ارتباط ام.اس. با عفونت ویروسی؛ منشاء ویروسی مالتیپل اسکلروزیس
در طی دهه ۱۹۹۰ میلادی بسیاری از فرانسوی ها بعد از تزریق واکسن هپاتیت B دچار بیماری ام. اس. شدند و بحث برسر این قضیه شروع شد که واکسن یا ویروس هپاتیت B باعث بروز این بیماری شده است. پزشکان در دانشگاه هاروارد یک بررسی علمی را آغاز نمودند تا مشخص نمایند که آیا این موضوع صحت دارد یا خیر. در ماه فوریه سال ۲۰۰۱ میلادی این پزشکان گزارش کردند که صدها پرستاری که واکسن هپاتیت B را دریافت نموده بودند هیچکدامشان به بیماری ام. اس. دچار نشده اند. براساس این تحقیق، متخصصین در این امر توافق نمودند که ویروس ضعیف شده هپاتیت B که در واکسن ها از آن استفاده می شود احتمالاً باعث بروز بیماری ام اس نمی شود.
در ماه ژانویه سال ۲۰۰۲ میلادی، دکتر آلبرتو آشریو (Alberto Ascherio) و همکارانش از دانشگاه هاروراد، ویروس دیگری را گزارش کردند که ممکن است در ایجاد بیماری ام اس نقش داشته باشد. محققین کشف نمودند که ویروسی به نام اپشتاین_بار (Epstein-Barr) که باعث بروز بیماری منونوکلئوز عفونی می شود در خون بسیاری از افراد مبتلا به بیماری ام. اس. یافت می شود.
گرچه تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص گردد که آیا ابتلا قبلی به عفونت ویروس اپشتاین-بار در افراد می تواند واقعاً باعث ایجاد بیماری ام. اس. شود، اما دانشمندان نتیجه گرفته اند که تحقیقات آنها شواهدی را نشان می دهد که ابتلاء قبلی به چنین عفونتی باعث افزایش خطر ابتلاء به بیماری ام اس در افراد می گردد. با اینحال، دانشمندان متذکر شده اند که از آنجایی که تعداد کمی از افرادی که قبلاً به ویروس اپشتاین-بار آلوده شده اند به بیماری ام. اس. نیز دچار شده اند، بنابراین عوامل دیگری نیز باید در بیمار شدن آنها دخیل باشد. این عوامل ممکن است شامل استعداد ژنتیکی آنها به دچار شدن به ام. اس. باشد و یا اینکه سنی که آنها عفونت اولیه را گرفته اند احتمالاً در این مورد نقش دارد.
هنوز یک معما
نظریه دیگر این می باشد که عفونت ویروسی باعث ناتوان کردن سیستم ایمنی بدن می شود و در نتیجه این سیستم قادر به تشخیص تفاوتهای بین میلین خود بدن و اجسام خارجی نبوده و به آن حمله می کند. یک نظریه مشابه دیگر نیز وجود دارد که می گوید ویروس ممکن است به سیستم ایمنی بدن حمله کرده و آن را ناتوان سازد و در نتیجه مشکلات بعدی را ایجاد کند.
اقداماتی که امروزه برای حل معمای چگونگی اثر ویروسها و نیز سایر عوامل بر روی بروز بیماری ام. اس. صورت می گیرد به بررسی محل جغرافیایی زندگی افراد و نیز به زمانی که فرد ممکن است دچار عفونت ویروسی شود نیز توجه دارد. از آنجایی که این واقعیت بر همه روشن است که بیماری ام. اس. بیشتر در کشورهایی که از خط استوا دورتر هستند و در قسمتهای شمالی ایالات متحده آمریکا شایعتر می باشد، دانشمندان را مجبور نمود که بر روی ویروسهایی که در این مناطق شایعتر هستند بیشتر بررسی نمایند. محققین کشف نمودند که خطر ابتلاء به بیماری ام اس بستگی به این دارد که تا سن پانزده سالگی آن فرد در چه منطقه ای زندگی کرده است. برای مثال کسی که تا سن پانزده سالگی در یکی از ایالتهای شمالی آمریکا مثل میشیگان زندگی کرده است و سپس به مناطق جنوبی مثل ایالت تگزاس تغییر مکان داده است نسبت به افرادی که از ابتدا در این مناطق جنوبی زندگی کرده اند خطر بیشتری دارد که به بیماری ام. اس. مبتلا میشود. بسیاری از متخصصین عقیده دارند که عامل مهمی که در این مسئله نقش دارد عفونتهای ویروسی است که افراد در دوران کودکی در مناطق دور از استوا و مناطق شمالی دچار آن می شوند.
این حقیقت که اکثر افرادی که به بیماری ام. اس. دچار می شوند اولین علایم آن را در سنین بین ۱۵ تا ۴۵ سالگی نشان می دهند نقش هورمونهایی که در دوران بلوغ فعال می شوند را در ایجاد بیماری ام. اس. مطرح می سازد. در تحقیقاتی که اخیراً انجام شده نشان داده شده است که تجویز بعضی از هورمونهای جنسی به بیماران مبتلا به ام. اس، به نظر می رسد که در بسیاری از افراد مبتلا به نوع عود کننده-فروکش کننده ام. اس.، درکنترل حملات این بیماری کمک کننده بوده است. در تحقیق دیگری که صورت گرفته، دیده شده است که خانمها در هنگام حاملگی از تعداد علایم و مشکلات حاد آنها کم میشود که شاید به علت افزایش هورمونهای استروژن و پروژسترون در آنها باشد.
با وجود عوامل بسیاری که ممکن است در ایجاد بیماری ام. اس. نقش داشته باشند احتمالاً پیدا شدن علل واقعی بروز این بیماری چندین سال طول خواهد کشید. با اینحال، پیشرفتهای جدید که در چگونگی نقش ژنتیک، سیستم ایمنی بدن و عوامل محیطی مثل ویروسها شده است، پزشکان را بیش از هر زمان دیگری به کشف چگونگی ابتلاء بعضی از افراد به این بیماری نزدیکتر کرده است. همچنین این اطلاعات جدید باعث خواهد شد که پزشکان راهی را پیدا نمایند که از این بیماری در سایر افراد پیشگیری شود و درمانهای جدیدتر و بسیار مؤثرتری را برای افراد مبتلا کشف نمایند.
ویروس Epstein-Barr) EBV) و ام. اس.
این ویروس در ارتباط با ام اس بوده است و برخی از دانشمندان بر نقش این ویروس در ایجاد و سبب شناسی بیماری ام اس تاکید دارند. این ویروس به خانواده تبخالها تعلق دارد و ابتدا بهعنوان عامل اصلی تک هسته بیماری منونوکلئوز ( mononucleosis) شناخته میشود. EBV عامل بیماریهای دیگر چون سرطان و اختلالات عصبی است.
EBV بسیار شایع بوده و بیش از ۹۵% افراد تا ۴۰ سال در آمریکا آلوده به این ویروس هستند. نتایج دو تحقیق در دانشکده پرستاری دانشگاه هاروارد نشان داده است که زنان با سطوح بالای آنتی بادی EBV در گلوبول سفید خونشان چهار برابر بیشتر در معرض ابتلا به ام اس هستند از طرف دیگر سایر تحقیقات نشان داده است که افراد بدون آنتی بادی EBV بندرت دچار ام اس شده اند.
این یافته ها باعث نمی شود که ویروسی بودن بیماری ام اس قطعی تلقی گردد در حالیکه اینها خبر از شواهد فزاینده در خصوص ویروسهای فعال یا آنتی بادیهای ویروسی در افراد مبتلا به ام اس در مقایسه با افراد بدون ام اس میدهند. محققین نمی دانند نتایج حاصله علت بیماری ام اس است یا تاثیر آن.
از آنجایی که سیستم خود ایمنی بیماران ام اس بیش از حد فعال بنظر میرسد یک بیمار ام. اس. واکنش بیشتری نسبت به ویروسهای خفته نشان میدهد تا افرادی که سیستم ایمنی منظم تری دارند. در هر حال این یافته ها ما را بهسوی آزمایشهای بیشتر در خصوص استفاده از داروهای ضد ویروسی برای درمان ام. اس. رهنمون میکند.
۱. سومین یافته حاصل از مطالعات نشان میدهد که چگونه ویروسها میتوانند باعث حالت شبیه فروکش و عود بیماری ام. اس. و از بین رفتن میلین بهعنوان یک بیماری در حیوانات شوند آزمایشهای اولیه اغلب در آزمایشگاه روی حیوانات آزمایشگاهی صورت گرفت که آنها را به بیماریی موسوم به experimental allergic encephalomyelitis (EAE) مبتلا نمودند.
EAE یک بیماری خود ایمنی است که با تزریق میلین یا پروتئین های خاص میلین به حیوانات سالم بوجود می آید این پروتئین ها حاوی ارگانیسم های سل کشته شده هستند. EAE شبیه ام. اس. عمل کرده و به محققین اجازه میدهد تا روی بسیاری از زمینه های تخریب میلین مطالعه کنند. البته به هر حال اختلاف زیادی بین دو بیماری وجود دارد و داروهایی که روی بیماری EAE موثر بوده اند روی ام. اس. تاثیر کمی داشته اند.
مدل تجربی دیگر ام اس، ویروس Theiler’s murine encephalomyeliti (TMEV) می باشد. بوسیله مایه کوبی درون مغزی موشهای مستعد میتوانند دچار این بیماری شوند که حالت شبیه سازی تورم و تخریب میلین inflammation and demyelination که در ام اس بوجود می آید را ایجاد میکند.
این مدلهای تجربی MS به محققین بینشی در مورد فرایندهای سلولی که در ام اس اتفاق میافتد میدهد. این مدلها همچنین برای یافتن درمانهای جدید قبل از آزمایش روی انسان حیاتی هستند زیرا محققین را قادر به مطالعه روی انواع مواد دارویی از جهات امن بودن – کارا بودن و پاسخ بدن به دارو میکند.
عوامل محیطی و مکانیسمهای خودایمنی
در افراد نرمال تعداد کمی از سلول های ایمنی Tو B وجود دارند که قادرند نسبت به بافت های بدن خود فرد واکنش نشان دهند. به نظر می رسد که این تعداد کم از سلول ها در طی تکامل سیستم ایمنی وارد گردش خون شده اند. پدیده خودایمنی زمانی اتفاق می افتد که یک عامل خارجی مانند باکتری، ویروس و یا آنتیژنهای محیطی بتوانند باعث تحریک و تکثیر گروهی از این سلول ها شوند. ممکن است بخشی از دیواره باکتری یا ساختمان یک ویروس شباهت ملکولی با پروتئین های میلین در سیستم عصبی مرکزی داشته باشد و تحریک این سلول ها باعث فعالیت سیستم ایمنی و تخریب میلین شود، پدیده ای که اصطلاحا به آن تقلید ملکولی گویند.
عفونت سیستم عصبی و تخریب بافت ممکن است باعث رهاشدن این آنتی ژن ها شده، سیستم ایمنی را فعال کند. تاکنون بسیاری از ویروس ها به عنوان عامل محرک ام اس مورد بحث قرار گرفته اند چرا که آنتی بادی ضد آنها در سرم، مایع مغزی-نخاعی و گاهی بافت عصبی بیماران ام اس یافت شده است. از میان ویروس ها می توان به عامل سرخک، تبخال، زونا و أنفلولانزای C اشاره کرد. مطالعات جدید نقش ویروس هرپس نوع ۶، کلامیدیا پنومونیا و ویروس اپشتاین بار (EBV) را مطرح کرده اند، ولی تاکنون هیچ عامل عفونی قطعی برای بیماری ام اس شناخته نشده است.
مطالعات انجام شده بر روی مدل حیوانی ام اس به نام EAE بیانگر نقش پروتئین پایه ای میلین در ایجاد مدل حیوانی و احتمالا ام اس انسانی است. بر اساس این مطالعات به نظر می رسد که MBP به عنوان یک آنتی ژن باعث فعال شدن سیستم ایمنی علیه میلین میشود. این نکته که سلول های T حساس به MBP در سرم، مایع مغزی-نخاعی و ضایعات بیماران ام اس مشاهده شده است می تواند شاهدی بر این ادعا باشد. به زبان ساده در بیماری ام اس سلول های Tو B نسبت به میلین اطراف آکسون واکنش نشان داده باعث تخریب آن می شوند. در تخریب واکنش های ایمنی هم از نوع سلولی و هم از نوع هومورال نقش دارند.
بیشتر متخصصان مغز و اعصاب احتمال دادند که اماس با یک عفونت ویروسی ارتباط دارد یا کمبود ویتامین D در بروز این بیماری موثر است و حتی احتمال ارتباط بیماری اماس با یک عفونت ویروسی میرود.
بر اساس تقسیمبندی WHO در گذشته ایران جزو کشورها با شیوع کم اماس بوده است که با روند بالای این بیماری در سطح جهان امروز نیز شاهد شیوع بالای آن در ایران هستیم.
سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است که اگر شیوع اماس زیر ۵ در صد هزار باشد، کم، بین ۵ تا ۳۰ درصد هزار، متوسط و بالای ۳۰ درصد هزار بالا است.
روند بیماری اماس در ایران هم مثل کویت و حوزه خلیج فارس شیوع بالایی دارد.
وی در ارتباط با اینکه چون هنوز دلیل بروز بیماری اماس در جهان شناخته شده نیست بنابراین داروهای ساخته شده در سطح جهان تنها کنترلکننده علائم بیماری است و حملات آن را به تأخیر میاندازد، این در حالی است که این داروها تأثیری در درمان اماس ندارد.
بیماری اماس اگر چه یک بیماری کشندهای نیست اما درمان قطعی هم ندارد.
بیماری اماس یک بیماری ایمنی است. این بیماری یک بیماری عصبی نیست که بتوان گفت افسردگی سبب بروز آن میشود، اما میتوان گفت که استرس با حملات اماس ارتباط دارد.
ام اس و تب غده ای با هم ارتباط دارند
براساس نتیجه کارآزمایی بالینی کوچکی، تقویت سیستم ایمنی برای مقابله با ویروس اپشتین بار (Epstein-Barr) که باعث تب غده ای میشود، منجر به بهبود علائم مالتیپل اسکلروزیس (MS) میشود.
براساس نتیجه کارآزمایی بالینی کوچکی، تقویت سیستم ایمنی برای مقابله با ویروس اپشتین بار (Epstein-Barr) که باعث تب غده ای میشود، منجر به بهبود علائم مالتیپل اسکلروزیس (MS) میشود.
ویروس اپشتین بار به عنوان یک علت احتمالی برای MS پنداشته میشود، زیرا افراد مبتلا به تب غده ای -همچنین با عنوان مونونوکلئوز عفونی یا مونو شناخته میشود- بیشتر مستعد ابتلا به بیماریهای نورودژنریتیو هستند. در حال حاضر، مطالعات متعددی تایید کردهاند که تقریبا هر فرد مبتلا به MS ناقل ویروس میباشد و غیرناقلین هرگز به این بیماری مبتلا نمیشوند.
Rajiv Khanna در موسسه تحقیقات پزشکی QIMR Berghofer در استرالیا میگوید که بعد از اکثر رخدادهای تب غده ای، ویروس به صورت غیرفعال بدون اینکه مشکلی ایجاد کند در داخل سلولهای ایمنی به نام B سلها قرار میگیرد. اما شواهد نشان میدهد که سیستم ایمنی برخی از افراد به B سلهای آلوده به ویروس اجازه میدهد تا به مغز و نخاع حمله کنند. سپس ممکن است سلولها متهاجم شده و به پوشش محافظ اطراف سلولهای عصبی حمله کند که منجر به ایجاد نشانههای آسیبی دیده شده در MS میشود.
Khanna و همکارانش دریافتند که با تقویت سیستم ایمنی برای کنترل ویروس اپشتین بار میتوانند به افراد مبتلا به MS کمک کنند. امید است که این کار علائمشان را که معمولا شامل مشکلات بینایی و کنترل عضلات است، بهبود دهد.
در سال ۲۰۱۳ محققان این ایده را در مردی مبتلا به MS آزمایش کردند. آنها زیرمجموعهای از سلولهای ایمنی به نام T سلها را استخراج کردند و با قرار دادن آنها در معرض آنتیژنهای ویروس اپشتین بار، آنها را برای حمله به ویروس پرورش دادند. سپس این سلولها را دوباره به بدن او منتقل کردند. پس از آن، مرد گزارش کرد که کمتر احساس خستگی میکند، کمتر دچار اسپاسم پا دردناک میشود و کارهایش را بهتر انجام میدهد.
تیم Khanna اخیرا همان رویکرد را در ۱۰ فرد مبتلا به MS پیشرونده، نوعی از بیماری که علائم ثابت است و پیوسته بدتر میشود، آزمایش کردند. برخلاف MS عودکننده که دارای دورههای بدون علامت نیز میباشد، درمانهای در دسترس کمی برای MS پیشرونده وجود دارد. ۷ نفر از این افراد حالات بهبودی شامل افزایش انرژی، توانایی انجام فعالیتهای روزمره و تمرکز و حالت روحی بهتر را گزارش کردند. همچنین در ۴ نفر سطح پروتئین مربوط به MS به نام ایمونوگلوبولین G کاهش یافته بود. هیچ کدام از افراد تحت مطالعه عوارض جانبی جدی گزارش نکردند.
Hamish Campbell از تحقیقات MS استرالیا میگوید که این یافتهها ایدهی نقش مهم ویروس اپشتین بار در MS را تقویت میکنند. با این حال، اینکه چرا فقط درصد کمی از ناقلین ویروس مبتلا به بیماری میشوند، به صورت معما باقی مانده است. ممکن است اینکه چرا سیستم ایمنی برخی از افراد نسبت به بقیه افراد در کنترل ویروس بهتر عمل میکند، دلایل ژنتیکی داشته باشد.
به گفتهی Khanna، نتایج بالینی تاکنون هیجانانگیز هستند، اما هنوز درمان نیاز دارد تا با پلاسبو (دارونما) در گروههای بزرگی از افراد مقایسه شود. در حال حاضر این تیم در حال برنامهریزی کارآزمایی بزرگتری در استرالیا و ایالات متحده هستند که در نیمهی اول سال ۲۰۱۹ آغاز خواهد شد.
آیا کسانی که تبخال میزنند در خطر ابتلا به ام.اس قرار دارند؟
اخیرا دانشمندان گفتهاند، گونهای متفاوت از ویروس هرپس، یک نوع از همان ویروسی که باعث تبخال میشود، میتواند در ایجاد بیماری ام. اس. نقش داشته باشد.
طبق تحقیقاتی که در کشور سوئد انجام شد، ابتلا به بیماری ام اس یا تصلب بافت چندگانه بی ارتباط با ویروس هرپس یا ویروس عامل تبخال نیست.
یک گروه تحقیقاتی در سوئد خون ۸۷۰۰ بیمار مبتلا به ام اس و ۷۲۰۰ بیمار گروه کنترلشده بدون ام. اس. را بررسی کردند. آنها به دنبال پادتن یا آنتیبادی علیه پروتئینهای دو گونه از ویروس هرپس ۶ انسانی (نوع A و B) یا HHV-6 بودند که به بیماری ام. اس. مربوط است.
آزمایشات نشان داد که بیماران مبتلا به ام. اس. ۵۵ درصد بیشتر از دیگران احتمال دارد پادتنهایی در برابر پروتئین HHV-6A نسبت به گروه کنترلشده داشته باشند.
محققان یک گروه زیرشاخه دیگر از بیماران را که حدود ۵۰۰ نفر بودند و ام. اس. نداشتند بررسی کردند. خطر ابتلا به ام اس در آنهایی که عفونت HHV-6A داشتهاند دو برابر بیشتر از دیگران بود. هر چه این ویروس در سنین پایینتر در خون آنها یافت شود، احتمال خطر ابتلا به ام اس در آینده در این افراد بیشتر خواهد بود.
طبق تحقیقاتی که در مجله Frontiers in Immunology منتشر شد این یافتهها نشان میدهد که عفونت HHV-6A یا نوعی از ویروس تبخال ممکن است در ابتلا به ام اس نقش داشته باشد.
ام اس یک بیماری خودایمنی است که بر سیستم اعصاب مرکزی تاثیر میگذارد و منجر به ضعف، مشکلات حرکتی و لرزش میشود. دلیل این بیماری مشخص نیست اما این نظریه وجود دارد که ویروسی سیستم ایمنی را فریب میدهد و به افت خود بدن حمله میکند.