چالش جای خالی 504 واژه کاملاً ضروری؛ دروس 10 تا 12 کتاب

فاز چهارم: چالش جای خالی ۵۰۴: انتخاب کلمه درست
به بخش جدید از دورهی چالش جای خالی ۵۰۴: انتخاب کلمه درست خوش آمدید!
این دوره توسط آیندهنگاران مغز و نگارش استاد داریوش طاهری طراحی شده تا یادگیری واژگان ضروری زبان انگلیسی را برای شما آسان، هدفمند و جذاب کند.
این مجموعه شامل ۱۴ بخش است که هر بخش شامل ۳ درس از کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری میباشد.
در هر بخش، با تمرینهای جای خالی روبهرو خواهید شد که شما را به چالش میکشند تا بهترین واژه را حدس بزنید و دایره لغات خود را تقویت کنید.
با پشتکار و تمرین مستمر، مطمئن باشید که به تسلطی بینظیر در استفاده از واژگان کاربردی زبان انگلیسی خواهید رسید.
به آیندهنگاران مغز بپیوندید و قدم به قدم با ما به سمت یادگیری عمیقتر حرکت کنید.
آغاز بخش چهارم را به شما تبریک میگوییم و امیدواریم این مسیر آموزشی، مسیر موفقیت شما باشد.
چالش واژههای درس دهم
| Word | Pronunciation | Meaning |
|---|---|---|
| excel | /ɪkˈsel/ | برتری داشتن، سرآمد بودن |
| feminine | /ˈfemənɪn/ | مونث، زنانه، زنصفت |
| mount | /maʊnt/ | سوار شدن، بالا رفتن |
| compete | /kəmˈpiːt/ | رقابت کردن، همچشمی کردن |
| dread | /dred/ | ترس، وحشت، ترساندن، ترسیدن |
| masculine | /ˈmæskjʊlɪn/ | مذكر، مردانه، مردصفت |
| menace | /ˈmenəs/ | تهدید، ارعاب |
| tendency | /ˈtendənsi/ | گرایش، تمایل، میل، رغبت |
| underestimate | /ˌʌndərˈestɪmeɪt/ | دست کم گرفتن، کماهمیت پنداشتن |
| victorious | /vɪkˈtɔːriəs/ | فاتح، پیروز، پیروزمند |
| numerous | /ˈnuːmərəs/ | متعدد، بیشمار، فراوان |
| flexible | /ˈfleksəbəl/ | قابل انعطاف، نرم |
Place one of the following words in each of the blanks:
tendency, underestimate, menace, mount, masculine, feminine, compete, victorious, excel, dread, numerous, and flexible.
a. He has a natural [Show answer] to help others without expecting anything in return.
ترجمه: او تمایل [نمایش پاسخ] برای کمک به دیگران دارد، بدون اینکه انتظار چیزی داشته باشد.
b. Don’t [Show answer] her; she’s more capable than you think.
ترجمه: او را [نمایش پاسخ]؛ او از آنچه فکر میکنی توانمندتر است.
c. Climate change is a serious [Show answer] to future generations.
ترجمه: تغییرات اقلیمی یک [نمایش پاسخ] برای نسلهای آینده است.
d. The pressure continues to [Show answer] as the deadline approaches.
ترجمه: فشار همچنان [نمایش پاسخ] با نزدیک شدن به موعد نهایی.
e. His voice and manner were very [Show answer].
ترجمه: صدایش و رفتارش بسیار [نمایش پاسخ] بود.
f. The design has a [Show answer] touch with its soft colors and curves.
ترجمه: طراحی دارای حالتی [نمایش پاسخ] است با رنگهای ملایم و منحنیهای نرم.
g. Athletes from around the world [Show answer] in the Olympics.
ترجمه: ورزشکارانی از سراسر جهان در المپیک [نمایش پاسخ].
h. She was [Show answer] after a long and difficult legal battle.
ترجمه: او پس از یک نبرد قانونی طولانی و سخت [نمایش پاسخ].
i. He continues to [Show answer] in mathematics and science.
ترجمه: او همچنان در ریاضیات و علوم [نمایش پاسخ].
j. Many people [Show answer] public speaking more than death.
ترجمه: بسیاری از مردم بیشتر از مرگ از [نمایش پاسخ] میترسند.
k. There are [Show answer] reasons to support this decision.
ترجمه: دلایل [نمایش پاسخ] برای حمایت از این تصمیم وجود دارد.
l. She has a very [Show answer] schedule that allows her to work from home.
ترجمه: او برنامهای بسیار [نمایش پاسخ] دارد که به او اجازه میدهد از خانه کار کند.
چالش واژههای درس یازدهم
| Word | Pronunciation | Meaning |
|---|---|---|
| evidence | /ˈev.ɪ.dəns/ | گواه، مدرک، شاهد |
| solitary | /ˈsɑːləteri/ | تنها، فقط |
| vision | /ˈvɪʒən/ | بینایی، دید |
| frequent | /ˈfriːkwənt/ | مکرر، همیشگی، پیدرپی |
| glimpse | /ɡlɪmps/ | نگاه اجمالی |
| recent | /ˈriːsənt/ | جدید، اخیر |
| decade | /deˈkeɪd/ | دهه، ده سال |
| hesitate | /ˈhezɪteɪt/ | درنگ کردن، مردد بودن |
| absurd | /əbˈsɜːrd/ | پوچ، احمقانه |
| conflict | /ˈkɒnflɪkt/ | کشمکش، مشاجره |
| minority | /məˈnɑːrəti/ | اقلیت |
| fiction | /ˈfɪkʃən/ | داستان، قصه |
Place one of the following words in each of the blanks below:
Evidence, Solitary, Vision, Frequent, Glimpse, Recent, Decade, Hesitate, Absurd, Conflict, Minority, and Fiction.
a. The scientist provided strong [Show answer] to support her theory.
ترجمه: آن دانشمند شواهد محکمی برای [نمایش پاسخ] نظریهاش ارائه داد.
b. He prefers to live a [Show answer] life in the countryside.
ترجمه: او ترجیح میدهد زندگی [نمایش پاسخ] در روستا داشته باشد.
c. Her [Show answer] of the future was full of hope and innovation.
ترجمه: [نمایش پاسخ] او از آینده پر از امید و نوآوری بود.
d. He makes [Show answer] visits to his grandmother’s house.
ترجمه: او [نمایش پاسخ] به خانه مادربزرگش سر میزند.
e. She caught a [Show answer] of the actor as he entered the building.
ترجمه: او [نمایش پاسخ] به آن بازیگر انداخت وقتی وارد ساختمان شد.
f. The most [Show answer] update improved the app’s performance.
ترجمه: [نمایش پاسخ] بهروزرسانی عملکرد برنامه را بهبود بخشید.
g. In the past [Show answer], technology has advanced rapidly.
ترجمه: در [نمایش پاسخ]، فناوری بهسرعت پیشرفت کرده است.
h. Don’t [Show answer] to call me if you need help.
ترجمه: اگر به کمک نیاز داری، [نمایش پاسخ] و با من تماس بگیر.
i. It’s [Show answer] to believe that the earth is flat.
ترجمه: باور داشتن به اینکه زمین صاف است، [نمایش پاسخ] است.
j. The two countries are in constant [Show answer] over the border.
ترجمه: آن دو کشور بر سر مرز همیشه در [نمایش پاسخ] هستند.
k. Only a [Show answer] of people voted against the law.
ترجمه: فقط یک [نمایش پاسخ] از مردم به این قانون رأی منفی دادند.
l. Science fiction is a popular form of [Show answer] among young readers.
ترجمه: داستانهای علمی-تخیلی نوعی [نمایش پاسخ] محبوب در میان خوانندگان جوان است.
چالش واژههای درس دوازدهم
| Word | Pronunciation | Meaning |
|---|---|---|
| ignite | /ɪɡˈnaɪt/ | مشتعل کردن |
| abolish | /əˈbɑːlɪʃ/ | لغو کردن |
| urban | /ˈɜːbən/ | شهری |
| population | /ˌpɑːpjəˈleɪʃən/ | جمعیت |
| frank | /fræŋk/ | رک، صریح |
| pollute | /pəˈluːt/ | آلوده کردن |
| reveal | /rɪˈviːl/ | آشکار کردن |
| prohibit | /proʊˈhɪbɪt/ | ممنوع کردن |
| urgent | /ˈɜːrdʒənt/ | ضروری، فوری |
| adequate | /ˈædɪkwət/ | کافی، بس |
| decrease | /dɪˈkriːs/ | کاهش دادن، کاستن |
| audible | /ˈɔːdəbəl/ | قابل شنیدن |
Place one of the following words in each of the blanks below:
Ignite, abolish, urban, population, frank, pollute, reveal, prohibit, urgent, adequate, decrease, audible.
a. The spark was enough to [Show answer] the fire in the old barn.
ترجمه: جرقه برای [نمایش پاسخ] آتش در انبار قدیمی کافی بود.
b. The government decided to [Show answer] the outdated law.
ترجمه: دولت تصمیم گرفت قانون قدیمی را [نمایش پاسخ] .
c. Many people prefer living in an [Show answer] area for better job opportunities.
ترجمه: بسیاری از مردم برای فرصتهای شغلی بهتر زندگی در منطقهای [نمایش پاسخ] را ترجیح میدهند.
d. The world’s [Show answer] is growing rapidly every year.
ترجمه: [نمایش پاسخ] جهان هر سال با سرعت زیادی در حال رشد است.
e. He was [Show answer] about his feelings toward the new policy.
ترجمه: او درباره احساساتش نسبت به سیاست جدید [نمایش پاسخ] بود.
f. Factories that [Show answer] rivers should be fined heavily.
ترجمه: کارخانههایی که رودخانهها را [نمایش پاسخ] باید به شدت جریمه شوند.
g. He refused to [Show answer] the source of his information.
ترجمه: او از [نمایش پاسخ] منبع اطلاعاتش خودداری کرد.
h. Smoking is [Show answer] in all public buildings.
ترجمه: سیگار کشیدن در تمام ساختمانهای عمومی [نمایش پاسخ] .
i. The patient needs [Show answer] medical care after the accident.
ترجمه: بیمار پس از حادثه به مراقبت پزشکی [نمایش پاسخ] نیاز دارد.
j. She had an [Show answer] explanation for her absence.
ترجمه: او توضیحی [نمایش پاسخ] برای غیبتش داشت.
k. We need to [Show answer] our use of plastic to help the environment.
ترجمه: برای کمک به محیطزیست باید مصرف پلاستیک را [نمایش پاسخ] .
l. His voice was barely [Show answer] over the noise of the crowd.
ترجمه: صدای او در میان سروصدای جمعیت به سختی [نمایش پاسخ] .
در ادامه بخوانید:
» یادگیری خلاقانه ۵۰۴ واژه انگلیسی با داستان
» مرور سریع واژههای ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری
