مغز و اعصاب

انواع کاهش سطح هوشیاری و علائم آن

امتیازی که به این مقاله می دهید چند ستاره است؟
[کل: ۰ میانگین: ۰]

انواع کاهش سطح هوشیاری

چه اطلاعاتی در مورد انواع کاهش سطح هوشیاری دارید؟ چه زمان بیمار به کما می رود؟

مرگ مغزی چه زمان اتفاق می افتد؟

در این مطلب قصد داریم به بررسی مفهوم هوشیاری و اختلالاتی مثل کما و مرگ مغزی بپردازیم. عوارضی که ممکن است حتی برای خود شما هم اتفاق بیافتند!!!

تعریف هوشیاری

حالتی است که در آن شخص به محیط پیرامون و به خودش آگاهی دارد و قادر به درک و پاسخگویی به تحریکات خارجی و نیازهای درونی خود است. چنانچه این آگاهی و پاسخگویی در فرد وجود نداشته باشد، وی در حالت غیرهوشیار به سر می برد.

هوشیاری دارای دو قسمت مهم است که عبارتند از:

بیداری

که توصیف کننده درجه ای است که فرد قادر است با محیط خود ارتباط برقرار کند. اختلاف بین خواب و بیداری مثال خوبی برای درک مفهوم بیداری است.

آگاهی

به معنای عمق و محتوای سطح بیداری است. آگاهی بستگی به بیداری دارد، زیرا کسی که بیدار نیست فاقد آگاهی است و نسبت به هیچ محرک خاصی آگاهی ندارد.

– این محرک می‌تواند خارجی باشد مثل؛ تحریک شنوایی، یا داخلی باشد مثل تشنگی.

توجه؛ بستگی به بیداری دارد و نشانگر قابلیت پاسخ به انواع خاصی از تحریکات است. بنابراین فردی که بیدار نیست، آگاه هم نیست. اما فردی که آگاه نیست، می تواند بیدار باشد. (برای مثال: فردی که زوال عقل دارد.)

به عبارت دیگر اختلالات گوناگون ممکن است میزان بیداری را تحت تاثیر قرار دهند. (کاهش سطح هوشیاری و یا میزان آگاهی را (کاهش سطح آگاهی).

سطح هوشیاری

سیستم مشبک_فعال کننده ای متشکل از نورون ها و فیبرها در ساقه مغز وجود دارد که همواره توسط اکسون های جانبی سیستم های حسی بالا رونده در ساقه مغز تحریک می شود و از این طریق فعالیتی مستمر و پایه ای دارد.

  • فیبرهای بالا رونده این سیستم از نواحی میانی پونز به طرف میدبرین و تالاموس می روند و سپس در هر طرف به صورت منتشر با نورون های کورتکس همان طرف مرتبط می شوند.
  • نتیجه فعالیت این سیستم، تحریک و حفظ فعالیت مستمر و پایه ای کورتکس مغز و در نتیجه حفظ بیداری و ایجاد سطح هوشیاری مناسب خواهد بود.
  • به این سیستم بالا رونده، فعال کننده می گویند. کاهش فعالیت این سیستم به حالت خواب آلودگی و کاهش سطح هوشیاری منجر می شود.

کاهش سطح هوشیاری

کاهش سطح هوشیاری را از نظر شدت و درجه ی آن به انواع زیر تقسیم می‌کنند:

خواب آلودگی خفیف

در این حالت صحبت کردن با فرد یا تحریک لمسی، وی را بیدار خواهد کرد.

خواب آلودگی شدید

در این حالت کاهش توجه به محیط و آهسته شدن پاسخ های روانی نسبت به محرک وجود دارد. برای بیدار کردن فرد لازم است از تحریکات قوی تر (مانند: فریاد زدن یا حرکت دادن شدید بدن) استفاده کرد.

استوپور

با تحریکات دردناک و پیاپی به بیمار (مانند: فشار بر روی استخوان جناغ سینه) چشمان وی باز می شود و به معاینه کننده نگاه می کند. اما غالبا پاسخ های شفاهی ندارد و فرامین را انجام نمی دهد.

بیمار در این حالت بی قرار است و چنانچه اثر تحریکی برداشته شود، سریعا به حالت شبیه به خواب برمی گردد.

کما

پایین‌ترین سطح هوشیاری است. بیمار حتی در برابر تحریکات خارجی شدید و نیازهای درونی خود بیدار نخواهد شد.

انواع کما

کما از نظر شدت به سه  مرحله ی زیر تقسیم می شود:

مرحله اول یا کمای خفیف

در این مرحله رفلکس های ساقه مغز وجود دارد و علاوه بر آن، تحریک دردناک می تواند منجر به حرکتی بی هدف و یا ناله کردن بیمار شود.

مرحله دوم

مرحله دوم و عمیق تر؛ فقط رفلکس های ساقه مغز وجود دارند و هیچگونه حرکتی در برابر تحریک دردناک دیده نمی شود. در این مرحله انواع مختلف تنفس می تواند دیده شود.

مرحله سوم

عمیق ترین مرحله کما. هیچگونه حرکتی دیده نمی شود. رفلکس های ساقه مغز و تاندونی و کف پایی وجود ندارد و تون عضلانی نیز از بین می رود.

انواع اختلال در هوشیاری

شامل تیرگی شعور است که در آن بیمار دچار آشفتگی در تفکر، حواس پرتی، عدم دقت و درک ناکافی از مسائل می باشد و گیجی یا کنفیوژن نامیده می شود.

در این حالت بیمار قادر به تفکر صحیح، سریع و منطقی نیست. دقت و تمرکز کافی ندارد و نسبت به زمان و گاهی مکان یا اشخاص نیز ناآگاه است. این حالت غالبا به دلیل صدمات منتشر مغزی مانند اختلالات متابولیکی و یا مسمومیت ها رخ می دهد.

زندگی نباتی

امروزه با درمان های نوین، بیماری های شدید سیستمیک و ضربات مغزی، تعداد زیادی از بیمارانی که قبلا فوت می کردند، زنده می مانند. اما بدون آنکه هرگونه فعالیت مغزی مفهوم داری را به دست بیاورند!!!

این گونه بیماران در ۱ تا ۲ هفته اول بعد از ضربه مغزی در حالت کمای عمیق قرار دارند و سپس درجاتی از برگشت اعمال مرتبط با دیانسفال و ساقه مغز در آن ها دیده می شود. در حالی که اختلال عمل شدید نیمکره های مغزی و کورتکس همچنان وجود دارد.

  • چنانچه حالت نباتی حداقل برای ۱ ماه باقی بماند، اصطلاح وضعیت نباتی مستمر به کار می رود.

در این بیماران ابتدا چشم ها، متعاقب تحریک دردناک و سپس به طور خود به خود و برای مدت طولانی تر باز می شوند و گاهی به صورت غیرارادی از یک طرف به سمت دیگر حرکت می کنند.

این بیماران با اطرافیان خود صحبت نمی کنند و اندام های خود را به طور ارادی حرکت نمی دهند. برخی از حرکات خود به خودی و رفلکس های مرتبط با ساقه مغز و نخاع ممکن است در بیمار مشاهده شوند. (مانند: بلع، مکیدن، جویدن، دندان قروچه، خرخر و ناله کردن، رفلکس های تاندونی و …)

بیماران چرخه خواب_بیداری دارند. عملکرد قلبی، ریوی در آن ها طبیعی است ولی قادر به کنترل اسفنکتر ادرار و مدفوع نیستند.

مرگ مغزی

معیارهای تعیین مرگ مغزی عبارتند از:

  • کما: عدم پاسخ به تحریک های وارده به بالای سوراخ ماگنوم.
  • جدا کردن بیمار از ونتیلاتور (همراه با اکسیژن رسانی به او) به مدت ۲۰-۱۰ دقیقه به طوری که Pco2 به ۶۰-۵۰ میلی متر جیوه افزایش یابد. در صورت وجود مرگ مغزی حتی این میزان از دی اکسید کربن، نخواهد توانست فعالیت تنفسی را تحریک کند.
  • فقدان رفلکس های سفالیک مثل رفلکس های مردمک، اکولوسفالیک (dolls eye) اکولووستیبولار (کالریک)، رفلکس قرنیه، رفلکس gag، مکیدن، بلع و وضعیت اکستانسور.

رفلکس های خالص نخاعی ممکن است وجود داشته باشند، از جمله رفلکس های وتری، پاسخ کف پایی و فلکسیون اندام در پاسخ به تحریک دردناک.

  • درجه حرارت بدن بالای ۳۴ درجه سانتی گراد باشد.
  • جریان خون سیستمیک ممکن است نرمال باشد.
  • علت آن بیماری ساختمانی مغز یا اختلال متابولیک غیرقابل برگشت تشخیص داده شده باشد.

در صورتی که احتمال مسمومیت های دارویی با موادی مثل: اتانول، خواب آورها، داروهای بیهوشی و یا داروهای فلج کننده مطرح باشد، باید در تشخیص مرگ مغزی تامل کرد.

  • در بالغین با علت ساختمانی شناخته شده (و بدون احتمال مصرف دارو و اتانول) از فقدان عملکرد مغز باید حداقل به مدت ۶ ساعت گذشته باشد.

در دیگر موارد و همین طور در آسیب آنوکسیک_ایسکمیک مغز باید حداقل ۲۴ ساعت از فقدان عملکرد مغز بگذرد و ارزیابی از نظر دارو نیز منفی باشد.

  • تشخیص مرگ مغزی در نوزاد کمتر از ۷ روز نباید داده شود.

در نوزاد ۷ روز تا ۲ ماه حداقل ۴۸ ساعت، در ۲ ماه تا یکسال حداقل ۲۴ ساعت و در یک تا پنج سال، ۱۲ ساعت (در آسیب آنوکسیک-ایسکمیک مغز ۲۴ ساعت)، باید از فقدان عملکرد مغز گذشته باشد.

در بچه های بزرگتر، معیار سنجش مرگ مغزی همانند بالغین است.

  • استفاده از پاراکلینیک

نوار مغزی: باید خطوط مغزی در طی یک دوره ۳۰ دقیقه ای صاف یا ایزوالکتریک باشد.

ظاهر نشدن هرگونه عکس العمل در بررسی پتانسیل برانگیخته ساقه مغز.

نبودن جریان خون مغز در بررسی هایی مانند: آنژیوگرافی مغزی، MRI، مطالعات رادیوایزوتوپ، TCD.

نتیجه کلام

برای بررسی اختلال هوشیاری و تشخیص علت و نوع آن لازم است به متخصص مغز و اعصاب خوب در تهران مراجعه کنید. پزشک با تکیه بر دانش و مهارت خود می تواند علت اختلال در هوشیاری را ریشه یابی کند و بهترین راهکار برای مقابله با آن و کمک به سلامت بیمار را انتخاب نماید. دکتر ناصر مهربان

امتیاز کاربران

[taq_review]
آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
بله
تقریبا
خیر

داریوش طاهری

اولیــــــن نیستیــم ولی امیـــــد اســــت بهتـــرین باشیـــــم...! خدایــــــــــا! نام و آوازه مــــــرا چنان در حافظــه‌ها تثبیت کن که آلزایمـــــــــر نیز تــوان به یغمـا بـردن آن را نـداشتــــــه باشـد...! خدایـــــــــا! محبّـت مــرا در دل‌های بندگانت بینداز ... خدایــــــا! مــــرا دوســــت بــــدار و محبوبــم گـــردان...!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا