جغرافیاعلوم پایه

جغرافیا چیست؛ شاخه‌های گوناگون دانش جغرافیا؛ اهداف آموزشی جغرافیا

امتیازی که به این مقاله می دهید چند ستاره است؟
[کل: ۴ میانگین: ۴]

ماهیت و قلمرو دانش جغرافیا

جغرافیا چیست

جغرافیا چیست؟

انسان همواره خود را به مکان معینی از سیاره زمین وابسته می‌داند. او مردم را نه‌ تنها با سنت‌ها، آداب ‌و رسوم و فرهنگ خویش می‌شناسد؛ بلکه در شناسایی‌های مکانی خود سعی دارد کوه‌ها، دره‌ها، گیاهان و حیوانات خاصی را نیز که با محیط مسکونی و فرهنگ جامعه او رابطه موزون و هماهنگی دارند، دخالت دهد.

عمر جغرافیا با عمر انسان برابر است. وقتی‌ که انسان در زمین ظاهر شد و برای راهیابی به بخش‌های مجاور، از رودها عبور کرد، یا زمینی را برای زیست انتخاب کرد، یا بخشی را برای کشت از دیگر بخش‌ها مجزا ساخت، علم جغرافیا به وجود آمد.

انسان در مطالعه محیط پیرامون خود بسیار کنجکاو است و دائماً کوشش می‌کند که بر آگاهی‌های خود نسبت ‌به افق‌های دوردست بیفزاید و تفاوت‌های مکانی آن‌ها را با محیط مسکونی خویش دریابد و با تشابهات یا تفاوت‌های آن‌ها آشنا گردد.

تعریف علم جغرافیا

«جغرافیا علم بررسی رابطه متقابل انسان و محیط به‌ منظور بهبود زندگی بشر است.»

آغاز تاریخ دانش جغرافیا را حدوداً به پانصد سال قبل ‌از میلاد و به سرزمین یونان باستان نسبت می‌دهند، به ‌گونه‌ای که عده‌ای واضع اصطلاح جغرافیا را اراتوستن دانشمند یونانی (سده‌ سوم پیش ‌از میلاد) می‌دانند. وی جغرافیا را علم مطالعه زمین به‌ عنوان جایگاه انسان تعریف کرده ‌است. در توسعه دانش جغرافیا تمدن‌های چین، یونان، روم، ایران، هند و تمدن اسلامی نقش به‌سزایی داشته‌اند.

نقش مسلمانان در گسترش دانش جغرافیا

مسلمانان در شکل‌گیری و گسترش دانش جغرافیا بسیار تأثیرگذار بوده‌اند. در این ‌مورد، گسترش اسلام در جهان و توسعه مناسبات مسلمانان با سایر کشورها و سرزمین‌های مختلف تا پایان سده پانزدهم میلادی نقش اساسی و تعیین‌کننده داشته است. در اصل، شاخص‌ مهم جغرافیای اسلامی در آن زمان، گردآوری و تنظیم اطلاعات عمومی و جغرافیایی از سرزمین‌ها و مردمان ساکن آن‌ها بود.

علاوه بر تحقیقات جغرافیایی و کشف مناطق جدید توسط جغرافی‌دانان مسلمان علل و انگیزه‌های دیگری نیز موجب گسترش دانش جغرافیایی گردید که عبارت‌اند از:

– گسترش دین اسلام: دین اسلام بعد از ظهور به ‌سرعت توسعه یافت؛ در این شرایط، جمع‌آوری اطلاعات و شناخت شهرها و راه‌هایی که تحت حکومت مسلمانان بود ضرورت داشت.

– تعیین قبله: جهت انجام فرایض دینی، ضرورت داشت مسلمانان جهت قبله را تعیین کنند؛ زیرا تعیین قبله بدون اطلاعات از جهات جغرافیایی میسر نیست.

– زیارت اماکن مقدسه: زیارت اماکن مذهبی، به ویژه انجام فریضه حج، یکی از عوامل اصلی یا به تعبیری بزرگ‌ترین انگیزه تشویق مسلمانان به جهانگردی بود. مسلمانان هر ساله جهت انجام فریضه حج به شهر مکه می‌رفتند. این امر مستلزم دانستن موقعیت جغرافیایی، آشنایی به راه‌ها و منازل میان راه بود.

– مسافرت برای کسب علم: قرآن کریم در آیه‌های متعددی بر سیر و سفر تأکید داشته و آن را وسیله‌ای برای کسب علم و تجربه می‌داند «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ……… و فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ».

– گردآوری مالیات: دریافت مالیات از سرزمین‌های فتح ‌شده و ارسال آن به دارالخلافه دلیل دیگری بود که مسلمانان را ناگزیر می‌ساخت نسبت ‌به مکان و موقعیت شهرها و جاده‌های ارتباطی آشنایی کامل داشته باشند.

– بازرگانی و تجارت: علاقه مسلمانان به فعالیت‌های تجاری را می‌توان یکی دیگر از علل دانش گسترش دانش جغرافیا به شمار آورد.

جغرافی‌دانان مسلمان

از آن‌جایی که علوم جغرافیایی و نقشه‌کشی و آگاهی نسبت‌ به مسائل نظامی مناطق، نیازمند جمع‌آوری اطلاعات از سرزمین‌های اطراف بود؛ لذا جغرافی‌دانانی چون ابن حوقل، ابن ‌بطوطه، ابن خردادبه و اصطخری اقدام به تألیف مجموعه‌هایی تحت عنوان «المسالک و الممالک» نمودند.

همچنین یاقوت حموی کتابی تحت عنوان «معجم البلدان» تألیف نمود که در واقع یک دایرهالمعارف مکان‌ها به شمار می‌رود و مانند بسیاری از آثار جغرافی‌دانان مسلمان به زبان‌های مختلف ترجمه شده ‌است. و اما یکی از معروف‌ترین دانشمندان مسلمان، ابوریحان بیرونی است. وی در پایه‌ریزی و پیشبرد جغرافیای ریاضی و نقشه‌کشی علمی بی‌رقیب بوده است. او در کتاب «التّفهیم» نقشه مدوّری از جهان ترسیم نمود که در آن، موقعیت دریاها را نمایش داده‌ است و در این نقشه، برای نخستین‌بار ارتباط اقیانوس هند و اقیانوس اطلس نشان داده شده‌ است.

ابوریحان بیرونیشکل ۱- ابوریحان بیرونی

تحول در جغرافیا

پس ‌از جنگ جهانی دوم، رویکرد به جغرافیا نیز با توجه به علل زیر دست‌خوش تحول و تکامل گردید.

۱- تکامل و شاخه‌دوانی علوم؛

۲- رشد سریع فناوری عکاسی، عکس‌برداری، افزایش ماهواره‌های اطلاعاتی و تهیه نقشه‌ از عکس‌های رنگی ماهواره‌ای؛

۳- پیشرفت‌های شگفت‌انگیز ابزارهای اندازه‌گیری و اطلاعات رایانه‌ای، نرم‌افزارها و سخت‌افزارها، داده‌پردازی، برنامه‌ریزی، نقشه‌سازی رایانه‌ای و به‌کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)؛ 

۴- نیاز روزافزون به برنامه‌ریزی فضایی یا آمایش سرزمین در سطوح محلی، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی.

شاخه‌های گوناگون دانش جغرافیا

دانش جغرافیا با بسیاری از علوم طبیعی و انسانی وجوه و یا زمینه‌های مشترک دارد. از سوی دیگر، در تحلیل سیستم‌های جغرافیایی، استفاده از رشته‌هایی مانند نقشه‌کشی (کارتوگرافی)، سنجش از دور و آمار ضروری است. بر این اساس، جغرافیا را به سه شاخه‌ اصلی جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و فنون جغرافیایی تقسیم کرده‌اند.

رشته‌های جغرافیای عمومی (موضوعی)شکل ۲- رشته‌های جغرافیای عمومی (موضوعی)

در شکل ۳، سه شاخه‌ اصلی جغرافیا و شاخه‌های فرعی آن‌ها را می‌بینید. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، جغرافیای طبیعی مشتمل بر پنج شاخه فرعی جغرافیای خاک‌ها، جغرافیای آب‌ها، جغرافیای زیستی، آب ‌و هواشناسی و ژئومورفولوژی است که هر یک به‌ ترتیب از علومی چون خاک‌شناسی، آب‌شناسی، زیست‌شناسی، هواشناسی و زمین‌شناسی بهره می‌گیرند. رشته‌های جغرافیای انسانی و فنون جغرافیایی نیز شاخه‌هایی خاص و متکی بر ریشه‌های علمی مربوط به خود دارند.

برای درک بهتر این‌که دانش جغرافیا چگونه از علوم مختلف و نتایج آن کمک می‌گیرد، به سه نمونه از شاخه‌های اصلی جغرافیا – یعنی جغرافیای طبیعی، جغرافی انسانی و فنون جغرافیایی – توجه می‌کنیم.

