پلاکت مهرهداران؛ انعقاد خون؛ گردش خون کروکودیل؛ اسفنکتر پیش مویرگی
دستگاه گردش خون در کروکودیل
از هر بطن قلب کروکودیلها یک آئورت خارج میشود!! یعنی بطن چپ یک آئورت و بطن راست یک آئورت.
در شکل کتاب، گردش خون مضاعف خزندگان رسم نشده است:
سیستم گردش خون مضاعف در خزندگان
امروز مطلب جالبی در مورد سیستم قلبی_عروقی کروکودیل خوندم که خیلی جذاب بود. اگر دوستان یک نگاهی به این سیستم در پرندگان و پستانداران بندازند متوجه شگفتیهای این سیستم میشوند.
همان طور که همگان میدانید کروکودیل جزو خزندگان طبقه بندی میشوند. خزندگان نیز از آبزیان مشتق شده اند. (امروزه پرندگان را از نسل خزندگان میدانند که اگر به پوست فلسی شکل پاهای آنان توجه کنید متوجه این امر میشوید).
در ابتدا طرحی از سیستم گردش خون پستانداران را نمایش دادیم.
همانطور که میبینید دارای قلب تکامل یافته ۴ حفرهای است که از ۲ دهلیز و ۲ بطن تشکیل شده است. خون از طریق سیاهرگی که از تمامی اعضای بدن جمع آوری شده caudal vena cava and cranial vena cava وارد دهلیز راست شده و سپس بطن راست که در زیر دهلیز قرار دارد میشود و از طریق سرخرگ ششی به ریه میرود و در آنجا تصفیه شده و دوباره از طریق سیاهرگ ششی وارد دهلیز چپ->بطن چپ->آئورت و به کل اندامها خونرسانی میشود.
خوب بعد از این سیکل تقریبا پیچیده به بررسی ساختار گردش خون در خزندگان میپردازیم.
گردش خون در خزندگان تفاوت چندانی در اصل با پستانداران ندارد با این تفاوت که دارای قلب ۴ حفره ای اند که دیواره ی بین دو بطن کامل نشده است اما در برخی خزندگان مانند کروکودیلها، جدایی کامل بطنها رخ داده است (در برخی منابع خواندهام که برخی خزندگان دارای قلب سه حفرهای هستند).
و اما کروکودیل؛
کروکودیل با این که یک خزنده است ولی دارای قلب ۴ حفره ای با جدایی کامل بطنها میباشد که مانند سایر مهرهداران دارای جریان خون بسته است.
ولی مهم ترین قسمت این است که از هر بطن قلب کروکودیل ها یک آئورت خارج میشود!!یعنی بطن چپ یک آئورت و بطن راست یک آئورت.
این دو آئورت به محض خروج از قلب توسط یک شانتshunt بهم مرتبط میشوند.
آئورتی که از بطن راست خارج میشود دارای خون تصفیه نشده (به اصطلاح تیره) میباشد که از طریق شانت به آئورت چپ متصل میشود و در ادامه به سمت دستگاه گوارش میرود که گویا از طریق دی اکسید کربن و … کمک به ساخت اسید و آنزیم های معدی میکند.
از همان بطن راست یک سرخرگ برای ریه میرود تا خونش تصفیه شود. از بطن چپ نیز آئورت چپ خارج میشود که خون تصفیه شده (به اصطلاح روشن) خود را به احشا و مغز میبرد (توسط ۲ شاخه مجزا).
این هم قلب کروکودیل—->
راستی اسم منطقه اتصال شانت به آئورت پانیذ نامیده میشود.
کارکرد این سیستم هم خیلی جالبه که خلاصه آن را مینویسم. وقتی حیوان در حالت عادی بسر میبرد حداکثر توان بدن در قسمت چپ قلب است به عنوان مثال در هنگام راه رفتن – غذا خوردن و سایر موارد در خشکی که حداکثر توان در قلب چپ باعث میشود حجم خون خروجی که اکسیژن کافی دارند زیاد شود که خود باعث شیفت شدن اکسیژن به آئورت راست میشود و در هنگامی که حیوان به زیر آب میرود تنفس قطع شده و در روندی جبرانی قلب راست فعالیت خود را افزایش میدهد که دارای خونی تیره است (حاوی دی اکسید کربن بیشتر و اکسیژن کمتر) و باعث شیفت شدن خون تیره به آئورت چپ میشود و کل به روند گوارش و متابولیسم و دفع متمرکز میشوند.
و این است شاهکار خداوند در خلقت، هر موجود به تناسب و با زیباییهای فراتر از باور آفریده شده است.
انعقاد خون
پروترومبین، یک پروتئین پلاسمایی است که در کبد ساخته میشود و برای تولید آن ویتامین K مورد نیاز است. با حضور فاکتوهای انعقادی، یونهای کلسیم و ترکیبات آزاد شده از پلاکتها، پروترومبین به ترومبین تبدیل میشود. سپس ترومبین، تبدیل یک پروتئین پلاسمایی محلول یعنی فیبرینوژن را به پروتئین غیرمحلول فیبرین کاتالیز میکند. هنگانی که فیبرین پلیمریزه میشود، رشتههای بلندی تولید میکند که به سطح آسیب دیدهی رگ خونی میچسبند و شبکهی لخته را تشکیل میدهند. این رشتهها، سلولهای خونی و پلاکتها را به دام میاندازند تا لخته را مستحکم کنند. سولومون
پلاکت خون
خون بیشتر مهرهداران به جز پستانداران شامل سلولهای کوچک و بیضی شکلی به نام ترومبوسیت است که هسته دارند. در پستانداران، ترومبوسیتها سیتوپلاسم کوچک کروی یا صفحهای شکلی دارند که هسته نداشته و معمولن آنها را پلاکت مینامند. پلاکت یک سلول کامل نیست، بلکه قطعهای از سیتوپلاسم است که غشایی آن را احاطه کرده است. سولون
اسفنکتر پیش مویرگی
زمانی که یک سرخرگ (artery) وارد اندامی میشود به شاخههای بسیار کوچکتری به نام سرخرگ کوچک یا شریانچه (arteriole) تقسیم میشود.
رگهای کوچکی که مستقیمن شریانچهها را به سیاهرگهای کوچک پیوند میدهند شریانچههای میانی (metarterioles) نام دارند. مویرگهای واقعی از شریانچههای میانی منشعب میشوند و سپس دوباره به آنها میپیوندند. مویرگهای واقعی با یکدیگر نیز اتصال دارند. هر کجا که مویرگی از شریانچههای میانی منشعب میشود، یک سلول ماهیچهای صاف که دریچه پیش مویرگی (precapillary sphinctor) نامیده میشود، حضور دارد. دریچههای مویرگی دائمن باز و بسته میشوند و خون را ابتدا به یک قسمت و سپس به قسمتهای دیگر بافت هدایت میکنند. این دریچهها به همراه ماهیچههای صاف دیوارههای سرخرگها و شریانچهها خونرسانی به هر اندام و زیرمجموعههای آن را تنظیم میکنند.