جامعه شناسی

سه عامل فروپاشی حکومت‌ها از نگاه فردوسی؛ بازخوانی هشدارهای شاهنامه در روز بزرگداشت حکیم توس

۲۵ اردیبهشت؛ روز بزرگداشت حکیم جاودانه ایران، فردوسی

۲۵ اردیبهشت در تقویم رسمی ایران به‌عنوان روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نام‌گذاری شده است؛ اندیشمندی که نه تنها بنیان‌گذار حماسه‌سرایی در زبان فارسی (Persian epic poetry) بلکه حافظ هویت فرهنگی و تاریخی این سرزمین نیز هست.

فردوسی؛ زبان‌آور حکمت و هویت ایرانی

حکیم ابوالقاسم فردوسی، با خلق شاهکاری جاودانه به نام شاهنامه (Shahnameh)، بیش از ۳۰ سال از عمر پربرکت خود را صرف حفظ و تعالی زبان فارسی کرد. شاهنامه نه تنها مهم‌ترین اثر حماسی زبان فارسی، بلکه گنجینه‌ای عظیم از خرد، اخلاق، سیاست و جامعه‌شناسی ایرانی است.

در دورانی که هویت ایرانی در خطر استحاله فرهنگی قرار داشت، فردوسی همچون سپری فولادین، زبان و فرهنگ ایرانی را پاس داشت. او تنها شاعر نبود، بلکه معلمی بود که بذرهای حکمت (seeds of wisdom) را در دل نسل‌ها کاشت.

یادآوری جاودان سه عامل فروپاشی حکومت‌ها از نگاه فردوسی

یکی از ارزشمندترین میراث فردوسی، تحلیل اجتماعی-سیاسی او از علل فروپاشی حکومت‌ها (collapse of governments) است؛ تحلیلی که در سه بیت ناب از شاهنامه به‌زیبایی متجلی شده است. این ابیات نشان می‌دهند که چگونه ظلم، بی‌لیاقتی و حرص به ثروت، پایه‌های قدرت را متلاشی می‌کند.

سر تخت شاهی بپیچد سه کار
نخستین ز بیدادگر شهریار

دگر آنک بی‌سود را برکشد
ز مرد هنرمند سر درکشد

سه دیگر که با گنج خویشی کند
به دینار کوشد که بیشی کند

۱. بیداد حاکمان (Oppression)

«سر تخت شاهی بپیچد سه کار
نخستین ز بیدادگر شهریار»

نخستین عاملی که فردوسی برای واژگونی حکومت‌ها برمی‌شمارد، بیداد و ستم از سوی حاکمان است. او معتقد است که هیچ حکومتی با ظلم و تبعیض پایدار نمی‌ماند. این دیدگاه، هم‌راستا با کلام نبوی است:

«الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم»

یعنی ممکن است حکومت با بی‌ایمانی پابرجا بماند، اما با ظلم و بی‌عدالتی، هرگز.

از منظر فردوسی، عدالت (justice) نه تنها زیربنای مشروعیت حکومت، بلکه رمز پایداری آن است. حاکمی که به جای عدل، بر مدار زور و تبعیض حرکت می‌کند، نابودی خود را رقم می‌زند.

۲. تقدیم فرومایگان و طرد فرزانگان (Sycophancy and Incompetence)

«دگر آنک بی‌سود را برکشد
ز مرد هنرمند سر درکشد»

فردوسی دومین عامل سقوط را در ارتقای افراد نالایق و طرد خردمندان می‌داند. این پدیده که امروزه نیز با مفاهیمی چون نخبگان‌گریزی، سرکوب سرمایه انسانی و تضعیف شایسته‌سالاری تحلیل می‌شود، در واقع هشدار دیرینه فردوسی است.

وقتی چاپلوسان و وابستگان بی‌هنر، جای اهل فضل و دانش را بگیرند، فساد اداری، افزایش نارضایتی عمومی و فروپاشی اعتماد اجتماعی، در پی آن خواهد آمد.

چنان‌که امام علی (ع) نیز هشدار می‌دهند:

«تَقدیمِ الأراذلِ و تأخیرِ الأفاضِلِ»
مقدم داشتن فرومایگان و واپس نهادن فاضلان، نشانه زوال حکومت‌هاست.

۳. آزمندی برای گنج، به‌جای پیوند با مردم (Greed for Wealth)

«سه دیگر که با گنج خویشی کند
به دینار کوشد که بیشی کند»

سومین عامل، حرص و طمع حکمرانان برای ثروت‌اندوزی است؛ زمانی که حاکمان به جای همراهی با مردم، ثروت عمومی را ابزار منافع شخصی می‌سازند. این آزمندی، نه‌تنها بی‌اخلاقی است، بلکه مصداق فساد ساختاری و مقدمه‌ای برای نارضایتی فراگیر مردمی است.

امام علی (ع) در نهج‌البلاغه نیز ریشه ویرانی سرزمین را در همین حرص بی‌پایان می‌دانند:

«فَإِنَّمَا یُؤْتَى خَرَابُ الْأَرْضِ مِنْ إِعْوَازِ أَهْلِهَا، وَإِنَّمَا یُعْوِزُ أَهْلُهَا لِشُحِّ وُلَاتِهَا فِی الْفَیْءِ»

تحلیل فردوسی؛ الگویی برای فهم مدرن فروپاشی قدرت

سه‌گانه فردوسی از عوامل فروپاشی حکومت‌ها، الگویی علمی و ریشه‌دار برای فهم ساختارهای قدرت در جهان امروز است. پژوهشگران حوزه سیاست، جامعه‌شناسی و حقوق عمومی می‌توانند با اتکا به این آموزه‌ها، نشانه‌های زوال ساختارهای سیاسی را تحلیل کنند:

  • ظلم، اعتماد عمومی را از بین می‌برد.

  • نادیده‌گرفتن نخبگان، بهره‌وری نظام را کاهش می‌دهد.

  • حرص برای ثروت، مشروعیت اخلاقی قدرت را تخریب می‌کند.

جمع‌بندی: پیام جاودانه فردوسی برای قرن ما

اگرچه قرن‌ها از روزگار حکیم توس گذشته، اما آموزه‌های او همچنان راهگشای فرداهای ماست. در روز ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت فردوسی، شایسته است نه‌فقط به تجلیل ادبی بسنده کنیم، بلکه با بازخوانی اندیشه‌های او، برای امروز و فردای ایران، چراغی روشن‌تر بیفروزیم.

بیاییم در این روز، سکوت در برابر ظلم، بی‌تفاوتی در برابر حذف نخبگان، و چشم‌پوشی از فساد اقتصادی را کنار بگذاریم؛ و از دریای خرد فردوسی، جرعه‌ای به نیت بیداری بنوشیم.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: ۵ / ۵. تعداد آراء: ۱

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ——— ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا