نوعی یادزدودگی: سندروم کورساکف: سندروم ورنیکه-کورساکوف
»» سندروم ورنیکه-کورساکوف
انواعی از صدمات مغزی انواعی از یاد زدودگی را ایجاد میکنند در اینجا ما به طور مختصر نمونه دیگری را در نظر میگیریم سندروم کورساکوف.
سندروم کورساکوف
سندروم کورساکوف که سندروم ورنیکه کورساکوف نیز نامیده میشود. نوعی صدمهٔ مغزی است که در اثر کمبود بلندمدت تیامین ایجاد میشود. کمبود شدید تیامین عمدتاً در الکلیهای مزمن روی میدهد که هر بار چند هفته را با چیزی به جز نوشیدنیهای الکلی که فاقد ویتامینها هستند، میگذرانند. مغز برای سوزاندن گلوکز که سوخت اصلی آن است، به تیامین (ویتامین B۱) نیاز دارد.
کمبود طولانی تیامین به کوچکشدن یا از بین رفتن نورونهای سراسر مغز منجر میشود. یکی از مناطقی که بیش از همه تحت تاثیر قرار میگیرد تالاموس پشتی-میانی، منبع اصلی درونداد به قشر پیشپیشانی است. نشانههای سندروم کورساکوف شبیه نشانههای افراد مبتلا به صدمهٔ قشر پیشپیشانی است که بیاحساسی، سردرگمی و از بین رفتن حافظه را شامل میشود. این نشانهها با نشانههای صدمهٔ هیپوکامپ نیز همپوشاند، که اختلال عمده حافظه رویدادی، اما اختلال کمتر حافظه ناآشکار را شامل میشود.
نشانه برجستهٔ سندروم کورساکوف افسانهبافی (Confabulation) است که به موجب آن بیماران شکافهای حافظه را با حدسهایی پر میکنند.(برخی بیماران مبتلا به اختلالات دیگر نیز افسانهبافی میکنند) آنها بهندرت درباره سوالهای معنایی مانند «پایتخت روسیه کجاست» یا سوالهای بیمعنی مانند «شاهزاده لولیتا کیست» افسانه بافی میکنند. آنها عمدتاً دربارهٔ خاطرهٔ رویدادی خودشان، مانند «در پایان هفتهٔ گذشته چه کاری انجام دادید؟» افسانهبافی میکنند.(بورسوتزکی، فوجیوارا، برند و مارکوویچ، ۲۰۰۸؛اشنایدر، ۲۰۰۳) معمولاً پاسخ افسانهبافی شده مانند «من برای رقصیدن رفتم» یا «من به دیدن فرزندانم رفتم»، یک زمانی در گذشته درست بوده است، اما اکنون درست نیست. گاهی بیماران سعی میکنند بر طبق افسانهبافیهای خودانگیخته خود عمل کنند، نظیر اینکه سعی میکنند از بیمارستان برای رفتن به سر کار، فرودگاه یا آماده کردن شام برای مهمانان خارج شوند (ناهوم، بوزدرا-والن، گاگیسبرگ، تاک و اشنایدر، ۲۰۱۲). اکثر پاسخهای افسانهبافی شده از پاسخهای درست جاری خوشایندترند (فوتوپولو، سولمز و ترنبال، ۲۰۰۴). این گرایش ممکن است بیانگر تلاش بیمار برای حفظ کردن هیجانهای خوشایند یا صرفاً برای این واقعیت باشد که زندگی گذشتهٔ بیمار در کل خوشایندتر از زمان حال بوده است.
گرایش به افسانهبافی تاثیر جالبی بر راهبردهایی برای مطالعه کردن دارد. فرض کنید باید فهرستی طولانی از جملههای چند کلمهای مانند اینها را یاد بگیرید: «دارو سکسکه را درمان کرد» و «توریست عکس را درخواست کرد». آیا شما صرفاً چند بار این فهرست را بازخوانی میکنید؟ یا اینکه بین خواندن این فهرست و آزمودن خودتان جابجا میشوید؟
دارو ……………. را درمان کرد.
توریست …………… را درخواست کرد.
تقریباً همه با روش دوم بهتر یاد میگیرند. کامل کردن این جملات شما را وادار میسازد فعالتر باشید و توجه شما را به اقلامی جلب میکند که هنوز یاد نگرفتهاید. با این حال، بیماران مبتلا به سندروم کورساکوف به شیوهٔ اول با بارها خواندن یک فهرست، خیلی بهتر یاد میگیرند. دلیل آن این است که وقتی آنها خود را آزمایش میکنند، افسانهبافی میکنند («دارو سردرد را درمان کرد. توریست پاسپورت را درخواست کرد»). آنها بعداً به جای پاسخ درست افسانهبافی خود را به یاد میآورند (هامان و اسکوئیر، ۱۹۹۵)
منبع: روانشناسی فیزیولوژیک، نویسنده: جیمز کالات، مترجم: یحیی سیدمحمدی
با تشکر از زحمات شما بسیار لذت بردم
تشکر
✅
خیلی خوب بود🌸متشکریم🙏
با سلام و درود ، انشالله موفق باشید
مطلب خوبی در مورد سندرم کورساکوف گذاشتید ، نحوه نوشتار و بیان واضح و موجب فهم مطلب شد ، ممنون از مقاله های ارزشمند تیم آینده نگاران مغز
عالی
خوب بود
ممنون
خیلی مفید
خیلی عالی