
زمان و اهمیت آن در تاریخ
یکی از ارکان مهم علم تاریخ زمان است. آیا تاکنون از خود پرسیدهاید در بررسیهای تاریخی، زمان از چه جایگاهی برخوردار است؟ و تحقیقات تاریخی بدون در نظر گرفتن زمان وقوع یک رویداد چه پیامدهایی خواهد داشت؟
بررسی یک رویداد، بدون توجه به زمان وقوع آن، منجر به درکی نادرست یا ناقص از آن پدیده خواهد شد. همان طور که هر علمی براساس یک سلسله اصول بدیهی و ستونهای اصلی بنا شده است، زمان نیز یکی از اصول اساسی علم تاریخ است.
توجه به زمان تنها مختص مورخان نیست بلکه انسان از آغاز زندگی در کره زمین با این پدیده و سنجش آن مواجه شده است. وقتشناسی و ترتیب و تنظیم اوقات و سنجش زمان از جمله مسائل و مشکلات انسانی بوده است و میتوان گفت که اندازهگیری زمان یکی از دستاوردهای تمدن بشری محسوب میشود. «مارتین نیلسون» مورخ سوئدی میگوید : «مهمترین عمل هوشمندانه در تاریخ، زمان شماری است.» هرچه دانش بشری در شمارش دقیق زمان پیشرفت بیشتری کرد، وقایع تاریخی دقیقتر ثبت و ضبط شدند. بنیادیترین پرسشهای مورخان به هنگام بررسی یک رویداد عموماً عبارتند از:
۱- واقعه در چه زمانی اتفاق افتاد؟
۲- واقعه در کجا روی داد؟
۳- واقعه چگونه و چرا روی داد؟
مورخان برای بررسی دقیقتر رویدادهای تاریخی، به طور اعتباری به تقسیم بندیهایی از زمان گذشته دست زدهاند، مانند قرن، دوره، هزاره و … به عنوان مثال میتوان از تقسیمبندی گذشته بشر به دوره پیش از تاریخ (دوره ماقبل اختراع خط) و دوره تاریخی (دوران اختراع خط) یاد کرد.
یک توضیح
در تقسیمبندی دیگری مورخان و زمان شناسان زمان را به سه بخش تقسیم کردهاند.
۱- زمانهای کوتاه، که با ساعت اندازه¬گیری میشود، (مانند ثانیه دقیقه، ساعت و …).
۲- زمانهای طولانی که در تقویمها و گاه شمارها آمدهاند (مانند هفته، ماه، سال و …).
۳- دورانهای زمان شمار تاریخی که از سالهای متمادی تشکیل شدهاند (مانند قرن، هزاره، دوره و…).
پیدایش تقویم و اهمیت آن در زندگی بشر
به نظر شما چگونه توجه انسان به عامل زمان جلب شد و درک انسان از این پدیده چگونه بود؟ اولین توجه انسانهای اولیه به زمان، گردش شبانهروز بود. او هر صبح طلوع خورشید و سیر آن را در آسمان میدید و در غروب خورشید و با آمدن شب وضعیت ماه را نظاره میکرد. به جز گردش شبانهروز و گردش ماه، انسانهای اولیه متوجه تکرار منظم بعضی از امور طبیعی از جمله تغییرات فصلی، مانند فصل شکوفه و بهار، فصل رسیدن میوهها، موسم برگریزان، فصل سرما و یخبندان و… شدند. این موارد نیز از نشانههای توجه انسان به عامل زمان بود. برخی از دانشمندان معتقدند تقویم و گاهشماری از زمانی آغاز گشت که انسان، کشاورزی را به عنوان شیوه اصلی معیشت خود برگزید و در یک مکان ساکن شد و بر اساس تجربه متوجه تکرار زمان بذرافشانی و زمان برداشت محصولات کشاورزی شد. محاسبه و اندازهگیری زمان کاشت و برداشت و زمان آبیاری، ضرورت توجه دقیقتر به زمان و ساختن وسیلهای برای اندازهگیری آن را جدیتر کرد. بنابراین دستگاه اندازهگیری زمان (تقویم) ساخته شد و طی قرون متمادی با گسترش علم نجوم و ریاضیات کاملتر شد. تقویم در تعریفی کلی، نظامی است که انسان برای محاسبه و اندازهگیری زمان طولانی و به خصوص سال و ماه اختراع کرده است.
بنابراین کاربرد مهم تقویم محاسبه و اندازهگیری دقیق زمان است. برای اندازهگیری زمان در هر تقویم باید مبدأیی انتخاب شود. بدون وجود مبدأ، سنجش زمان امکان پذیر نیست.
مهمترین مبدأهای تقویم در جهان
انسانها در طول زندگی خود مبدأهای متفاوتی را برای زمان شماری در نظر گرفتهاند. در اینجا به مهمترین آنها اشاره میشود:
۱- مبدأ دینی: این مبدأ در میان بسیاری از مردم و ملتهای جهان پذیرفته شده و عمومیت دارد. در این مبدأ یک واقعه بزرگ دینی به عنوان مبدأ آن تقویم قرار میگیرد. مانند تقویم هجری قمری که مبدأ آن هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه است و یا تقویم میلادی که تولد حضرت مسیح (ع) مبدأ آن قرار گرفته است.
۲- مبدأ ملی و قومی: برخی از ملتها وقایع و حوادث خاص ملی و یا قومی خود را به عنوان مبدأ تقویم خود انتخاب میکردند. مثلاً تاریخ جلوس یک فرمانروا و یا تاریخ پیروزی در یک نبرد میهنی را به عنوان مبدأ تقویم خود انتخاب میکردند.
۳- مبدأ مبتنی بر حوادث طبیعی: برخی از ملتها یک حادثه و رویداد بزرگ طبیعی مانند طوفانی سهمگین و یا زلزلهای ویرانگر و یا آتشفشانی هولناک و از این قبیل حوادث طبیعی را به عنوان مبدأ تقویم خود انتخاب میکردند. مانند سومریان که تاریخ خود را به قبل از طوفان و بعد از طوفان تقسیم کرده بودند.
۴- مبدأ نجومی: برخی از منجمان معتقدند که باید یک حادثه بزرگ کیهانی و نجومی را به عنوان مبدأ تقویم قرار داد زیرا این مبدأ از مقبولیت عام برخوردار خواهد شد. مثل طلوع ستارهای خاص و یا یک خسوف و یا یک انفجار سیارهای و … البته این نوع مبدأ به جز منجمان چندان مورد توجه سایر مردم نیست .
دولتها و ملتها همواره به منظور امور دینی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و برخی امور دیگر به تقویم نیازمند بودند. مهمترین کاربردهای تقویم عبارت بودند از:
– مناسبتهای دینی (ایام حج، روزه و…) و ملی
– تنظیم دفترهای بودجه سالیانه
– تنظیم زمان دریافت مالیات و
– خراج تنظیم و تعیین زمان پرداخت مخارج و هزینههای دولت
– تعیین و تنظیم زمان قراردادها و عهدنامهها
– تعیین زمان جنگ و زمانهای سعد (فرخنده) و نحس (شوم).
نمونهای از اسطرلابهایی که در گذشته برای اندازهگیری زمان و جهتیابی مورد استفاده ستاره شناسان و دریانوردان قرار میگرفت.
یک توضیح
سعد و نحس
حکومتها در قدیم به منظور انجام پارهای از امور نظیر جلوس و تاجگذاری، جنگ و یا صلح، عقد قراردادهای مهم و مانند اینها و مردم عادی نیز به منظور انجام برخی از امور مدنی و اجتماعی و … به زمان خوب، میمون و مبارک (سعد) و زمان بد، نامبارک (نحس)، اعتقاد داشتند. منجمان اولیه که در واقع طالع بین هم محسوب میشدند، معتقد بودند بین این زمانها و حرکت کواکب و سیارات ارتباط برقرار است و در واقع بین سرنوشت انسانها و حرکت سیارات و طلوع و غروب آنها نوعی پیوند وجود دارد. منجمان قدیم سیارههای «زحل» و «مریخ» را نحسین یا دو نحس میخواندند و سیارههای مشتری و زهره را سعدین و یا دو سعد مینامیدند. آنان با رصد سیارات و ستارگان در صورت مشاهده سیارات سعد (مشتری و زهره) انجام یک کار را مبارک و میمون و خوش فرجام قلمداد میکردند و با رصد سیارات نحس (زحل و مریخ) انجام آن کار را نامبارک و بدفرجام پیشبینی میکردند. از این رو منجمان در دربار پادشاهان از اهمیت زیادی برخوردار بودند.
نگاهی به برخی از تقویمهای جهان
در میان دو رود گاهشماری خورشیدی قمری مرسوم بوده است و پیشینه اختراع این نوع گاهشماری را نزدیک به اختراع خط میدانند. بابلیها که از پیشگامان علم گاهشماری و نجوم بودند، تقویمی درست کردند که بعدها مصریان و هخامنشیان تقویم خود را براساس آن ترتیب دادند. در گاهشماری بابلیان، مبدأ شمارش سالها، جلوس پادشاهان بود، به گونهای که با جلوس هر پادشاه، مبدأیی نو به وجود میآمد. سال به ۱۲ ماه ۳۰ یا ۲۹ روز تقسیم میشد. نخستین ماه تقویم بابلی نیسانو بود که روز اول نیسانو (نوروز) بود و ماه دوازدهم ادارو نام داشت. برای تعدیل و از بین بردن اختلاف طول سالهای خورشیدی و قمری هر سه سال یک بار ماه سیزدهمی به سال میافزودند و آن را در بابل آداروی دوم مینامیدند.
یکی از ملتهای باستانی که گاهشماری نسبتاً پیشرفتهای داشتند، مصریان بودند؛ زیرا آنان در نجوم و ریاضیات به موفقیتهای زیادی دست یافته بودند و مبنای تقویم یولیانی (قیصری) و تقویم میلادی امروز براساس تقویم مصری است. مصریان سال را ۳۶۵ شبانهروز و یک چهارم حساب میکردند.
سال آنها دارای ۱۲ ماه ۳۰ روزه بود که بر روی هم ۳۶۰ شبانهروز میشد و پنج روز اضافی سال را به آخر ماه دوازدهم سال میافزودند. بنابراین تقویم مصریان ۱۱ ماه ۳۰ روزه داشت و ماه دوازدهم آنها ۳۵ روزه بود. و با حساب کردن روز در هر سال با گذشت سه سال، در سال چهارم ماه ۳۵ روزه را ۳۶ روز حساب میکردند. مبدأ تقویم در این کشور مقارن با سلطنت هر پادشاه بود.
یکی دیگر از تقویمهای کهن، تقویم رومی است. در این تقویم هر سال دارای ۱۰ ماه بود و هر ماه به نام یکی از پهلوانان و خدایان اساطیری رومی نامگذاری میشد. بعدها دو ماه دیگر به آن ۱۰ ماه اضافه شد. از آنجا که سال رومیها شمسی و ماههای آن قمری ۲۹ یا ۳۰ روز بود، اختلاف ۱۱ روز سال شمسی با سال قمری موجب بینظمیهای فراوانی در این تقویم میشد. مثلاً مراسمی که باید در زمستان برگزار میشد در بهار برپا میگردید. در نتیجه در زمان ژولیوس سزار (قیصر روم) اصلاحاتی در این تقویم صورت گرفت. این تقویم تا ۱۵۰۰ سال بعد رواج داشت. تا این که در زمان پاپ گرگوار سیزدهم اصلاحاتی در این تقویم صورت گرفت. این تقویم که به تقویم گریگواری شهرت دارد هنوز مورد استفاده اکثر کشورهای مسیحی است.
تقویم رایج بیشتر کشورهای اسلامی تقویم هجری قمری است. این تقویم به کلی قمری است. مبدأ این تقویم اول محرم سالی است که پیامبر (ص) از مکه به مدینه هجرت فرموده است . تقویم هجری قمری مبتنی بر دوره حرکت ماه به دور زمین است. سال قمری ۱۲ ماه دارد که به تناوب ۳۰ و ۲۹ روزه است . سال قمری ۳۵۴ شبانهروز و در سالهای کبیسه ۳۵۵ شبانهروز است. با گسترش اسلام این تقویم به عنوان تقویم دینی مسلمانان در بسیاری از سرزمینهای اسلامی به ویژه ایران رواج یافت و هم اکنون نیز رایج است.
یک توضیح
سال کبیسه
به سال ۳۶۶ شبانهروزی سال کبیسه گویند. از آنجا که مدت زمان حرکت انتقالی زمین به دور خورشید ۳۶۵ شبانهروز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه و ۸ صدم ثانیه است برای تطبیق سال حقیقی با سال تقویمی با احتساب خرده ساعتهای اضافه بر ۳۶۵ شبانهروز، ۳ سال متوالی را ۳۶۵ شبانهروز و سال چهارم را ۳۶۶ شبانهروز حساب میکنند. این اقدام نخستین بار در سال ۴۶ ق.م. در زمان ژولیوس سزار امپراتور روم صورت گرفت.
پیشینه تقویم در ایران
پیشینه تقویم و گاهشماری در ایران به قبل از دوره هخامنشیان باز میگردد. در دوره هخامنشیان گاهشماری شمسی قمری بابلی رایج بود. از ویژگیهای این تقویم این بود که آغاز سال با آغاز پاییز یکی بود و اولین ماه سال با جشنهایی همزمان میشد. مبدأ این تقویم آغاز سلطنت هر شاه بود و روزهای هر ماه را شمارش میکردند. در این تقویم سال به چهار فصل تقسیم میشد. بسیاری از محققان معتقدند که در اوایل حکومت داریوش یکم این نوع گاهشماری منسوخ و گاهشماری اوستایی به جای آن رایج شد. سال در تقویم اوستایی ۳۶۵ شبانهروز بود. هر سال به ۱۲ ماه ۳۰ شبانهروزی و ۵ شبانهروز که به عنوان پنجه به آخر سال اضافه میکردند، تقسیم میشد.
در تقویم اوستایی نام روزها و ماهها مربوط به خدا و ایزدان زردشتی است. اسامی ماههای تقویم رسمی رایج در کشور ما برگرفته از تقویم اوستایی است. در دوره اشکانیان روز و ماه تقویم اوستایی به کار میرفت. اما سال را براساس مبدأ خودشان یعنی تأسیس حکومت اشکانیان شمارش میکردند.
در دوره ساسانیان نیز گاهشماری اوستایی با تفاوتهایی رایج بود. مبدأ این تقویم در دوره ساسانیان آغاز پادشاهی و جلوس هر پادشاه بر تخت بود. از آن جا که در این تقویم سال را ۳۶۵ شبانهروز میگرفتند، در هر ۴ سال یک شبانهروز و در هر ۱۲۰ سال ۳۰ شبانهروز از سال شمسی حقیقی عقب میافتاد. برای رفع این مشکل آنان بعد از هر ۱۲۰ سال یک ماه به دوازده ماه سال اضافه میکردند و آن سال سیزده ماهه میشد.
اسامی ماهها و روزها در تقویم اوستایی
اسامی ماهها در تقویم هجری شمسی، میلادی و هجری قمری. این ماهها معادل هم نیستند.
عمر خیام، دانشمند برجسته ایرانی
با ورود اسلام به ایران تقویم هجری قمری به مرور در ایران رایج شد. این تقویم مبتنی بر فصول طبیعی سال نبود و چندان با روند زندگی کشاورزی ایرانیان مطابقت نمیکرد. از سویی به علت عدم اجرای کبیسه در تقویم یزدگردی، نوروز از نقطه اعتدال بهاری خارج شده بود؛ و کارگزاران مالیاتی برای زمان دریافت مالیاتها و مردم جهت زمان پرداخت آن دچار زحمات فراوان شدند. در دوران حاکمیت امپراتوری سلجوقیان به علت وسعت قلمرو، حاکمیت امنیت و سازمان اداری منظم و پیشرفته جهت رفع این مشکل چاره جویی شد به طوری که در عهد جلالالدین ملکشاه سلجوقی (۴۶۵- ۴۸۵ ق.) و وزیر دانشمند و کاردان او خواجه نظام الملک، مجمعی از منجمان از سال ۴۶۷ ق. به امر ملکشاه مأمور اصلاح تقویم شدند. سرانجام پس از چهار سال تلاش منجمان به رهبری عمرخیام متوجه شدند که تقویم یزدگردی هجده روز از اول فروردین حقیقی جلو افتاده است؛ بنابراین آن را کبیسه کردند. میتوان گفت مهمترین ویژگی این تقویم این است که نخستین کبیسه به هنگام رسمیت بخشیدن این تقویم اعمال شد . در این تقویم سال با اول فروردین شروع میشد. سال به چهار فصل طبیعی بهار، تابستان، پاییز و زمستان تقسیم و به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم میشد. خمسه مسترقه را در آخر اسفند اضافه کردند و هر چهار سال یا پنج سال یک روز را کبیسه و آن را ۳۶۶ روز حساب کردند. بنابراین هدف اصلی اصلاح گاهشماری در زمان جلال الدین ملک شاه تثبیت نوروز در آغاز بهار (اعتدال بهاری) بود. تقویم شمسی رایج در ایران براساس تقویم جلالی است. این تقویم یکی از دقیقترین تقویمهای جهان است.
با چیرگی مغولان بر ایران نوعی گاهشماری به نام تقویم دوازده حیوانی در ایران رایج شد.
این تقویم شمسی قمری است، یعنی سال آن شمسی و ماههای آن قمری ۲۹ یا ۳۰ شبانهروزی و دارای یک دوره ۱۲ ساله حیوانی است. پادشاهان صفوی و قاجار این تقویم را تقویم رسمی اعلام کردند. از سال ۱۳۰۴ ش. استفاده از آن منع و به کلی منسوخ شد. گفتنی است تقویم هجری قمری به عنوان تقویم دینی پا به پای این فراز و نشیبها در ایران کاربرد داشته و دارد. بسیاری از متون تاریخی و اسناد این دوره با تقویم دوازده حیوانی و تقویم هجری قمری به صورت توأمان تاریخ گذاری شده است.
تقویم رسمی ایران هجری شمسی بر پایه تقویم جلالی است که به موجب قانون تاریخ ۱۱ فروردین ماه ۱۳۰۴ ش. رسمیت یافت. این قانون پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تثبیت شد.
سالهای تقویم دوازده حیوانی و معادل فارسی آن
بر طبق این قانون مبدأ این تقویم هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه است و اسامی ماهها برگرفته از ماههای ایرانی اوستایی است.
تبدیل تاریخ
پژوهشگران مسائل تاریخی همواره در مطالعات اسناد و مدارک تاریخی با تاریخ گذاریهایی مواجه میشوند که این تاریخ گذاریها براساس تقویمهای رایج زمان هر کشور ثبت شدهاند.
برخی روشهای معروف تبدیل تاریخ عبارت است از:
۱- تبدیل سال هجری قمری به میلادی از طریق فرمول هارتنر
مثال ۱: سال مورد نظر سال ۶۱ هجری قمری
سال موردنظر ۶۸۱ است (سال شهادت امام حسین (ع) در کربلا).
مثال ۲: سال موردنظر ۱۳۵۸ هجری قمری
توجه: حتماً به هنگام تقسیم، یک رقم اعشار میرویم. اگر ارقام اعشاری مازاد بر ۵/۰ باشد عدد ۱ را به سال به دست آمده اضافه میکنیم (مثال ۲) و اگر کمتر از ۰/۵ باشد، اعشار را حذف میکنیم (مثال ۱). به دلیل این که در مثال (۲) رقم اعشاری مازاد بر ۰/۵ است عدد ۱ را به سال به دست آمده اضافه میکنیم. بنابراین سال به دست آمده ۱۹۳۹ میلادی است.
۲- تبدیل سال میلادی به هجری قمری از طریق فرمول هارتنر
مثال: سال مورد نظر ۱۸۱۲ میلادی
چون رقم اعشاری کمتر از ۰/۵ است بنابراین به حساب نمیآید و حذف میشود. بنابراین سال موردنظر ۱۲۲۷ هجری قمری است.
جدول (۱)
تبدیل روز و ماه و سال هجری شمسی به روز و ماه و سال میلادی
اول فررودین= 21 مارس | ۲۲ برابر با سومین ماه سال میلادی، ۳۱ روز دارد. |
اول اردیبهشت= 21 آوریل | برابر با چهارمین ماه سال میلادی، ۳۰ روز دارد |
اول خرداد= 22 مه | برابر با پنجمین ماه سال میلادی، ۳۱ روز دارد. |
اول تیر= 22 ژوئن | برابر با ششمین ماه سال میلادی، ۳۰ روز دارد. |
اول مرداد= 23 ژوئیه | برابر با هفتمین ماه سال میلادی، ۳۱ روز دارد. |
اول شهریور= 23 اوت | برابر با هشتمین ماه سال میلادی، ۳۱ روز دارد. |
اول مهر= 23 سپتامبر | برابر با نهیمن ماه سال میلادی، ۳۰ روز دارد. |
اول آبان= 23 اکتبر | برابر با دهمین ماه سال میلادی، ۳۱ روز دارد. |
اول آذر= 22 نوامبر | برابر با یازدهمین ماه سال میلادی، ۳۰ روز دارد. |
اول دی= 22 دسامبر | برابر با دوازدهمین ماه سال میلادی، ۳۱ روز دارد. |
اول بهمن= 21 ژانویه | برابر با اولین ماه سال میلادی، ۳۱ روز دارد. |
اول اسفند= 20 فوریه | برابر با دومین ماه سال میلادی در سالهای عادی ۲۸ روز و در سالهای کبیسه ۲۹ روز دارد. |
جدول (۲)
تبدیل روز و ماه و سال میلادی به روز و ماه و سال به هجری شمسی
اول ژانویه برابر با ۱۱ دی |
اول فوریه برابر با ۱۲ بهمن |
اول مارس برابر با ۱۰ اسفند (در سال کبیسه ۱۱ اسفند) |
اول آوریل برابر با ۱۲ فروردین |
اول مه برابر با ۱۱ اردیبهشت |
اول ژوئن برابر با ۱۱ خرداد |
اول ژوئیه برابر با ۱۰ تیر |
اول اوت برابر با ۱۰ مرداد |
اول سپتامبر برابر با ۱۰ شهریور |
اول اکتبر برابر با ۹ مهر |
اول نوامبر برابر با ۱۰ آبان |
اول دسامبر برابر با ۱۰ آذر |
اقتباس از کتاب فردیناندو و ستنفلد و ادوارد ماهلر؛ تقویم تطبیقی هزار و پانصد ساله هجری قمری و میلادی با مقدمه و تجدیدنظر از دکتر حکیم الدین قریشی.
یک توضیح
تبدیل روز و ماه و سال هجری شمسی به روز و ماه و سال میلادی از طریق جدول (۱)
مراحل کار عبارتند از:
۱- ابتدا به جدول (۱) مراجعه کنید و معادل اول ماه شمسی را پیدا کنید.
۲- دقت کنید که تاریخ مورد نظر شمسی مربوط به کدام قسمت از سال شمسی است یعنی قبل از ۱۱ دی یا بعد از ۱۱ دی ماه است؟
۳- در صورتی که تاریخ مورد نظر شمسی بین اول فروردین و ۱۱ دی باشد سال شمسی را با عدد ۶۲۱ جمع میکنیم. عدد به دست آمده سال میلادی است.
۴- در صورتی که تاریخ موردنظر شمسی بین ۱۱ دی و ۳۹ یا ۳۰ اسفند بود سال ۶۲۲ را با سال شمسی جمع میکنیم. عدد به دست آمده سال میلادی است.
مثال: ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ هجری شمسی برابر با کدام روز، ماه و سال میلادی است؟
۱- اول بهمن مطابق با ۲۱ ژانویه است.
۲- ۲۲ بهمن مطابق با ۱۱ فوریه است.
۳- چون ۲۲ بهمن بین ۱۱ دی و ۲۹ یا ۳۰ اسفند قرار دارد، بنابراین به تاریخ شمسی موردنظر عدد ۶۲۲ میافزاییم.
۱۳۵۷ + ۶۲۲ = ۱۹۷۹
بنابراین ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ برابر است با ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ میلادی
تبدیل روز، ماه و سال میلادی به روز، ماه و سال هجری شمسی از طریق جدول شماره (۲)
مراحل کار به ترتیب ذیل انجام میشود.
۱- اگر سال میلادی موردنظر، بین اول ژانویه تا ۲۰ مارس باشد، عدد ۶۲۲ را از سال میلادی کم میکنیم عدد به دست آمده سال شمسی است.
۲- اگر سال میلادی موردنظر، بین ۲۱ مارس تا ۳۱ دسامبر قرار داشته باشد، عدد ۶۲۱ را از سال میلادی کم میکنیم.
مثال: ۵ اوت ۱۹۰۶ میلادی برابر با کدام روز، ماه و سال هجری است؟
۱- اول اوت برابر است با ۱۰ مرداد
۲- ۵ اوت برابر است با ۱۴ مرداد
۳- از آن جا که تاریخ مورد نظر میلادی بین ۲۱ مارس تا ۳۱ دسامبر قرار دارد عدد ۶۲۱ را از سال میلادی کم میکنیم.
۱۲۸۵ = ۶۲۱ – ۱۹۰۶
بنابراین، ۵ اوت ۱۹۰۶ میلادی برابر است با ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ هجری شمسی
روش تبدیل سال هجری قمری به سال هجری شمسی
۱- سال هجری قمری موردنظر را در عدد ۱۱ ضرب میکنیم.
۲- سپس حاصل ضرب را بر عدد ۳۶۵ تقسیم میکنیم.
۳- نتیجه به دست آمده را از سال قمری موردنظر کم میکنیم. سال به دست آمده سال هجری شمسی است.
مثال: سال ۱۲۶۸ هجری قمری برابر با کدام سال هجری شمسی است؟
۱) ۱۲۶۸ × ۱۱ = ۱۳۹۴۸
۲) ۱۳۹۴۸ ÷ ۳۶۵ = ۳۸
۳) ۱۲۶۸ – ۳۸ = ۱۲۳۰
بنابراین سال ۱۲۶۸ هجری قمری برابر است با سال ۱۲۳۰ هجری شمسی.
روش تبدیل سال هجری شمسی به سال هجری قمری
۱) سال شمسی موردنظر را در عدد ۱۱ ضرب میکنیم.
۲) حاصل ضرب را بر عدد ۳۵۴ تقسیم میکنیم.
۳) سپس عدد به دست آمده را به سال شمسی اضافه میکنیم.
مثال: سال ۱۳۲۰ هجری شمسی برابر با کدام سال هجری قمری است؟
۱) ۱۳۲۰ × ۱۱ = ۱۴۵۲۰
۲) ۱۴۵۲۰ ÷ ۳۵۴ = ۴۱
۳) ۱۳۲۰ + ۴۱ = ۱۳۶۱
بنابراین سال ۱۳۲۰ هجری شمسی برابر است با سال ۱۳۶۱ هجری قمری
ابوریحان بیرونی دانشمند ایرانی از نخستین کسانی است که درباره گاهشماری و نجوم تحقیقاتی انجام داد.
بیشتر بدانید
حساب جُمَّل و «ماده تاریخ» چیست؟
از قدیم الایام منجمین و تقویم نویسان برای ثبت بسیاری از اطلاعات نجومی و تقویمی ناچار بودند برای بسیاری از موضوعات موجود در تقویم علائم اختصاری قرار دهند، زیرا دفترهای تقویم گنجایش این همه اطلاعات را نداشت و برای این منظور برای هر یک از حروف الفبای عربی ارزش عددی ایجاد کردند. این حروف در اصطلاح نجومی «جُمَّل» و یا «حروف تقویمی» نام دارد. این حروف به شیوه الفبای فینیقی نوشته میشود و هر کدام ارزش عددی واحدی دارد. به جدول صفحه بعد توجه کنید.
این گونه نوشتن حروف را الفبای «ابجد» خواندند و برای سهولت در حفظ کردن آن به شکل زیر خوانده میشود «اَبجَد، هَوَز، حُطی، کَلِمَن، سَعفَص،قَرشَت، ثَخَذ، ضَظَغ»
ماده تاریخ: یکی دیگر از کاربردهای حساب ابجد تنظیم ماده تاریخ بود. ماده تاریخ، کلمه، جمله، بیت و یا مصراعی است که مجموع حروف آن به حساب ابجد مطابق با تاریخ واقعه¬ای تاریخی یا رویدادی خاص باشد. مثل سال جلوس، وفات، فتح یک شهر و … نویسندگان بسیاری از متون با ارزش ادبی و تاریخی ما ایرانیان، از زمانهای دور برای ذکر زمان یک رویداد، از «ماده تاریخ» استفاده میکردند. بنابراین پژوهشگران تاریخ برای درک و شناسایی زمان این رویدادها، الزاماً باید با اصول این فن آشنایی داشته باشند.
توجه داشته باشید که برای به دست آوردن سال موردنظر باید ارزش عددی حروف آن کلمه یا قطعه شعر را با هم جمع کنید.
مثال:
شاه عالم پناه اسماعیل تا شده مهر در نقاب شده
رفت خورشید و «ظل» شدش تاریخ سایه تاریخ آفتاب شده
این «ماده تاریخ» نشانگر سال وفات شاه اسماعیل اول صفوی است. زیرا مجموع ارزش عددی دو حرف «ظ (۹۰۰) + ل (۳۰)» سال ۹۳۰ هجری قمری است.
پرسشهای نمونه
۱- مهمترین مبادی تقویم در جهان را نام برده و به اختصار شرح دهید.
۲- مهمترین کاربرد تقویم توسط دولتها و ملتها در گذشته چه بود؟
۳- قبل از داریوش اول چه نوع تقویمی در ایران رایج بود و چه ویژگیهایی داشت؟
۴- در دوره ساسانیان چه نوع گاهشماری رایج بود؟ شرح دهید.
۵- روز، ماه و سال تولد خود را به روز و ماه و سال میلادی تبدیل کنید و سپس سال میلادی به دست آمده را به سال هجری قمری تبدیل کنید.
اندیشه و جست و جو
۱- با راهنمایی دبیران محترم ادبیات و تاریخ، سه ماده تاریخ» را از متون ادبی و یا تاریخی استخراج کنید و در کلاس ارائه دهید.
۲- در مصرع ذیل «ماده تاریخ» وفات حافظ آمده است؛ آن را استخراج کنید.
– بجو تاریخش از «خاک مصلی»
– آیا میتوانید برای سال تولد خود یک «ماده تاریخ» بسازید؟