دارو درمانی در انفارکتوس مغزی؛ آنتیکواگولانها در سکته مغزی؛ هپارین

درمان سکتههای مغزی با تمرکز بر دارودرمانی و نقش آنتیکواگولانها
دارودرمانی در انفارکتوس مغزی (Cerebral Infarction Pharmacotherapy)
درمان دارویی در سکته مغزی ایسکمیک بهویژه در فاز حاد، نقشی حیاتی در کاهش آسیبهای نورولوژیک و پیشگیری از عوارض بعدی دارد. یکی از گروههای مهم دارویی در این زمینه، آنتیکواگولانها (Anticoagulants) هستند که در شرایط خاص میتوانند مانع از ایجاد یا گسترش لختههای خونی در مغز شوند.
هپارین (Heparin) و جایگاه آن در درمان سکته مغزی
هپارین یکی از مهمترین داروهای خانواده آنتیکواگولان است که کاربرد آن در بیماران مبتلا به سکته مغزی (Stroke) با دقت مورد بررسی قرار گرفته است. با وجود اهمیت این دارو در کنترل انعقاد خون، تجویز روتین هپارین با دوز درمانی (Therapeutic Dose) در بیماران دچار سکته مغزی حاد توصیه نمیشود. زیرا این کار میتواند خطر خونریزی داخل مغزی (Intracerebral Hemorrhage) را بهطور معناداری افزایش دهد.
اندیکاسیونهای اختصاصی برای تجویز هپارین با دوز درمانی
کاربرد درمانی هپارین باید محدود به موارد خاصی باشد که شواهد علمی و بالینی مؤید سودمندی آن هستند. این موارد عبارتاند از:
۱. بیماریهای قلبی پرخطر (High-Risk Cardiac Conditions) مانند فیبریلاسیون دهلیزی (Atrial Fibrillation) که احتمال ایجاد آمبولی مغزی در آنها بالاست.
۲. بیماریهای عروق بزرگ گردنی (Cervical Large Vessel Diseases) مانند دایسکشن شریان ورتبرال یا کاروتید (Vertebral or Carotid Artery Dissection) که منجر به آسیب به دیواره عروق میشوند.
۳. هیپرکوآگولوپاتی (Hypercoagulopathy) یا شرایطی که با افزایش تمایل به انعقاد خون همراه است.
۴. ترومبوز سینوسهای وریدی مغزی (Cerebral Venous Sinus Thrombosis) که هرچند نادر است، اما از اندیکاسیونهای اثباتشده برای استفاده از آنتیکواگولانها محسوب میشود.
کاربرد پیشگیرانه هپارین در سکته مغزی
هپارین نهتنها در درمان بلکه در پیشگیری از ترومبوز وریدهای عمقی پا (Deep Vein Thrombosis – DVT) نیز مؤثر است. این موضوع بهویژه در بیماران بستری با کاهش تحرک بدنی اهمیت دارد، چراکه بیتحرکی یکی از عوامل خطر اصلی برای تشکیل لختههای وریدی است.
دوز مناسب و روش تجویز هپارین
مقدار دوز درمانی هپارین معمولاً بین ۷۵۰ تا ۱۲۰۰ واحد در ساعت (Units/hour) در نظر گرفته میشود. با توجه به نیمهعمر کوتاه هپارین (حدود ۲ ساعت)، بهترین روش تجویز آن از طریق پمپ انفوزیون وریدی (Intravenous Infusion Pump) است که باعث حفظ سطح پایدار دارو در خون میشود و اثر ضدانعقادی مطلوبی فراهم میسازد.
نکته بالینی کلیدی در درمان سکته مغزی با هپارین
در بیمارانی که دچار سکته مغزی گذرا (TIA) یا سکته ایسکمیک حاد هستند، همراهی با فیبریلاسیون دهلیزی یکی از مواردی است که میتواند تجویز هپارین وریدی را منطقی و اثربخش سازد. در این بیماران، هپارین میتواند نقش مؤثری در پیشگیری از آمبولیهای مغزی مجدد (Recurrent Cerebral Embolism) ایفا کند.
جمعبندی علمی و کاربردی
درمان سکته مغزی با آنتیکواگولانهایی مانند هپارین، باید بر اساس اندیکاسیونهای مشخص، شرایط بالینی بیمار و بررسی دقیق خطر خونریزی انجام شود. کاربرد صحیح و هدفمند این دارو میتواند از بروز عوارض جدی پیشگیری کرده و نقش مؤثری در مدیریت بیماران پرخطر ایفا نماید.
پرسشهایی درباره آنتیکواگولانها در سکته مغزی
آقای ۵۵ سالهای به علت همیپارزی چپ از ۶ ساعت پیش مراجعه نموده است. در CT-Scan مغز ضایعه بزرگ در مسیر شریان مغزی میانی راست دیده میشود. در نوار قلب، فیبریلاسیون دهلیزی دارد. کدامیک از درمانهای زیر برای بیمار ارجح است؟
(پرانترنی اسفند ۹۴ – قطب ۴ کشوری [دانشگاه اهواز])
الف) ترومبولیتیک تراپی وریدی
ب) ٹیکلوپیدین
ج) آسپرین و کلوپیدوگرل بعد از یک هفته
د) هپارین وریدی
کلیک کنید تا پاسخ پرسش نمایش داده شود
» پاسخ: گزینه د
پاسخ تشریحی:
توضیح اولیه بر اساس کلیدواژهها:
همیپارزی (Hemiparesis) به ضعف حرکتی یک طرف بدن گفته میشود و معمولاً در اثر سکته مغزی ایسکمیک (Ischemic Stroke) ایجاد میشود. بیمار ذکر شده ۶ ساعت پس از شروع علائم مراجعه کرده و در سیتیاسکن مغز (CT-Scan) یک ضایعه بزرگ در مسیر شریان مغزی میانی راست (Right MCA) دیده شده است. این یافتهها بیانگر انفارکتوس وسیع است، نه خونریزی.
همچنین بیمار در نوار قلب مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی (Atrial Fibrillation) است که یک عامل خطر مهم برای آمبولیهای مغزی و سکتههای ناشی از منشأ قلبی (Cardioembolic Stroke) به شمار میرود.
درمان انتخابی در این شرایط باید بر اساس دو نکته اصلی باشد:
-
زمان مراجعه (۶ ساعت) که بیمار از پنجره درمان ترومبولیتیک عبور کرده است.
-
ضایعه بزرگ در CT که حتی اگر در بازه زمانی بود، درمان ترومبولیتیک منع نسبی داشت.
اکنون به بررسی گزینهها میپردازیم:
بررسی گزینهها:
الف) ترومبولیتیکتراپی وریدی (IV Thrombolytic Therapy)
ترومبولیتیکهایی مانند rtPA فقط در صورتی تجویز میشوند که بیمار در محدوده زمانی طلایی (زیر ۴.۵ ساعت) مراجعه کرده باشد و نداشتن یافتههای وسیع در CT و عدم وجود منع درمان تأیید شود.
در این سؤال، هم ضایعه بزرگ وجود دارد و هم تأخیر زمانی (۶ ساعت)، لذا این گزینه مردود است.
ب) تیکلوپیدین (Ticlopidine)
تیکلوپیدین یک داروی ضدپلاکت است اما امروزه بهندرت استفاده میشود، چرا که عوارض هماتولوژیک دارد و با داروهای جدیدتر مانند کلوپیدوگرل جایگزین شده است.
در فاز حاد سکته مغزی، بهویژه در بیماران با فیبریلاسیون دهلیزی، این دارو نقش ارجحی ندارد.
ج) آسپرین و کلوپیدوگرل بعد از یک هفته
در سکتههای آمبولیک ناشی از فیبریلاسیون دهلیزی، درمان ارجح آنتیکواگولان (Anticoagulant) است، نه ضدپلاکتها (Antiplatelets).
استفاده از ترکیب آسپرین و کلوپیدوگرل ممکن است در سکتههای آتروترومبوتیک یا لَکنار مفید باشد، اما در بیماران با منشأ قلبی (مانند AF) انتخاب مناسبی نیست، بهویژه پس از وقوع یک سکته وسیع.
د) هپارین وریدی (IV Heparin)
اگرچه استفاده روتین از هپارین در سکته مغزی توصیه نمیشود، اما در موارد خاصی مانند سکتههای آمبولیک ناشی از فیبریلاسیون دهلیزی که در فاز حاد مراجعه کردهاند، ممکن است از هپارین با دوز درمانی بهصورت وریدی برای جلوگیری از آمبولیهای بعدی استفاده شود.
در بیمار فوق که دچار سکته بزرگ شده و فیبریلاسیون دهلیزی دارد، درمان با هپارین در شرایط بستری و تحت مانیتورینگ بهترین انتخاب برای کاهش خطر سکته مجدد است.
نتیجهگیری و پاسخ نهایی:
با توجه به عدم امکان استفاده از ترومبولیتیک، وجود منشأ قلبی (فیبریلاسیون دهلیزی)، و ضرورت پیشگیری فوری از آمبولی مجدد، بهترین و منطقیترین انتخاب درمانی در این بیمار، هپارین وریدی است.
پاسخ صحیح: گزینه د) هپارین وریدی
»» تمامی کتاب