سیستم چیست؟
امروزه جغرافیا مانند سایر علوم، پژوهش درباره سیستم را وظیفه خود میداند زیرا جهان عینی و اجزای آن همچون سیستمی تودرتو هستند. حال اگر بخواهیم جغرافیا را بر مبنای نگرش سیستمی مطالعه کنیم لازم است ابتدا سیستم و عناصر آن را بشناسیم.
«سیستم مجموعهای از اجزای مختلف است که دارای روابط و آثار متقابل بوده و هدف معینی را دنبال میکند.»
مشهورترین نمونه برای معرفی سیستم، یک ساعت مچی است. ساعت مچی از مجموعهای از فنرها و پیچها و سایر قطعات تشکیل شده است که در ارتباط با یکدیگر، برای هدف معینی (نشاندادن زمان) به طور هماهنگ کار میکنند.
ویژگیهای یک سیستم: هر سیستم ورودی و خروجی دارد؛ به مواد یا اطلاعاتی که وارد سیستم میشوند، ورودی (input) و به مواد یا اطلاعاتی که در درون آن تغییر شکل میدهند و به صورتهای مختلف از آن خارج میشوند، خروجی (output) میگویند. به شکل ۱ نگاه کنید.
در سیستم خاک، آب، هوا و انرژی خورشید ورودیهای یک سیستم هستند که طی فرایندی شرایط رشد گیاه را فراهم میسازند. محصول کشاورزی، تبخیر و تعرق نیز خروجی این سیستماند.
شکل ۱- سیستم خاک و اجزای آن
انواع سیستم: سیستمها را میتوان به روشهای گوناگون تقسیمبندی کرد. یکی از سادهترین این تقسیمبندیها، تقسیمبندی بر اساس ساده یا پیچیده بودن ساختار سیستم است. میدانید که کره زمین از هواکره، آبکره، سنگکره و زیستکره تشکیل شده است. هر کدام از آنها روابط پیچیدهای با یکدیگر دارند و در عین حال، خود از زیرسیستمهای دیگری به وجود آمدهاند که اجزای آنها نیز با هم در ارتباطاند. در مثال قبلی، سیستم خاک که از اجزایی مانند آب، هوا، سنگ مادر، نور خورشید، گیاه و موجودات ریز و… تشکیل شده است، سیستم سادهای در سنگکره محسوب میشود.
شکل ۲- ارتباط متقابل سیستمهای کره زمین با یکدیگر
شکل ۳- سیستم خاک و ارتباط اجزای مختلف آن (یک سیستم ساده)
نوع دیگری از تقسیمبندی سیستمها بر اساس چگونگی مبادله ماده انرژی یا اطلاعات، کالا و… است که سیستمها را به باز و بسته تقسیم میکند. سیستم شهر در شکل ۴ یک سیستم باز محسوب میشود که مواد غذایی، آب، سوخت، مواد اولیه، مردم و اطلاعات به آن وارد شده و افکار و ایدهها، دانش و فناوری، درآمد، آلودگی هوا، زباله و کالاهای ساخته شده از آن خارج میشوند. در سیستم باز، مواد جدید دوباره به سیستم برمیگردند.
شکل ۴- شهر به عنوان یک سیستم باز
سیستم بسته (چرخه)، سیستمی است که ماده یا انرژی جدیدی به آن وارد نمیشود؛ بلکه ماده یا انرژی موجود در آن به صورت پایانناپذیر تکرار میشود. به این نوع سیستم، چرخه یا چرخه مواد گفته میشود؛ مانند چرخه آب و چرخه کربن (شکل ۵). در سیستمهای بسته – برخلاف سیستمهای باز – تأثیر متقابل سیستم و محیط دیده نمیشود.
شکل ۵- مدل چرخه کربن (یک سیستم بسته)
با توجه به مطالب قبلی، آیا میتوانید یک سیستم باز و یک سیستم بسته دیگر را مثال بزنید؟
اکنون که با اصطلاحات ورودی – خروجی و سیستم باز و بسته آشنا شدهاید، به کاربرد و تأثیر آنها در زندگی بیشتر خواهیم پرداخت.
اما باید دانست که سیستم برای بقا نیاز به تعادل دارد. در تفکر سیستمی پسخوراند یا بازخورد اصطلاحی است که با توجه به آن میتوان از وضعیت تعادل در سیستم مطلع شد. به عبارت دیگر اگر یک سیستم به پسخوراند مثبت دچار شود، در حال از دست دادن تعادل خود است و به زودی از بین خواهد رفت و اگر پسخوراند منفی داشته باشد، به سمت تعادل در حرکت است و بقای آن تضمین میشود. برای روشن شدن موضوع، به یک نمونه توجه کنید.
دهکدهای در کنار دریاچهای واقع است و ساکنان آن با صید ماهی امرار معاش میکنند. اگر آنها بخواهند برای کسب ثروت بیشتر به صید بیرویه بپردازند، در کوتاهمدت ممکن است به هدف خود دست یابند و اقدامشان بازخورد مثبتی داشته باشد، اما در نهایت، سیستم دریاچه و منابع معیشت خود را نابود خواهند کرد. همچنین، اگر به علت به وجود آمدن شرایط کاری بهتر از صید و صیادی دست بکشند، به زودی دریاچه مملو از ماهیهایی خواهد شد که جای کافی و هوای لازم برای زندگی ندارند. بر این اساس، اگرچه بازخورد این اقدام صیادان در افزایش تعداد ماهیها مثبت است، اما بهزودی این دریاچه م به ماندابی تبدیل خواهد شد. از این رو، پسخوراند مثبت در یک سیستم به ظاهر سودمند است، اما در نهایت، سبب انهدام سیستم میشود.
در همین مثال، در صورتی که صیادان در فصول معین به کار صید بپردازند و متناسب با رشد و افزایش بچهماهیها، از دریاچه صید کنند، اگرچه ظاهراً از تعداد ماهیهای دریاچه کاسته میشود و سیستم دریاچه پسخوراندی منفی را نشان میدهد، اما در نهایت، این دریاچه سالهای سال به همین شکل مورد استفاده ساکنان اطراف خود قرار خواهد گرفت و از این رو، پسخوراند منفی در یک سیستم اگرچه زیانآور است، اما در نهایت، سبب بقای سیستم میشود.
روش تفکر سیستمی
در روش تفکر سیستمی یا روش بررسی همهجانبه، همه اجزای تشکیلدهنده سیستم مورد بررسی قرار میگیرند و روابط و آثار متقابل آنها روشن میشود. جغرافیدانان سیستمی فکر میکنند و جهان را به صورت یک کل و مجموعه مینگرند. آنان علاوه بر بررسی عناصر و عوامل به صورت مجزا، ارتباطات و مناسبات آنها را با یکدیگر نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند.
نگرش سیستمی سبب میشود:
۱- به اندیشه توحیدی نزدیک شوند؛ یعنی همه چیز را از خدا و برگشت همه را به سوی او بدانند.
۲- تکبعدی فکر نکنند.
۳- محیط زندگی خود و دیگران را بهتر بشناسند.
۴- از روشهای کمی و آماری جهت پیشبینی و آیندهنگری برای محیط و جوامع، بیشتر استفاده کنند تا پیشبینی و آیندهنگری آسانتر و دقیقتری برای محیط یا جوامع صورت گیرد.
محیط جغرافیایی
زمین تنها سیاره شناختهشدهای است که در آن حیات وجود دارد و زیستگاه انسان و سایر موجودات زنده است. از دیدگاه علم جغرافیا، این سیاره از آغاز پیدایش تاکنون، چهار مرحله را طی کرده است. در نخستین مرحله، زمین تنها شامل سنگکره (لیتوسفر)، هواکره (اتمسفر) و آبکره (هیدروسفر) بود. در دومین مرحله، حیات گیاهی و جانوری بر سطح خاک پدید آمد و در تعامل با سه کره یاد شده، کره چهارمی به نام زیستکره (بیوسفر) را به وجود آورد.
در سومین مرحله، انسان در صحنه زمین ظاهر شد و انسانهای اولیه به وجود آمدند. انسانهای اولیه، مدتها فاقد ابزار لازم برای تغییر و تحولی شگرف در چهره زمین بودند و همچون دیگر موجودات زنده از «محیط طبیعی» تبعیت میکردند.
در چهارمین مرحله، انسان با ورود به عصر تمدن و راهنماییهای پیامبران الهی با گرایش به زندگی اجتماعی و توسعه فرهنگی و تمدنی خود، موفق شد محیطهای کوچک و بزرگ اجتماعی را ایجاد کند. محیطهایی که در واقع حاصل ترکیب عوامل جمعیتی، نوع جهانبینی انسانها و سطح دانش و فناوری آنان در محیط طبیعی بوده است. محیط اجتماعی، به تدریج با عناصری همچون دانش، فناوری، فرهنگ، اقتصاد و ارتباطات بر محیط طبیعی تأثیر گذاشت و متقابلاً از آن تأثیر پذیرفت. این رابطه متقابل، به دگرگونی و نیز تکامل محیط اجتماعی منجر شد و در نهایت، محیط جغرافیایی را به وجود آورد.
شکل ۶- مراحل تکوین سیاره زمین
شکل ۷ چگونگی تعامل محیط طبیعی و محیط اجتماعی را که بهوجودآورنده محیط جغرافیایی است، نشان میدهد.
شکل ۷- چگونگی به وجود آمدن محیط جغرافیایی
بدون شک همچنان که عناصر محیط طبیعی با هم متفاوتاند، عناصر محیط اجتماعی مانند دانش و فرهنگ هم در مکانهای گوناگون با هم تفاوت دارند. تفاوت عناصر محیط طبیعی و محیط اجتماعی، چشماندازهای جغرافیایی متفاوتی را بر سطح زمین ظاهر میکند؛ برای نمونه، تفاوت بین چشمانداز شهرهای اسلامی و شهرهای غیر اسلامی به جهت تفاوتهای فرهنگی آنهاست.
شکل ۸- نقش فرهنگ، جهانبینی و فناوری در ایجاد چشماندازهای متنوع شهری
روش مطالعه در محیطهای جغرافیایی
با توجه به چگونگی شکلگیری محیطهای جغرافیایی از آغاز تاکنون، جغرافیدانان باید روابط متقابل انسان و محیط را به صورت نظاممند (سیستماتیک) بررسی کنند. چنانکه در سالهای قبل آموختید، روش مطالعه علم جغرافیا مبتنی بر «کلنگری» است؛ از این رو، در حالی که جغرافیدانان، کل یک سیستم – یعنی محیط – را به صورت واحد مطالعه میکنند، پژوهشگران سایر رشتههای علوم، اجزاء سیستمهای موردنظر خود را به صورت مجزا و بدون در نظر گرفتن تأثیر آنها بر یکدیگر مورد بررسی قرار میدهند.
شکل ۹- چشماندازی از یک روستا که از ترکیب اجزای مختلف به وجود آمده است.
برای نمونه، در مطالعه یک روستا به عنوان سیستم – که خود ترکیبی از سیستمهای کوچکتر مانند خاک، آب، پوشش گیاهی و کشاورزی است – گیاهشناس تنها به مطالعه ویژگیهای گیاهان از نظر چگونگی تولید، تکثیر و خواص ژنتیکی آنها میپردازد؛ در حالی که جغرافیدان – برای نمونه – نقش پوشش گیاهی آن روستا را در ارتباط با سایر اجزای سیستم مانند منابع آب، هوا و… مطالعه میکند. همچنین، در مطالعه منابع آب روستا، جغرافیدان درباره نقش آب در استقرار زمینهای کشاورزی، اقتصاد روستا، چگونگی آلودگی آب و… به مطالعه میپردازد.
فعالیت (۱)
به نظر شما یک جغرافیدان چه موضوعاتی را در ارتباط با اقتصاد شهر یا روستا مطالعه میکند؟
فعالیت (۲)
۱- چه عواملی سبب پیدایش محیط اجتماعی و جغرافیایی شده است؟
۲- دیدگاه یک جغرافیدان و یک خاکشناس را در مورد خاک با هم مقایسه کنید.
۳- رشتههای مختلف جغرافیا در جدول زیر نشان داده شده است. در هر بخش، گرایشهای مربوط را کامل کنید.
جغرافیای طبیعی | جغرافیای انسانی | فنون جغرافیایی |
ژئومورفولوژی | ||
جغرافیای اقتصادی | ||
نقشهکشی | ||
۴- اهداف اساسی در آموزش جغرافیا و پژوهشهای آن کداماند؟
۵- مفاهیم زیر را تعریف کنید.
الف) سیستم باز:
ب) پسخوراند:
پ) شناخت آیندهنگر: