روانشناسیمغز و اعصاب

توجه؛ تعریف، انواع، مثال، بررسی و ارزیابی

توجه چیست

توجه (attention) فرآیندی است که طی آن فرد محرک‌های معینی را از میان مجموعه‌ای از محرک‌های محیطی انتخاب کرده و منابع شناختی خود را بر روی آن‌ها متمرکز می‌کند تا بتواند آن‌ها را به صورت مؤثرتر پردازش کند. این انتخاب به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه رخ می‌دهد و معمولاً براساس اهمیت یا برجستگی محرک‌ها انجام می‌گیرد. توجه به فرد این امکان را می‌دهد که از بین اطلاعات بسیاری که در هر لحظه دریافت می‌کند، تنها آن‌هایی را که برای اهداف فعلی‌اش مهم هستند، پردازش کرده و به حافظه منتقل کند.

انتخاب زودهنگام

در نظریه‌های توجه، “انتخاب زودهنگام” (early selection) به مدلی اشاره دارد که معتقد است انتخاب محرک‌ها برای توجه در مراحل ابتدایی پردازش اطلاعات صورت می‌گیرد. طبق این مدل، محرک‌های محیطی در ابتدا به‌طور کامل پردازش نمی‌شوند و تنها محرک‌هایی که توجه به آنها معطوف شده است به مرحله پردازش بیشتر می‌رسند، در حالی که سایر محرک‌ها فیلتر یا حذف می‌شوند.

یکی از نمونه‌های برجسته این نظریه، مدل فیلتر بروادبنت (Broadbent’s Filter Model) است. طبق این مدل، یک «فیلتر» در مراحل ابتدایی پردازش اطلاعات قرار دارد که براساس ویژگی‌های فیزیکی (مانند شدت صدا، رنگ، یا موقعیت مکانی) برخی محرک‌ها را انتخاب می‌کند و مانع از رسیدن بقیه اطلاعات به مراحل بالاتر پردازش شناختی می‌شود.

به طور خلاصه، در مدل انتخاب زودهنگام، اطلاعاتی که توجه به آن‌ها اختصاص نمی‌یابد، در همان مراحل اولیه پردازش، حذف شده و به حافظه یا پردازش آگاهانه نمی‌رسند.

انتخاب دیرهنگام

در نظریه‌های توجه، “انتخاب دیرهنگام” (late selection) به مدلی اشاره دارد که طبق آن همه محرک‌های محیطی به‌طور کامل و در سطح معنایی پردازش می‌شوند، اما انتخاب اینکه کدام محرک‌ها به آگاهی و توجه آگاهانه وارد شوند، در مراحل بعدی و پس از پردازش معنایی اتفاق می‌افتد.

این مدل برخلاف نظریه‌های انتخاب زودهنگام، معتقد است که محرک‌های حسی فیلتر نمی‌شوند و همه اطلاعات در ابتدا پردازش می‌شوند. تنها در مرحله‌ای دیرتر، براساس اهمیت، هدف‌ها، یا نیازهای فعلی فرد، برخی از اطلاعات برای پردازش بیشتر انتخاب می‌شوند و به آگاهی وارد می‌شوند، در حالی که سایر اطلاعات کنار گذاشته می‌شوند.

مدل دویچ و دویچ (Deutsch & Deutsch) از مشهورترین مدل‌های انتخاب دیرهنگام است. آن‌ها استدلال می‌کنند که همه اطلاعات حسی تا مرحله معنایی پردازش می‌شوند، اما توجه تنها به آن اطلاعاتی معطوف می‌شود که برای اقدام یا تصمیم‌گیری ضروری هستند.

بنابراین، در مدل انتخاب دیرهنگام، همه محرک‌ها به طور جامع پردازش می‌شوند، اما توجه در مرحله‌ای پس از پردازش معنایی برای تصمیم‌گیری در مورد اقدام، فیلتر می‌شود.

تفاوت‌های اصلی بین انتخاب زودهنگام و انتخاب دیرهنگام

تفاوت‌های اصلی بین انتخاب زودهنگام (early selection) و انتخاب دیرهنگام (late selection) در توجه به شرح زیر است:

۱. مرحله فیلتر کردن اطلاعات:
– انتخاب زودهنگام: فیلتر کردن اطلاعات در مراحل اولیه پردازش، یعنی قبل از رسیدن به پردازش معنایی، انجام می‌شود. فقط محرک‌هایی که توجه به آن‌ها اختصاص می‌یابد، پردازش معنایی می‌شوند.
– انتخاب دیرهنگام: همه اطلاعات محیطی تا مرحله معنایی پردازش می‌شوند و پس از پردازش معنایی، تصمیم گرفته می‌شود که کدام اطلاعات برای آگاهی و پاسخ رفتاری انتخاب شوند.

۲. مقدار پردازش اطلاعات:
– انتخاب زودهنگام: پردازش اطلاعات به صورت محدود انجام می‌شود. تنها اطلاعاتی که از فیلتر زودهنگام عبور کرده‌اند، به مراحل بالاتر پردازش (معنایی) می‌رسند.
– انتخاب دیرهنگام: تمام اطلاعات ابتدا به صورت جامع و معنایی پردازش می‌شوند و بعداً برخی اطلاعات بر اساس نیازهای شناختی یا رفتاری انتخاب می‌شوند.

۳. نقش توجه:
– انتخاب زودهنگام: توجه به عنوان یک فیلتر اولیه عمل می‌کند که فقط برخی اطلاعات را برای پردازش بیشتر انتخاب می‌کند.
– انتخاب دیرهنگام: توجه پس از پردازش کامل اطلاعات، به عنوان عاملی برای انتخاب و تعیین اولویت‌های پاسخ‌دهی به اطلاعات عمل می‌کند.

۴. سطح پردازش محرک‌ها:
– انتخاب زودهنگام: محرک‌هایی که انتخاب نشده‌اند، معمولاً در سطوح پایه‌ای مثل ویژگی‌های فیزیکی (مثل صدا، رنگ، و شدت) پردازش می‌شوند و به پردازش معنایی نمی‌رسند.
– انتخاب دیرهنگام: همه محرک‌ها حتی در سطح معنایی (مثل معنی کلمات یا ارتباطات مفهومی) پردازش می‌شوند، اما فقط برخی از آن‌ها برای واکنش انتخاب می‌شوند.

۵. مثال‌های مدل:
– انتخاب زودهنگام: مدل فیلتر بروادبنت (Broadbent) نمونه‌ای از این رویکرد است که می‌گوید محرک‌ها ابتدا براساس ویژگی‌های فیزیکی فیلتر می‌شوند.
– انتخاب دیرهنگام: مدل دویچ و دویچ (Deutsch & Deutsch) نمونه‌ای از این رویکرد است که همه اطلاعات را تا سطح معنایی پردازش می‌کند و سپس تصمیم‌گیری درباره توجه صورت می‌گیرد.

۶. کاربرد در زندگی روزمره:
– انتخاب زودهنگام: وقتی در یک محیط شلوغ هستید و فقط به صدای شخصی که با شما صحبت می‌کند توجه می‌کنید و سایر صداها را نادیده می‌گیرید.
– انتخاب دیرهنگام: وقتی همه صداها را می‌شنوید و پردازش می‌کنید، اما بعداً تصمیم می‌گیرید که تنها به اطلاعات مرتبط با یک موضوع خاص توجه کنید.

به طور کلی، تفاوت اصلی در این است که در مدل انتخاب زودهنگام، توجه به عنوان فیلتری در مراحل اولیه عمل می‌کند، در حالی که در مدل انتخاب دیرهنگام، توجه بعد از پردازش کامل اطلاعات وارد می‌شود.

رابطه توجه و شناخت

رابطه توجه (attention) و شناخت (cognition) بسیار نزدیک و هم‌پوشان است، به طوری که توجه به عنوان یکی از اجزای کلیدی در فرآیندهای شناختی عمل می‌کند. در این رابطه، توجه می‌تواند به عنوان یک مکانیزم مقدماتی در شناخت دیده شود که به سازماندهی و هدایت منابع شناختی کمک می‌کند. در ادامه به جنبه‌های اصلی این رابطه می‌پردازیم:

۱. توجه به عنوان پیش‌نیاز شناخت:
توجه اولین مرحله‌ای است که امکان ورود اطلاعات به سیستم‌های شناختی را فراهم می‌کند. توجه تعیین می‌کند که چه اطلاعاتی از محیط انتخاب شوند و به مرحله پردازش برسند. اگر اطلاعات به‌درستی مورد توجه قرار نگیرند، پردازش شناختی مناسب نخواهد بود. به این ترتیب، توجه پیش‌نیاز فرآیندهای شناختی پیچیده‌تر مانند حافظه، یادگیری، حل مسئله و تصمیم‌گیری است.

۲. تخصیص منابع شناختی:
توجه به عنوان یک سیستم مدیریت منابع شناختی عمل می‌کند. مغز انسان ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات دارد و نمی‌تواند به همه محرک‌های محیطی به‌طور هم‌زمان پاسخ دهد. توجه به مغز کمک می‌کند تا منابع شناختی خود را به مهم‌ترین اطلاعات اختصاص دهد، به این ترتیب از اطلاعات اضافی و بی‌اهمیت اجتناب می‌شود.

۳. توجه و حافظه:
توجه نقش مهمی در انتقال اطلاعات به حافظه کاری و حافظه بلندمدت ایفا می‌کند. وقتی به چیزی توجه می‌کنیم، اطلاعات مربوطه به حافظه کاری منتقل می‌شود، جایی که می‌تواند پردازش شود و به حافظه بلندمدت راه پیدا کند. بدون توجه، ذخیره‌سازی اطلاعات در حافظه به‌خوبی انجام نمی‌شود.

۴. توجه و یادگیری:
یادگیری مؤثر نیاز به توجه مداوم به اطلاعات دارد. در فرآیند یادگیری، توجه ما را قادر می‌سازد تا اطلاعات جدید را پردازش کنیم و آن‌ها را با دانش قبلی پیوند دهیم. در صورتی که توجه کافی به اطلاعات نباشد، یادگیری مختل می‌شود.

۵. توجه و حل مسئله:
در حل مسئله، توجه به ما کمک می‌کند تا از میان اطلاعات مختلف، به سرنخ‌ها و داده‌های مرتبط تمرکز کنیم و اطلاعات بی‌ربط را نادیده بگیریم. این تمرکز توجه، امکان پردازش دقیق‌تر اطلاعات و دستیابی به راه‌حل‌های بهتر را فراهم می‌آورد.

۶. نقش توجه در تصمیم‌گیری:
توجه به فرد کمک می‌کند تا در موقعیت‌های پیچیده، اطلاعات مرتبط را از محیط دریافت کند و از آن‌ها برای ارزیابی گزینه‌های مختلف استفاده کند. در فرآیند تصمیم‌گیری، توجه ما را به سمت اطلاعات حیاتی هدایت می‌کند که مستقیماً بر تصمیم نهایی تأثیرگذار است.

نتیجه‌گیری:
توجه و شناخت در هم تنیده هستند و رابطه‌ای دوسویه دارند. توجه، فرآیند شناختی را هدایت و بهینه می‌کند، در حالی که بدون شناخت مناسب، توجه نمی‌تواند مؤثر باشد. به عبارتی، توجه پایه‌گذار شناخت و شناخت وابسته به توجه برای پردازش بهتر اطلاعات است.

شباهت‌ها و تفاوت‌های توجه و شناخت

توجه (attention) و شناخت (cognition) دو مفهوم نزدیک به هم در علوم شناختی هستند، اما تفاوت‌هایی در عملکرد و دامنه آن‌ها وجود دارد. در ادامه به شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو مفهوم می‌پردازیم:

شباهت‌ها:

۱. هردو فرآیندهای ذهنی هستند:
– توجه و شناخت هر دو به عنوان فرآیندهای ذهنی و شناختی در مغز عمل می‌کنند و به ما در تعامل با محیط اطراف و پردازش اطلاعات کمک می‌کنند.

۲. وابستگی به یکدیگر:
– توجه بخشی از فرآیندهای شناختی است. بدون توجه مناسب، بسیاری از عملکردهای شناختی مانند یادگیری، حافظه و حل مسئله دچار اختلال می‌شوند. توجه به شناخت کمک می‌کند تا اطلاعات مهم از اطلاعات غیرضروری تمایز داده شوند.

۳. هدف مشترک:
– هدف هر دو کمک به فرد برای پردازش بهتر اطلاعات و واکنش مؤثرتر به محیط است. توجه به ما کمک می‌کند تا اطلاعات مهم را انتخاب کنیم، در حالی که شناخت به ما امکان می‌دهد این اطلاعات را پردازش و تفسیر کنیم.

۴. کنترل آگاهانه و ناخودآگاه:
– هردو می‌توانند به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه عمل کنند. برای مثال، توجه ممکن است به‌صورت ناخودآگاه به یک صدای بلند معطوف شود، و شناخت نیز ممکن است شامل فرآیندهای خودکار مانند حل مسائل ساده باشد.

تفاوت‌ها:

۱. دامنه عملکرد:
– توجه: به‌طور خاص به انتخاب و تمرکز بر روی محرک‌ها و اطلاعات محیطی محدود می‌شود. توجه به مدیریت اطلاعات ورودی و تخصیص منابع شناختی به اطلاعات مهم کمک می‌کند.
– شناخت: شامل طیف وسیعی از فرآیندهای ذهنی مانند یادگیری، ادراک، حافظه، حل مسئله، تصمیم‌گیری و استدلال است. به‌عبارتی، توجه زیرمجموعه‌ای از شناخت به شمار می‌آید و شناخت شامل فرآیندهای پیچیده‌تری است که به تفسیر و استفاده از اطلاعات منجر می‌شود.

۲. نقش در پردازش اطلاعات:
– توجه: به عنوان یک فیلتر عمل می‌کند که تعیین می‌کند کدام اطلاعات باید برای پردازش بیشتر انتخاب شوند. توجه تمرکز مغز را روی اطلاعات خاصی جلب می‌کند و اطلاعات دیگر را نادیده می‌گیرد.
– شناخت: به پردازش و تحلیل اطلاعاتی که توسط توجه انتخاب شده‌اند می‌پردازد. شناخت نه‌تنها اطلاعات را پردازش می‌کند، بلکه آن‌ها را ذخیره، دسته‌بندی و به‌کار می‌برد.

