (None)

  • NT = قابل ارزیابی نیست (Not Testable)

جدول مقیاس کمای کودکان گلاسکو (PGCS)

پاسخ شرح امتیاز
باز شدن چشم (E)    
خود به خود چشم‌ها بدون تحریک باز می‌شوند ۴
با صدا کردن چشم‌ها با صدا باز می‌شوند ۳
با فشار دردناک چشم‌ها فقط با تحریک درد باز می‌شوند ۲
هیچ واکنش چشمی چشم‌ها هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند ۱
قابل آزمایش نیست امکان ارزیابی نیست NT
پاسخ کلامی (V)    
لبخند زدن، واکنش به صداها، دنبال کردن اشیا، تعامل داشتن بهترین واکنش کلامی در کودکان ۵
گریه اما تعاملات نامناسب و تسلی‌بخش واکنش کلامی غیرطبیعی ۴
ناله یا گریه متناقض و غیرقابل تسلی واکنش کلامی نامناسب ۳
آشفته و غیرقابل تسلی واکنش کلامی بسیار ضعیف ۲
هیچ واکنش کلامی واکنش کلامی ندارد ۱
قابل آزمایش نیست امکان ارزیابی نیست NT
پاسخ حرکتی (M)    
حرکت خود به خود یا هدفمند بهترین واکنش حرکتی ۶
حذف کردن لمس (بومی سازی) واکنش به درد با حرکت به سمت محرک ۵
خم شدن طبیعی (جنبش به سمت درد) خم شدن طبیعی در پاسخ به درد ۴
خم شدن غیرطبیعی (پاسخ دکورتیک) خم شدن غیرطبیعی در پاسخ به درد ۳
گسترش (پاسخ منفی) گسترش غیرارادی اندام در پاسخ به درد ۲
هیچ واکنش حرکتی واکنش حرکتی ندارد ۱
قابل آزمایش نیست امکان ارزیابی نیست NT

طبقه‌بندی شدت آسیب مغزی در کودکان

همانند بزرگسالان، در کودکان نیز نمره کل PGCS به‌منظور تعیین شدت آسیب مغزی به‌کار می‌رود:

  • ۸ یا کمتر: آسیب مغزی شدید (Severe TBI)

  • ۹ تا ۱۲: آسیب مغزی متوسط (Moderate TBI)

  • ۱۳ تا ۱۵: آسیب مغزی خفیف (Mild TBI)

نکته قابل توجه این است که آسیب‌های مغزی متوسط تا شدید در کودکان نیز مانند بزرگسالان می‌توانند منجر به پیامدهای نورولوژیک درازمدت و قابل توجه شوند، از جمله اختلالات رشد شناختی، مشکلات یادگیری، و اختلالات رفتاری که ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابند.

بنابراین، مقیاس GCS و نسخه اطفال آن PGCS ابزارهای مؤثری برای ارزیابی اولیه هوشیاری هستند، اما تفسیر صحیح آنها نیازمند توجه دقیق به زمینه بالینی و شرایط سمی-متابولیک بیمار است. در کودکان، استفاده از PGCS با امتیازدهی متناسب با سن به دقت ارزیابی کمک می‌کند، با این حال همچنان نیاز به بررسی‌های مکمل نورولوژیک و تصویربرداری مغزی برای ارزیابی جامع وجود دارد.

تعریف چند اصطلاح

هوشیاری (Consciousness) شامل دو مؤلفه است: بیداری (Arousal) و آگاهی (Awareness).
بیداری به مجموعه‌ای از پاسخ‌های ابتدایی مانند باز شدن خودبه‌خودی چشم‌ها یا در پاسخ به تحریک دردناک، رفلکس قرنیه، رفلکس مردمک، و حرکات خودبخودی یا رفلکسی چشم‌ها (مانند تست چشم عروسکی یا مانور کالریک) اطلاق می‌شود. مرکز این پاسخ‌ها در سامانه فعال‌کننده مشبک بالا‌رونده (ARAS: Ascending Reticular Activating System) قرار دارد که از پل مغزی (pons) تا تالاموس گسترش می‌یابد.
آگاهی فعالیتی پیشرفته‌تر در قشر هر دو نیمکره مغز است و شامل درک ایمپالس‌های حسی و برقراری ارتباط با محیط می‌شود. بنابراین، برای هوشیار بودن، عملکرد همزمان قشر مغز و ARAS ضروری است. آسیب به هر یک از این دو می‌تواند سبب درجات مختلفی از اختلال هوشیاری شود.

تغییر در سطح هوشیاری (Level of Consciousness) زمانی رخ می‌دهد که بیمار نتواند موقعیت زمانی و مکانی خود را تشخیص دهد یا از دستورات پیروی کند و برای هوشیاری به تحریک‌های مداوم نیاز دارد. این وضعیت می‌تواند گذرا (از چند ثانیه تا یک ساعت) یا پایدار (چند ساعت یا بیشتر) باشد. تقسیم‌بندی سطوح هوشیاری بر اساس تعریف سال ۲۰۰۷ به شرح زیر است:

۱. طبیعی (Normal): بیداری و آگاهی کامل.
۲. دلیریوم (Delirium): اختلال در دو یا چند عملکرد عالی مغز مثل حافظه، قضاوت و تمرکز که به‌سرعت بروز می‌کند.
۳. کما (Coma): فقدان بیداری و آگاهی.

  • کمای سطحی (Light Coma): پاسخ اندک به درد بدون توانایی تعیین محل درد.

  • کمای عمقی (Deep Coma): عدم پاسخ به تحریک دردناک.
    ۴. وضعیت نباتی (Vegetative State): بیمار بیدار است (چشم‌ها باز) ولی فاقد آگاهی است. حرکات خودبخودی اما بی‌هدف دارد.
    ۵. وضعیت نباتی پایدار (Persistent Vegetative State): ادامه وضعیت نباتی برای بیش از یک ماه در اثر آسیب شدید مغزی مانند ضربه یا هیپوکسی. عملکردهای پایه مانند تنفس و ضربان قلب حفظ می‌شود ولی عملکرد عالی مغز از بین می‌رود.
    ۶. وضعیت قفل‌شده (Locked-in State): بیمار هوشیار است ولی به دلیل آسیب دوطرفه به مسیرهای حرکتی در پل مغزی، تنها توانایی حرکت چشم‌ها به بالا و پایین و پلک زدن را دارد و قادر به حرکت یا تکلم نیست.
    ۷. مرگ مغزی (Brain Death): شبیه کما اما با ویژگی‌های زیر:

  • برگشت‌ناپذیر است.

  • توقف کامل عملکرد ساقه مغز (از جمله تنفس خودبخودی).

  • از بین رفتن تمام عملکردهای قشر مغز.
    تشخیص قطعی با دو نوار EEG به فاصله ۶ ساعت انجام می‌شود که هیچ فعالیت الکتریکی مغزی را نشان ندهد.

هوشیاری (Consciousness) یکی از اساسی‌ترین عملکردهای عصبی است که بدون آن، انسان قادر به درک محیط یا تعامل مؤثر با آن نیست. وجود هوشیاری به معنای سلامت نسبی سیستم ARAS در ساقه مغز و قشر مغز است. اگر فقط ARAS آسیب ببیند، فرد ممکن است وارد کما شود. اگر فقط قشر مغز از کار بیفتد، ممکن است بیمار وارد وضعیت نباتی (Vegetative State) شود.

بیداری (Arousal) عمدتاً به توانایی مغز برای حفظ بیداری فیزیولوژیک اشاره دارد و توسط ARAS تنظیم می‌شود. اما آگاهی (Awareness)، سطح پیچیده‌تری از عملکرد مغز است که شامل درک و شناخت است و عمدتاً در قشر مغز شکل می‌گیرد. بدون بیداری، آگاهی امکان‌پذیر نیست، اما برعکس آن ممکن است رخ دهد (مانند وضعیت نباتی که بیمار بیدار است ولی آگاه نیست).

تغییرات سطح هوشیاری (Altered Level of Consciousness) از علائم کلیدی در ارزیابی نورولوژیک است و می‌تواند نشانه‌ای از پاتولوژی‌های جدی مانند ضایعات ساختاری مغز، خونریزی مغزی، صدمات تروماتیک یا هیپوکسی مغزی باشد. برای افتراق این حالات، شناخت دقیق درجات مختلف آن از جمله کما، وضعیت نباتی، دلیریوم، و مرگ مغزی اهمیت حیاتی دارد.

در نهایت، افتراق Locked-in Syndrome از سایر حالات به‌ویژه کما و وضعیت نباتی اهمیت دارد، زیرا در این وضعیت بیمار کاملاً هوشیار است و تنها راه برقراری ارتباط، حرکات عمودی چشم‌ها و پلک زدن است.

در ادامه، جدول مقایسه‌ای سطوح مختلف هوشیاری ارائه شده است:

مرحله بیداری (Arousal) آگاهی (Awareness) پاسخ به محرک‌ها محل آسیب احتمالی ویژگی افتراقی کلیدی
Normal (طبیعی) دارد دارد کامل، هماهنگ و هدفمند بدون آسیب عملکرد مغزی سالم
Delirium (دلیریوم) دارد کاهش‌یافته گیج، سردرگم، ممکن است به اشتباه پاسخ دهد قشر مغز (به‌ویژه لوب فرونتال یا پاریتال) اختلال ناگهانی در اعمال عالی مغز، گاهی توهم، قابل برگشت
Light Coma (کمای سطحی) ندارد ندارد پاسخ حرکتی غیرهدفمند به درد ARAS و/یا قشر مغز عدم توانایی در لوکالیزه کردن درد
Deep Coma (کمای عمقی) ندارد ندارد بدون پاسخ به محرک دردناک ARAS و قشر مغز وسیعاً آسیب‌دیده فقدان کامل پاسخ‌دهی
Vegetative State (وضعیت نباتی) دارد ندارد حرکات خودبخودی، بدون هدف قشر مغز چشم‌ها باز است ولی بیمار آگاه نیست
Persistent Vegetative State دارد ندارد مشابه مرحله نباتی قشر مغز به‌طور مزمن آسیب‌دیده ادامه حالت نباتی بیش از ۱ ماه
Locked-in Syndrome دارد دارد فقط حرکت چشم به بالا و پایین + پلک زدن مسیرهای حرکتی در پل مغزی آگاهی حفظ شده ولی فلج حرکتی کامل به‌جز حرکات چشمی
Brain Death (مرگ مغزی) ندارد ندارد هیچ پاسخی ندارد، قطع کامل تنفس خودبخودی ساقه مغز و قشر مغز برگشت‌ناپذیر، تشخیص با EEG تخت و بدون موج

 

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: ۴ / ۵. تعداد آراء: ۴

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

منبع
www.brainline.org

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ——— ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

‫۴۶ دیدگاه ها

دکمه بازگشت به بالا