
زندگینامهها و تاریخ
در این درس خواهید خواند که زندگینامه و یادداشت روزانه چیست و در تاریخنویسی چه جایگاهی دارد. همچنین، با اهمیت زندگینامهها آشنا خواهید شد. چه بسا تصمیم بگیرید که شما هم روزی زندگینامه خود و یا دیگران را بنویسید.
اگر پسوند «نامه» را از این واژه برداریم، کلمه «زندگی» باقی میماند. زندگی هر کس در برگیرند؛ نکاتی چون «تولد، خانواده و محیط اولیه پرورش، تحصیل، ازدواج، شغل، فعالیتهای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی، حوادث و ماجراهای تلخ و شیرین و … مرگ» است. بنابراین زندگینامه عبارت است از هر نوع نوشته کوتاه و بلند که حاوی آگاهیهایی از تمامی یا بخشهایی از دوران زندگانی یا اندیشههای یک فرد باشد.
زندگینامه هر کس، توسط خودش یا توسط دیگران نوشته میشود. زندگینامهای که توسط خود شخص نوشته میشود «زندگینامه خودنوشت» و یا «حَسب حال» مینامند.
از سوی دیگر، از قرنها پیش، عدهای از نویسندگان به نوشتن شرح حال شخصیتهای مهم نظیر پیامبران، خلفا، امامان، پادشاهان، دانشمندان، صوفیان، عارفان و وزیران اقدام میکردند. این شرح حالها که بعضی از آنها شامل شرح زندگانی یک تا دهها و صدها نفر میشوند، به نامهای مختلفی چون: سیره، رجال وفیات (درگذشتگان) خوانده میشدند.
از طرفی بسیاری از کتابهای تاریخی، در حقیقت زندگینامه فرمانروایان آن دوره است، زیرا مورخان پیشین، آنها را به قصد نگارش اقدامات شاهان عصر خود نوشتهاند.
در تاریخ ایران، از دوران معاصر به خصوص پس از مشروطه، نگارش حسب حال رایجتر و متنوعتر شد، به طوری که بخش مهمی از میراث فرهنگی ما را شامل میشود، زیرا این گونه آثار حقایق تاریخی، اخلاقی و اجتماعی فراوانی را در بر میگیرند.
اکنون ببینیم «حَسب حال» چگونه تهیه میشود. این نوع نوشتهها معمولاً به یکی از این دو شیوه تهیه میگردد:
الف- نگارش حوادث زندگی به صورت یادداشتهای روزانه
ب- نگارش یا تدوین خاطرات و ماجراهای زندگی به صورت یکجا
الف- یادداشتهای روزانه: بعضی از افراد به ویژه سیاستمداران و دانشپژوهان، در پایان هر روز و یا هر چند روز یکبار، گزارش مهمترین فعالیتهای خود را یادداشت میکنند. این گونه یادداشتها به مرور زمان افزایش مییابد و در پایان مجموعهای را فراهم میسازد. این مجموعهها در زمان نویسنده و یا پس از مرگ او به چاپ میرسد.
یادداشتهای اسدالله عَلَم وزیر دربار محمدرضا پهلوی ازجمله این مجموعهها است. در سالهای قبل در کتاب «تاریخ ایران و جهان ۲» در شرح حوادث مربوط به انقلاب اسلامی خواندهاید که در سال ۱۳۴۲ ش. که رژیم پهلوی دست به کشتار در مدرسه علمیه زد، اسدالله علم نخست وزیر ایران بود. علم پس از برکناری از نخست وزیری، وزیر دربار شد و تا سال ۱۳۵۶ش. از نزدیکترین افراد به شاه بود. او به طور سرّی مهمترین فعالیتها و حوادث روزانه دربار و خارج از دربار و ملاقات-های خود با شاه را یادداشت میکرد و آنها را به بانکی در سوئیس میسپرد تا نگهداری شود. پس از انقلاب، این یادداشتها چاپ شد و از بسیاری از اسرار دربار و اقدامات خاندان پهلوی پرده برداشت. در زیر، گزیدهای از این مجموعه را میخوانید. این یادداشتها به ترور چند آمریکایی در سال ۱۳۵۳ش. اشاره دارد، یعنی دورهای که رژیم ایران به آمریکا وا بستگی زیادی داشت.
«شنبه ۶ شهریور. شرفیابی. اوقات شاه خیلی تلخ بود. قبل از اینکه فرصت کنم دهانم را باز کنم گفت که امروز صبح تروریستها سه تن از مستشاران آمریکایی وابسته به ارتش ما را کشتهاند. گفت: «در اسرع وقت به سفیر (سفیر امریکا) تلفن کنید. تسلیت ما را به او و خانوادههای قربانیان ابلاغ کنید. ضمناً نامههای خصوصی هم باید به آنها نوشته شود … به ارتش بگویید بالاترین مستمریی را که میتوان در چنین موردی پرداخت، درست مشابه شهدای خودمان بپردازند. ضمناً باید ترتیبی دهید از طرف بخش اجتماعی درباره نمایندگان مخصوصی به دیدن هریک از خانوادهها در منازل خودشان بروند …» در فرصتی دیگر به شاه یادآوری خواهم کرد که در پی بحث سنا درباره فروش اسلحه، سازمان اطلاعاتی اسراییل در مورد چنین حملاتی به مستشاران آمریکایی به ما هشدار داده بود.»
یک توضیح
درباره سختگیریهای رضا شاه در مورد تغییر لباس، قسمتی از خاطرات عین السلطنه خواندنی است.
«شاه باز میبیند [مردم] در کرمانشاه با همان کلاه و البسه قدیم خود هستند. لذا خیلی فحش میدهد ولدیالورود از تهران حکم میکند به همه تلگراف شود ممانعت کنند. امنیه به دهات افتاد قبا و کلاه است که پاره میکنند، رعیت فقیر است قادر نیست لباس نو و کلاه بی دوام پهلوی تهیه کند. رعیتی که یک کلاه نمد به ارث به او رسیده و تا حال سرش است چطور ماهی یک کلاه پارچهای بی دوام میتواند عوض کند، یا کت و شلوار تنگ بپوشد … رعیت صبح تا شب مشغول کار است. آن وقت قبا و عبا و کلاه او را امنیه پاره میکند. (روز نامه خاطرات، جلد ۱۰، ص ۷۶۵۱)
ب- نگارش یا تدوین خاطرات و ماجراهای زندگی به صورت یکجا: زندگینامهها معمولاً بیشتر به شیوه یک جا نوشته و تدوین میگردند. امروزه زندگینامه شخصیتها از طریق مصاحبه و نظایر آن نیز تدوین میگردد. عدهای نیز خاطرات خود را با استفاده از یادداشتهای روزانه شخصی، به صورتی نو به نگارش در میآورند.
زندگینامهها و خاطرات چرا نوشته میشوند؟
زندگینامهها خواه توسط دیگران و خواه توسط خود شخص، با انگیزههای یکسان نوشته نمیشوند، بلکه دلایلی گوناگون موجب اقدام برای ثبت خاطرات یک مرحله با مراحل زندگی اشخاص میگردد. مهمترین این انگیزهها عبارتاند از:
۱- تبرئه خویش: یک حادثه سیاسی اجتماعی نظیر انقلاب، اختلافات درونی اعضای یک حزب و غیره ممکن است موجب بدنامی برخی اشخاص گردد (خواه به حق خواه به ناحق). در چنین مواردی این افراد ظاهراً به منظور بیان خاطرات، اما در حقیقت به قصد دفاع از خویش در برابر ادعاهای دیگران خاطرات خود را مینویسند.
۲- افشاگری: گاه بعضی از اعضای گروههای سیاسی، در پی اختلاف با سایر همرزمان و همراهان، خاطرات سیاسی اجتماعی خود را می نگارند تا بدین وسیله به زعم خود به افشای فریبها، خیانتها و کژرفتاری های یاران سابق و دشمنان امروزی خود بپردازند.
یک توضیح
دکتر عبدالهادی حائری مورخ برجسته معاصر در اواخر عمر، زندگینامه خود را برای عبرت آموزی جوانان نگاشت و آن را «آنچه گذشت، نام نهاد.
۳- در خواست مؤسسات و نهادها: امروزه مؤسساتی که تحقیقات تاریخی و انتشار اسناد و نظایر آن از وظایف آنان است، با دعوت از شخصیتهای سرشناس به تهیه و تدوین زندگینامه و خاطرات آنان اقدام میورزند. این کار معمولاً از طریق مصاحبه، ضبط خاطرات و غیره انجام میگیرد.
۴- گذران اوقات: زندان، بازنشستگی، و نظایر آن برای بعضی از افراد فرصتهایی برای نوشتن داستان زندگیشان ایجاد میکند.
البته همیشه میان انگیزههای نام برده مرزی مشخص نمیتوان کشید و چه بسا یک زندگینامه به انگیزههای گوناگون نوشته شود. اما معمولاً یک انگیزه نسبت به سایر انگیزهها اهمیت بیشتری دارد. مثلاً فردی که روزگاری موقعیت مهم اجتماعی داشته است، در سنین پیری در بیان خاطرات خود، گاه به اشتباهاتش اعتراف میکند، گاه نکاتی را درباره اشخاص و ماجراهای عصر خویش افشا میسازد و گاه یاد بزرگانی چند را پاس میدارد.
فکر کنید و پاسخ دهید
یکی از نویسندگان گفته است: «در خاطره نگاری، زمان، مکان و استناد باید پررنگ باشد.» به نظر شما منظور وی چیست؟
یادداشتهای روزانه و زندگینامهها به هر انگیزهای که نوشته شوند، از آنجا که انواع اطلاعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و غیره را در بردارند، در ردیف مهمترین منابع مورد استفاده تاریخ نگاران هستند. زندگینامهها بسته به این که به چه شخصیتی مربوط باشند، به جنبهای ویژه از تاریخ، ارتباط بیشتری مییابند . در مجموع، یادداشتهای روزانه و شرح حالها در تهیه این موضوعات کاربرد دارد: تاریخ سیاسی، تاریخ اجتماعی، تاریخ علم و اندیشه، تاریخ انقلابها، تاریخ جنگها، تاریخ زندگی اشخاص . در زیر به اختصار شرح هریک از این موضوعات را میخوانید:
۱- تاریخ سیاسی: شخصیتهای سیاسی خواه به عنوان عضو یک حزب، خواه به عنوان وزیر، سفیر، نماینده مجلس و نظایر آن، در دوران زندگی خویش با بسیاری از مسائل سیاسی درگیر هستند. مسایلی نظیر کشمکش با سایر گروههای سیاسی، قراردادهای سیاسی، مذاکرات میان دولت مردان، ترور اشخاص، انواع اقدامات دولتها، تأسیس مؤسسات اداری، کودتاها، نقش افراد ذی نفوذ در تصمیم گیریها، مسائل مالی، مسائل جاسوسی، مسائل مربوط به کنفرانسهای بین المللی و مسائل جاری سیاسی از این قبیلاند.
بسیاری از این موضوعات در زمان وقوع و جریان، به دلیل اشتغالات روزمره دست اندرکاران یا سری بودن آنها و غیره، به طور مشروح ثبت یا منتشر نمیگردند؛ اما با گذشت زمان شرح بسیاری از آنها در کتابهای خاطرات و یادداشتهای روزانه عرضه میشود. پژوهشگران برای نگارش تاریخهای سیاسی، به این گونه نوشتهها بسیار نیازمند هستند. به عنوان مثال کسی که بخواهد اوضاع سیاسی دوران پهلوی را بررسی کند، میبایست از خاطرات اشخاصی نظیر علم و فردوست استفاده کند.
۲- تاریخ اجتماعی: در تاریخ اجتماعی، زندگی مردم و مسائل مربوط بدان مورد بررسی قرار میگیرد. شیوه معیشت، آداب و رسوم، نوع پوشاک، خوراک، ورزشها و تفریحات و موضوعاتی از این قبیل، در «تاریخ اجتماعی» مورد بحث قرار میگیرند. از آنجا که زندگی اجتماعی هر ملتی با گذشت زمان دچار دگرگونی میگردد ثبت و ضبط آنها در زندگینامهها، به مورخان بسیار یاری میرساند.
۳- تاریخ علم و اندیشه: تحول علوم و اندیشهها و شرح حال بزرگان هریک از دانشها در «تاریخ فرهنگ و تمدن» بررسی میشود.
زندگینامههای دانشمندان، عارفان و نظایر آن، برای نگارش تاریخ فرهنگ و تمدن مفیدند. در بحث از فرهنگ و تمدن اسلامی، سیره معصومین (ع) نیز باید مورد توجه مورخان قرار گیرد، زیرا آموزههای آنها و شاگردانی که تربیت کردند در پیدایش تمدن اسلامی مؤثر بوده است.
۴- تاریخ انقلابها: در انقلابها معمولاً همه چیز به سرعت رخ میدهد. معمولاً عدهای از کسانی که در جبهه انقلاب با ضد انقلاب شرکت داشته یا شاهد آن بودهاند، پس از چندی خاطرات دوران انقلاب را می نگارند. این گونه نوشتهها اطلاعاتی مفید در اختیار تاریخ نگاران قرار میدهد تا به خوبی به علل انقلاب، روند آن و نقش هریک از گروهها و شخصیتها در شکل¬گیری یا سرکوبی آن پی ببرند.
۵- تاریخ جنگها: در این مورد جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نمونه خوبی است. در این جنگ بسیاری از قهرمانان ملت ایران شرکت داشتند که زندگینامه آنان به قلم خودشان یا به قلم دیگران به چاپ رسیده است. همچنین بسیاری از آنان خاطرات دوران جنگ با دوران اسارتشان را نگاشتهاند. برای تدوین تاریخ این جنگ، مورخان علاوه بر مطالعه سایر منابع، میبایست این گونه نوشتهها را نیز مورد توجه قرار دهند.
۶- تاریخ احزاب: یک حزب از هنگام تأسیس تا زمان تثبیت و فعالیت در اجتماع، به مرور تحولاتی را پشت سر میگذارد. در این مدت با قدرت حاکم بر جامعه، همکاری یا مخالفت میکند، چه بسا دچار انشعاب گردد، یا جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی آن تغییر کند. ممکن است با قدرتها و گروههای خارج از کشور ارتباط یابد، کتابها و نشریاتی به چاپ برساند، ممکن است به دلایلی، از هم بپاشد یا به حیات خود ادامه دهد. در هر حال به انگیزههای گوناگونی که پیش از این خواندید بعضی از اعضای آن، چندی بعد به عرضه خاطرات خود اقدام میکنند. انتشار این گونه نوشتهها برای تألیف تاریخ هر حزب یا نقش آن در تحولات جامعه بسیار مفید است.
۷- تاریخ زندگی اشخاص: شاید از خواندن این عنوان تعجب کنید و بپرسید «مگر تاریخ زندگی اشخاص، همان زندگینامه یا خاطرات آنان نیست؟» پاسخ به این سؤال منفی است. در این مورد باز هم یادداشتهای «علم» را مثال میزنیم . بدیهی است که «علم» علاوه بر یادداشتهای خصوصی، در دوران زندگی خود، مصاحبهها، سخنرانیها و یا نوشتههای دیگری نیز داشته است. چه بسا استادی نیز درباره او موجود باشد. پس برای نگارش تاریخ زندگانیاش میبایست همه این منابع مورد مطالعه قرار گیرد.
فکر کنید و پاسخ دهید
به نظر شما آیا تمام مطالب زندگینامهها درست است؟
بیشتر بدانید
تاریخ شفاهی
چند سال پس از جنگ جهانی دوم، ضبط صوت اختراع شد. این وسیله مفید و قابل حمل که امکان به کارگیری آن در همه جا وجود دارد، موجب گسترش مصاحبه گریه شده است، مصاحبه با استفاده از ضبط صوت به عنوان یک شیوه آسان و مطمئن گردآوری اطلاعات موجب شد تا شعبهای از تاریخ نگاری که موسوم به تاریخ شفاهی (Oral history) است، توسعه فراوان یابد. پیش از آن، تاریخ شفاهی با نوشتن مصاحبهها بود. زیرا تاریخ شفاهی یعنی «نوشتن تاریخ با روش مصاحبه کردن». پیش از آن، مورخان براساس آثار، اسناد، کتابها، سکهها و … اقدام به نوشتن تاریخ میکردند، اما در روش تاریخ شفاهی با مراجعه به اشخاص (زنده) که خود در وقایعی شرکت داشتهاند یا از نزدیک شاهد آن وقایع بودهاند، اقدام به تاریخنگاری میکنند. بدین ترتیب تاریخ شفاهی به مخاطره نویسی بسیار نزدیک است؛ اما با آن تفاوتهایی دارد. از جمله آن که معمولاً خاطرات را انسانهایی مینویسند که صاحب مقام بوده و کارهای مهمی برعهده داشتهاند. اما تاریخ شفاهی میتواند در بردارنده اطلاعات مردم عادی نیز باشد. زیرا تشخیص مهم و مفید بودن اطلاعات در این جا، با مورخ است. نیز مسائل مربوط به زندگی، کار، فرهنگ، داد و ستد و به طور کلی همه چیز مورد توجه محققان تاریخ شفاهی است، مثلاً آداب و رسوم. به همین جهت تاریخ شفاهی موجب گستردهتر شدن و تنوع آگاهیهای تاریخی شد، نیز این امکان را فراهم آورد که انسانهای بیشتری در تحقیقات تاریخی شرکت کنند. امروزه در فعالیتهای درسی تاریخ در دبیرستانها و دانشگاهها از روش تاریخ شفاهی استفاده میکنند. مثلاً یک دانش آموز با استفاده از اطلاعات و خاطرات افراد خانواده درباره شیوه زندگی در سالهای قبل و نیز ابزارها و وسایل مورد استفاده مردم تحقیق میکند؛ یا درباره کوچه و محله و شهر که چه تغییراتی در چند سال گذشته داشته است، مقالهای مینویسد. زیرا تاریخ شفاهی درباره مسائل تاریخی نزدیک به زمان زندگی ماست.
امروزه در سراسر دنیا مؤسسات پژوهشی دارای بخشهای «تاریخ شفاهی» هست. آنان از طریق گفت و گو با سیاستمداران، دانشمندان و نویسندگان و نظایر آن که گاه چندین جلسه طول میکشد به گردآوری اطلاعات اقدام میکنند.
پرسشهای نمونه
۱- کتابهای خاطرات معمولاً به چه انگیزههایی نوشته میشوند؟
۲- کاربرد زندگینامهها را در تدوین تاریخ سیاسی توضیح دهید.
۳- به نظر شما چرا تمامی مطالب زندگینامهها ممکن است درست نباشد؟
اندیشه و جست و جو
با مطالعه فصلی از یک کتاب خاطرات، نکاتی را که میتواند برای یک تاریخنگار مفید باشد، مشخص کنید و توضیح لازم درباره آن را بنویسید.