زبان انگلیسی دکتری

آموزش 504 واژه کاملاً ضروری – بخش نهم: لغات درس 25 تا 27 + مرور کلی

بخش نهم از کتاب 504 واژه ضروری انگلیسی

شامل لغات درس‌های 25 تا 27

همراه با تلفظ بریتانیایی و آمریکایی و معانی فارسی کامل

مجموعه جامع 504 واژه ضروری انگلیسی همراه با تلفظ دقیق بریتانیایی و آمریکایی (فونتیک) و معانی فارسی متنوع و کاربردی را در این صفحه بیابید. آموزش کامل و گام‌به‌گام برای یادگیری آسان و سریع واژگان کلیدی زبان انگلیسی، مناسب برای دانش‌آموزان، داوطلبان آزمون‌های زبان و علاقمندان به یادگیری زبان. با «آینده نگاران مغز» مهارت زبان خود را ارتقا دهید و در مکالمات و امتحانات بدرخشید.

این مجموعه، بخشی از سری آموزش‌های 14 قسمتی «504 واژه کاملاً ضروری انگلیسی با تلفظ بریتانیایی و آمریکایی و معانی فارسی کامل» است که به‌صورت دسته‌بندی شده و کاربردی ارائه می‌شود. در این بخش، با واژگان درس 25 تا 27 آشنا خواهید شد.


کلمات درس ۲۵ کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری


matrimony /ˈmætrəˌmoʊni/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • ازدواج
  • زندگی زناشویی
  • وصلت قانونی
  • مراسم ازدواج

architect /ˈɑrkəˌtɛkt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • معمار
  • طراح
  • طراح بنا
  • طراح اصلی
  • سازنده

baggage /ˈbægəʤ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • چمدان‌ها
  • تجهیزات
  • بار سفر
  • اثاثیه
  • مشکلات ذهنی گذشته

squander /ˈskwɑndər/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • هدر دادن
  • تلف کردن
  • ولخرجی کردن
  • بیهوده صرف کردن

envy /ˈen.vi/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • حسادت
  • حسادت کردن
  • رشک
  • مایهٔ حسادت
  • غبطه خوردن
  • میل به داشتن چیزی که دیگران دارند

bigamy /ˈbɪɡəmi/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • دو همسری (غیرقانونی)
  • تعدد زوجات
  • ازدواج با دو نفر به‌طور هم‌زمان
  • نقض قانون ازدواج یکتایی

fugitive /ˈfjuʤətɪv/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • فراری
  • متواری
  • گریزان از قانون
  • زندانی فراری
  • موقتی یا گذرا (در معنای ادبی)

pauper /ˈpɔpər/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • گدا
  • بیچاره
  • بدبخت
  • شخص بسیار فقیر
  • بی‌چیز
  • نیازمند کمک مالی

calamity /kəˈlæməti/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • بلا
  • فاجعه
  • بدبختی
  • مصیبت
  • حادثه ناگوار

prosecute /ˈprɑsəˌkjut/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • پیگیری قضایی
  • تحت تعقیب قرار دادن
  • تحت پیگرد قرار دادن
  • پیگیری کردن
  • ادامه دادن
  • اقامه دعوی
  • ادامه دادن به انجام یک کار

abroad /əˈbrɔd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • خارج از کشور
  • به خارج
  • گسترده
  • فراگیر
  • پخش
  • بیرون (از خانه یا محل)
  • به کشورهای دیگر
  • شایع (در معنای “در همه جا پخش”)

collapse /kəˈlæps/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • فرو ریختن
  • فروپاشی
  • خراب شدن
  • فروپاشیدن
  • ریزش ناگهانی
  • از حال رفتن
  • شکست خوردن (در پروژه یا نظام)

کلمات درس ۲۶ کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری


pacify /ˈpæsəˌfaɪ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • آرام کردن
  • تسکین دادن
  • صلح برقرار کردن

guide /gaɪd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • راهنمایی کردن
  • هدایت کردن
  • مشورت دادن

possible /ˈpɑs.ə.bəl/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • امکان‌پذیر
  • مقدور
  • میسر
  • شدنی
  • ممکن
  • قابل اجرا

quench /kwɛnʧ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • فرونشاندن
  • سیراب کردن
  • خاموش کردن (آتش یا تشنگی)

compel /kəmˈpɛl/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • وادار کردن
  • مجبور کردن
  • ناگزیر ساختن

awkward /ˈɑkwərd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • معذب
  • ناهنجار
  • نامناسب
  • ناجور
  • دست و پا چلفتی
  • ناخوشایند (از نظر اجتماعی یا فیزیکی)

beckon /ˈbɛkən/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • اشاره کردن برای صدا زدن
  • علامت دادن (با حرکت دست یا سر) 
  • کشاندن
  • با حرکت دست یا سر دعوت کردن
  • جذب کردن (به‌طور استعاری: مثلاً فرصت یا خطر)

guide /gaɪd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • راهنما
  • هدایت‌گر (انسان یا کتاب/نقشه/نرم‌افزار)
  • مشاور یا مربی
  • کسی که گروهی را رهبری می‌کند

respond /rɪˈspɑnd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • پاسخ دادن
  • واکنش نشان دادن
  • جواب دادن به یک سؤال یا محرک
  • عکس‌العمل نشان دادن

betray /bɪˈtreɪ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • خیانت کردن
  • لو دادن
  • نشان دادن (ناخواسته، مثلاً احساسات)
  • افشا کردن راز

venture /ˈvɛnʧər/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • ریسک
  • مخاطره
  • به خطر انداختن
  • جرات کردن
  • فعالیت پرخطر اقتصادی
  • ماجراجویی خطرناک

awesome /ˈɑsəm/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • شگفت‌انگیز
  • سهمگین
  • پرهیبت
  • باشکوه
  • بهت‌انگیز
  • مهیب
  • فوق‌العاده
  • ترس‌آور (در معنای قدیمی)

utter /ˈʌtər/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • به زبان آوردن
  • بیان کردن (کلمات، صدا)
  • گفتن با صراحت
  • فاش کردن چیزی شفاهی

کلمات درس ۲۷ کتاب ۵۰۴ واژه کاملاً ضروری


monarch /ˈmɑˌnɑrk/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • پادشاه
  • سلطان
  • شاه
  • حاکم
  • فرمانروا
  • ملکه
  • فرمانروای موروثی
  • حاکم مطلق

severity /sɪˈvɛrɪti/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • سختی
  • شدت
  • خشونت
  • سختگیری
  • جدیت
  • وخامت

rapid /ˈræpəd/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • سریع
  • تند
  • پرشتاب
  • ناگهانی
  • فوری
  • پرسرعت

miserly /ˈmaɪzərli/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • خسیس
  • خسیس‌وار
  • ناخن‌خشک
  • کم‌بخشش
  • پول‌دوست (با بار منفی)
  • صرفه‌جو به‌صورت افراطی

rash /ræʃ/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • خارش
  • شیوع
  • کهیر
  • جوش
  • نسنجیده
  • جوش پوستی
  • تصمیم یا عمل عجولانه
  • بی‌احتیاط
  • شتاب‌زده

despite /dɪˈspaɪt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • با وجود اینکه
  • با اینکه
  • علیرغم
  • اگرچه

feeble /ˈfibəl/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • ضعیف
  • کم‌توان
  • ناتوان
  • بی‌رمق
  • بی‌اثر

unite /ˈjuˌnaɪt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • متحد شدن
  • متحد کردن
  • یکی شدن
  • پیوند خوردن
  • هم‌بسته شدن

exhaust /ɪgˈzɑst/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • خسته کردن
  • تحلیل بردن
  • استفاده کردن
  • تمام کردن
  • مصرف کردن
  • ته کشیدن

thrifty /ˈθrɪfti/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • صرفه‌جو
  • دقیق در خرج
  • مقتصد
  • دارای روحیه اقتصادی

disrupt /dɪsˈrʌpt/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • مختل کردن
  • برهم زدن نظم
  • بهم ریختن
  • وقفه انداختن

cease /sis/ برای مشاهده معانی این کلمه کلیک کنید.
» معانی مختلف:
  • متوقف شدن
  • پایان یافتن
  • دست برداشتن از
  • متوقف کردن
  • دست کشیدن
  • خاتمه دادن

فهرست کامل مرور فوری واژه‌های 504 واژه

امتیاز نوشته:

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آراء: 2

اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می‌دهید.

داریوش طاهری

نه اولین، اما در تلاش برای بهترین بودن؛ نه پیشرو در آغاز، اما ممتاز در پایان. ---- ما شاید آغازگر راه نباشیم، اما با ایمان به شایستگی و تعالی، قدم برمی‌داریم تا در قله‌ی ممتاز بودن بایستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا