روانشناسیعلوم انسانی

تفکر حل مسئله؛ ویژگی‌های مسئله؛ انواع مسئله؛ چرا حل مسئله مهم است

امتیازی که به این مقاله می دهید چند ستاره است؟
[کل: ۳ میانگین: ۵]

نمونه آزمون‌ روانشناسی 
توجه داشته باشید این آزمون صرفا برای کمک به یادگیری شما طراحی و ارائه شده است و هیچ گونه امتیاز یا اطلاعاتی از شما در این وب‌سایت بایگانی نمی‌شود. 

آزمون شامل ۲۰ پرسش است.

 

سلام و درود

«تکرار مادر مهارت‌هاست»

در راستای افزایش مهارت شما آزمون‌های متنوع و زیادی برای شما آماده شده است.

برای تثبیت مطلب در حافظه و یادگیری هر چه بیشتر مطلب، در آزمون‌های آنلاین «آینده‌نگاران مغز» شرکت کنید.

برای شرکت در انواع آزمون‌های آنلاین «روان‌شناسی» بر لینک زیر کلیک کنید:

» آزمون‌های آنلاین روان‌شناسی


از فراگیر انتظار می‌رود در پایان این مبحث بتواند:

۱- دو راهکار برای تبدیل مسئله‌های بد ساختار به خوب ساختار ارائه دهد.

۲- برای کاهش شکست در حل مسئله و ناکامی ‌راه درست حل مسئله را عملاً به کار گیرد.

۳- یک مسئله خوب را انتخاب و ویژگی‌های آن را تبیین کند.

۴- عوامل مؤثر بر حل یک مسئله را در یک مسئله به نمایش بگذارد.

۵- مراحل حل مسئله را با یک مسئله واقعی گزارش دهد.

مقدمه

در فصل گذشته با حافظه و نقش آن در ساختار ذهنی آشنا شدید. اطلاعات حافظه به این دلیل ارزشمند است که می‌تواند تفکر ما را بسازد. هر چه اطلاعات بیشتری در حافظه داشته باشیم، برای تفکر آمادگی بیشتری خواهیم داشت. البته برخورداری از حافظه قوی لزوماً به معنای داشتن تفکر قوی نیست.

احمد بی سروصدا در گوشه اتاق خودش نشسته است و به دقت سؤال‌های افقی و عمودی جدولی را می‌خواند و تلاش می‌کند واژگان درست را در جای خودش قرار دهد.

به نظر شما احمد در این فعالیت دقیقاً مشغول چه کاری است؟ آیا فقط اطلاعات موجود در حافظه را به خاطر می‌آورد؟ در پاسخ باید گفت: خیر؛ او اطلاعات حافظه را کنار هم قرار می‌دهد، تفسیر می‌کند، قضاوت می‌کند، مسئله حل می‌کند و در نهایت، تصمیم می‌گیرد. به این قبیل فعالیت‌ها تفکر می‌گویند.

اگر از احمد بپرسیم که مشغول چه کاری است؟ می‌گوید در حال دادن پاسخ دقیق به سؤالات برای تکمیل خانه‌های جدول است. بنابراین، تفکر کاملاً آگاهانه است. فردی که مشغول اندیشیدن درباره یک موضوع است، ضمن اینکه از دانش گذشته بهره‌مند‌ می‌شود، به آنچه می‌اندیشد و نیز به روش تفکر خود، آگاهی کامل دارد.

سؤال

به نظر شما به کارگیری اصطلاح «تفکر بدون آگاهی» یا به اصطلاح «تفکر ناخودآگاه» درست است؟ چرا؟

بله. زیرا در تفکر ناخودآگاه با وجودی که فرد به طور عادی از تفکر خود آگاهی ندارد؛ اما در حالی که به موضوع دیگری توجه دارد این تفکر به طور خودکار فعال شده و رفتار او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 

حل مسئله

در زندگی روزمره از واژه «مسئله» بسیار استفاده می‌کنیم. بسیاری از مردم از واژه «مسئله» تصور مثبتی ندارند؛ زیرا راه حل آن مسئله را نمی‌دانند. 