۳. نوع و سطح فعالیت:
– توجه: فعالیتی است که بیشتر بر روی محرک‌های محیطی و کنترل جریان اطلاعات تمرکز دارد. این کار شامل تمرکز بر یک محرک خاص یا تغییر توجه بین محرک‌ها است.
– شناخت: در سطح بالاتری از فعالیت‌های ذهنی قرار می‌گیرد و شامل درک، تفسیر، استدلال و حل مشکلات است. شناخت به مغز امکان می‌دهد که اطلاعات پردازش‌شده را تحلیل کرده و به نتایج معناداری دست یابد.

۴. محدودیت‌های شناختی:
– توجه: محدودیت‌های مشخصی دارد، مانند اینکه نمی‌توانیم به طور هم‌زمان به تعداد زیادی از محرک‌ها توجه کنیم. توجه اغلب به صورت متمرکز یا تقسیم‌شده است و ظرفیت پردازش محدودی دارد.
– شناخت: گسترده‌تر است و شامل توانایی‌های پیچیده‌ای مانند ذخیره‌سازی بلندمدت اطلاعات، استدلال و حل مسئله می‌شود. اگرچه شناخت نیز دارای محدودیت‌هایی است، اما دامنه عملکرد آن وسیع‌تر از توجه است.

نتیجه‌گیری:
– توجه زیرمجموعه‌ای از شناخت است که به انتخاب و تمرکز بر اطلاعات مهم کمک می‌کند. شناخت گسترده‌تر است و شامل تمامی فرآیندهای ذهنی برای درک، پردازش و استفاده از اطلاعات است. توجه و شناخت به یکدیگر وابسته‌اند و هرکدام بدون دیگری نمی‌تواند به‌طور کامل عمل کند.

انواع توجه

توجه انتخابی

توجه انتخابی (Selective Attention) به توانایی تمرکز بر روی یک محرک یا دسته‌ای از محرک‌ها در حالی که سایر محرک‌های غیرمرتبط نادیده گرفته می‌شوند، اشاره دارد. این نوع توجه به ما امکان می‌دهد تا اطلاعات مهم را از میان حجم زیاد اطلاعات موجود در محیط انتخاب کنیم و به آن‌ها توجه کنیم، در حالی که اطلاعات کم‌اهمیت یا مزاحم را نادیده بگیریم.

ویژگی‌های توجه انتخابی:

۱. تمرکز بر اطلاعات مرتبط:
– توجه انتخابی به فرد اجازه می‌دهد که بر روی اطلاعات مرتبط با وظیفه یا هدف خاصی تمرکز کند. به عنوان مثال، در یک مهمانی شلوغ، شما می‌توانید روی مکالمه با یک نفر خاص تمرکز کنید و صدای دیگران را نادیده بگیرید.

۲. نادیده گرفتن اطلاعات مزاحم:
– یکی از جنبه‌های اصلی توجه انتخابی، توانایی نادیده گرفتن محرک‌های غیرمرتبط یا مزاحم است. این کمک می‌کند تا فرد از اطلاعات غیرضروری که می‌تواند تمرکز را مختل کند، اجتناب کند.

۳. محدودیت ظرفیت شناختی:
– توجه انتخابی به ما امکان می‌دهد که از ظرفیت محدود مغز برای پردازش اطلاعات بهینه استفاده کنیم. به دلیل محدودیت منابع شناختی، مغز نمی‌تواند به همه اطلاعات موجود در محیط به طور هم‌زمان پاسخ دهد، بنابراین باید انتخاب کند که به چه چیزی توجه کند.

۴. اهمیت در یادگیری و عملکرد:
– توجه انتخابی نقش مهمی در یادگیری، حل مسئله و انجام وظایف دارد. با تمرکز بر روی اطلاعات مرتبط و فیلتر کردن اطلاعات غیرمرتبط، فرد می‌تواند به طور مؤثرتری درک کند و عملکرد بهتری داشته باشد.

نظریه‌ها و مدل‌ها:

۱. مدل فیلتر بروادبنت (Broadbent’s Filter Model):
– این مدل یکی از اولین نظریه‌ها درباره توجه انتخابی است که بیان می‌کند اطلاعات حسی وارد سیستم شناختی می‌شوند، اما یک فیلتر در مراحل اولیه این اطلاعات را براساس ویژگی‌های فیزیکی (مانند شدت صدا) انتخاب می‌کند. تنها اطلاعاتی که از این فیلتر عبور می‌کنند، به پردازش معنایی می‌رسند.

۲. مدل کاهش تریسمن (Treisman’s Attenuation Model):
– این مدل پیشنهاد می‌دهد که همه اطلاعات به طور کامل فیلتر نمی‌شوند، بلکه برخی اطلاعات غیرمرتبط کاهش می‌یابند (ضعیف می‌شوند) ولی همچنان به پردازش محدود دسترسی دارند.

۳. مدل انتخاب دیرهنگام (Late Selection Model):
– در این مدل، تمام اطلاعات حسی تا مرحله معنایی پردازش می‌شوند و انتخاب نهایی برای توجه به اطلاعات مرتبط، پس از پردازش معنایی انجام می‌شود.

مثال‌های روزمره:

– پدیده کوکتل پارتی (Cocktail Party Effect): شما در یک مهمانی شلوغ می‌توانید صدای مکالمه‌های اطراف را نادیده بگیرید و تنها به صحبت فردی که با او در حال گفت‌وگو هستید، توجه کنید.
– رانندگی: هنگام رانندگی در محیطی پر سروصدا، شما به تابلوهای راهنمایی و جاده تمرکز می‌کنید و صدای موسیقی یا صحبت‌های دیگران را نادیده می‌گیرید.

بررسی و ارزیابی توجه انتخابی

توجه انتخابی به توانایی مغز برای تمرکز کردن بر روی یک محرک خاص در محیط و نادیده گرفتن سایر محرک‌های مزاحم اشاره دارد. این فرآیند به مغز اجازه می‌دهد که منابع پردازشی خود را بر روی اطلاعات مهم متمرکز کند. برای بررسی و ارزیابی توجه انتخابی، آزمون‌های مختلفی وجود دارند که از جمله آن‌ها می‌توان به آزمون “استروپ” (Stroop Test) و “آزمون دیکوتیک لیسنینگ” (Dichotic Listening Task) اشاره کرد.

– آزمون استروپ: آزمون استروپ (Stroop Test) یکی از آزمون‌های معروف برای سنجش توجه انتخابی و کنترل شناختی است. این آزمون به خوبی نشان می‌دهد که چگونه افراد در پردازش همزمان اطلاعات متناقض دچار تأخیر می‌شوند. اساس این آزمون این است که وقتی اطلاعات نوشتاری و رنگ با هم در تضاد باشند، زمان واکنش افزایش می‌یابد.

شیوه‌ی اجرای آزمون استروپ:
در آزمون استروپ، به افراد یک لیست از کلمات نمایش داده می‌شود که نام رنگ‌ها را بیان می‌کنند. اما این کلمات با رنگ‌های مختلف (غیرهم‌خوان با معنای کلمه) نوشته شده‌اند. مثلاً کلمه “آبی” ممکن است با رنگ قرمز نوشته شده باشد. از افراد خواسته می‌شود که رنگ جوهر (نه معنای کلمه) را نام ببرند.

دو حالت اصلی:
1. حالت همخوانی: زمانی که رنگ جوهر با معنای کلمه همخوان است (مثلاً “قرمز” با جوهر قرمز نوشته شده است).
2. حالت ناهماهنگی: زمانی که رنگ جوهر با معنای کلمه ناهماهنگ است (مثلاً “قرمز” با جوهر آبی نوشته شده است).

نتایج معمول:
افراد معمولاً در شرایط ناهماهنگ زمان بیشتری برای نام بردن رنگ جوهر صرف می‌کنند. این تأخیر به دلیل تضاد بین معنای کلمه و رنگ آن است و نشان می‌دهد که مغز به طور خودکار معنای کلمه را پردازش می‌کند و تلاش برای نادیده گرفتن آن باعث افزایش زمان واکنش می‌شود.

کاربردها:
– مطالعات روان‌شناختی و شناختی: برای بررسی کارکردهای اجرایی، مانند کنترل توجه و انعطاف‌پذیری شناختی.
– بررسی اختلالات روانی: آزمون استروپ به عنوان ابزاری در ارزیابی اختلالات مثل افسردگی، اضطراب، و اسکیزوفرنی به کار می‌رود.
– ارزیابی تغییرات مغزی: این آزمون به‌ویژه در مطالعات مرتبط با عملکرد اجرایی مغز و اختلالات توجه و تمرکز مفید است.

این آزمون به‌سادگی قابل اجراست، اما بینش‌های عمیقی درباره فرآیندهای شناختی افراد ارائه می‌دهد.
– آزمون دیکوتیک لیسنینگ: آزمون دیکوتیک لیسنینگ (Dichotic Listening Task) یکی از روش‌های پرکاربرد در روان‌شناسی شناختی و علوم اعصاب برای مطالعه توجه انتخابی و پردازش شنوایی است. در این آزمون، محرک‌های صوتی مختلف به طور همزمان به گوش چپ و گوش راست فرد ارائه می‌شود و از او خواسته می‌شود که تنها بر روی یکی از محرک‌ها تمرکز کند. این آزمون به بررسی توانایی فرد در پردازش و توجه به اطلاعات صوتی ورودی به یک گوش و نادیده گرفتن اطلاعات دیگری می‌پردازد.

روش اجرای آزمون:
1. فرد هدفون می‌پوشد و همزمان دو پیام صوتی مختلف به گوش‌های او ارائه می‌شود. به طور معمول، یک پیام به گوش راست و پیام دیگر به گوش چپ ارسال می‌شود.
2. از فرد خواسته می‌شود که به پیام صوتی مربوط به یکی از گوش‌ها توجه کرده و آن را تکرار کند (به این روش “تکنیک تکرار” یا shadowing گفته می‌شود).
3. پیام‌های صوتی می‌توانند شامل کلمات، جمله‌ها، یا صداهای غیرکلامی مانند موسیقی یا نویز باشند.

هدف آزمون:
این آزمون برای بررسی موارد زیر استفاده می‌شود:
– توجه انتخابی: بررسی اینکه فرد تا چه اندازه می‌تواند اطلاعاتی را که به آن توجه می‌کند، پردازش کند و اطلاعاتی که به آن‌ها توجه نمی‌کند، نادیده بگیرد.
– پردازش نیمکره‌ای مغز: این آزمون اغلب برای مطالعه‌ی تفاوت عملکرد نیمکره‌های چپ و راست مغز به کار می‌رود، زیرا اطلاعات شنیداری ورودی به هر گوش به نیمکره‌ی مخالف مغز ارسال می‌شود.
– بیش‌شنوایی نیمکره‌ای (Right Ear Advantage): در بسیاری از موارد، افراد بهتر می‌توانند اطلاعات شنیداری مربوط به گوش راست را پردازش کنند، که این امر به دلیل تخصص نیمکره چپ مغز در پردازش زبان است.

نتایج معمول:
– در صورتی که فرد به محرک شنیداری در یک گوش تمرکز کند، معمولاً دقت در پردازش و بازگویی آن محرک بیشتر از محرک دیگر خواهد بود.
– مزیت گوش راست (Right Ear Advantage): در شرایطی که اطلاعات کلامی به هر دو گوش ارسال می‌شود، افراد معمولاً عملکرد بهتری در گوش راست نشان می‌دهند، چرا که نیمکره چپ مغز که مسئول پردازش زبان است، بیشتر به اطلاعات گوش راست اختصاص دارد.

کاربردها:
– مطالعات توجه و پردازش اطلاعات شنوایی: این آزمون برای بررسی نحوه عملکرد توجه و تمرکز افراد در شرایطی که اطلاعات متناقض یا همزمان به گوش می‌رسد، به کار می‌رود.
– مطالعات مغز و نیمکره‌ها: به ویژه در ارزیابی دو نیمکره مغز و چگونگی پردازش اطلاعات توسط هر یک از آن‌ها.
– بررسی اختلالات عصبی: از این آزمون برای ارزیابی آسیب‌های مغزی و مشکلات توجه، مانند ADHD، و همچنین در تحقیقات مرتبط با زبان‌شناسی و روان‌شناسی عصبی استفاده می‌شود.

این آزمون بینشی عمیق در زمینه نحوه پردازش اطلاعات شنوایی و نحوه کارکرد توجه در مغز ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری:
توجه انتخابی یکی از ابزارهای اصلی برای مدیریت حجم زیادی از اطلاعات محیطی است. این نوع توجه به ما اجازه می‌دهد تا منابع شناختی خود را بر روی اطلاعات مهم متمرکز کنیم و اطلاعات کم‌اهمیت یا مزاحم را کنار بگذاریم، که برای انجام وظایف پیچیده و تعامل مؤثر با محیط حیاتی است.

توجه پایدار

توجه پایدار (Sustained Attention)، که گاهی به آن توجه مداوم یا تمرکز طولانی‌مدت نیز گفته می‌شود، به توانایی حفظ تمرکز و توجه بر روی یک فعالیت یا محرک برای مدت زمان طولانی اشاره دارد. این نوع توجه به‌ویژه زمانی مهم است که فرد باید برای مدت قابل توجهی بر روی یک کار ثابت و بدون تنوع، تمرکز کند.

ویژگی‌های توجه پایدار:

۱. حفظ تمرکز در طول زمان:
– توجه پایدار به توانایی حفظ تمرکز بدون کاهش کیفیت توجه در طی زمان اشاره دارد. برای مثال، زمانی که شما برای چندین ساعت روی یک پروژه کار می‌کنید یا به‌طور مداوم به یک سخنرانی گوش می‌دهید، از توجه پایدار استفاده می‌کنید.

۲. مقاومت در برابر حواس‌پرتی:
– یکی از ویژگی‌های اصلی توجه پایدار توانایی مقاومت در برابر محرک‌های مزاحم و حواس‌پرتی است. زمانی که باید برای مدت طولانی بر روی یک کار تمرکز کنید، ممکن است عوامل بیرونی یا درونی مثل خستگی یا محیط پرسروصدا مانع تمرکز شوند، اما در این نوع توجه، فرد قادر است تمرکز خود را حفظ کند.

۳. پردازش مداوم اطلاعات:
– توجه پایدار به فرد اجازه می‌دهد که اطلاعات را به‌صورت مداوم و با کیفیت ثابت پردازش کند. این نوع توجه به‌ویژه در کارهایی که نیاز به دقت بالا دارند (مانند کنترل ترافیک هوایی یا رانندگی طولانی‌مدت) حیاتی است.

۴. ارتباط با انگیزه و انرژی ذهنی:
– توجه پایدار با انرژی ذهنی و انگیزه فرد مرتبط است. هرچه فرد بیشتر خسته یا بی‌انگیزه باشد، حفظ توجه برای مدت طولانی‌تر سخت‌تر می‌شود.

کاربردها و اهمیت:

۱. تحصیلات و یادگیری:
– در کلاس درس یا هنگام مطالعه، توجه پایدار به دانش‌آموزان یا دانشجویان کمک می‌کند که برای مدت طولانی بر روی درس یا موضوعی تمرکز کنند، بدون اینکه کیفیت یادگیری آن‌ها کاهش یابد.

۲. کارهای حساس به زمان و دقت:
– در مشاغلی مانند کنترل پرواز، جراحی، رانندگی طولانی‌مدت، و نظارت بر ماشین‌آلات صنعتی، توجه پایدار حیاتی است. در این موارد، کوچکترین کاهش در کیفیت توجه ممکن است منجر به اشتباهات جدی شود.

۳. ورزش و فعالیت‌های بدنی:
– در برخی ورزش‌ها و فعالیت‌های بدنی، توجه پایدار نقش مهمی در موفقیت دارد. برای مثال، یک ورزشکار باید برای مدت طولانی تمرکز خود را حفظ کند تا عملکرد بهتری داشته باشد.

عوامل مؤثر بر توجه پایدار:

۱. خستگی و کاهش انرژی:
– یکی از بزرگترین چالش‌ها برای توجه پایدار، خستگی است. وقتی فرد خسته می‌شود، توانایی حفظ تمرکز برای مدت طولانی کاهش می‌یابد.

۲. انگیزه:
– انگیزه فرد نیز نقش مهمی در توجه پایدار دارد. اگر فرد نسبت به کاری که انجام می‌دهد انگیزه کافی نداشته باشد، ممکن است تمرکز خود را به سرعت از دست بدهد.

۳. محیط:
– محیط اطراف می‌تواند تأثیر زیادی بر توجه پایدار داشته باشد. محیط‌های ساکت و بدون حواس‌پرتی به حفظ تمرکز کمک می‌کنند، در حالی که محیط‌های شلوغ و پر سروصدا می‌توانند باعث اختلال در توجه پایدار شوند.

۴. سطح سختی کار:
– اگر کار یا وظیفه خیلی ساده یا خیلی پیچیده باشد، ممکن است توجه پایدار کاهش یابد. یک کار خیلی ساده ممکن است باعث بی‌حوصلگی شود و یک کار بیش از حد دشوار ممکن است به خستگی ذهنی منجر شود.

مثال‌های روزمره:

– مطالعه برای امتحانات: هنگامی که باید برای چندین ساعت به مطالعه ادامه دهید و تمرکز خود را حفظ کنید، از توجه پایدار استفاده می‌کنید.
– رانندگی طولانی: در رانندگی طولانی‌مدت، نیاز به حفظ توجه به جاده و شرایط اطراف دارید، حتی زمانی که محیط یا شرایط رانندگی یکنواخت به نظر می‌رسد.
– کار در مشاغل نظارتی: در برخی مشاغل مانند نگهبانی یا نظارت بر مانیتورها، افراد باید برای مدت طولانی به اطلاعات خاصی توجه کنند و تغییرات را سریع تشخیص دهند.

بررسی و ارزیابی توجه پایدار

توجه پایدار (Sustained Attention) یا همان توانایی حفظ تمرکز بر روی یک محرک یا فعالیت در یک بازه زمانی طولانی، از جمله مهارت‌های مهم شناختی است. برای ارزیابی توجه پایدار، از آزمون‌ها (tests) و وظایف (tasks) مختلفی استفاده می‌شود که هر کدام به بررسی عملکرد و توانایی فرد در نگهداری توجه در طولانی‌مدت می‌پردازند.

۱. آزمون توجه پایدار (Sustained Attention to Response Task – SART):
SART یکی از معروف‌ترین آزمون‌های توجه پایدار است که توانایی فرد در پاسخگویی و عدم پاسخگویی به محرک‌های خاص را بررسی می‌کند.

# شیوه اجرا:
– در این آزمون، یک سری از محرک‌ها (معمولاً اعداد یا حروف) به صورت متوالی نمایش داده می‌شوند.
– فرد باید به اکثر محرک‌ها (مثل همه اعداد به‌جز یک عدد خاص، مثلاً عدد ۳) واکنش نشان دهد، اما نباید به عدد خاص واکنش دهد.
– این آزمون بر روی توانایی فرد در نادیده گرفتن عدد خاص و پاسخ به بقیه تمرکز دارد، و زمانی که فرد خسته یا بی‌دقت شود، اشتباهاتی در پاسخ به عدد خاص رخ می‌دهد.

# نتایج:
– زمان واکنش و نرخ اشتباهات به عنوان معیارهای عملکرد توجه پایدار اندازه‌گیری می‌شوند.
– افزایش خطاها و کاهش دقت نشانگر کاهش توجه پایدار است.

۲. آزمون عملکرد مداوم (Continuous Performance Test – CPT):
CPT یک آزمون استاندارد دیگر برای ارزیابی توجه پایدار و کنترل تکانشی است. این آزمون به صورت رایج در تحقیقات مرتبط با ADHD و دیگر اختلالات توجه استفاده می‌شود.

# شیوه اجرا:
– فرد باید به یک سری از محرک‌های بصری یا شنیداری که به صورت تصادفی و متوالی نمایش داده می‌شوند، پاسخ دهد.
– مثلاً از او خواسته می‌شود که هر زمان که حرف “X” را روی صفحه مشاهده کرد، دکمه‌ای را فشار دهد. با این حال، در برخی از نسخه‌های CPT، فرد فقط باید در شرایط خاص (مثلاً بعد از دیدن یک حرف خاص) دکمه را فشار دهد.

# نتایج:
– معیارهایی مانند نرخ خطا (شامل اشتباهات در فشار دادن دکمه یا عدم فشار به‌موقع) و زمان واکنش اندازه‌گیری می‌شوند.
– افراد با توجه پایدار کمتر، معمولاً نرخ خطای بالاتری دارند یا واکنش‌های نادرستی ارائه می‌دهند.

۳. آزمون ساعت (Clock Test):
این آزمون نوعی وظیفه ساده برای ارزیابی توجه پایدار است.

# شیوه اجرا:
– یک عقربه ثانیه‌شمار به‌صورت پیوسته روی یک ساعت حرکت می‌کند، اما به طور تصادفی و ناگهانی یک پرش می‌کند.
– فرد باید این پرش را تشخیص دهد و به آن واکنش نشان دهد.

# نتایج:
– زمان تشخیص و دقت در تشخیص پرش به عنوان معیارهای توجه پایدار اندازه‌گیری می‌شود.
– کاهش توجه پایدار منجر به عدم تشخیص پرش‌ها یا تاخیر در واکنش می‌شود.

۴. آزمون N-Back:
این آزمون برای ارزیابی همزمان توجه پایدار و حافظه کاری استفاده می‌شود.

# شیوه اجرا:
– فرد باید به یک سری از محرک‌ها (معمولاً اعداد یا حروف) که به‌صورت متوالی نمایش داده می‌شوند، توجه کند.
– هر بار که یک محرک مطابق با محرکی باشد که n جایگاه قبل (مثلاً ۲ جایگاه قبل) نمایش داده شده، فرد باید آن را تشخیص دهد و واکنش نشان دهد.

# نتایج:
– افزایش تعداد اشتباهات یا تاخیر در واکنش نشانگر کاهش توانایی توجه پایدار و حافظه کاری است.

کاربردهای آزمون‌های توجه پایدار:
– تشخیص اختلالات توجه و تمرکز: این آزمون‌ها معمولاً برای ارزیابی اختلالاتی مانند ADHD استفاده می‌شوند.
– مطالعه خستگی ذهنی: توجه پایدار نقش مهمی در ارزیابی میزان خستگی ذهنی، به ویژه در شغل‌هایی که نیاز به تمرکز طولانی مدت دارند (مانند کنترل ترافیک هوایی) دارد.
– تحقیقات شناختی و عصب‌شناسی: این آزمون‌ها به طور گسترده‌ای در بررسی کارکردهای شناختی و تغییرات آن در اثر عوامل مختلف، مانند سن یا بیماری‌های عصبی، استفاده می‌شوند.

این آزمون‌ها به محققان و متخصصان کمک می‌کنند تا توجه پایدار فرد را به‌صورت کمی و کیفی ارزیابی کنند و مشکلات احتمالی را شناسایی کنند.

نتیجه‌گیری:
توجه پایدار یکی از انواع کلیدی توجه است که به ما امکان می‌دهد تا بر روی وظایف و فعالیت‌های یکنواخت و طولانی تمرکز کنیم. این نوع توجه در بسیاری از جنبه‌های زندگی، از کارهای روزمره تا مشاغل حساس، اهمیت دارد و به توانایی ما برای پردازش مداوم اطلاعات و انجام دقیق وظایف کمک می‌کند.

توجه متناوب

توجه متناوب (Alternating Attention) به توانایی تغییر سریع و مؤثر تمرکز بین دو یا چند فعالیت یا محرک مختلف اشاره دارد. این نوع توجه به فرد اجازه می‌دهد که به طور مداوم بین دو یا چند وظیفه جابه‌جا شود، بدون اینکه دچار اختلال در پردازش اطلاعات یا انجام آن وظایف شود. توجه متناوب برای انجام کارهای پیچیده که نیاز به چندین فعالیت مختلف دارند، بسیار مهم است.

ویژگی‌های توجه متناوب:

۱. تغییر سریع بین وظایف:
– توجه متناوب به فرد این امکان را می‌دهد که به سرعت تمرکز خود را از یک فعالیت به فعالیت دیگر تغییر دهد. برای مثال، وقتی که همزمان به تلفن پاسخ می‌دهید و به یک ایمیل کاری هم رسیدگی می‌کنید، از توجه متناوب استفاده می‌کنید.

۲. حفظ کیفیت پردازش:
– در این نوع توجه، فرد باید بدون از دست دادن تمرکز یا کاهش کیفیت، بین وظایف جابه‌جا شود. توانایی حفظ کارآیی در هر دو فعالیت یا بیشتر، مهم‌ترین ویژگی توجه متناوب است.

۳. تقسیم منابع شناختی:
– توجه متناوب از منابع شناختی به شکل بهینه استفاده می‌کند. مغز به سرعت بین وظایف جابه‌جا می‌شود و به هر یک از آن‌ها مقدار مشخصی از منابع شناختی اختصاص می‌دهد، بدون اینکه بر دیگری تأثیر منفی بگذارد.

۴. افزایش بار شناختی:
– این نوع توجه به دلیل نیاز به جابه‌جایی مکرر بین وظایف و تغییر تمرکز، بار شناختی بیشتری نسبت به توجه متمرکز یا پایدار دارد. اگر وظایف پیچیده باشند یا تغییرات زیادی بین آن‌ها باشد، مغز باید تلاش بیشتری برای مدیریت آن‌ها انجام دهد.

اهمیت و کاربردهای توجه متناوب:

۱. چندوظیفگی (Multitasking):
– توجه متناوب یکی از مهارت‌های کلیدی برای موفقیت در چندوظیفگی است. در زندگی روزمره، افراد اغلب نیاز دارند که بین چندین کار مختلف جابه‌جا شوند، مانند پاسخ به پیام‌ها، کار بر روی یک پروژه، و صحبت با همکاران. توجه متناوب کمک می‌کند تا این جابه‌جایی به‌صورت روان و بدون اختلال انجام شود.

۲. مشاغل پیچیده:
– در برخی از مشاغل مانند پرستاری، مدیریت پروژه یا کار در خطوط تولید، افراد نیاز دارند که بین چندین وظیفه به‌طور هم‌زمان تمرکز کنند و به‌سرعت بین آن‌ها جابه‌جا شوند. توانایی توجه متناوب در این شرایط حیاتی است.

۳. یادگیری و تحصیلات:
– در محیط‌های آموزشی، دانش‌آموزان و دانشجویان ممکن است نیاز داشته باشند که بین موضوعات مختلف درسی جابه‌جا شوند یا در طول یک جلسه مطالعه، از یک منبع به منبع دیگر رجوع کنند.

۴. فعالیت‌های روزمره:
– در زندگی روزمره، توجه متناوب به ما کمک می‌کند که هم‌زمان به چندین وظیفه رسیدگی کنیم، مانند پختن غذا و گوش دادن به یک پادکست، یا رانندگی و صحبت کردن با یک مسافر.

مثال‌های توجه متناوب:

– رانندگی و صحبت کردن: وقتی شما در حال رانندگی هستید و هم‌زمان با کسی صحبت می‌کنید، نیاز دارید که بین توجه به جاده و مکالمه به‌سرعت جابه‌جا شوید.
– کار با کامپیوتر و پاسخ به ایمیل‌ها: در حین کار با کامپیوتر، ممکن است نیاز داشته باشید که مرتب بین انجام یک وظیفه اصلی و پاسخ به ایمیل‌ها یا پیام‌های دیگر جابه‌جا شوید.
– پزشکی: در شرایط اورژانسی، یک پزشک ممکن است مجبور باشد بین چندین بیمار یا ابزار پزشکی مختلف جابه‌جا شود و توجه خود را به‌سرعت تغییر دهد تا تصمیمات سریع و دقیق بگیرد.

چالش‌ها و محدودیت‌ها:

۱. خستگی ذهنی:
– جابه‌جایی مکرر بین وظایف می‌تواند منجر به خستگی ذهنی شود، زیرا مغز نیاز دارد که هر بار تنظیمات جدیدی برای پردازش اطلاعات انجام دهد.

۲. کاهش کارآیی:
– اگرچه توجه متناوب به فرد اجازه می‌دهد که بین وظایف جابه‌جا شود، اما این تغییرات مکرر ممکن است کارآیی را در برخی مواقع کاهش دهد، به‌خصوص اگر وظایف پیچیده یا نیازمند تمرکز عمیق باشند.

۳. زمان جابه‌جایی:
– هرچند توجه متناوب به معنای جابه‌جایی سریع بین وظایف است، اما همیشه مقداری زمان برای جابه‌جایی ذهنی بین وظایف نیاز است. این زمان می‌تواند در برخی موارد کارآیی کلی را کاهش دهد.

بررسی و ارزیابی توجه متناوب

توجه متناوب (Alternating Attention) به توانایی فرد برای جابه‌جایی سریع و مؤثر بین دو یا چند وظیفه یا محرک مختلف اشاره دارد. این نوع توجه به فرد امکان می‌دهد که بین فعالیت‌های مختلف تمرکز کند و دوباره به فعالیت قبلی بازگردد. ارزیابی توجه متناوب اغلب در محیط‌های کاری و آموزشی مهم است، جایی که افراد باید بتوانند چندین فعالیت را به طور همزمان مدیریت کنند.

برای بررسی و ارزیابی توجه متناوب، از آزمون‌ها (tests) و وظایف (tasks) خاصی استفاده می‌شود که در زیر برخی از این روش‌ها توضیح داده شده است:

۱. آزمون دنباله‌گذاری اعداد و حروف (Trail Making Test – TMT):
این آزمون یکی از معروف‌ترین آزمون‌های توجه متناوب است و برای ارزیابی توانایی جابه‌جایی بین دو مجموعه مختلف از اطلاعات به کار می‌رود.

# شیوه اجرا:
– آزمون از دو بخش تشکیل شده است:
– در بخش اول (TMT-A)، فرد باید اعداد ۱ تا ۲۵ را به ترتیب و به صورت متوالی به هم متصل کند.
– در بخش دوم (TMT-B)، فرد باید بین اعداد و حروف به صورت متناوب حرکت کند (مثلاً ۱، A، ۲، B و …).

# نتایج:
– زمان تکمیل و دقت در اتصال اعداد و حروف در هر دو بخش آزمون اندازه‌گیری می‌شود.
– بخش دوم (TMT-B) به‌ویژه توانایی جابه‌جایی بین مجموعه‌های مختلف اطلاعات (اعداد و حروف) و توجه متناوب را ارزیابی می‌کند. افزایش زمان یا خطاها در این بخش نشان‌دهنده مشکلات در توجه متناوب است.

۲. آزمون تغییر وظیفه (Task Switching Test):
این آزمون برای ارزیابی توانایی فرد در تغییر سریع و دقیق بین دو وظیفه مختلف به کار می‌رود.

# شیوه اجرا:
– فرد دو وظیفه مختلف دریافت می‌کند، مثلاً تشخیص رنگ یا شکل.
– در هر مرحله، یک محرک نمایش داده می‌شود و از فرد خواسته می‌شود که وظیفه‌ای خاص (مثلاً تشخیص رنگ) را انجام دهد. سپس محرک دیگری نمایش داده می‌شود و این بار از او خواسته می‌شود که وظیفه‌ی دیگری (مثلاً تشخیص شکل) را انجام دهد.
– وظایف به طور متناوب تغییر می‌کنند و فرد باید به سرعت و بدون خطا بین آن‌ها جابه‌جا شود.

# نتایج:
– زمان واکنش و دقت در تغییر بین وظایف اندازه‌گیری می‌شود.
– افزایش زمان واکنش یا افزایش خطاها نشان‌دهنده مشکلات در توجه متناوب و توانایی تغییر وظایف است.

۳. آزمون N-Back با تغییر وظیفه:
این آزمون، نسخه‌ای پیچیده‌تر از N-Back است که هم توجه متناوب و هم حافظه کاری را ارزیابی می‌کند.

# شیوه اجرا:
– مانند آزمون N-Back، فرد باید در هر لحظه محرکی که نمایش داده می‌شود را با محرک n مرحله قبل مقایسه کند.
– اما در این نسخه، فرد باید بین دو وظیفه مختلف جابه‌جا شود. مثلاً یک وظیفه برای تشخیص موقعیت و دیگری برای تشخیص رنگ باشد.
– فرد باید به سرعت بین وظایف جابه‌جا شود و محرک‌های هر دو وظیفه را به خاطر بسپارد.

# نتایج:
– نرخ دقت و سرعت واکنش در هر وظیفه، همراه با توانایی فرد در جابه‌جایی بین وظایف اندازه‌گیری می‌شود.
– افزایش خطاها یا کاهش سرعت واکنش در تغییر وظیفه نشان‌دهنده کاهش توانایی در توجه متناوب است.

۴. آزمون Stroop با تغییر وظیفه:
در نسخه‌ای تغییر یافته از آزمون Stroop، وظیفه‌ی فرد می‌تواند به صورت متناوب تغییر کند.

# شیوه اجرا:
– مانند آزمون اصلی استروپ، فرد باید رنگ کلمات را نام ببرد. اما در برخی موارد (مثلاً زمانی که صفحه نمایش تغییر کند)، از او خواسته می‌شود که به جای رنگ، معنای کلمه را بخواند.
– تغییر مداوم وظیفه بین نام بردن رنگ و خواندن کلمات توانایی فرد در تغییر توجه و پردازش همزمان اطلاعات متناقض را می‌سنجد.

# نتایج:
– دقت و زمان واکنش به عنوان معیارهای توجه متناوب ارزیابی می‌شوند.
– اشتباهات بیشتر یا زمان واکنش طولانی‌تر در حین تغییر وظایف نشان‌دهنده مشکلات در توجه متناوب است.

کاربردهای آزمون‌های توجه متناوب:
– ارزیابی شناختی: توجه متناوب برای ارزیابی کارکردهای اجرایی مغز و توانایی مدیریت چندین وظیفه به طور همزمان حیاتی است.
– تشخیص اختلالات شناختی: آزمون‌های توجه متناوب برای شناسایی مشکلات توجه و تمرکز در اختلالات عصبی مانند ADHD، آلزایمر، و سکته‌های مغزی استفاده می‌شود.
– کاربرد در آموزش و محیط کاری: این آزمون‌ها برای ارزیابی توانایی فرد در تغییر سریع بین وظایف مختلف در محیط‌های کاری و آموزشی مفید هستند.

این آزمون‌ها به طور خاص برای سنجش توانایی جابه‌جایی مؤثر بین وظایف و محرک‌ها به کار می‌روند و اطلاعات ارزشمندی در زمینه عملکرد اجرایی و توجه ارائه می‌دهند.

نتیجه‌گیری:
توجه متناوب یکی از مهم‌ترین انواع توجه است که به فرد امکان می‌دهد تا به‌سرعت بین وظایف مختلف جابه‌جا شود. این نوع توجه در زندگی روزمره، مشاغل پیچیده، و محیط‌های آموزشی اهمیت بالایی دارد و به فرد کمک می‌کند که چندین کار را به‌صورت هم‌زمان مدیریت کند. با این حال، این نوع توجه به دلیل نیاز به تغییر مکرر تمرکز می‌تواند منجر به خستگی ذهنی و کاهش کارآیی شود.

توجه تقسیم‌شده

# تعریف:
توجه تقسیم‌شده (Divided Attention) به توانایی فرد برای همزمان مدیریت و پردازش چندین محرک یا انجام چندین کار اشاره دارد. این نوع توجه نیاز به جابه‌جایی سریع بین فعالیت‌ها و تمرکز بر روی چندین منبع اطلاعاتی به‌طور همزمان دارد. توجه تقسیم‌شده یکی از جنبه‌های کلیدی کارکردهای اجرایی و شناختی است و در بسیاری از فعالیت‌های روزمره، به‌ویژه در محیط‌های پیچیده و پر مشغله، ضروری است.

# ویژگی‌ها:
1. تنوع وظایف: توانایی مدیریت چندین وظیفه یا محرک به‌طور همزمان.
2. تمرکز همزمان: نیاز به حفظ توجه بر روی چندین منبع اطلاعاتی بدون از دست دادن تمرکز بر هر یک از آن‌ها.
3. سرعت و دقت: توانایی پاسخ‌دهی سریع و دقیق به تغییرات یا نیازهای مختلف.
4. انعطاف‌پذیری: قابلیت جابه‌جایی بین وظایف مختلف و انطباق با تغییرات شرایط.

# اهمیت:
– مدیریت چندوظیفه‌ای: در محیط‌های کاری و زندگی روزمره، افراد معمولاً نیاز به انجام چندین کار به‌طور همزمان دارند.
– بهبود کارایی: توانایی تقسیم توجه می‌تواند به افزایش کارایی و بهبود عملکرد در فعالیت‌های چندگانه کمک کند.
– ایمنی: در مشاغل خاص مانند رانندگی، کنترل ترافیک یا جراحی، توجه تقسیم‌شده می‌تواند نقش حیاتی در ایمنی و تصمیم‌گیری سریع ایفا کند.

# کاربردها:
– محیط‌های شغلی: استفاده در مشاغلی که نیاز به انجام چندین وظیفه به‌طور همزمان دارند (مانند پرستاری، کنترل ترافیک، خدمات مشتری).
– آموزش: در زمینه‌های آموزشی، به‌ویژه برای آموزش مهارت‌های چندوظیفه‌ای و بهبود کارایی یادگیری.
– تحقیقات روان‌شناختی: برای بررسی کارکردهای اجرایی و شناختی، به‌ویژه در ارتباط با اختلالات توجه و یادگیری.

# مثال‌ها:
1. رانندگی: راننده باید همزمان به جاده، علائم راهنمایی و سایر وسایل نقلیه توجه کند.
2. استفاده از تلفن همراه در حین کار: کارمندی که همزمان به تماس تلفنی و کار بر روی کامپیوتر توجه دارد.
3. چندوظیفه‌ای در آشپزی: یک شخص که همزمان در حال پخت غذا، تماشای تلویزیون و کمک به بچه‌ها است.

# چالش‌ها:
– کاهش کیفیت: انجام چند وظیفه همزمان می‌تواند منجر به کاهش کیفیت کار شود. افراد ممکن است به‌خوبی نتوانند به همه وظایف پاسخ دهند.
– افزایش خطاها: تقسیم توجه ممکن است منجر به افزایش خطاها و اشتباهات شود، به‌ویژه در شرایطی که نیاز به تمرکز دقیق وجود دارد.
– خستگی شناختی: انجام چندین کار به‌طور همزمان می‌تواند منجر به خستگی ذهنی و کاهش عملکرد شود.

# محدودیت‌ها:
– حجم محدود پردازش اطلاعات: مغز انسان نمی‌تواند به طور همزمان به تمام اطلاعات ورودی توجه کند. در واقع، توجه تقسیم‌شده معمولاً به معنی کاهش تمرکز و دقت در هر یک از وظایف است.
– تفاوت‌های فردی: توانایی تقسیم توجه در افراد مختلف متفاوت است و ممکن است تحت تأثیر عواملی مانند سن، تجربه، و نوع وظیفه قرار گیرد.
– پیچیدگی وظایف: برخی از وظایف به‌طور ذاتی به توجه بیشتری نیاز دارند و انجام آن‌ها به‌صورت همزمان با وظایف دیگر می‌تواند دشوار باشد.

بررسی و ارزیابی توجه

توجه تقسیم شده (Divided Attention) به توانایی پردازش همزمان دو یا چند منبع اطلاعاتی یا انجام چندین فعالیت به‌طور همزمان اشاره دارد. این نوع توجه به ویژه در دنیای امروزی که بسیاری از فعالیت‌ها نیاز به انجام همزمان دارند، اهمیت زیادی پیدا کرده است. به منظور ارزیابی توجه تقسیم‌شده، معمولاً از تست‌ها و وظایف مختلفی استفاده می‌شود که در ادامه توضیح داده می‌شوند.

تست‌های ارزیابی توجه تقسیم‌شده

۱. Dual-Task Paradigm (الگوی دو وظیفه‌ای):
در این تست، فرد باید دو فعالیت مختلف را به‌طور همزمان انجام دهد. به عنوان مثال، ممکن است فرد نیاز به حل یک مسئله ریاضی داشته باشد در حالی که یک محرک شنیداری یا بصری دیگر (مانند گوش دادن به صداها یا دیدن تصاویر) را پردازش می‌کند. این تست میزان توانایی فرد در مدیریت همزمان دو فعالیت را اندازه‌گیری می‌کند.

– مثال:
– فرد باید در حالی که به یک دنباله اعداد گوش می‌دهد، یک سری اشکال هندسی را نیز روی صفحه نمایش شناسایی و تشخیص دهد.

۲. TMT (Trail Making Test) بخش B:
این تست شامل وصل کردن دنباله‌ای از اعداد و حروف در یک الگوی خاص است. فرد باید بین اعداد و حروف جابجا شود و به ترتیب خاصی آن‌ها را به هم متصل کند. این تست توانایی تقسیم توجه بین دو دسته مختلف از محرک‌ها (اعداد و حروف) را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– وصل کردن عدد ۱ به حرف A، عدد ۲ به حرف B، عدد ۳ به حرف C و همین‌طور ادامه دادن.

۳. Stroop Test نسخه تقسیم‌شده:
در نسخه‌ای از Stroop Test که توجه تقسیم‌شده را ارزیابی می‌کند، از فرد خواسته می‌شود که همزمان رنگ کلمات نوشته‌شده (مثلاً “آبی” نوشته شده با رنگ قرمز) و معنای کلمه را پردازش کند. این تست به فرد نیاز دارد که توجه خود را بین رنگ و معنای کلمه تقسیم کند.

– مثال:
– فرد باید نام رنگ جوهر را بگوید در حالی که معنی کلمه را نادیده می‌گیرد.

۴. Multiple Object Tracking (ردیابی چندین شیء):
در این تست، فرد باید به‌طور همزمان چندین شیء متحرک روی صفحه را پیگیری کند و به حرکت آن‌ها توجه کند. این تست توجه تقسیم‌شده را بین چندین منبع اطلاعات بصری به‌طور همزمان ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– چند دایره در یک صفحه به صورت تصادفی حرکت می‌کنند و فرد باید حرکت یکی از آن‌ها را به خاطر بسپارد و آن را دنبال کند.

وظایف مربوط به توجه تقسیم‌شده

۱. رانندگی در شبیه‌ساز (Driving Simulator):
رانندگی یک مثال واقعی از توجه تقسیم‌شده است. در این وظیفه، فرد باید همزمان به جاده، سرعت، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، و خودروهای دیگر توجه کند. شبیه‌ساز رانندگی می‌تواند در محیط آزمایشگاهی برای ارزیابی این نوع توجه استفاده شود.

۲. تایپ کردن هنگام گوش دادن به موسیقی یا صحبت با تلفن:
در این وظیفه، فرد باید همزمان با تایپ کردن یک متن، به یک منبع صوتی دیگر (مانند گوش دادن به موسیقی یا مکالمه با تلفن) توجه کند. این وظیفه توانایی فرد در تقسیم توجه بین یک فعالیت شنیداری و یک فعالیت حرکتی-بصری را می‌سنجد.

۳. پاسخ به محرک‌های بصری و شنیداری:
در این وظیفه، فرد باید به‌طور همزمان به محرک‌های بصری و شنیداری پاسخ دهد. برای مثال، زمانی که یک چراغ روشن می‌شود، فرد باید یک دکمه را فشار دهد و همزمان به صداها گوش کند و در صورت شنیدن صدای خاص، واکنش متفاوتی نشان دهد.

۴. آشپزی:
در یک وظیفه واقعی مانند آشپزی، فرد باید به طور همزمان به چندین فعالیت توجه کند؛ مانند نظارت بر زمان پخت غذا، برش دادن مواد غذایی، تنظیم دما، و نظارت بر چندین دیگ یا ماهیتابه. این نوع وظیفه به‌طور طبیعی توجه تقسیم‌شده را می‌طلبد.

چالش‌ها و محدودیت‌ها
1. کاهش کارایی: وقتی فرد تلاش می‌کند چندین فعالیت را همزمان انجام دهد، معمولاً کارایی و دقت در هر فعالیت کاهش می‌یابد.
2. محدودیت‌های شناختی: مغز انسان ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات همزمان دارد و وقتی چندین منبع اطلاعاتی وجود داشته باشد، پردازش هر یک به طور کامل انجام نمی‌شود.
3. افزایش استرس: توجه تقسیم‌شده می‌تواند به خستگی و استرس ذهنی منجر شود، به‌ویژه در موقعیت‌های پیچیده یا خطرناک مانند رانندگی.

نتیجه‌گیری:
– توجه تقسیم‌شده یک مهارت کلیدی در زندگی مدرن است، اما نیاز به تمرین و شناخت چالش‌ها و محدودیت‌های آن دارد. با توجه به افزایش نیاز به چندوظیفه‌ای در محیط‌های کاری و زندگی روزمره، درک و تقویت توانایی تقسیم توجه می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی و کار کمک کند.

– توجه تقسیم‌شده نقش کلیدی در انجام چندین کار به‌طور همزمان دارد. تست‌ها و وظایف مختلف برای ارزیابی این نوع توجه طراحی شده‌اند تا توانایی افراد در مدیریت اطلاعات چندگانه را بسنجند. با این حال، توجه تقسیم‌شده دارای محدودیت‌هایی است که مدیریت صحیح آن می‌تواند به بهبود عملکرد فرد در انجام چند وظیفه همزمان کمک کند.

توجه خودکار

تعریف “توجه انسان نوع Automatic”
توجه انسان نوع Automatic به نوعی از توجه در انسان اشاره دارد که به صورت ناخودآگاه و خودکار رخ می‌دهد. این نوع توجه زمانی فعال می‌شود که محرک‌های خاصی مانند صداهای بلند، نورهای شدید یا حرکت سریع، توجه انسان را بدون نیاز به تصمیم‌گیری آگاهانه جلب می‌کنند. توجه خودکار انسان یک مکانیسم بقا است که به انسان کمک می‌کند به سرعت به محیط واکنش نشان دهد، بدون نیاز به فکر کردن عمیق.

ویژگی‌ها
1. ناخودآگاه و سریع: این نوع توجه به طور خودکار و بدون نیاز به آگاهی یا تمرکز فعالانه فعال می‌شود.
2. مبتنی بر محرک‌های قوی: محرک‌های شدید و ناگهانی مانند صداهای بلند، حرکت‌های ناگهانی یا تغییرات سریع در محیط باعث فعال شدن توجه خودکار می‌شوند.
3. موقتی و کوتاه‌مدت: این نوع توجه معمولاً برای مدت کوتاهی پایدار می‌ماند و پس از رفع محرک یا سازگار شدن با آن، کاهش می‌یابد.
4. اولویت برای بقا: توجه خودکار به محرک‌هایی که می‌توانند خطر یا فرصت را نشان دهند (مانند صداهای بلند یا نورهای درخشان) بیشتر واکنش نشان می‌دهد.

اهمیت‌ها
1. واکنش سریع به خطرات: توجه خودکار به انسان اجازه می‌دهد که به سرعت به تهدیدات یا فرصت‌های فوری در محیط پاسخ دهد، که برای بقای انسان ضروری است.
2. حفظ انرژی شناختی: از آنجا که این نوع توجه نیاز به تمرکز آگاهانه ندارد، مغز می‌تواند انرژی بیشتری برای کارهای مهم‌تر صرفه‌جویی کند.
3. کنترل محیطی بهتر: توجه خودکار به انسان کمک می‌کند که تغییرات محیطی را سریع‌تر شناسایی و نسبت به آن‌ها واکنش نشان دهد.
4. بخش اساسی از ادراک: توجه خودکار جزء ضروری فرایندهای ادراکی انسان است و به وی کمک می‌کند تا اطلاعات حسی را به صورت بهینه پردازش کند.

کاربردها
1. رانندگی: هنگام رانندگی، توجه خودکار می‌تواند به واکنش سریع نسبت به حرکات ناگهانی دیگر خودروها یا عابرین کمک کند.
2. ورزش‌ها: در ورزش‌های سرعتی مانند فوتبال یا بسکتبال، توجه خودکار بازیکنان را قادر می‌سازد که به تغییرات سریع محیط بازی واکنش نشان دهند.
3. کارهای روزمره: در فعالیت‌های روزمره مانند شنیدن صدای شکستن یک جسم یا دیدن نوری که به‌طور ناگهانی روشن می‌شود، توجه خودکار فعال می‌شود.
4. یادگیری غیرمستقیم: در محیط‌های آموزشی، وقتی محرک‌های جالب یا متفاوتی مانند تصاویر رنگی یا صداهای خاص استفاده می‌شود، توجه خودکار می‌تواند فعال شود و تمرکز دانش‌آموزان را جلب کند.

مثال‌ها
1. صدای ناگهانی: وقتی صدای بلند و ناگهانی مانند صدای آژیر شنیده می‌شود، توجه انسان به صورت خودکار به سمت آن جلب می‌شود.
2. حرکت سریع: اگر شیء‌ای با سرعت در میدان دید حرکت کند، توجه به صورت خودکار به آن معطوف می‌شود.
3. نور شدید: در محیط تاریک، اگر نوری ناگهانی و شدید ایجاد شود، توجه خودکار به سمت آن معطوف می‌شود.
4. تغییر دما: تغییرات ناگهانی دما در محیط (مثل باز شدن در یک اتاق سرد) می‌تواند توجه انسان را به خود جلب کند.

چالش‌ها
1. تشخیص نادرست: توجه خودکار ممکن است به اشتباه به محرک‌هایی که اهمیت واقعی ندارند، جلب شود (مانند صدای کوچک که توجه را از کار مهمی منحرف می‌کند).
2. محرومیت از تمرکز: گاهی اوقات توجه خودکار باعث می‌شود که افراد نتوانند بر کارهای مهم و ضروری تمرکز کنند.
3. سازگار شدن با محرک‌ها: توجه خودکار معمولاً بعد از مدت کوتاهی به محرک‌ها عادت می‌کند و واکنش به آن‌ها ضعیف‌تر می‌شود.
4. واکنش به محرک‌های غیرمرتبط: در محیط‌هایی با محرک‌های فراوان (مانند شهرهای شلوغ)، توجه خودکار ممکن است دائماً به محرک‌های غیرمرتبط جلب شود و باعث پراکندگی تمرکز گردد.

محدودیت‌ها
1. کنترل محدود: توجه خودکار به صورت غیرارادی و بدون کنترل مستقیم انسان فعال می‌شود، بنابراین ممکن است در موقعیت‌هایی که تمرکز فعالانه ضروری است، اختلال ایجاد کند.
2. اثر کوتاه‌مدت: توجه خودکار معمولاً پایدار نیست و پس از سازگار شدن با محرک، کاهش می‌یابد.
3. حساسیت بیش از حد: برخی افراد ممکن است به محرک‌های خاص بیش از حد حساس باشند، که می‌تواند به اضطراب یا خستگی ذهنی منجر شود.
4. ناتوانی در اولویت‌بندی: توجه خودکار به محرک‌های ناگهانی واکنش نشان می‌دهد، بدون اینکه اهمیت یا ارزش آن‌ها را اولویت‌بندی کند.

در کل، توجه انسان نوع Automatic یکی از ابزارهای کلیدی برای بقا و تعامل انسان با محیط است که اگرچه بسیار مؤثر و کارآمد است، اما در برخی موارد می‌تواند چالش‌ها و محدودیت‌هایی را به همراه داشته باشد.

بررسی و ارزیابی توجه خودکار

توجه خودکار (Automatic Attention) نوعی توجه است که بدون نیاز به تمرکز آگاهانه و به‌طور خودبه‌خود به محرک‌های خاصی در محیط پاسخ می‌دهد. این نوع توجه معمولاً سریع و غیرارادی است و به خصوص برای محرک‌های مهم مانند تغییرات ناگهانی در محیط یا صداهای بلند به کار می‌رود. برای ارزیابی توجه خودکار، از تست‌ها و وظایف خاصی استفاده می‌شود که بدون نیاز به توجه آگاهانه فرد، واکنش‌های او را بررسی می‌کنند.

تست‌های ارزیابی توجه خودکار

۱. Oddball Task (تکلیف عجیب و غریب):
این تست یکی از متداول‌ترین روش‌ها برای ارزیابی توجه خودکار است. در این تست، فرد باید به یک دنباله از محرک‌های تکراری توجه کند و در این میان، یک محرک غیرمنتظره یا نادر که با بقیه متفاوت است ارائه می‌شود. فرد به‌طور خودکار به این محرک نادر توجه می‌کند و واکنش نشان می‌دهد.

– مثال:
– شنیدن یک دنباله صدای “بیپ” که ناگهان به یک صدای “بوم” تبدیل می‌شود. فرد باید به این تغییر ناگهانی واکنش نشان دهد.

۲. Reflexive Orienting Task (تکلیف جهت‌یابی انعکاسی):
در این تست، فرد باید به‌طور خودکار توجه خود را به سمت یک محرک جدید در محیط جلب کند. این محرک می‌تواند نوری ناگهانی، صدایی غیرمنتظره یا حرکتی در محیط باشد. فرد به‌صورت خودکار توجه خود را به سمت آن هدایت می‌کند و زمان واکنش اندازه‌گیری می‌شود.

– مثال:
– نور ناگهانی در یکی از گوشه‌های صفحه نمایش ظاهر می‌شود و فرد باید به سرعت به آن نگاه کند یا واکنش نشان دهد.

۳. Flanker Task:
در این تست، فرد باید به محرک مرکزی توجه کند، در حالی که محرک‌های مزاحم (فلنکرها) در اطراف آن ظاهر می‌شوند. توجه خودکار به‌طور طبیعی به سمت محرک‌های مزاحم کشیده می‌شود، اما فرد باید تلاش کند بر محرک اصلی تمرکز کند. این تست میزان تمایل توجه به مزاحمت‌های محیطی را بررسی می‌کند.

– مثال:
– یک سری از فلش‌ها به ترتیب در صفحه نمایش داده می‌شود (←←→←←) و فرد باید به جهت فلش مرکزی واکنش نشان دهد.

۴. Visual Pop-Out Task (تکلیف پاپ-اوت بصری):
این تست زمانی استفاده می‌شود که یک محرک خاص به‌طور برجسته از میان بقیه محرک‌ها ظاهر شود. به عنوان مثال، یک شیء با رنگ یا شکل متفاوت از دیگر اشیاء، توجه خودکار فرد را جلب می‌کند. این نوع توجه نیاز به تلاش آگاهانه ندارد و فرد به‌طور خودکار به سمت محرک متمایز جلب می‌شود.

– مثال:
– در یک شبکه از دایره‌های آبی، یک دایره قرمز ظاهر می‌شود و فرد باید سریعاً آن را تشخیص دهد.

وظایف مربوط به توجه خودکار

۱. تشخیص صدای ناگهانی در محیط:
فرد در یک محیط ساکت قرار می‌گیرد و صدایی ناگهانی (مانند زنگ یا صدای بلند) پخش می‌شود. واکنش خودکار فرد به این صدا اندازه‌گیری می‌شود. این وظیفه نشان‌دهنده توانایی توجه خودکار به تغییرات ناگهانی شنیداری است.

– مثال:
– در یک اتاق ساکت، ناگهان صدای آژیر یا زنگ شنیده می‌شود و فرد به‌صورت خودکار به آن توجه می‌کند.

۲. شناسایی حرکت ناگهانی در دید محیطی:
در این وظیفه، فرد باید به یک نقطه مرکزی نگاه کند و هرگونه حرکت ناگهانی که در اطراف دید محیطی رخ می‌دهد را تشخیص دهد. این وظیفه توجه خودکار به تغییرات ناگهانی در محیط بصری را اندازه‌گیری می‌کند.

– مثال:
– در حالی که فرد به مرکز یک صفحه نگاه می‌کند، یک شیء ناگهان در گوشه صفحه حرکت می‌کند و فرد به‌طور خودکار به آن توجه می‌کند.

۳. توجه به چراغ‌های هشدار در رانندگی:
در شبیه‌سازی رانندگی، چراغ‌های هشدار ناگهانی در داشبورد ظاهر می‌شوند. فرد باید به‌طور خودکار به این چراغ‌ها واکنش نشان دهد. این وظیفه نشان‌دهنده توجه خودکار به نشانه‌های خطر در محیط واقعی است.

– مثال:
– هنگام رانندگی، چراغ هشدار ترمز ناگهان روشن می‌شود و فرد به‌طور خودکار به آن توجه می‌کند و واکنش نشان می‌دهد.

۴. پاسخ به تغییرات ناگهانی دما:
در یک محیط کنترل‌شده، دما به‌طور ناگهانی تغییر می‌کند (مثلاً سرد یا گرم می‌شود). فرد به‌طور خودکار به این تغییر واکنش نشان می‌دهد، که نشان‌دهنده توجه خودکار به تغییرات حسی است.

– مثال:
– در یک اتاق با دمای ثابت، ناگهان هوای سرد از یک طرف وزیده می‌شود و فرد به‌طور خودکار به آن توجه می‌کند.

چالش‌ها و محدودیت‌ها
1. وابستگی به شدت محرک: توجه خودکار معمولاً به محرک‌های ناگهانی و شدید وابسته است و ممکن است به محرک‌های ضعیف یا تدریجی واکنش ندهد.
2. عدم کنترل: توجه خودکار معمولاً بدون کنترل آگاهانه اتفاق می‌افتد و ممکن است در شرایطی که نیاز به تمرکز دقیق است، باعث حواس‌پرتی شود.
3. تداخل با توجه متمرکز: گاهی اوقات توجه خودکار می‌تواند با تمرکز آگاهانه فرد تداخل داشته باشد و او را از انجام وظایف دقیق‌تر بازدارد.

نتیجه‌گیری
توجه خودکار به فرد این امکان را می‌دهد که به تغییرات مهم و ناگهانی در محیط خود به‌سرعت واکنش نشان دهد. تست‌ها و وظایف مرتبط با توجه خودکار معمولاً بر توانایی فرد در تشخیص و پاسخ سریع به محرک‌های غیرمنتظره تمرکز دارند. با وجود کارایی بالای توجه خودکار، این نوع توجه دارای محدودیت‌هایی است و ممکن است در برخی موارد باعث حواس‌پرتی یا کاهش دقت در کارهای پیچیده‌تر شود.

توجه کنترل‌شده

تعریف “توجه نوع Controlled”
توجه نوع Controlled یا توجه کنترل‌شده، نوعی از توجه است که به صورت آگاهانه و عمدی صورت می‌گیرد. در این نوع توجه، فرد به صورت ارادی و با تمرکز فعالانه، تصمیم می‌گیرد که به یک محرک یا وظیفه خاص توجه کند. توجه کنترل‌شده نیازمند تلاش ذهنی بیشتری است و برای فعالیت‌هایی که نیاز به تمرکز طولانی‌مدت و دقیق دارند، استفاده می‌شود.

ویژگی‌ها
1. آگاهانه و ارادی: برخلاف توجه خودکار، توجه کنترل‌شده کاملاً به صورت عمدی و با انتخاب فرد اتفاق می‌افتد.
2. نیاز به تمرکز: این نوع توجه نیاز به تمرکز و تلاش ذهنی مداوم دارد تا بتواند به درستی حفظ شود.
3. محدود بودن به یک فعالیت خاص: توجه کنترل‌شده معمولاً بر یک یا چند محرک خاص متمرکز است و نمی‌تواند به صورت هم‌زمان به همه محرک‌ها واکنش نشان دهد.
4. پایدار اما قابل‌تداخل: توجه کنترل‌شده می‌تواند به مدت طولانی ادامه یابد، اما عوامل حواس‌پرتی می‌توانند آن را مختل کنند.

اهمیت‌ها
1. کارهای پیچیده: توجه کنترل‌شده در انجام وظایف پیچیده مانند حل مسائل ریاضی، نوشتن مقاله، یا مطالعه عمیق اهمیت زیادی دارد.
2. یادگیری و حافظه: برای یادگیری اطلاعات جدید یا به خاطر سپردن مطالب، توجه کنترل‌شده ضروری است.
3. پیشرفت حرفه‌ای: در حرفه‌ها و مشاغلی که نیاز به تمرکز دقیق دارند، توجه کنترل‌شده برای افزایش کارایی و کیفیت کار اهمیت زیادی دارد.
4. مدیریت استرس: کنترل توجه می‌تواند به کاهش استرس کمک کند، زیرا فرد قادر است افکار و توجه خود را به‌طور هدفمند به وظایف مفید متمرکز کند.

کاربردها
1. تحصیل: دانش‌آموزان و دانشجویان هنگام مطالعه، تمرین و حل مسائل، به توجه کنترل‌شده نیاز دارند.
2. کارهای حرفه‌ای: مشاغلی مانند جراحی، وکالت، برنامه‌نویسی یا مدیریت پروژه، نیازمند توجه دقیق و متمرکز هستند.
3. ورزش‌های دقیق: در ورزش‌هایی مانند تیراندازی، گلف یا شطرنج، توجه کنترل‌شده به تصمیم‌گیری‌های دقیق کمک می‌کند.
4. هنرهای خلاقانه: در هنرهایی مانند نقاشی، موسیقی یا نویسندگی، توجه کنترل‌شده به خلق آثار باکیفیت و خلاقانه کمک می‌کند.

مثال‌ها
1. مطالعه: هنگامی که فردی به خواندن یک کتاب یا مقاله پیچیده می‌پردازد، توجه کنترل‌شده برای درک مطلب به کار گرفته می‌شود.
2. حل مسائل: هنگام حل یک مسئله ریاضی دشوار یا برنامه‌ریزی یک پروژه، فرد باید از توجه کنترل‌شده استفاده کند تا بتواند به‌صورت منطقی و دقیق پیش رود.
3. تمرکز در یک سخنرانی: شنونده در یک سخنرانی علمی یا آموزشی باید از توجه کنترل‌شده استفاده کند تا بتواند تمام نکات را بفهمد و یاد بگیرد.
4. رانندگی در شرایط پیچیده: در شرایطی که رانندگی پیچیده‌تر می‌شود (مانند رانندگی در ترافیک سنگین یا هوای بد)، توجه کنترل‌شده برای تصمیم‌گیری‌های سریع و دقیق ضروری است.

چالش‌ها
1. خستگی ذهنی: توجه کنترل‌شده نیاز به تلاش ذهنی بیشتری دارد و اگر به مدت طولانی ادامه یابد، ممکن است فرد دچار خستگی ذهنی شود.
2. حواس‌پرتی: عوامل محیطی یا داخلی (مانند فکرهای ناخواسته) می‌توانند به راحتی توجه کنترل‌شده را مختل کنند.
3. زمان‌بری: برخی فعالیت‌ها نیازمند زمان زیادی برای تمرکز هستند، و در صورتی که فرد نتواند زمان کافی اختصاص دهد، توجه کنترل‌شده کاهش می‌یابد.
4. نیاز به انگیزه: توجه کنترل‌شده معمولاً نیاز به انگیزه درونی دارد؛ بدون انگیزه، تمرکز طولانی‌مدت دشوار خواهد بود.

محدودیت‌ها
1. محدودیت در منابع شناختی: مغز نمی‌تواند هم‌زمان چندین فعالیت پیچیده را با توجه کنترل‌شده انجام دهد؛ بنابراین، چندوظیفگی در این حالت کارایی کمتری دارد.
2. زمان محدود: توجه کنترل‌شده برای مدت طولانی نمی‌تواند حفظ شود و نیاز به استراحت و بازسازی انرژی ذهنی دارد.
3. حساسیت به استرس: در شرایط استرس‌زا، حفظ توجه کنترل‌شده دشوارتر می‌شود و ممکن است فرد دچار افت تمرکز شود.
4. سرعت پایین‌تر: نسبت به توجه خودکار، توجه کنترل‌شده معمولاً سرعت پردازش پایین‌تری دارد، زیرا به دقت و تمرکز بیشتری نیاز است.

ارزیابی و بررسی توجه کنترل‌شده

توجه کنترل‌شده (Controlled Attention) به توانایی فرد در هدایت آگاهانه و هدفمند توجه به یک محرک یا فعالیت خاص اشاره دارد. این نوع توجه معمولاً به تلاش شناختی بیشتر نیاز دارد و زمانی فعال می‌شود که نیاز به تمرکز بالا، حل مسائل پیچیده، یا انجام وظایف با دقت وجود داشته باشد. توجه کنترل‌شده به ما امکان می‌دهد از حواس‌پرتی‌ها اجتناب کنیم و روی وظایف مهم تمرکز کنیم.

تست‌های ارزیابی توجه کنترل‌شده

۱. Stroop Test:
Stroop Test یکی از معروف‌ترین تست‌ها برای ارزیابی توجه کنترل‌شده است. در این تست، نام رنگ‌ها با رنگ‌های جوهر متفاوت نوشته شده‌اند (مثلاً “آبی” با جوهر قرمز) و فرد باید نام رنگ جوهر را بگوید، نه کلمه نوشته شده. این تست نیازمند کنترل توجه است، زیرا فرد باید پاسخ طبیعی (خواندن کلمه) را مهار کند.

– مثال:
– کلمه “آبی” که با رنگ قرمز نوشته شده است. فرد باید “قرمز” بگوید و از خواندن کلمه “آبی” خودداری کند.

۲. Continuous Performance Task (CPT):
در این تست، فرد باید به‌طور مداوم به محرک‌هایی که به صورت پشت سر هم ارائه می‌شوند، پاسخ دهد. برای مثال، زمانی که یک حرف خاص مانند “X” روی صفحه ظاهر می‌شود، فرد باید دکمه‌ای را فشار دهد. این تست توانایی توجه پایدار و تمرکز بر یک وظیفه طولانی مدت را می‌سنجد.

– مثال:
– فرد باید در حین نمایش مجموعه‌ای از حروف، فقط زمانی که حرف “X” ظاهر می‌شود، دکمه‌ای را فشار دهد و در بقیه مواقع هیچ واکنشی نشان ندهد.

۳. Digit Span Task:
در این تست، یک دنباله از اعداد برای فرد خوانده می‌شود و او باید آن‌ها را به ترتیب یا معکوس بازگو کند. این تست نه‌تنها حافظه کاری، بلکه توجه کنترل‌شده را نیز می‌سنجد زیرا فرد باید اطلاعات را در حافظه خود نگه دارد و بر آن تمرکز کند.

– مثال:
– اگر دنباله‌ای از اعداد مانند “۷-۳-۵” خوانده شود، فرد باید آن را به ترتیب “۵-۳-۷” تکرار کند.

۴. Wisconsin Card Sorting Test (WCST):
این تست توانایی فرد در تغییر توجه و تنظیم مجدد استراتژی خود را می‌سنجد. فرد باید کارت‌هایی با الگوهای مختلف را بر اساس یک معیار خاص مرتب کند (مثلاً رنگ، شکل یا تعداد)، اما این معیار بدون هشدار تغییر می‌کند و فرد باید توجه خود را بر اساس این تغییر تطبیق دهد.

– مثال:
– فرد ابتدا کارت‌ها را بر اساس رنگ مرتب می‌کند، اما سپس بدون هشدار، باید بر اساس تعداد مرتب کند.

وظایف مربوط به توجه کنترل‌شده

۱. حل مسائل ریاضی پیچیده:
حل مسائل ریاضی پیچیده نیازمند توجه کنترل‌شده است. فرد باید به دقت به هر مرحله از حل مسئله توجه کند و از حواس‌پرتی اجتناب کند. همچنین، توانایی برنامه‌ریزی و پیش‌بینی مراحل بعدی نیاز به تمرکز و کنترل دارد.

– مثال:
– حل یک مسئله ریاضی چند مرحله‌ای مانند محاسبات درصد یا جبر که نیازمند تمرکز بالا و دقت در هر مرحله است.

۲. رانندگی در ترافیک سنگین:
رانندگی در شرایط ترافیک سنگین یک مثال واقعی از توجه کنترل‌شده است. فرد باید به طور مداوم وضعیت جاده، خودروهای اطراف، علائم راهنمایی و رانندگی را بررسی کند و تصمیمات دقیق و آگاهانه بگیرد. هرگونه خطا می‌تواند عواقب جدی داشته باشد.

– مثال:
– رانندگی در یک اتوبان شلوغ و تنظیم سرعت و موقعیت بر اساس شرایط جاده و خودروهای دیگر.

۳. خواندن متن‌های پیچیده:
خواندن و درک متنی که از واژگان پیچیده یا ساختارهای گرامری سخت استفاده می‌کند نیاز به توجه کنترل‌شده دارد. فرد باید به دقت به هر جمله توجه کند و معانی کلمات را با توجه به متن استخراج کند.

– مثال:
– خواندن مقاله‌ای علمی که شامل مفاهیم پیچیده و اصطلاحات فنی است و نیاز به تمرکز بالا برای فهم درست محتوا دارد.

۴. یادگیری یک مهارت جدید:
یادگیری یک مهارت جدید، مانند نواختن یک ساز موسیقی یا یادگیری زبان جدید، نیازمند توجه کنترل‌شده است. فرد باید تمرکز خود را روی هر جزئیات فرآیند یادگیری متمرکز کند و به‌تدریج مهارت خود را افزایش دهد.

– مثال:
– یادگیری نواختن پیانو و تمرکز بر هر کلید و نوت موسیقی به صورت دقیق و آگاهانه.

۵. تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی (Mindfulness):
تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی نیز نیازمند توجه کنترل‌شده هستند، زیرا فرد باید به‌طور فعال توجه خود را بر یک موضوع (مانند تنفس یا یک فکر خاص) متمرکز کند و از جریان افکار حواس‌پرت اجتناب نماید.

– مثال:
– تمرکز بر تنفس در طول مدیتیشن و تلاش برای حفظ این تمرکز در مقابل افکار حواس‌پرت.

چالش‌ها و محدودیت‌ها
1. خستگی شناختی: توجه کنترل‌شده نیازمند تلاش ذهنی زیادی است و اگر برای مدت طولانی به کار گرفته شود، می‌تواند باعث خستگی شناختی شود.
2. حواس‌پرتی: در محیط‌های شلوغ یا پر از تحریک، کنترل توجه بسیار دشوار است و ممکن است فرد به‌راحتی حواسش پرت شود.
3. محدودیت منابع شناختی: مغز منابع محدودی برای توجه کنترل‌شده دارد و در صورتی که چندین وظیفه به توجه بالا نیاز داشته باشند، عملکرد فرد ممکن است کاهش یابد.

نتیجه‌گیری
توجه نوع Controlled یکی از مهم‌ترین انواع توجه در انجام وظایف پیچیده و دقیق است. این نوع توجه به فرد امکان می‌دهد تا بر فعالیت‌های خاصی متمرکز شود و با دقت آن‌ها را به اتمام برساند. هرچند این نوع توجه کارایی بالایی دارد، اما به دلیل محدودیت‌های شناختی و نیاز به تمرکز طولانی‌مدت، می‌تواند چالش‌برانگیز باشد و نیاز به مدیریت صحیح دارد.

توجه کنترل‌شده بخش حیاتی از فرآیندهای شناختی ماست که به ما امکان می‌دهد با تمرکز آگاهانه و هدفمند، وظایف پیچیده را انجام دهیم. تست‌ها و وظایف مرتبط با توجه کنترل‌شده، توانایی فرد در حفظ تمرکز، جلوگیری از حواس‌پرتی، و انجام وظایف چندمرحله‌ای را ارزیابی می‌کنند. با وجود اهمیت این نوع توجه، محدودیت‌هایی نیز وجود دارد که می‌تواند بر عملکرد شناختی فرد تأثیر بگذارد، به‌ویژه در شرایطی که نیاز به تلاش مداوم برای حفظ تمرکز وجود دارد.

توجه شنوایی

تعریف “توجه نوع Auditory”
توجه نوع Auditory یا توجه شنوایی به فرایندی اشاره دارد که در آن فرد به‌طور انتخابی صداها یا اطلاعات شنیداری خاصی را در محیط شناسایی و پردازش می‌کند. این نوع توجه به انسان کمک می‌کند که از میان صدها صدای مختلف در محیط، بر یک صدای خاص تمرکز کند و اطلاعات مهم را دریافت نماید. توجه شنوایی می‌تواند به صورت خودکار یا کنترل‌شده باشد.

ویژگی‌ها
1. انتخاب صداها: توجه شنوایی به فرد کمک می‌کند که از میان تمام صداهای محیط، به یک صدای خاص (مانند صدای فردی که در حال صحبت است) توجه کند.
2. فیلتر کردن نویز: این نوع توجه می‌تواند صداهای مزاحم یا غیرمرتبط را نادیده بگیرد و بر اطلاعات مهم متمرکز شود.
3. پیوستگی زمانی: توجه شنوایی معمولاً در طول زمان ادامه دارد تا بتواند اطلاعات صوتی متوالی را پردازش کند.
4. چندوظیفگی محدود: توجه شنوایی می‌تواند بین چندین منبع صوتی تقسیم شود، اما معمولاً توانایی تمرکز بر بیش از یک منبع به‌طور هم‌زمان محدود است.

اهمیت‌ها
1. ارتباطات اجتماعی: توجه شنوایی برای درک گفتار در مکالمات و تعاملات اجتماعی ضروری است.
2. آموزش: در محیط‌های آموزشی، توجه شنوایی به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا به سخنان معلم یا سخنران گوش دهند و یادگیری مؤثرتری داشته باشند.
3. امنیت: توجه به صداهای هشداردهنده مانند آژیر، بوق خودرو یا صدای شکستن، به جلوگیری از خطرات و حفظ ایمنی کمک می‌کند.
4. موسیقی و هنر: در هنرهای مرتبط با موسیقی، توجه شنوایی ضروری است تا جزئیات صوتی را درک و آن‌ها را تجزیه و تحلیل کند.

کاربردها
1. مکالمات روزمره: در گفت‌وگوهای دو نفره یا گروهی، توجه شنوایی به فرد کمک می‌کند که صدای مکالمه‌گر را از سایر صداهای محیطی جدا کند.
2. یادگیری زبان: هنگام یادگیری زبان‌های جدید، توجه شنوایی به فرد کمک می‌کند تا تلفظ‌ها و الگوهای زبانی را به‌طور دقیق‌تر بشنود و یاد بگیرد.
3. شنیدن موسیقی: توجه به جزئیات آهنگ‌ها و صداها در موسیقی به لذت شنیداری و فهم بهتر کمک می‌کند.
4. تفسیر هم‌زمان: مترجمان هم‌زمان نیاز به توجه شنوایی دقیق دارند تا همزمان با شنیدن سخنرانی، آن را ترجمه کنند.

مثال‌ها
1. تمرکز در یک مکالمه در محیط شلوغ: در یک رستوران شلوغ، فرد می‌تواند با استفاده از توجه شنوایی، بر صحبت‌های شخص مقابل تمرکز کند و صداهای زمینه‌ای را نادیده بگیرد.
2. گوش دادن به سخنرانی: در یک کلاس درس یا سمینار، توجه شنوایی به فرد کمک می‌کند که سخنرانی را به‌طور دقیق دنبال کند.
3. گوش دادن به آژیر: هنگام شنیدن صدای آژیر خطر در خیابان، توجه شنوایی به فرد هشدار می‌دهد تا نسبت به محیط واکنش نشان دهد.
4. تشخیص آهنگ‌ها: یک نوازنده یا شنونده حرفه‌ای موسیقی، با استفاده از توجه شنوایی می‌تواند بخش‌های مختلف یک قطعه موسیقی را تشخیص دهد.

چالش‌ها
1. نویز و عوامل مزاحم: وجود صداهای مزاحم و نویز در محیط می‌تواند توجه شنوایی را مختل کند و مانع از پردازش دقیق اطلاعات شنیداری شود.
2. مشکلات شنوایی: افراد با مشکلات شنوایی یا کم‌شنوایی ممکن است در تمرکز بر صداهای خاص دچار مشکل شوند.
3. خستگی ذهنی: توجه مداوم به اطلاعات شنیداری (به ویژه در محیط‌های پرسروصدا) می‌تواند منجر به خستگی ذهنی شود.
4. رقابت بین منابع صوتی: هنگامی که چندین منبع صوتی مهم به‌طور هم‌زمان وجود دارند (مانند دو نفر که با هم صحبت می‌کنند)، توجه شنوایی ممکن است بین آن‌ها به اشتباه تقسیم شود.

محدودیت‌ها
1. ظرفیت محدود: توجه شنوایی توانایی پردازش هم‌زمان چندین منبع صوتی را ندارد و معمولاً تنها یک یا دو منبع صوتی قابل تمرکز هستند.
2. خستگی شنوایی: گوش دادن به صداهای طولانی و مداوم می‌تواند باعث خستگی شنوایی و کاهش دقت در پردازش اطلاعات شود.
3. عدم توانایی در چندوظیفگی مؤثر: اگر چندین وظیفه شنیداری به‌طور هم‌زمان نیاز به تمرکز داشته باشند، کارایی توجه شنوایی کاهش می‌یابد.
4. حساسیت به محیط: توجه شنوایی می‌تواند به‌راحتی تحت تأثیر صداهای محیطی قرار بگیرد، که منجر به کاهش دقت در درک اطلاعات شود.

ارزیابی و بررسی توجه شنیداری

توجه شنیداری (Auditory Attention) به توانایی فرد در تمرکز و پردازش اطلاعات شنیداری در محیط اشاره دارد. این نوع توجه به ما کمک می‌کند تا اطلاعات مهم شنیداری را از میان نویزها و محرک‌های غیرضروری فیلتر کنیم و روی صداها یا مکالمات خاص تمرکز داشته باشیم. ارزیابی و مطالعه توجه شنیداری از طریق تست‌ها و وظایف ویژه‌ای انجام می‌شود.

تست‌های ارزیابی توجه شنیداری

۱. Dichotic Listening Task (تکلیف شنیداری دو گوشی):
در این تست، دو پیام مختلف به‌طور همزمان به هر یک از گوش‌ها پخش می‌شود و فرد باید به یکی از پیام‌ها توجه کند و دیگری را نادیده بگیرد. این تست توانایی فرد در تمرکز بر یک منبع اطلاعات شنیداری در حالی که اطلاعات دیگری وجود دارد را می‌سنجد.

– مثال:
– در گوش راست فرد یک داستان خوانده می‌شود و در گوش چپ یک لیست از اعداد پخش می‌شود. فرد باید به داستان گوش کند و محتوای آن را گزارش دهد.

۲. Speech-in-Noise Test (آزمون گفتار در نویز):
در این تست، فرد باید به یک مکالمه یا صدای گفتاری گوش دهد که در پس‌زمینه نویز یا سر و صدای محیطی پخش می‌شود. این آزمون میزان توانایی فرد در تمرکز بر مکالمات یا صدای اصلی و فیلتر کردن نویزهای محیطی را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– فرد باید به یک جمله که در محیطی با صدای باران یا صدای جمعیت پخش می‌شود، گوش دهد و آن را تکرار کند.

۳. Auditory Continuous Performance Test (ACPT):
در این تست، فرد باید به یک دنباله از صداها گوش دهد و فقط زمانی که یک صدای خاص شنیده می‌شود، واکنش نشان دهد. این آزمون توجه پایدار و توانایی تمرکز طولانی‌مدت بر محرک‌های شنیداری را می‌سنجد.

– مثال:
– فرد به یک دنباله از صداهای “بیپ” گوش می‌دهد و باید زمانی که صدای “بوم” شنیده می‌شود، دکمه‌ای را فشار دهد.

۴. Test of Auditory Attention (TOA):
در این آزمون، فرد باید به مجموعه‌ای از صداها گوش دهد که برخی از آن‌ها هدف هستند و برخی دیگر مزاحم. فرد باید توانایی خود را در تشخیص و شناسایی صداهای هدف در میان صداهای مزاحم نشان دهد.

– مثال:
– پخش یک دنباله از کلمات که شامل کلمات هدف و غیرهدف است و فرد باید تنها زمانی که کلمه هدف پخش می‌شود، واکنش نشان دهد.

۵. Auditory Oddball Task (تکلیف عجیب و غریب شنیداری):
در این تست، فرد به یک دنباله از صداها گوش می‌دهد که معمولاً یک الگو دارند، اما گاهی یک صدای نادر و متفاوت پخش می‌شود. فرد باید به صدای نادر واکنش نشان دهد. این تست توانایی فرد در تشخیص محرک‌های نادر یا غیرمنتظره را در میان یک دنباله منظم ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– فرد به یک دنباله از صدای “بیپ” گوش می‌دهد و ناگهان صدای “بوم” پخش می‌شود که فرد باید به آن واکنش نشان دهد.

وظایف مربوط به توجه شنیداری

۱. گوش دادن به مکالمه در محیط شلوغ:
در این وظیفه، فرد باید در حالی که در یک محیط شلوغ یا پر سر و صدا قرار دارد، به یک مکالمه گوش دهد و بر آن تمرکز کند. این وظیفه توجه شنیداری انتخابی را ارزیابی می‌کند، زیرا فرد باید صداهای مزاحم محیطی را نادیده بگیرد و تنها روی صدای مورد نظر تمرکز کند.

– مثال:
– گوش دادن به مکالمه در یک رستوران شلوغ و تلاش برای تمرکز روی صحبت‌های هم‌صحبت و نادیده گرفتن صداهای پس‌زمینه.

۲. تشخیص و تکرار جملات در حضور نویز:
در این وظیفه، فرد باید جملاتی که در پس‌زمینه نویز یا موسیقی پخش می‌شوند را تشخیص دهد و آن‌ها را تکرار کند. این وظیفه توانایی پردازش و درک گفتار در شرایط دشوار شنیداری را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– فرد باید به جملاتی که در پس‌زمینه صدای باران یا موسیقی آرام پخش می‌شوند گوش دهد و جملات را به دقت تکرار کند.

۳. تمرکز بر یک صدا در حضور چندین منبع شنیداری:
در این وظیفه، چندین منبع صوتی مختلف پخش می‌شود و فرد باید تنها روی یک منبع مشخص تمرکز کند و بقیه صداها را نادیده بگیرد. این وظیفه توجه شنیداری انتخابی و توانایی فیلتر کردن اطلاعات غیرضروری را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– فرد باید در حین پخش چندین صدای همزمان (مانند صدای موسیقی و مکالمات مختلف)، تنها به صدای خاصی مانند صدای یک گوینده گوش دهد.

۴. ردیابی صداهای متحرک:
در این وظیفه، صداهایی که به‌طور مجازی در فضا حرکت می‌کنند، پخش می‌شوند و فرد باید این صداها را ردیابی کند و به تغییرات مکان یا شدت صدا واکنش نشان دهد. این وظیفه توجه شنیداری متمرکز و توانایی پردازش اطلاعات شنیداری فضایی را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– صداهایی که از یک گوش به گوش دیگر منتقل می‌شوند و فرد باید زمان و جهت حرکت آن‌ها را تشخیص دهد.

۵. تشخیص تفاوت‌های فرکانسی:
در این وظیفه، فرد باید به مجموعه‌ای از صداها گوش دهد و تفاوت‌های کوچک در فرکانس یا شدت آن‌ها را تشخیص دهد. این وظیفه به‌ویژه برای ارزیابی حساسیت شنیداری و توانایی تمرکز بر جزئیات شنیداری کاربرد دارد.

– مثال:
– فرد به یک سری صداهای متوالی گوش می‌دهد و باید تفاوت فرکانس یا بلندی صداها را تشخیص دهد و گزارش کند.

چالش‌ها و محدودیت‌ها
1. نویز محیطی: در شرایطی که نویز محیطی زیاد باشد، تمرکز بر صداهای مهم دشوار است و ممکن است توانایی فرد در توجه به محرک‌های شنیداری کاهش یابد.
2. حواس‌پرتی‌های متعدد: در محیط‌های شلوغ که صداهای متعددی وجود دارد، ممکن است فرد دچار حواس‌پرتی شود و نتواند به‌خوبی بر محرک شنیداری مورد نظر تمرکز کند.
3. خستگی شنیداری: تمرکز طولانی‌مدت بر اطلاعات شنیداری می‌تواند منجر به خستگی ذهنی و کاهش دقت در پردازش صداها شود.

نتیجه‌گیری
توجه نوع Auditory یکی از ابزارهای مهم شناختی است که به انسان اجازه می‌دهد تا اطلاعات شنیداری را به صورت مؤثر پردازش کند. این نوع توجه به ویژه در ارتباطات اجتماعی، یادگیری و حفظ ایمنی اهمیت زیادی دارد، اما با چالش‌هایی مانند نویز محیطی و محدودیت‌های شناختی نیز مواجه است.

توجه شنیداری نقش حیاتی در تعاملات اجتماعی، یادگیری، و انجام وظایف روزمره دارد. تست‌ها و وظایف مرتبط با توجه شنیداری به ارزیابی توانایی فرد در تمرکز بر اطلاعات شنیداری مهم و نادیده گرفتن محرک‌های غیرضروری کمک می‌کنند. با این حال، توجه شنیداری با چالش‌هایی مانند نویز محیطی و حواس‌پرتی روبروست که می‌تواند بر عملکرد شنیداری فرد تأثیر منفی بگذارد.

توجه بصری

تعریف “توجه نوع Visual”
توجه نوع Visual یا توجه بصری به فرآیندی اشاره دارد که در آن فرد به صورت انتخابی به محرک‌های بصری (چیزهایی که می‌بیند) در محیط پیرامون خود توجه می‌کند. این نوع توجه به انسان کمک می‌کند که از میان حجم زیادی از اطلاعات بصری، موارد مهم‌تر را شناسایی و پردازش کند. توجه بصری می‌تواند به‌طور خودکار (مانند زمانی که یک حرکت ناگهانی را می‌بینیم) یا به‌طور کنترل‌شده (مانند زمانی که به دنبال شیء خاصی می‌گردیم) اتفاق بیفتد.

ویژگی‌ها
1. متمرکز بر محرک‌های بصری: توجه بصری به فرد کمک می‌کند تا بر اجسام یا اطلاعات دیداری تمرکز کند و دیگر موارد را فیلتر نماید.
2. انتخاب‌پذیری: توانایی انتخاب و تمرکز بر یک یا چند مورد خاص از میان اطلاعات بصری زیاد.
3. سازگاری با زمینه: توجه بصری می‌تواند به‌طور متناسب با زمینه یا وظیفه تغییر کند، برای مثال تغییر توجه از چهره‌ها به اجسام یا از حرکت به رنگ.
4. حساسیت به حرکت و تغییرات: محرک‌های متحرک یا تغییرات سریع در محیط توجه بصری را به خود جلب می‌کنند.

اهمیت‌ها
1. تشخیص و تصمیم‌گیری سریع: توجه بصری به افراد کمک می‌کند تا به سرعت محیط را اسکن کرده و اطلاعات مهم را تشخیص دهند.
2. کمک به فعالیت‌های روزمره: در فعالیت‌های مختلفی مانند رانندگی، خواندن، و یادگیری بصری، توجه بصری نقش حیاتی دارد.
3. ایمنی و بقا: توانایی تشخیص تهدیدات بصری مانند موانع، حیوانات یا خطرات محیطی از طریق توجه بصری امکان‌پذیر است.
4. ارتباطات اجتماعی: توجه به حرکات و حالات چهره در تعاملات اجتماعی، به فهم بهتر احساسات و پیام‌های غیرکلامی کمک می‌کند.

کاربردها
1. خواندن و نوشتن: در فرایندهای یادگیری مانند خواندن و نوشتن، توجه بصری برای تمرکز بر حروف، کلمات و جمله‌ها لازم است.
2. رانندگی: رانندگان از توجه بصری برای اسکن جاده، مشاهده علائم راهنمایی و رانندگی و تشخیص موانع استفاده می‌کنند.
3. ورزش: ورزشکاران از توجه بصری برای تمرکز بر حرکات خود و دیگر بازیکنان، توپ یا هدف بهره می‌برند.
4. طراحی و هنر: طراحان و هنرمندان برای ایجاد و تجزیه و تحلیل آثار هنری نیاز به توجه دقیق به جزئیات بصری دارند.

مثال‌ها
1. مطالعه یک کتاب: هنگامی که فردی در حال مطالعه یک کتاب است، توجه بصری به‌طور فعال روی خطوط متن متمرکز می‌شود و دیگر محرک‌های بصری محیط را فیلتر می‌کند.
2. مشاهده یک بازی ورزشی: تماشاگران بازی ورزشی بر حرکات بازیکنان یا توپ تمرکز می‌کنند و از توجه بصری برای دنبال کردن حرکات استفاده می‌کنند.
3. رانندگی در خیابان: هنگام رانندگی، راننده به‌طور فعال علائم، چراغ‌های راهنمایی و وضعیت جاده را تحت نظر دارد و دیگر عوامل بصری را نادیده می‌گیرد.
4. پیدا کردن یک شیء خاص در یک اتاق شلوغ: فرد از توجه بصری برای جستجوی شیء خاصی در میان انبوهی از اشیاء دیگر استفاده می‌کند.

چالش‌ها
1. حواس‌پرتی: وجود محرک‌های بصری زیاد (مانند در محیط‌های شلوغ) می‌تواند توجه بصری را مختل کند و منجر به عدم تمرکز کافی شود.
2. خستگی دیداری: تمرکز طولانی‌مدت بر یک منبع بصری، مانند کار با کامپیوتر، می‌تواند منجر به خستگی چشم و کاهش توانایی پردازش اطلاعات بصری شود.
3. محدودیت در چندوظیفگی: توجه بصری نمی‌تواند به‌طور هم‌زمان به چندین منبع بصری با کیفیت بالا پاسخ دهد و اغلب نیازمند انتخاب یک منبع اصلی است.
4. تشخیص نادرست: در شرایطی که اطلاعات بصری محدود یا پیچیده باشد (مانند نور کم یا حرکت سریع)، احتمال اشتباه در تشخیص وجود دارد.

محدودیت‌ها
1. محدودیت پردازشی: مغز انسان نمی‌تواند همه اطلاعات بصری موجود را به‌طور هم‌زمان پردازش کند، بنابراین باید به‌طور انتخابی به برخی موارد توجه کند.
2. نیاز به تمرکز فعال: توجه بصری به‌خصوص در کارهای دقیق نیازمند تمرکز بالا است که در صورت وجود حواس‌پرتی‌های زیاد، به‌راحتی مختل می‌شود.
3. حساسیت به عوامل محیطی: عواملی مانند نور ضعیف، حرکات ناگهانی یا تغییرات سریع در محیط می‌توانند توجه بصری را مختل کنند.
4. خستگی شناختی: پس از مدت طولانی تمرکز بر اطلاعات بصری، افراد ممکن است دچار خستگی شناختی شوند که توانایی پردازش دقیق اطلاعات را کاهش می‌دهد.

بررسی و ارزشیابی آزمون بصری

توجه بصری (Visual Attention) به توانایی مغز در پردازش و تمرکز بر اطلاعات بصری محیط و فیلتر کردن اطلاعات غیرضروری اشاره دارد. این نوع توجه برای انجام بسیاری از فعالیت‌های روزمره مانند رانندگی، خواندن، و شناسایی اشیا ضروری است. برای ارزیابی و سنجش توجه بصری، از تست‌ها و وظایف خاصی استفاده می‌شود.

تست‌های ارزیابی توجه بصری

۱. Visual Search Task (تکلیف جستجوی بصری):
در این تست، فرد باید یک شیء خاص یا هدف بصری را از بین مجموعه‌ای از اشیاء دیگر پیدا کند. این آزمون به بررسی توانایی فرد در جستجو و شناسایی محرک‌ها از میان محرک‌های بصری متنوع و غیرضروری می‌پردازد.

– مثال:
– یافتن یک حرف “T” در میان مجموعه‌ای از حروف “L” که به صورت تصادفی چیده شده‌اند.

۲. Change Detection Task (تکلیف تشخیص تغییر):
در این آزمون، دو تصویر مشابه به فرد نشان داده می‌شود که یکی از آن‌ها شامل یک تغییر کوچک است. فرد باید تغییرات ایجاد شده در تصویر دوم را تشخیص دهد. این تست توانایی توجه بصری در شناسایی جزئیات تغییر یافته در محیط را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– دو تصویری که یکی از آن‌ها شامل تغییرات جزئی در مکان یا ظاهر اشیا است و فرد باید این تغییر را پیدا کند.

۳. Eriksen Flanker Task:
در این تست، فرد باید به یک هدف بصری مرکزی در میان محرک‌های مزاحم اطراف توجه کند. هدف این آزمون ارزیابی توانایی فرد در فیلتر کردن اطلاعات غیرمرتبط و تمرکز بر اطلاعات مرتبط است.

– مثال:
– یک سری از فلش‌ها نشان داده می‌شوند و فرد باید جهت فلش مرکزی را تشخیص دهد، در حالی که فلش‌های اطراف ممکن است به جهت مخالف اشاره کنند.

۴. Posner Cueing Task:
در این آزمون، فرد به یک صفحه خالی نگاه می‌کند و یک نشانه (cue) بصری به او داده می‌شود که نشان می‌دهد کجا باید تمرکز کند. سپس یک هدف در یکی از بخش‌های صفحه ظاهر می‌شود و فرد باید به سرعت به آن واکنش نشان دهد. این آزمون توانایی تغییر توجه بصری و پردازش اطلاعات محیطی را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– فرد به یک صفحه خالی نگاه می‌کند و پس از نشان دادن یک نشانه، باید به یک نقطه در صفحه واکنش نشان دهد.

۵. Stroop Test (نسخه بصری):
نسخه بصری Stroop Test، شبیه به نسخه شنیداری است که شامل رنگ‌های مختلف است. در این تست، فرد باید رنگ جوهر کلمات را تشخیص دهد و آن را نام ببرد، در حالی که کلمات نمایش داده شده با رنگ جوهر مطابقت ندارند. این آزمون توانایی کنترل توجه و جلوگیری از پردازش اتوماتیک اطلاعات غیرمرتبط را ارزیابی می‌کند.

– مثال:
– کلمه “آبی” که با رنگ قرمز نوشته شده است و فرد باید رنگ جوهر (قرمز) را نام ببرد، نه کلمه (آبی).

وظایف مربوط به توجه بصری

۱. رانندگی یا دوچرخه‌سواری در محیط‌های شلوغ:
رانندگی یا دوچرخه‌سواری نیازمند توجه بصری شدید است، به خصوص در محیط‌هایی که عوامل بصری متعدد مانند علائم راهنمایی، خودروها و عابران وجود دارند. فرد باید اطلاعات بصری مهم را شناسایی و بر اساس آن تصمیم‌گیری کند.

– مثال:
– رانندگی در یک خیابان شلوغ با علائم متعدد و تشخیص علائم حیاتی مانند چراغ راهنما یا عابران پیاده.

۲. بازی‌های ویدیویی یا کامپیوتری:
بسیاری از بازی‌های ویدیویی نیازمند توجه بصری بالا هستند، زیرا فرد باید به سرعت به تغییرات در محیط بازی واکنش نشان دهد و اشیا یا اهداف را شناسایی کند.

– مثال:
– در یک بازی تیراندازی، فرد باید دشمنان را از پس‌زمینه بازی شناسایی کرده و به سرعت به موقعیت آن‌ها واکنش نشان دهد.

۳. خواندن متن‌های پیچیده:
خواندن متنی که شامل واژگان پیچیده و ساختارهای گرامری دشوار است، نیاز به توجه بصری متمرکز دارد. فرد باید به هر کلمه دقت کند و معنی را به درستی استخراج نماید.

– مثال:
– خواندن یک متن علمی با اصطلاحات تخصصی که نیازمند دقت زیاد برای درک محتوا است.

۴. تعمیرات دقیق مکانیکی یا الکترونیکی:
انجام کارهای دستی مانند تعمیرات مکانیکی یا الکترونیکی نیاز به توجه بصری دقیق دارد. فرد باید به جزئیات کوچک مانند سیم‌ها، قطعات و ابزارها توجه کند و با دقت بالا عمل کند.

– مثال:
– تعمیر یک دستگاه الکترونیکی کوچک که شامل شناسایی و جایگزینی قطعات ریز است.

۵. نقاشی و طراحی:
نقاشی و طراحی نیاز به توجه بصری بالا دارند. فرد باید به دقت به جزئیات توجه کند و نسبت‌ها، رنگ‌ها و خطوط را به‌درستی پردازش کند.

– مثال:
– نقاشی یک پرتره که نیازمند دقت در تشخیص ویژگی‌های چهره و ایجاد تناسبات دقیق است.

چالش‌ها و محدودیت‌ها
1. بار شناختی زیاد: توجه بصری به‌ویژه در محیط‌های شلوغ یا با اطلاعات زیاد می‌تواند باعث خستگی شناختی شود و توانایی تمرکز فرد را کاهش دهد.
2. حواس‌پرتی: در محیط‌هایی با عوامل بصری متعدد، مانند تبلیغات یا نورهای شدید، ممکن است تمرکز بر محرک‌های مهم دشوار شود.
3. تداخل اطلاعات: در مواردی که چندین منبع بصری به‌طور همزمان ارائه می‌شوند، ممکن است فرد دچار تداخل اطلاعات شود و نتواند به‌درستی تصمیم‌گیری کند.

نتیجه‌گیری
توجه نوع Visual یکی از ابزارهای مهم شناختی برای پردازش و تفسیر اطلاعات بصری است. این نوع توجه به انسان کمک می‌کند که به‌طور انتخابی بر اجسام، حرکت‌ها و الگوهای دیداری متمرکز شود. با وجود اهمیت بالای توجه بصری، این نوع توجه نیز دارای محدودیت‌ها و چالش‌هایی است که مدیریت صحیح آن می‌تواند به بهبود کارایی و کاهش خستگی شناختی کمک کند.

توجه بصری بخش مهمی از فرآیندهای شناختی ماست و در بسیاری از فعالیت‌های روزمره نقشی حیاتی دارد. تست‌ها و وظایف مربوط به توجه بصری توانایی فرد در شناسایی و پردازش اطلاعات بصری و فیلتر کردن محرک‌های غیرضروری را ارزیابی می‌کنند. با وجود اهمیت این نوع توجه، چالش‌هایی مانند خستگی شناختی و حواس‌پرتی می‌تواند توانایی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: ۵ / ۵. تعداد آراء: ۱

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

اولیــــــن نیستیــم ولی امیـــــد اســــت بهتـــرین باشیـــــم...!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا