
متیلاسیون (Methylation) هم در DNA رخ میدهد و هم در هیستونها (Histones)، اما ماهیت و پیامدهای آن متفاوت است.
در ادامه تفاوت دقیق و علمی آن دو را توضیح میدهم:
۱. متیلاسیون DNA (DNA Methylation):
در این نوع، گروه متیل (–CH₃) معمولاً به باز سیتوزین (Cytosine) در نواحی CpG islands در ژنها اضافه میشود.
نتیجهی این فرایند معمولاً خاموش شدن ژن (gene silencing) است، زیرا متیلاسیون مانع از اتصال فاکتورهای رونویسی (transcription factors) به DNA میشود.
✅ ویژگیها:
- پایدار و قابلوراثت سلولی است (یعنی در تقسیم سلولی حفظ میشود). 
- نقش کلیدی در تمایز سلولی (cell differentiation) و پیری (aging) دارد. 
- در مغز، تغییرات آن با آلزایمر (Alzheimer’s disease)، افسردگی (Depression) و پارکینسون (Parkinson’s disease) مرتبط است. 
📍 مثال:
در آلزایمر، متیلاسیون بیش از حد در پروموتر ژن BDNF میتواند بیان این ژن حیاتی را کاهش دهد و در نتیجه، پلاستیسیته سیناپسی (synaptic plasticity) مختل شود.
۲. متیلاسیون هیستون (Histone Methylation):
در این حالت، گروههای متیل به اسیدهای آمینه خاصی از دم هیستونها (histone tails) اضافه میشوند، بهویژه لیزین (Lysine) و آرژنین (Arginine).
اما نکته مهم این است که برخلاف متیلاسیون DNA، اثر متیلاسیون هیستون همیشه خاموشکننده نیست.
بسته به محل متیلاسیون، میتواند فعالکننده یا سرکوبکنندهی بیان ژن باشد.
✅ ویژگیها:
- دینامیک و برگشتپذیر است. 
- با سایر تغییرات اپیژنتیک مثل استیلاسیون هیستون (Histone acetylation) تعامل دارد. 
- بر تراکم کروماتین (chromatin condensation) اثر میگذارد. 
📍 مثال:
متیلاسیون در H3K4me3 معمولاً نشانهای از فعالیت ژنی (active transcription) است،
در حالی که متیلاسیون در H3K9me3 یا H3K27me3 باعث خاموشی ژنی (gene repression) میشود.
۳. تفاوت و ارتباط DNA و هیستون متیلاسیون:
این دو فرآیند با هم تعامل دارند و معمولاً بهصورت هماهنگ بیان ژن را کنترل میکنند.
مثلاً متیلاسیون DNA میتواند باعث جذب پروتئینهای متصلشونده به متیل-DNA شود که این پروتئینها آنزیمهای متیلترانسفراز هیستونی را نیز جذب کرده و هر دو مسیر را همزمان فعال میکنند.
خلاصه علمی:
| نوع متیلاسیون | محل | اثر اصلی | برگشتپذیری | نمونه کاربرد | 
|---|---|---|---|---|
| DNA متیلاسیون | باز سیتوزین در CpG islands | معمولاً خاموشی ژن | نسبتاً پایدار | کاهش بیان BDNF در آلزایمر | 
| هیستون متیلاسیون | دم هیستون (مثلاً H3K4, H3K9) | فعال یا مهار بیان ژن (بسته به موقعیت) | دینامیک و برگشتپذیر | تغییر H3K27me3 در التهاب عصبی | 
بهصورت خلاصه:
اگر بپرسیم «متیلاسیون» مربوط به کدام است؟ پاسخ این است که:
متیلاسیون هم در DNA و هم در هیستونها رخ میدهد، اما هرکدام مسیر و پیامد متفاوتی در تنظیم اپیژنتیک دارند.
در ادامه تفاوت و نقش متیلاسیون DNA و متیلاسیون هیستونها را در بیماریهای نورودژنراتیو (Neurodegenerative diseases) بهویژه آلزایمر (Alzheimer’s disease) و پارکینسون (Parkinson’s disease) بهصورت تحلیلی و علمی توضیح میدهم:
نقش متیلاسیون DNA در آلزایمر و پارکینسون
در هر دو بیماری، اختلال در الگوی متیلاسیون DNA یکی از مهمترین تغییرات اپیژنتیکی است.
در حالت طبیعی، متیلاسیون DNA در پروموتر ژنها باعث کاهش بیان ژن میشود، اما در این بیماریها تعادل این فرایند به هم میخورد.
در آلزایمر:
- افزایش متیلاسیون در ژن BDNF (Brain-Derived Neurotrophic Factor) باعث کاهش تولید این فاکتور حیاتی برای بقا و عملکرد نورونها میشود. 
- افزایش متیلاسیون در ژن neprilysin که مسئول تخریب بتاآمیلوئید (Aβ) است، موجب تجمع پلاکهای آمیلوئید در مغز میشود. 
- همچنین، متیلاسیون غیرطبیعی ژنهای PSEN1 و APP مسیر تولید آمیلوئید را تغییر میدهد. 
در پارکینسون:
- متیلاسیون بیش از حد در ژن SNCA (α-synuclein) با افزایش تجمع پروتئین α-synuclein مرتبط است، که به تشکیل Lewy bodies منجر میشود. 
- کاهش متیلاسیون در ژنهای تنظیمکننده استرس اکسیداتیو (مثل DJ-1) نیز دیده میشود که باعث افزایش آسیب اکسیداتیو در نورونهای دوپامینرژیک میگردد. 
بنابراین در این دو بیماری، عدم تعادل در متیلاسیون DNA هم مسیرهای التهابی و هم مسیرهای مرتبط با پروتئینهای سمی را فعال میکند.
نقش متیلاسیون هیستون در آلزایمر و پارکینسون
هیستونها پروتئینهایی هستند که DNA به دور آنها پیچیده و فشرده میشود.
تغییرات در الگوی متیلاسیون دمهای هیستونی میتواند ساختار کروماتین را تغییر داده و دسترسی آن را به ماشین رونویسی افزایش یا کاهش دهد.
در آلزایمر:
- کاهش متیلاسیون در موقعیت H3K4me3 (که معمولاً نشانهی فعال بودن ژنهاست) با کاهش بیان ژنهای حافظه و پلاستیسیته نورونی ارتباط دارد. 
- در مقابل، افزایش متیلاسیون در H3K9me2 یا H3K27me3 باعث خاموشی ژنهای سیناپسی و ترمیمی میشود. 
- این تغییرات معمولاً در هیپوکامپ (Hippocampus) و قشر مغز (Cortex) بیماران مشاهده میشود. 
در پارکینسون:
- تغییرات متیلاسیون هیستونها در نواحی کنترلکننده ژنهای دوپامینرژیک (dopaminergic) مانند TH (tyrosine hydroxylase) و DAT (dopamine transporter) دیده شده است. 
- افزایش H3K27me3 در این نواحی با کاهش سنتز دوپامین و مرگ نورونهای سابستانسیا نایگرا (Substantia nigra) همراه است. 
ارتباط بین دو نوع متیلاسیون
متیلاسیون DNA و هیستون معمولاً با هم تعامل دارند:
- متیلاسیون DNA میتواند پروتئینهایی را جذب کند که آنزیمهای هیستون متیلترانسفراز (Histone Methyltransferase) را فعال میسازند، در نتیجه هر دو مسیر بهصورت همزمان موجب خاموشی پایدار ژنها میشوند. 
- این تعامل باعث میشود تغییرات اپیژنتیکی در مغز بیمار پایدار و خودتقویتشونده باشند، حتی پس از رفع عامل اولیه آسیب. 
جمعبندی تحلیلی
| نوع متیلاسیون | مکان مولکولی | اثر در آلزایمر | اثر در پارکینسون | پیامد عصبی | 
|---|---|---|---|---|
| DNA متیلاسیون | بازهای CpG در ژنها | افزایش متیلاسیون BDNF و neprilysin → اختلال در پلاستیسیته و تجمع آمیلوئید | افزایش متیلاسیون SNCA → افزایش α-synuclein | مرگ نورونی و التهاب | 
| هیستون متیلاسیون | دم هیستون H3 و H4 | افزایش H3K9me2 و H3K27me3 → خاموشی ژنهای سیناپسی | افزایش H3K27me3 در ژنهای دوپامینرژیک → کاهش تولید دوپامین | اختلال شناختی و حرکتی | 
نتیجهگیری نهایی:
در بیماریهای آلزایمر و پارکینسون، متیلاسیون DNA و متیلاسیون هیستون هر دو بهصورت هماهنگ در خاموشی ژنهای حیاتی نقش دارند.
در حالی که متیلاسیون DNA بیشتر نقش پایدار و ساختاری در خاموشی ژنها دارد، متیلاسیون هیستون ابزاری دینامیک و قابلتنظیم برای تغییر سریع بیان ژنهاست.
هر دو مسیر با استرس اکسیداتیو (oxidative stress) و التهاب عصبی (neuroinflammation) در ارتباط مستقیماند و هدفهای بالقوهای برای درمانهای اپیژنتیکی محسوب میشوند.
