رسالت و مقام معلم و معلمی شغل انبیاست؛ معلمی درس نیست
چرا معلمی شغل انبیاء است؟
در آستانه ماه مهر و یا در هفته معلم معمولاً شعرسراییها در بزرگداشت مقام معلم افزایش مییابد و حتی مسئولین نیز بجای عمل، به این مقوله میپردازند. در قرآن کریم به آنان که قول حسنهای را میشنوند و از آن قول پیروی عملی میکنند، بشارت داده و در ادامه این افراد را هدایت شوندگان و خردمندان تلقی نموده است. آنچه در اسناد بالادستی چه در قرآن کریم و یا نهجالبلاغه و آیات و روایات در گرامیداشت مقام معلمی وجود دارد فراوان است. اما آنچه که در شرایط حاضر مقام معلمی را در عین ارج نهادن به آن به مفهومی عملی تعبیر نموده است این جمله زیبا از حضرت امام راحل است که شغل معلمی را به شغل انبیاء قیاس کردهاند.
سوالی که مطرح میشود این است که چرا امام شغل معلمی را به شغل انبیاء تشبیه کرده است؟ چه ویژگیهای مشترکی میان شغل معلمی و ماموریت انبیاء وجود دارد که در سایر مشاغل دیده نمیشود؟ در اینجا قرار نیست که قیاس کلیشهای از شغل معلم ارائه داده شود چون براساس آیهای که در بالا اشاره شد (الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه) باید گفته زیبایی که شنیده میشود را در مقام عمل تبعیت کرد. اگرچه در صحیفه کلام امام و در تشریح مقام معلم و جایگاه آن در اسلام و قرآن نیز راهکار عملی از شغل معلمی ارائه داده است. ایشان میفرمایند:
“هر چه شغل عظیم باشد، مسئولیت به همان مقدار بزرگ و عظیم است. معلم است که با ساختن خود، افراد را، کشور را پیش میبرد”. بعبارتی چون شغل معلمی عظیم است ساختار ترسیم شده برای مسئولیتپذیری شغل معلمی نیز بههمان مقدار باید بنحوی باشد که حرفه معلمی را بزرگ جلوهگر نماید؛ و این مهم با غنیسازی شغلی معلم و توسعه شغلی معلمان امکانپذیر است.
امام در جایی دیگر، معلمی را به ظل انبیاء تشبیه کردهاند و معلمی را سایه حرکت انبیاء میدانند. حال مقام انبیاء چه ویژگی دارد که امام با استفاده از آن ویژگی، اینگونه به مقام معلم عظمت داده است. انبیاء افرادی هستند برگزیده که تمام فکر و ذکر آنها هدایت بشر است و در تمام اوقات زندگی خود دغدغه هدایت بشر را برعهده داشتهاند. بنابراین شغل معلمی نیز بر این قاعده استوار است که ذهن معلم و دغدغه معلم در تمامی ساعات زندگی خود متوجه شغل خود باید باشد.
برخلاف سایرحرفهها مانند پزشکان، مهندسان، بازاریان و سایرین که میتوانند در ساعات غیر کار حرفهای خود بفکر کار خود نباشند اما معلم برای هدفی که دارد مجبور است که خود را همواره وفق کاری نماید که برای آن تعریف شده است. بنابراین سیاستگذاریها برای شغل معلمی باید به نحوی باشد که معلم را در تمام اوقات مشغول به حرفه خود نماید. مقام معظم رهبری نیز در دیدار با معلمان اشاره داشتند که “ما [معلم ها] در سر کلاس، نه فقط درسی که می دهید، بلکه نگاهی که می کنید، اشارهای که میکنید، لبخندی که میزنید، اخمی که می کنید، حرکتی که انجام می دهید و لباسی که می پوشید، بر روی دانش آموز اثر می گذارد. ما به خودمان که مراجعه می کنیم، عمیق ترین احساسات و عواطف و حالات خودمان را اگر ریشه یابی کنیم، در انتهای خط، یک معلم را مشاهده می کنیم.” حال با این بیان مقام معظم رهبری دانشآموزی را تصور کنید که معلم وی دارای شغل دومی غیر از شغل معلمی است. همه ما کلاس اول خود را به یاد داریم که معلم دارای چه مقامی در ذهن ما بود حال تصور کنید این دانشآموز معلم خود را در بعدازظهر و در محل خود در شغلی دیگر ببیند. یکی از دوستان از کودک خود میگفت که روز اول مدرسه به کلاس اول ابتدایی میرود و هنگامیکه به خانه برمیگردد کیف و کتاب خود را با عصبانیت به بیرون میاندازد و میگوید به مدرسه نمیروم، چون معلم وی مرغفروش محله آنان بوده. بنابراین معلمی که بدلیل مسائل زندگی ناچار به شغل دوم است نه آمادگی ذهنی برای هدایت دانشآموز خود را دارا میباشد نه دانشآموز وی احساسات و عواطف عمیقی از معلم خود دریافت میکنند.
آیا امام در قیاس واژه انبیاء و بیان عظمت مقام معلمی و دغدغه هدایت بشر داشتن، تنها میخواسته انگیزه معلمان را بالا ببرد یا فراتر از آن این جمله را برای سیاستگذارانی که به نحوی در حکم ستاد برای معلمان ایفای نقش میکنند نیز ارائه داده است. ایشان میفرمایند: “مقدرات هر مملکتی به دست معلمهاست؛ و پیشرفت هر کشوری و عقبماندگی هر کشوری باز به دست معلمین است. معلم است که با ساختن خود، افراد را، کشور را پیش میبرد؛ و معلم است که اگر خدای نخواسته در پیش او انحراف حاصلبشود، کشور را خراب میکند.” حال سیاستگذارانی که در حوزه ستاد آموزش و پرورش ایفای نقش مینمایند چگونه میتوانند معلمان را توانمند سازند که فکر آنان در بعد از ساعات شغلی و حرفهای خود چیزی جزء آموزش و هدایت دانشآموزان و ارتقاء فرهنگ جامعه خود نباشد؟
البته برای پاسخ به این سوال تاکنون به مفاهیم خوبی دست یافتهایم که میتواند منجر به توسعه شغلی و غنیسازی شغلی معلمان گردد؛ مباحثی چون تمرکززدایی، مدرسه محوری میتوانند عاملی باشند برای توسعه شغلی و غنیسازی شغلی معلمان؛ اما چون استراتژی بکار گرفته شده هماهنگ با هدف مورد نظر نیست تاکنون در حد تئوریپردازی و قلمفرسایی در این زمینه باقی مانده است.
شاید مهمترین استراتژی برای مساله همان موضوعی است که مقام معظم رهبری بعنوان شرکتهای دانشبنیان مطرح نمودهاند. اگر سیاستگذاریها در آموزش و پرورش بطوری ترسیم گردد که مدارس بعنوان شرکتهای دانشبنیان به تولید دانش و علم بپردازند و مدارس در قالب این شرکتها بصورت تعاونی بین معلمان مدیریت گردد بطوریکه مدارس بدنبال خودکفایی اقتصادی باشند و علاوه بر آموزش، در ساعات غیرآموزشی خود و با مشارکت دانشآموزان خود به تولیداتی مانند نرمافزار و یا طرحها و برنامههای تولیدی دیگر بپردازند؛ فرد شاغل در حرفه معلمی بدنبال توانمندسازی خود قرار خواهد گرفت و این منجر به غنیسازی و توسعه شغلی وی خواهد شد که وی را پاسخگو برای انتقال توانایی خود به دانشآموزان مینماید؛ بدین نحو معلمان بر سرنوشت خود نظارت میکنند و بیتفاوتی شغلی آنان کاهش مییابد.
رسالت و مقام معلم و معلمی شغل انبیاست
سخن اینست، رسالت راستین معلم و معلمی، رسالت پاک انبیاست. معلم، آنوقت که جز انسان سازی و کمال بخشیدن هدفی ندارد، همسایه انبیاست.
رسول راستی و درستی و سفیر صداقت و سرفرازی میباشد. معلم، کسی است که تشنگان معرفت و دانش را به آب حیات می رساند. خدا، معلم است و ۱۲۴ هزار رسول. همه اولیا و پاکان و برگزیدگان، که قله های آفتابی و دور دست های روشن را بر فراز چشمان انسان نشان میدهند؛ معلم اند.
(اگر ما قدردان معلم نباشیم، خوبی، زیبایی، عظمت و فضیلت رانادیده گرفته ایم.)
معلم است که چون شمع میسوزد تا بشریت راه را بیابند…
معلم در کلام نراقی (ره)
از علمای مشهور شیعه، ملا احمد نراقی، در گفتاری در خصوص مقام معلم می گوید: معلم باید قصدش از آموختن، قرب به خدا و ارشاد و رسیدن به ثواب باشد؛ نه جاه و ریاست و شهرت.معلم باید نسبت به شاگرد مهربان باشد و پیوسته او را اندرز دهد و اندازه فهم شاگرد را در تدریس رعایت نماید و با او با او باملایمت و نرمی سخن گوید و درشتی نکند. (چیزی که خلاف واقعیت است نیاموزاند.) در آموختن نباید مضایقه کند و بخل بورزد و باید مطالبی را که شاگرد قادر به درک آن نیست به او نیاموزد…
معلم در نگاه امام خمینی (ره)
رهبر انقلاب امام خمینی(ره)، کلید سعادت و شقاوت جامعه را دردست معلمان دانسته، در این باب چنین می گویند: معلم اوّل خدای تبارک و تعالی میباشد، که خارج می کند مردم را از ظلمات به نور و به وسیله انبیا و وحی مردم را دعوت می نماید به نورانیت؛ دعوت می کند به کمال؛ دعوت می کند به عشق؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است. دنبال او انبیا هستند، که همان مکتب الهی را انتشار مینمایند…
آنها هم شغلشان این است که انسان را تربیت کنند تا از مقام حیوانیت بالا برود و به مقام انسانیت صعود کند. همه سعادت ها و همه شقاوت ها انگیزه اش از مدرسه هاست و کلیدش در دست معلمین میباشد. (این معلمان هستند که می توانند استقلال مملکت را حفظ نمایند. اگر در تربیت اعوجاج باشد مملکت از دست می رود.)
معلمی نباید به معنای دلالی و درس فروشی باشد.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، آیت الله جوادی آملی در دیدار وزیر آموزش و پرورش، معلمان را قطب فرهنگی جامعه دانست و اظهار کرد: معلمان دو رسالت عمده بر عهده دارند؛ یکی رسالت آموزش و پرورشی و شغلی و سازمانی آنهاست که بابت آن حقوق دریافت می کنند اما یک رسالت بسیار مهمتر نیز بر عهده دارند که غالباً از آن غافل هستند و آن این است که باید بدانند آنها قطب فرهنگی جامعه هستند لذا نباید نسبت به علم آموزی و افزایش دانش خود بی اعتنا باشند و هر روز باید به دنبال علم افزایی باشند.
او تاکید کرد: معلمی نباید به معنای تکرار مکررات باشد؛ یعنی درسی را که سال پیش تدریس کرده است ، باز در سال جدید همان را تدریس کند؛ این عمر فروشی رایگان است و با تکامل فکری و معنویی انسان در تضاد می باشد.
آیت الله جوادی آملی با بیان این مطلب که « معلمان باید هر روز سطح بالاتری از دانش را کسب کنند» بیان داشت: رسالت اصلی قطب های فرهنگی جامعه یعنی حوزه، دانشگاه و آموزش و پرورش، ارتقاء سطح عقلانیت و هدایت جامعه در مسیر درست پیشرفت و توسعه است. معلمان نباید خود را فقط متعلق به دانش آموزان بدانند بلکه معلمان باید مشکلات روز جامعه را حل کنند، و برای این مهم لازم است معلمان جلسات علمی منسجم داشته باشند، مولف کتاب و نگارنده مقالات علمی و پژوهشی باشند و در حقیقت هر روز به دنبال علم و دانش بالاتر بروند.
او با بیان این مطلب که انسان موجودی ابدی است و لذا باید به دنبال علم ابدی نیز باشد، رسالت معلمان را ترویج این نگرش در جامعه بیان کردند و اذعان داشت: معلمی نباید به معنای دلالی و درس فروشی در مقابل دریافت حقوق باشد بلکه معلم باید احساس کند که در قبال جامعه مسئولیت دارد و هدایت جامعه در دست آنهاست. ما به اندازه ای که جامعه را هدایت کردیم خود را به انبیاء نزدیک کرده ایم.
استاد حوزه علمیه قم معلمین را از ارزشمندترین اقشار جامعه دانست و اظهار کرد:علمی که پیشرو نباشد و مشکلات روز و آینده جامعه را حل نکند علم نیست و در حد اطلاعات باقی می ماند اینکه خون شهید را با مرکب عالم سنجیده اند و نه با دانش عالم؛ یعنی علم باید به تولیدات فرهنگی و مکتوبات تبدیل شود.
او ادامه داد: رسالت آموزش پرورش نجات جامعه است و باید عقلانیت را در جامعه بالا ببرند و از همین طریق است که می توانند مشکلات و معضلات اجتماعی همچون اعتیاد را در جامعه ریشه کن کنند، و این نیازمند این است که معلمان دانش خود را با نیازهای جامعه هماهنگ کنند.
در ابتدای این دیدار علی اصغر فانی وزیر آموزشوپرورش در گزارشی از اقدامات صورت گرفته، با بیان اینکه به لحاظ کمی شرایط قابل قبولی داریم گفت: راهبرد آموزش و پرورش ارتقاء کیفی آموزش و پرورش است که در این راستا بحمدالله سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش که مبتنی بر تعلیم و تربیت اسلامی است به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است و سند اجرایی آن نیز تدوین گردیده و دولت مصصم به اجرای آن است.
او در خصوص همکاری های علمی و فرهنگی حوزه های علمیه و آموزش و پرورش اظهار داشت: دفتر همکاری های حوزه علمیه و آموزش و پرورش بیش از پیش فعال شده است و اقدامات خوبی در این مدت صورت گرفته مانند حضور روحانیون در مدارس به عنوان مربی، مشاور و امام جماعت که باید این اقدامات توسعه بیشتری پیدا کند./شفقنا