چالش جای خالی 504 واژه کاملاً ضروری؛ دروس 37 تا 39 کتاب

فاز چهارم: چالش جای خالی ۵۰۴: انتخاب کلمه درست
به بخش جدید از دورهی چالش جای خالی ۵۰۴: انتخاب کلمه درست خوش آمدید!
این دوره توسط آیندهنگاران مغز و نگارش استاد داریوش طاهری طراحی شده تا یادگیری واژگان ضروری زبان انگلیسی را برای شما آسان، هدفمند و جذاب کند.
این مجموعه شامل ۱۴ بخش است که هر بخش شامل ۳ درس از کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری میباشد.
در هر بخش، با تمرینهای جای خالی روبهرو خواهید شد که شما را به چالش میکشند تا بهترین واژه را حدس بزنید و دایره لغات خود را تقویت کنید.
با پشتکار و تمرین مستمر، مطمئن باشید که به تسلطی بینظیر در استفاده از واژگان کاربردی زبان انگلیسی خواهید رسید.
به آیندهنگاران مغز بپیوندید و قدم به قدم با ما به سمت یادگیری عمیقتر حرکت کنید.
آغاز بخش سیزدهم را به شما تبریک میگوییم و امیدواریم این مسیر آموزشی، مسیر موفقیت شما باشد.
چالش واژههای درس سی و هفت
| Word | Pronunciation | Meaning |
|---|---|---|
| heir | /er/ | وارث |
| majestic | /məˈdʒestɪk/ | با شکوه، عظیم، شریف، با عزت، ملوکانه |
| dwindle | /ˈdwɪndl/ | کاهش یافتن، تحلیل رفتن |
| surplus | /ˈsɜːrplʌs/ | مازاد، اضافی |
| traitor | /ˈtreɪtər/ | خائن، خیانتکار |
| deliberate | /dɪˈlɪbərət/ | عمدی، شمرده و آرام |
| vandal | /ˈvændl/ | خرابکار |
| drought | /draʊt/ | خشکسالی، کم آبی |
| abide | /əˈbaɪd/ | پایدار بودن، وفادار ماندن، اقامت داشتن، تحمل کردن |
| unify | /ˈjuːnɪfaɪ/ | متحد کردن |
| summit | /ˈsʌmɪt/ | بالاترین نقطه، نوک، قله |
| heed | /hiːd/ | توجه کردن به، توجه |
Place one of the following words in each of the blanks:
heir, majestic, dwindle, surplus, traitor, deliberate, vandal, drought, abide, unify, summit, and heed.
a. The crown prince is the [Show answer] to the throne.
ترجمه: ولیعهد [نمایش پاسخ] تاج و تخت است.
b. The palace was truly [Show answer] with its grand architecture.
ترجمه: قصر با معماری بزرگش واقعاً [نمایش پاسخ] بود.
c. Our supplies began to [Show answer] after several days without resupply.
ترجمه: پس از چند روز بدون تأمین مجدد، ذخایر ما شروع به [نمایش پاسخ] کردند.
d. The farm produced a [Show answer] of vegetables this season.
ترجمه: این فصل مزرعه یک [نمایش پاسخ] سبزیجات تولید کرد.
e. The spy was revealed as a [Show answer] to his country.
ترجمه: جاسوس به عنوان یک [نمایش پاسخ] به کشورش فاش شد.
f. The meeting was a [Show answer] attempt to solve the issue.
ترجمه: آن جلسه یک تلاش [نمایش پاسخ] برای حل مشکل بود.
g. The [Show answer] damaged the public property.
ترجمه: خرابکار به اموال عمومی [نمایش پاسخ].
h. The [Show answer] caused crops to fail this year.
ترجمه: خشکسالی باعث شد محصولات کشاورزی امسال [نمایش پاسخ].
i. We must [Show answer] by the rules at all times.
ترجمه: ما باید همیشه به قوانین [نمایش پاسخ].
j. The leaders worked to [Show answer] the country after years of conflict.
ترجمه: رهبران پس از سالها درگیری تلاش کردند کشور را [نمایش پاسخ].
k. They reached the [Show answer] of the mountain after a long climb.
ترجمه: پس از یک صعود طولانی به [نمایش پاسخ] کوه رسیدند.
l. You should [Show answer] the warnings given by the authorities.
ترجمه: باید به هشدارهای داده شده توسط مقامات [نمایش پاسخ].
چالش واژههای درس سی و هشت
| Word | Pronunciation | Meaning |
|---|---|---|
| biography | /baɪˈɑːɡrəfi/ | زندگینامه |
| drench | /drentʃ/ | خیس کردن، خیساندن |
| swarm | /swɔːrm/ | گروه، دسته، فوج، دسته جمعی پرواز یا حرکت کردن |
| wobble | /ˈwɑːbl/ | تلو تلو خوردن، لمبر خوردن |
| tumult | /ˈtuːmʌlt/ | سر و صدا، آشوب، بی نظمی، آشفتگی |
| kneel | /niːl/ | زانو زدن، به زانو افتادن |
| dejected | /dɪˈdʒektɪd/ | غمگین، افسرده |
| obedient | /əˈbiːdiənt/ | مطیع، فرمانبر |
| recede | /rɪˈsiːd/ | به عقب رفتن، عقب نشینی کردن، تو رفتن |
| tyrant | /ˈtaɪrənt/ | حاکم ظالم، ارباب ظالم، حاکم مطلق |
| charity | /ˈtʃærəti/ | صدقه، موسسه خیریه، ملاطفت، گذشت |
| verdict | /ˈvɜːrdɪkt/ | حکم، قضاوت |
Place one of the following words in each of the blanks below:
biography, drench, swarm, wobble, tumult, kneel, dejected, obedient, recede, tyrant, charity, and verdict.
a. I read the famous [Show answer] of the scientist last night.
ترجمه: دیشب [نمایش پاسخ] دانشمند مشهور را خواندم.
b. The rain began to [Show answer] us during the hike.
ترجمه: باران در طول پیادهروی ما را کاملاً [نمایش پاسخ].
c. A [Show answer] of bees surrounded the flowers.
ترجمه: یک [نمایش پاسخ] زنبور اطراف گلها جمع شده بود.
d. The table began to [Show answer] after the earthquake.
ترجمه: پس از زلزله میز شروع به [نمایش پاسخ] کرد.
e. The crowd was in [Show answer] during the announcement.
ترجمه: جمعیت هنگام اعلام [نمایش پاسخ] بود.
f. He decided to [Show answer] before proposing.
ترجمه: او قبل از پیشنهاد، تصمیم گرفت [نمایش پاسخ].
g. She felt [Show answer] after losing the game.
ترجمه: او بعد از باختن بازی احساس [نمایش پاسخ] کرد.
h. The [Show answer] dog followed all the commands.
ترجمه: سگ [نمایش پاسخ] همه فرمانها را اجرا کرد.
i. The floodwaters began to [Show answer] after the storm.
ترجمه: پس از طوفان، آبهای سیل شروع به [نمایش پاسخ] کردند.
j. The [Show answer] ruled the country with fear and oppression.
ترجمه: دیکتاتور کشور را با ترس و سرکوب [نمایش پاسخ].
k. The organization provides [Show answer] to those in need.
ترجمه: این سازمان به نیازمندان [نمایش پاسخ] ارائه میدهد.
l. The jury reached a [Show answer] after hours of deliberation.
ترجمه: هیئت منصفه پس از ساعتها بحث به [نمایش پاسخ] رسید.
چالش واژههای درس سی و نه
| Word | Pronunciation | Meaning |
|---|---|---|
| unearth | /ʌnˈɜːrθ/ | حفر کردن، کشف کردن، پی بردن |
| depart | /dɪˈpɑːrt/ | دور شدن، ترک کردن، روی گرداندن از، تغییر دادن، فوت کردن |
| coincide | /ˌkoʊɪnˈsaɪd/ | هم زمان یا مکان بودن، تطابق داشتن، هماهنگ بودن |
| cancel | /ˈkænsl/ | لغو کردن |
| debtor | /ˈdetər/ | بدهکار |
| legible | /ˈledʒəbl/ | خوانا |
| placard | /ˈplækɑːrd/ | پلاکارد، پوستر |
| contagious | /kənˈteɪdʒəs/ | واگیر دار، مسری |
| clergy | /ˈklɜːrdʒi/ | روحانی، روحانیون |
| customary | /ˈkʌstəmeri/ | مرسوم، معمول |
| transparent | /trænsˈpærənt/ | شفاف |
| scald | /skɔːld/ | تا نقطه جوش حرارت دادن، با بخار یا مایع داغ سوزاندن |
Place one of the following words in each of the blanks below:
unearth, depart, coincide, cancel, debtor, legible, placard, contagious, clergy, customary, transparent, and scald.
a. Archaeologists managed to [Show answer] ancient artifacts from the site.
ترجمه: باستانشناسان توانستند اشیای باستانی را از آن مکان [نمایش پاسخ].
b. We will [Show answer] for the airport at 7 a.m.
ترجمه: ما ساعت ۷ صبح برای فرودگاه [نمایش پاسخ].
c. Their opinions [Show answer] on the importance of education.
ترجمه: نظرات آنها درباره اهمیت آموزش [نمایش پاسخ].
d. The meeting was [Show answer] due to bad weather.
ترجمه: جلسه به دلیل هوای بد [نمایش پاسخ].
e. The [Show answer] promised to repay the loan soon.
ترجمه: بدهکار قول داد که به زودی وام را پس دهد.
f. Please make sure your handwriting is [Show answer] for the examiners.
ترجمه: لطفاً مطمئن شوید دستخط شما برای ممتحنین [نمایش پاسخ] باشد.
g. Protesters held up a [Show answer] with their demands written on it.
ترجمه: معترضان یک [نمایش پاسخ] با خواستههایشان در دست داشتند.
h. The disease is highly [Show answer] and spreads quickly.
ترجمه: این بیماری بسیار [نمایش پاسخ] است و به سرعت پخش میشود.
i. The [Show answer] gathered for the annual conference.
ترجمه: روحانیون برای کنفرانس سالانه [نمایش پاسخ].
j. It is [Show answer] to greet guests warmly.
ترجمه: خوشامدگویی گرم به میهمانان [نمایش پاسخ].
k. The glass is so [Show answer] that you can see through it clearly.
ترجمه: شیشه آنقدر [نمایش پاسخ] است که میتوان به وضوح از آن دید.
l. Be careful not to [Show answer] yourself with hot water.
ترجمه: مراقب باشید با آب داغ [نمایش پاسخ].
در ادامه بخوانید:
» یادگیری خلاقانه ۵۰۴ واژه انگلیسی با داستان
» مرور سریع واژههای ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری
