کتاب الکترونیکی وقتی در خواب رویای اینشتین را دیدم

برای تهیه کتاب الکترونیکی کلیک کنید و فرم تماس را پر کنید:
فهرست مطالب
فصل اول: چرا رویا میبینیم؟
- راه ورود به سرزمین عجایب
- رویاهای روایت گونه
- رویاهایی که از آینده خبر میدهند
- رویاهای درهمتنیده…! (درهمتنیدگی رویا-آگاهی)
فصل دوم: کرمچالهها در فضازمان رویایی
- آلبرت اینشتین: نسبیت خاص و نسبیت عام
- علاقه به فیزیک
- نسبیت عام،از سیاهچاله تا کرمچاله
- کرمچاله در فضازمان رویایی
- در جستجوی دستگاهی مهندسی شده جهت ایجاد کرمچالههای رویایی
- آیا میدان الکترومغناطیسی درهمتنیدگی کوانتومی را به کرمچاله تبدیل میکند؟
- ژئونهای ویلر
فصل سوم: نظریه مکانیک کوانتومی
- چیزی عجیب مثل درهمتنیدگی کوانتومی
- گرانش کوانتومی؛ خواستگاه فضازمان
- درهمتنیدگی کوانتومی
- درهمتنیدگی رویا-آگاهی
- نظریه ریسمان، نظریه همه چیز
- پروتون و الکترون همچون سیاهچاله
- تطابق درهمتنیدگی کوانتومی با کرمچالههای پلانکی
- زیست شناسی کوانتومی مغز
- آزمایش دستگاه درهمتنیدگی رویا-آگاهی
مقدمه
از زمانی که شروع به یادداشت برداری رویاهای خودم و یا حتی رویاهای افراد نزدیک و دور کرده ام، توانسته ام رویاهای روایت گونه بسیاری را ثبت کنم. در کنار جالب بودن این که مکانیسم رویا دیدن بیشتر اوقات به شکل داستان گونه در زمان خواب اتفاق میافتد، گاها وقتی روایت رویاها را مطالعه میکنیم، شاهد فرآیند مرموزی هستیم که در این کتاب به آن درهمتنیدگی رویا-آگاهی گفته میشود…! روایت رویا در درون ذهن رویابین با اتفاقاتی که قرار است در جهان بیرون از ذهن رویابین رخ دهند هماهنگ یا درهمتنیده میشوند…!
«برای مثال؛ دانشجویی که بدون هیچگونه اطلاعی از وضعیت حال دایی اش به خواب میرود. در خواب رویایی میبیند که مادرش در حالی که بر روی ریل راه آهن ایستاده و با دستکشهای سیاهی که در دستانش بود، به شکل خداحافظی برایش دست تکان میدهد. وقتی از خواب بیدار میشود با مادرش تماس میگیرد و متوجه میشود که در همان لحظه دایی اش از دنیا رفته است…!»
توضیح علمیاین پدیده را تنها میتوان از پایه و اساس رفتارهای طبیعت در سطوح زیراتمییافت…!
برای مطالعه و درک رفتارهای ذرات زیراتمی، ما باید قوانین مکانیک کوانتومیرا یاد بگیریم. یکی از این رفتارهای عجیب از طرف ذرات زیراتمی، درهمتنیدگی کوانتومی است که ذرات میتوانند حتی از فواصل بسیار دور بر یکدیگر اثر بگذارند، با یکدیگر هماهنگ و درهمتنیده باشند…!
پس برای مطالعه حالتهای مغزی در زمان رویا دیدن وقتی خوابیده ایم، باید در جستجوی ارتباط مکانیک کوانتومی با سلولهای مغزی باشیم. از طرفی نظریه ای به نام تقلیل عینی هماهنگ نشان میدهد که پردازش اطلاعات در مغز به صورت کوانتومی رخ میدهد. بر طبق این نظریه، ارتباط نورون به نورون به کمک پدیده درهمتنیدگی کوانتومی صورت میگیرد.
شمایی از در همتنیدگی کوانتومی
افزون بر چنین حالت درهمتنیدگی بین ارتباطات مغزی، که خود یک سیستم جدا در نظر گرفته میشود، میتواند با سیستمی بزرگتر یعنی جهان پیرامون نیز درهمتنیده باشد…!
از طرفی ایده یا حدسی جالب از طرف فیزیکدانان؛ لئونارد ساسکیند و خوان مالداسنا ارائه شده است که حدس ER=EPR نامیده میشود. حدسی که بر طبق آن، پدیده درهمتنیدگی کوانتومیاینشتین-پودولسکی-روزن (EPR) با کرمچالههای اینشتین-روزن (ER) برابر هستند…!
پارادوکس اینشتین-پودولسکی-روزن
کرمچاله اینشتین-روزن
آیا سیستم مغز-بدن میتواند از طریق یک شبکه ریزکرمچاله به جهانهای دیگری متصل شود؟
کارهای اخیر رامسدونگ، مالداسنا و ساسکیند ساختار فضازمان کرمچالهها (پلهای ER) را با پدیده درهمتنیدگی کوانتومی (EPR) برابر میدانند، به عبارتی ER=EPR هر دوی این پدیدهها، اولی از اینشتین و دومیاز نظریه کوانتومی، شامل انتقال سیگنالهای فراتر از سرعت نور هستند.
برطبق زیستشناسی کوانتومی، بسیار محتمل است که سیستمهای بیولوژیکی مثل مغز از آنچه که رفتار کوانتومی نیز نامیده میشود، استفاده قویتری داشته باشند. پلیمرهای توبولین میکروتوبولها میتوانند اطلاعات را در سراسر حوزههای بزرگ مغز و بدن با تعامل از طریق کرمچالههای میکروسکوپی به اشتراک بگذارند…!
ایده درهمتنیدگی رویا-آگاهی
کرمچالههای میکروسکوپی (کوانتومی) در درون میکروتوبولها ممکن است اطلاعات را که از لحاظ فضازمانی از بدن بسیار دورتر هستند به یکدیگر درهمتنیده کنند. به این ترتیب در این سطح پایه ای، پیوستاری بین جهان بیرونی و جهان درونی وجود دارد که در همه جا حاضر است…!
پردازش شدن اطلاعات که در شبکههای سیناپسی و درون سلولی ارگانیسم زنده اتفاق میافتند نه تنها به شدت در درون، بلکه با محیط بیرون نیز درهمتنیده میشوند. (اثبات ایده درهمتنیدگی رویا-آگاهی)
بنابراین رویدادهای کوانتومی در محیطهای ماکرومولکولی درون سلول ارگانیسم، با رویدادهای خارجی به میزان بسیار بالاتری نسبت به آنچه که به طور کلاسیکی پیش بینی شده است مرتبط هستند. رویاهایی که از آینده خبر میدهند و همچنین رویاهای پیش از رخداد، ممکن است به موجب ساختارهای کرمچالهای باشد که در پهنه هندسه فضازمان گسترانیده شده اند، همچون تارهای عنکبوت، با هر رویدادی در فضازمان جهان بیرونی رویابین، اثر آن در جهان درونی ذهن رویابین احساس میشود و رویابین را از رویدادی که قرار است در آینده رخ دهد یا چند دقیقه بعد باخبر کند…!
بنابراین درست است که شاید مدرک قوی و محکم برای اثبات پدیدههایی که پیش بینی پذیر بودن اتفاقات توسط رویاها را نشان میدهد وجود نداشته باشد، اما به خودی خود نوعی تحقیق علمی محسوب میشود که میتواند مورد پذیرش جامعه علمی قرار بگیرد یا نگیرد…!
فصل اول
چرا رویا میبینیم!؟
وقتی که خسته میشوم، احساس میکنم که باید بخوابم…! اما وقتی به خواب میروم چرا رویا میبینم؟ تصاویری که روز قبل دیده ام. در مورد موضوعی فکر میکردهام. افکار و خاطراتی از دوران گذشته را در طول روز در ذهن خود مرور میکردم. به یک موضوعی خاص فکر میکرده ام. برای مثال قبل از به خواب رفتنم، به آسمان شب نگاهی گذرا داشته ام و لحظه ای در مورد آن به فکر فرو میروم. وقتی به خواب رفتم، در رویا دیدم که در آسمان بیانتهایی شناور شده ام…!
در طول روز و شب من و شما زمانی که به خواب میرویم رویاهایی را میبینیم. وقتی من در خواب رویایی میبینم، تمام اتفاقات روزمره از ذهنم که به عنوان رویابین هستم عبور میکنند. این رویاها نشان میدهند که مغز خودش در زمان خواب به طور جداگانه از جهان بیرونی جدا شده و به تنهایی جهان درونی خودش را با توجه به حافظهها و خاطرات من میسازد..! این خاطرات و حافظهها وقتی وارد رویای من میشوند آنوقت است که رویاهای روایت گونه ساخته و پرداخته میشوند.
به یاد دارم که شبی در مورد مبحثی که قرار است جلوتر در این کتاب با آن آشنا شوید، در مورد نوعی تعامل بین ذرات زیراتمی مطالعه میکردم که این تعامل، درهمتنیدگی کوانتومی نامیده میشود، برای مثال درهمتنیدگی که بین دو ذره زیر اتمی مثل پروتون یا الکترون وجود دارد و این درهمتنیدگی موجب به وجود آمدن ساختارهایی همچون کرمچالهها در فضازمان میشود…! خود به خود برای درک چنین برهمکنشهایی باید شکلهایی را روی کاغذ میکشیدم و روابط ریاضیاتی که در مورد این تعامل عجیب وجود میداشت را یادداشت برداری میکردم…!
وقتی به خواب رفتم رویایی دیدم که در جستجوی دفتری بودم که دستنوشتههای یک استاد فیزیک نظری در دانشگاه بود….! من نسبت به چنین رویایی از قبل حافظه به دست آورده بودم، یعنی قبل از خواب من اطلاعات جدیدی در مورد برهمکنش بین ذرات بنیادی در فیزیک به دست آورده بودم. اما تجربیات من در مورد فیزیک کوانتوم به صورت دیگری در رویای من شرکت میکنند!
پس میتوان نتیجه گرفت که علت دیدن رویاها در زمان خواب، نتیجه طبقه بندی شدن اطلاعات روزمره و یا حتی گذشته است، و در حین طبقه بندی شدن در زمان خواب، تصویرهایی خودساخته و جدید در سلولهای مغزی ساخته و پرداخته میشوند. من نظریههای اینشتین در مورد نسبیت را مطالعه کرده بودم، و از قبل نسبت به آن در مغز خود حافظه به دست آورده بودم. یک بار که مشغول مرتب کردن کتابهایم در قفسه کتابخانه بودم، ناگهان توجه ام به کتاب اینشتین و شاعر نوشته «ویلیام هرمان» جلب شد که اصلا در این کتاب مطلبی در مورد نظریه نسبیت عام نوشته نشده است.(منظورم در مورد سیاهچالهها و کرمچالهها…!)
اگر نظریه نسبیت عام را مطالعه کنید با مفاهیم سیاهچالهها، سفر در زمان و کرمچالهها مواجه خواهید شد…!
شب آن روز وقتی به خواب رفتم در خواب رویای اینشتین را دیدم که مشغول طراحی یک کرمچاله بر روی یک کاغذ سفید بود…! علت این رویا، میتواند دیدن لحظه ای از کتاب اینشتین و شاعر قبل از به خواب رفتن من باشد با این تفاوت که در این کتاب مطلبی در مورد کرمچالهها به میان آورده نشده است…!
بنابراین خاطرهها و اطلاعات در مغز در زمان مشاهده رویاهای روایت گونه میتوانند دستخوش تغییر شوند…! مشابه با یک فیلمنامه نویسی که از قبل در ذهنش مطالبی در مورد نظریه نسبیت آموخته است و در تلاش است تا تخیل اش را به کار گیرد تا تصاویری جدید از آموختههایش در مورد نظریه نسبیت خلق کند و در آخر پس از کارگردانی به صحنه نمایش درآیند…!
این را میدانستم که اگر به موضوعی ساعتها فکر کنم ممکن است در زمان خواب رویای آن فکر را ببینم…!
«دیمتری مندلیف» شیمیدان که از سه روز تلاش طاقت فرسا برای طبقه بندی عناصر شیمی بیخوابی کشیده و خسته شده بود، تصمیم میگیرد بخوابد. در خوابش جدولی میبیند که تمام عناصر شیمی در جای درست خود قرار گرفته بودند. از خواب که بیدار میشود رویایش را فورا بر روی تکه ای کاغذ مینویسد.
اما همیشه به این صورت نیست. گاهی اوقات یک فکر کوتاه در مورد یک موضوع قبل از خواب، موجب شکل گرفتن رویایی روایت گونه در زمان خواب میشود. رویایی پر فراز و نشیب از حوادث گوناگون…!
این داستان سرایی در کجای مغز ما شکل میگیرد؟ تصاویر رویایی به احتمال زیاد موجودیت فیزیکی ندارند، و تنها در ذهن رویابین به تصویر درمیآیند. اما این تصاویر متحرک در سلولهای مغزی طوری به هم متصل و هماهنگ میشوند تا یک رویای روایت گونه شکل بگیرد.
راه ورود به سرزمین عجایب
فکر میکنم که در حال حاضر تنها دروازه ای که میتواند ما را با دنیای عجیب و جدید مواجه کند، دروازه ای است که در زمان خواب و مشاهده رویاها برای مغز ما باز میشود…! اگر شما هم با این فکر موافق هستید، چه عجایبی را تاکنون در رویاهای خود مشاهده کرده اید؟ آیا تا به حال فهرستی از رویاهای عجیب و رازآلود خود را در یک دفترچه یادداشت برداری کرده اید و به معانی آنها فکر کرده اید؟
در زمانی که خوابیده ام، مراحل مختلفی در درون مغز و بدن من طی میشود تا بتوانم رویایی قصه گونه را تجربه کنم. در زمان خواب عمیق وقتی که رویایی را مشاهده میکنم، چشمان من در حالت بسته، دارای حرکتهای سریعی هستند که به مرحله خواب رِم مشهور است. همچون در وضعیتی که کاملا بیدار و هوشیار بوده و مشغول مشاهده یک رویداد خاص در فضازمان هستم. چشمان من برای مشاهده تمام زوایای یک رویداد، بالا و پایین، چپ و راست حرکت میکنند تا بتوانم درکی تصویری از رویداد مورد نظر را در ذهن خودم تجسم کنم.
همین حالت حرکت سریع چشمها، در زمان مشاهده رویا اتفاق میافتد با این تفاوت که در زمان خواب چشمهایم بسته اند…! فرض کردم در حالت بیداری در ذهن خودم، چشمانم را ببندم و رویاپردازی کنم! اما فهمیدم با چشمهای بسته در زمان بیداری که مدام افکار تغییر میکنند، چیزی مثل یک داستان روایت گونه را نمیتوانم در ذهن خودم بسازم…! با این وجود میدانستم تصاویر ذهنی در مغز من همچنان موجودیت دارند.
میتوانم در یک لحظه خودم را در یک فضازمان خاص تصور کنم. تصاویری که با یادسپاری میلیونها تصاویر گوناگون که به مرور، ذهن من با مشاهده آن فضاها در صندوقچه خاطرات (هیپوکامپ) که مغز من ذخیره کرده است، شب هنگام در زمان خواب میتواند آنها را به یکدیگر وصله و پینه کند تا داستانی روایت گونه شکل بگیرد، مثل رویاهایی که در زمان خواب مشاهده میکنم.
لحظه ای به فکر فرو بروید و تلاش کنید در حالتی که بیدار و هوشیار هستید، چشمانتان را ببندید و تصاویری را بازآفرینی کنید که به صورت فیلمیروایت گونه در ذهنتان شکل بگیرد. همچون در زمان مشاهده رویا که شاهد رویایی قصه گونه هستید…!
این را هم بدانید که تمام اطلاعات اولیه، تمام تصاویر مورد نیاز و زیرساختارهای اشکال ذهنی در اختیار مغزتان قرار دارند، تنها کاری که باید انجام دهید، ساختن یک فیلمی ذهنی به شکل روایت گونه میباشد…! نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که در زمان مشاهده رویاها مغز ما به صورت غیر منطقی رویاها را در ذهن ما میسازد…! زیرا بخشهایی از مغز که وظیفه منطقی جلوه دادن اطلاعات مغزی را بر عهده دارند در زمان خواب از کار میافتند.
غیر منطقی بودن به این دلیل استفاده شده است چون اتفاقاتی که در رویا شاهد آن هستیم، به صورتی تجربه میشوند که گویی از قوانین عادی روزمره مثل فیزیک کلاسیک پیروی نمیکنند…!
غیر منطقی بودن رویاها و شباهت آن به رفتارهای عجیب قوانین مکانیک کوانتومی موضوعی است که در این کتاب مورد بررسی قرار خواهد گرفت…!
زمانی که میخواهید به رختخواب بروید و آماده خواب شوید بدن شما، در کنترل ارادی خودتان قرار دارد. شما میخواهید بخوابید پس دراز میکشید. اما این که چگونه روند به خواب رفتن صورت بگیرد در کنترل مغز شما قرار دارد…!
پس از به خواب رفتن تمامی اعضای بدنتان، فعالیت اصلی مغز شروع میشود. مغز شما به پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات روزمره میپردازد. مغز شما تا وقت صبح قبل از بیدار شدنتان به مرور و طبقه بندی دادههایی که در طول روز با آنها سروکار داشته اید میپردازد. شما در طول روز رویدادهای بسیاری را تجربه کرده اید و خاطراتی روزانه را برای خود کسب کردهاید. در زمان خواب مغز شما به بررسی این خاطرات روزانه میپردازد و بخشهای مهم را به حافظه بلندمدتتان میفرستد تا قابل بازیابی و در دسترس باشند! چیزهای کم اهمیت اگر زیاد در طول روز به آنها فکر نکرده باشید از ذهنتان زدوده میشوند…!
این قابل بازیابی بودن اطلاعات مغزی به این دلیل در زمان خواب صورت میگیرد که مغز شما خاطرات روزمره تان را به شکل یک فیلم روایت گونه به نمایش در میآورد. پس به این دلیل رویا میبینید که اطلاعات در مغزتان در زمان خواب سازماندهی میشوند.
معمولا اکثر رویاهایی که در زمان خواب مشاهده میکنیم اگر آنها را یادداشت برداری نکنیم آنها را خیلی زود فراموش میکنیم…!
در زمان مشاهده رویا چه اتفاقی در مغز ما رخ میدهد؟
نمایی واقعی از کره چشم به مثابه سیاهچالههای کیهانی…!
به نظر جذاب ترین مرحله در زمان خواب، رویا دیدن میباشد. بیدار شدن از خواب، فرآیندی بسیار پیچیده است که در مغز رخ میدهد. محققان رویاها کشف کرده اند که یک مرز زمانی وجود دارد که به تدریج موجب میشود که از خواب بیدار شویم. زمانی که در خواب صدایی را میشنویم، سطح هوشیاری در حال افزایش است و به همان میزان میخواهیم که از خواب بیدار شویم. قشر مغز محتواهای رویاها را میسازد. چیزهای عجیب و ترسناکی که در رویاهایمان آنها را میبینیم در قشر مغز اتفاق میافتند…!
بیشتر رویاها در مرحله ای به نام رِم رخ میدهند. بخش عقبی مغز ما (لوب پس سری) که حس بینایی را کنترل میکند در زمان خواب بیشترین فعالیت را دارد.
در کنار رویاهایی روایت گونه که گویی یک فیلم نامه نویس از اطلاعات ضمیر ناخودآگاه رویابین تغذیه میکند، پدیدههای شگرفی هم رخ میدهند. روایت رویا چنان ساخته و پرداخته میشود که با اتفاقاتی که در شرف وقوع هستند و قرار است چندی بعد رخ دهند درهمتنیده میشوند…!
همچنین رویاهایی دیده میشوند که از آینده خبر میدهند…! رویاهایی که نشان دهنده ارتباطات مرموزی هستند که رویاهای پیش از رخداد نامیده میشوند و در کتاب «وقتی در خواب، رویای اینشتین را دیدم…!» درهمتنیدگی رویا-آگاهی نامگذاری شده اند.
رویاهای روایت گونه
در زمان رویا دیدن، بافتی مشابه با بافت فضازمان جهان واقعی روزمره در ذهن رویابین وجود دارد که در آن روایت رویا ساخته میشود…!
بافتی که در آن تصاویر ذهنی در مغز پدیدار میشوند، به شکل داستانی طوری در کنار هم وصله و پینه میشوند که گویی ما در حال تماشای یک فیلم تلویزیونی هستیم…! روایتهای داستان گونه رویاها برای فرد رویابین از رویدادهای روزمره یا چند روز قبل تر هستند، اما دربرگیرنده مضمونهایی هستند که رویابین را از رویداد در حال رخ دادن مطلع میسازند…!
روایت رویاها در ذهن رویابین طوری ادامه پیدا میکنند که گویی رویابین آنها را مدام در زمان خواب تصور میکند…! در حالی که تفکر رایج بر این باور است که در زمان خواب هوشیاری تقریبا مثل خاموش کردن کلید چراغ نیز خاموش میشود…!
عالی بود حتی نوع نگارش خوبی هم داشت ادم میتونه وقتی میخونه حرفاشو تصور کنه ممنونم ازتون
خیلی خوب بود کتاب جالبی باید باشه