مغز و اعصابنوروفیزیولوژی

درد؛ انواع درد، مسیرهای انتقال درد، سیستم سرکوب درد

امتیازی که به این مقاله می دهید چند ستاره است؟
[کل: ۲ میانگین: ۳]

درد

درد در زمان آسیب بافت‌ها ایجاد می‌شود و معمولاً هدفش حذف عامل درد زاست. 

انواع درد

درد سریع یا درد حاد یا درد مکانیکی یا درد فیزیولوژیک در بافت‌های عمقی وجود ندارد.

درد آهسته یا درد مزمن یا سوزشی یا تهوع‌آور یا درد پاتولوژیک که در بافت‌های عمقی و احشایی و نیز پوست یافت می‌شود. 

گیرنده‌های در، پایانه‌های آزاد عصبی و تقریباً در همه جا هستند ولی در سطح پوست، سطوح مفصلی، جدار شریانی و ضریع استخوان‌ها (Periosteum) بیشتر هستند؛ ولی در پارانشیم کبد، آلوئول‌های ریه و بافت مغز حساسیتی به درد وجود ندارد، در این حال کپسول کبد، مجاری صفراوی، پرده‌های مغز، برونش‌ها و جنب جداری فوق العاده به درد حساس هستند. 

گیرنده‌های درد اختصاصی هستند، یعنی تحربک بیش از حد سایر گیرنده‌ها باعث پیام درد نمی‌شود از طرفی محرک‌های گیرنده درد اختصاصی نیستند و محرک‌های مکانیکی، حرارتی و شیمیایی سبب درد می‌شوند. 

به نظر می‌رسد که برادی‌کینین که با مصرف داروهای مهارکننده آنزیم تبدیل‌کننده آنژیوتانسین (ACEI) مثل کاپتوپریل (کاهنده ضد فشار خون)، زیاد می‌شود و باعث سرفه می‌گردد. به نظر می‌رسد برادی‌کینین مسئول قسمت اعظم درد ناشی از آسیب بافتی می‌باشد. برخی مواد، حساسیت گیرنده‌های درد را افزایش می‌دهند مثل پروستاگلاندین و ماده P و هیستامین. 

مسیرهای انتقال درد 

مسیر نئواسپاینوتالامیک

برای انتقال درد سریع این مسیر با فیبرهای که ∆A اندکی میلین دارند و با سرعت ۶ تا ۳۰ متر بر ثانیه انتقال می‌یابند شروع می‌شوند. نورون درجه اول در تیغه I شاخ خلفی یا تیغه حاشیه‌ای ختم می‌شود و در آنجا گلوتامات را به عنوان میانجی درد سریع آزاد می‌کند. نورون درجه دوم از مسیر اسپاینوتالامیک طرفی به سمت تالاموس می‌رود و از تالاموس هم به قشر می‌روند. تحریک همزمان گیرنده‌های لامسه اجازه لوکالیزیشن یا مکان‌یابی دقیق درد سریع را می‌دهد. 

مسیر پالئواسپاینوتالامیک

برای انتقال درد آهسته، عمدتاً توسط محرک‌های شیمیایی ایجاد می‌شود. اغلب فیبرهای آن از نوع C و بدون میلین هستند، ولی ممکن است تعداد فیبرهای ∆A هم باشند. نورون درجه اول به تیغه‌های II و III شاخ خلفی ختم می‌شود. پیام از طریق یک اینترنورون وارد تیغه V می‌شوند و از اینجا در مسیر قدامی جانبی به سمت تالاموس می‌روند. میانجی درد آهسته ماده P می‌باشد.

اگر ناحیه حسی-پیکری قشر از بین برود درک درد از بین نمی‌رود چون نواحی زیرقشری مثل تشکیلات مشبک و ناحیه خاکستری دور قنات سیلویوس در درک درد نقش دارند. معتقدند قشر مغز عمدتاً در تفسیر کیفیت درد نقش دارد. 

سیستم سرکوب درد

این سیستم سه جزء دارد: 

نورون‌های خاکستری اطراف قنات سیلویوس یا قنات مرکزی

میانجی این نورون‌ها، انفالین می‌باشد و فیبر‌های آنها به هسته رافه در حد فاصل بصل النخاع و پل مغزی می‌رسد. 

هسته رافه

توسط انکفالین تحریک می‌شود و سروتونین ترشح می‌کند. سروتونین به نخاع می‌رسد.

کمپلکس مهار کننده درد در شاخ خلفی نخاع

منظور همان اینترنورونی است که از تیغه II و III به تیغه V می‌رود و میانجی آن انکفالین است. سروتونین این اینترنورون را تحریک و آن را وادار به ترشح انکفالین می‌کند. انکفالین سبب مهار پیش‌سیناپسی فیبرهای C و ∆A مربوط به درد می‌شود. 

کنترل دریچه‌ای درد

دریچه انتقال درد در حالت عادی در نخاع بسته است. اگر محرک آسیب رسانی فیبرهای C را تحریک کند، نورون واسطه، مهار شده و دریچه برای انتقال درد باز می‌شود. اگر همزمان یک فیبر قطور Aβ از گیرنده‌های لامسه تحریک شود. اینترنورون مهاری را تحریک و با ترشح انکفالین بیشتر از انتقال سیگنال‌های درد جلوگیری می‌کند. طبق این تئوری تحریک فیبرهای قطور حسی از نوع Aβ انتقال درد را کاهش می‌دهد که توجیهی برای تسکین درد در اثر ماساژ می‌باشد. 

درد ارجاعی (reffered pain) 

درد ارجاعی یعنی درد در قسمتی از بدن حس می‌شود که با بافت ایجاد کننده آن فاصله دارد. مثلاً درد قلبی به گردن و دست چپ ارجاع داده می‌شود. معتقدند نورون‌های درجه اول مربوط به درد پوست و احشا در نخاع روی نورون‌های درجه دوم یکسانی سیناپس می‌دهند و چون درد پیکری شایع‌تر از درد احشایی است سلطه بیشتری بر درد احشایی پیدا کرده است.

سندروم براون اسکوارد

اگر نخاع به طور عرضی و کامل قطع شود تمام حس‌ها و حرکت‌های مربوط به زیر آن از بین می‌رود؛ ولی اگر یکی از دو نیمه طرفین نخاع قطع شود:

  • وظایف حرکتی سمت قطع شده در زیر محل قطع از بین می‌رود؛
  • حس‌های مربوط به DCML در همان طرف ضایع از بین می‌رود؛
  • حس‌های مربوط به AL در سمت مقابل از بین می‌رود. 

سردرد

دردی که از ساختمان‌های عمقی سر به سطح، ارجاع می‌شود، به دو دسته کلی تقسیم می‌شود: 

سردرد با منشا داخل جمجمه‌ای

این نوع سردرد شامل:

  • مننژیت یا التهاب پرده‌های مننژ؛
  • کاهش فشار CSF؛ 
  • میگرن: نوعی سردرد عصبی است که در اثر استرس‌های طولانی‌مدت معمولاً عروق مغزی قابلیت تنگ شدن و گشاد شدن خود را از دست می‌دهند. سابقه ارثی هم در آن نقش دارد؛ 
  • یبوست: یبوست طولانی‌مدت، مواد سمی از روده آزاد می‌کند و سبب سردرد می‌شود؛
  • مصرف الکل

سردرد با منشا خارج جمجمه‌ای

  • اختلالات چشمی؛ 
  • آسیب بینی و ساختمان‌های اطراف آن؛ 
  • اسپاسم عضلات سر و صورت. 

منبع: کتاب عبرت‌های خلقت با رویکرد فیزیولوژیک؛ نویسنده قاسم زارعی

















آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
بله
تقریبا
خیر

داریوش طاهری

اولیــــــن نیستیــم ولی امیـــــد اســــت بهتـــرین باشیـــــم...!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا