هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که باید در مورد علل بروز زوال عقل بدانیم
هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که باید در مورد علل بروز زوال عقل بدانیم
زوال عقل گونههای مختلفی دارد و علت آنها نیز بسته به نوعشان متفاوت است. اطلاعات زیر جزئیاتی را از برخی حوزههای تحقیقاتی ارائه میدهد.
Disorder | Gene | Protein | ||
Alzheimer’s disease | PSEN1 | presenilin-1 | ||
PSEN2 | presenilin-2 | |||
APP | amyloid precursor protein | |||
ApoE | apolipoprotein E | |||
Frontotemporal dementia | MAPT | tau | ||
PGRN | progranulin | |||
VCP | valosin-containing protein | |||
CADASIL | CHMP2B | chromatin-modifying protein 2B | ||
Notch3 | notch 3 | |||
Huntington’s disease | IT15 | huntingtin |
تحقیق در مورد ژنتیک زوال عقل
ژنها حامل الگوهای زیادی از پروتئینهایی هستند که بدن ما را تشکیل میدهند. پروتئینها بلوکهای ساختمانی ضروری حیات ما هستند – که به تشکیل سلولها، اندامها و آنزیمهایی کمک میکند که عملکرد بدن بر پایه آنهاست. هنگامی که آنها ساخته میشوند، پروتئینها ساختار و اشکال مختلف آنها را فرم میدهند تا وظایف مختلف خودشان را به انجام رسانند. ژنها در تمام سلولهای بدن به شکل بستههایی از DNA به نام کروموزوم وجود دارند. نیمی از این کروموزومها از والدین ما به ارث میرسند و زمینه را برای وراثت ژنتیکی فراهم میسازند. ژنها شباهتهای خانوادگی را توضیح میدهند و اینکه چرا برخی بیماریها میتوانند در خانوادهها به وجود بیایند.
ما هنوز چیزهای زیادی در مورد نقش ژنها در بیماری آلزایمر و سایر گونههای زوال عقل نمیدانیم، اما محققان به مطالعه بر روی این زمینهها ادامه میدهند. در بیشتر موارد، زوال عقل به طور پراکندهای رخ میدهد و مستقیماً توسط یک ژن ایجاد نمیشود، بلکه هیچ الگوی واضحی از وراثت خانوادگی وجود ندارد. با این حال در اندک موارد نیز بیماری آلزایمر و برخی دیگر از گونههای زوال عقل میتواند مستقیماً توسط یک جهش ژنی ارثی به وجود بیاید. جدول زیر برخی از ژنهایی که در بروز زوال عقل دخیل هستند نشان میدهد. هر کدام از این ژنها در بخش مربوط به خودشان با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار گرفتهاند.
تحقیق بر روی علت بیماری آلزایمر
نقش پلاکها و تودهها در بیماری آلزایمر
علتهای بیولوژیکی بیماری آلزایمر به طور کامل شناخته نشده است و تحقیقات بر روی بررسی عوامل دخیل در بروز بیماری آلزایمر هنوز ادامه دارد.
دو علامت رایج بیماری آلزایمر در مغز عبارتند از پلاکهای بتا آمیلوئید و تودههای نوروفیبریلاری. نقش پلاکها و تودهها در بیماری آلزایمر هنوز به طور کامل شناخته نشده است. هر دو آنها در مغز افراد سالمندی که به بیماری آلزایمر مبتلا نیستند نیز وجود دارند، هرچند که آنها در مغز افراد مبتلا به آلزایمر شایعتر و غالبتر هستند. تحقیقات بیشتری برای تعیین نقش پلاکها و تودهها در بروز بیماری آلزایمر لازم است.
در بیماری آلزایمر، قطعههای چسبنده بتا آمیلوئید، پایه و اساس پلاکها را تشکیل میدهند. تحقیقات اخیر نشان میدهند که تودههای کوچکتر بتا آمیلوئید به نام الیگومرها میتوانند در حقیقت سمیتر از پلاکها باشند. محققان بسیاری از ویژگیهای بتا آمیلوئید را مورد مطالعه قرار دادهاند تا نقش آنها را در بیماری آلزایمر تعیین کنند و از طرفی نیز مکانیسم تشکیل پلاک و نحوه پاکسازی این پلاکها از مغز را نیز ادامه میدهند.
دومین علامت رایج در بیماری آلزایمر، تودههای نوروفیبریلاری هستند. تاو پروتئینی است که در حالت نرمال با تقویت ساختار داخلی سلولها (به نام میکروتوبولها) به حفظ ساختار سلولهای مغز کمک میکند. در سلولهای مغزی افراد مبتلا به آلزایمر، پروتئینهای تاو به طور صحیح عمل نمیکنند و در مقابل درهم تنیدگیهای پروتئینی را داخل سلولها به وجود میآورند. این امر منجر به از بین رفتن توانایی سلولهای مغز در برقراری ارتباط با سایر سلولهای مغزی و در نهایت مرگ سلولی میشود.
تحقیقات نشان داده است که پروتئین تاو در چندین بیماری تخریب کننده عصبی دیگر مانند دمانس فرونتومپورال نیز به صورت درهم تنیدگیهایی ظاهر میشود که نشان میدهد تاو نقش گستردهتری در تخریب سلولهای عصبی دارد. تحقیقات در حال بررسی نقش تودههای تاو در پیشرفت اولیه بیماری آلزایمر و رابطه بین تودههای تاو و پلاکهای بتا آمیلوئید میباشند.
ژنتیک بیماری آلزایمر
احتمالاً ۵۰-۴۰% از عواملی که منجر به بیماری آلزایمر میشوند با ژنها ما ارتباط دارند. این بدان معناست که حداقل نیمی از این موارد ژنتیکی نیستند، اما ناشناخته میباشند. جهشهای ژنتیکی که به طور مستقیم منجر به بیماری آلزایمر میشوند (که در زیر مورد بحث قرار گرفته است) بسیار نادر هستند و تنها حدود ۵% از این موارد را تشکیل میدهند. یک ژن ریسک فاکتور قوی (که در زیر مورد بحث قرار گرفته است) شناسایی شده است که ۴۰-۲۵% از موارد را دربر میگیرد. مطالعات گسترده ارتباطی ژنومی (GWAS) در حال حاضر به شناسایی سایر ژنهای ریسک فاکتور پرداختهاند که ممکن است ۵% از موارد دیگر را شامل شود.
در این صورت حداقل از نیمی از موارد با علل ناشناخته باقی خواهد ماند و به عبارت دیگر تحقیقات بیشتری برای درک اینکه چرا برخی افراد به بیماری آلزایمر مبتلا میشوند و برخی دیگر نه، نیاز میباشد. ارتباط بین ژنها، تعاملات ژنی، ارتباط بین سبک زندگی و ژنها عواملی هستند که میتوانند در بروز بیماری آلزایمر نقش داشته باشد و مرز بعدی تحقیقات ژنتیکی را دربر میگیرند.
اطلاعات جامع از تحقیقات مربوط به ژنتیک بیماری آلزایمر، در وب سایت AlzGene موجود میباشد.
ژنهایی که باعث بیماری آلزایمر میشوند
بیماری آلزایمر خانوادگی دارای الگوی مشخصی از وراثت خانوادگی میباشد و بسیار نادر است – شاید بتوان گفت ۵% از تمام موارد بیماری را به خود اختصاص بدهد. علائم معمولاً در دهه ۳۰، ۴۰ یا ۵۰ زندگی فرد آغاز میشود. در حال حاضر سه ژن وجود دارد که با بیماری آلزایمر خانوادگی مرتبط میباشد، اما ممکن است ژنهای بیشتری نیز شناسایی گردند.
سه ژن مرتبط با بیماری آلزایمر خانوادگی عبارتند از ژن پرسینیلین ۱ (PSEN1)، پرسینیلین ۲ (PSEN2) و پروتئین آمیلوئید پریکورسور (APP). این ژنها بر روی پردازش پروتئین در مغز تاثیر میگذارند و جهشهایی را ایجاد میکنند که منجر به بیماری آلزایمر و تشکیل پروتئینهای غیر طبیعی میگردند.
جهش در ژن APP باعث تشکیل یک نوع غیر طبیعی از پروتئین APP میشود که به احتمال زیاد پلاکهای بتا آمیلوئیدی را تولید کند که در بیماری آلزایمر در مغز تجمع مییابند.
عملکرد دقیق ژنهای پرسینیلین PSEN1 و PSEN2 مشخص نمیباشد. برخی از مطالعات نشان دادهاند که آنها ممکن است آنزیمهایی تخصصی را کدگذاری نمایند که APP را به قطعات پروتئینی مختلفی از جمله پروتئین بتا آمیلوئید تبدیل میکنند. آسیب به آنزیمها (از طریق جهش ژنی) میتواند نحوه قطعه قطعه شدن APP را تغییر داده و تولید بتا آمیلوئید را افزایش بدهد.
هنگامی که یکی از این ژنهای جهش یافته از والدین به ارث میرسد، فرد ممکن است تقریباً هر زمانی به بیماری آلزایمر مبتلا بشود. این الگوی وراثتی با عنوان وراثت “اتوزومی غالب” شناخته میشود. اگر یکی از والدین حامل این ژن باشند، فرزندانشان با احتمال ۵۰/۵۰ این ژن جهش یافته را به ارث خواهند برد و به بیماری آلزایمر خانوادگی مبتلا خواهند شد.
کشف این ژنها بسیار حائز اهمیت بوده است، چرا که ثابت کرد ژنتیک در بیماری آلزایمر نقش دارد و به شناسایی جنبههای مهم فرآیند بیماری نیز کمک نمود. تحقیقات در مورد بیماری آلزایمر خانوادگی با هدف به دست آوردن یافتههای بیشتر از نحوه ایجاد این بیماری و درمان آن همچنان ادامه دارد.
ریسک فاکتورهای ژنتیک بیماری آلزایمر
در اکثر موارد، بیماری آلزایمر به طور مستقیم توسط یک جهش ژنی ایجاد نمیشود و در حقیقت هیچ علت مشخصی برای آن وجود ندارد. با این حال محققان حداقل یک ژن را شناسایی کردهاند که ریسک ابتلا به بیماری آلزایمر را افزایش میدهد.
تمام افراد دو نسخه از ژن آپولیپوپروتئین E (ApoE) را دارند که در واقع پروتئینی که در انتقال کلسترول نقش دارد را کد میکند. سه نوع رایج از ژن ApoE وجود دارد – e2، e3 و e4.
APOE e2 نسبتاً نادر بوده و ممکن است یک نقش محافظتی در مقابل بیماری آلزایمر ایجاد نماید. اگر آلزایمر در افرادی با این ژن رخ دهد، آنها دیرتر از افرادی که ژن APOE e4 دارند به این بیماری مبتلا میشوند.
APOE e3 رایجترین گونه است. اعتقاد بر این است که این ژن نقش خنثی در مقابل بیماری آلزایمر ایفا میکند – نه ریسک ابتلا را کاهش میدهد و نه آن را افزایش میدهد.
APOE e4 در حدود ۳۰-۲۵% از جمعیت وجود دارد و در حدود ۴۰% از تمام افرادی که به بیماری آلزایمر دیرهنگام مبتلا میشوند نیز مشاهده شده است. تحقیقات ثابت کرده است که APOE e4 با افزایش ریسک ابتلا به این بیماری مرتبط است، اما دلیل آن هنوز مشخص نمیباشد. افرادی که ۱ یا ۲ نسخه از APOE e4 را به ارث میبرند، زودتر از افرادی که حامل این ژن نیستند، به بیماری آلزایمر مبتلا میشوند.
APOE e4 ژن ریسک فاکتور نامیده میشود. توجه به این نکته مهم است که داشتن ژن APOE e4 بدین معنا نیست که شما حتماً به بیماری آلزایمر مبتلا خواهید شد. بسیاری از افرادی که دارای ژن APOE e4 هستند به بیماری آلزایمر مبتلا نمیشوند و بسیاری از افرادی که به بیماری آلزایمر مبتلا هستند نیز ژن APOE e4 را دارا نمیباشند. مطالعات زیادی در حال انجام هستند تا ژنهای دیگری که بر روی پیشرفت بیماری آلزایمر تاثیر میگذارند شناسایی نمایند. ژنهای دیگری که شناسایی شدهاند به نظر میرسد که ریسک ابتلا به بیماری آلزایمر را افزایش میدهند، اما این ژنها در مقایسه با APOE e4 تاثیر بسیار کمتری بر روی ریسک ابتلای به این بیماری دارند.
نقش التهاب در بیماری آلزایمر
التهاب بخشی از پاسخ سیستم ایمنی برای مبارزه با آسیبهای ناشی از بیماری یا صدمات دیگر میباشد. با این حال، افراد مبتلا به بیماری آلزایمر سطوح بالایی از التهاب مغزی را دارند و شواهدی نیز وجود دارد که نشان میدهد این یافتهها میتوانند به درمان این بیماری کمک کنند. برخی شواهد نشان میدهند که پلاکهای بتا آمیلوئید سلولهای ایمنی را به خودشان جذب میکنند و منجر به تجمع عوامل التهابی در محل پلاکها میشوند، اما به طور دقیق مشخص نیست که این وضعیت سودمند است یا مضر.
چندین مطالعه نشان دادهاند که استفاده زودهنگام از داروهای ضد التهابی میتوانند ریسک ابتلا به بیماری آلزایمر را کاهش دهند. با این حال کارآزماییهای انجام شده بر روی داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NSAID ها) در درمان افراد مبتلا به بیماری آلزایمر موفقیت آمیز نبوده و از طرفی نیز داروهای NSAID با برخی عوارض جانبی جدی همراه هستند. تحقیقات برای بررسی نقش التهاب در بیماری آلزایمر همچنان ادامه دارد.
تحقیق بر روی علت زوال عقل عروقی
زوال عقل عروقی دومین نوع شایع زوال عقل است که ممکن است ۲۰-۱۵% از کل موارد ابتلا را به خود اختصاص دهد. زوال عقل عروقی به دلیل کاهش مزمن جریان خون در مغز اتفاق میافتد که معمولاً در نتیجه یک سکته مغزی یا سکتههای متوالی رخ میدهد. این سکتهها اغلب میتوانند با بیماری آلزایمر ارتباط داشته باشند.
سکته مغزی، بیماریهای عروقی کوچک یا ترکیب این دو با هم میتواند منجر به زوال عقل عروقی گردد. انسداد رگهای خونی کوچک اغلب در شبکه شریانهایی که مغز را تغذیه میکنند مشاهده میشوند. این انسداد ممکن است به دلیل ایجاد پلاک در داخل دیواره سرخرگها یا لختههای خونی که شکسته شدهاند ایجاد شود. لخته خون میتواند در نتیجه ریتم غیر طبیعی قلب یا سایر ناهنجاریهای قلبی ایجاد شود. همچنین یک لخته خون ضعیف روی دیواره سرخرگ میتواند به سمت بیرون بالون شده و آنوریسمی ایجاد نماید که قادر است ترکیده و از رسیدن اکسیژن به سلولهای مغز جلوگیری کند.
برآورد شده است که حدود ۵۰% از موارد زوال عقل عروقی ناشی از فشار خون بالا میباشد که میتواند منجر به سکته مغزی شدید و یا آسیب مغزی به مرور زمان بشود. علل کمتر شایع زوال عقل عروقی با بیماریهای التهابی خود ایمنی شریانها مانند لوپوس و آرتریت تمپورال مرتبط است که با داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی قابل درمان میباشند.
انواع مختلفی از زوال عقل عروقی وجود دارد که دو مورد رایج آنها دمانس مولتی انفارکتی و بیماری بینسوانگر میباشد. دمانس مولتی انفارکتی بر اثر چندین سکته مغزی ایجاد میشود که به تدریج و در طی یک دوره زمانی مشخص رخ میدهد. بیماری بینسوانگر (که به عنوان دمانس عروقی زیر قشری نیز شناخته میشود) با آسیب به ماده سفید مغز یا رشتههای عصبی همراه است. این بیماری به دلیل فشارخون بالا، ضخیم شدن شریانها و جریان خون ناکافی ایجاد میشود.
گونه ارثی زوال عقل عروقی که با عنوان CADASIL شناخته میشود (آرتیوپاتی اتوزومال غالب مغزی به همراه انفارکتوس زیرقشری و لکوآنسفالوپاتی)، در اثر جهش در ژن Notch3 ایجاد میشود. این نوع بسیار نادر از زوال عقل است و تنها خانوادههایی را تحت تاثیر قرار میدهد که دارای جهش ژن Notch3 میباشند.
بسیاری از افراد مبتلا به زوال عقل علاوه بر پلاکها و گرههایی که مشخصه اصلی بیماری آلزایمر هستند، آسیبهای مغزی مرتبط با عروق را نیز دارا هستند. یافتههای اخیر از ارتباط بین آلزایمر و ریسک فاکتورهایی مانند فشارخون بالا، دیابت و کلسترول بالا گزارش کردهاند که نشان دهنده ارتباط قوی بین بیماری آلزایمر و بیماریهای عروقی میباشد. ممکن است ابتلا به بیماریهای عروقی و متعاقباً آلزایمر ناشی از آن باعث شود تا ریسک زوال عقل افزایش پیدا کند و این امر ارتباط بین این دو وضعیت را نشان میدهد. این یافتهها میتوانند استراتژیهای پیشگیرانهای را برای ما به ارمغان بیاورند و بدین ترتیب کاهش ریسک فاکتورهای عروقی میتواند خطر ابتلا به بیماری آلزایمر و زوال عقل عروقی را علاوه بر بیماریهای قلبی کاهش بدهد. تحقیقات برای بررسی نقش بیشتر بیماریهای عروقی بر روی زوال عقل همچنان ادامه دارد.
تحقیق بر روی علت دمانس فرونتوتمپورال
دمانس فرونتوتمپورال نامی است که به گروهی از زوال عقل اطلاق میگردد که یک یا هر دو لوب پیشانی یا تمپورال مغز را درگیر میکند. نوع رفتاری دمانس فرونتوتمپورال، لوبهای پیشانی را درگیر کرده و یک پیک بیماری را شامل میشود. نوع زبانی آن لوبهای گیجگاهی را درگیر کرده و به صورت آفازی غیر روان پیشرونده و دمانس سمانتیک میباشد.
ژنتیک دمانس فرونتوتمپورال به طور کامل شناخته نشده است و موضوع اصلی تحقیقات در حال انجام میباشد. حدود ۳۰% از افراد مبتلا به دمانس فرونتوتمپورال، سابقه خانوادگی این بیماری را دارا میباشند. تنها حدود ۱۵% از افراد دارای جهش ژنتیکی شناخته شدهای هستند که منجر به این بیماری شده است. جهشهایی که در ژنهای MAPT و PGN موجود در کروموزوم ۱۷ شناسایی شده است، به ترتیب پروتئینهای تاو و پروگرانولین را کد میکنند. ژنهای دیگری مانند VCP و CHMP2B نیز در چندین مورد نادر از این اختلال نقش دارند.
