روانشناسی رشد؛ رشد کودک در دوران دبستان؛ ۷ تا ۱۱ سالگی
رشد کودک در دوران دبستان (۷ تا ۱۱ سالگی)
» برای دانلود پیدیاف رشد کودک در دوران دبستان (۷ تا ۱۱ سالگی)، اینجا کلیک نمایید.
هدفهای رفتاری: در پایان این فصل فراگیر باید بتواند:
۱- ویژگیهای کودک ۷ ساله را تعریف کند.
۲- عوامل مؤثر در یادگیری مهارتها را بیان کند.
۳- مهارتهای فردی دوران ۷ تا ۱۱ ساله را نام ببرد.
۴- عوامل مؤثر در رشد جسمانی کودک را تعریف کند.
۵- نگهداری ذهنی کودک ۷ تا ۱۱ ساله را بطور خلاصه تعریف کند.
۶- واکنشهای هیجانی را نام ببرد.
۷- عوامل مؤثر در عواطف کودک را تعریف کند.
۸- انواع بازی¬های دوران دبستان را نام ببرد.
۹- ویژگیهای بازی پسران و دختران را تعریف کند.
رشد در دوران دبستان
مقدمه
رشد در دوران دبستان معمولاً از پایان دوره کودکی شروع میشود و تا دوران بلوغ ادامه مییابد. این دوران از ۷ سالگی با ورود به مدرسه کودک را از محیط خانه و خانواده جدا ساخته، با تحولات تازهای به محیط جدید که پایه اجتماعی شدن وی را تشکیل میدهد وارد میسازد و تا سن ۱۰ یا ۱۱ سالگی که میتوان آن را هنوز ادامه کودکی و یا دوران دوم کودکی نامید خاتمه مییابد.
تغییرات و تحولات رشدی این دوره فراوان است، محیط مدرسه تاآشنا و دیدار آموزگار در مقایسه با دیدار والدین و همچنین مقایسه انتظاراتی که از مادر یا پدر یا خواهران و برادران داشته به خصوص اجرای وظایف آموزش نخستین بسیار متفاوت است. کلاس درس و ناآشنایی با همسالان موجبات آشفتگی او را فراهم میسازد ولی با تمام این دشواری¬ها به سرعت آماده برای پذیرش تغییرات رشدی جسمانی و روانی میگردد.
ویژگیهای دورۀ ۷ تا ۱۱ سالگی (دوره دبستان)
هریک از دورههایی که تاکنون شرح داده شده دارای ویژگیهای مخصوص به همان دوران بوده است بنابراین دوران دبستان هم دارای خصوصیاتی است که با سایر دورهها متفاوت است چه از لحاظ والدین و چه از لحاظ مسئولین آموزش و پرورش.
روان¬شناسان، این دوره را دوره خلاقیت و بازی نامگذاری کردهاند یعنی دورهای است که آینده کودک را از لحاظ ابتکار و خلاقیت آماده میسازد ولی برای والدین یک دوره سخت و پر دردسر به نظر میرسد زیرا کودکان با ورود به مدرسه نیازهای گوناگونی دارند همچنین با برادران و خواهران بزرگتر یا کوچک¬تر مشکلاتی دارند که گاهی اوقات به ستیزه جویی و مخالفت با یکدیگر منجر میشود.
برنامههای آموزشی در این مقطع زمانی پیش¬بینی¬های لازم را در برنامه¬ریزی¬های این دوره به عمل آورده تا میل به فراگیری متناسب با این کودکان را در مدرسه بوجود آورد. همچنین آموزگاران و مربیان آموزش مقدماتی معتقدند که این دوره زمانی است که کودک باید مهارتهای لازم و مشخصی را فراگیرد که پایه و اساس دورههای آموزش بعدی و تمایل به فراگیری و پیشرفت فرد میباشد.
با توجه به نظریات روان¬شناسان، والدین، آموزگاران و مربیان میتوان اظهار داشت که لازم است به منظور دستیابی به اهداف آموزشی و رشدی این دوره تکالیف و وظایف زیرین در مورد کودکان به مرحله اجرا گذارده شود تا فراگیری و آموزش دورههای رشدی بعدی را با موفقیت بگذرانند:
یادگیری مهارتهای خواندن، نوشتن و حساب کردن: یادگیری مهارتهای لازم برای رشد جسمانی از قبیل دویدن، جهش، پرتاب کردن، گرفتن، حفظ ترتیب توالی حرکات پاها به هنگام راه رفتن و تعادل.
یادگیری مهارتهای لازم برای بازی¬های مخصوص این دوره از قبیل پرش با طناب و انواع بازیهای دسته جمعی.
یادگیری رفتار با همسالان و سایر مهارتها برای اجتماعی شدن از قبیل دوست¬یابی و عضویت در گروه¬ها. باید توجه داشت که یادگیری مهارتهای خواندن، نوشتن و حساب کردن به عهده آموزگاران است ولی والدین نیز میتوانند در این وظیفه مهم سهیم باشند. مهارتهای لازم برای یادگیری اولیه رفتار با همسالان را در دوره اول والدین پایه گذاری میکنند و پس از آن با شرکت کودکان در گروه¬های همسال و به عضویت در آمدن آنها در گروه همسالان ادامه مییابد.
برای کسب موفقیت در یادگیری مهارتهایی که ذکر گردید عوامل زیر میتوانند مؤثر واقع شوند:
محیط زندگی خانواده و محیط مدرسه.
مهارتی که توسط همسالان اجرا میگردد و آن را به معرض تماشا میگذارند.
آزادی کودک در انتخاب نوع مهارت.
تفاوتهای جسمانی و قدرت بدنی بین دختران و پسران.
تجهیزات و امکانات برای اجرای بازی و مهارتها.
و بالاخره محیط اجتماعی که کودک در آن بسر میبرد.
به طور کلی مهارتهای دوران ۷ تا ۱۱ سالگی به مهارتهای زیر تقسیم میگردند:
(الف) مهارتهای فردی: غذا خوردن، لباس پوشیدن، استحمام و مواظبت از خود، مهارتهایی هستند که کودک باید در طول مدت این دوره قادر به انجام این وظایف و یا مهارتها باشد، مشروط بر این که در اجرای این مهارتها مستقل عمل کند.
(ب) مهارتهای آموزشی: این گونه مهارتها مستلزم آموزش در کلاس درس مدرسه و فراگیری خواندن، نوشتن، حساب کردن، رسم، نقاشی و غیره میباشند. در ضمن یادگیری مهارتهای حرفهای میتواند به کمک مسئولان آموزشی و آموزگاران در دوره دبستان به دختران و پسران آموزش داده شود.
(ج) مهارتهای بازی: به طور کلی مهارتهای بازی در سال¬های مختلف این دوره متفاوت است برای مثال، کودکان بازی¬های پرتاب با توپ، شنا و دوچرخه سواری را در سال¬های اولیه نمیتوانند با مهارت انجام دهند و باید بتدریج فراگیرند. همچنین در سال¬های آخر این دوره مهارتهای بازی تبدیل به سرگرمی¬هایی از قبیل ساختن کاردستی و نقاشی و سایر تفریحات میگردد.
(د) مهارتهای اجتماعی: منظور از مهارتهای اجتماعی در سنین ۷ تا ۱۱ سالگی عبارت از همکاری با والدین در امور جزیی، خانه¬داری مانند نظافت خانه، خرید و کمک در جمع¬آوری وسایل و غیره میباشد. ولی در مدرسه کارهای مهمتری میتواند انجام دهد مانند کمک به آموزگار در آوردن وسایل آموزشی به کلاس، مرتب کردن میز و صندلی خود، پاک کردن تخته سیاه و کارهای مشابه. این قبیل فعالیت¬ها کودک را برای اجتماعی شدن، شرکت در گروه¬های مختلف، عضویت در تیم¬های ورزشی و غیره مهیا میسازد.
ویژگیهای هریک از سالها به طور جداگانه:
– هفت سالگی: کودک در دوره ۷سالگی هوشیارتر از دوره قبلی است، آرام و شاد است ولی توأم با جوش و خروش نیز میباشد. بازیهای مورد توجه دختران «لی لی بازی» و مشابه آن است و پسران از بازی فوتبال و پرتاب توپ و امثال آن لذت میبرند. گاهی اوقات در خود فرو رفته و آرام به نظر میرسند.
– هشت سالگی: کودک در هشت سالگی مبارزه طلب است؛ در برابر مشکلات ایستادگی و مقاومت نشان میدهد؛ خود را توانا و مقتدر میپندارد و به منظور عدم شکست او در این قبیل موارد باید به کودک کمک کرد تا به هدف خود برسد. سرگرم و فعال است و از کارهای تازه لذت میبرد ولی گاهی اوقات دچار ترس از حیوانات و تاریکی میگردد و بالاخره دوست دارد در جمع بزرگترها شرکت کند.
– نه سالگی: کودک نه ساله دارای هماهنگی بین دست و چشم¬ها به طور کامل است. از زبان خود استفاده بهتری میکند و آن را در جهت انتقاد از دیگران مورد استفاده قرار میدهد. درباره انجام کارها و تصمیم گیری منطقیتر فکر میکنند. خود را مستقل فرض میکند. کودک به کارهای گروهی تمایل نشان میدهد. در این سن دختران و پسران در مقابل یکدیگر موضع میگیرند و گروه-های دخترانه و پسرانه تشکیل میدهند.
در این گروه سنی گاهی اوقات ناراحتی¬های عصبی و روانی پدیدار میگردد و همچنین از دردهای جسمانی شکایت میکنند و در انجام کارهایی که تمایل به اجرای آن ندارند تمارض مینمایند. نکته قابل توجه این است که اغلب برای دوستان بیش از والدین ارزش قائل میشوند و حتی عقاید و نظرات آنان را بر عقاید و نظرات اعضای خانواده ترجیح میدهند.
– ده و یازده سالگی: کودک از سن ده و یازده سالگی حقیقت جو و اهل عمل است؛ مطیع است و دستورهای اعضای خانواده و والدین را با میل انجام میدهد. با دیگران نیز صمیمی و مهربان است. دختران از بلوغ اجتماعی بیشتری برخوردارند.
کودکان در این دوره سعی میکنند که مانند گروه همسالان خود رفتار کنند. میخواهند مانند آنها لباس بپوشند ؛ حرف بزنند و راه بروند و به طور کلی رفتار و عقایدی مانند آنها داشته باشند. تمایل به همانندی با اعضای گروه معمولاً بین ده و یازده سالگی به اوج خود میرسد.
ویژگیهای رشد جسمانی کودکان دبستانی
در دوران دبستان تا زمانی که تغییرات بلوغ شروع شود رشد جسمانی کودک به طور آرام و یکنواخت ادامه مییابد ولی قبل از شروع تغییرات بلوغ آهنگ رشد سریع میگردد. در این دوران دختران زودتر از پسران به رشد بلوغی میرسند. به طور خلاصه خصوصیات رشد جسمانی کودکان به شرح زیر است:
– طول قد: افزایش طول قد یک دختر متوسط ۱۱ ساله و یک پسر با همین مشخصات بین ۵ تا ۸ سانتیمتر است و تقریباً طول کلی بدن آنان در حدود ۱۴۷ سانتیمتر است ولی طول قد پسران تا حدودی کمتر است.
– وزن بدن: افزایش وزن بدن کودکان به طور متوسط ۵/ ۱ تا ۵/ ۲ کیلوگرم در سال است. رشد این افزایش وزن نسبت به طول قد تا حدودی بیشتر است. در اواخر این دوره وزن بدن یک پسر ۱۱ ساله به طور متوسط ۳۹ کیلوگرم و وزن بدن یک دختر ۱۱ ساله به طور متوسط ۴۰ کیلوگرم است.
– تناسب بدن: در طول مدت این دوره اختلاف نسبت اندام¬های بی تناسب که در دوران قبلی وجود داشت از بین میرود ولی هنوز اندازه سر نسبت به سایر اعضای بدن بزرگتر است. در این دوره تنه دراز و باریک¬تر، بازوها و پاها درازتر، و سینه و شکم پهنتر میشود.
– نمو دندانها: در این دوران تفاوت¬های زیادی از لحاظ رشد دندآنها در بین کودکان وجود دارد. کودک در اواخر این دوره و شروع دوره بلوغ از ۳۲ دندان دایمی دارای ۲۸ دندان میباشد و چهار دندان باقیمانده که دندآنهای عقل نامیده میشوند در دوره نوجوانی ظاهر میگردند.
– عواملی که در رشد جسمانی کودک مؤثرند عبارتند از: نوع تغذیه کودک، بهداشت، بیماریها، تنشهای هیجانی، هوش و ساختمان بدنی کودک.
رشد شناختی کودک دبستانی
با شروع هفت سالگی کودک اعمالی را به طور ذهنی انجام میدهد که در دوران قبلی آنها را به طور فیزیکی انجام میداد. در این دوره از رشد شناختی درک کودک از ارتباطات بین نمادها و یا حوادث افزایش مییابد. همچنین کنترل او در تفکر شروع به پیشرفت کرده، متوجه میشود که میتواند از راه اندیشیدن تجربیات خود را ادامه دهد. کودک با آگاهی از روش منظم فکر کردن مبنایی را برای رشد دوره بعدی پایه¬گذاری میکند. کودک در دوره دبستان میتواند با به حساب آوردن چند جنیه مختلف از وضع موجود واکنش خود را به تأخیر اندازد. همچنین قادر است افکار خود را در جهات مختلف سیر داده، ادراک خود را در این جهات مقایسه نماید سپس با ارتباط دادن به تجربیات گذشته به آنها پاسخ دهد.
انجام دادن عمل عکس یا برگشت پذیری یکی از جنبههای انعطاف¬پذیری و کنترل تفکر است که در اثنای سنین دبستانی بروز مینماید. بدین ترتیب که کودک میتواند در مورد کاری تفکر نماید سپس آن را تغییر داده مجدداً به ابتدای کار باز گشته، بعد به طریق دیگری فکر نماید.
به عبارت دیگر برگشت¬پذیری این است که عملی به وسیله عمل دیگر خنثی گردد.
مانند این مثال: تمام کودکان منهای دختران مساویست با پسران و یا برعکس:
یعنی ۲= ۳- ۵ و یا ۵ = ۳+ ۲
هنگامی که کودک از حواس مختلف خود استفاده مینماید وظیفهاش این است که انواع مختلف اطلاعات بدست آمده را به صورت قابل استفادهای با یکدیگر ادغام نماید و بدین طریق راه¬های مؤثری را جهت کشف خود و آنچه را که درباره آن بدست آورده پیدا مینماید. برای مثال در دوران قبل از دبستان کودک سه ساله برای گرفتن اشیا به طور قابل ملاحظهای از کف دست¬ها استفاده کرده با چنگ زدن و گرفتنشی آن را بررسی مینمود. همچنین کودک ۵ ساله از دست¬های خود برای گرفتن اشیا بهره بیشتری میبرد. ولی کودک ۷ تا ۹ ساله در سن دبستانی هم از کف دست و هم از انگشتان هر دو استفاده میکند و در سن ۹ سالگی نوک انگشتان را برای کاوش و جستجوی اشیا به کار میبرد و با هماهنگی با حرکات چشم آن را دنبال میکند.
– ویژگیهای رشد شناختی در دوران دبستان: ویژگیهای رشد شناختی کودکان ۷ تا ۱۱ ساله با ویژگیهای دوره قبلی در موارد زیرین متفاوت است:
– نگهداری ذهنی: نگهداری ذهنی، بدین معنی است که اگر اشیای مختلف از لحاظ شکل ظاهری و جهات قرار گرفتن تغییر کند کودک بتواند این تغییرات را تشخیص دهد و درک کند که این شئ همان شئ سابق است فقط شکل و وضع آن تغییر کرده است.
در دوره دبستان طرز تفکر کودک تغییر مییابد. این تفکر تازه با سعی و کوشش خود کودک بوجود میآید. مثال معروف بازی با دو عدد گلوله یا توپ که از خمیر یا گل درست شده میباشد. بدین ترتیب که اگر یکی از این گلولهها به یک جسم لولهای شکل تغییر داده شود در پاسخ به این پرسش که کدام یک از این جسم بزرگتر است، کودک قبل از سن دبستانی (۲ تا ۵ سال) احتمالاً شئ لولهای شکل را بزرگتر میداند ولی کودکان دوره دبستانی هر دو شئ را برابر میدانند.
مثال دیگر در این زمینه (القا) میباشد. کودک در این دوره متوجه میگردد که به رغم تغییرپذیری بعضی از صفات مشخص، صفات دیگری نیز وجود دارد که تغییر شکل نداده، به همان گونه که هستند باقی میمانند برای مثال عدد ۷ به هر صورتی که نوشته شود ماهیتش تغییر نمیکند مانند ۷ = ۳+ ۴ و یا ۷ = ۲ +۵ و یا ۷ مداد و یا ۷ تصویر مختلف.
– شمارش اعداد: اعداد، مفاهیمی هستند که از عملیات طبقه¬بندی و ترتیب و نظم دادن ناشی شدهاند. یک عدد اصلی معرف یک طبقه است برای مثال: عدد چهار به معنی چهار سیب، چهار اتومبیل است و از لحاظ اندازه و وضعیت چهارمین در ارتباط یا در بین سومین و پنجمین میباشد.
توانایی کودکان دبستانی در بکار بردن اعداد به شرح زیر است:
کودک قادر به شمردن اعداد است. کودکی که به مدرسه میرود نه تنها اعداد را میتواند بشمارد بلکه مجموعهای از اشیا را به دقت شمرده، جهت شمارش را تا ده شئ ادامه میدهد.
اعداد اصلی و ترتیبی را درک مینماید. کودک میداند وقتی ده شئ را میشمرد آخرین آنها دهمین و دهمین بالاتر از نهمین است.
کودک اعداد گفته شده و نوشته شده را درک کرده، اختلاف بین گفتن و نوشتن اعداد را تشخیص میدهد.
کودک میتواند مجموعهای از اعداد را با واژه (بیشتر از)، (کمتر از) و (مساوی) مقایسه تماید.
رشد عاطفی در دوره دبستان
هیجانات و عواطف کودکان مانند سایر جنبههای رشدی او شروع به رشد و تغییر مینمایند. تغییرات این دوران با دوره پنج ساله اول متفاوت است. در دوران اول کودک هنوز نمیتوانست به جنبههای عاطفی واکنش لازم را نشان دهد ولی در دوره دبستان واکنش در برابر هیجانات و عواطف را فرا میگیرد. کودکان معمولاً شاد و فعال هستند و اکثر واکنش¬های عاطفی این دوران از واکنش-های خوش آیند و لذت بخش است. باید در نظر داشت که مانند دوران اول کودکی واکنش¬های عاطفی ناخوشایندی نیز وجود دارد که بروز نموده، کودک در مقابل آنها عکس العمل نشان میدهد.
– انواع و اکنش¬های هیجانی و عاطفی
الف) عواطف شاد و لذت بخش: این¬گونه عواطف لبخند و شادمانی را در چهره کودکان نمایان میسازد، کودکان آرام و قرار ندارند دایما در حال جنب و جوش هستند، با محیط اطراف سازگاری بهتری دارند.
ابراز محبت: کودکان در این دوران دوست دارند مورد محبت واقع شوند. هر عمل یا عکس العملی که موجبات شادی و خنده را فراهم سازد مورد توجه آنان واقع میگردد و به آن محبت میورزند و محبت خود را در گفتار و کردار نشان میدهند.
(ب) عواطف ناخوش آیند یا منفی:
ترس: عواملی که کودک نتواند واکنش مناسب به آنها نشان دهد و یا حوادث ناگهانی و غیرقابل انتظار موجب ترس کودک میگردد. تماشای برنامههای مهیج و وحشتناک فیلم¬های تلویزیونی دلایلی برای ترسیدن، فرار کردن و گریه کردن کودک است. گاهی اوقات ترس مفید واقع میگردد و از احتمال وقایع ناگوار برای کودکان جلوگیری میکند.
خشم: هر عاملی که از ارضای خواستههای کودک جلوگیری کند او را به خشم میآورد. کودکان در دوره دبستانی با عوامل محرک خشم بیش از عوامل محرک ترس روبرو میشوند. در این دوره این گونه عوامل سال به سال افزایش مییابد چون احتیاجات و خواستههای او افزایش مییابد و نتیجتاً واکنش¬ها نیز از قبیل داد و فریاد و گریه بیشتر میشود.
حسادت: کودکان در دوره مدرسه این محرک را بخوبی حس میکنند. نمونه آن تشویق و نمرات بهتر و بالاتر همکلاسی¬های او میباشد. در محیط خانواده نیز تولد یک خواهر یا برادر نوزاد میتواند این انگیزه را شدیدتر سازد. واکنشهای حسادت امکان دارد به صورت دشمنی با طرف مقابل، گوشه-گیری و یا بی اعتنایی ظاهر گردد.
– عوامل مؤثر در عواطف کودک: کودکان ۷ تا ۱۱ ساله در محیط مدرسه و خانواده اغلب مواجه با عواملی هستند که در هیجانات و عواطف کودکان تأثیر میگذارند. مهمترین آنها عبارتاند از:
– خستگی: این حالت در کودکان دبستانی بیش از کودکان ۲ تا ۶ سالگی بروز میکند زیرا در محیط مدرسه مشغول فراگیری و پس از آن در بیشتر مواقع در حال جنب و جوش و فعالیت میباشند. بنابراین اکثر اوقات بخصوص پس از فراغت از مدرسه خسته به نظر میرسند. این حالت را میتوان با دادن استراحت، تغذیه مناسب و رفع گرسنگی و تشنگی آنها برطرف ساخت.
– بیماریها: اکثر کودکان در اثر فعالیت و جنب و جوش دچار سرماخوردگی شده، همین بیماری در تندرستی آنان تأثیر میگذارد و از زمینه بروز سایر بیماری¬ها از قبیل ضعف بینایی، فساد دندانها و اختلال¬های گوارشی را فراهم میآورد.
– سایر عوامل: سایر عوامل مؤثر در هیجانات و عواطف کودکان عبارت از ساعات مختلف شبانه روز، هوش کودک، و محیط اجتماعی است. مطالعاتی که درباره هوش به عمل آمده نشان میدهد که کنترل عاطفی کودکان کم هوش کمتر از کودکان باهوش میباشد.
رشد اجتماعی در دوره دبستان
دوره ۷ تا ۱۱ سالگی، زمان شروع اجتماعی شدن کودک است. در این دوره، اساس آن پی¬ریزی میشود. کودک ۷ ساله با تجربیاتی که در دوره قبل، از خانواده کسب کرده به تقلید از آنها میپردازد. همزیستی مسالمت¬آمیز یا عکس آن را در این دوران از خانواده فرا میگیرد. پس از آن ورود به دبستان و محیط آن برای کودک نا آشناست، انس گرفتن با وضعیت جدید مشکلاتی را بوجود میآورد. بعضی از کودکان از مشاهده و برخورد با آن موقعیت گیج و مات میگردند و در اینجاست که مربیان و آموزگاران باید این وظیفه خطیر یعنی وفق دادن محیط مدرسه با سلیقه کودکان و تا حدودی با رفتار خانواده و همسالان و یا به عبارت دیگر اجتماعی شدن را به کودک آموزش دهند.
– عوامل مؤثر در اجتماعی شدن کودک دبستانی: رشد اجتماعی شدن کودک ابتدا بستگی به سلامت و رشد بدنی او دارد زیرا کودک برای سازگاری با محیط و فراگیری ارزش¬های اجتماعی نیاز به سلامت جسم و روان دارد. پس از آن به شرکت کردن در گروه¬های همسن و سال خود برای ارضای نیازهای دوران کودکی ۷ تا ۱۱ ساله مربوط است که مشخصات آنها به قرار زیر است:
شکل¬گیری این گروه¬ها ابتدا به منظور سرگرمی و تفریح کودکان خودبخود بوجود میآید.
شرکت¬کنندگان در این گروه¬ها مورد تأیید اولیای دبستان و خانوادهها میباشند و از پذیرش اجتماعی بهره¬مندند.
تأسیس این گروه¬ها بر پایه انتخاب اعضای گروه نیست و به طور تصادفی تشکیل میگردد. کلیه اعضای گروه همسال هستند و در مجموع همگی دختر یا پسر میباشند.
تعداد اعضا در ابتدا حدود ۳ یا ۴ دختر یا پسر میباشند ولی بتدریج با افزایش سن از ۷ سال به ۱۱ سال به تعداد آنان افزوده میگردد.
– تأثیر گروه¬های اجتماعی بر کودکان دبستانی: اجتماعی شدن کودکان بدون کمک گروه¬های اجتماعی به طور کامل میسر نمیگردد. مقدم بر هر گروه دیگری برای جامعه¬پذیری کودکان، همان رفتار و واکنش والدین و اعضای خانواده است. پس از گروه خانواده مؤثرترین گروه در اجتماعی شدن این کودکان، مربیان و آموزگاران دوران دبستان میباشند که با اعمال و رفتار خود و نحوه تربیت کودکان، سهم بزرگی در اجتماعی شدن آنها دارند.
علاوه بر گروه¬های اجتماعی خانواده و مربیان آموزشی گروه دیگری وجود دارد که تأثیر ارزندهای در اجتماعی شدن کودک دارد و آن گروه مسئول آموزش کودکان در این دوران سنی که عبارتست از گردانندگان برنامههای رادیو و تلویزیون میباشد. تأثیر این گروه نیز بی نهایت در اجتماعی شدن کودک اهمیت دارد.
بازیهای دوران دبستان
بازی کودکان در دوران دبستان با بازی¬های کودکی ۲ تا ۶ سالگی تفاوت زیادی دارد. کودک برای لذت بردن از محیط زندگی و پرورش و رشد خود نیاز به بازی دارد. دوران ۷ تا ۱۱ سالگی بخصوص در اواخر این دوره شور و هیجان زاید الوصفی برای بازی کردن در کودک بوجود میآید. بازی سلامت کودک را تضمین مینماید و یادگیری او را تسریع میکند.
انواع بازی¬های دوران دبستان به شرح زیر است:
– بازیهای گروهی: کودکان پس از ورود به دبستان و آشنایی با همسالان و برطرف شدن ترس آنان از محیط تازه، ابتدا شروع به تشکیل گروه¬های ۳ تا ۴ نفری نموده، اولین برخورد دو گروه با بازی-های گروهی از قبیل پرتاب توپ، والیبال، فوتبال و بازی¬های مشابه که دارای جنب و جوش و فعالیت¬های زیادی میباشد، آغاز میگردد. این نوع بازی¬ها را نیز میتوان ورزشی نامید.
– بازیهای انفرادی در محیط خانواده: کودکان در اوقات فراغت در خانواده علاوه بر بازی¬های کودکانه با خواهران و برادران به بازی¬های انفرادی دیگری نیز میپردازند که شایعترین آنها ساختن کارهای دستی با چوب، نقاشی، طراحی و جور کردن شکل¬های مختلف (پازلها با تصاویر معمایی) میباشد. در این نوع بازی¬های انفرادی علاقه دختران با پسران متفاوت است پسران اغلب به کارهای فنی و دستی و چوب¬کاری، تجاری میپردازند ولی دختران به گلدوزی، نقاشی، خیاطی و کارهای مشابه علاقه¬مندند.
– بازیهای تخیلی: کودکان در دوران دبستان، زمانی که از کارها و بازی¬های دسته جمعی و تکالیف شبانه خسته میشوند و تنها میباشند به بازی¬های تخیلی روی میآورند. برای مثال خود را قهرمان یک رشته ورزشی فرض کرده، عملیات و کارهای پلیسی را در ذهن خود مرور مینمایند و یا نقش یک کارآگاه را تجسم مینمایند.
– مطالعه و جمعآوری وسایل: یکی دیگر از بازی¬های دوران دبستان که به نوبه خود، سرگرمی مفیدی محسوب میشود مطالعه و خواندن کتب مختلف و داستآنهای مذهبی تاریخی و قهرمانی است. بعضی از کودکان علاقه¬مند به جمعآوری تمبر کشورهای مختلف و تصاویر قهرمانان ورزشی میباشند.
ویژگیهای بازی پسران و دختران: علاقه مندی دختران و پسران در انتخاب نوع بازی و گروه بندی، متفاوت است و خصوصیات آن با دوره نخستین کودکی ۲ تا ۶ سالگی تفاوت بسیار دارد. ویژگیهای بازی کودکان ۷ تا ۱۱ ساله را میتوان به دو گروه دختران و پسران به طور جداگانه به شرح زیر خلاصه نمود:
بازیهای مخصوص دختران: یکی از ویژگیهای بازی دختران همانند پسران بازی گروهی است ولی تعداد گروه¬های دختران محدود است و در حدود سه تا چهار نفره میباشد.
دختران به بازی¬های پسرانه، برعکس پسران، از خود تمایل نشان میدهند.
بازیهای دختران اغلب جنبه هنری دارد.
دختران اوقات فراغت خود را بیش از پسران به مطالعه میپردازند.
یکی از جنبههای هنری دختران در بازی¬ها عبارتست از گلدوزی، بافندگی و نقاشی.
بازیهای مخصوص پسران: بازیهای پسران در این دوره معمولاً بازی¬های دسته جمعی و گروهی است. پسران بیشتر به بازی¬های میدانی مانند فوتبال، بسکتبال، والیبال و دویدن تمایل دارند. در بازی¬های پسران رقابت شدید وجود دارد.
بازیهای پسران نیاز به قدرت زیاد، سرعت و مقاومت جسمانی دارد.
پسران علاقهای به بازیهای مخصوص دختران از خود نشان نمیدهند.
پرسشهای فصل پنجم
۱- یکی از وظایف مهم دوران دبستان ۷ تا ۱۱ سالگی یادگیری مهارتهای مختلف است. دو نوع از این مهارتها را نام برید.
۲- برای کسب موفقیت در یادگیری مهارتها عوامل گوناگونی مؤثرند، سه عامل مهم را نام ببرید.
۳- منظور از یادگیری مهارتهای اجتماعی را با آوردن یک مثال بنویسید.
۴- در دوران دبستان چه تفاوتی بین رشد جسمانی دختر و پسر وجود دارد؛ به طور مختصر بنویسید.
۵- عوامل مؤثر در رشد جسمانی کدام اند؟
۶- توانایی کودکان دبستانی را در بکار بردن اعداد برشمارید.
۷- عواطف شاد چه نوع عواطفی میباشند؟
۸- مشخصات گروه¬های همسال را در این دوران بنویسید.
۹- بازیهای تخیلی را بنویسید.