بیماری‌های مغز و اعصابمغز و اعصابنورولوژی بالینی

معاینه نورولوژی؛ آفازی بروکا، ورنیکه، گلوبال و هدایتی


» کتاب نورولوژی بالینی آینده‌نگاران مغز
»» موضوع: آفازی

آفازی (Aphasia)

تعریف
آفازی (Aphasia) نوعی اختلال زبان (Language Disorder) است که در اثر آسیب به ناحیه‌های زبانی مغز (Language Areas of the Brain) ایجاد می‌شود؛ این نواحی معمولاً در نیمکره چپ مغز (Left Hemisphere) قرار دارند. آفازی می‌تواند بخش‌های مختلفی از زبان شامل تولید گفتار (Speech Production)، درک گفتار (Speech Comprehension)، خواندن (Reading)، نوشتن (Writing) و تکرار جملات (Repetition) را درگیر کند. علل شایع آن عبارتند از: سکته مغزی (Stroke)، ضربه به سر (Trauma)، تومورهای مغزی (Brain Tumors) و بیماری‌های نورودژنراتیو (Neurodegenerative Diseases) مانند آلزایمر.

انواع اصلی آفازی و ویژگی‌های آن‌ها
آفازی به انواع مختلفی تقسیم می‌شود که هر کدام بر اساس الگوی درگیری زبانی، محل آسیب و عملکردهای زبانی تفکیک می‌گردند:

نوع آفازی روانی گفتار (Fluency) درک زبان (Comprehension) تکرار جملات (Repetition) نامیدن (Naming) خواندن (Reading) نوشتن (Writing)
بروکا (Broca’s) مختل، آهسته و تلگرافی نسبتاً طبیعی مختل مختل مختل مختل
ورنیکه (Wernicke’s) روان ولی نامفهوم مختل مختل مختل مختل مختل
گلوبال (Global) شدیداً مختل مختل مختل مختل مختل مختل
هدایتی (Conduction) طبیعی طبیعی مختل (ویژه‌ترین علامت) مختل نسبتاً طبیعی مختل
ترانس‌کورتیکال حسی (Transcortical Sensory) روان ولی نامفهوم مختل طبیعی مختل مختل مختل
ترانس‌کورتیکال حرکتی (Transcortical Motor) غیرروان، تلگرافی طبیعی طبیعی مختل مختل مختل
ترانس‌کورتیکال مختلط (Mixed Transcortical) غیرروان مختل طبیعی مختل مختل مختل

آفازی بروکا (Broca’s Aphasia)

تعریف
آفازی بروکا (Broca’s Aphasia) نوعی اختلال زبانی (Language Disorder) است که به دلیل آسیب به ناحیه بروکا (Broca’s Area) در لوب فرونتال چپ (Left Frontal Lobe)، معمولاً نواحی ۴۴ و ۴۵ برودمن، ایجاد می‌شود. این ناحیه مسئول تولید گفتار (Speech Production) و هماهنگی حرکات گفتاری (Speech Motor Coordination) است. آسیب به این ناحیه منجر به اختلال در بیان و ساخت زبان می‌شود.

ویژگی‌های بالینی
بیماران دچار آفازی بروکا با ترکیبی از نقص‌های بیانی و نگارشی مواجه‌اند، درحالی‌که درک زبانی آن‌ها تا حد زیادی حفظ شده است:

ویژگی توضیح
روانی گفتار (Fluency) مختل – گفتار کند، تلگرافی، با تلاش زیاد و مکث‌های مکرر
دستور زبان (Grammar) مختل – استفاده از جملات ساده و بدون ساختار دستوری کامل
درک زبان (Comprehension) نسبتاً طبیعی – بیمار معمولاً گفتار دیگران را می‌فهمد
تکرار (Repetition) مختل – ناتوانی در تکرار جملات حتی ساده
نامیدن اشیا (Naming) مختل – مشکل در یافتن واژه مناسب یا «آنومیا (Anomia)»
خواندن (Reading) مختل – به ویژه در خواندن بلند و درک مطلب
نوشتن (Writing) مختل – با الگوی مشابه گفتار (تلگرافی و تلاش زیاد)
آگاهی بیمار (Awareness) حفظ‌شده – بیمار از نقص زبانی خود آگاه است و تلاش برای اصلاح دارد

علت‌ها
شایع‌ترین علل آسیب به ناحیه بروکا که منجر به آفازی می‌شوند شامل موارد زیر هستند:

  • سکته مغزی (Stroke) – به‌ویژه در قلمرو شریان مغزی میانی چپ (Left Middle Cerebral Artery)

  • ضربه به سر (Traumatic Brain Injury)

  • تومورهای لوب فرونتال (Frontal Lobe Tumors)

  • بیماری‌های نورودژنراتیو (Neurodegenerative Diseases) مانند آفازی پیشرونده اولیه (Primary Progressive Aphasia)

درمان
اگرچه درمان قطعی برای آفازی بروکا وجود ندارد، رویکردهای توان‌بخشی می‌توانند در بهبود عملکردهای زبانی مؤثر باشند:

  • گفتاردرمانی (Speech Therapy) برای تقویت مهارت‌های ارتباطی

  • روش‌های جبرانی (Compensatory Strategies) مانند استفاده از ایما و اشاره یا نوشتن

  • توانبخشی شناختی (Cognitive Rehabilitation) برای بازآموزی ساختارهای زبانی

  • تحریک مغزی غیرتهاجمی (rTMS یا tDCS) در برخی کارآزمایی‌ها با هدف بهبود عملکرد گفتاری

تفاوت با سایر انواع آفازی

  • برخلاف آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia)، درک زبان در آفازی بروکا تقریباً سالم باقی می‌ماند.

  • برخلاف آفازی هدایتی (Conduction Aphasia)، نقص اصلی در تولید گفتار است نه فقط در تکرار.

  • برخلاف آفازی گلوبال (Global Aphasia)، بیمار توانایی بیان محدود ولی موجودی دارد.

نتیجه‌گیری
بیماران مبتلا به آفازی بروکا معمولاً به نقص خود آگاه هستند، از این‌رو تلاش زیادی برای جبران اختلال دارند. با وجود محدودیت‌ها، این تلاش‌ها در کنار مداخلات درمانی می‌تواند به بهبودی نسبی منجر شود، هرچند در برخی بیماران، ناتوانی‌های زبانی ممکن است دائمی باقی بمانند.

آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia)

تعریف
آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) نوعی اختلال زبانی (Language Disorder) است که در اثر آسیب به ناحیه ورنیکه (Wernicke’s Area) در لوب تمپورال چپ (Left Temporal Lobe)، معمولاً ناحیه ۲۲ برودمن (Brodmann Area 22)، ایجاد می‌شود. این ناحیه مسئول درک زبان (Language Comprehension) و پردازش معنایی کلمات (Semantic Processing) است. آسیب به این ناحیه موجب اختلال شدید در درک زبان و تولید گفتار بی‌معنا می‌گردد.

ویژگی‌های بالینی
در آفازی ورنیکه، گفتار روان اما بی‌محتوا و نامفهوم است و درک زبانی به شدت آسیب دیده است:

ویژگی توضیح
روانی گفتار (Fluency) طبیعی یا حتی بیش از حد – گفتار پیوسته، سریع و بدون مکث، اما بی‌معنا
دستور زبان (Grammar) طبیعی – ساختارهای نحوی صحیح، ولی محتوا گنگ و بی‌ارتباط
درک زبان (Comprehension) مختل – بیمار در درک پرسش‌ها و دستورات ناتوان است
تکرار (Repetition) مختل – ناتوانی در تکرار حتی عبارات ساده
نامیدن اشیا (Naming) مختل – استفاده از واژه‌های نامناسب یا نئولوژیسم (Neologism)
خواندن (Reading) مختل – به‌ویژه در درک مطلب نوشته‌شده
نوشتن (Writing) مختل – جملات بی‌معنا، به‌هم‌ریخته و غیرمنسجم
آگاهی بیمار (Awareness) کاهش‌یافته – بیمار اغلب متوجه نقص زبانی خود نیست

علت‌ها
مهم‌ترین عوامل آسیب به ناحیه ورنیکه که باعث این نوع آفازی می‌شوند عبارت‌اند از:

  • سکته مغزی (Stroke) – به‌ویژه در شاخه لوب تمپورال شریان مغزی میانی چپ (Left MCA – Temporal Branch)

  • تومورها یا ضایعات مغزی (Brain Lesions) در ناحیه تمپورال

  • آسیب‌های تروماتیک (Traumatic Brain Injuries)

  • بیماری‌های نورودژنراتیو (Neurodegenerative Disorders) مانند آفازی پیشرونده اولیه (Primary Progressive Aphasia)

درمان
رویکردهای درمانی در آفازی ورنیکه بیشتر بر بازیابی درک زبانی و استفاده از روش‌های جبرانی تمرکز دارند:

  • گفتاردرمانی (Speech Therapy) برای تقویت درک شنیداری و تولید گفتار مؤثر

  • روش‌های جبرانی (Compensatory Strategies) مانند استفاده از ایما و اشاره (Gestures)، تصاویر و دستگاه‌های کمکی

  • تحریک مغزی غیرتهاجمی (Non-Invasive Brain Stimulation) مانند rTMS یا tDCS در موارد منتخب

  • توانبخشی شناختی (Cognitive Rehabilitation) برای بهبود عملکرد کلی ارتباطی و زبانی

تفاوت با سایر انواع آفازی

  • برخلاف آفازی بروکا (Broca’s Aphasia)، گفتار بیمار روان است اما فاقد معنا می‌باشد.

  • برخلاف آفازی هدایتی (Conduction Aphasia)، مشکل اصلی در درک زبان است نه فقط تکرار.

  • برخلاف آفازی گلوبال (Global Aphasia)، توانایی گفتار وجود دارد ولی بی‌معنا و غیرهدفمند است.

نکته مهم
به دلیل اختلال در درک (Comprehension Deficit) و کاهش آگاهی نسبت به نقص زبانی (Lack of Insight)، همکاری درمانی (Therapeutic Cooperation) در بیماران مبتلا به آفازی ورنیکه ممکن است دشوار باشد و نیاز به حوصله و طراحی راهبردهای مناسب درمانی دارد.

آفازی گلوبال (Global Aphasia)

تعریف
آفازی گلوبال (Global Aphasia) شدیدترین نوع اختلال زبانی (Language Disorder) است که در آن هم تولید گفتار (Speech Production) و هم درک زبان (Language Comprehension) به‌طور گسترده و شدید مختل می‌شوند. این نوع آفازی اغلب ناشی از آسیب وسیع به ناحیه بروکا (Broca’s Area)، ناحیه ورنیکه (Wernicke’s Area) و مسیرهای ارتباطی بین آن‌ها در نیمکره چپ مغز (Left Hemisphere)، به‌ویژه لوب‌های فرونتال، تمپورال و پاریتال (Frontal, Temporal, Parietal Lobes) است.

ویژگی‌های بالینی
در آفازی گلوبال، عملکرد زبانی تقریباً در تمام جنبه‌ها از بین رفته است:

ویژگی توضیح
روانی گفتار (Fluency) مختل – بیمار یا بی‌کلام (Mute) است یا فقط چند واژه‌ی نامفهوم تولید می‌کند
دستور زبان (Grammar) مختل – ساختارهای زبانی ساده یا ناقص، ناتوانی در تولید جملات
درک زبان (Comprehension) مختل – عدم درک گفتار دیگران یا درک بسیار محدود
تکرار (Repetition) مختل – ناتوانی در تکرار کلمات و جملات ساده
نامیدن اشیا (Naming) مختل – ناتوانی در نام‌گذاری (Anomia شدید)
خواندن (Reading) مختل – توانایی خواندن کاملاً از بین رفته یا بسیار محدود
نوشتن (Writing) مختل – ناتوانی در نوشتن یا نوشتار بی‌معنا
آگاهی بیمار (Awareness) معمولاً کاهش‌یافته – بیمار بینش کمی نسبت به نقص زبانی خود دارد

علت‌ها
مهم‌ترین عوامل ایجادکننده آفازی گلوبال عبارت‌اند از:

  • سکته مغزی وسیع (Massive Stroke) در شریان مغزی میانی چپ (Left Middle Cerebral Artery)

  • ضایعات گسترده نیمکره چپ (Extensive Left Hemisphere Lesions) مانند تروما، تومور یا آنوکسی (Anoxia)

  • بیماری‌های نورودژنراتیو پیشرفته (Advanced Neurodegenerative Diseases) مانند مراحل انتهایی برخی دمانس‌ها

درمان
درمان در آفازی گلوبال معمولاً بر افزایش توانایی‌های ارتباطی جایگزین (Alternative Communication Strategies) و حمایت چندبعدی تمرکز دارد:

  • گفتاردرمانی (Speech Therapy) برای تحریک عملکردهای زبانی باقیمانده

  • روش‌های جبرانی (Compensatory Methods) شامل ایما و اشاره (Gestures)، تصاویر و فناوری‌های کمکی (AAC Devices)

  • توانبخشی عصبی (Neurorehabilitation) برای بازآموزی مسیرهای عصبی زبانی

  • آموزش خانواده و مراقبان (Caregiver Training) برای بهبود تعامل روزمره با بیمار

تفاوت با سایر انواع آفازی

  • برخلاف آفازی بروکا، درک زبان نیز به شدت مختل است.

  • برخلاف آفازی ورنیکه، گفتار روان نیست و اغلب بسیار محدود یا غایب است.

  • برخلاف آفازی هدایتی (Conduction Aphasia)، در هم تکرار و هم درک گفتار نقص شدید وجود دارد.

پیش‌آگهی
آفازی گلوبال معمولاً نشان‌دهنده آسیب مغزی شدید (Severe Brain Injury) است. گرچه بهبودی کامل نادر است، اما برخی بیماران می‌توانند از طریق توانبخشی فشرده و استفاده از ابزارهای ارتباطی جایگزین، به درجاتی از استقلال ارتباطی دست یابند.

آفازی هدایتی (Conduction Aphasia)

تعریف
آفازی هدایتی (Conduction Aphasia) نوعی اختلال زبانی (Language Disorder) است که در اثر آسیب به فاسیکول قوسی (Arcuate Fasciculus)، یعنی مسیر ارتباطی بین ناحیه بروکا (Broca’s Area) و ناحیه ورنیکه (Wernicke’s Area)، ایجاد می‌شود. در این وضعیت، با وجود درک زبان نسبتاً طبیعی و روانی گفتار خوب، بیمار در تکرار (Repetition) دچار نقص بارز است که مشخصه اصلی این نوع آفازی محسوب می‌شود.

ویژگی‌های بالینی
در آفازی هدایتی، برخی عملکردهای زبانی حفظ می‌شوند، اما نقص اصلی در تکرار دقیق کلمات و جملات است:

ویژگی توضیح
روانی گفتار (Fluency) نسبتاً طبیعی – گفتار روان است، هرچند ممکن است گاهی دچار مکث یا اصلاح شود
دستور زبان (Grammar) معمولاً طبیعی – ولی احتمال خطاهای زبانی جزئی (Paraphasias) وجود دارد
درک زبان (Comprehension) حفظ‌شده – بیمار گفتار دیگران را درک می‌کند
تکرار (Repetition) مختل – ناتوانی در تکرار دقیق کلمات یا جملات شنیده‌شده
نامیدن اشیا (Naming) گاه مختل – ممکن است بیمار کلمات اشتباهی را به‌جای واژه درست به کار ببرد
خواندن (Reading) نسبتاً طبیعی – درک مطلب حفظ می‌شود، اما تکرار مطالب خوانده‌شده ممکن است دشوار باشد
نوشتن (Writing) مختل – ممکن است اشتباهات دستوری یا املایی مشاهده شود
آگاهی بیمار (Awareness) حفظ‌شده – بیمار معمولاً از اشتباهات خود آگاه است و سعی در اصلاح دارد

علت‌ها
مهم‌ترین علل ایجادکننده آفازی هدایتی عبارت‌اند از:

  • سکته مغزی (Stroke) در ناحیه پاریتال تحتانی چپ (Left Inferior Parietal Lobe)

  • آسیب‌های تروماتیک (Traumatic Brain Injury) یا جراحی مغز (Neurosurgery)

  • بیماری‌های نورودژنراتیو (Neurodegenerative Disorders) مانند برخی اشکال آفازی پیشرونده اولیه (Primary Progressive Aphasia)

درمان
درمان بر بهبود تکرار و نامیدن (Repetition and Naming) و تقویت شبکه‌های زبانی تمرکز دارد:

  • گفتاردرمانی (Speech Therapy) با تمرین‌های ساختاری برای تکرار، نام‌گذاری و ساخت جمله

  • تمرینات شناختی-زبانی (Cognitive-Linguistic Training) برای بازسازی ارتباط بین نواحی مغزی زبانی

  • استفاده از روش‌های جبرانی (Compensatory Strategies) مانند نوشتن، استفاده از مترادف‌ها یا بازفرمول‌بندی جملات

تفاوت با سایر انواع آفازی

  • برخلاف آفازی بروکا، گفتار روان است.

  • برخلاف آفازی ورنیکه، درک زبان طبیعی است.

  • برخلاف آفازی گلوبال، اکثر توانایی‌های زبانی حفظ شده‌اند.

  • مشکل اصلی در تکرار جملات است، که ویژگی مشخص و متمایز این نوع آفازی به‌شمار می‌رود.

پیش‌آگهی
آفازی هدایتی معمولاً نسبت به سایر انواع آفازی پیش‌آگهی بهتری دارد. بیماران با درمان منظم و توانبخشی تخصصی می‌توانند بخش قابل‌توجهی از مهارت‌های زبانی خود را بازیابند و به سطح عملکردی مطلوبی برسند.

جدول ویژگی‌های انواع آفازی (Aphasia Types)
این جدول، مقایسه‌ای فشرده و منظم از چهار نوع اصلی آفازی براساس ویژگی‌های زبانی و شناختی ارائه می‌دهد:

ویژگی‌ها (Features) آفازی بروکا (Broca’s Aphasia) آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) آفازی گلوبال (Global Aphasia) آفازی هدایتی (Conduction Aphasia)
روانی گفتار (Fluency) مختل – گفتار تلگرافی و کند طبیعی – گفتار روان ولی بی‌معنی مختل – گفتار محدود یا بی‌کلام طبیعی – گفتار روان اما گاه اشتباه‌دار
تکرار (Repetition) مختل مختل مختل مختل
درک زبان (Comprehension) نسبتاً طبیعی مختل مختل طبیعی
نامیدن (Naming) مختل مختل مختل مختل
خواندن (Reading) مختل مختل مختل مختل یا تقریباً طبیعی
نوشتن (Writing) مختل مختل مختل مختل

توضیح مختصر انواع آفازی

  • آفازی بروکا (Broca’s Aphasia):
    تولید گفتار مختل است (تأخیر، مکث‌های زیاد، جملات کوتاه و ناقص) اما درک زبان معمولاً نسبتاً حفظ شده باقی می‌ماند. بیماران از نقص خود آگاه هستند.

  • آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia):
    گفتار بسیار روان و پرحجم است اما معنای مشخصی ندارد. درک زبان به شدت مختل است و بیمار معمولاً متوجه اشتباهات خود نمی‌شود.

  • آفازی گلوبال (Global Aphasia):
    شدیدترین نوع آفازی که در آن هم گفتار و هم درک زبان، نوشتن و خواندن به طور کامل یا نزدیک به کامل مختل می‌شود. بیان گفتار محدود یا غایب است.

  • آفازی هدایتی (Conduction Aphasia):
    درک زبان و روانی گفتار خوب است، اما بیمار نمی‌تواند جملات را به‌درستی تکرار کند. معمولاً از اشتباهات خود آگاه است و سعی در اصلاح دارد.

علت‌های شایع آفازی (Common Causes of Aphasia)

  • سکته مغزی (Stroke):
    شایع‌ترین علت، به‌ویژه سکته در شریان مغزی میانی چپ (Left Middle Cerebral Artery) که نواحی زبانی را درگیر می‌کند.

  • آسیب‌های تروماتیک مغزی (TBI):
    ضربه مستقیم به نیمکره چپ مغز می‌تواند باعث آسیب به مراکز زبانی شود.

  • تومورها و ضایعات فضاگیر:
    رشد تومور در لوب فرونتال، تمپورال یا پاریتال چپ ممکن است عملکرد زبان را مختل کند.

  • بیماری‌های نورودژنراتیو (Neurodegenerative Diseases):
    مانند آفازی پیشرونده اولیه (Primary Progressive Aphasia) که در جریان دمانس (Dementia) رخ می‌دهد.

  • عفونت‌های مغزی (Brain Infections):
    به‌ویژه آنسفالیت (Encephalitis) می‌تواند باعث آسیب به نواحی زبانی شود.

درمان آفازی (Treatment of Aphasia)

  • گفتاردرمانی (Speech Therapy):
    تمرین‌های ساختاری برای بهبود تولید، درک، نام‌گذاری و تکرار.

  • توانبخشی شناختی (Cognitive Rehabilitation):
    استفاده از روش‌های جبرانی (Compensatory Strategies) مانند اشارات، زبان بدن و ابزارهای تصویری.

  • تحریک مغزی (Brain Stimulation):
    استفاده از rTMS (تحریک مغناطیسی ترانس‌کرانیال مکرر) یا tDCS (تحریک الکتریکی جریان مستقیم) برای فعال‌سازی نواحی زبانی.

  • آموزش خانواده و مراقبان:
    آموزش تکنیک‌های ارتباط جایگزین و پشتیبانی عاطفی برای کاهش اضطراب بیمار و بهبود ارتباط.

پیش‌آگهی (Prognosis)
پیش‌آگهی بستگی به عوامل مختلفی دارد:

  • شدت آسیب مغزی

  • نوع آفازی

  • زمان شروع درمان و شدت توانبخشی

  • سن بیمار و سلامت عمومی

بیماران با آفازی خفیف یا متوسط اغلب می‌توانند تا حد زیادی بهبود یابند، در حالی که در موارد شدید (مانند آفازی گلوبال)، ممکن است مشکلات دائمی و مقاوم به درمان باقی بمانند.

پرسش‌هایی در مورد آفازی

 در معاینه یک بیمار که با شروع ناگهانی اختلال تکلم به اورژانس آورده شده است. متوجه علائم زیر می‌شوید: بیمار روان صحبت می‌کند ولی درک مطلب و تکرار مختل است. بیمار حجم زیادی از کلمات را بیان می‌کند که بی‌معنا، همراه با خطاهای پارافازیک و گاهی همراه با نئولوژیسم است. این علائم مربوط به کدامیک از انواع آفازی است؟ (پرانترنی اسفند ۹۶ – قطب ۱۰ کشوری [دانشگاه تهران]) 
الف) بروکا
ب) گلوبال
ج) ورنیکه
د) ارتباطی


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی: 

در این سؤال، علائم بالینی دقیق و کلیدواژه‌های مهمی وجود دارد که ما را به سمت نوع خاصی از آفازی (Aphasia) هدایت می‌کند: 

  • شروع ناگهانی ← معمولاً ناشی از سکته مغزی (Stroke)

  • تکلم روان (Fluent Speech) ← اختلالات غیر فلونت مثل آفازی بروکا یا گلوبال حذف می‌شوند

  • اختلال در درک مطلب (Comprehension) ← نشان‌دهنده آسیب به نواحی تمپورال مغز است

  • اختلال در تکرار (Repetition) ← نشانگر آسیب به مسیرهای ارتباطی بین نواحی زبانی

  • استفاده از کلمات بی‌معنا، خطاهای پارافازیک (Paraphasic errors)، نئولوژیسم (Neologism) ← شاخص مشخص آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) است

بررسی گزینه‌ها

الف) آفازی بروکا (Broca’s Aphasia)
نادرست است.
در این نوع، گفتار غیر روان، اما درک مطلب نسبتاً حفظ شده است و بیماران معمولاً تلاش زیادی برای حرف زدن دارند. توصیف این سؤال با بروکا هم‌خوان نیست.

ب) آفازی گلوبال (Global Aphasia)
نادرست است.
در آفازی گلوبال، همه عملکردهای زبانی (تکلم، درک، تکرار، نام‌بردن، نوشتن) به شدت مختل می‌شوند. در این سؤال، بیمار تکلم روان دارد که با آفازی گلوبال سازگار نیست.

ج) آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia)
درست است.
این نوع آفازی با تکلم روان ولی بی‌محتوا، اختلال در درک و تکرار، و وجود نئولوژیسم و خطاهای پارافازیک مشخص می‌شود. این توصیف دقیقاً با علائم بیمار مطابقت دارد.

د) آفازی ارتباطی یا هدایتی (Conduction Aphasia)
نادرست است.
در این نوع، بیمار تکلم روان و درک خوب دارد ولی در تکرار ناتوان است. چون در این سؤال درک مطلب هم مختل است، این گزینه نیز رد می‌شود.

نتیجه‌گیری

بر اساس تکلم روان، اختلال در درک و تکرار، وجود نئولوژیسم و خطاهای کلامی، تشخیص قطعی آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) است.

پاسخ صحیح: گزینه ج


آقای ۶۴ ساله با سابقه فشارخون و دیابت به صورت حاد دچار اختلال تکلم شده است؛ در ویزیت شما، تکلم روان اما نامفهوم می‌باشد، بیمار از دستورات شما پیروی نمی‌کند و وقتی از او می‌خواهید جمله‌ای را تکرار کند تکرار را صحیح انجام نمی‌دهد؛ تشخیص شما چیست؟
(پرانترنی اسفند ۹۷ – قطب ۳ کشوری [دانشگاه همدان و کرمانشاه])
الف) آفازی کورتیکال حسی
ب) آفازی آنومیک
ج) آفازی ورنیکه
د) آفازی هدایتی


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ج

پاسخ تشریحی: 

در این سؤال، چند کلیدواژه مهم برای تشخیص نوع آفازی (Aphasia) داریم:

  • شروع حاد در فرد با زمینه عروقی (فشارخون و دیابت) ← احتمال سکته مغزی (Stroke)

  • تکلم روان (Fluent) اما نامفهوم ← گفتار حفظ شده ولی محتوای کلام بی‌معنا یا نامنظم است.

  • عدم پیروی از دستوراتاختلال در درک (Comprehension)

  • ناتوانی در تکرار جملاتاختلال در تکرار (Repetition)

ترکیب این یافته‌ها (گفتار روان، اختلال در درک و تکرار) به‌روشنی الگوی آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) را نشان می‌دهد.

بررسی گزینه‌ها

الف) آفازی کورتیکال حسی (Sensory Cortical Aphasia)
❌ واژه‌ مبهمی است که معادل دقیقی در دسته‌بندی کلاسیک ندارد، اما اگر منظور همان آفازی ورنیکه باشد، این گزینه به دلیل نام‌گذاری نادقیق کنار گذاشته می‌شود.

ب) آفازی آنومیک (Anomic Aphasia)
نادرست است.
در این نوع آفازی، بیمار روان صحبت می‌کند، درک و تکرار نیز حفظ شده‌اند، تنها در نام‌بردن اشیا (Naming) دچار مشکل است. در این سؤال، بیمار دچار اختلالات بیشتری است.

ج) آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia)
درست است.
ویژگی‌های کلینیکی:

  • گفتار روان اما بی‌معنا

  • درک مطلب مختل

  • تکرار مختل

  • آسیب ناحیه ورنیکه در لوب تمپورال چپ (معمولاً در سکته‌های شریان مغزی میانی – MCA)
    با علائم بیمار کاملاً مطابقت دارد.

د) آفازی هدایتی (Conduction Aphasia)
نادرست است.
در این نوع، گفتار روان و درک مطلب حفظ شده است اما فقط تکرار مختل است. چون در سؤال درک هم مختل است، این گزینه رد می‌شود.

نتیجه‌گیری

با توجه به این که بیمار دچار تکلم روان ولی بی‌معنا، همراه با اختلال در درک مطلب و ناتوانی در تکرار است، تشخیص آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) قطعی است.

پاسخ صحیح: گزینه ج


در معاینه بیماری متوجه می‌شویم که تکلم وی Flunecy دارد اما Comprehension و Repetition مختل است. او به کدام نوع آفازی مبتلا است؟
(پرانترنی اسفند ۹۴ – قطب ۸ کشوری [دانشگاه کرمان])
الف) Broca
ب) Wernicke
ج) Global
د) Conduction


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه ب

پاسخ تشریحی: 

برای تشخیص نوع آفازی (Aphasia)، باید به سه عملکرد اصلی زبان توجه کرد:

  1. روانی گفتار (Fluency)

  2. درک مطلب (Comprehension)

  3. تکرار (Repetition)

در این سؤال آمده است که بیمار دارای روانی گفتار (Fluency) است، اما درک (Comprehension) و تکرار (Repetition) مختل شده‌اند. این الگوی خاصی از آفازی را توصیف می‌کند.

کلیدواژه‌ها:

  • Fluency: محفوظ

  • Comprehension: مختل

  • Repetition: مختل

این الگو با آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) مطابقت دارد.

بررسی گزینه‌ها

الف) Broca (آفازی بروکا)
نادرست است.
در این نوع آفازی، گفتار غیر روان (non-fluent) است، اما درک معمولاً نسبتاً سالم باقی می‌ماند. بیمار در تکرار نیز مشکل دارد، ولی چون در این سؤال Fluency سالم است، این تشخیص رد می‌شود.

ب) Wernicke (آفازی ورنیکه)
درست است.
ویژگی‌های این نوع آفازی:

  • گفتار روان ولی اغلب بی‌معنا

  • درک مطلب به شدت مختل

  • تکرار جملات نیز مختل
    بنابراین با مشخصات بیمار مطابقت دارد.

ج) Global (آفازی گلوبال)
نادرست است.
در این نوع، هر سه عملکرد (Fluency، Comprehension، Repetition) به شدت آسیب دیده‌اند. در این بیمار Fluency سالم است، پس این گزینه رد می‌شود.

د) Conduction (آفازی کانداکشن)
نادرست است.
در این نوع آفازی:

  • Fluency سالم است

  • Comprehension سالم است

  • Repetition مختل است
    در حالی که در سؤال Comprehension نیز مختل است، پس این تشخیص هم رد می‌شود.

نتیجه‌گیری

با توجه به وجود روانی گفتار همراه با اختلال در درک و تکرار، تشخیص آفازی ورنیکه (Wernicke’s Aphasia) قطعی است.

پاسخ صحیح: گزینه ب


بیماری قادر به درک و بیان طبیعی کلمات است اما تکرار جملات توسط بیمار شدیداً مختل است. کدام نوع آفازی مطرح است؟
(دستیاری – اسفند ۹۷)
الف) کانداکشن
ب) ترانس کورتیکال
ج) آنومیک
د) ورنیکه


کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود

» پاسخ: گزینه الف

پاسخ تشریحی: 

آفازی (Aphasia) اختلالی در عملکرد زبان است که می‌تواند حوزه‌های مختلفی از زبان مانند درک، بیان، نام بردن (naming) و تکرار (repetition) را درگیر کند. برای تشخیص نوع آفازی، بررسی این عملکردها بسیار کلیدی است.

در این سؤال آمده است که بیمار قادر به درک و بیان طبیعی کلمات است، اما تکرار جملات مختل است. این توصیف دقیقی از یکی از انواع کلاسیک آفازی است.

کلیدواژه‌ها:

  • درک طبیعی (Comprehension preserved)

  • بیان طبیعی (Fluent speech)

  • اختلال در تکرار (Impaired repetition)

این سه ویژگی اساس تشخیص آفازی کانداکشن (Conduction Aphasia) است.

بررسی گزینه‌ها

الف) کانداکشن (Conduction Aphasia)
صحیح است.
در این نوع آفازی:

  • بیمار درک خوبی از زبان دارد

  • جملات را به‌صورت روان و سلیس بیان می‌کند

  • اما در تکرار کلمات یا جملات حتی ساده ناتوان است
    این اختلال معمولاً به علت آسیب به فاسیکولوس آرکوات (arcuate fasciculus) رخ می‌دهد که ناحیه بروکا و ورنیکه را به هم متصل می‌کند.

ب) ترانس‌کورتیکال (Transcortical)
نادرست است.
در انواع ترانس‌کورتیکال (چه حسی، چه حرکتی)، تکرار محفوظ می‌ماند، حتی در مواردی که سایر عملکردها مختل است. در این بیمار تکرار مختل است، بنابراین این گزینه رد می‌شود.

ج) آنومیک (Anomic Aphasia)
نادرست است.
این نوع آفازی با اختلال در نام‌بردن اشیاء مشخص می‌شود، اما تکرار، درک و روانی گفتار معمولاً سالم هستند. چون در این سؤال مشکلی در نام‌بردن ذکر نشده و تأکید بر اختلال در تکرار است، این تشخیص با یافته‌ها تطابق ندارد.

د) ورنیکه (Wernicke’s Aphasia)
نادرست است.
در این نوع آفازی، گفتار روان ولی بی‌معناست و درک زبان مختل است. بیماران معمولاً ناتوان از تکرار، درک و نام‌بردن هستند. اما در این سؤال گفته شده که بیمار درک و بیان خوبی دارد، پس این تشخیص نیز رد می‌شود.

نتیجه‌گیری

با توجه به درک خوب، گفتار روان و اختلال مشخص در تکرار، تشخیص دقیق آفازی کانداکشن است.

پاسخ صحیح: گزینه الف



کپی بخش یا کل این مطلب «آینده‌‌نگاران مغز» تنها با کسب مجوز مکتوب امکان‌پذیر است. 


» کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب آینده‌نگاران مغز


» کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب آینده‌نگاران مغز


» کتاب بیماری‌های مغز و اعصاب آینده‌نگاران مغز
»» تمامی کتاب

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: ۵ / ۵. تعداد آراء: ۴

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ——— ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا