شما تنها کسی نیستید که در تشخیص چهره آدمهایی از نژادهای دیگر، مشکل دارید!

شما تنها کسی نیستید که در تشخیص چهره آدمهایی از نژادهای دیگر، مشکل دارید!
یک پزشک: وقتی یک فیلم و سریال را تماشا میکنیم، در ابتدای امر، با تعداد زیادی شخصیت روبرو میشویم که باید به سرعت چهره، نام، جایگاه و ارتباط آنها را به حافظه بسپریم تا درک داستان برایمان آسان شود.
اما آیا هیچ توجه کردهاید که این کار بعضی اوقات سخت میشود؟ مثلا تصور کنید که دارید سریالی کرهای تماشا میکنید که سه چهار شخصیت زن جوان در ان حضور دارند. شاید خندهدار باشد اما دستکم برخی از ماها مدت زیادی طول میکشد تا بتوانیم این چهرهها را از هم تفکیک کنیم.
گاهی رویمان نمیشود که به بقیه دوستان و اعضای خانواده بگوییم که در تشخیص این چهرهها مشکل داریم. اما جالب است بدانید که این مشکل تنها مختص به شخص شما نیست و تعداد افرادی که مشکل شما را دارند، بسیار زیاد است.
ما یک اصطلاح کلی به نام prosopagnosia داریم که به صورت کلی به ناتوانی تشخیص چهره توسط برخی از افراد اشاره دارد و پیش از این دربارهاش برای شما نوشتهایم. افرادی که این مشکل را دارند در تشخیص چهره افراد غریبه و در موارد شدید حتی دوستان و افراد خانواده مشکل دارند.
اهمیت این موضوع تنها در این خلاصه نمیشود که کسی نتواند فیلمها و سریالها را به سادگی دنبال کند. تصور کنید که کسی یک فوتبالیست حرفهای باشد و سرمربی تیم به او سفارش کرده باشد که کسی را یارگیری کند و او نتواند به درستی چهرهها را از هم تشخیص بدهد. همیشه که نمیشود به شمارهها در زمین بازی توجه کرد!
از این موضوع جدیتر، مسئله شهادتهای قانونی است که پای مرگ و زندگی و حبسهای طولانیمدت متهمان در میان است. برخی افراد واقعا چهرههای آدمهای سیاهپوست یا شهروندان آسیایی را نمیتوانند از هم تفکیک کنند و اگر مقامات قضایی به این نکته توجه نکنند و قضیه را سرسری بگیرند، ممکن است حکمهای کاملا اشتباهی صادر کنند.
درست به همین خاطر بود که روانشناسی به نام «لولو ون» از دانشگاه ملی استرالیا، تصمیم گرفت که آزمایشی ترتیب بدهد:
او ۲۶۸ فرد از نژاد هند و اروپایی را انتخاب کرد. اینها در استرالیا متولد و بزرگ شده بودند. از آنها خواسته شد که به صورت شش آسیایی دقت کنند و چهرهها را به خاطر بسپرند.
بعد ۱۷۶ آسیایی را که برای تحصیل به استرالیا آمده بودند را انتخاب کرد و از آنها خواست که این بار قیافه شش فرد از نژاد هند و اروپایی را به حافظه بسپارند.
در گام بعد، به شرکتکنندگان سه چهره نشان داده شد و از آنها خواسته شد که بگویند که این سه چهره جزو همان قیافههایی بودند که به آنها نشان داده شد بود یا نه.
مشخص شد که در مجموع ۸ درصد کل شرکتکنندگان، حافظهشان برای تفکیک چهرهها بسیار بد و غیر قابل اعتماد است.
همین آزمایش مشخص کرد که برخورد طولانیمدت و زندگی در میان شهروندان نژاد متفاوت، به تدریج توانایی تشخیص چهره را بهتر میکند.
یک قسمت از موضوع هم البته به این برمیگردد که مدتی طول میکشد تا ذهن ما به معیارهای تفکیکی و زیباییشناسانه نژادهای متفاوت عادت کند. مثلا در تصویر زیر اشاره شده که در چین اصولا واژههایی برای اشاره به شکل قیافهشان وجود دارد که در نژادهای دیگر وجود ندارد و با توجه به ساختار خاص قیافه چینیها، در زبان آنها ایجاد شده است.