وقتی در یک روز تعطیل کنار رودخانه‌ای می‌نشینیم، صدای آب و مسیر پر پیچ و خم آن برای ما بسیار لذت بخش است؛ چرا؟ اگر در مسیر حرکت آب مانعی مثل سنگ وجود نمی‌داشت، قطعاً صدای گوشنواز آن هم نبود.

اگر سرمای زمستان نبود، آیا لباس گرم تولید می‌شد؟ اگر گرمای تابستان نبود، دستگاه‌ها و تجهیزات خنک‌کننده به وجود می‌آمد؟ به عبارت دیگر، اگر در دنیای پیرامون ما مجهولاتی وجود نمی‌داشت، أیا علم رشد می‌کرد؟ در کشورهای زلزله خیز، محکم ترین بناها ساخته می‌شود؛ زیرا دانش زمین شناسی و زلزله شناسی در آن‌ها رشد خوبی داشته است.

مثال‌های فوق نشان می‌دهد انسان‌ها می‌کوشند با استفاده از روشهای درست، آن مسائل را حل کنند؛ در نتیجه، مسئله به جای تهدید به یک موضوع خوشایند و فرصت پیشرفت تبدیل می‌شود.

فعالیت

پدر زهرا مجبور است خود را به سرعت به یک شهر دوردست برساند. او با خود فکر می‌کند که با چه وسیله‌ای به آن شهر برسد. یکی از این وسایل قطار است، اما قطارها گاهی با تأخیر حرکت می‌کنند. استفاده از وسیله شخصی، گزینه دیگری است، اما به دلیل احتمال نقص فنی، وسیله شخصی اطمینان بخش نیست. گزینه دیگر استفاده از اتوبوس است، ولی اتوبوس‌ها خیلی کند حرکت می‌کنند. شهر مقصد فرودگاه ندارد. پدر زهرا چه باید بکند؟ او با چه چیزی (مسئله‌ای) روبه‌رو است؟

پدر زهرا با مسئله انتخاب وسیله مناسب و سریع برای مسافرت رو به رو است. او باید تمام روش‌های موجود را لیست کند. با توجه به اطلاعات ارائه شده در صورت سوال، بهتر است وی از خودروی کرایه ای با راننده و یا بدون راننده استفاده کند.

آیا شما نیز با موضوعی مواجه شده‌اید که برای شما «مسئله» باشد؟ آن را در کلاس مطرح کرده، با کمک هم کلاسی‌های خود ویژگی‌های مهمی‌که موجب شده آن موضوع به «مسئله‌ای» برای شما تبدیل شود را استخراج کنید.

 سال گذشته محل آموزشگاه زبان من تغییر کرد و از محل زندگی ما خیلی دور شد. طوری که رفت و آمد به آنجا باعث دیر رسیدن من به خانه می‌شد و این هم علل کمبود وقت من برای رسیدگی به درس‌ها و کارهایم می‌شد. از طرف دیگر نمی‌توانستم کلاس زبان را رها کنم و به آن علاقه زیادی داشتم. 

 

با توجه به مطالبی که به آن اشاره شد «مسئله» عبارت است از: «عدم دستیابی فوری به یک هدف مشخص به دلیل موانع مشخص با توجه به امکانات و توانمندیهای محدود». حل مسئله به معنای یافتن بهترین راه حل برای رسیدن به هدف با توجه به شرایط موجود است.

ویژگی‌های مسئله

۱- هدفمند است: زمانی احساس مسئله می‌کنیم که بدانیم هدف چیست. وقتی هدف روشن نباشد، درک از مسئله ناقص خواهد بود. یکی از دلایل اینکه برخی از افراد راه حل مسئله را نمی‌دانند این است که «هدف» را به صراحت تعریف نکرده¬اند.

۲- مسئله یک «فرایند و جریان» تحت کنترل است: وقتی فردی در حال حل مسئله است، کاملاً درگیر موضوع است و به آنچه انجام می‌دهد آگاهی کامل دارد. در جریان حل یک مسئله، هر چه جدی تر باشیم احتمال انتخاب راه حل بهتر، بیشتر است.

۳- در مسئله، توانمندی‌های ما محدود است: اصولاً زمانی با مسئله مواجه می‌شویم که امکانات ما محدود باشد. بسیاری از افراد توانایی‌های خود را نمی‌شناسند. عدم شناسایی دقیق توانمندی‌ها باعث استفاده از راه حل‌های غیر منطقی می‌شود. به همین دلیل است که حل تمرین ریاضی برای ریاضی دان آسان است، اما برای دیگران «مسئله» است.

۴- در مسئله موقعیت فعلی با مبدأ باید مشخص باشد: اگر قرار باشد در آینده نزدیک در یک آزمون مهم شرکت کنید، شناخت میزان دانش فعلی تان به شما کمک می‌کند تا موانع احتمالی را به خوبی بشناسید و راه حل‌های بهتری ارائه دهید.

فعالیت

با توجه به آنچه که درباره ویژگی‌های مسئله خوانده‌اید، یکی از مسئله‌هایی را که اخیرا با آن مواجه شدید طرح کنید و مهمترین دلایل حل نشدن آن را فهرست وار بنویسید.

مسئله: کسب نکردن رتبه خوب در آزمون جامع دبیرستان.

​​​​​​​دلایل عدم حل: ضعف درسی، فراتر بودن سوالات، از تدریس برخی از دبیران، دشواری سوالات، کمبود وقت برای مطالعه مناسب. 

 

با توجه به ویژگی‌های مسئله می‌توان گفت که حل مسئله فرایندی است که به وسیله آن فرد می‌کوشد راه حل مناسبی برای مشکل پیدا کند.

چرا حل مسئله مهم است؟

یکی از هدف‌های مهم نظام تعلیم و تربیت، پرورش افرادی است که بتوانند بر مسائل و مشکلات خود در زندگی روزمره غلبه کنند. هدف از تمرین‌های مختلف آموزشی فقط دستیابی به راه حل آن مسئله خاص نیست، بلکه هدف آن است که در اثر حل مسئله، به اصول و قوانینی دست یابیم که در موقعیت‌های دیگر هم قابل استفاده باشد. به همین دلیل است که یادگیری حاصل از حل مسئله، در مقایسه با سایر یادگیری‌ها، قابل تعمیم است.

فعالیت

با توجه به شکل فرض کنید هیچ چیز در اختیار ندارید جز انبردستی که در گوشه اتاق است، و شما قصد دارید این دو رشته طناب را به یکدیگر گره بزنید، این در حالی است که به هیچ وجه نمی‌توانید هم زمان هر دو رشته طناب را بگیرید.

فعالیت طناب و انبردست تفکر حل مسئله

این مسئله را چگونه می‌توان حل کرد؟

با تفکر و بررسی امکانات 

• هدف چیست؟ چه امکاناتی در اختیار دارید؟

هدف گره زدن دو رشتۀ طناب است یعنی تقویت فرایندهای فکری است و تنها  امکانات در دسترس انبردست است.

• موانع چه چیزهایی هستند؟

نداشتن تجربه در استفاده از انبردست به عنوان پاندول. 

 

انواع مسئله

* فرض کنید با دوستتان در حال مسابقه شطرنج هستید. دوستتان شما را «کیش» می‌دهد شما با استفاده از قواعد بازی و دیگر مهره‌ها رفع کیش می‌کنید. همچنین این را نیز می‌دانید که شاه فقط می‌تواند در یک خانه اطراف خودش به صورت مشروط حرکت کند.

– فرض کنید پدر شما سوئیچ اتومبیلش را داخل ماشین جا گذاشته است. درهای ماشین قفل شده است و پدرتان قصد دارد، بدون آسیب به اتومبیل، وارد آن شود. در چنین موقعیتی پیدا کردن راه حل مناسب بسیار دشوار است. مثلاً شکستن یکی از شیشه‌های خودرو مسئله را حل می‌کند، اما واضح است مشکلات دیگری را ایجاد خواهد کرد.

با توجه به این دو مثال به سؤالات زیر پاسخ دهید:

– دستیابی به راه حل در کدام مثال آسان تر است؟

– در کدام یک از مثال‌ها موانع روشن تری وجود دارد؟

استفاده از مهره‌هایی غیر از شاه برای رفع کیش، دلگرم کننده است، اما در مثال دوم نمی‌توانیم صددرصد به راه حل‌های احتمالی دل خوش کنیم.

مثال شطرنج یک مسئله «خوب تعریف شده» است. اگر چه این مسئله قدری پیچیده است اما موقعیت اولیه و اقدامات احتمالی آن مشخص است و قوانین کاملاً استاندارد هم وجود دارد. هدف، رفع کیش است. مهمتر از همه اینکه می‌دانید اگر مراحل را به درستی طی کنیم، به هدف موردنظر می‌رسیم.

با توجه به شاخص‌های زیر، مسئله‌ها به دو گروه «خوب تعریف شده» و «بد تعریف شده» تقسیم می‌شود:

۱- شناسایی موقعیت اولیه

۲- فهرست اقدامات یا راهبردهای در دسترس

۳- تعریف دقیق هدف

۴- امکان تضمین دستیابی یا عدم دستیابی به هدف

در حالی که در مثال دوم ابهام‌های زیادی وجود دارد: اقدامات مشخص و استانداردی نداریم و نمی‌دانیم آیا استفاده از این اقدامات ما را به هدف موردنظر می‌رساند یا خیر؛ بنابراین، مسئله دوم از نوع «بدتعریف شده» است. بد تعریف شده به معنای پیچیده بودن و دشواری حل یک مسئله است به عبارت دیگر مسئله‌های پیچیده از آنجایی که علل متعددی دارند به راحتی قابل تعریف نیستند.

فعالیت

با کمک دوستان و به صورت گروه دو یا سه نفری، یک مثال از مسئله‌های «خوب تعریف شده» و «بد تعریف شده» بنویسید. به نمونه‌های زیر توجه کنید:

خوب تعریف شده: بزرگترین عدد چهار رقمی‌فرد چه عددی است؟

بد تعریف شده: چرا خودروی مقابل شما متوقف شده است؟

خوب تعریف شده: با اعداد فرد یک رقمی چند مضرب دو رقمی برای عدد ۵ می توان نوشت؟ کوچک‌ترین عدد اول پنج رقمی چیست؟

بد تعریف شده: چرا همکلاسی شما به درس شما علاقه نشان نمی‌دهد؟ چرا معلم ریاضی با علاقۀ زیاد به تدریس می‌پردازد؟ 

 

مسئله‌هایی که در علوم انسانی با آن‌ها مواجه هستیم، عمدتاً از نوع «بد تعریف شده» هستند؛ در حالی که مسئله‌های علوم دیگر این گونه نیست. به دو مثال زیر توجه کنید.

– دلیل بی عدالتی و نابرابری اجتماعی چیست؟

– علت گرم شدن کره زمین چیست؟

به نظر شما کدام یک از دو مسئله فوق «خوب تعریف شده» و کدام یک «بدتعریف شده» است؟ چرا؟

مراحل حل مسئله

حل مسئله دارای پنج مرحله است:

تشخیص مسئله

به کارگیری راه حل مناسب

ارزیابی راه حل

بازبینی و اصلاح راه حل

انتخاب راه حل‌های جایگزین

۱- تشخیص مسئله: قبل از حل مسئله، باید خود مسئله مشخص شود. فرض کنید دانش‌آموزی پیشنهاد می‌دهد که نمایشگاه علمی‌در مدرسه برپا کند. چه درسی را باید انتخاب کند؟ اگر درس روان شناسی را انتخاب کرد، چه موضوعی مناسب تر است؟

تشخیص دقیق مسئله اولین گام حل آن است. تشخیص مسئله با احساس مبهم از یک مسئله متفاوت است. تصور مبهم از یک مسئله، به راه حل‌های منطقی و درست منجر نمی‌شود.

در تشخیص مسئله، بهتر است دیگران نقش راهنما داشته باشند و فرد خود آن را شناسایی کند. مشخص کردن بسیاری از مسائلی که در زندگی واقعی وجود دارند، چندان آسان نیست.

۲- به کارگیری راه حل مناسب برای حل مسئله: دانش‌آموزی که در یادگیری درس زبان انگلیسی مشکل دارد باید برای حل آن مشکل راه حل‌های مناسبی را در پیش بگیرد. یکی از این راه حل‌ها مطالعه خُرد خُرد و راه دیگر نیز تمرین مکرر است.

۳- ارزیابی راه حل: باید راه حل انتخاب شده را ارزیابی کرد. این کار باعث می‌شود تا ملاک روشنی برای فهم موقعیت داشته باشیم. در مثال مربوط به مشکل یادگیری زبان انگلیسی، دانش‌آموز باید نمرات درسش را بعد و قبل از اجرای روش مطالعه جدید مقایسه کند.

۴- بازبینی و اصلاح راه حل: قدم دیگر و مهم در حل مسئله، بازبینی و اصلاح راه حل است. افرادی که مسائل را به خوبی حل می‌کنند، دوست دارند روش‌های قبلی را بهبود بخشند و یا اصلاح کنند.

۵- انتخاب راه حل‌های جایگزین: کسی که با به کارگیری روش مطالعه جدید نتوانست در درس زبان انگلیسی پیشرفت کند، باید به راه حل‌های جایگزین فکر کند؛ مثلاً ممکن است به این راه حل برسد که پیشرفت نکردن او در این درس به دلیل تسلط نداشتن او بر پیش نیازهای درس بوده است.

فعالیت

یکی از موضوعاتی که اخیراً به عنوان مسئله با آن مواجه بوده‌اید را انتخاب و مراحل حل مسئله را در مورد آن بنویسید.

  مراحل حل مسئله توضیح
۱ تشخیص مسئله افت تحصیلی در درس عربی
۲ به کارگیری راه حل مناسب استفاده از کتاب کمک درسی
۳ ارزیابی راه حل شرکت در آزمون‌های ماهانه
۴ بازبینی و اصلاح راه حل شرکت در کلاس فوق برنامه عربی
۵ انتخاب راه حل‌های جایگزین  
 

چه عواملی بر حل مسئله تأثیر می‌گذارند؟

هنگام خاموش شدن ماشین در حال حرکت، کدام فرد بهتر عمل می‌کند؟

۱- مکانیک باتجربه

۲- فردی که به تازگی رانندگی یاد گرفته است؟ چرا؟

توانایی حل مسئله تحت تأثیر عوامل بسیاری است. در این بخش به برخی از مهم ترین آن‌ها اشاره می‌شود:

تجربه گذشته: تجربه گذشته بر توانایی ما در حل مسئله تأثیر می‌گذارد. کسی که روشهای حل مسئله را می‌داند، در موقعیت‌های جدید از آن‌ها برای حل مسئله استفاده می‌کند. تأثیر یادگیری‌های گذشته بر حل مسئله را «انتقال» گویند. کسی که دوچرخه سواری می‌داند، موتورسواری را زودتر یاد می‌گیرد. در این مثال، تجربه گذشته فرد، یادگیری جدید را آسان کرده است. ممکن است برای شما این سؤال مطرح شود که چه نیازی به حل این همه مسئله در درس‌های مختلف است؟

اثر تجربه گذشته، همیشه آسان کردن راه حل نیست. در مسئله گره زدن دو طناب، اینکه بسیاری قادر به حل آن نیستند، به این دلیل است که نمی‌توانند از انبر دست به عنوان یک وزنه پاندول استفاده کنند و همچنان تحت تأثیر این تجربه گذشته بوده اند که از انبردست فقط در کارهای فنی می‌توان استفاده کرد.

به شکل روبه رو توجه کنید: در شکل، ۸ سکه را می‌بینید. تکلیف شما این است که در هفت دقیقه هر یک از این سکه‌ها را به گونه‌ای بچینید که هم زمان با سه سکه دیگر در تماس باشد. به نظر شما راه حل این مسئله چیست؟ 

مسئله 8 سکهمسئله ۸ سکه

مهمترین دلیل عدم موفقیت برخی افراد در حل این مسئله، پیروی صرف از تجربه گذشته است. تجربه گذشته در صورت بازبینی، راهگشای مفیدی خواهد بود.

فعالیت

به نظر شما بزرگسالان از تجربه منفی گذشته تأثیر بیشتری می‌پذیرند یا کودکان؟ چرا؟ آزمایش ۸ سکه را روی دو فرد ۱۰ و ۳۰ ساله اجرا کنید و نتیجه را به کلاس ارائه دهید. زمان اجرا ۷ دقیقه است.

بزرگسالان، زیرا تجربه‌های بیشتری دارند که باعث می‌شود ساخت‌های شناختی پیچیده‌تر و مؤثرتری داشته باشند. فرد ۳۰ ساله در صورت بازبینی تجربه های گذشته خود، موفقیت بیشتری در این آزمایش نشان دهد.

 

نوع نگاه به مسئله

وقتی به شدت درگیر حل مسئله هستید ولی نمی‌توانید آن مسئله را حل کنید، ممکن است شخصی مثل مادرتان به شما بگوید:

«بیا از زاویه دیگری به این مسئله نگاه کنیم». در زندگی روزمره، شبیه این جمله را زیاد می‌شنوید. منظور از این جمله چیست؟

نوع نگاه حل کننده مسئله، باعث می‌شود تا فرد در حافظه خود اطلاعات مرتبط با آن نگاه خاص را به خاطر آورد و اقدامات احتمالی فرد برای حل مسئله، تحت الشعاع آن نگاه خاص خواهد بود. بن‌بست، زمانی ایجاد می‌شود که حل کننده مسئله با نگاه فعلی قادر به حل آن مسئله نباشد. راه خروج از این بن بست، تغییر نگاه فرد و تغییر بازنمایی آن مسئله است.

نوع نگاه دانشمندان به مسائل با افراد عادی بسیار متفاوت بوده و به همین علت آن‌ها قادر به اکتشافات و اختراعات زیادی در رابطه با مسائل پیش آمده بوده اند.

فعالیت

در شکل روبه رو نُه (۹) دایره توپر کوچک را مشاهده می‌کنید.

فعالیت درس پنجم روانشناسی

با نگاه اول شکل یک مربع به ذهن‌تان می‌آید. در این مثال تکلیف این است که با چهار خط مستقیم، همه نه دایره توپر را به یکدیگر وصل کنید. انجام این فعالیت دو شرط دارد:

۱- دست‌تان را از روی صفحه کاغذ برندارید؛

۲- از روی یک خط مجدداً رد نشوید.

 

نادیده گرفتن حل مسئله برای مدت زمانی خاص

معلم ادبیات از دانش‌آموزان می‌خواهد با انتخاب موضوع مناسب، انشایی درباره آن بنویسند. ساعت‌های زیادی را در خانه صرف حل این مسئله می‌کند، اما نمی‌تواند موضوع انشای خوبی را انتخاب کند. بعد از درگیری ذهنی زیاد به خودش می‌گوید: «بهتر است یک ساعت به این موضوع فکر نکنم. بعد از گذشت یک ساعت، ادامه می‌دهم».

وقتی مریم بعد از یک ساعت استراحت برمی‌گردد، احتمالاً یک راه حل مناسب به ذهنش می‌آید. به نظر شما دلیل حل مسئله مریم چه بوده است؟

وقتی سماجت بر حل مسئله برای مدت زمانی نادیده گرفته می‌شود عواملی که مانع حل آن مسئله هستند فراموش می‌شود، در نتیجه هنگام مراجعه مجدد و با نبود عواملی که مانع حل مسئله می‌شدند حل مسئله محقق می‌شود. به اثر نادیده گرفتن حل مسئله برای مدت زمانی مشخص، «اثر نهفتگی» می‌گویند.

اگر هنگام حل مسئله، قادر به ارائه راه حل فوری نبودید، نگران نباشید. مدتی آن را کنار بگذارید و بعد دوباره تلاش کنید.

نکته

نادیده گرفتن حل مسئله برای مدتی کوتاه (اثر نهفتگی) از دیرباز سنت معمول حکما و دانشمندان بوده است. روایت شده است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا هر زمان بعد از تلاش زیاد قادر به حل مسئله پیچیده ای نبود، مدت کوتاهی آن فعالیت را متوقف می‌کرد و به اعمال عبادی و نماز خواندن روی می‌آورد. او با این عمل علاوه بر بهره مندی از اثر نهفتگی از الطاف الهی نیز بهره می‌جست.


» فایل word «تفکر (۱) حل مسئله»

تهیهٔ فایل

» فایل pdf «تفکر (۱) حل مسئله»








در ادامه شرکت کنید:

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
بله
تقریبا
خیر
منبع
chap.sch.ir

داریوش طاهری

اولیــــــن نیستیــم ولی امیـــــد اســــت بهتـــرین باشیـــــم...!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا