روانشناسی رشد؛ مراحل رشد قبل از تولد؛ مراقبتهای ویژه در زمان بارداری
مراحل رشد قبل از تولد
» برای دانلود پیدیاف مراحل رشد قبل از تولد، اینجا کلیک کنید.
هدفهای رفتاری: در پایان این فصل فراگیر باید بتواند:
۱- مراحل رشد قبل از تولد کودک را تعریف کند.
۲- از چگونگی تشکیل نطفه آگاهی داشته باشد.
۳- مرحله زیگوت، مرحله رویانی و مرحله جنینی را از یکدیگر تشخیص دهد.
۴- مواد غذایی مورد نیاز مادر باردار را تعریف کند.
۵- مواد غذایی مضر برای مادر باردار را تعریف کند.
۶- بیماریهای دوران بارداری را که برای جنین ضرر دارد تعریف کند.
۷- از بهداشت مادر، عواطف و هیجانات او و تأثیرات استفاده از عکس برداری با اشعه X اطلاعاتی در حدود مطالب این فصل داشته باشد.
مراحل رشد قبل از تولد
پیش از شرح مراحل مختلف رشد نوزاد لازم است مختصری در مورد نحوه تشکیل نطفه و زمان لقاح توضیح داده شود. طول مدت دوره رشد قبل از تولد معمولاً ۲۶۶ تا ۲۸۰ روز و یا تقریباً و ماه و چند روز است.
نحوه محاسبه این دوره از آخرین عادت ماهانه مادران شروع میشود و چون هنوز لحظه بارداری دقیقاً مشخص نشده، احتمالاً تا دو هفته پس از عادت ماهانه به طول میانجامد. در این دوران برای داشتن فرزندی سالم، والدین ملزم به رعایت نکاتی هستند که عبارتاند از: اجرای دستورهای شرعی، مقررات بهداشتی و دستورهای پزشک متخصص، و تعهدات لازم برای مراقبت و نگهداری از فرزندان.
مراحل رشد قبل از تولد عبارتاند از:
– مرحله زیگوت (تشکیل نطفه)
– مرحله رویانی
– مرحله جنینی
– مرحله زیگوت (از باروری تا ۳ هفته)
از اواسط دوره ماهانه (روز سیزدهم تا چهاردهم) تخمک به یکی از تخمدآنها میرسد و به طرف رحم حرکت مینماید. تخمک پس از بارور شدن به دو سلول و دو سلول تبدیل به چهار و هشت و پس از ۷۲ ساعت به ۹۰ سلول تقسیم میگردد و حال در وسط تخمک حفرهای ایجاد گردیده و سایر سلولها به صورت خوشهای در اطراف آن قرار میگیرند. یکی از ویژگی¬های مرحله (زیگوت) که معمولاً در طول دو هفته انجام میگیرد تقسیم سریع سلولها و استقرار یافتن در دیواره رحم میباشد. در این هنگام تخمک بارور شده به اندازه یک سر سنجاق است و در وسط آن حفرهای وجود دارد در قسمت¬های خارجی آن ریشههای پیچک مانندی شروع به رشد مینماید و ظرف چند روز این ریشهها به دیواره رحم که خود را آماده پذیرش تخم نموده، متصل میگردند و بدین ترتیب ارتباط مادر و فرزند برای تغذیه از همین مرحله تا زمان تولد برقرار میشود.
– مرحله رویانی
از خاتمه هفته دوم تا آخر هفته هشتم بدن در حال شکل گیری و متمایز شدن از یکدیگر است بیشتر اعضای مهم بدن و سیستم فیزیولوژیکی آن در این مرحله مشخص میشود. در مرحله رویانی رشد سریع است و به سه لایه جداگانه زیر تقسیم میشود:
۱- لایه بیرونی شامل قسمت بیرونی، غدههای پوستی و سیستم عصبی
۲- لایه میانی شامل قسمت¬های میانی پوست، ماهیچهها، استخوانبندی، دستگاه گردش خون، اعضای دفع مواد زاید
۳- لایه درونی شامل دستگاه کامل گوارشی، غدد
در این مرحله دو پوشش جنینی به نام کوریون و آمنیون شکل گرفته است و کیسه جنینی شروع به پر شدن از مایع میکند و مخاط بسیار ظریفی ارتباط جنین را با خون مادر برقرار میسازد. این مایع ضربههای احتمالی را که به مادر وارد میگردد برطرف میسازد.
دو سرخرگ از میان بند ناف خون مادر را به جنین میرساند و از آن¬جا یک ورید، خون جنین را به جفت بر میگرداند. دو سیستم جریان خون مادر و جنین به طور جداگانه عمل میکنند و جریان خون هر دو به جفت وارد میشود ولی سلولهای جفت مانع ارتباط مستقیم آنها با یکدیگر میگردند.
در این مرحله اعمال زیر انجام میگیرد:
۱- از روز هیجدهم محور طولی بدن، طرف چپ و راست، سر و پایین تنه قابل تشخیص است.
۲- در پایان هفته سوم قلب ابتدایی مشخص شده، ضربان آن شروع میگردد.
۳- در هفته چهارم دهان، دستگاه گوارش و کبد شروع به رشد میکند.
۴- در طول هفته هشتم تا نهم تغییرات قابل ملاحظهای بوجود میآید.
– مرحله جنینی
مرحله جنینی از هفته هشتم تا زمان تولد به طول میانجامد. با پیدایش سلولهای استخوانی در اواخر هفته هشتم مرحله جنینی رشد خود را شروع مینماید. در این مرحله اعضای مختلف بدن هر یک به نسبت¬های متفاوتی رشد میکنند. دستگاه عصبی مرکزی رشد سریع¬تری دارد ولی تا چندین ماه پس از تولد تکمیل نمیگردد. از اواخر هفته دوم به بعد غدد تناسلی نمایان میگردند و در این حالت آن را فتوس مینامند. در پایان هفته دوازدهم جنین در حدود ۲۳ گرم وزن دارد و طول بدن تقریباً هشت سانتیمتر میباشد . در هفته شانزدهم طول جنین به ۱۶ سانتیمتر میرسد و از هفته شانزدهم تا بیستم به ۲۶ سانتیمتر و وزن ۳۰۰ گرم میرسد. بعد از هفته بیستم پوست بدن شکل میگیرد ناخن¬ها و مو ظاهر میشود و غدد رشد میکند. هفته بیست و هشتم از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا دلیل برای اثبات اینکه اگر جنین در ۷ ماهگی متولد شود شانس زنده ماندن را دارد.
۱- بدلیل به تکامل رسیدن اعضای داخلی جنین همچون قلب و ریه است.
۲- از لحاظ جسمی قادر به تشخیص طعم و بوهای اصلی میباشد ولی هنوز تنفس او نامنظم است و قابلیت مکیدن و بلعیدن او ضعیف است.
سه ماهه آخر دوره ۲۸ تا ۴۷ هفتگی یک دوره رشد اساسی برای ساختمان بدن و اعمال آن محسوب میشود.
رشد حاصل یک اثر متعامل پیچیده بین وراثت و محیط است. این موضوع حتی قبل از تولد مصداق دارد.
در لحظه لقاح اسپرم وارد دیواره تخمک میشود.
خم بارور شده در امتداد لوله فالوپین بطرف رحم حرکت میکند.
در ۵/ ۵ هفته- در مرحله رویانی که طول جنین در حدود ۱ سانتیمتر است. تقسیمات سلولی تمیز داده میشود. شکل سر، بازو و انگشتان را میتوان تشخیص داد.
در هفته هشتم- انگشتان نسبت به ساعد دست به وضوح تشخیص داده میشوند. گاهی اوقات بازتاب-ها دست را بطرف صورت هدایت میکند.
در هفته شانزدهم- طول جنین در حدود۱۶ سانتیمتر است و کودک انسان به وضوح تشخیص داده میشود.
در هفته بیست و سوم- طول جنین در حدود ۳۰ سانتیمتر است. هنوز برای شناور شدن در رحم کوچک است. همان¬گونه که هر مادر حامله اظهار میدارد جنین در این وضعیت فعال است بازوها را حرکت میدهد، لگد پراکتی میکند.
مراقبتهای ویژه در زمان بارداری
دوران بارداری مادر با سایر دوران زندگی او، تفاوت بسیاری دارد. چنان¬چه مادر بخواهد خود و فرزندش از سلامت کافی و رشد کامل برخوردار باشند باید مراقبت¬های ویژهای را رعایت نماید که احتمالاً در دوران قبل از بارداری به آن اندازه اهمیت نداشته یا لااقل عدم رعایت آن زیان¬بخش نبوده است. مهمترین نکاتی که در زمان بارداری باید بدان توجه کرد عبارتاند از:
تغذیه مادر، بهداشت مادر، تشعشعات رادیواکتیو، RH خون ، بیماریها و بالاخره عواطف و هیجانات مادر، که در باره هر یک از این موارد در حد لزوم و به طور مختصر توضیح داده میشود.
– تغذیه
مادرانی که در دوران بارداری از شرایط خوب تغذیه برخوردارند میتوانند فرزندی سالم با رشد کامل داشته باشند.
از آن¬جا که بدن مادر در اثر حاملگی نیاز به تغذیه خوب و کافی دارد جبران کمبود و نقص مواد غذایی مشکل میگردد. بنابراین بهترین روش این است که انتخاب غذای مناسب و کافی از همان ابتدا شروع شود، کمبود مواد غذایی و نبودن برنامه صحیح تغذیه، مخصوصاً پروتئین و بعضی از انواع ویتامین¬ها، موجب افزایش میزان مرگ و میر، مرده بدنیا آمدن کودک، زودرسی و آسیبهای جسمی و عصبی نوزادان خواهد گردید.
امروزه ثابت شده که تغذیه کافی و مناسب در دوره بارداری مؤثر و ضروری است. همچنین آن¬گونه که قبلاً تصور میرفت، وزن مادر در دوران قبل از بارداری و وزنی را که در دوره بارداری اضافه میکند در وضع جسمانی نوزاد تأثیر خواهد داشت. بررسیهای انجام شده در کشورهای مختلف نشان میدهد که با افزودن غذاهای مکمل میتوان وزن نوزاد را افزایش داد و از کم وزنی جلوگیری نمود. برنامههای غذایی مختلفی از سوی محققان مواد غذایی برای زنان باردار در دوران بارداری تعیین و پیشنهاد گردیده است که در این¬جا به آن دسته از مواد غذایی که برای زنان باردار ضروری است و همچنین مواد غذایی مضر اشاره میشود:
– مواد غذایی که خوردن آنها ضروری است: این گونه غذاها عبارتاند از : شیر، سبزیجات، میوه و آب میوه، گوشت، مرغ، ماهی، دانههای گندم و ویتامین D
یک برنامه ساده که بتواند نیازمندی¬های غذایی یک زن باردار را روزانه تأمین کند عبارت است از: نیم لیتر شیر، ۴۰۰ گرم نان، ۱۰۰ گرم پنیر، ۲۰۰ گرم روغن نباتی، ۲۰۰ گرم گوشت سفید (مرغ یا ماهی)، ۳۰ گرم کره، ۵۰ گرم قند. این رژیم قادر است روزانه ۱۱۵ گرم مواد پروتئینی، ۱۱۵ گرم چربی، ۳۸۵ گرم مواد نشاستهای را وارد بدن مادر باردار کند. پس از سوخت و ساز این مواد ۳۰۰ کالری ایجاد میگردد که مورد نیاز روزانه در دوران بارداری میباشد.
چنانچه مادری بتواند از طریق یک برنامه متعادل روزانه ۳۰۰ تا ۵۰۰ کالری به طور روزانه حرارت ایجاد کند این مادر علاوه بر نیاز مندی بدن خود میتواند نوزاد خود را پس از تولد نیز از طریق شیر دادن تغذیه نماید.
– غذاهایی که از خوردن آنها باید اجتناب نمود: غذاهای غیرضروری و احیاناً زیانباری که باید از خوردن آنها اجتناب نمود عبارتند از: غذاهای پرچربی، گوشت پر چربی، کیک، ماکارونی، برنج، بستنی، شیرینی، نوشیدنی، ذرت بو داده، بادام زمینی و مانند این¬ها.
– بهداشت
بهداشت دوره بارداری نیز مانند تغذیه این دوره از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای حفظ سلامتی به خصوص جلوگیری از ریزش مو، کرم خوردگی دندانها و پوک شدن استخوانها باید از شیر و مشتقات آن استفاده شود. برنامه غذایی دوره بارداری به دلیل سرشار بودن از کلسیم میتواند هم در رشد جنین مؤثر باشد، هم موها و دندانها را محفوظ بدارد. بهداشت شخصی از مسایلی است که باید در دوران بارداری مانند همیشه رعایت گردد. کفش و لباس در این دوره باید با رعایت مسائل بهداشتی مربوط به دوره بارداری تهیه گردد. لباسها حتی الامکان گشادتر از معمول و کفش-ها باید راحتتر از همیشه باشد.
به طور کلی هر مادر بارداری علاوه بر رعایت کردن نکات مربوط به تغذیه و بهداشت بهتر است از توصیههای پزشک متخصص پیروی کند زیرا شرایط محیطی، جسمی، عاطفی و بالاخره اقتصادی هر یک از این مادران با دیگری متفاوت است.
– تشعشعات رادیواکتیو و اشعه
از آسیب¬های مهم تولد استفاده از اشعه X در عکس¬هایی است که از مادران باردار برداشته میشود. هر چند ضررهای آن هنوز ناشناخته مانده ولی مسلم است که خطرهایی از قبیل نقص عضو، آسیبهای مغزی، کوتاهی عمر، مرگ و … ، نوزاد را تهدید میکند. برای نمونه پرتونگاری در فاصله لقاح تا قرار گرفتن نطفه در رحم تقریباً در تمام موارد منجر به از بین رفتن نطفه بارور شده میگردد. آسیبهای اشعه X در دورههای بعدی بارداری کمتر است ولی احتمال آسیب مغزی و اختلال در ارگانیسم بدن وجود دارد. به طور کلی مادران باردار در سه ماهه اول بارداری نباید در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار گیرند.
در مواردی استثنایی پزشک متخصص امکان دارد عکس برداری با اشعه X را با نظارت کامل چنان¬چه ضروری تشخیص داد انجام دهد که عبارتند از:
تشخیص حاملگی در موارد مشکوک.
تعیین وضعیت قرار گرفتن جنین در رحم.
تعیین ناهنجاری¬های استخوانی جنین.
تشخیص مرگ جنین در داخل رحم.
تشخیص چند قلو بودن جنین.
تعیین اندازه لگن مادر.
– عامل RH
RH یک ماده شیمیایی است که در خون وجود دارد. تقریباً ۸۵ درصد از مردم دارای RH مثبت و ۱۵ درصد RH منفی هستند. تقریباً میتوان گفت که هیچ¬یک از عوامل مؤثر در آسیب¬های تولد بیش از عامل RH توجه والدین را به خود جلب نکرده است. این عامل RH هیچ اختلالی در سلامت بدن بوجود نمیآورد ولی چنانچه پدر دارای عامل RH مثبت و مادر دارای عامل RH منفی باشد احتمالاً (یک در ۹) اختلالاتی در بدن جنین بوجود میآید. بدین ترتیب که اگر خون جنین دارای RH مثبت باشد چون مادر با RH منفی شروع به ساختن آنتی بادیهایی میکند تا با عامل RH مثبت جنین مبارزه کند، در مرحله بعدی بارداری مادر همین آنتی بادیها احتمالاً به RH مثبت جنین حمله ور میشود و اختلالاتی در نیمکره مغز بوجود میآورد و موجب عقب ماندگی ذهنی، ناشنوایی و مرگ او میشود، بنابراین لازم است که در بارداری بعدی حتماً مادر تحت کنترل پزشک قرار گیرد.
– بیماریها
در دوران بارداری نیاز بیشتری برای مراقبت از مبتلا شدن به بیماریهای گوناگون وجود دارد. زیرا بیماریهای مختلف احتمالاً روی جنین نیز تأثیر میگذارند. همچنین امکان دارد بعضی از عوامل مضر میکروب¬ها و مواد سمی از طریق جفت وارد جنین شود و اختلالاتی را در رشد بوجود آورد. بیماریهای ویروسی مانند سرخجه، آبله مرغان و بیماریهای کبدی مخصوصاً در اوایل دوره رویانی و جنینی خطرناک هستند و احتما موجب نابینایی، ناشنوایی و بیماریهای قلبی و عقب ماندگی ذهنی کودک میشود. تعداد مبتلایان به بیماری سرخجه در ماه¬های مختلف بارداری متفاوت است. برای مثال ۵۰ درصد از نوزادانی که مادران آنها در ماه اول بارداری به این بیماری مبتلا میشوند به آسیب¬های زمان تولد دچار میشوند. بنابراین مادران باردار باید در دوران بارداری تحت نظر پزشک متخصص باشند و با بروز کوچکترین ناراحتی، آزمایشهای پزشکی و دستورات پزشک معالج را اجرا نمایند.
– عواطف و هیجانات
مادران باردار بهتر است در محیطی شاد و آرام به سر برد. اضطراب و فشارهای روانی و اختلافات زناشویی میتواند موجب پدیدار شدن بعضی مواد شیمیایی گردد که از طریق جفت وارد بدن جنین شده، مشکلاتی را فراهم میآورد. علاوه بر آن در این شرایط غدد داخلی بدن هورمون-هایی ترشح میکنند که در نتیجه آنها سوخت و ساز بدن تغییر مینماید. نوزادانی که از این گونه مادران متولد میشوند احتمالاً دارای وزن کم، نارسایی و اختلالات دستگاه گوارشی میباشند.
پرسشها
۱- دوران بارداری از چند مرحله تشکیل شده است؟
۲- مرحله زیگوت چه مرحله ایست و چه مدت طول میکشد؟
۳- در مرحله دوم سه لایه وجود دارد، سه لایه را شرح دهید.
۴- مرحله جنینی کدام مرحله است و چه مدت طول میکشد؟
۵- نکات مهمی که در دوران بارداری باید رعایت گردد نام ببرید.
۶- مواد غذایی مورد لزوم مادران باردار چه نوع موادی است؟
۷- غذاهایی که مادران باردار از خوردن آنها باید پرهیز کنند کدام است؟
۸- برای حفظ سلامتی به خصوص به منظور پیشگیری از ریزش مو، پوک شدن استخوانها و کرم خوردگی دندانها کدام ماده غذایی برای مادر باردار اهمیت بیشتری دارد؟
۹- بیماریهای ویروسی خطرناک برای مادران باردار را نام بیرید.
۱۰- اثرات احتمالی اضطراب و هیجانات مادر باردار بر روی نوزاد چیست؟
فصل سوم
رشد کودک از بدو تولد تا دو سالگی
هدفهای رفتاری: در پایان این فصل فراگیر باید بتواند:
۱- مراحل رشد کودک در دو سال اول زندگی را تعریف کند.
۲- ابعاد رشد جسمانی- حرکتی، رشد شناختی ادرا کی، رشد عاطفی و رشد اجتماعی در دوره نوزادی را تعریف کند.
۳- مهارتهای حرکتی ویژه در دوره دو ساله اول را تعریف کند.
۴- اطلاعاتی در مورد طول قد، وزن و تعداد دندانهای کودک دو ساله داشته باشد.
۵- اطلاعاتی در مورد ابعاد رشد جسمانی، رشد ادراکی، رشد شناختی، رشد حرکتی و رشد اجتماعی کودک در دوره نوپایی داشته باشد.
رشد کودکان از بدو تولد تا دو سالگی
۱/ ۳- مقدمه
دوران رشد کودکان از زمان تولد تا پنج سالگی به سه دوره مجزا تقسیم میگردد:
– دوره نوزادی (ماه اول زندگی)
– دوران نوپایی (ماه دوم تا ۲ سالگی)
– دوران قبل از دبستان (۲ تا ۶ سالگی)
در هر یک از این دورهها موضوعات رشدی مربوط به همان دوران ارائه میگردد ولی باید در نظر داشت که چهار بعد رشدی جسمانی، حرکتی، شناختی، اجتماعی در هر سه دوره به نسبت سن و توانایی کودک وجود دارد ولی رشد عاطفی، هوشی، زبان و شخصیت در تمام دورهها مورد بحث قرار نمیگیرد.
اولین دوره رشد از بدو تولد تا ۳۰ روز اول تولد میباشد.
۲/ ۳- اولین دوره = دوران نوزادی
در دوره نوزادی ابعاد رشدی زیر مورد نظر است.
۱- رشد جسمانی- حرکتی نوزاد
۲- رشد شناختی ادرا کی نوزاد
۳- رشد عاطفی نوزاد
۴- رشد اجتماعی نوزاد
– رشد جسمانی- حرکتی نوزاد
مشخصات بدنی نوزاد هنگام تولد تا حدودی با مشخصات فرد بزرگسال متفاوت است. بدن نوزاد به سختی قابل کنترل است، استخوانهای بدن او نرم و قابل انعطاف و قسمت اعظم آن غضروفی است. سر نوزاد از لحاظ ظاهر بدشکل است ولی بتدریج ترکیب اصلی خود را به دست میآورد. مشخصات کلی و عمومی نوزاد به شرح زیر است:
۱- وزن نوزاد: وزن نوزاد طبیعی به طور متوسط ۳٫۳۷۵ کیلوگرم است و بین ۰۲۵/ ۲ تا ۸۲۵/ ۳ کیلوگرم در نوسان است. نوزاد پس از خروج از بیمارستان بین ۱۳۰- ۱۱۲ گرم از وزن خود را از دست میدهد. این کاهش وزن در اثر اتلاف انرژی برای مقابله با دنیای خارج از رحم بروز میکند و معمولاً بی ضرر میباشد.
۲- اندازه قد نوزاد: اندازه قد در تعیین مشکلات رشدی نوزاد مؤثر نیست. این قد به طور طبیعی در ابتدای تولد معمولاً ۵۱ سانتیمتر است. برای اندازهگیری قد نوزاد بهتر است هنگام خواب اندازهگیری شود. در اولین ماه تولد ۲ تا ۳ سانتیمتر به طول قد نوزاد افزوده میشود. نسبت طول قد یک نوزاد به طول قد همان نوزاد در بزرگسالی تقریباً کمی بیشتر از ۳۰ درصد است.
۳- نسبت بین اندامهای نوزاد: تناسب بین اندامهای نوزاد با فرد بزرگسال متفاوت است. برای مثال نسبت طول سر نوزاد به بدن او به اندازه ۴/ ۱ است در صورتی که نسبت طول سر فرد بزرگسال به نسبت طول بدن او ۷/ ۱ میباشد. نسبت طول دست و پا، بازو و تنه نوزاد نسبت به طول قد او کوچک¬تر است و همین عدم تناسب موجب ضعف هماهنگی اندام کودک حتی در یکی دو سال اول زندگی میگردد.
۴- فعالیتهای حرکتی نوزاد: فعالیتهای حرکتی نوزاد به دو دسته تقسیم میشود:
۱- بازتابها (رفلکسها): بطور غیر ارادی صورت میگیرد، مثل بسته شدن چشم در برابر نور شدید.
۲- غیرباز تابی: بطور ارادی مثل مشت کردن دست¬ها، برداشتن توپ از روی زمین.
ولی حرکات ظریف شامل حرکاتی میشود که فقط یک عضو خاص مثل انگشتان دست در آن نقش دارد. گلدوزی، نوشتن، به دست گرفتن قلم.
واکنشها از دو لحاظ حائز اهمیت میباشند: اول اینکه بعضی از آنها اطلاعاتی در مورد تمامیت و کمال کودک به دست میدهد و دوم این که تعداد دیگری از آنها موجب میگردد که کودک به طور منظم با محیط و اشیای موجود در آن برخورد داشته باشد. فعالیتهای حرکتی نوزاد شامل فعالیت-های کلی و فعالیت¬های ظریف میباشند برای مثال برداشتن یک توپ بازی یک فعالیت کلی است. برداشتن و گرفتن یک شیئی کوچک فعالیت ظریف محسوب میگردد که بعد از فعالیت کلی انجام میپذیرد و نشانه هماهنگی در حرکات است.
ماه ۳ دست رسی و از دست دادن ماه ۲ سینه بطرف بالا ماه اول: صورت بطرف بالا وضعیت جنین
ماه ۷ نشستن به تنهایی ماه ۶ نشستن روی صندلی و گرفتن اشیاء آویزان ماه ۵ نشستن روی دامن ماه ۴ نشستن با کمک دیگران
ماء ۱۱ راه رفتن با راهنمایی ماه ۱۰ خزیده رفتن ماه ۹ ایستادن به کمک گرفتن لبه اشیاء ماه ۸ ایستادن با کمک دیگران
ماه ۱۵ راه رفتن به تنهایی ماه ۱۴ ایستادن به تنهایی ماه ۱۳ از پلکان بالا رفتن ماه ۱۲ با فشار خود را به طرف بالاکشیدن
فعالیتهای حرکتی نوزاد تا راه رفتن به تنهایی
– رشد شناختی- ادراکی نوزاد
نوزاد انسان برای سازگار شدن با محیط قابلیت¬های بسیاری از خود نشان میدهد. نوزاد میتواند ببیند، بشنود، نسبت به بو و مزه واکنش نشان دهد، ولی چگونگی استفاده از این توانایی¬ها را بتدریج یاد میگیرد و در مقابله با مسائل توانا میشود.
نوزاد در انجام کارهای ارادی سخت ناتوان است و در ابتدای تولد بسیاری از کارهای او از طریق بازتاب¬های ساده انجام میگیرد و بیشتر جنبه تصادفی دارد و هدفمند نیست.
در ارزیابی رشد شناختی- ادراکی فرد مورد آزمایش باید از حضور محرک در محیط آگاه باشد و تفاوت بین منبع مختلف محرک را تشخیص دهد. ولی در مورد نوزاد نمیتوان از طریق پرسش و پاسخ توانایی شناختی و ادراکی وی را تشخیص داد. برای مثال تشخیص نور یا انعکاس یک قطعه کاغذ سفید و یا تفاوت بین نور قرمز و نور سفید از سوی نوزاد مشکل است ولی متخصصان با استفاده از روش رفتاری و مشاهده بازتاب در مقابل یک محرک و یا پاسخ¬های رفتاری میتوانند به نتیجه برسند. برای مثال، تابیدن نور در چشم نوزاد موجب انقباض مردمک چشم میگردد و در این صورت مسلم میگردد که نوزاد حضور نور را تشخیص داده است. همچنین شواهدی وجود دارد که واکنش نوزادان به نور قرمز نسبت به نور آبی متفاوت میباشد.
– رشد عاطفی نوزاد
عاطفه: عبارت است از نوعی رفتار که به شکل احساسات مثبت و منفی (اندوه و شادی) نمایان میگردد. ممکن است رفتار فرد همیشه متناسب با عاطفه او نباشد. بطور مثال ممکن است فردی بخندد در حالی که واقعاً خوشحال نباشد.
رضایت و خشنودی نوزاد. دوره شیرخوارگی یک دوره سریع رشد برای بشر است .
– رشد اجتماعی نوزاد
رشد اجتماعی نوزاد، رشدی که در اثر ارتباط با محیط (والدین، اطرافیان) صورت میپذیرد. نحوه خندیدن، گریه کردن، دست دراز کردن، برگرداندن سر به طرف صدا.
در مورد رشد اجتماعی نوزاد این پرسش مطرح است که آیا نوزاد میتواند از رشد اجتماعی برخوردار باشد؟ پاسخ این پرسش از نظر تعداد بسیاری از متخصصان روانشناسی در مورد نوزاد کمتر از یک ماه مثبت میباشد. ابراز احساسات مثبت و منفی در نوزادان مشاهده شده است.
کودک به طور انفعالی یا (کنش پذیر) شیر میخورد، میخوابد، گریه میکند، و مواد زاید را دفع مینماید. خندیدن و سایر بازتاب¬های اثرات متعامل اجتماعی به عنوان واکنشی خودبخودی در برابر فعل و انفعالات فیزیولوژیکی در نوزادان مشاهده شده است. در بعضی بررسی¬ها و مشاهدات نزدیک از نوزادان کمتر از یک ماه تحت شرایطی خنده نوزادان به عنوان بازتابی در برابر محرکهای اجتماعی تأیید گردیده است.
هنگامی که خندیدن نوزاد به آسانی میسر نگردد و یا دیده نشود، نوازش کردن یا ترشرویی میتواند موجب بروز واکنش در نوزاد گردد. برای مثال، صدای افراد در اطراف نوزاد موجب خندیدن وی میگردد ولی صدای زنگ، محرک¬های شنوایی و سایر صداها نمیتواند خنده نوزاد را فراهم سازد.
بازتاب¬های اجتماعی نوزاد میتواند ارتباط بین کودک و والدین را تقویت نماید. کودکی که هنگام در آغوش گرفته شدن به محبت¬های والدین پاسخ میدهد والدین را به ادامه محبت نسبت به خود ترغیب مینماید و در حقیقت محیطی را به وجود میآورد که موجب برقراری اثرات متعامل مثبت بین کودکان و والدین میگردد.
۳/ ۳- دومین دوره = دوران نوپایی
در دوران رشد نوپایی ابعاد رشدی زیرین مورد نظر است.
۱- رشد جسمانی
۲- رشد حرکتی
۳- رشد ادراکی
۴- رشد شناختی
۵- رشد اجتماعی و شخصیت
۶- وابستگی کودک
– رشد جسمانی کودک دو ساله
رشد جسمانی و نمو اندامهای بدنی او بستگی به عوامل ارثی و محیطی دارد. کودکی که به اندازه کافی غذا دریافت نکند رشد طبیعی نخواهد داشت و معمولاً از کودکی که دسترسی به تغذیه کافی دارد ضعیفتر و دارای اندامی کوچکتر میباشد. در مورد عامل ارثی کار چندانی نمیتوان کرد ولی تغذیه و بهداشت مادر در زمان بارداری، نرمش، و حرکات ساده ورزشی تا اندازهای در رشد جسمانی مؤثر است. در طول این دوره رشد جسمانی کودک دارای تحول زیادی است. رشد جسمانی در همه ماه¬ها یکنواخت نیست، برای مثال افزایش وزن کودک در سه ماهه پاییز به حداکثر میرسد و در ماه¬های بهار به حداقل رسیده، برعکس رشد قد کودک به اوج میرسد. در این دوره نسبت اندازه اندامهای مختلف تغییر مییابد، استخوان بندی سفت میشود و دندانها نمایان میگردند. کودک ابتدا خزیده میرود و سپس میایستد و پس از آن راه رفتن را شروع میکند خصوصیات رشد جسمانی کودک در دوران دو ساله اول به قرار زیر است:
۱- وزن کودک: در چهار ماه اول تولد، وزن کودک تقریباً دو برابر میشود و به طور متوسط به ۶٫۲۲۰ تا
۷۲۰/ ۶ کیلوگرم میرسد. در خاتمه سال اول تولد وزن او سه برابر شده و به طور متوسط به ۹۶/ ۸ کیلوگرم میرسد. در طول زمان دومین سال، رشد وزن کاهش مییابد و این کاهش وزن به علت فعالیت¬های حرکتی و دویدن و راه رفتن بروز میکند.
کودک چهار ماهه تقریباً ۶٫۵ کیلوگرم وزن دارد.
۲- طول قد کودک: در چهار ماهه اول، طول بدن کودک بین ۸ تا ۱۰ سانتیمتر رشد مینماید. در خاتمه سال اول حدود ۱۵ سانتیمتر دیگر به طول قد او افزوده میگردد، و در خاتمه سال دوم فقط حدود ۱۰ سانتیمتر دیگر اضافه میشود که روی¬همرفته به طور متوسط طول بدن کودک به ۸۳ تا ۸۸ سانتیمتر میرسد.
تحقیقات نشان داده است که در دو سالگی میتوان طول قد یک کودک را در بزرگسالی تخمین زد بدین ترتیب که طول قد یک فرد بزرگسال تقریباً دو برابر طول قد همان فرد در دو سالگی است.
۳- نسبت بین اندامها: در هنگام تولد نسبت سر نوزاد به تنه او بی تناسب است. در دوره دو ساله اول ضمن این که از رشد سر کودک کاسته میشود به طول تنه ۵۰ درصد و به طول بازو بین ۶۰ تا ۷۵ درصد افزوده میگردد. این تغییرات ایجاد شده در رشد اندامها، موجب میگردد که بالاتنه نوزاد که در ابتدای تولد سنگینتر از پایین تنه بود بتدریج متعادل شده، کودک را قادر سازد تا روی پاهای خود راست ایستاده، راه برود.
۴- رشد دندانها: بیرون آمدن دندانها نشانه تغییرات زیاد در کودک میباشد. اولین دندانهایی که نمایان میگردند دندانهای «ثنایا» نامیده میشوند که از وسط فک بالایی جوانه میزنند. آغاز نمایان شدن دندانها بین ۶ تا ۸ ماهگی است. در سن یک سالگی معمولاً کودک دارای چهار تا شش دندان است. در خاتمه دوران دو سالگی بین ۱۶ تا ۲۰ عدد دندان شیری نمایان شده است.
بعضی والدین هنگام بیرون آمدن دندانها در حدود سن یک سالگی کودکان خود را عادت میدهند درب پلاستیکی شیشههای شیر را بجوند و یا پستانک بمکند. جویدن اشیا با لثهها برای آسان شدن در آوردن دندان مورد استفاده قرار میگیرد ولی استفاده از این روش باید با نظر دندانپزشک باشد و در غیر این صورت ممکن است دندانهای کودک دچار پوسیدگی شود و نیاز به کشیدن داشته باشد.
– رشد حرکتی کودک دو ساله
رشد حرکتی کودکان در دوران دو ساله اول به دو طبقه زیر تقسیم میگردد.
۱- مهارتهای حرکتی ویژه
۲- مهارتهای حرکتی تکاملی
۱- مهارتهای حرکتی ویژه: مهارتهایی هستند که با یادگیری در ارتباطاند. این یادگیری¬ها عبارت از تغییرهایی در رفتار هستند که در نتیجه تمرین حاصل میشوند و بستگی به خصوصیات محیطی دارند که تمرین در آن اجرا شده است. برای مثال، کودکی که میخواهد سه چرخه سواری کند این یادگیری بستگی به خواست او و آموزشی دارد که مربی به او یاد میدهد. بنابراین مهارتهای حرکتی ویژه مهارتهایی هستند که اکتساب آنها بستگی به یادگیری دارد.
۲- مهارتهای حرکتی تکاملی: مهارتهایی هستند که ابتدا بستگی به تغییرات رشدی ارگانیسمی دارد که میخواهد آن حرکت را انجام دهد. این تغییرات رشدی ارگانیسم تا آنجا که محیط اجازه دهد به طور خودبه خود در فرد پدیدار میگردد.
حرکات اولیه کودک ابتدا با استفاده از اندام و عضلات بزرگ بدن شروع میشود و تقریباً تمامی بدن او را به حرکت میآورد. وقتی بازوها به حرکت میآیند دست¬ها و پاها هم با هم حرکت میکنند. برای رفتن به طرف یکشی و یا برداشتن آن، هر دو دست و یا حتی تمام بدن به حرکت درآمده تا به آنشی دسترسی پیدا کند.
با رشد کودک، عضلات کوچک و ظریفتر نیز بکار گرفته میشود. برای مثال، یکی از دست¬های کودک میتواند بدون تکان دادن دست دیگر با سایر اندامشی مورد نظر را بردارد. شروع این تغییرات در به کار بردن عضلات یا فعالیت حرکتی معرف رشد حرکت و تغییر از یک حالت رشدی به حالت دیگر است.
رشد عضلات بدن کودک ابتدا از نزدیکترین عضلات به طرف سر شروع شده، به سایر اندامها ادامه مییابد. کودک چند ماهه با دیدن بعضی اشیا یا اسباب بازی¬ها هر دو دست خود را به حرکت درآورده، آنها را روی هم میریزد پس از چندی این حرکات با حرکات بازو و آرنج هماهنگی پیدا میکند و تقریباً پس از گذشت یک سال از این حرکات، کودک موفق میشود که به برداشتن اشیا مسلط گردد.
راه رفتن کودک یکی از مهارتهای حرکتی مهم و مهیج زندگی کودک در دوره دو ساله اول میباشد. مراحل راه رفتن کودک در این دوره به شرح زیر است:
در حدود سه ماهگی میتواند به طرف پهلوها بغلتد؛ در چهار ماهگی از پشت به پهلو و در شش ماهگی کاملاً به پشت و پهلو میغلتد و میتواند بنشیند ولی عضلات بدن او برای نگهداری بدن، به اندازه کافی مقاومت ندارد. در هفت یا هشت ماهگی دیگر نیازی به کمک خارجی برای نشستن ندارد در چهل هفتگی میتواند بدن خود را به بالا بکشد.
پس از اولین سال تولد قدم¬های لرزان خود را به کمک دیگران بر میدارد و از این زمان به بعد بین ۱۴ ماهگی تا دو سالگی علاوه بر راه رفتن شروع به دویدن نیز مینماید.
پیشرفت در مهارتها
۱- مهارت غذاخوردن: در پایان سال اول کودک تمایل به مستقل غذا خوردن دارد هرچند نیمی از غذا را به بیرون از ظرف میریزد. در سال دوم تمایل به غذا خوردن با دست دارد. مهارت در بکار گیری قاشق در سنین ۳ تا ۴ سالگی تکمیل میشود. تسلط در غذا خوردن به تمرکز و دقت نیاز دارد.
۲- مهارت در لباس پوشیدن: کودک در سنین ۵/ ۳- ۵/ ۱ سالگی پیشرفت سریعی در لباس پوشیدن از خود نشان میدهد. و در ۵ سالگی در این زمینه تسلط کاملی پیدا میکند.
۳- مهارت در نوشتن: تا یک سالگی نوشتن کودک به صورت خط خطی کردن است. در ۱۸ ماهگی به صورت خطوط نامنظم. در ۳ سالگی شکلها به حروف شبیهاند. از دیدگاه فیزیولوژیک قبل از ۶ سالگی بدن برای نوشتن آماده نمیباشد.
۴- مهارت در پرتاب کردن و گرفتن توپ: کودک در سن ۲ سالگی قادر به غلتاندن میشود و در ۴ سالگی در این زمینه نسبتاً موفق است. مهارت پرتاب کردن ابتدا با حرکات تمام بدن، سرانجام با حرکت مختصری موفق به انجام این کار میگردد.
– رشد ادراکی کودک دو ساله
ارزیابی رشد ادراکی کودک در دو ساله اول زندگی کار بسیار مشکلی است. زیرا کودک زیر دو سال قادر به تکلم و برقراری ارتباط با سایرین نیست. به علت ناتوانی کودکان در صحبت کردن، تحقیقات انجام شده در این زمینه با حوصله زیاد و تکنیک¬های ابتکاری به عمل آمده است. در نتیجه اطلاعات ما در زمینه رشد ادراکی نسبت به رشد جسمی و حرکتی احتمالاً کمتر است، در طول ۱۵ سال گذشته بررسی¬هایی از طریق مشاهدات رفتاری انجام گردیده است. نتیجه این بررسی¬ها نشان داده است که رشد ادراکی- شناختی در اوایل زندگی کودک وجود دارد.
رشد ادراکی در این دوران شامل: درک شنوایی- حواس بویایی و چشایی و حواس لامسه یا بساوایی به شرح زیر میباشد:
۱- درک شنوایی: استعداد شنوایی، از زمان تولد در کودک وجود دارد و با اولین ماه تولد مشخص میگردد. همچنین شواهدی وجود دارد که حس شنوایی در دوران قبل از تولد هم وجود دارد گرچه حدود و قدرت تشخیص آن هنوز نامشخص است.
یک پدیده شنوایی که در خاتمه ماه اول تا دو سالگی در کودک نمایان میگردد عبارت است از توانایی ارتباط دادن محرک صدا با فضای مربوط و منبع دید آن است. مکرراً مشاهده شده است که یک کودک چهار ماهه سر خود را به طرف محلی که محرک صدا در آن تولید شده میگرداند در صورتی که یک کودک یک ماهه در تشخیص محل این صدا دقت کمتری دارد.
۲- حواس بویایی و چشایی: حواس بویایی و چشایی فرآیندهای حسی هستند که انرژی محرکی خود را به وسیله مواد شیمیایی کسب مینمایند. با روشی همانند سایر حواس، گیرندهها انرژی محرکی را که در بخش¬های مخصوصی از مغز به عنوان طعم و بو ضبط میگردند به نیروی کار تبدیل مینمایند. شواهدی وجود دارد که عکس¬العمل جنین را نسبت به طعم و بو نشان داده است. همچنین شواهد آشکاری واکنش نوزاد را در برابر طعم و بوی مختلف تأیید نموده است. برای مثال، نوزادان نسبت به طعم شیرین قند (که مورد قبول آنهاست) و طعم تلخ گنه گنه (که تلخ مزه است) واکنش متفاوت نشان میدهند.
حس بویایی در زندگی انسان خصوصاً نوزاد نقش مهمی دارد. کودک با کمک حس بویایی، بوی بد غذاها را تشخیص میدهد و از خوردن آنها خودداری میکند. برعکس بوی خوش غذا ممکن است آنها را به خوردن راغب سازد. بوی خوش حتی در مرغوب جلوه دادن اشیاء نیز نقش عمده دارد. چشایی حس دیگری است که با بویایی رابطه دارد. به طور مثال اگر سوراخ¬های بینی کودک را بگیریم او بوی بد دارو را احساس نخواهد کرد. ۴ مزه اصلی توسط حس چشایی صورت میگیرد. شوری، تلخی، شیرینی، ترشی.
۳- حس لامسه یا بساوایی: حس بساوایی که حس پوستی هم نامیده میشود سریع¬ترین رشد را در کودک دارد بخصوص در نواحی پیشانی، لب، زبان و گوش. حواس پوستی تجربیات حسی خود را از گیرندههایی که در پوست بدن وجود دارند کسب مینمایند، چهار نوع مختلف از این گیرندهها تاکنون شناخته شده است که عبارتند از : گرما، سرما، فشار و درد. کار گیرندههای حسی در نقاط مختلف پوست بدن متفاوت میباشد. بعضی از مناطق پوستی از قبیل صورت و دست¬ها نسبت به قسمت¬های دیگر بدن مانند پشت از حساسیت بیشتری برخوردار بوده، گیرندههای بیشتری دارند.
گیرندههای حسی انواع مختلف محرک¬ها و حوادثی را که در بخش-های مختلف مغز ثبت گردیده دریافت میدارند. این محرک¬ها یا از طریق مکانیکی و یا از طریق موجی تهیه میگردند. نوزادان نسبت به هر یک از چهار نوع حواس پوستی عکس العمل نشان میدهند.
– رشد شناختی در کودکان دو ساله
کودک در دو سال اول زندگی دانستنی¬های فراوانی درباره خویشتن و محیطی که در آن زندگی میکند کسب مینماید. استعدادهای شناختی به فرآیند این اکتسابات و کاربرد آنها مرتبط میگردد.
کسب این قبیل اطلاعات از طریق تکلم و برقراری ارتباطات لفظی با سایر کودکان میسر نمیگردد بلکه بستگی به اثرات متعامل حسی- حرکتی کودک با منابع انگیزههای محیطی دارد و در واکنش-هایی که کودک نسبت به دنیای اطراف خود نشان میدهد انعکاس مییابد.
بنابراین میتوان رشد شناختی این دوران را همان توانایی¬های حسی و حرکتی کودک فرض نمود.
در مورد حافظه کودک آزمایش¬ها نشان داده است که کودک ۴ تا ۶ ماهه میتواند اشیایی را که فقط برای چند دقیقه مشاهده نموده، به خاطر آورد. یک آزمایش کوتاه از تزریق آمپول توسط پزشک این شناسایی را در کودک نشان میدهد که چگونه منظره مطب پزشکان کودک را هراسان میسازد. در دوره ۴ تا ۶ ماهگی ظاهر کودک میتواند نشان دهد که از اشیاء مورد مشاهده و کارآیی شبیه تزریق آمپول آگاهی دارد.
– رشد اجتماعی و شخصیت در دو ساله اول
در دوره دو ساله اول زندگی تحولات اساسی در نوزاد بوجود میآید که باعث نشان دادن واکنش نوزاد به اطرافیان و محیط خود میشود.
این دوره دو ساله از لحاظ روانشناختی اهمیت خاصی دارد. در مورد رشد اجتماعی و شخصیت کودک عوامل زیرین قابل توجه میباشند:
۱- اختلافات فردی در شخصیت: گرایش و رفتار والدین نسبت به کودک و همچنین تجربیات کودک از محیط، به طور مسلم در رشد کودک مؤثر میباشد. ولی این عوامل بخودی خود نمیتوانند رشد شخصیت کودک را کامل نمایند. بررسیهای اخیر نشان داده است که عوامل ذاتی کودک صفات ویژهای در اثرات متقابل با محیط میباشند. بعضی از این صفات ویژه که در ماه¬های اول زندگی در کودک نمایان میگردد عبارتاند از:
– بعضی از کودکان نسبت به سایر کودکان به طور ذاتی فعالترند. –
– خواب و خوراک و اتلاف وقت تعدادی از کودکان منظمتر از سایر کودکان است.
– گریه و ناراحتی تعدادی از آنان کمتر از سایرین است.
– تعدادی از کودکان خوشروتر، شادتر و باشتر از سایر کودکان میباشند.
۲- بروز واکنش¬های اجتماعی: خندیدن نوزاد یکی از واکنش¬های مهم اجتماعی است زیرا موجب برانگیختن واکنش بزرگسالان نسبت به کودکان میگردد. اولین خنده نوزاد بین هفته سوم تا هشتم پس از تولد نمایان میگردد. اگر چه محرک¬های مختلفی موجب بروز خنده کودک میگردد ولی صدای انسان توأم با حرکات صورت و سر و گردن بهترین محرک برای خندیدن نوزاد است. فرضیات مختلفی در مورد خندیدن کودکان وجود دارد که مهمترین آنها عبارتاند از : فرضیه ژنتیکی- فرضیه شناخت ادراکی و تئوری تقویت رفتار.
در شش ماهگی خندیدن کودک در واکنش به محرک¬های اجتماعی یک خنده ساده نیست بلکه توأم با فعالیت و بازی میباشد. کودک در یکسالگی خندیدن را با شکل و حرکات مشخصی انجام میدهد که از جمله میتوان خنده آرام بخش را نام برد.
۳- وابستگی کودک در دو سال اول زندگی: وابستگی کودک عبارت است از: سعی و کوشش و جستجوی او برای برقراری رابطه جسمی با افراد بزرگسال. سیستم وابستگی با نحوه دلبستگی کودک از طریق مشاهده صورت میگیرد. خصوصاً مشاهده چهره مادر که با رفتارهای دنبال کردن، آویزان شدن، گریه کردن، خندیدن و مکیدن همراه میباشد. اگر هریک از این رفتارها بدرستی صورت بگیرد سلامت روانی و جسمانی آینده کودک را تضمین و در غیر این صورت زندگی تا ایمنی را برای کودک به ارمغان میآورد.
پرسشها
۱- دوران نوزادی معمولاً چند هفته طول میکشد؟
۲- وزن نوزاد طبیعی معمولاً چند کیلو گرم است؟
۳- رشد شناختی- ادراکی نوزاد چگونه است؟
۴- دوره نوپایی که دومین دوره زندگی یک کودک میباشد دارای چه ویژگیهایی میباشد هریک را مختصر بیان کنید.
۵- طول قد کودک در آخر دوره دو ساله به طور متوسط چند سانتیمتر است؟
۶- تعداد دندانها در پایان دوره دو ساله چند عدد میباشد؟
۷- در دوران دو ساله مهارتهای حرکتی به چند طبقه تقسیم میگردند و دارای چه ویژگی¬هایی هستند؟
۸- چه عواملی در رشد اجتماعی و شخصیت در دوران دو ساله قابل توجه میباشند؟