این جهشهای ژنی توسط یک الگوی اتوزومال غالب به ارث میرسند. این بدان معناست که هر فرزندی که دارای این جهش میباشد، ۵۰% احتمال دارد که این بیماری را به ارث ببرد. کسانی که دارای این جهش ژنتیکی هستند، ممکن است به زوال عقل مبتلا بشوند. جهشهای ژن MAPT و PGN در کنار هم حدود نیمی از موارد دمانس فرونتوتمپورال را تشکیل میدهند. این بدان معناست که هنوز ژنهای دیگری که مسئول این بیماری باشند شناخته نشدهاند.
اکثر موارد دمانس فرونتوتمپورال به طور پراکنده و بدون سابقه خانوادگی قوی میباشند و علت آنها نیز ناشناخته است. تعدادی از تغییرات زیربنایی در سلولهای مغزی ممکن است با دمانس فرونتوتمپورال مرتبط باشند. تحقیقات بر روی کشف نحوه ایجاد این تغییرات و کسب اطلاعات بیشتر در مورد رابطه بین آن با سندرم دمانس فرونتوتمپورال همچنان ادامه دارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحقیقات دمانس فرونتوتمپورال، به وب سایت گروه تحقیقاتی Frontier از مرکز Brain Mind مراجعه نمایید.
تحقیق بر روی علت دمانس با اجسام لویی
دمانس با اجسام لویی به علت وجود ساختارهای کروی غیر طبیعی به نام اجسام لویی شناخته میشود که در داخل سلولهای عصبی مغز به وجود میآیند. اجسام لویی ناشی از تجمع پروتئینی به نام آلفا سینوکلئین هستند. تصور میگردد که آنها به تخریب و مرگ سلولهای عصبی کمک میکنند.
دمانس با اجسام لویی گاهی اوقات با بیماری آلزایمر و یا دمانس عروقی همراه باشد. از طرفی نیز تشخیص دمانس با اجسام لویی از بیماری پارکینسون با منشا اجسام لویی دشوار میباشد، چرا که برخی افراد مبتلا به بیماری پارکینسون به زوال عقل مشابهی دچار میشوند.
در حال حاضر هیچ علت شناخته شدهای برای دمانس با اجسام لویی وجود ندارد و هیچ ریسک فاکتور مشخصی نیز برای آن شناخته نشده است. در برخی موارد بسیار نادر به نظر میرسد که این بیماری ارثی است، اما هنوز علت ژنتیکی مشخصی برای آن کشف نشده است. به طور خلاصه ما نمیدانیم که چرا اجسام لویی در مغز ما شکل میگیرند و تحقیقات برای یافتن پاسخ آن همچنان ادامه دارد. بیشتر این تحقیقات بر روی ریشههای ژنتیکی دمانس با اجسام لویی، بررسی مکانیسم تجمع آلفا سینوکلئین و کشف این که اجسام لویی چطور باعث بروز علائم خاص دمانس با اجسام لویی میشوند، تمرکز کردهاند.
تحقیق بر روی سایر علتهای زوال عقل
زوال عقل همچنین با بیماریهای دیگری مانند ایدز، بیماری کروتزفلد جاکوب، سوء مصرف مزمن الکل، سندرم داون، بیماری هانتینگتون و بیماری پارکینسون نیز همراه است.
یک عامل ژنتیکی برای زیرگروه بسیار نادری از بیماری کروتزفلد جاکوب کشف شده است.
افراد مبتلا به سندرم داون یک کپی اضافی از کروموزوم ۲۱ دارند که حاوی ژن پیش ساز پروتئین آمیلوئید میباشد و احتمال ابتلای آنها به بیماری آلزایمر را افزایش میدهد.
بیماری هانتینگتون ناشی از جهش ژنی است که پروتئین هانتینگتین را کد میکند. هر فردی که نسخه جهش یافته از این ژن را به ارث میبرد در نهایت به این بیماری مبتلا خواهد شد. دمانس در اکثر این موارد بروز خواهد کرد.