ارتباط بین علوم و فنون مختلف و جغرافیا و شاخه‌هاى آنشکل ۳- ارتباط بین علوم و فنون مختلف و جغرافیا و شاخه‌هاى آن

نمونه‌ اول: علم هواشناسی اصول و قوانین حاکم بر جو را به ‌صورت مجزا و انفرادی مطالعه می‌کند اما آب‌ و هواشناسی (اقلیم‌شناسی) اثر این اصول و قوانین را بر مکان زندگی انسان‌ها مورد مطالعه قرار می‌دهد، این‌که «دما با افزایش ارتفاع کاهش می‌یابد» یک قانون یا اصل هواشناسی است. «کاهش دما در زندگی مردم نواحی کوهستانی مؤثر است» یک موضوع آب و هواشناسی در قلمروی جغرافیایت؛ زیرا تأثیر این کاهش را در مصالح ساختمانی، نوع خانه‌سازی، کشاورزی، منابع آب، جاذبه‌های گردشگری و… بررسی می‌کند و آن را در برنامه‌ریزی و بهبود شرایط زندگی انسان مورد توجه قرار می‌دهد.

روستای ماسولهشکل ۴- روستای ماسوله

کشور اتحاد جماهیر ﺷﻮروی ﻗﺒﻞ از ﻓﺮوﭘﺎﺷﯽشکل ۵- کشور اتحاد جماهیر ﺷﻮروی ﻗﺒﻞ از ﻓﺮوﭘﺎﺷﯽ

ﺟﻤﻬﻮری‌ﻫﺎی ﺗﺎزه اﺳﺘﻘﻼل ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺷﻮروی ۱۹۹۱مشکل ۶- ﺟﻤﻬﻮری‌ﻫﺎی ﺗﺎزه اﺳﺘﻘﻼل ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺷﻮروی ۱۹۹۱م

نمونه دوم: چگونگی رابطه جغرافیای انسانی را با سایر حوزه‌های علوم انسانی آشکار می‌سازد.

برای درک بهتر تفاوت میان قلمرو علوم سیاسی و جغرافیایی سیاسی به مثال زیر توجه کنید. مفهوم «جنگ سرد» اصطلاحی است در حوزه علوم سیاسی که در نیمه دوم قرن بیستم و هم‌زمان با بروز اختلافات سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک بین دو بلوک غرب (آمریکا) و شرق (اتحاد جماهیر شوروی سابق) در نظام دوقطبی جهان شکل گرفت. زمینه‌های پیدایش جنگ سرد، مفاهیم، روابط دیپلماتیک دو قطب آمریکا و شوروی و… در حوزه مطالعات علوم سیاسی قرار دارد. در این حوزه‌ها، شما اثری از مکان نمی‌بینید. به‌ نظر شما جغرافیای سیاسی که به مطالعه تأثیر سیاست‌های جهانی بر مکان‌ها و سرزمین‌ها می‌پردازد، کدام یک از موضوعات را در این بخش مورد مطالعه قرار می‌دهد؟

جنگ سرد – به‌ عنوان بزرگ‌ترین رخداد پس ‌از جنگ جهانی دوم – و پایان آن تأثیرات شگرفی بر مناطق مختلف جهان گذاشت که تا سال‌های آتی نیز باقی خواهد بود. اگر به عناوین مطالعاتی زیر با دقت نگاه کنید، با تفاوت قلمرو علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی بیشتر آشنا می‌شوید.

۱- تأثیر پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی بر شکل‌گیری دولت‌های جدید؛

۲- تأثیر افول جنگ سرد بر تغییرات مرزی در نواحی اروپای شرقی، آسیای مرکزی و…؛

۳- تأثیر پایان جنگ سرد بر ایجاد استقلال‌طلبی، خودمختاری، مسائل نژادی و اقلیت‌ها در بالکان.

همان‌طور که در عناوین بالا مشاهده می‌کنید، تأثیر سیاست (در این‌جا جنگ سرد) بر مکان‌های جغرافیایی به‌ بروز مشکلاتی چون شکل‌گیری دولت‌های جدید، تغییرات مرزی، واحدهای خودمختار، استقلال‌خواهی و جدایی‌طلبی و تنش‌های نژادی می‌انجامد. این موضوعات و نظایر آن‌ها در حوزه مطالعات جغرافیای سیاسی قرار دارند؛ زیرا حاصل تعامل سیاست و حکومت بر زمین و مکان اثر می‌گذارد (نمونه شکل‌های ۵ و ۶).

نمونه‌ سوم: نقش علوم فنی و کمی در جغرافیا – یعنی کاربرد آمار و رایانه در مطالعات جغرافیایی – را نشان می‌دهد. پیش‌تر گفتیم که علم جغرافیا در بررسی‌های خود از یافته‌های علوم دیگر استفاده می‌کند. در بخش فنون جغرافیایی که امروزه یکی از گرایش‌های مهم علم جغرافیاست، برای بسیاری از تحلیل‌های جغرافیایی، علوم دیگری چون آمار و رایانه، به حیطه جغرافیا وارد می‌شوند. ضرورتی ندارد که یک جغرافی‌دان بر دانش برنامه‌ریزی‌های رایانه‌ای، سخت‌افزارها یا علم آمار تسلط کامل داشته باشد؛ بلکه می‌تواند در حدی از روش‌ها، روابط و استنباط‌های آماری استفاده کند یا به کمک رایانه، نتایج پردازش و تحلیل را نمایش دهد.

انرژی‌های شهری و تابلوهای نمایشگر شاخص کیفیت آلودگی هوا مثال خوبی از کاربرد آمار و رایانه در شهرهای بزرگ است.

نمودار شاخص کیفیت هوای شهر تهران از ساعتشکل ۷ – نمودار شاخص کیفیت هوای شهر تهران از ساعت ۱۲ ظهر ۲۹/۱۰/۹۲

آموزش جغرافیا برای ایجاد جهانی بهتر نشانه مؤسسه آموزشی جغرافیا در جهان سال ۲۰۰۰شکل ۸ – آموزش جغرافیا برای ایجاد جهانی بهتر نشانه مؤسسه آموزشی جغرافیا در جهان سال ۲۰۰۰

اهداف آموزشی جغرافیا

جغرافیا و آموزش آن اهداف والایی دارد که بر نگرش ما به جهان تأثیر می‌گذارد. از جمله می‌توان به چند مورد از این اهداف اشاره نمود:

۱- پرورش روحیه قدردانی و سپاس‌گزاری از مواهب الهی: آموزش جغرافیا از طریق کمک به درک و فهم محیط طبیعی، شناخت وحدت و یکپارچگی عناصر طبیعی و اجزای آن و تنوع محیطی به‌ عنوان جلوه‌ای از عظمت آفرینش خداوند می‌تواند در پرورش روحیه سپاس‌گزاری از خداوند و احساس مسئولیت در برابر نعمت‌های بی‌پایان خداوند انسان را یاری کند.

۲- ﺗﻘﻮﻳﺖ اﺣﺴﺎس ﺗﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﮐﺸﻮر و ﻫﻮﻳﺖ ﻣﻠﯽ: ﻫﻮﻳﺖ اﻣﺮی ﭼﻨﺪ بُعدی است و یکی از ابعاد آن، هویت جغرافیایی اﺳﺖ. ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎ، از ﻃﺮﻳﻖ ﺷﻨﺎﺧﺖ و درک ﻣﮑﺎن زﻧﺪﮔﯽ، ﭘﺮورش اﺣﺴﺎس تعلق و مسئولیت ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﮑﺎن زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ‌ﻫﺎی ﮐﺸﻮری ﮐﻪ در آن زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻴﻢ، حس میهن‌دوستی و علاقه به وﻃﻦ را در داﻧﺶ‌آﻣﻮزان ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻣﯽ‌کند.

۳- درک لزوم حفاظت و بهره‌برداری عاقلانه و مطلوب از محیط: آموزش جغرافیا با فراهم کردن درک روابط انسان و محیط و تأثیرات متقابل این دو بر یکدیگر، نوع بهره‌برداری انسان را از زمین مورد توجه قرار می‌دهد و راه‌های حفظ و نگهداری منابع و بهره‌برداری صحیح از آن‌ها را معرفی می‌کند.

۴- شناخت جغرافیای جهان به‌ عنوان خانه بزرگ: جهان امروز، جهانی به‌ هم ‌پیوسته است که با توسعه فناوری‌های جدید و وسایل ارتباطی، پیوستگی آن، روزبه‌روز بیشتر می‌شود. اگر در یک روستا یا شهر، اختراع و اکتشافی صورت گیرد، بر سایر نقاط جهان نیز – هر چند جزئی و اندک – تأثیر خواهد گذاشت. همچنین، اگر در گوشه‌ای از جهان، تحول فکری یا نوآوری‌ای روی دهد، در کشورها، شهرها و حتی روستاهای دوردست تاثیر آن را می‌توان ملاحظه کرد. بنابراین، آگاهی و شناخت کشورهای جهان در ابعاد گوناگون، ضروری به‌ نظر می‌رسد.

۵- تقویت مهارت‌های زندگی فردی و اجتماعی: در مطالعات جغرافیایی ما نیازمند جمع‌آوری اطلاعات، تفسیر و ارزیابی داده‌ها، تصمیم‌گیری و حل مسئله‌ایم. شناخت و کاربرد منابع اطلاعاتی، مانند کره‌ جغرافیایی، عکس‌ها و تصاویر، مهارت‌های مربوط به کاربرد نقشه، جهت‌یابی، استفاده از نقشه راهنمای خیابان‌ها، جاده‌ها، مناطق توریستی، برقراری ارتباط با انواع مؤسسات و سازمان‌های داخلی و بین‌المللی موجب ارتقای مهارت‌های فردی و اجتماعی افراد می‌شود.

نتیجه آن‌که آموزش‌های جغرافیایی به‌ دنبال کسب سواد جغرافیایی است که در آن، افراد به درک و فهمی از جغرافیا دست یابند که در زندگی‌شان مؤثر و سودمند باشد.

شیوه‌های شناخت جغرافیایی

پیش‌تر اشاره کردیم که جغرافیا دید ترکیبی و کلی دارد. همه پدیده‌های جغرافیایی در ارتباط با هم به صورت یک مجموعه نظام‌مند (سیستماتیک) دیده می‌شوند. شیوه‌های شناخت جغرافیایی در این نگرش به شرح زیر آمده ‌است:

۱- شناخت تکوینی،

۲- شناخت ساختاری

۳- شناخت کارکردی،

۴- شناخت آینده‌نگر.

۱- شناخت تکوینی: در بررسی همه پدیده‌های جغرافیایی باید به گذشته آن‌ها توجه کرد؛ مثلاً در بررسی مراحل رشد و توسعه شهر کرمانشاه باید به نحوه شکل‌گیری و پیدایش این شهر و چگونگی توسعه آن در مراحل مختلف تاریخی توجه کنیم تا بتوانیم ریشه‌های مشکلات کنونی را بشناسیم.

۲- شناخت ساختاری: در این تحلیل، رابطه یک پدیده جغرافیایی با سایر پدیده‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ برای نمونه، در توسعه استان کرمان اجزای مهمی از این سیستم استانی مانند شبکه راه‌های ارتباطی استان، وضعیت ناهمواری‌ها، نزدیکی به شهرهای زیارتی عراق، دشت‌های حاصلخیز، منابع آب و… به یکدیگر پیوسته و حتی مرکز استان یعنی شهر کرمانشاه، با این ساختار توسعه ‌یافته است.

۳- شناخت کارکردی: در مثال بالا هر یک از پدیده‌های پیرامون شهر کرمانشاه، مانند آب‌ و هوا، راه‌های ارتباطی و… کارکرد خاصی دارند. جغرافی‌دانان برای شناخت نقش سیستم‌های فضایی شهر کرمانشاه، کارکرد تک‌تک پدیده‌های پیرامون را بررسی و مطالعه می‌کنند.

۴- شناخت آینده‌نگر: جغرافی‌دانان در این تحلیل به بررسی وضعیت گذشته پدیده‌ها (شناختی تکوینی)، ارتباط یک پدیده با سایر پدیده‌ها (شناخت ساختاری) و شناخت نوع کارکرد هر یک از پدیده‌های پیرامونی (شناخت کارکردی) توجه کرده و بر اساس این تحلیل‌ها آینده مکان را پیش‌بینی می‌کنند، این‌گونه مطالعات جغرافیایی برای برنامه‌ریزی فضایی (آمایش سرزمین) در مقیاس‌های محلی، ناحیه‌ای و کشوری به کار گرفته می‌شود که در درس جغرافیا و مدیریت محیط این کتاب، آن‌ها را مطالعه خواهید کرد.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
بله
تقریبا
خیر

داریوش طاهری

اولیــــــن نیستیــم ولی امیـــــد اســــت بهتـــرین باشیـــــم...! خدایــــــــــا! نام و آوازه مــــــرا چنان در حافظــه‌ها تثبیت کن که آلزایمـــــــــر نیز تــوان به یغمـا بـردن آن را نـداشتــــــه باشـد...! خدایـــــــــا! محبّـت مــرا در دل‌های بندگانت بینداز ... خدایــــــا! مــــرا دوســــت بــــدار و محبوبــم گـــردان...!

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا