صرع و سایر اختلالات تشنجی؛ تشنج ابسنس؛ طبقه بندی، تظاهرات بالینی و درمان

تشنج ابسانس
طبقهبندی (Classification)
تشنجهای ابسانس (Absence Seizure) در ردهی تشنجهای ژنرالیزه اولیه (Primary Generalized Seizures) جای میگیرند. در این نوع تشنج، برخلاف تشنجهای فوکال، فعالیت الکتریکی غیرطبیعی از همان ابتدا کل مغز را درگیر میکند و کانون مشخصی ندارد.
اپیدمیولوژی (Epidemiology)
این نوع از تشنجها معمولاً در کودکان بین ۴ تا ۸ سال یا در اوایل دوران نوجوانی (early adolescence) شروع میشوند. شیوع آن در دختران اندکی بیشتر از پسران گزارش شده و در بسیاری از موارد در دوران بلوغ بهبود مییابد، اما در برخی بیماران ممکن است تا بزرگسالی نیز ادامه یابد.
تظاهرات بالینی (Clinical Manifestations)
۱. از دست رفتن ناگهانی هوشیاری (Sudden Loss of Consciousness):
از مشخصههای اصلی تشنج ابسانس، کاهش ناگهانی و گذرای سطح هوشیاری است که معمولاً ۵ تا ۱۰ ثانیه به طول میانجامد. در این مدت، بیمار در ظاهر «خاموش» میشود و تماس خود را با محیط از دست میدهد. این دوره بدون افت تون عضلانی یا سقوط بیمار رخ میدهد، بنابراین کنترل اندامها حفظ میشود.
۲. حملات خیرگی چشمها (Staring Spells):
در جریان حمله، چشمان بیمار به نقطهای خیره میماند. این حالت ممکن است تنها نشانه ظاهری حمله باشد که از سوی والدین یا معلمها بهعنوان «حواسپرتی» تلقی شود.
۳. عدم وجود فاز پستاکتال (No Postictal Confusion):
در پایان حمله، بیمار بدون گیجی یا خوابآلودگی (postictal phase) فوراً به حالت عادی بازمیگردد، بهطوری که حتی ممکن است خود کودک از وقوع حمله آگاه نباشد.
۴. علائم حرکتی خفیف (Mild Motor Signs):
گرچه تشنجهای ابسانس اغلب بدون حرکات بدنی بارز هستند، اما ممکن است با حرکاتی ظریف و خودکار مانند پلک زدن سریع (eyelid fluttering)، مکیدن لب، جویدن (chewing motions) یا پرشهای کوتاه اندامها (brief limb jerks) همراه باشند.
۵. دفعات زیاد حمله (High Frequency of Seizures):
این نوع تشنج ممکن است روزانه دهها تا صدها بار تکرار شود. به دلیل دفعات بالای حمله، عملکرد تحصیلی بیمار افت میکند و ممکن است با اختلال در تمرکز و یادگیری همراه شود که گاهی تنها علامت بالینی در مدرسه است.
۶. هیپرونتیلاسیون بهعنوان عامل محرک (Hyperventilation Trigger):
یکی از راههای تحریک تشنج ابسانس، هیپرونتیلاسیون (Hyperventilation) است. دم و بازدم سریع، سبب تغییر در تعادل دیاکسید کربن خون شده و میتواند حملات را القا کرده و در EEG امواج غیرطبیعی تیپیک را آشکار سازد، که به تشخیص کمک میکند.
یافتههای نوار مغزی در تشنج ابسانس
یکی از ابزارهای کلیدی در تشخیص تشنج ابسانس (Absence Seizure)، انجام نوار مغزی یا (Electroencephalography – EEG) است. این روش تصویری از فعالیت الکتریکی مغز ارائه میدهد و در بیماران مبتلا به تشنج ابسانس، یک الگوی بسیار تیپیک و مشخص را نشان میدهد.
الگوی مشخص در EEG:
در نوار مغزی این بیماران، امواج دو طرفه، قرینه و همزمان (bilaterally synchronous and symmetrical) با الگویی به نام Spike-and-Wave Complexes دیده میشود. ویژگیهای اصلی این الگو عبارتاند از:
-
فرکانس ۳ بار در ثانیه (۳ Hz Spike-and-Wave): این بدین معناست که در هر ثانیه، سه موج سوزنی به همراه موج آهسته دیده میشود که یک الگوی کلاسیک برای Absence Epilepsy است.
-
امواج Spike-and-Wave: این امواج ترکیبی از یک اسپایک تیز (Spike) که نشاندهنده تخلیه الکتریکی ناگهانی نورونهاست، به دنبال یک موج آهسته (Wave) هستند که بهصورت دورهای تکرار میشوند. این الگو معمولاً در تمامی نواحی مغز بهصورت همزمان (generalized) ثبت میشود.
نقش هیپرونتیلاسیون:
برای کمک به بروز این الگوی تیپیک در زمان EEG، از بیمار خواسته میشود که به مدت ۳ تا ۵ دقیقه هیپرونتیلاسیون (دم و بازدم سریع و عمیق) انجام دهد. این تکنیک، بهویژه در کودکان، میتواند حمله ابسانس را تحریک کرده و الگوی spike-and-wave را در EEG ظاهر کند، که در تشخیص بسیار کمککننده است.
اهمیت بالینی:
وجود این الگو در EEG همراه با شرح حال بالینی کلاسیک، تشخیص را تأیید میکند و به افتراق آن از سایر انواع تشنج (مثل تشنج پارشیال یا سایکوژنیک) کمک مینماید. علاوه بر این، شناخت الگوی EEG در تشنج ابسانس برای انتخاب صحیح داروی ضد صرع نیز حیاتی است.
تشنج ابسانس آتیپیک
تعریف و جایگاه بالینی:
تشنج ابسانس آتیپیک (Atypical Absence Seizure) نوعی از تشنج ژنرالیزه است که نسبت به نوع کلاسیک یا تیپیک (Typical Absence) با ویژگیهای متفاوتتری بروز میکند و معمولاً در زمینه بیماریهای زمینهای مغزی یا سندرمهای صرعی پیچیده مانند Lennox-Gastaut Syndrome مشاهده میشود.
تفاوتهای اصلی با تشنج ابسانس تیپیک:
۱. اختلال طولانیتر در سطح هوشیاری (Prolonged Impaired Consciousness):
در نوع آتیپیک، کاهش سطح هوشیاری نسبت به نوع تیپیک، کندتر شروع شده و برای مدت بیشتری ادامه پیدا میکند. بیمار ممکن است دچار حالت گیجی طولانیتری شود و بازگشت به وضعیت عادی با تأخیر صورت گیرد.
۲. علائم حرکتی بارزتر (Prominent Motor Symptoms):
در این نوع، حرکات غیرطبیعی مانند پرشهای عضلانی، حرکات پلکزن سریع (eyelid fluttering)، حرکات کانونی یا یکطرفه (Focal or Unilateral Motor Activity) شایعتر و نمایانتر هستند.
۳. شروع و پایان نامشخص (Indistinct Onset and Termination):
برخلاف حملات تیپیک که شروع و پایان ناگهانی و واضح دارند، حملات آتیپیک با شروع آهسته و تدریجی و همچنین خاتمه غیرناگهانی مشخص میشوند.
-
الگوی غیرکلاسیک در نوار مغزی (EEG):
EEG در این بیماران برخلاف الگوی تیپیک ۳ هرتز spike-and-wave، الگوهایی با فرکانس پایینتر و نامنظمتر (Slow and Irregular Spike-and-Wave Complexes) را نشان میدهد که گاهی با تغییرات منتشر (diffuse) همراه است. -
ارتباط با اختلالات ساختاری مغز (Structural Brain Abnormalities):
بیشتر موارد آتیپیک در زمینه آسیبهای گسترده و منتشر مغزی (Diffuse Brain Injury) مانند عقبماندگی ذهنی، انسفالوپاتیهای مزمن یا اختلالات نورولوژیک پیشرونده دیده میشود. -
پاسخ ضعیف به درمان (Poor Response to Treatment):
برخلاف تشنجهای تیپیک ابسانس که معمولاً به داروهایی مانند اتوسوکسیماید (Ethosuximide) یا والپروات سدیم (Valproate Sodium) پاسخ خوبی میدهند، تشنجهای آتیپیک اغلب به درمان مقاوم هستند و نیاز به درمان ترکیبی یا روشهای پیشرفتهتر مانند رژیم کتوژنیک یا VNS (تحریک عصب واگ) دارند.
درمان تشنج ابسانس
اصول کلی درمان:
برای درمان تشنج ابسانس (Absence Seizure Treatment)، که نوعی از تشنجهای ژنرالیزه (Generalized Seizures) محسوب میشود، دو داروی اصلی در اولویت قرار دارند: اتوسوکسیماید (Ethosuximide) و والپروات سدیم (Valproate Sodium). همچنین در برخی موارد محدود، از استازولامید (Acetazolamide) نیز استفاده میشود، اگرچه کاربرد آن رایج نیست و به عنوان گزینه جایگزین یا کمکی در نظر گرفته میشود.
۱. اتوسوکسیماید (Ethosuximide)
داروی انتخابی خط اول (First-line drug) در درمان تشنج ابسانس ساده (Typical Absence Seizure) است. این دارو از نظر اثر درمانی بسیار اختصاصی عمل میکند:
-
محدوده درمانی: تنها برای تشنجهای ابسانس مؤثر است و در تشنجهای تونیک-کلونیک (Tonic-Clonic) یا تشنجهای کانونی (Focal Seizures) اثربخشی ندارد.
-
دوز مصرف (Dosage):
دوز استاندارد در کودکان mg/kg 20-40 است. برای کودکان بالای ۶ سال، درمان معمولاً با ۵۰۰ میلیگرم در روز در دو دوز منقسم آغاز میشود و با توجه به پاسخ بالینی و نتایج EEG، مقدار آن به تدریج تا حداکثر ۱۵۰۰ میلیگرم در روز قابل افزایش است. -
سطح درمانی سرمی (Therapeutic Level):
غلظت مؤثر دارو در خون بین ۵۰ تا ۱۰۰ میکروگرم در میلیلیتر در نظر گرفته میشود. -
نیمهعمر (Half-life):
نیمهعمر اتوسوکسیماید بین ۲۰ تا ۶۰ ساعت متغیر است، که امکان مصرف با فواصل زمانی منظم را فراهم میسازد. -
عوارض جانبی (Side Effects):
گرچه داروی نسبتاً ایمنی است، اما در موارد نادر میتواند باعث سرکوب مغز استخوان (Bone Marrow Suppression) شود. به همین دلیل، بررسی دورهای شمارش سلولهای خونی (CBC) توصیه میشود.
۲. والپروات سدیم (Valproate Sodium)
والپروات یک داروی وسیعالطیف (Broad-spectrum Antiepileptic) است که نهتنها در تشنجهای ابسانس مؤثر است، بلکه در سایر انواع تشنج مانند تونیک-کلونیک و میوکلونیک (Myoclonic Seizures) نیز عملکرد خوبی دارد.
-
این دارو بهویژه برای بیمارانی که ترکیبی از انواع مختلف تشنجها را دارند (مانند Absence + Generalized Tonic-Clonic) انتخاب مناسبی به شمار میآید.
-
همچنین به دلیل اثربخشی بالا و کارایی در طیف وسیعی از سندرمهای صرعی، در مواردی که پاسخ به اتوسوکسیماید ناکافی باشد یا چند نوع تشنج همزمان وجود داشته باشد، ترجیح داده میشود.
نکته بالینی:
در انتخاب بین این دو دارو، باید به نوع تشنج، سن بیمار، وجود سایر انواع حملات و عوارض دارویی احتمالی توجه داشت. در تشنج ابسانس تیپیک ساده در کودکان سالم، اتوسوکسیماید ارجح است. اما در بیمارانی با حملات ترکیبی یا صرع مقاومتر، والپروات سدیم انتخاب مناسبتری محسوب میشود.
پرسشهایی درباره صرع و سایر اختلالات تشنجی
کودک ۱۰ سالهای با علائم خیرگی و پلک زدن مراجعه کرده است. علائم بیمار چند ثانیه طول میکشد و چندین بار در روز تکرار میشود. بیمار بلافاصله بعد از حملات آگاهی خود را به دست میآورد. کدامیک از تشخیصهای زیر محتملتر است؟
(پرانترنی اسفند ۹۶ – قطب ۷ کشوری [دانشگاه اصفهان])
الف) Focal seizure
ب) Clonic seizure
ج) Absence seizure
د) Psychogenic disorder
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ج
پاسخ تشریحی:
تحلیل بر اساس کلیدواژهها
تشنج ابسانس (Absence Seizure):
نوعی تشنج ژنرالیزه که عمدتاً در کودکان رخ میدهد و با خیرگی (Staring) و قطع موقت هوشیاری مشخص میشود. این تشنجها معمولاً مدت کوتاهی (چند ثانیه) طول میکشند و به سرعت آگاهی کامل بیمار باز میگردد. تکرار روزانه و دفعات زیاد از ویژگیهای بارز آن است.
تشنج کانونی (Focal Seizure):
شروع از ناحیه محدود مغز که معمولاً با علائم حرکتی یا حسی مشخص همراه است و ممکن است اختلال هوشیاری وجود داشته باشد یا نباشد.
تشنج کلونیک (Clonic Seizure):
تشنج با حرکات تکراری و سریع عضلات است که معمولاً طولانیتر از چند ثانیه بوده و با آگاهی کاهش یافته همراه است.
اختلال روانزاد (Psychogenic Disorder):
دارای ویژگیهای غیرمعمول، تکرار نامنظم، و فاقد علائم نورولوژیک کلاسیک است.
بررسی گزینهها
الف) Focal seizure
خیرگی ساده در تشنج کانونی کمتر دیده میشود و معمولاً همراه با علائم حرکتی یا حسی است. همچنین، اختلال آگاهی در تشنج کانونی ممکن است طولانیتر باشد.
ب) Clonic seizure
حرکات پلک زدن به صورت مکرر ممکن است شبیه کلونیک باشد اما در کلونیک آگاهی معمولاً مختل است و مدت زمان حمله بیشتر از چند ثانیه است.
ج) Absence seizure
کاملاً منطبق بر شرح حال است؛ خیرگی و پلک زدن، مدت کوتاه (چند ثانیه)، تکرار زیاد روزانه، و بازگشت سریع آگاهی.
د) Psychogenic disorder
شرح حال و الگوی حملات با تشنج واقعی مغایرت دارد و کمتر محتمل است.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به سن کودک، مدت زمان کوتاه حملات، تکرار زیاد و بازگشت سریع آگاهی، تشنج ابسانس (Absence Seizure) تشخیص محتملتر است.
✅ پاسخ صحیح: گزینه ج) Absence seizure
کدامیک از ویژگیهای زیر در صرع ابسانس دیده میشود؟
(پرانترنی – اسفند ۸۶)
الف) عدم وقوع سقوط
ب) شروع علائم پس از دوره بلوغ
ج) وجود فنومن Postictal
د) کم بودن تعداد حملات
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
تحلیل بر اساس کلیدواژهها
صرع ابسانس (Absence Epilepsy): نوعی تشنج ژنرالیزه است که عمدتاً در کودکان و نوجوانان اتفاق میافتد و با حملات کوتاه مدت قطع هوشیاری مشخص میشود. این تشنجها معمولاً بدون افتادن یا سقوط همراه هستند و معمولاً پس از شروع، به صورت مکرر در روز رخ میدهند.
ویژگیهای کلیدی صرع ابسانس:
-
عدم سقوط (No Falls): بیمار در طی حمله معمولاً ساکن و بیحرکت است و سقوط اتفاق نمیافتد.
-
شروع در سنین کودکی یا نوجوانی (Onset in Childhood or Adolescence): بیشتر حملات از اوایل کودکی یا نوجوانی شروع میشوند و کمتر بعد از بلوغ ظاهر میشوند.
-
عدم وجود پدیده پس از تشنج (Absence of Postictal Phenomenon): برخلاف تشنجهای تونیک-کلونیک، صرع ابسانس معمولاً فاقد علائم پس از تشنج (Postictal Symptoms) مانند گیجی یا خوابآلودگی است.
-
تعداد زیاد حملات (High Frequency): حملات ابسانس معمولاً روزانه و متعدد رخ میدهند.
بررسی گزینهها
الف) عدم وقوع سقوط
درست است. در تشنج ابسانس بیمار معمولاً بیحرکت است و سقوط رخ نمیدهد.
ب) شروع علائم پس از دوره بلوغ
نادرست. معمولاً صرع ابسانس قبل از بلوغ شروع میشود و آغاز پس از بلوغ کمتر دیده میشود.
ج) وجود فنومن Postictal
نادرست. در تشنج ابسانس معمولاً پدیده پس از تشنج وجود ندارد و آگاهی به سرعت بازمیگردد.
د) کم بودن تعداد حملات
نادرست. تعداد حملات ابسانس معمولاً زیاد و روزانه است.
نتیجهگیری نهایی
ویژگی بارز و شایع در صرع ابسانس، عدم وقوع سقوط در حین حمله است.
✅ پاسخ صحیح: گزینه الف) عدم وقوع سقوط
دختری ۸ سالهای به علت حملات مکرر اختلال هوشیاری به صورت خیرگی از ۳ ماه قبل مراجعه نموده است. حملات بیمار هربار چند ثانیه به طول انجامیده و شروع و ختم ناگهانی دارند. در حین حملات تون عضلانی حفظ شده و بیمار سقوط نمیکند. در الکتروآنسفالوگرافی کدامیک از امواج زیر مورد انتظار است؟
(پرانترنی شهریور ۹۳ – قطب ۱ کشوری [دانشگاه گیلان و مازندران])
الف) کند تمپورال
ب) کند ژنرالیزه
ج) سوزنی – موجی تمپورال
د) سوزنی – موجی ۳ هرتزی ژنرالیزه
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
تحلیل بر اساس کلیدواژهها
تشنج ابسانس (Absence Seizure):
تشنجی ژنرالیزه که معمولاً در کودکان رخ میدهد و با خیرگی (Staring)، قطع موقت هوشیاری و حملات کوتاه چند ثانیهای همراه است. در این نوع تشنج، تون عضلانی حفظ شده و سقوط رخ نمیدهد.
الکتروانسفالوگرافی (EEG) در تشنج ابسانس:
ویژگی بارز EEG در صرع ابسانس، امواج سوزنی-موجی ۳ هرتزی ژنرالیزه (Generalized 3 Hz spike-and-wave complexes) است که در طول حملات دیده میشود و یکی از مهمترین شاخصهای تشخیصی است.
بررسی گزینهها
الف) کند تمپورال (Temporal slowing)
معمولاً در تشنجهای کانونی یا ضایعات لوب تمپورال دیده میشود و با تشنج ابسانس منطبق نیست.
ب) کند ژنرالیزه (Generalized slowing)
ممکن است در برخی اختلالات عمومی دیده شود، اما خاص تشنج ابسانس نیست.
ج) سوزنی – موجی تمپورال (Temporal spike-wave)
مرتبط با تشنجهای کانونی لوب تمپورال است و با تشنج ابسانس متفاوت است.
د) سوزنی – موجی ۳ هرتزی ژنرالیزه (Generalized 3 Hz spike-and-wave)
ویژگی تشخیصی و کلاسیک صرع ابسانس است.
نتیجهگیری نهایی
در کودک با تشنج ابسانس و ویژگیهای بالینی ذکر شده، انتظار میرود در نوار مغز الگوی سوزنی-موجی ۳ هرتزی ژنرالیزه مشاهده شود.
✅ پاسخ صحیح: گزینه د) سوزنی – موجی ۳ هرتزی ژنرالیزه
کودک ۸ ساله با سابقه عقب افتادگی ذهنی را با شکایت ماتشدگی مکرر نزد شما آوردهاند. به گفته همراهان این حملات حدود ۲۰ ثانیه طول میکشد و حین آن کودک معمولاً پلک زدن مکرر و پرش در دستها دارد. پس از اتمام حمله خواب آلودگی قابل توجه وجود ندارد. در نوار مغزی امواج با فرکانس ۱/۵ هرتز ژنرالیزه تکرار شونده دارد. کدام بیماری مطرح است؟
(پرانترنی شهریور ۹۴ – دانشگاه آزاد اسلامی)
الف) تشنج ابسانس آتیپیک
ب) تشنج ژنرالیزه تونیک کلونیک
ج) تشنج میوکلونیک جوانان
د) تشنج کمپلکس پارشیل
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
تحلیل بالینی بر اساس کلیدواژهها
سابقه عقبافتادگی ذهنی (Mental Retardation) و حملات ماتشدگی (Staring spells) همراه با پلک زدن مکرر و پرش دستها نشاندهنده نوعی صرع ژنرالیزه است.
فرکانس امواج ۱.۵ هرتز ژنرالیزه در EEG نشانه بارز صرع ابسانس آتیپیک (Atypical Absence Seizure) است که معمولاً در بیماران با تاخیر ذهنی یا عقبماندگی رشد دیده میشود.
تشنج ابسانس آتیپیک معمولاً مدت زمان طولانیتر (بیش از چند ثانیه) دارد و همراه با ناهنجاریهای واضح نورولوژیک است.
بررسی گزینهها
الف) تشنج ابسانس آتیپیک (Atypical Absence Seizure)
کاملاً منطبق با شرح حال و نوار مغز است؛ حملات طولانیتر، خوابآلودگی پس از حمله کمتر، و الگوی EEG با فرکانس پایین (۱.۵ هرتز) مشخصه این نوع تشنج است.
ب) تشنج ژنرالیزه تونیک کلونیک (Generalized Tonic-Clonic Seizure)
معمولاً حملات تونیک-کلونیک با پرشهای شدید عضلانی و بیهوشی کامل همراه است که در این مورد مطرح نیست.
ج) تشنج میوکلونیک جوانان (Juvenile Myoclonic Epilepsy)
شایع در نوجوانان است و با پرشهای سریع عضلانی شناخته میشود ولی همراه با عقبافتادگی ذهنی نیست و الگوی EEG متفاوت دارد.
د) تشنج کمپلکس پارشیل (Complex Partial Seizure)
تشنجی کانونی است که با اختلال هوشیاری و علائم کانونی مشخص میشود و معمولاً EEG ژنرالیزه ندارد.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به سابقه عقبافتادگی ذهنی، ماتشدگی با پلک زدن و پرش دستها، و الگوی EEG با امواج ژنرالیزه ۱.۵ هرتز، تشخیص مناسب تشنج ابسانس آتیپیک (Atypical Absence Seizure) است.
✅ پاسخ صحیح: گزینه الف) تشنج ابسانس آتیپیک
پسر ۸ سالهای به علت حملات کوتاه از دست دادن هوشیاری بدون از بین رفتن تون وضعیتی مراجعه کرده است. این حملات حدود ۵ ثانیه طول میکشد و در طول روز به دفعات فراوان تکرار میشود. این حملات با هیپرونتیلاسیون نیز ایجاد میشود. در نوار مغزی، الگوی 3HZ Spike – Wave دیده میشود. کدامیک از داروهای زیر را توصیه مینمایید؟
(پرانترنی میان دوره – خرداد ۹۸)
الف) اتوسوکسماید
ب) توپیرامات
ج) زونیزامید
د) لوتیراستام
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
تحلیل بر اساس کلیدواژهها
تشنج ابسانس (Absence Seizure):
این نوع تشنج در کودکان با ویژگیهای مشخصی شناخته میشود؛ از جمله از دست دادن کوتاه مدت هوشیاری، حفظ تون عضلانی (Muscle Tone Preservation)، مدت کوتاه حدود چند ثانیه، و تکرار بالای حملات در طول روز. همچنین هیپرونتیلاسیون (Hyperventilation) میتواند باعث شروع حملات شود.
الگوی EEG:
ویژگی مشخص در نوار مغز، الگوی 3Hz spike-and-wave است که تشخیص قطعی تشنج ابسانس را تایید میکند.
درمان انتخابی:
درمانهای استاندارد برای تشنج ابسانس شامل داروهایی است که روی این نوع حملات اثر مستقیم دارند. اتوسوکسماید (Ethosuximide) به عنوان خط اول درمان شناخته شده است.
بررسی گزینهها
الف) اتوسوکسماید (Ethosuximide):
داروی اول درمان تشنج ابسانس است. اثر بخشی بالا و عوارض کم آن را به انتخاب نخست تبدیل کرده است.
ب) توپیرامات (Topiramate):
ممکن است در برخی انواع تشنج موثر باشد ولی داروی خط اول ابسانس نیست.
ج) زونیزامید (Zonisamide):
دارویی است با طیف وسیع اما در تشنج ابسانس به عنوان داروی اولیه مطرح نیست.
د) لوتیراستام (Levetiracetam):
دارویی مؤثر برای انواع دیگر تشنج، ولی نقش کمتری در درمان اختصاصی تشنج ابسانس دارد.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به ویژگیهای بالینی، نوار مغز و پاسخدهی شناخته شده دارویی، اتوسوکسماید (Ethosuximide) بهترین انتخاب برای درمان تشنج ابسانس در این کودک است.
✅ پاسخ صحیح: گزینه الف) اتوسوکسماید
کودک ۸ سالهای هنگام فعالیت روزانه بطور ناگهانی دچار حملات خیرگی چشمها میشود که حدود ۲۰ ثانیه طول میکشد. ضمن حملات پاسخ نمیدهد. به دنبال قطع حملات، فعالیت قبلی خویش را از سر میگیرد. در نوار مغزی به عمل آمده امواج اسپایک و آهسته ۳ سیکل در ثانیه مشاهده میشود. درمان انتخابی شما کدامیک از موارد زیر خواهد بود؟
(پرانترنی اسفند ۹۷ – قطب ۲ کشوری [دانشگاه تبریز])
الف) کاربامازپین
ب) لوتیراستام
ج) والپروات سدیم
د) اتوسوکسماید
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
تحلیل بر اساس کلیدواژهها
کودک ۸ ساله با حملات خیرگی چشمها (Staring Spells) که حدود ۲۰ ثانیه طول میکشد و در طول حملات پاسخ به محیط ندارد (Unresponsiveness)، نشاندهنده تشنج ابسانس (Absence Seizure) است.
الگوی EEG این نوع تشنج، امواج اسپایک و آهسته (Spike-and-wave complexes) با فرکانس ۳ هرتز است که تشخیص قطعی را تأیید میکند.
بررسی گزینهها
الف) کاربامازپین (Carbamazepine):
معمولاً برای تشنجهای کانونی و تونیک-کلونیک استفاده میشود و در تشنج ابسانس ممکن است وضعیت را تشدید کند؛ بنابراین نامناسب است.
ب) لوتیراستام (Levetiracetam):
داروی مؤثر در برخی انواع تشنج است اما درمان اول برای تشنج ابسانس به شمار نمیرود.
ج) والپروات سدیم (Valproic Acid):
داروی طیف وسیع که در درمان تشنج ابسانس و انواع دیگر تشنج موثر است و انتخاب مناسبی محسوب میشود.
د) اتوسوکسماید (Ethosuximide):
داروی اختصاصی و خط اول درمان تشنج ابسانس است و بسیار موثر است.
نتیجهگیری نهایی
در این کودک با تشخیص قطعی تشنج ابسانس، درمان اختصاصی و اولویتدار، اتوسوکسماید (Ethosuximide) است. والپروات سدیم نیز گزینه مناسبی است ولی اتوسوکسماید انتخاب اصلی به شمار میرود.
✅ پاسخ صحیح: گزینه د) اتوسوکسماید
بیمار پسربچه ۱۱ سالهای است که مکرراً دچار حملات خیرگی و عدم توجه میشود این حملات ممکن است تا ۵۰ بار در روز تکرار شود. اخیراً دچار دوبار حمله تشنجی به صورت تونیک کلونیک ژنرالیزه شده است. کدام داروی زیر در درمان ایشان مناسبتر است؟
(پرانترنی شهریور ۹۳ – قطب ۲ کشوری [دانشگاه تبریز])
الف) سدیم والپروات
ب) اتوسوکسماید
ج) فنیتوئین
د) فنوباربیتال
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
تحلیل بالینی بر اساس کلیدواژهها
پسربچه ۱۱ ساله با حملات خیرگی (Staring spells) و عدم توجه (Impaired Attention) که ممکن است تا ۵۰ بار در روز رخ دهد، توصیف کننده تشنج ابسانس (Absence Seizure) است. این بیمار اخیراً نیز دچار حملات تونیک-کلونیک ژنرالیزه (Generalized Tonic-Clonic Seizures) شده است.
این ترکیب نشاندهنده صرع ترکیبی است که شامل تشنجهای ابسانس و تونیک-کلونیک میباشد. درمان این حالت نیازمند دارویی است که هر دو نوع تشنج را کنترل کند.
بررسی گزینهها
الف) سدیم والپروات (Valproic Acid):
دارویی با طیف وسیع که هر دو نوع تشنج ابسانس و تونیک-کلونیک را به خوبی کنترل میکند و معمولاً درمان انتخابی در این موارد است.
ب) اتوسوکسماید (Ethosuximide):
داروی خط اول درمان تشنج ابسانس است، ولی اثربخشی روی تشنج تونیک-کلونیک ندارد و در این بیمار کافی نیست.
ج) فنیتوئین (Phenytoin):
موثر در کنترل تشنج تونیک-کلونیک است ولی در تشنج ابسانس بیتاثیر یا حتی تشنج را تشدید میکند.
د) فنوباربیتال (Phenobarbital):
دارویی با اثر ضدتشنج است اما به دلیل عوارض جانبی و تاثیر کمتر روی تشنج ابسانس، انتخاب اول نیست.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به تشخیص ترکیبی تشنج ابسانس و تونیک-کلونیک، داروی انتخابی باید اثربخشی روی هر دو نوع حمله داشته باشد. سدیم والپروات (Valproic Acid) بهترین گزینه درمانی برای این بیمار است.
✅ پاسخ صحیح: گزینه الف) سدیم والپروات
بهترین درمان در بیمار مبتلا به صرع ایسانس که در شرح حال وی دفعاتی از تشنج گراندمال هم وجود داشته است، کدام است؟
(پرانترنی اسفند ۹۳ – قطب ۹ کشوری [دانشگاه مشهد])
الف) والپروات سدیم
ب) اتوسوکسماید
ج) کاربامازپین
د) تیاگابین
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه الف
پاسخ تشریحی:
تحلیل بالینی بر اساس کلیدواژهها
بیمار مبتلا به صرع ابسانس (Absence Epilepsy) با وجود دفعاتی از تشنج گراندمال (Grand Mal Seizures) در شرح حال، نیازمند دارویی است که هر دو نوع تشنج را کنترل کند.
-
صرع ابسانس نیاز به داروهایی دارد که حملات کوتاه و مکرر از دست دادن هوشیاری را مهار کنند.
-
تشنج گراندمال یا تونیک-کلونیک ژنرالیزه، نیازمند درمانی است که در برابر تشنجهای تونیک و کلونیک نیز موثر باشد.
بررسی گزینهها
الف) والپروات سدیم (Valproic Acid):
دارویی با طیف وسیع ضد تشنج که هم تشنجهای ابسانس و هم تشنجهای تونیک-کلونیک را کنترل میکند و داروی انتخابی در چنین مواردی است.
ب) اتوسوکسماید (Ethosuximide):
داروی اختصاصی درمان تشنج ابسانس است، اما در کنترل تشنج گراندمال موثر نیست و برای این بیمار کافی نیست.
ج) کاربامازپین (Carbamazepine):
موثر در تشنجهای کانونی و تونیک-کلونیک اما در تشنج ابسانس اثرات منفی دارد و میتواند تشنج ابسانس را تشدید کند.
د) تیاگابین (Tiagabine):
دارویی است که در تشنجهای کانونی استفاده میشود، ولی در درمان تشنج ابسانس و گراندمال نقش محدود دارد.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به وجود همزمان تشنج ابسانس و گراندمال، داروی با طیف وسیع مانند والپروات سدیم بهترین انتخاب درمانی است.
✅ پاسخ صحیح: گزینه الف) والپروات سدیم
دختر ۱۳ ساله در ۲ ماه گذشته ۲ بار تشنج ژنرالیزه تونیک – کلونیک داشته است. علاوه بر این حملات مات شدن به مدت ۱۰-۵ ثانیه چند بار در روز از دو سال قبل دارد که شروع و ختم ناگهانی دارد. درمان انتخابی برای این بیمار کدام است؟
(پرانترنی شهریور ۹۴ – قطب ۱۰ کشوری [دانشگاه تهران])
الف) اتوسوکسماید
ب) والپروات
ج) کاربامازپین
د) فنیتوئین
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه ب
پاسخ تشریحی:
تحلیل بالینی بر اساس کلیدواژهها
دختر ۱۳ ساله با سابقه دو بار تشنج ژنرالیزه تونیک-کلونیک (Generalized Tonic-Clonic Seizure) در ۲ ماه گذشته و همچنین حملات مکرر مات شدن (Staring spells) به مدت ۵ تا ۱۰ ثانیه که شروع و پایان ناگهانی دارند، نشانههای کلاسیک صرع ترکیبی (Mixed Epilepsy) با هر دو نوع تشنج ابسانس (Absence Seizure) و ژنرالیزه تونیک-کلونیک است.
برای کنترل هر دو نوع تشنج، درمانی با طیف وسیع ضد صرع مورد نیاز است.
بررسی گزینهها
الف) اتوسوکسماید (Ethosuximide):
داروی اختصاصی برای تشنج ابسانس است ولی اثربخشی بر تشنج تونیک-کلونیک ندارد.
ب) والپروات (Valproate):
داروی طیف وسیع که برای کنترل تشنج ابسانس و تونیک-کلونیک بسیار موثر است و درمان انتخابی در چنین شرایطی محسوب میشود.
ج) کاربامازپین (Carbamazepine):
موثر برای تشنجهای کانونی اما در تشنج ابسانس میتواند وضعیت را بدتر کند.
د) فنیتوئین (Phenytoin):
کاربرد اصلی در تشنجهای تونیک-کلونیک است ولی اثربخشی برای تشنج ابسانس ندارد و ممکن است آن را تشدید کند.
نتیجهگیری نهایی
با توجه به نیاز به درمان هر دو نوع تشنج، والپروات (Valproate) بهترین و مناسبترین گزینه درمانی برای این بیمار است.
✅ پاسخ صحیح: گزینه ب) والپروات
»» تمامی کتاب