کتاب الکترونیکی زیست دهم؛ آزمون های آنلاین زیست ۱

آزمون شامل ۲۵ پرسش است.
دنیای زنده
پروانههای مونارک یکی از شگفتانگیزترین رفتارها را به نمایش میگذارند. جمعیت این پروانهها هر سال هزاران کیلومتر را از مکزیک تا جنوب کانادا و بالعکس میپیماید.
چگونه پروانههای مونارک مسیر خود را پیدا میکند و راه را به اشتباه نمیروند؟ زیستشناسان پس از سالها پژوهش، به تازگی این معما را حل کردهاند. آنان در بدن پروانه مونارک، یاختههای عصبی (نورونهایی) یافتهاند که پروانهها با استفاده از آنها، جایگاه خورشید در آسمان و جهت مقصد را تشخیص میدهند و بهسوی آن پرواز میکنند.
آیا علم زیستشناسی قادر است همه رازهای حیات را بیابد؟ زیستشناسان علاوه بر تلاش برای پی بردن به رازهای آفرینش، سعی میکنند یافتههای خود در بهبود زندگی انسان بهکار برند.
موجودات زنده چه ویژگیهایی دارند که آنها را از موجودات غیرزنده متمایز میکند. دراین فصل به پاسخ چنین پرسشهایی میپردازیم.
گفتار ۱: زیستشناسی چیست؟
● چگونه میتوان گیاهانی پرورش داد که در مدتی کوتاهتر، مواد غذایی بیشتری تولید کنند؟
● چرا باید تنوع زیستی حفظ شود؟ چرا باید حیات وحش حفظ شود؟
● چرا بعضی از یاختههای بدن انسان سرطانی میشوند؟ چگونه میتوان یاختههای سرطانی را در مراحل اولیه سرطانی شدن شناسایی و نابود کرد؟
● چگونه میتوان سوختهای زیستی مانند الکل را جانشین سوختهای فسیلی، مانند مواد نفتی کرد؟
● چگونه میتوان از بیماریهای ارثی، پیشگیری و یا آنها را درمان کرد؟
اینها فقط چند پرسش از میان انبوه پرسشهایی است که زیستشناسان تلاش میکنند پاسخهای آنها را بیابند تا علاوه بر پیبردن به رازهای آفرینش، به حل مسائل و مشکلات زندگی اجتماعی انسان امروزی نیز کمک کنند و در این راه به موفقیتهایی هم رسیدهاند. زیستشناسی، شاخه ای از علوم تجربی است که به بررسی علمیجانداران و فرایندهای زیستی میپردازد.
یک روزنامۀ خبری معمولی تهیه کنید. خبرهای مربوط به زیستشناسی را انتخاب کنید (برای تعیین خبرهای مربوط به زیست شناسی از معلم خود کمک بخواهید).
در روزنامه ای که انتخاب کردهاید، چند درصد از خبرها به زیستشناسی مربوط است؟ از این خبرها، چند خبر خوب و چند خبر بد هستند؟
میتوانید به جای روزنامه از وبگاههای خبری در بازۀ زمانی خاصی استفاده و درصد خبرهای زیستی آن را پیدا کنید.
محدودۀ علم زیستشناسی
امروزه بسیاری از بیماریها مانند بیماری قند و افزایش فشارخون که حدود صد سال پیش به مرگ منجر میشدند، مهار شدهاند و به علت روشهای درمانی و داروهای جدید، دیگر مرگآور نیستند.
ممکن است با مشاهدۀ پیشرفتها و آثار علم زیستشناسی، این تصور در ذهن ما شکل بگیرد که این علم به اندازهای توانا و گسترده است که میتواند به همۀ پرسشهای انسان پاسخ دهد و همۀ مشکلات زندگی ما را حل کند؛ در حالی که این طور نیست. بهطور کلی علوم تجربی، محدودیتهایی دارد و نمیتواند به همۀ پرسشهای ما پاسخ دهد و از حل برخی مسائل بشری ناتوان است.
.
.
.
گفتار ۲: گستره حیات
زیستشناسی، علم بررسی حیات است؛ اما حیات چیست؟ در ابتدا به نظر میرسد که پدیده حیات، تعریفی ساده و کوتاه داشته باشد؛ اما در واقع، تعریف حیات بسیار دشوار است و شاید حتی غیرممکن باشد. بنابراین، به ناچار معمولاً به جای تعریف حیات، ویژگیهای آن یا ویژگیهای جانداران را بررسی میکنیم. یکی از ویژگیهای جالب حیات، سطوح سازمانیابی حیات است. گستره حیات، از یاخته شروع میشود و با زیست کره پایان مییابد.
جانداران همه این هفت ویژگی را با هم دارند:
نظم و ترتیب: همۀ جانداران، سطحی از سازمانیابی دارند و منظم اند؛
همایستایی (هومئوستازی): محیط جانداران همواره در تغییر است؛ اما جاندار میتواند وضع درونی پیکر خود را در محدوده ثابتی نگه دارد؛ مثلاً وقتی سدیم خون افزایش مییابد، دفع آن از طریق ادرار زیاد میشود. مجموعه اعمالی را که برای پایدار نگه داشتن وضعیت درونی جاندار انجام میشود همایستایی (هومئوستازی) مینامند. هم ایستایی از ویژگیهای اساسی همه جانداران است.
رشد و نمو: جانداران رشد و نمو میکنند. رشد به معنی بزرگ شدن و شامل افزایش برگشت ناپذیر ابعاد یا تعداد یاختههاست. نمو به معنی عبور از مرحله ای به مرحله دیگری از زندگی است؛ مثلاً تشکیل گل در گیاه، نمونه ای از نمو است.
فرایند جذب و استفاده از انرژی: جانداران انرژی میگیرند؛ از آن برای انجام فعالیتهای زیستی خود استفاده میکنند و بخشی از آن را به صورت گرما از دست میدهند؛ مثلا گنجشک غذا میخورد و از انرژی آن برای گرم کردن بدن و نیز برای پرواز و جستوجوی غذا استفاده میکند.
پاسخ به محیط: همۀ جانداران به محرک¬های محیطی پاسخ میدهند؛ مثلا ساقۀ گیاهان به سمت نور خم میشود.
تولید مثل: جانداران موجوداتی کموبیش شبیه خود را به وجود میآورند. یوزپلنگ همیشه از یوزپلنگ زاده میشود.
سازش با محیط: جانداران ویژگیهایی دارند که برای سازش و ماندگاری در محیط، به آنها کمک میکنند؛ مانند موهای سفید خرس قطبی.
.
.
.
گفتار ۳: یاخته و بافت در بدن انسان
یاخته، واحد ساختار و عملکرد در جانداران است. در شکل ۹ بخشهای تشکیل دهندۀ یک یاختۀ جانوری را میبینید. هر یک از بخشهای یاخته چه کاری انجام میدهند؟ میتوان به سادگی گفت که این یاخته از سه بخش هسته، سیتوپلاسم و غشا تشکیل شده است.
شکل ۹- یاختۀ جانوری و اندامکهای آن:
رناتن (ریبوزوم): کار آن ساختن پروتئین است.
شبکه آندوپلاسمی: شبکه ای از لولهها و کیسهها که در سراسر سیتوپلاسم گسترش دارند و بر دو نوع زبر (دارای رناتن) و صاف (بدون رناتن) است. شبکه آندوپلاسمیزبر در ساختن پروتئینها و شبکه آندوپلاسمیصاف در ساختن لیپیدها نقش دارد.
دستگاه گلژی: از کیسههایی تشکیل شده است که روی هم قرار میگیرند. در بسته بندی مواد و ترشح آنها به خارج از یاخته نقش دارد.
راکیزه (میتوکندری): دو غشا دارد و کار آن تأمین انرژی برای یاخته است.
کافندهتن (لیزوزوم): کیسه ای است که انواعی از آنزیمها برای تجزیه مواد دارد.
میانک (سانتریول): از یک جفت استوانه عمود بر هم تشکیل شده است و در تقسیم یاخته ای نقش دارد.
ریزکیسه (وزیکول): کیسه ای است که در جابه جایی مواد در یاخته نقش دارد.
هسته
هسته شکل، اندازه و کار یاخته را مشخص و فعالیتهای آن را کنترل میکند. در هسته، دنا قرار دارد. دنا دارای اطلاعات لازم برای تعیین صفات است. هسته پوششی دو لایه (غشای داخلی، غشای بیرونی) دارد. در این پوشش منافذی وجود دارند که از طریق آنها ارتباط بین هسته و سیتوپلاسم برقرار میشود.
سیتوپلاسم
سیتوپلاسم فاصلۀ بین غشای یاخته و هسته را پُر میکند. سیتوپلاسم از اندامکها و مادۀ زمینه تشکیل شده است. مادۀ زمینه شامل آب و مواد دیگر است. هر یک از اندامکها در سیتوپلاسم کار ویژه ای دارند (شکل ۹). در سالهای بعد با بعضی از این اندامکها بیشتر آشنا میشوید.
.
.
.
فصل گوارش و جذب مواد
غذا خوردن یکی از لذتهای زندگی است؛ اما فراتر از آن، غذایی که میخوریم، در گذر از دستگاه گوارش به شکلی در میآید که میتواند مواد و انرژی لازم برای سالم ماندن، درست عمل کردن و رشدونمو یاختههای بدن را فراهم کند. البته غذای نامناسب و یا اضافه بر نیاز، مشکلاتی را برای بدن ایجاد میکند. اضافه وزن و چاقی، یکی از مسائلی است که سلامت جمعیت کنونی و آیندۀ ما را به خطر میاندازد.
● بدن ما چگونه انواع غذاها را برای ورود به یاختهها آماده میکند؟
● اضافه وزن چگونه به وجود میآید و چه مشکلاتی را برای بدن ایجاد میکند؟
● چرا برخی افراد با اینکه غذای کافی و گوناگون میخورند، دچار کمبود مواد مغذی هستند؟
● گوارش در سایر جانداران چه شباهتها و تفاوتهایی با گوارش انسان دارد؟
برای پاسخ به این پرسشها، با دستگاه گوارش آشنا میشویم و عملکرد آن را در انسان و برخی جانوران بررسی میکنیم.
گفتار ۱: ساختار و عملکرد لولۀ گوارش
در گذشته آموختید دستگاه گوارش از لولۀ گوارش و اندام¬های دیگر مرتبط با آن تشکیل شده است. لولۀ گوارش چه قسمتهایی دارد؟
لولۀ گوارش، لولۀ پیوسته ای است که از دهان تا مخرج ادامه دارد. در قسمتهایی از لوله گوارش ماهیچههای حلقوی به نام بنداره (اسفنکتر) وجود دارد. بندارهها در تنظیم عبور مواد نقش دارند.
لولۀ گوارش و اندامهای مرتبط با آن
غدههای بزاقی، پانکراس (لوزالمعده)، کبد (جگر) و کیسه صفرا با لوله گوارش مرتبط اند و در گوارش غذا نقش دارند.
ینداره ابتدای مری
ساختار لولۀ گوارش: دیوارۀ بخشهای مختلف لولۀ گوارش، ساختار تقریباً مشابهی دارند. این لوله از خارج به داخل، چهار لایه دارد: لایه بیرونی، ماهیچهای، زیر مخاطی و مخاطی. هر لایه، از انواع بافتها تشکیل شده است.
در همه این لایه ها بافت پیوندی سست وجود دارد. لایه بیرونی، بخشی از صفاق است. صفاق پرده ای است که اندامهای درون شکم را از خارج به هم وصل میکند.
لایۀ ماهیچه ای در دهان، حلق و ابتدای مری و بنداره خارجی مخرج از نوع مخطط است. این لایه در بخشهای دیگر لولۀ گوارش شامل یاختههای ماهیچهای صاف است که به شکل حلقوی و طولی سازمان یافته اند. دیواره معده یک لایه ماهیچهای مورب نیز دارد.
زیر مخاط (لایۀ زیر مخاطی) موجب میشود مخاط، روی لایۀ ماهیچهای بچسبد و به راحتی روی آن بلغزد یا چین بخورد. در لایه ماهیچهای و زیرمخاط، شبکه هایی از یاختههای عصبی وجود دارد.
مخاط (لایۀ مخاطی) یاختههایی از بافت پوششی دارد که در بخشهای مختلف لوله گوارش کارهای متفاوتی مثل جذب و ترشح را انجام میدهند.
.
.
.
گفتار ۲: جذب مواد و تنظیم فعّالیت دستگاه گوارش
مواد مغذی برای رسیدن به یاختههای بدن باید از یاختههای بافت پوششی لولۀ گوارش عبور کنند و وارد محیط داخلی شوند. ورود مواد به محیط داخلی بدن، جذب نام دارد.
خون، لنف و مایع بین یاختهای محیط داخلی را تشکیل میدهند. در دهان و معده، جذب اندک است و جذب اصلی در روده باریک انجام میشود.
جذب مواد در روده باریک
پس از گوارش در فضای روده باریک، مولکولهای گوناگونی وجود دارند که باید از غشای یاختههای پوششی دیوارۀ روده بگذرند و به این یاختهها و پس از آن به محیط داخلی وارد شوند.
در دیوارۀ داخلی روده، چینهای حلقوی وجود دارند؛ روی این چینها، پرزهای فراوانی دیده میشوند. غشای یاختههای پوششی روده باریک نیز در سمت فضای روده، چین خورده است. به این چینهای میکروسکوپی، ریزپرز میگویند. مجموعه چینها، پرزها و ریز پرزها سطح داخلی روده باریک را که در تماس با کیموس است چندین برابر افزایش میدهند. در بیماری سلیاک بر اثر پروتئین گلوتن (که در گندم و جو وجود دارد) یاختههای روده تخریب میشوند و ریزپرزها و حتی پرزها از بین میروند. در نتیجه، سطح جذب مواد، کاهش شدیدی پیدا میکند و بسیاری از مواد مغذی مورد نیاز بدن جذب نمیشوند.
الف) پرز ب) چینهای حلقوی
مواد گوناگون به روش های متفاوتی که در فصل قبل خواندید، از یاخته های پوششی هر پرز عبور می کنند و به شبکه مویرگی درون پرز و سپس جریان خون وارد میشوند. همانطور که در شکل ۱۳۔ الف میبینید، در هر پرز، مویرگ بسته لنفی نیز وجود دارد. لنف از آب و ترکیبات دیگر تشکیل شده در رگهای لنفی جریان دارد. مولکولهای حاصل از گوارش لیپیدها به مویرگ لنفی و سپس به خون وارد میشوند (در فصل دستگاه گردش مواد در بدن، با ساختار مویرگ خونی و لنفی بیشتر آشنا میشوید).
این مولکول ها در کبد یا بافت چربی ذخیره می شوند. در کبد از این لیپیدها، مولکولهای لیپیوپروتئین (ترکیب لیپید و پروتئین) ساخته می شود.
گروهی از لیپوپروتئینها کلسترول زیادی دارند و به آنها لیپوپروتئین کمچگال (LDL) میگویند. در گروهی دیگر، پروتئین از کلسترول بیشتر است که لیپوپروتئین پرچگال (HDL) نام دارند. زیاد بودن لیپوپروتئین پر چگال نسبت به کم چگال، احتمال رسوب کلسترول در دیوارۀ سرخرگها را کاهش می دهد. چاقی،کم تحرکی و مصرف بیش از حد کلسترول، میزان لیپوپروتئینهای کمچگال را افزایش میدهد.
.
.
.
» آزمونهای آنلاین گفتار جذب مواد و تنظیم فعّالیت دستگاه گوارش
گفتار ۳: تنوع گوارش در جانداران
برخی جانداران، مواد مغذی را از سطح یاخته یا بدن و به طور مستقیم از محیط، دریافت میکنند. این محیط، آب دریا، دستگاه گوارش یا مایعات بدن جانوران میزبان است. کرم کدو که فاقد دهان و دستگاه گوارش است، مواد مغذی را از سطح بدن جذب می کند.
کرم کدو
واکوئول گوارشی: پارامسی از آغازیان است و با حرکت مژک ها غذا را از محیط به حفره دهانی منتقل میکند. در انتهای حفره، کیسه ای غشایی به نام واکوئول غذایی تشکیل میشود. واکوئول غذایی درون سیتوپلاسم حرکت میکند. کافندهتن (لیزوزوم)، به واکوئول میپیوندد و آنزیمهای خود را به درون آن آزاد می کند. در نتیجه، واکوئول گوارشی تشکیل میشود. مواد گوارش یافته، از این واکوئول خارج می شوند و مواد گوارش نیافته در آن باقی می مانند. به این واکوئول، واکوئول دفعی میگویند، محتویات این واکوئول از راه منفذ دفعی یاخته خارج میشود.
گوارش درون یاختهای در پارامسی از آغازیان
حفره گوارشی: گوارش در جانوری مانند هیدر در کیسهای به نام حفره گوارشی انجام میشود. این حفره فقط یک سوراخ برای ورود و خروج مواد دارد. یاختههایی در این حفره، آنزیمهایی ترشح می کنند که فرایند گوارش به صورت برون یاخته ای را آغاز میکنند. یاختههای این حفره، ذرههای غذایی را با درون بری دریافت میکنند. سپس فرایند گوارش به صورت درون یاختهای در حفره گوارشی ادامه مییابد.
حفره گوارشی در هیدر
لولۀ گوارش: این لوله در اثر تشکیل مخرج، شکل می گیرد و امکان جریان یک طرفه غذا را فراهم می کند. در ادامه، نمونه هایی از لوله گوارش در جانوران را بررسی می کنیم.
ملخ، حشرهای گیاه خوار است و با استفاده از آروارهها، مواد غذایی را خرد و به دهان منتقل میکند. غذای خرد شده از طریق مری به چینهدان وارد میشود. چینهدان بخش حجیم انتهای مری است که در آن غذا ذخیره و نرم می شود. سپس غذا به بخش کوچکی به نام پیش معده وارد می شود. دیواره پیش معده دندانههایی دارد که به خرد شدن بیشتر مواد غذایی کمک میکنند. معده و کیسههای معده، آنزیمهایی ترشح می کنند که به پیش معده وارد میشوند. جذب، در معده صورت میگیرد مواد گوارش نیافته پس از عبور از روده، به راست روده وارد و سپس از مخرج دفع میشوند.
.
.
.
فصل تبادلات گازی
نفس کشیدن، یکی از ویژگیهای آشکار در بسیاری از جانوران است. اما آیا در همۀ جانوران به یک شکل انجام میشود؟ هدف از آن چیست؟
در ذهن بسیاری از ما، نفس کشیدن به معنای زنده بودن است. برای تشخیص اینکه آیا فردی زنده است یا نه، غالباً نگاه میکنیم که آیا نفس میکشد یا خیر. به نظر میرسد این فرایند، کاری حیاتی را برای ما انجام میدهد. اما این کارِ حیاتی چیست؟
هوای آلوده به کدام بخش دستگاه تنفسی آسیب میرساند؟ افرادی که به دخانیات روی میآورند، چگونه به بدن خود آسیب میرسانند؟ اینها فقط بخشی از پرسشهایی است که پاسخ آنها را با مطالعه این فصل به دست خواهیم آورد.
گفتار ۱: ساز و کار دستگاه تنفس در انسان
چرا نفس میکشیم؟
ارسطو، معتقد بود که نفس کشیدن باعث خنک شدن قلب میشود. او نمیدانست که هوا خود مخلوطی از چند نوع گاز است، بنابراین هوای دمیو بازدمیرا از نظر ترکیب شیمیایی یکسان میدانست، اما آیا واقعا چنین است؟
مقایسۀ هوای دمی و بازدمی نشان میدهد که این دو هوا با هم متفاوتاند. هوای دمی، اکسیژن بیشتری دارد اما در هوای بازدمی، کربندیاکسید نسبت به هوای دمی بیشتر است. بنابراین، اهمیت فرایند تنفس از آنچه ارسطو میپنداشت فراتر است. درک این اهمیت، زمانی ممکن شد که آدمیتوانست ارتباط دستگاه تنفس و دستگاه گردش خون را بیابد.
دستگاه گردش خون، خون را از اندامهای بدن جمعآوری میکند و به سوی ششها میآورد. این خون که به خون تیره معروف است اکسیژنِ کم، اما کربن دیاکسیدِ زیادی دارد، در ششها خون، کربن دیاکسید را از دست میدهد و از هوا اکسیژن میگیرد و به خون روشن تبدیل میشود. خون روشن توسط دستگاه گردش خون به اندامها و یاختهها فرستاده میشود. به این ترتیب، همواره به یاختههای بدن اکسیژن میرسد و کربن دیاکسید از آنها دور میشود. اما این کار چه ضرورتی دارد؟
یاختههای بدن، گازهای تنفسی را با خون و خون این گازها را در ششها با هوا مبادله میکنند.
در فصل قبل دیدیم که یاختهها چگونه مواد مغذی را به دست میآورند. انرژی مواد مغذی، مثل گلوکز، باید ابتدا به انرژی ذخیره شده در ATP تبدیل شود.
.
.
.
گفتار ۲: تهویۀ شُشی
تهویه ششی شامل دو فرایند دم و بازدم است. برای درک چگونگی دم و بازدم، لازم است ابتدا با ساختار و عمل ششها آشنا شویم.
ششها
ششها درون قفسه سینه و روی پرده ماهیچهای میانبند قرار دارند. شش چپ به علت مجاورت با قلب، از شش راست قدری کوچکتر است. بیشتر حجم ششها را کیسههای حبابکی به خود اختصاص دادهاند و ساختاری اسفنجگونه را به شش میدهند. مویرگهای خونی فراوان، که اطراف کیسههای حبابکی را همچون تار عنکبوت احاطه کرده، دیگر بخش فراوان در ششها است. بنابراین شش را میتوان عمدتاً مجموعه ای از نایژهها، نایژکها، کیسههای حبابکی و رگها دانست که از بیرون بافت پیوندی آن را احاطه میکند.
هر یک از ششها را پردهای دولایه به نام پرده جنب فراگرفته است. یکی از لایههای این پرده، به سطح شش چسبیده و لایه دیگر به سطح درونی قفسه سینه متصل است. درون پرده جنب، فضای اندکی است که از مایعی به نام مایع جنب، پر شده است. فشار این مایع از فشار جو کمتر است و باعث میشود ششها در حالت بازدم، کاملاً جمع نشوند، در صورتی که قسمتی از قفسه سینه سوراخ شود، ششها جمع میشوند.
ششها و قفسۀ سینه
ششها دو ویژگی مهم دارند: یکی پیروی از حرکات قفسه سینه و دیگری ویژگی کشسانی. هنگامیکه حجم قفسه قفسه سینه افزایش مییابد، ششها باز میشوند. در نتیجه، فشار هوای درون ششها کم شده، هوای بیرون به درون ششها کشیده میشود. اما باید توجه داشت که به علت ویژگی کشسانی، ششها در برابر کشیده شدن، مقاومت نیز نشان میدهند و تمایل دارند به وضعیت اولیه خود بازگردند. ویژگی کشسانی ششها در بازدم نقش مهمیدارد.
دم، فرایندی است که در نتیجه افزایش حجم قفسه سینه رخ می.دهد. در این رویداد، دو عامل دخالت دارد. اول، ماهیچه میانبند (دیافراگم) که در حالت استراحت، گنبدی شکل است اما وقتی منقبض میشود به حالت مسطح در میآید. دوم انقباض ماهیچههای بین دنده ای خارجی که دندهها را به سمت بالا و جلو جابه جا میکند و جناغ را به جلو میراند.
در تنفس آرام و طبیعی، میانبند نقش اصلی را برعهده دارد. در دم عمیق، انقباض ماهیچههای ناحیه گردن نیز، به افزایش حجم قفسه سینه کمک میکند.
با به استراحت در آمدن ماهیچه میانبند و ماهیچههای بین دندهای خارجی، و بر اثر ویژگی کشسانی ششها، حجم قفسه سینه و در نتیجه، حجم ششها کاهش مییابد و هوای درون آنها به بیرون رانده میشود. در بازدم عمیق، انقباض ماهیچههای بین دندهای داخلی و نیز ماهیچههای شکمی، به کاهش حجم قفسه سینه کمک میکند.
.
.
.
گفتار ۳: تنوع تبادلات گازی
در تکیاختهایها و جانورانی مانند هیدر که همه یاختههای بدن میتوانند آنها با محیط تبادلات گازی داشته باشند، ساختار ویژهی برای تنفس وجود ندارد؛ اما در سایر جانوران، ساختارهای تنفسی ویژهای مشاهده میشود که ارتباط یاختههای بدن را با محیط فراهم میکنند. در این جانوران، چهار روش اصلی برای تنفس مشاهده میشود که عبارت اند از تنفس نایدیسی، تنفس پوستی، تنفس آبششی و تنفس ششی.
تنفس از طریق انتشار در تک یاخته ایها (پارامسی)
تنفس نایدیسی
نایدیسها، لولههای منشعب و مرتبط به هم هستند که از طریق منافذ تنفسی، به خارج راه دارند. منافذ تنفسی در ابتدای نایدیس قرار دارند. نایدیس به انشعابات کوچکتری تقسیم میشود. انشعابات پایانی، که در کنار همه یاختههای بدن قرار میگیرند، بن بست بوده و دارای مایعی است که تبادلات گازی را ممکن میکند؛ حشرات چنین تنفسی دارند. در این جانوران دستگاه گردش مواد، نقشی در انتقال گازهای تنفسی ندارد.
تنفس نایدیسی
تنفس پوستی
در تنفس پوستی شبکه مویرگی زیرپوستی با مویرگهای فراوان وجود دارد و گازها با محیط اطراف از طریق پوست مبادله میشوند. سطح پوست در جانورانی که تنفس پوستی دارند، مرطوب نگه داشته میشود. کرم خاکی تنفس پوستی دارد. تنفس پوستی در دوزیستان نیز وجود دارد.
تنفس پوستی
تنفس آبششی
سادهترین آبششها، برجستگیهای کوچک و پراکنده پوستی هستند، مانند آبششهای ستاره دریایی. در سایر بیمهرگان، آبششها به نواحی خاص محدود میشوند.
ماهیان و نوزاد دوزیستان نیز آبشش دارند. تبادل گاز از طریق آبشش، بسیار کارآمد است. جهت حرکت خون در مویرگها، و عبور آب در طرفین تیغههای آبششی، برخلاف یکدیگر است.
سادهترین آبشش در ستاره دریایی
.
.
.
فصل گردش مواد
دومین عمل موفقیتآمیز پیوند قلب مصنوعی در ایران در سال ۱۳۹۴ در بیمارستان قلب شهید رجایی تهران روی مردی ۵۹ ساله انجام شد که سه بار سکته کرده و برون ده قلبی او به ۱۰ درصد رسیده بود.
فشار خون و چگونگی اندازه گیری آن در بیشتر خانوادهها مطرح است. شاید شما هم این جملات را شنیده باشید: شخصی پس از مراجعه برای رگنگاری (آنژیوگرافی)، متوجه شده است که چند تا از رگهای اکلیلی (کرونر) قلبش گرفته است و باید عمل کند. رفتم آزمایش خون دادم چربی خونم بالاست. خونبهر (هماتوکریت) من طبیعی است.
منظور از رگنگاری، رگهای اکلیلی، قلب مصنوعی، برونده قلب و… چیست؟ آیا همه جانداران گردش مواد دارند؟ گردش مواد در انسان با بقیه مهرهداران چه تفاوتی دارد؟ در این فصل با آشنایی بیشتر با دستگاه گردش مواد در انسان و بعضی از جانوران، پاسخ بسیاری از پرسشها را خواهید یافت.
گفتار ۱: قلب
در سالهای گذشته آموختید که دستگاه گردش مواد در انسان، از قلب، رگها و خون تشکیل شده است. در شکل ۱، بخشهای قلب و رگهای متصل به آن را میبینید.
با گردش خون عمومیو ششی آشنا هستید، با توجه به شکل ۲، مسیر هر کدام را در بدن مشخص، و هدف دو نوع گردش خون را با هم مقایسه کنید.
اکلیلی (Coronary / کرونر)
کلمه کرونر به معنای تاجی است و به رگهای غذادهنده قلب گفته میشود کلمه اکلیلی نیز به همین معنی است و در آن از کلمه اکلیل به معنای تاج و پسوند (ی) استفاده شده است.
شکل ۱- قلب و رگهای متصل به آن
شکل ۲- گردش خون عمومی و ششی
با توجه به آنچه قبلاً آموختید، در گروههای درسی خود در مورد پرسشهای زیر با همدیگر گفتوگو کنید و پاسخ مناسبی برای آنها بیابید:
– هر دهلیز خون را از کجا دریافت میکند؟
– هر بطن خون را به کجا میفرستد؟
– خون طرف چپ و راست قلب، با هم چه تفاوتهایی دارد؟
– چرا ضخامت دیواره بطنهای چپ و راست با هم متفاوت است؟
تأمین اکسیژن و مواد مغذی قلب
خونی که از درون قلب عبور میکند، نمیتواند نیازهای تنفسی و غذایی قلب را برطرف کند. به همین دلیل ماهیچه قلب با رگهای ویژه ای به نام سرخرگهای اکلیلی (کرونری) که از آئورت منشعب شدهاند، تغذیه میشود. این رگها پس از رفع نیاز یاختههای قلبی، با هم یکی میشوند و به صورت سیاهرگ اکلیلی به دهلیز راست متصل میشوند، بسته شدن این سرخرگها توسط لخته یا سخت شدن دیواره آنها (تصلب شرایین)، ممکن است باعث سکته قلبی شود؛ چون در این حالت به بخشی از ماهیچه قلب، اکسیژن نمیرسد و یاختههای آن میمیرند.
شکل ۳- رگهای اکلیلی قلب
دریچههای قلب
وجود دریچهها در هر بخشی از دستگاه گردش مواد باعث یکطرفه شدن جریان خون در آن قسمت میشود. در ساختار دریچهها، بافت ماهیچهای به کار نرفته بلکه همان بافت پوششی است که چین خورده است و دریچهها را میسازد؛ وجود بافت پیوندی در این دریچهها به استحکام آنها کمک میکند. ساختار خاص دریچهها و تفاوت فشار در دو طرف آنها، باعث باز یا بسته شدن دریچهها میشود.
بین دهلیز و بطن دریچهای هست که در هنگام انقباض بطن؛ از بازگشت خون به دهلیز، جلوگیری میکند. دریچه بین دهلیز و بطن چپ را دریچه دولختی می¬گویند؛ زیرا از دو قطعه آویخته تشکیل شده است. بین دهلیز و بطن راست، دریچه سهلختی قرار دارد. در ابتدای سرخرگهای خروجی از بطنها، دریچههای سینی قرار دارند که از بازگشت خون به بطنها جلوگیری میکنند.
شکل ۴- دریچههای قلب
پژواک نگاری قلب
(اکوکاردیوگرافی)
با استفاده از پژواک نگاری قلب میتوان نمایی از دیوارههای قلبی، دریچهها و ابتدای سرخرگهای بزرگ را به دست آورد.
در این روش، از امواج صوتی ساده استفاده میشود و هیچ گونه پرتو یا موج خطرناکی به فرد انتقال پیدا نمیکند. در نوع ساده پژواکنگاری از زوایای مختلف قلب، تصویری ساده تهیه میشود. در پژواک نگاری دوبعدی تصویر با جزئیات بیشتری مشخص میشود و برای اندازه گیری اندازه قلب، اجزا و میزان کارایی آنها مورد استفاده قرار میگیرد.
پژواکنگاری دوپلر برای اندازهگیری سرعت جریان خون در داخل قلب و رگهای بزرگ، تصاویر رنگی (قرمز و آبی) ایجاد میکند که شاید بهترین و دقیقترین روش در ارزیابی ناهنجاریهای مادرزادی قلبی و اشکالات دریچه ای باشد.
صداهای قلب
اگر گوش خود را به سمت چپ قفسه سینه کسی بچسبانید یا گوشی پزشکی را روی قفسۀ سینۀ خود یا شخصی دیگر قرار دهید، صداهای قلب را میشنوید.
صدای اول (پووم) قوی، گنگ و طولانیتر است و به بسته شدن دریچههای دولختی و سهلختی هنگام شروع انقباض بطنها مربوط است. صدای دوم (تاک) واضح و کوتاهتر و مربوط به بسته شدن دریچههای سینی ابتدای سرخرگها است که با شروع استراحت بطن، همراه است و زمانی شنیده میشود که خون وارد شده به سرخرگهای آئورت و ششی، قصد برگشت به بطنها را دارد و با بسته شدن دریچههای سینی جلوی آن گرفته میشود. متخصصان با گوش دادن دقیق به صداهای قلب و نظم آنها، از سالم بودن قلب آگاه میشوند. در برخی بیماریها به ویژه اختلال در ساختار دریچهها، بزرگ شدن قلب یا نقایص مادرزادی مثل کامل نشدن دیواره میانی حفرههای قلب، ممکن است صداهای غیرعادی شنیده شود.
.
.
.
گفتار ۲: رگها
در دستگاه گردش خون، سه نوع رگ در شبکهای مرتبط بههم وجود دارد. این شبکه، که از قلب شروع میشود و پس از عبور از بافتها به قلب باز میگردد، از سرخرگها، مویرگها و سیاهرگها تشکیل شده است. ساختار هر یک از این رگها متناسب با کاری است که انجام میدهد. دیواره همه سرخرگها و سیاهرگها از سه لایه اصلی تشکیل شده است، لایه داخلی آنها بافت پوششی سنگفرشی است که در زیر آن، غشای پایه قرار گرفته است. لایه میانی آن، ماهیچهای صاف است که همراه این لایه رشتههای کشسان (الاستیک) زیادی وجود دارد. آخرین لایه، بافت پیوندی است که لایه خارجی آنها را میسازد.
شکل ۱۰- مقایسه انواع رگهای خونی و ساختار آنها
اگرچه ساختار پایهای سرخرگها با سیاهرگها شباهت دارد، ضخامت لایه ماهیچهای و پیوندی در سرخرگها بیشتر است تا بتوانند فشار زیاد وارد شده از سوی قلب را تحمل و هدایت کنند. به همین دلیل سرخرگها در برش عرضی، بیشتر گرد دیده میشوند، در حالی که سیاهرگهای هم اندازه آنها، دیوارهای نازکتر دارند و حفره داخل آنها گستردهتر و بیشتر است. در عین حال، بسیاری از سیاهرگها دریچههایی دارند که جهت حرکت خون را یکطرفه میکنند.
مویرگها فقط یک لایه بافت پوششی همراه با غشای پایه دارند. این ساختار با وظیفه آنها که تبادل مواد بین خون و مایع میان بافتی است، هماهنگی دارد. در دیواره مویرگها لایه ماهیچهای نیست ولی در ابتدای بعضی از آنها حلقهای ماهیچهای هست که میزان جریان خون در آنها را تنظیم میکند و به آن بنداره مویرگی گویند. اگرچه تنظیم اصلی جریان خون در مویرگها بر اساس نیاز بافت به اکسیژن و مواد مغذی با تنگ و گشاد شدن سرخرگهای کوچک انجام میشود که قبل از مویرگها قرار دارند.
شکل ۱۱- ساختار مویرگ و بنداره مویرگی
سرخرگها
همانطور که میدانید سرخرگها خون را از قلب خارج می.کنند و به بافتهای بدن میرسانند. علاوه بر این باعث حفظ پیوستگی جریان خون و هدایت آن در این رگها میشوند. دیواره سرخرگ قدرت کشسانی زیادی دارد. وقتی بطن منقبض میشود، ناگهان مقدار زیادی خون از آن به درون سرخرگ پمپ میشود. سرخرگها در این حالت گشاد میشوند تا خون رانده شده از بطن را در خود جای دهند. در هنگام استراحت بطن یعنی وقتی که دیگر خونی از قلب خارج نمیشود، دیواره کشسان سرخرگها به حالت اولیه بازمیگردد و خون را با فشار به جلو میراند. این فشار باعث هدایت خون در رگها و پیوستگی جریان خون در هنگام استراحت قلب میشود. تغییر حجم سرخرگ، به دنبال هر انقباض بطن، به صورت موجی در طول سرخرگها پیش میرود و به صورت نبض احساس میشود.
در سرخرگهای کوچکتر، میزان رشتههای کشسان، کمتر و میزان ماهیچههای صاف، بیشتر است. این ساختار باعث میشود با ورود خون، قطر این رگها تغییر زیادی نکند و در برابر جریان خون مقاومت کنند. میزان این مقاومت در زمان انقباض ماهیچه صاف دیواره، بیشتر و در هنگام استراحت، کمتر میشود. کم و زیاد شدن این مقاومت، میزان ورود خون به مویرگها را تنظیم میکند.
فشار خون: بیشتر سرخرگهای بدن در قسمتهای عمقی هر اندام قرار گرفتهاند، در حالی که سیاهرگها بیشتر در سطح قرار دارند. به نظر شمامزیت آن چیست؟
میدانید فشار خون، نیرویی است که از سوی خون بر دیواره رگ وارد میشود و ناشی از انقباض دیواره بطنها یا سرخرگها است. اگر سرخرگی در بدن بریده شود، خون با سرعت زیاد از آن بیرون خواهد ریخت و بسیار خطرناک است. این خونریزی، ناشی از فشار خون زیاد درون سرخرگ است. چنین فشاری برای کار طبیعی دستگاه گردش خون لازم است.
.
.
.
گفتار ۳: خون
خون، نوعی بافت پیوندی است که به طور منظم و یک طرفه در رگهای خونی جریان دارد و دارای دو بخش است: خوناب که حالت مایع دارد و بخش یاخته ای که گویچههای قرمز، گویچههای سفید و گردهها (پلاکت) را شامل میشود.
اگر مقداری از خون را گریزانه (سانتریفیوژ) کنیم، دو بخش خون از هم جدا میشود و میتوان درصد هرکدام را مشخص کرد. معمولاً در فرد سالم و بالغ ۵۵ درصد حجم خون را خوناب و ۴۵ درصد را یاختههای خونی تشکیل میدهند.
شکل ۱۶- بخشهای خون پس از گریزانه
به درصد حجمییاختههای خونی، خون بهر (هماتوکریت) گویند. افزایش آن تا ۵۰ درصد مشکلی ایجاد نمیکند ولی بیش از آن باعث افزایش غلظت خون میشود و خطرناک است. از وظایف خون، انتقال مواد غذایی، اکسیژن، کربن دی اکسید، هورمونها و مواد دیگر است و از همین طریق ارتباط شیمیایی بین یاختههای بدن را امکان پذیر میسازد و به تنظیم دمای بدن و یکسان کردن دما در نواحی مختلف بدن کمک میکند. همچنین در ایمنی و دفاع در برابر عوامل خارجی نقش اساسی دارد و در هنگام خون ریزی، به کمک عواملی، از هدر رفتن خون جلوگیری میکند.
