بیماری خاموشی: یک سونامی بزرگ از تشخیصهای جدید بیماری آلزایمر
پیش بینی آلزایمر: با توجه به یک سونامی بزرگی از تشخیصهای جدید مورد انتظار، متخصصان بهترین راهها را برای تغییر این جریان محاسبه و برآورد میکنند.
تصویرسازی دادهها و انیمیشن توسط هیاکینت امپینادو
آینده آلزایمر
پیش بینی در مورد آلزایمر همانند سایهای از عذاب و درد میباشد. تا به امروز از میان ۵.۸ میلیون بیمار پیش بینی میشود که تعداد آمریکاییهای مبتلا به آلزایمر تا سال ۲۰۵۰ به ۱۳.۸ میلیون نفر برسد که این امر مراقبان و کارکنان سیستمهای مراقبتهای بهداشتی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. یک هشدار ترسناک از سونامی غیر قابل توقف آلزایمر.
با این حال واقعیت بسیار متفاوتتر از ین است: پیشرفتهای پزشکی در کنار سایر عوامل دیگر میتواند این آمار و ارقام را به میزان قابل توجهی کاهش بدهد – هر چند دیدگاههای متناقضی نیز وجود داشتهاند مبنی بر این که چنین پیشرفتهایی میتواند شیوع رایجترین فرم زوال عقل را افزایش هم بدهد.
پیش بینی ابتلای ۱۳.۸ میلیون نفر به آلزایمر تا سال ۲۰۵۰ که توسط انجمن آلزایمر انتشار یافته است، نیاز فوری به تحقیقات بیشتر در مورد آلزایمر را برای سیاست گذاران و سایر نهادها برجستهتر کرده است: موسسه ملی بهداشت از سال ۲۰۱۵ تا به امروز بودجه خود را برای تحقیقات در مورد این بیماری تا سه برابر افزایش داده است و این رقم در سال جاری به ۲.۴ میلیارد دلار رسیده است.
با این حال بحثهای کمی در مورد نحوه استفاده از این بودجه شده است – بهبود سلامت قلبی عروقی، افزایش آموزشها، تولید داروهایی که بر روی مراحل اولیه بیماری را مراحل بعدی آن اثر میگذارند – و از طرفی نیز این امر میتواند بر روی تلفات آلزایمر برای مدت دههها تاثیر بگذارد. با توجه به تعداد اندکی از تحقیقات که بر روی مداخلات مختلف انجام شده است، تعیین اولویتها برای نحوه استفاده از بودجه تخصیص یافته به آن نیز به خوبی انجام نگرفته است. در مقابل یک نگرش مهم در این زمینه وجود دارد و آن این است که “هر چیزی مرتبط با این بیماری حائز اهمیت است».
این گفته درست است. اما همه چیز نمیتواند به یک اندازه اهمیت داشته باشد.
بدین ترتیب STAT از هشت متخصص در مورد جمعیت شناسی آلزایمر پرسیده است که کدام یک از مداخلات میتوانند تاثیری بیشتری بر روی شیوع این بیماری داشته باشند و این تاثیر تا چه اندازهای خواهد بود. ما همچنین از نرم افزاری استفاده کردیم که توسط آماردانهای زیستی UCLA در اختیار ما قرار گرفت و به ما کمک میکند تا برآورد نماییم پیدا کردن یک جمعیت سالم در مقایسه با یافتن یک داروی موثر برای آلزایمر تا چه حدی میتواند باعث پیشرفت ما در آینده بشود.
آنچه که تاکنون به دست آوردیم این است که ابتلای ۱۳.۸ میلیون نفر به این بیماری تا سال ۲۰۵۰ قابل تغییر میباشند. تغییراتی که امروز به وجود میآیند میتوانند وضعیت فردا را نیز تغییر بدهند.
تاثیرگذارترین مداخله بر پایه یک مدل ریاضی میباشد که توسط ران بروکمایر و نادا آبدالا، آماردانهای زیستی UCLA ایجاد شده است و بر روی پیشگیری اولیه متمرکز گشته است – به عبارت دیگر حفاظت از مغزهای سالم اولین گام پاتولوژیک در زمینه آلزایمر میباشد. مزیتهای پیشگیری اولیه به صورت بلندمدت میباشد، با این حال حداقل تا ۱۵ سال مشهود نخواهد بود.
در مقابل کشف دارویی که از پیشرفت اختلالات شناختی خفیف در آلزایمر جلوگیری کند، تاثیر فوریتری خواهد داشت. آبدالا گفت، اما پیشگیری ثانویه، حداقل با توجه به تحلیلهای UCLA، باعث کاهش بیشتر موارد آلزایمر در دهههای بعدی خواهد شد.
در حقیقت هرچند بیماران ناامید و خانوادههای آنها مشتاقانه در آرزوی یافتن دارویی هستند که پیشرفت بیماری را در آنها کند سازد، با این حال چنین مداخلهای میتواند تاثیر معکوسی در افزایش تعداد کل بیماران داشته باشد: افراد بیشتری در مرحله اولیه بیماری باقی خواهند ماند، به جای این که وارد مرحله بعدی و غالباً کشنده بیماری بشوند.
با این حال آینده به طور کلی تاریک نمیباشد. اگر افراد در سنین میانسالی یا حتی جوانی عادتهای سالمی را دنبال کنند و اگر دانشمندان داروهایی را بسازند که مغز را در هنگام بروز اولین نشانههای پاتولوژیکی آلزایمر محافظت نمایند، اگر داروهای دیگری ساخته شوند تا جلوی حرکت به سوی آلزایمر کامل را در هنگام وجود اختلال شناختی خفیف بگیرند را بگیرند و اگر این اقدامات سه گانه تا سال ۲۰۲۵ عملی گردد، تعداد موارد ابتلای به آلزایمر در سال ۲۰۵۰ به ۱۳.۸ میلیون نفر نخواهد رسید (نمودار زیر را مشاهده کنید). این رقم ۳.۱۵ میلیون مورد خواهد بود.
(برخی تفاوتها حاکی از این واقعیت میباشد که مدل UCLA در سال ۲۰۱۹ تعداد موارد آلزایمر را ۲ میلیون مورد کمتر در انجمن آلزایمر ثبت کرده است و این کار در سناریوی پیش بینی شده ما هیچ تغییری به وجود نمیآورد، چرا که نهایتاً در سال ۲۰۵۰ این رقم تا ۸ میلیون مورد بالا خواهد رفت. مداخله سه بخشی ما قادر است تا موارد ابتلای به این بیماری را تا بیش از ۵ میلیون مورد کاهش بدهد.
متیو باومگارت، معاون سیاست سلامت در انجمن آلزایمر گفت، برآوردهای دقیق از بروز، شیوع و هزینههای آلزایمر در آینده میتواند شرکتهای تحقیقاتی را ملزم کند تا منابع خودشان را به سمت بالاترین اولویتها هدایت نمایند. در سال ۲۰۱۵، این انجمن برآورد کرده است که اگر یک درمان فرضی بیماری را تنها پنج سال به تعویق بیندازد، تعداد موارد ابتلا به آلزایمر در سال ۲۰۵۰ به ۷.۸ میلیون نفر خواهد رسید نه ۱۳ میلیون.
اندکی پیشگیری …
برخی اقدامات نسبت به اقدامات دیگر بیشتر طول میکشند تا بر روی موارد ابتلا اثر بگذارند. به عنوان مثال محققان با سرپرستی دکتر کلودیان دانا از مرکز پزشکی دانشگاه راش در کنفرانس سالانه انجمن آلزایمر گزارش کردند که دنبال کردن چهار عادت سالم (مانند ورزشهای ذهنی و بدنی و اجتناب از سیگار کشیدن) ریسک ابتلا به آلزایمر را تا ۶۰% کاهش میدهد. این عادتهای سالم در افرادی که قبلاً به این بیماری مبتلا شدهاند فرآیند بیماری را معکوس نمیکند. اما این عادتها قادر هستند تا مغزهای سالم را از آسیبهایی که منجر به آلزایمر میگردد محافظت نمایند.
به طور مشابه، گفته میشود که داروهای ضد ویروسی نیز میتوانند با جلوگیری از عوامل آسیب رسان به مغز از بروز علائم بالینی آلزایمر جلوگیری نمایند. یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد که چنین داروهایی ریسک ابتلا به این بیماری را تا ۹۰% کاهش میدهند.
این به نظر یک موهبت الهی میرسد. با توجه به مدل UCLA، حتی اگر بیشتر آمریکاییها زندگی سالمی داشته باشند نیز تعداد مغزهای دچار آسیب آلزایمر تا ۶۰% کاهش خواهد یافت نه ۹۰%؛ با این حال موارد ابتلای به آلزایمر حتی با وجود این شرایط نیز تا ۱۵ سال آینده همچنان در حال افزایش خواهد بود.
دلیل این که با توجه به تعریف، پیشگیری اولیه از مغزهای سالم محافظت میکند این است که: این مغزها قطعات پروتئینی به نام آمیلوئید را جمع نمیکنند، نورونهایشان نمیمیرند و سیناپسهایشان نیز از بین نمیروند. افرادی که مغزشان از قبل نشانههایی از بیماری اولیه را دارا میباشد اما هنوز علائم ندارند (که ممکن یک دهه یا بیشتر طول بکشد)، متاسفانه علیرغم پیشگیری اولیه همچنان در مسیر ابتلای به آلزایمر قرار دارند؛ به عبارتی اسب دیگر از اسطبل خود فرار کرده است. در صورت وجود یک زندگی سالم یا استفاده از داروی پیشگیرانه میتوان از پاتولوژی آلزایمر جلوگیری نمود، که در صورت به کار نگرفتن این شیوهها میلیونها سالمند به آن مبتلا میشدند.
بروکمایر، متخصص قدیمی آلزایمر که پروژه مدل سازی را نیز رهبری میکرد میگوید: با توجه به فاصله طولانی بین شروع آسیب و ابتلای به آلزایمر، به سالها زمان نیاز است که آسیب مغزی که منجر به آلزایمر میشود را به تاخیر انداخت.
پیشگیری اولیه واقع بینانه – با فرض این که بیماری از الان شروع شده باشد و سرعت آلودگی مغز سالم با آمیلوئید تا ۷۵% کاهش یافته باشد – همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده است، شیوع آلزایمر در سال ۲۰۵۰ به ۴.۹۶ میلیون کاهش خواهد یافت:
۲۶ میلیون یا ۸ میلیون؟
حتی بنیادیترین ورودیها نیز قادر هستند تا پیش بینیهای شیوع را تغییر بدهند. انتظار میرود که در صورت عدم وجود تغییر ناگهانی و غیر منتظره در میزان مرگ و میر، محاسبه جمعیت بیمار در آینده کار راحتی باشد: افراد ۴۰ سال امروز، ۷۱ سالههای سال ۲۰۵۰ میباشند. با این حال سورپرایزهایی نیز ممکن است ظاهر گردند. جمعیت شناسان در سال ۲۰۰۲ پیش بینی کرده بودند که در سال ۲۰۱۰، ۳۹.۴ میلیون آمریکایی ۶۵ سال به بالا وجود خواهد داشت. سرشماری سال ۲۰۱۰ این رقم را ۴۰.۳ میلیون نفر برآورد کرده بود. محققان در پروژه سلامت و پیری شیکاگو در سال ۲۰۱۳ گزارش کردند که پیش بینی سال ۲۰۵۰ ممکن است از ۸۱.۷ میلیون به ۸۸.۵ میلیون نفر تغییر یابد.
این افزایش نیز به نوبه خود پیش بینی آلزایمر را برای سال ۲۰۵۰ تا ۶۰۰۰۰۰ افزایش میدهد. بدین ترتیب شما ۶۰۰۰ خانه سالمندان و ۵۰۰۰۰۰ پرستار بیشتر از آنچه که قبلاً تصور میشد را در نظر بگیرید.
پیش بینی شیکاگو نشان دهنده درصد افراد گروههای سنی مختلفی است که امروزه به آلزایمر مبتلا میباشند. اما از آن جا که این بیماری تنها بعد از مرگ به طور قطعی قابل تشخیص میباشد، از این رو بررسیهای موجود از مغز بیماران فعلی – و متعاقباً درصدهای پیش بینی شده – تنها یک رقم تقریبی را ارائه میدهند.
کارشناسان تخمین میزنند که حدود ۱۰% از افراد بالای ۶۵ سال به آلزایمر مبتلا هستند. اما در میان افراد ۶۵ تا ۷۴ سال، این رقم ۳% میباشد. در میان افراد ۷۵ تا ۸۴ سال این رقم ۱۷% و در افراد ۸۵ سال به بالا ۳۲% است. با توجه به نرخ شیوع فعلی در میان جمعیت سالمند، پیش بینی میشود که در سال ۲۰۵۰ حدود ۱۳.۸ میلیون نفر به این بیماری مبتلا خواهند بود.
بروکمایر و همکارانش به طور کلی در یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ برآورد کردند که نزدیک به ۶ میلیون نفر در ایالات متحده به بیماری آلزایمر مبتلا هستند؛ و همین طور اختلال شناختی خفیف اولیه در سال ۲۰۱۷. اما به دلیل عدم اطمینان از تشخیص این رقم ممکن است به ۳.۱ میلیون یا بیشتر برسد. حدود ۱۱.۶ میلیون عدم قطعیت که الان وجود دارد باعث بروز عدم قطعیت در آینده نیز خواهد شد: بروکمایر برآورد کرده است که شیوع آلزایمر در سال ۲۰۶۰ ممکن است به ۸.۲ میلیون نفر یا حتی در بدترین وضعیت به ۲۶.۱ میلیون نفر نیز برسد که رقم بزرگی میباشد که تقریباً هیچ وقت به آن اشارهای نشده است.
دکتر دنیس ایوانز از مرکز پزشکی دانشگاه راش که شیوع آلزایمر را به مدت چندین دهه مورد مطالعه قرار داده است میگوید، معیارهای کاملاً ثابتی برای تشخیص آلزایمر وجود دارد، اما مشکل اینجاست که پزشکان مختلف آنها را به گونه متفاوتی تفسیر مینمایند. بنابراین تعداد افراد مبتلا به آلزایمر در هر زمان نامشخص میباشد.
بدین ترتیب چالش پیش بینی آلزایمر در دهههای گذشته، حالا به طرز عجیبی دشوارتر هم شده است، چرا که هم جمعیت شناسان و هم نورولوژیستها در حال اطلاعات بیشتری از این بیماری و ریسک فاکتورهای آن میباشند. به عنوان مثال با توجه به مطالعه بلندمدت Framingham Heart، نسل متولد شده در دهه ۱۹۵۰ نسبت به متولدین دهه ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۰ حدود ۴۴% کمتر به بیماری آلزایمر مبتلا میشود. در گروهی از کشورهای انگلیسی که برای دههها مورد مطالعه قرار گرفتهاند. شیوع آلزایمر از ۸.۳% در سال ۱۹۹۱ به ۶.۵% در سال ۲۰۱۱ کاهش پیدا کرده است.
چگونگی کاهش ریسک در میان این نسلها نیاز به این ارزیابی دارد که چرا افرادی که امروز ۷۵ سال دارند نسبت به افرادی که در دهه ۱۹۹۰ سنشان ۷۰ بود، احتمال کمتری دارد که به آلزایمر مبتلا گردند. (همچنین بستگی به این دارد که یافتههای فرامینگهام و U.K که عمدتاً بر پایه جمعیت سفید پوست میباشد، شامل حال سایر گروههای قومی نیز میشود یا خیر. در غیر این صورت ممکن است نتایج به طور کلی تمام جمعیت ایالات متحده را شامل نشود و از این رو امیدی به کاهش قابل توجه نرخ آلزایمر در میان جمعیت ۵۰ و ۶۰ سال در میان جمعیت امروز وجود نداشته باشد.)
اگر این یافته امیدوار کننده واقعی باشد، یک توضیح ممکن است این باشد که امروزه به دلیل نرخ پایین مصرف دخانیات و کنترل بهتر فشار خون و کلسترول، وضعیت سلامت قلب و عروق افراد نسبت به نسلهای قبلی در رده سنی مشابه بهتر گشته است. این ریسک فاکتورهای میزان ابتلا به آلزایمر را هم کاهش میدهند. با این حال وضعیت بهتر سلامتی قلب و عروق، ریسک مرگ زودرس را نیز در افراد کاهش میدهد. با توجه به پیش بینی اندرو پاتون، اپیدمیولوژیست فارغ التحصیل دانشکده بهداشت عمومی جانز هاپکینز بلومرگ که نرخ زوال عقل را در شهر مارین کالیفرنیا مورد بررسی قرار داده بود، این بدین معناست که افراد بیشتری تا دهه ۸۰ و ۹۰ عمرشان زنده خواهند ماند، یعنی سنی که بالاترین میزان آلزایمر را به خود اختصاص داده است.
بنابراین سلامت قلبی بهتر تاثیرات متقابلی بر روی شیوع آلزایمر دارد: درصد افراد مبتلا به آلزایمر کاهش مییابد، اما طول عمر افراد افزایش مییابد و جمعیت پایه بزرگتری در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار میگیرند.
یک احتمال دیگر نیز این است که نرخ آلزایمر در نسلهای بعدی کاهش پیدا کند، چرا که آنها سطح تحصیلات بالاتری دارند. دانشمندان اعتقاد دارند که تحصیلات بالا افراد را از ابتلای به آلزایمر محافظت میکند، چرا که آنها ذخایر شناختی بزرگتری دارند: دو مغز مختلف ممکن است به طور مشابهی نورونها و سیناپسهایشان را در طی ابتلا به آلزایمر از دست بدهند، اما مغزی که ذخیره دانش و شناخت بیشتری دارد، کمتر به اختلال شناختی دچار میشود. علیرغم تخریب بیولوژیکی در این مغزها، بروز آلزایمر در آنها به تاخیر میافتد.
اگر تحصیلات اثر محافظت کنندگی داشته باشد و کاهش تعداد بیماران را توجیه کند، به احتمال زیاد این امر بر روی اختلال شناختی خفیف یا تجمع بدون علامت آمیلوئید و از دست دادن سیناپسهای ناشی از آلزایمر نیز تاثیر خواهد گذاشت. بروکمایر گفت، اما اگر سلامتی قلب و عروق تاثیر بیشتر و بهتری داشته باشد، احتمالاً بر روی تشکیل رسوب آمیلوئید نیز تاثیر گذاشته و میزان این رسوبات را کاهش میدهد.
او گفت، اگر تغییراتی وجود داشته باشد که ابتلای به اختلال شناختی خفیف تا آلزایمر را به تعویق بیندازد، یا تعداد افرادی که اوضاعشان رو به وخامت میرود را کاهش دهد، ما به صورت آنی شاهد تعداد شیوع بیماری در آینده خواهیم بود.
پیشرفت غیر منتظره میلیارد دلاری
بزرگترین مسئله ناشناختهای که وجود دارد این است که آیا داروی موثری برای آلزایمر کشف خواهد شد یا خیر؛ و اگر امکان چنین چیزی وجود داشته باشد، این دارو تا چه حدی اثربخشی خواهد داشت و روی چه بیمارانی – بیمارانی که دچار اختلال شناختی خفیف هستند یا زوال عقل شدیدتر دارند. همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده است، نصف کردن سرعت پیشرفت بیماری در مغزهای پر از آمیلوئید که اختلال شناختی خفیف دارند، به طور قابل توجهی بر روی زمان آغاز بیماری تاثیر گذاشته و شیوع آلزایمر را در سال ۲۰۵۰ به ۴.۹۶ میلیون کاهش خواهد داد:
تاثیر یک پیشرفت غیر منتظره چند میلیارد دلاری – دارویی که از ابتلای کامل به اختلال شناختی جلوگیری میکند – نیز تاثیر تقریباً آنی خواهد گذاشت: اگر این دارو قادر باشد تا از ابتلای یک فرد ۶۵ سال دارای MCI به آلزایمر جلوگیری کند، خواهیم توانست این تاثیر را ببینیم و تعداد موارد ابتلای به این بیماری به صورت آنی کاهش خواهد یافت. دارویی که در سال ۲۰۲۵ در دسترس مردم قرار خواهد گرفت، تنها به میزان ۲۵% خواهد توانست تا اختلالات شناختی خفیف منتهی به آلزایمر را کاهش دهد – یک برآورد واقع بینانه از کشف داروی موثر برای آلزایمر – و شیوع آلزایمر در سال ۲۰۵۰ را حدود ۱ میلیون مورد کاهش خواهد داد؛ مدل UCLA نشان میدهد:
شاید مهمترین پیشرفت در تحقیقات مربوط به شیوع آلزایمر در آینده، شناخت و تعیین تاثیر تغییرات مقطعی باشد که در نگاه اول به نظر کاملاً مثبت میرسد. جولی زیسیموپولوس، اقتصاددان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، یک مدل ریاضی را رهبری کرده است که اثرات متضاد ریسک فاکتورها را نشان میدهد.
دو مورد از این ریسک فاکتورهای اصلی عبارتند از دیابت و فشارخون بالا. هر دو این ریسک فاکتورها احتمال ابتلای به آلزایمر را افزایش میدهند. اما هر دوی آنها نیز میتوانند افراد را در سن پایینتری بکُشند، یعنی زودتر از رسیدن به سن اوج خطر برای ابتلا به آلزایمر. مایکل هرد، اقتصاددان از RAND گفت: بسیاری از مردم قبل از این که به زوال عقل مبتلا شوند، بر اثر دیابت فوت میکنند. از این رو اگر دیابت عمر افراد را پایین بیاورد، در نتیجه افراد بیشتری قبل از این که به سن ابتلای به آلزایمر برسند، جانشان را از دست خواهند داد. نرخ زوال عقل ناشی از آلزایمر بعد از ۶۵ سالگی افزایش پیدا میکند.
به عنوان مثال یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد که پیروی از پنج عادت سالم (عدم استعمال دخانیات، کاهش مصرف الکل یا ترک آن، ورزش روزانه ۳۰ دقیقه یا بیشتر، تغذیه سالم و حفظ وزن نرمال)، امید به زندگی در یک زن ۵۰ ساله را از ۲۹ سال (یعنی زندگی تا ۷۹ سالگی) تا ۴۳ سال افزایش میدهد. امید به زندگی در مردان ۵۰ ساله نیز از ۲۵.۵ سال تا ۳۷.۶ سال افزایش خواهد یافت. از هر ۱۰۰۰ نفر فرد ۷۹ ساله، تقریباً ۲۴ نفر به آلزایمر مبتلا میشوند. از هر ۱۰۰۰ نفر فرد ۹۳ ساله نیز این رقم تنها به افراد زیر ۸۶ سال اختصاص مییابد.
مدل USC نشان میدهد که کاهش نرخ دیابت (که عمدتاً به دلیل چاقی میباشد) به دلیل تاثیر بر روی طول عمر افراد، باعث ایجاد این پیش بینی میشود که تعداد افراد مبتلا به آلزایمر در سال ۲۰۴۰ افزایش پیدا کند: ۱۱.۷۸ میلیون نفر در صورتی که نرخ دیابت به میزان ۵۰% کاهش یابد و ۱۱.۶۶ میلیون نفر در صورتی که نرخ دیابت در سطحی که الان هست باقی بماند. زیسیموپولوس و همکارانش برآورد کردند که کاهش میزان فشارخون به نصف نیز پیامدهای مشابهی خواهد داشت: ۱۱.۸۶ میلیون مورد ابتلای به آلزایمر در سال ۲۰۴۰، چرا که کاهش فشارخون نیز همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده است دارای تاثیر افزایش طول عمر در افراد میباشد:
زیسیموپولوس گفت، لازم است که سیاستگذاران، پزشکان و سایر افراد در مورد این وضعیت چاره اندیشی کنند. اگر ما این اقدامات را انجام بدهیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این بدان معنا نیست که سلامت عمومی و سایر تلاشها برای مبارزه با دیابت و فشارخون بالا هیچ ارزشی ندارند. کاهش هر کدام از این موارد میزان مرگ زودرس در افراد را کاهش خواهد داد. اما جامعه نباید انتظار داشته باشد که کاهش نرخ دیابت یا فشارخون بالا بتواند از بروز آلزایمر جلوگیری نماید. به طور کلی یک مسئله ناشناخته بزرگ برای ما این است که اقدامات این چنینی میزان شیوع بیماری در آینده را کاهش خواهند داد یا افزایش: کاهش ریسک ابتلای به آلزایمر در سنین میانسالی و سالمندی از طریق بهتر کردن وضعیت سلامتی افراد باعث خواهد شد که آنها به میزان طولانیتری زنده بمانند و به سن اوج شیوع بیماری آلزایمر برسند.
هرد رند گفت، بیائید فرض کنیم که شما ۸۰ سال دارید. ورزش کردن ریسک ابتلای به آلزایمر را کاهش میدهد. اما آیا طول عمر شما را نیز تحت تاثیر قرار میدهد؟ به عبارت دیگر آیا پایین آوردن ریسک آلزایمر در سن ۸۰ و حتی ۸۵ سالگی به دلیل عادتهای سالم در زندگی، باعث خواهد شد که شما به دلیل طولانیتر شدن زندگی و افزایش سنتان در معرض ریسک بیشتری قرار بگیرید یا خیر؟ او گفت تاثیر این اقدامات در دو جهت متفاوت قابل مشاهده خواهد بود.
مدل سازان همواره در تلاش هستند تا بزرگی اثر هر کدام از آنها را کشف نمایند – ورزش تا چه حدی میتواند ریسک ابتلای به آلزایمر را کاهش دهد و در مقابل چند سال به طول عمر شما خواهد افزود؟ این مسئله یکی از چالشهای بزرگ برای پیش بینی تعداد آمریکاییهای مبتلا به آلزایمر در سالهای آینده میباشد.