یغماگر حافظه؛ چرا برخی افراد به دمانس مبتلا میشوند ولی برخی دیگر نه
چرا برخی افراد به دمانس (زوال عقل) مبتلا میشود ولی برخی دیگر نه؟
با افزایش تعداد مبتلایان به زوال عقل، آگاهی از این بیماری نیز بالا رفته است. با توجه به نظرسنجی YouGov، زوال عقل در حال حاضر ترسناکترین بیماری در میان افراد بالای ۵۵ سال در انگلستان میباشد. اما چرا برخی از افراد به بیماریهایی دچار میشوند که منجر به زوال عقل میگردند، اما برخی دیگر از این بیماریها در امان هستند؟ دیروز محققان در کنفرانس بین المللی انجمن آلزایمر یافتههای مختلفی را از ریسک دمانس (زوال عقل) ارائه کردند – از ژنتیک گرفته تا سبک زندگی.
در حال حاضر عامل سن بزرگترین ریسک فاکتور زوال عقل محسوب میشود و ژنتیک و سبک زندگی نیز عوامل دیگری هستند که با این بیماری ارتباط دارند. ما تنها تعداد انگشت شماری از این ریسک فاکتورها را در کنفرانس امروزمان بررسی خواهیم کرد.
استفاده کن یا دور بریز
ذخیره شناختی توانایی مغز را برای جبران آسیبهای شبکههای مسیریابی بالا میبرد و استراتژیهای جبرانی را مواجهه با پیامدهای حاصل از بیماری ایجاد میکند. محققان استدلال کردهاند که افرادی که تحصیلات بالاتری دارند یا فعالیتهای تحریک کننده ذهنی بیشتری در طول زندگی خودشان انجام دادهاند، ذخیره شناختی بالاتری دارند و این به مغز آنها این توانایی را داده است تا در برابر آسیبهای ناشی از بیماریهایی مانند آلزایمر به مدت طولانیتری مقاومت نمایند.
یکی از بحثهای دیروز بر روی این ایده بود که چطور افرادی که سالهای تحصیلی طولانیتری داشتهاند کمتر به زوال عقل بعد از سکته مغزی دچار شدهاند. گروه دیگری از سوئد عملکرد تحصیلی در دوران مدرسه را به عنوان شاخصی برای ذخیره شناختی در نظر گرفته و نشان داد که افرادی که نمرات پایینتری در دوران مدرسه خودشان داشتند بیشتر در معرض ریسک ابتلا به زوال عقل قرار داشتهاند. علیرغم برآوردها از ۵۰ سال پیش، این مطالعه نشان داد که توانایی ذهنی دوران کودکی میتواند ریسک ابتلا به زوال عقل را بهتر از شاخصهای دیگر اندازه گیری ذخیره شناختی مانند سالهای تحصیلی و پیچیدگی شغلهای آینده افراد پیش بینی نماید.
تیتر یک تلگراف – تعدادی از روزنامههای محلی در مورد این مطالعه نوشتهاند.
آیا دمانس (زوال عقل) ارثی میباشد؟
این سوالی است که اغلب اعضای خانوادهای که از والدین یا پدربزرگ و مادربزرگشان مبتلایشان مراقبت میکنند از ما میپرسند. در برخی موارد نادر ممکن است یک فرد ژن مخرب را از یکی از والدین خود به ارث ببرد. داشتن یکی از این جهشهای نادر باعث میشود که فرد تقریباً به طور قطع در طول زندگی خودش به آلزایمر زودهنگام یا زوال عقل فرونتومپورال (frontotemporal dementia) مبتلا شود. با این حال در موارد بسیار رایجتر افراد میتوانند حامل ژنهای خطر نیز باشند. در حال حاضر بیش از ۲۰ ژن خطر مربوط به آلزایمر دیررس وجود دارد، اما داشتن یک یا چند مورد از این ژنهای خطر به معنای قطعیت در ابتلای به این بیماری نمیباشد.
شناخته شدهترین ژن خطر آلزایمر APOE نام دارد و پروتئینی را تولید میکند که برای حفظ سلامتی سلولهای مغزی ما اهمیت زیادی دارد. سه نسخه مختلف از این ژن وجود دارد – APOE2، APOE3 و APOE4 – که ما دو نسخه از این ژنها را از هر کدام از والدینمان به ارث میبریم.
هرچند داشتن یک ژن خطر میتواند احتمال ابتلا به زوال عقل را بالا ببرد، با این حال این بدین معنا نمیباشد که فرد قطعاً به این بیماری مبتلا خواهد شد، چرا که عوامل زیادی وجود دارند که در بروز این بیماری نقش ایفا میکنند.
افرادی که یک نسخه از APOE4 را دارند (حدود ۲۵% از جمعیت) تقریباً سه برابر بیشتر در معرض ریسک ابتلای به آلزایمر قرار دارند و در سنین پایینتر به این بیماری مبتلا میشوند. تعداد کمی از مردم (حدود ۲% از جمعیت) دو نسخه از APOE4 را به ارث میبرند – یک نسخه از هر والدین. آنها ممکن است بیش از هشت برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به آلزایمر قرار داشته باشند. با این حال با توجه به برخی عوامل دیگر که ریسک آلزایمر را تحت تاثیر قرار میدهند، این افراد ممکن است هرگز به این بیماری مبتلا نشوند.
محققان دیروز سرنخهایی را از این که APOE4 چطور بیولوژی مغز را دچار تغییر و تحمل میکنند با هم به اشتراک گذاشتند. مطالعات بر روی اسکن مغزی MRI این بیماران نشان داد که عوامل ژنتیکی ممکن است با عوامل مربوط به سبک زندگی تداخل داشته باشند. یک تیم گزارش کرد که تاثیرات محافظتی تحصیلات عالی بر روی ماده خاکستری مغز – قسمتهایی که سلولهای عصبی را دربر میگیرند – ممکن است در افرادی که ژن خطر APOE4 را حمل میکنند قوی تر باشد. این میتواند یکی از دلایلی باشد که افراد دارای این نسخه از ژن در برابر این بیماری آسیب پذیرتر هستند. با این حال این یافتهها نیاز به تکرار و آزمایش در گروههای بزرگتری از افراد دارند تا مشخص شود ژنتیک چطور میتواند با عوامل محیطی در ریسک آلزایمر ارتباط داشته باشد.
ما همچنین از یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه لندن یافتههایی را در خصوص مطالعات انجام شده بر روی افرادی که نوع نادری از آلزایمر به نام آتروفی قشر خلفی مغز (PCA) را دارا بودند دریافت کردیم. آنها با ادغام نمونههای DNA در بیماران سرتاسر جهان، ژنهای جدیدی را که با ریسک بالای PCA مرتبط بودند شناسایی کردند و نشان دادند که چرا برخی افراد ممکن است نسبت به سایر افراد در مقابل این نوع خاص از بیماری آسیب پذیرتر باشند.
خواب
خواب میتواند تاثیر مهمی بر روی مغز و حافظه ما داشته باشد. ما آخرین تحقیقات در زمینه زوال عقل را مورد بررسی کردیم مبنی بر این که کمبود خواب عمیق چطور میتواند در ذخیره سازی خاطرات ما اختلال ایجاد کند و نیز شرایطی نظیر آپنه خواب چطور میتواند رساندن اکسیژن به مغز را مختل نماید.
ریسک فاکتورها
یک محقق نشان داد که پروتئین آمیلوئید که عامل بروز آلزایمر محسوب میشود در مغز موشهای با خواب کم در مقایسه با سایر موشهایی که استراحت کافی داشتهاند به میزان بیشتری تولید میشود. این محقق توضیح داد که چطور کمبود خواب میتواند تغییرات مغزی در بیماران مبتلا به آلزایمر را افزایش دهد و به عبارتی منجر به وخیم شدن بیماری در این افراد بشود.
دانشمندان فکر میکنند که تاثیر مهم خواب بر روی مغز، پاکسازی کردن مغز از مواد زائد و همچنین پروتئینهایی مانند آمیلوئید میباشد. مطالعه دیگری بر روی موشها نشان داد که وضعیت خواب موشها میتواند بر روی میزان پاکسازی مغز آنها از مواد زائد تاثیر بگذارد. محققان متوجه شدند که فرآیند پاکسازی هنگامی که موشها به پهلو میخوابند بهتر از زمانی است که موشها به روی شکم یا پشت میخوابند. هرچند مطالعاتی از این قبلی بر روی موشها گام مهمی برای یافتن اطلاعات بیشتر از بیولوژی زوال عقل در افراد تلقی میشود، با این حال ما هنوز به طور قطع نمیدانیم که این یافتهها تا چه حدی بر روی بیماریهای انسانی نیز صادق هستند.
رژیم غذایی و دیابت
دیابت نوع ۲ یک بیماری است که در آن بدن انسولین کافی تولید نمیکند یا سلولها دیگر به این هورمون پاسخ نمیدهند. از آنجا که انسولین برای سلولها به عنوان محرکی برای جذب گلوکز از جریان خون میباشد، میزان قند خون در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ افزایش مییابد و این امر منجر به طیف وسیعی از مشکلات از جمله اختلالات بینایی، تکرر ادرار و خستگی میگردد.
ریسک فاکتورها
ما میدانیم که دیابت نوع ۲ یک ریسک فاکتور برای زوال عقل، مخصوصاً زوال عقل عروقی میباشد. نظریههای مختلفی وجود دارد که به توضیح ارتباط بین این دو وضعیت پرداخته است، با این حال محققان در این زمینه هنوز به توافق نظر نرسیدهاند. دانشمندان دیروز یافتههای خودشان را در این زمینه به اشتراک گذاشتند که نشان میدهد رژیم غذایی میتواند بین دیابت و زوال عقل ارتباط ایجاد نماید.
یک رژیم غذایی با قند بالا – متشکل از کربوهیدراتهایی که به سرعت تجزیه شده و قند خون را به سرعت بالا میبرند – میتواند باعث مقاومت به انسولین گردد. محققان در یک مطالعه بر روی حدود ۵۰۰ فرد میانسال متوجه شدند که افرادی که رژیم غذایی با قند بالا داشتند در طی دو سال کاهش بیشتری در حافظه داشتند. آنها همچنین با توجه به اسکنهای MRI مغزی متوجه شدند که رژیم غذایی با قند بالا منجر به کوچک شدن مغز و آسیب مغزی میگردد. از این مطالعه منحصر به فرد نمیتوان نتیجه گرفت که رژیم غذایی به طور قطع باعث بروز تغییرات در مغز میشود، با این حال مطالعاتی از این قبیل اهمیت بررسی ارتباط بین رژیم غذایی، دیابت و زوال عقل را بالا میبرند. این مطالعات نه تنها میتوانند ابزارهایی را برای جلوگیری از کاهش حافظه در گروههای در معرض خطر در اختیار ما بگذارند، بلکه میتوانند دیدگاه بهتری را از رژیم غذایی و سلامت مغز در میان جمعیت عمومی به وجود بیاورند.