قدرت گرفتن ضعیفتر ممکن است نشانه زوال عقل باشد
تعداد عواملی که ممکن است با افزایش احتمال زوال عقل و سایر اشکال اختلال شناختی مرتبط باشد، همچنان در حال افزایش است.
قدرت گرفتن دست – معیاری که نشان میدهد فرد چقدر میتواند چیزی را محکم بگیرد و نشانهای از سلامت دستها و بازوهایش است – ممکن است چیز دیگری باشد که باید به لیست اضافه شود.
در یک مطالعه جدید، محققان به این نتیجه رسیدهاند که قدرت گرفتن ضعیف ممکن است نشانهای از اختلال شناختی باشد که میتواند نشانهای از آلزایمر و سایر اشکال زوال عقل باشد.
این مطالعه بیان کرد که هر ۵ کیلوگرم کاهش قدرت گرفتن – برای مرجع، یک مرد ۳۰ ساله به طور متوسط حدود ۴۰ کیلوگرم قدرت چنگ زدن دارد – با ۱۸ درصد بیشتر احتمال ابتلا به اختلالات شناختی شدید همراه بود.
محققان به این نتیجه رسیدند که پزشکان ممکن است در ارزیابی عملکرد شناختی به قدرت گرفتن توجه کنند.
با این حال، این سوال هنوز حل نشده است که قدرت گرفتن چقدر ممکن است در پیشبینی زوال شناختی نسبت به سایر عوامل، از جمله عواملی که ممکن است باعث کاهش قدرت گرفتن و کاهش تواناییهای شناختی به طور همزمان شود، حل نشده است.
دکتر رایان مک گراث، استاد کالج علوم انسانی و آموزش دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی و نویسنده اصلی مطالعه جدید، میگوید: «من شخصاً پزشکان را تشویق میکنم که قدرت گرفتن را برای ارزیابی عملکرد شناختی لحاظ کنند.» “اما به عنوان یک رشته ممکن است هنوز کاملاً آنجا نباشیم.”
مک گراث اضافه کرد که، صرف نظر از این، اندازه گیری قدرت گرفتن می تواند در ارزیابی های معمول سلامت بیماران مسن گنجانده شود.
او گفت: «این یک اقدام ساده و غیرتهاجمی است – فقط گرفتن و فشار دادن.»
اما او افزود که مطالعات بیشتری مورد نیاز است زیرا به نظر می رسد قدرت گرفتن با سیستم عضلانی و سیستم عصبی مرتبط است.
مک گراث گفت: “این با مقدار زیادی مرتبط است.”
این باعث می شود که ارتباط بین قدرت گرفتن و زوال شناختی کمی واضح تر شود.
او میگوید: «قدرت کم گرفتن دست با اختلالات شناختی مرتبط است، اما ممکن است برعکس باشد. بنابراین ممکن است عامل سومی مانند سن وجود داشته باشد.»
او گفت که هدف مطالعات آتی این است که بفهمیم آن عوامل چه هستند.
این مطالعه اولین مطالعه ای نیست که بین قدرت گرفتن و زوال شناختی ارتباط پیدا می کند.
مطالعه ۲۰۱۲ دریافتند که قدرت گرفتن ضعیف تر با حافظه، زبان و توانایی های شناختی کمتر در افراد ۶۵ ساله یا بالاتر مرتبط است. آن مطالعه همچنین نشان داد که سرعت پایینتر راه رفتن یا سرعت «راه رفتن» با این کاهشها مرتبط است.
وضعیت فیزیکی کلی
کارشناسان می گویند نتیجه گیری کلی ممکن است این باشد که آمادگی جسمانی راهی ممکن برای کاهش خطر آلزایمر است.
هدر اسنایدر، دکترا، معاون روابط پزشکی و علمی در آلزایمر انجمن، گفت: «مشابه ارتباطهایی که قبلاً در مطالعات مربوط به مشکلات راه رفتن و تشدید شناخت گزارش شده بود، قدرت گرفتن به احتمال زیاد نماینده چیز دیگری مانند سلامت کلی و سرزندگی است».
اسنایدر خاطرنشان کرد که این مطالعه به عوامل دیگری اشاره میکند که ممکن است بیشتر از قدرت گرفتن، شانس ابتلا به اختلالات شناختی را افزایش دهد، از جمله مرد، سیاهپوست بودن، یا اسپانیاییتبار بودن، یا سیگاری بودن یا افسردگی.
به جای قدرت گرفتن، او به مردم پیشنهاد میکند روی «رویکرد جامعتری» تمرکز کنند.
اسنایدر گفت: «این به معنای طیف گستردهتری از فعالیتهای بدنی از جمله تمرینات قلبی، تمرینات قدرتی و انعطافپذیری است. “اما همچنین فکر کردن فراتر از ورزش و شامل عادات سالم مانند ادامه یادگیری چیزهای جدید، حفظ ارتباط اجتماعی و خوردن یک رژیم غذایی سالم. همه اینها با هم ممکن است بهترین استراتژی برای کاهش خطر زوال شناختی با افزایش سن باشد.»
مطالعهای که در اوایل این ماه ارائه شد، نشان داد که ۳۰ دقیقه ورزش در روز، پنج بار در هفته، میتواند احتمال علائم فیزیکی، معروف به نشانگرهای زیستی، مرتبط با آلزایمر را کاهش دهد.
مطالعهای در سال گذشته نشان داد که بیماران مبتلا به یک نوع نادر زودرس این بیماری، اگر حداقل ۲.۵ ساعت در هفته ورزش کنند، علائم کمتری از آلزایمر را نشان میدهند.
مک گرات گفت: «سبک زندگی سالم، به ویژه در اوایل زندگی، می تواند به کاهش مشکلات شناختی کمک کند.»
با این حال، اگر یک دینامومتر در اطراف دارید، اگر نگران از دست دادن تواناییهای شناختی هستید، احتمالاً اندازهگیری قدرت چنگال خود را هر از گاهی اندازهگیری کنید.
مک گرات گفت: «اگر ارزیابی مناسبی داشتید و آن را به درستی انجام میدادید، مطمئناً به اندازه کافی ساده است که اگر در طول زمان آن را زیر نظر بگیرید و تغییرات شدیدی در قدرت گرفتن مشاهده کردید، میتواند نشانهای از زوال شناختی باشد.»
با این حال، احتمالاً پیشبینی در مورد زوال شناختی به تنهایی کافی نیست.
مک گرات گفت: «استحکام گرفتن قوی است، اما یک نشانگر زیستی واحد است.»