بیش از ۹۰ درصد خوناب، آب است که در آن پروتئینها، مواد غذایی، یونها و مواد دفعی حل شده اند. پروتئینهای خوناب نقشهای گوناگونی دارند از جمله حفظ فشار اسمزی خون، انتقال مواد، تنظیم pH، انعقاد خون و ایمنی بدن. آلبومین، در حفظ فشار اسمزی خون و انتقال بعضی از داروها مثل پنی سیلین نقش دارد. فیبرینوژن، در انعقاد خون و گلوبولینها در ایمنی و مبارزه با عوامل بیماری زا اهمیت دارند. همچنین انواع گلوبولینها و هموگلوبین با جذب و انتقال یونها میتوانند در تنطیم pH خون مؤثر واقع شوند.
وجود یونهای پتاسیم و سدیم در خوناب، اهمیت زیادی دارد چون در فعالیت یاختههای بدن نقش کلیدی دارند. مواد غذایی خوناب شامل کربوهیدراتها و آمینواسیدها است. اوره، کربن دی اکسید و لاکتیک اسید نیز از جمله مواد دفعی آن هستند.
بخش دوم خون شامل گویچههای قرمز، گویچههای سفید و گردهها هستند که دو گروه اول، یاختههای خونی و گردهها، قطعاتی از یاخته هستند. در یک فرد بالغ، تولید یاختههای خونی و گردهها در مغز قرمز استخوان انجام میشود. در مغز استخوان یاختههای بنیادی وجود دارند که با تقسیمات خود، این بخش خون را تولید میکنند.
شکل ۱۷- تولید بخش یاختهای و گِردهها توسط یاختههای بنیادی مغز استخوان
البته در دوران جنینی، یاختههای خونی در اندامهای دیگری مثل کبد و طحال نیز ساخته میشود. یاختههای بنیادی مغز استخوان، یاختههایی هستند که توانایی تقسیم و تولید چندین نوع یاخته را دارند. ابتدا این یاختهها تقسیم میشوند و دو نوع یاخته را ایجاد میکنند: یاختههای بنیادی لنفوئیدی که در جهت تولید لنفوسیتها عمل میکنند و یاختههای بنیادی میلوئیدی که منشأ بقیه یاختههای خونی هستند.
یاختههای خونی قرمز
در انسان بیش از ۹۹ درصد یاختههای خونی را گویچههای قرمز تشکیل میدهند که به خون، ظاهری قرمزرنگ میدهند. این یاختههای کروی که از دو طرف، حالت فرو رفته دارند، در هنگام تشکیل در مغز استخوان، هسته خود را از دست میدهند و میان یاخته آنها از هموگلوبین پر میشود.
نقش اصلی گویچههای قرمز، انتقال گازهای تنفسی است. متوسط عمر گویچههای قرمز ۱۲۰ روز است. تقریباً یک درصد از گویچههای قرمز، روزانه تخریب میشود و باید جایگزین شود تخریب یاختههای خونی آسیب دیده و مرده در طحال و کبد انجام میشود. آهن آزاد شده در این فرایند یا در کبد ذخیره میشود و یا همراه خون به مغز استخوان میرود و در ساخت دوباره گویچههای قرمز مورد استفاده قرار میگیرد.
شکل ۱۸- یاختههای خونی قرمز
– به نظر شما چرا در انسان و بسیاری از پستانداران، گویچههای قرمز، هسته و بیشتر اندامکهای خود
را از دست میدهند؟
– چرا غشای گویچههای قرمز در دو طرف، حالت فرورفته دارد؟
– محصور بودن هموگلوبین در غشای گویچههای قرمز چه اهمیتی دارد؟
کاهش تعداد گویچههای قرمز و نیز کاهش مقدار هموگلوبین را آنمى یا کم خونی میگویند. ضعف و خستگی زودرس و پریدگی رنگ، ممکن است از نشانههای کم خونی باشد. ولی تشخیص آن با آزمایش خون و تعیین میزان هموگلوبین انجام میشود. استفاده از گوشت، جگر و سبزیجات تیره تازه برای جلوگیری از آن توصیه میشود.
برای ساخته شدن گویچههای قرمز در مغز استخوان، علاوه بر وجود آهن، فولیک اسید و ویتامین B12 نیز لازم است. آهن به صورت گروه هم به پروتئین گلوبین میچسبد و هموگلوبین را میسازد (شکل ۱۲، دستگاه تنفس). فولیک اسید، نوعی ویتامین از خانواده B است که برای تقسیم طبیعی یاخته ای لازم است. کمبود آن باعث میشود یاختهها به ویژه در مغز استخوان، تکثیر نشوند و تعداد گویچههای قرمز کاهش یابد. سبزیجات با برگ سبز تیره، حبوبات، گوشت قرمز و جگر از منابع آهن و فولیک اسیدند. کارکرد صحیح فولیک اسید به وجود ویتامین B12 وابسته است. این ویتامین فقط در غذاهای جانوری وجود دارد. البته در روده بزرگ مقداری ویتامین B تولید میشود.
تنظیم تولید گویچههای قرمز: اگرچه تولید گویچههای قرمز به وجود آهن، فولیک اسید و ویتامین B12 وابسته است؛ در بدن ما تنظیم میزان گویچههای قرمز، به ترشح هورمونی به نام اریتروپویتین بستگی دارد. این هورمون توسط گروه ویژه ای از یاختههای کلیه و کبد به درون خون ترشح میشود و روی مغز استخوان اثر میکند تا سرعت تولید گویچههای قرمز را زیاد کند. این هورمون به طور طبیعی به مقدار کم ترشح میشود تا کاهش معمولی تعداد گویچههای قرمز را جبران کند. اما هنگام کاهش مقدار اکسیژن خون، این هورمون به طور معنی داری افزایش مییابد که این حالت در کم خونی، بیماریهای تنفسی و قلبی، ورزشهای طولانی یا قرار گرفتن در ارتفاعات، ممکن است رخ دهد.
فعالیت
شاید برگههای جواب آزمایش خون را دیده باشید. در این برگهها اطلاعات زیادی در مورد یاختهها و ترکیبات خون وجود دارد. یکی از این برگهها را بررسی کنید و با توجه به آن، به سؤالات زیر پاسخ دهید:
١- تعداد طبیعی هریک از یاختههای خونی (WBC و RBC) و گردهها (PLT) را در واحد اندازه گیری میکرولیتر مشخص کنید.
۲- میزان انواع چربیهایی را که در آزمایش خون سنجیده میشود؛ مشخص کنید.
۳- گفتیم که روزانه تقریباً یک درصد گویچههای قرمز تخریب میشود. با توجه به تعداد RBC اگر حجم کل خون ما پنج لیتر باشد، روزانه چه تعداد از این یاختهها تخریب میشوند و باید جایگزین شوند؟
یاختههای خونی سفید
یاختههای خونی، که ضمن گردش در خون، در بافتهای مختلف بدن نیز پراکنده میشوند، گویچههای سفید هستند. نقش اصلی آنها، دفاع از بدن در برابر عوامل خارجی است. این یاختهها هسته دارند. انواع و ویژگیهای آنها را در شکل ۲۲ مشاهده میکنید.
.
.
.
گفتار ۴: تنوع گردش مواد در جانداران
در تک یاختگان به دلیل اندازه کوچک، نسبت سطح به حجم زیاد است و تبادل گاز، تغذیه و دفع بین محیط و یاخته از سطح آن انجام میشود. در جانداران پریاخته ای به دلیل زیاد بودن تعداد یاختهها، همه یاختهها با محیط بیرون ارتباط ندارند و لازم است در آنها دستگاه گردش موادی به وجود آید تا یاختهها نیازهای غذایی و دفع مواد زائد خود را با کمک آن برطرف کنند.
دستگاههای گردش مواد در جانوران مختلف به صورتهای زیر است:
سامانه گردش آب: برخی از بی مهرگان سامانه انتقال ویژه ای دارند؛ به عنوان مثال در اسفنجها به جای گردش درونی مایعات، آب از محیط بیرون از طریق سوراخهای دیواره به حفره یا حفرههایی وارد، و پس از آن از سوراخ یا سوراخهای بزرگ تری خارج میشود. عامل حرکت آب، یاختههای یقه دار هستند که تاژک دارند.
شکل ۲۱- گردش آب در بدن نوعی اسفنج
شکل ۲۲- شکل نوعی اسفنج
حفره گوارشی: در مرجانیان مثل هیدر آب شیرین، کیسه گوارشی پر از مایعات علاوه بر گوارش، وظیفه گردش مواد را نیز بر عهده دارد. در عروس دریایی، این سامانه انشعابهای متعددی دارد که به گردش مواد در چتر و بازوهای جانور کمک میکند. در کرمهای پهن آزادزی مثل پلاناریا، انشعابات آن به تمام نواحی بدن نفوذ میکند به طوری که فاصله انتشار مواد تا یاختهها بسیار کوتاه است. در این جانوران حرکات بدن به جابه جایی مواد کمک میکند.
با شکل گیری لوله گوارش که از دهان، شروع و به مخرج منتهی میشود در فاصله بین بخش خارجی این دستگاه و دیواره داخلی بدن، فضایی شکل میگیرد که سلوم یا حفره عمومیبدن نامیده میشود.
در بی مهرگانی مثل کرمهای لوله ای، حفره عمومیبدن با مایعی پر میشود که از آن برای انتقال مواد استفاده میشود.
در جانوران پیچیده تر، دستگاه اختصاصی برای گردش مواد شکل میگیرد که در آن مایعی برای جابه جایی مواد وجود دارد. در جانوران، دو نوع سامانه گردش مواد مشاهده میشود.
سامانه گردش خون باز: در سامانه باز، قلب مایعی به نام همولنف را به حفرههای بدن پمپ میکند. همولنف نقشهای خون، لنف و آب میان بافتی را بر عهده دارد. این جانوران مویرگ ندارند و همولنف مستقیماً به فضای بین یاختههای بدن وارد میشود و در مجاورت آنها جریان مییابد. بندپایان و بیشتر نرم تنان سامانه گردشی باز دارند.
سامانه گردش خون بسته: ساده ترین سامانه گردش خون بسته در کرمهای حلقوی، نظیر کرم خاکی وجود دارد. رگهای خونی در آنها به صورت شبکه ای از سرخرگ، مویرگ و سیاهرگ است. مویرگها در کنار یاختهها و با کمک آب میان بافتی، تبادل مواد غذایی، دفعی و گازها را انجام میدهند.
گردش خون باز در حشره قلب لوله ای، همولنف را از طریق رگها به درون حفرههایی (سینوسها) پمپ میکند. تبادل مواد بین یاختهها و همولنف انجام شده و همولنف از طریق منافذ دریچه دار به قلب برمیگردد دریچههای منافذ در هنگام انقباض قلب، بسته هستند.
ساده ترین گردش خون بسته در کرم خاکی – رگ پشتی به صورت قلب اصلی عمل میکند و خون را به جلو میراند. در قسمت جلویی بدن ۵ جفت کمان رگی در اطراف لوله گوارش به صورت قلب کمکی عمل میکنند و خون را به سمت پایین و سپس به عقب میرانند، مویرگها در همه قسمتهای بدن، بین رگ پشتی و شکمیوجود دارند.
تمام مهره داران، سامانه گردشی بسته دارند. گردش خون در مهره داران به صورت ساده و یا مضاعف است. در گردش ساده مثل ماهی و نوزاد دوزیستان، خون، ضمن یک بار گردش در بدن، یک بار از قلب دو حفره ای آن عبور میکند. مزیت این سیستم، انتقال یکباره خون اکسیژن دار به تمام مویرگهای اندامهاست.
.
.
.
فصل تنظیم اسمزی و دفع مواد زائد
گرچه ما انسانها در خشکی زندگی میکنیم اما یاختههای ما با محیط مایع در ارتباطاند. آنچه دربارهی این محیط مایع حائز اهمیت است، مشابه بودن غلظت آن با غلظت درون یاختهها به عبارت دقیقتر مشابه بودن فشار اسمزی آنها است. اگر غلظت مایع اطراف یاختهها رقیقتر یا غلیظ¬تر از یاختهها باشد، تهدیدی جدی برای ادامهی حیات ما خواهد بود؛ چون ممکن است به ورود پیش از حد آب به یاخته یا خروج آب از آن منجر شود. بدن ما چگونه فشار اسمزی مایع اطراف یاختهها را تنظیم میکند؟ چگونه ترکیب شیمیایی آن را ثابت نگه میدارد؟ آیا روشهایی که بدن انسان به کار میگیرد، در سایر جانوران هم دیده میشود؟ ادرار چگونه تشکیل میشود؟ ترکیب شیمیایی ادرار چه اطلاعاتی را دربارهی وضعیت درونی بدن فراهم میکند؟ اینها نمونه پرسشهایی است که پاسخ آنها را در این فصل خواهیم یافت.
گفتار ۱: همایستایی و کلیهها
اگر در یک روز گرم تابستانی ورزش کنید، عرق میکنید و احتمالا متوجه خواهید شد که از مقدار ادرار شما کاسته خواهد شد. میدانید چرا؟ پون بدن شما در نتیجهی عرق کردن، آب از دست میدهد و بنابراین مقدار ادرار را کاهش میدهد تا آب از دست رفته را جبران کند.
کمبود آب، اکسیژن و مواد مغذی یا انباشته شدن مواد دفعی یاختهها مثل کربن دیاکسید و مواد دفعی نیتروژندار از جمله مواردیاند که ادامهی حیاط را تهدید میکنند. حفظ وضعیت درونی بدن در محدودهای ثابت (هم ایستایی)، برای تداوم حیات، ضرورت دارد.
اگر وضعیت درونی بدن از تعادل خارج شود، بعضی مواد، پیش از حدِ لازم یا کمتر از حدِ لازم به یاختهها میرسند. بسیاری از بیماریها در نتیجهی برهم خوردن همایستایی پدید میآیند.
کلیهها در همایستایی نقش اساسی دارند. حفظ تعادل آب، اسیدباز، یونها و نیز دفع مواد سمی و مواد زائد نیتروژندار، از جمله وظایف کلیهاند.
.
.
.
گفتار ۲: تشکیل ادرار و تخلیهٔ آن
فرایند تشکیل ادرار، شامل سه مرحله تراوش، باز جذب و ترشح است (شکل۶).
شکل ۶- فرایند تشکیل ادرار
تراوش: تراوش، نخستین مرحلهی تشکیل ادرار است. در این مرحله بخشی از خوناب در نتیجهی فشار خون از کلافک خارج شده و به کپسول بومن وارد میشوند. این فرایند را تراوش مینامند. هم ساختار کلافک و هم ساختار کپسول بومن برای تراوش متناسب شده است. مویرگهای کلافک از نوع منفذ دار هستند و بنابراین امکان خروج از آنها به خوبی فراهم است. مولکولهای بزرگتر نمیتوانند وارد کپسول بومن شوند.
برای اینکه فشارِ تراوشی به حد کافی زیاد باشد ساز و کار ویژهای در نظر گرفته شده است. قطر سرخرگ آوران بیشتر از قطر سرخرگ وابران است و این، فشار تراوشی را در مویرگهای کلافک افزایش میدهد (شکل ۷).
شکل ۷- کلافک درون کپسول بومن
اطراف کلافک را کپسول بومن احاطه کرده است. کپسول بومن شامل دو دیواره است؛ یکی بیرونی و دیگری درونی. دیوارهی بیرونی از یاختههای پوششی سنگ فرشی ساده و دیوارهی درونی که با کلافک در تماس است، از یاختههایی به نام پودوسیت تشکیل شده است (شکل ۸). هریک از پودوسیتها با پاهای خود اطراف مویرگهای کلافک را احاطه کردهاند. شکافهای باریک متعددی که در فواصل بین پاها وجود دارد به خوبی امکان نفوذ مواد را به دیواره درونی فراهم میکند.
شکل ۸- دیوارهی بیرونی و درونی کپسول بومن
.
.
.
گفتار ۳: تنوع تنظیم اسمزی در جانداران
در بسیاری از تک یاختهایها تنظیم اسمزی با کمک انتشار انجام میشود. ولی در برخی دیگر مانند پارامسی، آبی که در نتیجهی اسمز وارد میشود به همراه مواد دفعی توسط واکوئولهای انقباضی دفع میشود (شکل۱۱).
شکل ۱۱. واکوئول انقباضی در پارمسی
در بیمهرگان
نفریدی: بیشتر بیمهرگان دارای ساختار مشخصی برای دفع هستند. یکی از این ساختارها نفریدی است که برای دفع، تنظیم اسمزی یا هر دو مورد به کار میرود. نفریدی لولهای است که با منفذی به بیرون باز و دفع از طریق آن انجام میشود.
آبشش: در سخت پوستان، مواد دفعی نیتروژندار با انتشار ساده، از آبششها دفع میشوند.
لولههای مالپیگی: حشرات سامانهی دفعی متصل به روده به نام لولههای مالپیگی دارند (شکل ۱۲). ماده دفعی در حشرات، اوریک اسید است. اوریک اسید همراه با آب به لولههای مالیپیگی وارد میشود. محتوای لولههای مالیپیگی به روده، تخلیه و با عبور مایعات در روده، آب و یونها باز جذب میشوند. اوریک اسید از طریق روده به همراه مواد دفعی دستگاه گوارش دفع میشود.
شکل ۱۲- لولههای مالپیگی
.
.
.
فصل از یاخته تا گیاه
امروزه نهاندانگان بیشترین گونههای گیاهی روی زمین را تشکیل میدهند. این گیاهان گرچه در جای خود ثابت اند؛ اما مانند جانوران به ماده و انرژی نیاز دارند. گیاهان برخلاف جانوران نمیتوانند برای تأمین ماده و انرژی مورد نیاز خود از جایی به جای دیگر بروند و با احساس خطر، فرار یا به عامل خطر حمله کنند. چه ویژگیهایی به گیاهان کمک میکند تا بتوانند بر محدودیت ساکن بودن در محیط غلبه کنند؟ چگونه گیاهان میتوانند در محیطهای متفاوت، زندگی کنند؟ از طرفی گیاهان افزون بر اینکه منبع غذا برای مردم اند، تأمین کننده مواد اولیه صنایعی، مانند داروسازی و پوشاک نیز هستند. گیاهان چه ویژگیهایی دارند که مواد اولیه چنین صنایعی را تأمین میکنند؟
اولین قدم برای یافتن پاسخ چنین پرسشهایی، دانستن ویژگیهای یاخته گیاهی و چگونگی سازمان یابی یاختهها در گیاهان آوندی و شکل گیری پیکر آنهاست.
گفتار ۱: ویژگیهای یاخته گیاهی
دیواره یاختهای
اگر از شما بپرسند که یاخته در گیاهان چه تفاوتی با یاخته در جانوران دارد، احتمالا علاوه بر سبز دیسه (کلروپلاست)، دیواره را نیز نام میبرید. یاخته، اولین بار در بافت چوب پنبه، مشاهده شد (شکل ۱). چوب پنبه از یاختههای مرده تشکیل شده است. یاختههای این بافت در مشاهده با میکروسکوپ به صورت مجموعه حفرههایی دیده میشوند که دیوارههایی آنها را از یکدیگر جدا کرده اند. این دیوارهها، دیواره یاخته ای و تنها بخش باقی مانده از یاخته گیاهی در بافتی مرده اند.
دیواره یاخته ای در بافتهای زنده گیاه، بخشی به نام پروتوپلاست را در برمیگیرد. پروتوپلاست شامل غشاء سیتوپلاسم و هسته است (شکل ۲).
شکل ۱ــ میکروسکوپ ابتدایی رابرت هوک و آنچه مشاهده کرد.
دیواره عملکردهای متفاوتی دارد. حفظ شکل و استحکام یاختهها و در نتیجه استحکام پیکر گیاه، کنترل تبادل مواد بین یاختهها و جلوگیری از ورود عوامل بیماری زا، از کارهای دیواره یاخته ای است. برای پی بردن به نقش دیواره در هریک از این کارها ابتدا باید ساختار دیواره را بشناسیم.
شکل ۲- نوعی یاخته گیاهی
به شکل ۳ توجه کنید! در تقسیم یاخته گیاهی بعد از تقسیم هسته، لایه ای به نام تیغه میانی تشکیل میشود. این لایه، سیتوپلاسم را به دو بخش تقسیم میکند و در نتیجه، دو یاخته ایجاد میشود. تیغه میانی از پکتین ساخته شده است. پکتین مانند چسب عمل میکند و دوباخته را در کنار هم نگه میدارد.
شکل ۳- تشکیل تیغهٔ میانی
پروتوپلاست هریک از یاختههای تازه تشکیل شده، دیواره نخستین را میسازد. در این دیواره، علاوه بر پکتین رشتههای سلولز وجود دارند. دیواره نخستین، مانند قالبی، پروتوپلاست را در برمیگیرد؛ اما مانع رشد آن نمیشود؛ زیرا قابلیت گسترش و کشش دارد و همراه با رشد پروتوپلاست و اضافه شدن ترکیبات سازنده دیواره، اندازه آن نیز افزایش مییابد. در بعضی یاختههای گیاهی، لایههای دیگری نیز ساخته میشود که به مجموع آنها دیواره پسین میگویند. رشتههای سلولزی در هر لایه از دیواره پسین با هم موازی و با لایه دیگر زاویه دارند. استحکام و تراکم این دیواره از دیواره نخستین بیشتر است (شکل ۴). دیواره پسین مانع از رشد یاخته میشود.
.
.
.
گفتار ۲: ساختار گیاهان
دانه تا درخت
چگونه از دانهای کوچک، گیاهی چندین برابر بزرگتر یا درختی با چندین متر طول ایجاد میشود؟ چه چیزی سبب میشود که گیاهان، شاخه و برگ جدید تولید کنند؟ یا چرا از شاخه یا ساقه جدا شده، گیاه کاملی ایجاد میشود؟
تا به اینجا دانستید که پیکر گیاه آوندی از سه سامانه بافتی ساخته میشود. اما منشأ این سامانههای بافتی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید به نوک ساقه و ریشه توجه کنیم.
در نوک ساقه و ریشه، یاختههای مریستمیوجود دارند که دائماً تقسیم میشوند و یاختههای مورد نیاز برای ساختن سامانههای بافتی را تولید میکنند. یاختههای مریستمیبه طور فشرده قرار میگیرند. هسته درشت آنها که در مرکز قرار دارد، بیشتر حجم یاخته را به خود اختصاص میدهد. در ادامه، انواع مریستم را بررسی میکنیم.
یاختههای مریستمی
مریستم نخستین ریشه: این مریستم نزدیک به انتهای ریشه قرار دارد و با بخش انگشتانه مانندی به نام کلاهک پوشیده میشود. کلاهک ترکیب پلی ساکاریدی ترشح میکند که سبب لزج شدن سطح آن و درنتیجه نفوذ آسان ریشه به خاک میشود. یاختههای سطح بیرونی کلاهک به طور مداوم میریزند و با یاختههای جدید، جانشین میشوند. کلاهک، مریستم نزدیک به نوک ریشه را در برابر آسیبهای محیطی، حفظ میکند.
مریستم نخستین ساقه: این مریستمها عمدتاً در جوانهها قرار دارند. جوانهها مجموعهای از یاختههای مریستمیو برگهای بسیار جواناند. رشد جوانهها علاوه بر افزایش طول ساقه، به ایجاد شاخهها و برگهای جدیدی نیز میانجامد. جوانهها را براساس محلی که قرار دارند در دو گروه جوانه رأسی (انتهایی) و جوانه جانبی قرار میدهند (شکل ۲۰).
مریستم نخستین علاوه بر جوانهها، در فاصله بین دو گره در ساقه یا شاخه نیز وجود دارد. گره، محلی است که برگ به ساقه یا شاخه متصل است.
نتیجه فعالیت مریستمهای نخستین، افزایش طول و تا حدودی عرض ساقه، شاخه و ریشه است. همچنین برگ و انشعابهای جدید ساقه و ریشه از فعالیت این مریستمها تشکیل میشوند. چون با فعالیت این مریستمها ساختار نخستین گیاه شکل میگیرد، به این مریستمها، مریستمهای نخستین میگویند.
شکل ۱۹- مریستم نزدیک به نوک ریشه در مشاهده با میکروسکوپ نوری
شکل ۲۰- الف) مریستم ساقه در مشاهده با میکروسکوپ نوری، ب) ترسیمیاز ساقه و محل مریستمها در آن
.
.
.
گفتار ۳: سامانهٔ بافتی
اگر ریشه، ساقه و برگ را در نهاندانگان برش دهیم، سه بخش در آنها قابل تشخیص است؛ به هر یک از این بخشها سامانهٔ بافتی میگویند؛ زیرا هر سامانه از بافتها و یاختههای گوناگونی تشکیل شده است؛ بنابراین پیکر گیاهان نهاندانه (گلدار) از سه سامانه بافتی به نامهای پوششی، زمینهای و آوندی تشکیل میشود (شکل ۱۱). هر سامانهٔ بافتی، عملکرد خاصی دارد؛ مثلاً سامانه بافت پوششی، اندامها را در برابر خطرهایی حفظ میکند که در محیط بیرون قرار دارند. به نظر شما عملکرد دو سامانهٔ دیگر چیست؟ در ادامه، به توضیح هر یک از این سامانهها میپردازیم.
شکل ۱۱- سه سامانهٔ بافتی در گیاه
سامانهٔ بافت پوششی
این سامانه سراسر اندام گیاه را میپوشاند و آن را در برابر عوامل بیماریزا و تخریبگر، حفظ میکند؛ بنابراین عملکردی شبیه پوست در جانوران دارد.
سامانهٔ بافت پوششی در برگها، ساقهها و ریشههای جوان روپوست نامیده میشود و معمولاً از یک لایه یاخته تشکیل شده است (شکل ۱۲). سامانهٔ بافت پوششی در اندامهای مسنِّ گیاه، پیراپوست (پریدرم) نامیده میشود و با آن در گفتار ۳، آشنا میشوید.
یکی از کارهای روپوست، کاهش تبخیر آب از اندامهای هوایی گیاه است؛ اما روپوست چگونه این کار را انجام میدهد؟ در شکل ۱۲ میبینید که لایهای روی سطح بیرونیِ یاختههای روپوست قرار دارد. این لایه پوستک نامیده میشود. پوستک از ترکیبات لیپیدی ساخته شده است. یاختههای روپوستی این ترکیبات را میسازند. پوستک از ورود نیش حشرات و عوامل بیماریزا به گیاه، نیز جلوگیری میکند و در حفظ گیاه در برابر سرما نیز نقش دارد. بعضی گیاهان پوستک ضخیم دارند. پوستک به علت لیپیدی بودن به کاهش تبخیر آب از سطح برگ کمک میکند.
شکل ۱۲- روپوست در برگ
بعضی یاختههای روپوستی در اندامهای هوایی گیاه، به یاختههای نگهبان روزنه، کُرک و یاختههای ترشحی، تمایز مییابند (شکل ۱۳). یاختههای نگهبان روزنه برخلاف یاختههای دیگر روپوست، سبزینه دارند. تار کشنده در ریشههای جوان، از تمایز یاختههای روپوست ایجاد میشود. روپوست ریشه، پوستک ندارد. به نظر شما این ویژگی چه فایدهای دارد؟
شکل ۱۳- الف) یاختههای نگهبان روزنه، ب) یاختهٔ ترشحی و کُرک
.
.
.
فصل تغذیه گیاهی
گرچه بیشتر گیاهان میتوانند به وسیلهی فتوسنتز، بخشی از مواد مورد نیاز خود مانند کربوهیدرات و در پی آن پروتئین و لیپید را تولید کنند؛ اما همچنان به مواد مغذّی مانند آب و مواد معدنی نیاز دارند. گیاهان، این مواد را به کمک اندامهای خود، به ویژه ریشه ها جذب میکنند. گیاهان چه ساز و کارهایی برای جذب مواد مورد نیاز و نیز انتقال آنها به اندامهای خود دارند؟ مواد حاصل از فرایند فتوسنتز چگونه به سراسر گیاه منتقل میشوند؟ در این فصل به فرایندهای مربوط به تغذیه، جذب و انتقال گیاهان میپردازیم.
گفتار ۱: تغذیهٔ گیاهی
گیاهان، مواد مورد نیاز را از هوا، آب یا خاک اطراف خود جذب میکنند. کربن دیاکسید یکی از مهمترین موادی است که گیاهان از هوا جذب میکنند. کربن، اساس ماده آلی و بنابراین یکی از عناصر مورد نیاز گیاهان است. کربن دیاکسید به همراه سایر گازها از طریق روزنهها وارد فضای بین یاختهای گیاه می شود. مقداری از کربن دیاکسید هم با حل شدن در آب، به صورت بیکربنات در میآید که میتواند توسط گیاه جذب شود. و سایر مواد مغذی هم بیشتر از طریق خاک جذب میشوند.
خاک و مواد مغذی مورد نیاز گیاهان
خاک، ترکیبی از مواد آلی، غیرآلی، و ریزجانداران (میکروارگانیسمها) است. خاکهای مناطق مختلف به علت تفاوت در ترکیبات، توانایی متفاوتی در نگهداری آب، مقدار هوای خاک، PH و مواد معدنی دارند.
گیاخاک (هوموس)، لایه سطحی خاک است و بهطور عمده از بقایای جانداران، و به ویژه اجزای در حال تجزیهی آن ها تشکیل شده است. گیاخاک، با داشتن بارهای منفی، یونهای مثبت را در سطح خود نگه میدارند و در نتیجه مانع از شست و شوی این یونها میشوند. گیاخاک همچنین باعث اسفنجی شدن حالت خاک میشود که برای نفوذ ریشه مناسب است.
ذرات غیر آلی خاک از تخریب فیزیکی و شیمیایی سنگها در فرایندی به نام هوازدگی ایجاد میشوند. این ذرات از اندازهی بسیار کوچک رس تا درشت شن و ماسه را شامل میشوند. تغییرات متناوب یخ زدن و ذوب شدن، که باعث خرد شدن سنگها میشود، نمونهای از اثرهوازدگی فیزیکی است. اسیدهای تولید شده توسط جانداران و نیز ریشه گیاهان هم میتوانند هوازدگی شیمیایی ایجاد کنند.
.
.
.
گفتار ۲: انتقال از خاک به برگ
آب و مواد مورد نیاز گیاهان، که از خاک اطراف ریشهها جذب میشود و در مسرهایی به ساقه و برگ میرود. بخش زیادی از آب جذب شده از سطح برگها به هوا تبخیر میشود. خروج آب به صورت بخار از سطح اندامهای هوایی گیاه تعرق نامیده میشود. تعرق، ساز و کار لازم را برای جابهجایی آب و مواد معدنی به برگ فراهم میکند. جابهجایی مواد در گیاهان را میتوان در دو مسیر کوتاه و بلند بررسی کرد؛ در مسیر کوتاه، جابهجایی آب و مواد در سطح یاخته یا چند یاخته بررسی میشود. در مسیر بلند، جابهجایی مواد در مسیرهای طولانیتر بررسی میشود. این مسافت در بعضی درختان به بیش از صد متر میرسد. در هر دوی این مسیرها آب به عنوان انتقال دهندۀ مواد، نقش اساسی دارد که این نقش به علت ویژگیهای آن است.
جابهجایی مواد در مسیر کوتاه
انتقال مواد در سطح یاختهای: در این حالت، جابهجایی مواد با فرایندهای فعّال و غیرفعّال و در حد یاخته انجام میشود. با این فرایندها قبلاً آشنا شدید. شیوههایی مثل انتشار و انتقال فعّال، نمونههایی از این روشهاست. برای انتقال آب در عرض غشای بعضی یاختههای گیاهی و جانوری و غشای واکوئول بعضی یاختههای گیاهی، پروتئینهایی دخالت دارند که سرعت جریان آب را افزایش میدهند. هنگام کم آبی، ساخت این پروتئینها تشدید میشود (شکل ۱۰).
شکل ۱۰- پروتئین تسهیل کننده عبور آب در غشا
انتقال مواد در عرض ریشه: در عرض ریشه، انتقال آب و مواد محلول معدنی به سه روش انجام میشود؛ انتقال از عرض غشا، انتقال سیمپلاستی و انتقال آپوپلاستی.
انتقال عرض غشایی شامل جابهجایی مواد از عرض غشای یاخته است. سیمپلاست به معنی پروتوپلاست همراه با پلاسمودسمها است. انتقال سیمپلاستی حرکت مواد از پروتوپلاست یک یاخته به یاختۀ مجاور، از راه پلاسمودسمهاست. آب و بسیاری از مواد محلول میتواند از فضای پلاسمودسم به یاختههای دیگر منتقل شود. (شکل۱۱). منافذ پلاسمودسم آن قدر بزرگ است که پروتئینها، نوکلئیک اسیدها و حتی ویروسهای گیاهی از آن عبور میکند. در مسیر آپوپلاستی، حرکت مواد محلول از فضاهای بین یاخته.ای و دیوارۀ یاختهای انجام میشود.
شکل۱۱- شیوههای انتقال مواد در مسیرهای کوتاه
آب و مواد محلول در عرض ریشه سرانجام به درونیترین لایۀ پوست به نام درون پوست (آندودرم) میرسند. درون پوست استوانهای ظریف از یاختهها است که یاختههای آن کاملاً به هم چسبیدهاند و سدی را در مقابل آب و مواد محلول ایجاد میکنند (شکل۱۲). یاختههای درون پوست در دیوارۀ جانبی خود دارای نواری از جنس چوب پنبه (سوبرین) هستند که به آن نوار کاسپاری گفته میشود.
بنابراین آب و مواد محلول آن نمیتوانند از طریق مسیر آپوپلاستی وارد یاختههای درون پوست شوند. یاختههای درون پوست انتقال مواد را کنترل میکنند. این لایه در ریشه مانند صافی عمل میکند که مانع از ورود مواد ناخواسته یا مضر مسیر آپوپلاستی به درون گیاه میشوند
.
.
.
گفتار ۳: جانداران مؤثر در تغذیۀ گیاهی
گیاهان شیوههای شگفتانگیزی برای گرفتن مواد مورد نیاز خود از جانداران دیگر دارند. گیاهان با بعضی از این جانداران ارتباط همزیستی برقرار میکنند. از مهمترین انواع این همزیستها، قارچ ریشهای (میکوریزا) و باکتریهای تثبیت کنندۀ نیتروژن هستند.
قارچ ریشهای
یکی از معمولترین سازگاریها برای جذب آب مواد مغذی، همزیستی ریشۀ گیاهان با انواعی از قارچها است که به آن قارچ ریشهای گفته میشود. (شکل ۴). حدود ۹۰ درصد گیاهان دانه دار با قارچها همزیستی دارند. این قارچها در سطح ریشه زندگی میکنند. رشتههای ظریفی به درون ریشه میفرستند که تبادل مواد را با آن انجام میدهند.
در قارچ ریشهای، قارچ، مواد آلی را از ریشۀ گیاه میگیرد و برای گیاه، مواد معدنی و به خصوص فسفات فراهم میکند. پیکر رشتهای و بسیار ظریف قارچها، نسبت به ریشۀ گیاه با سطح بیشتری از خاک در تماس است و میتواند مواد معدنی بیشتری را جذب کند.
شکل ۴_ قارچ ریشهای: الف) طرح سادۀ نوعی قارچ ریشهای که غلافی را روی ریشۀ گیاه تشکیل میدهد. بخش کوچکی از قارچ به درون ریشه نفوذ و در تبادل مواد شرکت میکند. ب) مقایسۀ دو گیاه که یکی با کمک قارچ ریشهای (چپ) و دیگری بدون آن (راست) و در وضعیت برابر محیطی رشد کرده است.
همزیستی گیاه یا تثبیت کنندهای نیتروژن
برخی گیاهان با انواعی از باکتریها همزیستی دارند که این همزیستی برای به دست آوردن نیتروژنِ بیشتر است. دو گروه مهم این باکتریها عبارتند از: ریزوبیومها و سیانوباکتریها.
ریزوبیوم: از گذشته برای تقویت خاک، تناوب کشت انجام میشد که در آن گیاهان زراعی مختلف به صورت پیدرپی کشت میشد. یکی از انواع گیاهانی که در تناوب کشت مورد استفاده قرار میگیرد، گیاهان تیرۀ پروانهواران است (دلیل این نامگذاری، شباهت گلهای آنها به پروانه است). سویا، نخود و یونجه از گیاهان مهم زراعی این تیره هستند در ریشۀ این گیاهان و در محل برجستگیهایی به نام گرهک، نوعی باکتری تثبیت کنندۀ نیتروژن به نام ریزوبیوم زندگی میکند (شکل ۵). هنگامی که این گیاهان میمیرند یا بخشهای هوایی آنها برداشت میشود، گرهکهای آنها در خاک باقی میماند و گیاخاک غنی از نیتروژن ایجاد میکنند. ریزوبیومها با تثبیت نیتروژن، نیاز گیاه را به این عنصر برطرف میکنند و گیاه نیز مواد آلی مورد نیاز باکتری را برای آن فراهم میکند
.
.
.
کتاب زیستشناسی دهم
فصل ۱ـ دنیای زنده
گفتار ۱. زیستشناسی چیست؟
گفتار ۲. گستره حیات
گفتار ۳. یاختـه و بافـت در بـدن انسـان
فصل ۲ـ گوارش و جذب مواد
گفتار ۱. ساختار و عملکرد لولۀ گوارش
گفتار ۲. جذب مواد و تنظیم فعّالیت دستگاه گوارش
گفتار ۳. تنوع گوارش در جانداران
فصل ۳ـ تبادلات گازی
گفتار ۱. سازوکار دستگاه تنفس در انسان
گفتار ۲. تهویۀ ششی
گفتار ۳. تنوع تبادلات گازی
فصل ۴ـ گردش مواد در بدن
گفتار ۱. قلب
گفتار ۲. رگها
گفتار ۳. خون
گفتار ۴. تنوع گردش مواد در جانداران
فصل ۵ ـ تنظیم اسمزی و دفع مواد زائد
گفتار ۱. هم ایسـتایی وکلیهها
گفتار ۲. تشـکیل ادرار و تخلیـۀ آن
گفتار ۳. تنوع دفع و تنظیم اسمزی در جانداران
فصل ۶ ـ از یاخته تا گیاه
گفتار ۱. ویژگیهـای یاختـۀ گیاهـی
گفتار ۲. سامانۀ بافتی
گفتار ۳. ساختار گیاهان
فصـل ۷ـ جـذب و انتقـال مـواد در گیاهـان
گفتار ۱. تغذیـۀ گیاهـی
گفتار ۲. جانداران مؤثر در تغذیۀ گیاهی
گفتار ۳. انتقـال مـواد در گیاهـان
در ادامه شرکت کنید:
در ادامه شرکت کنید:
در ادامه شرکت کنید: